.
﴿ منبرمجآزے ﴾
•
#استاد_پناهیان میگفت :
الانداریحرصچیرومیخوری؟!
جوشمیزنےبرایچی؟!(:
بهـخودتبرگرد،بگو :
ـ چتشده؟!
ـ خدا فوت شده؟!
ـ ضعیف شده خدا؟!
ـ مهربونیشرفتھ؟!
ـ نمیبینہ تو رو؟!
ـ چیشدھ . . .؟
ـ حرصچیومیخوری^^؟🌱'
خُــداهسـٺ . . .💛🌼
ناشکریواسہچی؟!((:
•••♥️
@shahidegheirat
• • •〖 ✿ ฺ🧡 ฺ✿ 〗• • •
لحظاتت را دࢪیاب!
ثانیہها را شڪار ڪݩ...|⌚️🏹
همیشہ یہ ڪتاب ڪنارِدستت بزار براۍ اوقاتی کہ در انتظار هستی و وقتت دارھ تلف میشہ؛ مثلا وقتی داخل ماشین یا اتوبوس یا مہمونی بیڪار نشستی یا بہ جاۍ ولگردے تو فضاۍمجازی ڪتاب بخون🤓
○°چقد ڪتاب و ࢪماݩ کہ میشہ در همیݩ نیمساعتها خوند||📖😎
🌸🍃
ღ @shahidegheirat
┗ ━⇱━ ღ 🍃🌸
Mohammad Hossein Poyanfar - Beheshtam Hossein (128).mp3
3.77M
#نواهاے_عاشورایی 🎧😌
بہشتمحُســـــیݩ
بَـہـاࢪَم حُسـِـــیݩ
بہاندازهۍطُهیچکیدوستندارم
" حُسینآقاجان " 💔 . .
محمدحسینپویانفر🎤
┄┅•|•⊰❁〇⃟🦋❁⊱•|┅┄
@shahidegheirat
❮شـھیـد علـے خلیلی❯
🌙قࢪاࢪِ شبانگاھ #ناے_سوختہ 📚 #قسمت_بیستوهفتم #فصل_چهارم : نقاهت اول🛏🥀 «#علی رو زده بودن🔪 و ما همه
☕️| هࢪشب یڪ فنجاݩ ࢪماݩ
#ناے_سوختہ📚
#قسمت_بیستوهشتم
#فصل_چهارم : نقاهت اول🛏🥀
اولین شب🌑 بیهوشی #علی سپری شد، همه رفتند و باز هم مادر ماند و #علی؛💫
مادر ماند و آرامشی که کم کم داشت به سراغ او می آمد.😌
چیزی نمانده بود به یاد خانه و تنهایی مبینا بیفتد،🌈
—،دختر هفت ساله ای که تماس☎️ ناگهانی شب نیمه شعبان🌙 و گزارش احوال نگرانکنندهی #علی فرصت را برای فکر کردن به او از مادر گرفته بود.— اما....
–سلام مادر!! صبحتون بخیر.🌤
–سلام آقای دکتر👨🏻⚕! صبح شما هم بخیر☀️، خدا خیرتون بده انشاءالله، هرچی از خدا میخواین بهتون بده.🤲🏻
نگاه دکتر را به دلواپسی انداخت.😟
–ممنون لطفاً بنشینید!😊 می خوام در مورد احوال #علی آقا با شما صحبت کنم.
نگرانی همه وجودش را فرا گرفت،🔥 دلش بدجور شور افتاد، قلبش تند و تند شروع به زدن کرد💓 و نفس هایش از حال درونش حکایت میکرد.
–چیزی شده!؟ آقای دکتر اتفاقی افتاده!؟😥
–نه خانم خلیلی! صبر کنید خدمتتون عرض می کنم.
