❮شـھیـد علـے خلیلی❯
ᬉ⇶ྀ⃢🌸 《وقتـے از ڪار فراغت پیدا کردی یعنی ڪارت تموم شدھ، تازھ قـامت راست کن؛ یعنی شرو؏ ڪن بہ ڪا
دهہهشادےهاۍعزیزڪانالمون💓
بــرنـامـہتون براۍ تابستون چیہ؟!
یادمون باشہ #تابستان_تعطیل_نیست 🙃😊
۱۵ تیر ۱۴۰۰
❮شـھیـد علـے خلیلی❯
ڪانالِ #شہید_غیرت چطوریه!؟🤔 بیاید همه حرفاتون رو درباره کانال به صورت ناشناس به ما بگید:)🌱↯⇩⇩ https:
#ارسالی_از_کاربران 🌺'
سلامعزیزجان✋🏻'
همونطور کہ خودتون هم گفتید ما بخاطر ظاهر با شهدا رفیق نمیشیم و بہ عنوان یک الگو و اسطوره با شہدا ارتباط میگیریم✨
همچنین چون شہدا روحشون بہ خدا پیوستہ ابراز عشق و محبت بہ شہدا ڪاملا حلالہ :))
شہیدِغــیࢪت♡➜
۱۵ تیر ۱۴۰۰
❮شـھیـد علـے خلیلی❯
ڪانالِ #شہید_غیرت چطوریه!؟🤔 بیاید همه حرفاتون رو درباره کانال به صورت ناشناس به ما بگید:)🌱↯⇩⇩ https:
#ارسالی_از_کاربران 🌺'
چقد قشنگ😍
معلوم حسابی سیمِ دلتون بہ داداشعلے وصلہ..♥️'
┄┅•|•⊰❁〇⃟🌸❁⊱•|┅┄
@shahidegheirat
۱۵ تیر ۱۴۰۰
📚| #معرفی_کتاب
مسلمان تسلیم فࢪماݩ خدا است.
همین امر هم او را سـربلـند میکند🌿
با خدا باش... پـیـࢪوز باش🌱!'
-بࢪیدھای از كتابِ پـدر
تنہا ۲۳ روز تا عیدِغـــــدیر😍
#غدیر
....•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•....
@shahidegheirat
....•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•....
۱۵ تیر ۱۴۰۰
#نجوا_با_شهدا💞
اۍ بہ قربان خدا!
چون ڪہ مرا غمگین دید ،
بهر خوشحالۍ من
در دلم انداخت تو را❤️(:
°|• #شهید_غیرت ـღ شهید علی خلیلی•|°
╭─❀••❈✿♡✿❈••❀─╮
@shahidegheirat
╰─❀••❈✿♡✿❈••❀─╯
۱۵ تیر ۱۴۰۰
❮شـھیـد علـے خلیلی❯
🌱بسـمِ الربِّــ الشُہدا🌱 #ناے_سوختہ📚 #قسمت_سیویکم #فصل_چهارم : نقاهت اول🛏🥀 نگاهشان بدجوری به هم
☕️| هرشب یڪ فنجاݩ ࢪمان
#ناے_سوختہ📚
#قسمت_سیودوم
#فصل_چهارم : نقاهت اول🛏🥀
مادر معنایش را نمیدانست😰، اما اشک میریخت😭، متوجه نشد اما سجده کرد، حالش را نمیفهمید اما از ته دل لبخند میزد😊؛ #علی را محکم در آغوش گرفته بود😍 و صورت نحیفش را تند تند میبوسید😚؛ همین که صدای #علی دوباره گوش هایش را نوازش میداد برای او کافی بود.😌🌷
نذر مادر و معجزهی خدا، یکی از مویرگهای صدای شده بود.
دوباره پیشانی اش را روی زمین گذاشت.🌴
–خدایا راضیام به رضای تو....📿
دو ماه طول کشید📆 تا #علی از بیمارستان🏨 مرخص شود؛
بیمارستان عرفان در خیابان🛣 سعادت آباد؛
مسیر برای دوستان او مهم نبود،❌
همه تنها به دیدن #علی فکر میکردند💛، صحبت کردن با او و بودن در کنارش آنقدر برایشان شیرین🍫 بود که مسیر را در نظرشان کوتاه میکرد،⚡️
حتی از قم، شهرری، کرج، شهریار،و....🗺
در طول مدت #علی هیچ وقت تنها نبود،🌹در ساعات🕟 ملاقات اتاق🚪 لحظهای خالی نبود، عدهای می آمدند و عدهای نرفته دوباره و دوباره.🌀
تغییر ساعتهای ملاقات هم حضور بزرگان و علما💫 برای او و مادر قوت قلب بود و در تمام ۲۴ ساعت⏰ شبانه روز مادر پروانه🦋 بود و #علی شمع.🕯
مبینا هم در این مدت دلتنگ مادر و داداش #علی بود.😢
و حالا انتظار یکی دو ماهه دخترک برای دیدن دوبارهی مادر و داداش #علی به پایان رسیده بود.
