eitaa logo
شهید گمنام🇵🇸
8.8هزار دنبال‌کننده
14.2هزار عکس
7.3هزار ویدیو
122 فایل
ادمین ثبت خاطرات @Mahdis1234 کانال دوم ما مسیر بهشت https://eitaa.com/joinchat/3022192798C43e1b256ae تبلیغات شما پذیرفته میشود https://eitaa.com/joinchat/4173332642Cacf0e5f1fb
مشاهده در ایتا
دانلود
‌﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ در دفترچه خاطرات آخرین جملات را چنین نوشته است : ‌ ان شاالله صدق گفتارم را گواهی می دهد... شک نکنید و مطئمن باشید راه ولایت همان راه علیست ... رهبر بر حق فقط سید علیست ... ‌ Ghasedake par par shodeh 🖤 🦋🦋🦋
‍ 💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🍃باز هم نام و نشان و عشق و نوکری، باز هم صحبت از مرید و مراد و آقایی، باز هم سخنی از دلدادگی، از شیدایی، از یک حسینِ ♡ 🍃سرداری پر افتخار. متولد بهارِ سبزِ ۵۳ در نصفِ جهان؛ . نصفِ جهانی که افتخارِ دامن گشودن به رویِ یک فدایی را بر سینه دارد... 🍃قد کشیده در خانواده ای که فدا شدن را به درستی مشق می‌کردند! و پرورش یافته با قوتِ غالبِ آن‌روزها؛ عشق، عشق به خدا، به حسین، و به هر چیز که راهی برای وصال باشد. 🍃درگیر و دارِ گرفتنِ مدرک کارشناسی ، وارد هیئت رزمندگان شد و خادمِ عشاق‌الحسین(علیه‌السلام) و این خادمی تا آخرین عمر پربرکتش، ادامه داشت. شاید همین خضوع و در آستان دوست، اورا مقربِ درگاه الهی کرده باشد!🌷 🍃به عضویتِ س.پ.ا.ه در آمد تا راهِ برادرِ شهیدش، که راه بود را بپیماید. "ستوان دومی" اولین درجه‌ای بود که سردار حسین، در طول دوران خدمتش گرفت. و"سرداری"، آخرین درجه ای بود که بعد از پروازش، بر سرشانه پیرهنِ سبزش جا خوش کرد... 🍃سردار حسین؛ پ.ا.س.د.ا.ر نمونه‌ای که از او تنها ، خوش‌سیرتی، مهربانی، محبت و احترام در یادها به جا مانده. اویی که هم و غمش خدمت بود و خدمت و سرانجام خدمت، بالِ پروازش به آسمان شد. آخرین ماموریتش، به میزبانیِ سوریه، ایستگاه پایانی حیاتِ مادی وی بود. 🍃 و از آنجا به بعد، سردار حسین آقادادی، از آسمان نظاره بر ما خفتگانِ اسیرِ می‌کند. مایی که اگر کاری هم می‌کنیم، بدنبالِ رضایتِ مخلوقیم😔 سردار🌷 🌹به مناسبت سالروزشهادت 📅تاریخ تولد : ۲ فروردین ۱۳۵۳ 📅تاریخ شهادت : ۲۶ مهر ۱۳۹۶ 🥀مزار شهید : اصفهان 🕊محل شهادت : سوریه
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ از خیابان شهدا آرام آرام در حال گذر بودم! . اولین کوچه به نام شهید همت؛ محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین... نامم را صدا زد! گفت: توصیه ام بود! چه کردی... جوابی نداشتم؛سر به زیر انداخته و گذشتم... . . دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛ پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود! انگار همین جا بود... عبدالحسین آمد! صدایم زد! گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت خدا... چه کردی؟ جوابی نداشتم و از از کوچه گذشتم... . . به سومین کوچه رسیدم! شهید محمد حسین علم الهدی... به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند! گفت: و در کجای زندگی ات قرار دارد؟!؟ چیزی نتوانستم جواب دهم! با چشمانی که گوشه اش نمناک شد! سر به گریبان؛ گذشتم... . . به چهارمین کوچه! شهید عبدالحمید دیالمه... آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها! بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛ گفت: چقدر برای روشن کردن مردم! کردی؟! برای خودت چه کردی!؟ برای دفاع از !!؟ همچنان که دستانم در دستان شهید بود! از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم... . . به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران... صدای نجوا و شهید می آمد! صدای و ناله در درگاه پروردگار... حضورم را متوجه اش نکردم! شدم،از رابطه ام با پروردگار... از حال معنوی ام... گذشتم... . . ششمین کوچه و شهید عباس بابایی... هیبت خاصی داشت... مشغول تدریس بود! مبارزه با ،نگهبانی ... کم آوردم... گذشتم... . . هفتمین کوچه انگار بود! بله؛ شهید ابراهیم هادی... انگار مرکز کنترل دل ها بود!! هم مدارس! هم دانشگاه! هم فضای مجازی! مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در خطر لغزش و تهدیدشان میکرد! را دیدم... از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم... . . هشتمین کوچه؛ رسیدم به شهید محمودوند... انگار پازوکی هم کنارش بود! پرونده های دوست داران شهدا را میکردند! آنها که اهل به وصیت شهدا بودند... شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد! برای ارسال نزد ... . پرونده های باقیمانده روی زمین! دیدم وساطت میکردند،برایشان... . اسم من هم بود! وساطت فایده نداشت... از تا ! فاصله زیاد بود... . . دیگر پاهایم رمق نداشت! افتادم... خودم دیدم که با چه کردم! تمام شد... . . . . از کوچه پس کوچه های دنیا! بی شهدا،نمی توان گذشت... گاهی،نگاهی... Ghasedake par par shodeh 🖤 🦋🦋🦋
قسمت پنجم به روایت از پسر : از پدرم و پذیری شون  بود،پدرم  92 داشتند و بیش از 140 در شون بود.😭😭 🍃🌷🍃 برنامه‌های رو از ابتدای دهه ۵۰# کردند و چندین بار هم توسط ساواک شدند،پدرم  جزو ۱۲۰ بودند که را کردند. 🍃🌷🍃 پدرم در ، و داشتند و بخشی از شون در منطقه بود. 🍃🌷🍃 در ایران و عراق در بودند و زیادی از خودشان  نشان دادند و سال ۷۰# بود که از .😭😭 🍃🌷🍃 تحمیلی سال ۶۷# تمام شد و بسیاری از عزیز برگشتند، اما پدرم سال ۷۰# از برگشتند و سال ۷۵# به فیض نائل آمدند.😭😭 🍃🌷🍃 و  داشتند؛ چپ، شدن گوش چپ و ۱۰ از کوچک فقط از پدرم بود.😭😭 🍃🌷🍃 بااین‌همه ، صبح بلند می شدند و در محل کار می شدند و بازهم حتی از و اسلامی نکردند. 🍃🌷🍃 ادامه دارد👇👇
قسمت دوم ایشان بعد از پوشیدن جامه و انجام #فرهنگی در این راستا، به چالوس در آمد و به عنوان عملیات ، مشغول به شد. 🍃🌷🍃 ایشان موقع ، حوزه مقاومت بسیج بود. علاوه بر آن، در زمینه نیز، ، یک بار هم به عنوان #برتر، گرفت. 🍃🌷🍃 در بحث ­پذیری سرآمد بود ،  همواره تلاش می‌کرد که جوانان را در مورد ، کند و درست را به آن‌ها نشان دهد ، همیشه را دنبال می‌کرد. 🍃🌷🍃 ادامه دارد 🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