–شما را به خدا بگین دلم هزار راه رفت.💥
–بدون تعارف زنده موندن #علی آقای شما فقط یک معجزه☄ است و برای همین باید شکرگزار خدا بود.😇
–مسلماً همینطوره، من لحظهای نیست که خدا رو شکر نکنم.😊
–خانم! شما وضعیت #علی رو قبل عمل دیدین!؟ درسته!!؟🤔
مردمک چشمهای مادر شروع به لرزیدن کرد، صدای نفس کشیدنش که مدام قطع و وصل میشد دکتر را نگران کرده بود؛😣
اما او آمده بود تا واقعیت را به مادر بگوید و مادر باید میشنید چاره ای نداشت.😓😔
–با آن همه خونی که در چند ساعت اول از پسر شما رفته بود متاسفانه دچار عوارضی شده😔که همه آنها جز یک مورد☝️🏻به مرور زمان درمان پذیره.
زبانش بند آمده بود😰دو تا کف دستش🖐🏻 را بالا آورده بود و سرش را به چپ و راست تکان می دادند و سعی داشت با همان حال به دکتر👨🏻⚕ بگوید که آماده شنیدن است، شنیدن هر حرفی...😞
دکتر سرش را پایین انداخت.😔
–سکته مغزی، فلج سمت راست فک و دهان، فلج حنجره و....!
برای لحظهای سکوت سنگینی اتاق را فراگرفت.🍂
دکتر آهسته سرش را بالا آورد.
نگاهش👁👁 به نگاه مضطرب و پرسشگر مادر گره خورد. منتظر بود بقیهاش را بشنود، هر چه بود او خودش را برای شنیدن همه چیز آماده کرده بود.🌴
–قطع شدن صدا...😓
و باز هم سکوت!!🤫
انگار دیگر حرفی برای گفتن نمانده بود و مادر هم دیگر یارای شنیدن نداشت؛ دیوارها و سقف اتاق دور سرش می چرخید.😭⚡️💥
#اِدامـہ_دارَد...
╭━═━⊰🦋***🌷***🦋⊱━═━╮
📚* @shahidegheirat *📚
╰━═━⊰🦋***🌷***🦋⊱━═━╯
〖💌〗
از شهید بابائے پرسیدند:
+عباس چخبر ، چڪار میڪنے!؟
-گفت: "بہ نگهبانے دل مشغولیم
تا ڪسے جز خدا وارد نشود...
『@shahidegheirat』
🍂| #غرب_بدون_روتوش
حدود ۲۰۰ نفر در آمریکا ڪشتہ و مفقود شدن
و سڪوت بسیاࢪجالب بیبیسی و شبکہهاۍ ماهوارهای...|🚶♂🕳
#حقوق_بِشَر_آمریکایی
༺🔷 ════════
@shahidegheirat
════════ 🔷༺
❮شـھیـد علـے خلیلی❯
『🌶'!』
#بدون_تعارف
آمریڪا و غرب جوری جلوھ میدن و برجستہسازی میکنن؛ کہ انگار بهشت و خیلی پیشرفتہست مردمش هم هیچ مشڪلی ندارن😐' ایࢪان هم میڪنن فلڪ زدهترین کشور جہان...|🤬
نہ چیزی از غارت فروشگاهها و اعتراضات سراسرے مردمشون میگن کہ سر بہ فڵڪ کشیدھ نہ آمار خودکشی و تجاوزهاۍجنسی کہ دارھ بیداد میکنہ نہ نژاد پرستی و الان هم انگارنہانگار کہ ۲۰۰ تا آدم ڪشتہ و مفقود شدھ...|🤐
#غرب_بدون_روتوش
『@shahidegheirat』
❮شـھیـد علـے خلیلی❯
🎞| #کلیپ 😍 📞♡دوستِشهیدِمن صدامو داری کہ... در اوج راحت و اَمنیم در حصار شمــــا ... خدا ڪند ڪہ نب
تویی دواۍ دࢪدِ من💔:))
ای شہید🌷!'