–نه!! این داداش من نیست،😳 این کچله!😣 داداش من ریش داشت؛ این دیگه کیه!!؟😟
و #علی بر روی تخت🛏 با حالتی زار و صورتی که نیمی از آن در کنترلش نبود سعی داشت خواهر هفت سالهاش👧🏻 را متقاعد کند که باز هم همان داداشی قبل خواهد شد.💝
#علی خلیلی جوان رعنا🌴، شاداب🌸، خوشرو☺️، با قامت و اندامی میانه🍃، با موها و محاسن تیره رنگ و پر پشت،🧔🏻 سحرگاه نیمه شعبان🌙 به بیمارستان🏨 آمد و حالا بعد دو ماه،
جوانی نحیف و رنجور با سری تراشیده و بدنی که یک طرف آن لمس شده بود،😭
با پهلو و حنجرهای سوراخ، نه با پای خودش که بر روی ویلچر از بیمارستان🏨 مرخص شد☔️
و شاید فرصت دو سالهای از همین لحظه به او داده شده بود؛⏳
به قول خودش: «نوشته شده بود.»📝
#اِدامـہ_دارَد...🎈
╭━═━⊰🦋***🌷***🦋⊱━═━╮
📚* @shahidegheirat *📚
╰━═━⊰🦋***🌷***🦋⊱━═━╯
۱۵ تیر ۱۴۰۰
۱۶ تیر ۱۴۰۰
7.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞| #ڪلیپ
#عید_غدیر غذابدھیدوجشنبگیرید...💚
قولمیدیدغدیریہکارےبراآقــابڪنید؟!
《اگر #غدیر گࢪامی داشتہ شده بود
ڪار بہ عـــاشورا ڪشیدھ نمیشد..🍂!'》
👌🏼سخنرانےشنیدنے#استادپناهیان
#علوینشانیم
┄┅•|•⊰❁〇⃟🦋❁⊱•|┅┄
@shahidegheirat
۱۶ تیر ۱۴۰۰
❮شـھیـد علـے خلیلی❯
ڪانالِ #شہید_غیرت چطوریه!؟🤔 بیاید همه حرفاتون رو درباره کانال به صورت ناشناس به ما بگید:)🌱↯⇩⇩ https:
#ارسالی_از_کاربران 🌺'
انرژی و لطف شما مہربونا😍
----------
چشم حتما👌🏼☺️
🌱↷
『@shahidegheirat』
۱۶ تیر ۱۴۰۰
📸|#پروفایل_دلبرانہ
خداۍمن!'
بہ تو پـــنــٰـــاھ میبرم از بیفایدگی!
🖇⃟♥️
۱۶ تیر ۱۴۰۰
#نجوا_با_شهدا💞
درست مے گویند
هر #عمل، عڪس العملے دارد
مثلا ...
تُ مے خندے و
من مے میرم براے خنده هایت
°|• #شهید_غیرت ـღ شہید علی خلیلی•|°
╭─❀••❈✿♡✿❈••❀─╮
@shahidegheirat
╰─❀••❈✿♡✿❈••❀─╯
۱۶ تیر ۱۴۰۰
❮شـھیـد علـے خلیلی❯
☕️| هرشب یڪ فنجاݩ ࢪمان #ناے_سوختہ📚 #قسمت_سیودوم #فصل_چهارم : نقاهت اول🛏🥀 مادر معنایش را نمیدانس
🌙| قࢪاࢪِ شبانگاھ
#ناے_سوختہ 📚
#قسمت_سیوسوم
#فصل_چهارم : نقاهت اول🛏🥀
شاید از بین همینهایی که هر روز با آنها زندگی میکنیم یک روزی صدها و هزاران #شهید انتخاب شود؛ ای کاش عادت کنیم تا کسی زنده است کارهای خوبش را ببینیم👁👁 و روی خوب بودنش حساب باز کنیم؛ قدرش را بدانیم☘، از او یاد بگیریم🤓 و پای درس اخلاقش بنشینیم.☺️
#علی همیشه می خندید🙂، حتی موقعی که از درد به خودش میپیچید😓، آن موقع که غذا خوردن🥪 آن قدر برایش سخت شده بود که از جویدن چند تا لقمه کوچک خیس عرق میشد!!😔
–چی شده #علی جون!😟 خوبی!؟ این غذا را دوست نداری؟😕
–دستتون درد نکنه😊 خیلی هم خوشمزه اس،😋 شرمنده کردین.
–ولی انگار خوب نیستی!؟ چقدر عرق کردی!😓 جون من تا نگی چی شده لب به غذا نمیزنم.
–هیچی بابا!! دیگه اوراقی شدیم رفته پی کارش،😅 فکمون که دیگه فک نیست، یه لقمه میخوریم انگار کوه میکَنیم.😄
رنجها، دردها، ناراحتیها، سختیها و تمام ناملایمات💥 در پشت چهره شاد و متبسم😊 او پنهان شده بود.
سهم دیگران از همنشینی با او همان چهره شاد و لبخند زیبایش بود و همه آنچه در زیر آن پنهان بود سهم خلوت شبانهاش، خلوتی که شاید مادر هم در آن راهی نداشت،💫 #علی عاشق مادر بود💕 و میدانست دل نازک او چگونه با نالههایش خراشیده خواهد شد؛💔
برای مبینا برادری دلسوز بود😍 و نگران دوره سنی حساس خواهر و نگران آینده او که پی آن از همین دوره حساس ریخته میشد؛ برای خواهر احساس تکلیف میکرد.💜
در فرزندی نمونه بود👌🏻
و برادری کمنظیر🌼
و در رفاقت عجیب سنگ تمام میگذاشت...🌺
#اِدامـہ_دارَد...🎈
╭━═━⊰🦋***🌷***🦋⊱━═━╮
📚* @shahidegheirat *📚
╰━═━⊰🦋***🌷***🦋⊱━═━╯
۱۶ تیر ۱۴۰۰