❮شـھیـد علـے خلیلی❯
☕️| هࢪشب یڪ فنجاݩ ࢪماݩ #ناے_سوختہ📚 #قسمت_بیستوهشتم #فصل_چهارم : نقاهت اول🛏🥀 اولین شب🌑 بیهوشی #عل
قࢪاࢪِ شبانگاھ
#ناے_سوختہ
#قسمت_بیستونهم
#فصل_چهارم : نقاهت اول🛏🥀
–صبور باشید، همه چیز دست خداوند است، ما فقط وسیله ایم..😊😇
صدای بسته شدن در🚪او را به خودش آورد، سر را روی زمین گذاشت، بلندبلند خدا را شکر میکرد🤲🏻 و اشک میریخت.😭
–همه عمر ازش مواظبت میکنم، کنیزیشو می کنم.☺️😍❣
انگار همین که #علی زنده بود برای او کافی بود و این را از سجدههای عاشقانهاش💛 به راحتی میشد فهمید.
روز سوم بود.🗓
–مبینا!!! دخترم!!!!😰
با عجله چادرش را برداشت و روی سرش انداخت، در حالیکه یک طرفش از طرف دیگر بلندتر بود و روی زمین کشیده میشد؛ به طرف ایستگاه پرستاری دوید، نفس نفس میزد.😓
–چه خبر شده خانم خلیلی!!؟😧 پسرت فرقی کرده!!؟
–مبینا!!😨
–مبینا کیه!!؟🤔
–دخترم؛ هفت سالشه!! سه شبه ازش بیخبرم!! همینجوری گذاشتمش تو خونه و اومدم.😰😢
پرستار چشمانش گرد شده بود،😳 حرفی برای گفتن نداشت، رویش نشده پرسد: مگر میشود!؟؟
تلفن☎️ را آرام به طرف او هُل داد؛ دستهای مادر میلرزید،👋🏻
انگار یک نفر شماره ها را در ذهنش هم زده باشد🌀 همه را با هم قاطی کرده بود، هیچ جوری ردیف نمیشدند.♨️
–میخواین من براتون بگیرم!!؟☺️
–لطفاً!😥🙏🏻
اما هیچ خبری از مبینا نبود،❌
نگرانی مادر لحظه به لحظه بیشتر میشد.😱
–خانم خلیلی!! جایی هست که دخترتون اونجا رفته باشه!!؟🧐
–مادربزرگش، شاید خونه مادرم باشه.😟
–شمارشو بگین تا براتون بگیرم.😊
–الو!!! منزل🏠 آقای مشتاقی فرد!؟ از بیمارستان🏨 تماس میگیرم📲، مبینا خانوم اونجا هستند!!؟
–بیمارستان!!؟😳😰چه خبرشده!!؟
مادر تلفن☎️ را گرفت، اما صدای گریه او جملاتش را نامفهوم کرده بود، آنقدر گریه کرد تا گوشی از دستش افتاد، با همان حال روی زمین نشست🥀 و تنها صدای او بود که توی راهروی بیمارستان🏨 پیچیده بود؛😭
ساعتی🕣 نگذشته بود که خانواده سراسیمه وارد بیمارستان شدند😖 و با اصرار زیاد خودشان را به طبقهای که #علی بود رساندند، مادر با شنیدن صدای آنها به سرعت به طرفشان رفت، گریه امانش را بریده بود، توان حرف زدن نداشت، در همان حال سراغ مبینا را گرفت.☔️
مبینا پایین بود.👇🏻منتظر آسانسور نماند، پلهها را دو تا یکی پایین میرفت؛👡 روی صندلیهای انتظار دختر کوچولوی هفت سالهای پاهایش را آویزان کرده بود و با نوک کفشهایش👟 روی سنگهای کف سالن شکلک میکشید!!
آهسته به طرف دخترک👧🏻 رفت. دست های لرزانش را روی شانهی او گذاشت.
دخترک ترسید،😵 آرام سرش را برگرداند. با دیدن صورت چروکیده و خیس💦 مادر و چشمهای خسته و خون آلود او بغض کودکانهای که سه روز در گلویش مانده بود ترکید.⛈💦☔️😭
#اِدامـہ_دارَد...🎈
╭━═━⊰🦋***🌷***🦋⊱━═━╮
📚* @shahidegheirat *📚
╰━═━⊰🦋***🌷***🦋⊱━═━╯