قسمت چهارم در زمان فتنه 88 گفته بود هرکس از علی حمایت نکند فردا زمانش را همراهی نخواهد کرد یعنی با آن کم ذوب در  بود. 🍃🌷🍃 همیشه از من بعنوان پدرش می‌خواست  و را بازگو کنم. وقتی از  و برایش صحبت می‌کردم انگار داشت  می‌کرد. 🍃🌷🍃 فتح بود تا جایی که وقتی فتح پخش می‌شد می‌رفت جلوی تلویزیون می‌نشست. همیشه می‌گفت مایی که انقدر درس خوانده‌ایم نمی‌توانیم مثل این  که بعضاً سواد کمی هم دارند باشیم. 🍃🌷🍃 یک‌بار حین تماشای فتح دست‌هایش را بلند کرد و گفت: "خدایا ای کاش ماهم در زمان بودیم و این‌قدر  مقدس را نمی‌خوردیم. اگر من نشوم نامردی ست"😭 🍃🌷🍃 ادامه دارد👇👇 🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
کآن روز قلم از بی ادعایی و دلدادگی برای کاغذ گفت ، گفت و گفت تا به خط سرخ رسید. اما اینبار همان قلم قصه زمینی شدن همان سرباز را برای کاغذ روایت میکند از ۳۶ سال پیش میگوید از پانزدهمین روز که در گیر و دار جنگ سرباز ما متولد شد از قاعده عاشقی میگوید همان چهار حرف که مریدانش معنای عشق را در او پیدا میکنند، (ع). قاعده ای که دیکته هرشب سید و ذکر روی لب هایش بود... میگوید که در مکتب حسین(ع) شد ، با غیرت گونه قد کشید و زیر سایه سرباز امام شد... میگوید و همه را خط به خط ، بند به بند روی کاغذ حک میکند و کاغذ خط به خطش را که نه! حرف به حرفش را از بر میشود و قلم خوش رقصی میکند تا حرف های آخرش را روی سینه کاغذ بنشاند: از حرم تا زینبیه به قاعده یک یا حسین(ع) میشود طی‌الارض کرد! درست مثل تولدت مبارک بسیجی 🕊به مناسبت سالروز تولد 📅تاریخ تولد : ۱۵ مهر ۱۳۶۳ 📅تاریخ شهادت : ۱۰ تیر ۱۳۹۲ 🥀مزار شهید : اهواز 🌹 رویاد کنیم... 🌺با و یک ... 🦋🦋🦋🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ اذر ماه 🍃شهید علیرضا سال ۱۳۶۴ در شهر قیر‌کارزین دنیا آمد.تحصیلاتش را تا مقطع گذراند سال ۸۶ ازدواج کرد و دو فرزند از هدیه گرفت. 🍃شهید علیرضا در وصیتنامه اش نوشته است: بنده به نهاد مقدس سپاه، قلبی داشته و همیشه به این نهاد افتخار می کرده ام. چرا که پیرو است و از خط ولایت جدا نمیشود... بنده دارم شهادت در راه خدا نصیبم شود. گرچه خود را لایق این فیض عظیم نمیدانم ولی به دارم. 🌸به مناسبت سالروز تاریخ تولد :۵ اردیبهشت ۱۳۶۴ تاریخ شهادت :۶ آذر ۱۳۹۴ مزار شهید :فارس محل شهادت :سوریه صبحتون روشن به نگاه شهدا🌞🌺 🌟شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات ‏اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🦋🦋🦋🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
‌بسم الله الرحمن الرحیم◇ ✊او ایستاد پای امام زمان خویش ...💞به مناسبت سالروزتولد🎂🎂🎂🎂🎂🎉🎉🎉🎉 🍃به نام نامیان آسمان عشق، که امروز جاودانه ای دیگر در میانشان نقش بست. . 🍃کسی که را ستون استوار زندگی خویش قرارداد و در مسیر مولای بی‌کفنش به‌پاخاست؛ در طلوعی به یادنامه آفتاب و کالبد نامی با عطر ناب بوسه پیغمبر (ص). . 🍃احمد حاجیوند الیاسی. . 🍃در روحی به رنگ خدا متولد شد و با یادش خو گرفت . عشق به معبود ، همیشه لابلای پنجره چشمانش هویدا بود و بر قلوب همراهانش نیز سایه می افکند . . 🍃معیار زندگانی اش ، عاشقانه ای بود در جوار بانوی . در دامان گرم خانواده، عاشقانه پرورش یافت و با بال های بلورین به بینهایت گروید 🕊 . 🍃اویی که یادواره زادروزش اینبار در آستانه برپاست، و مایی که ذره ذره مبتلا به زمینیم و دلخوش به گوشه ی چشمی... ❣️ . ✍️نویسنده: . 🕊به مناسبت سالروز ولادت . 📅تاریخ تولد: ۲۶ دی ۱۳۶۹ . 📆تاریخ شهادت : ۱۲ بهمن ۱۳۹۴ . 📆تاریخ انتشار : ۲۵ دی ۱۳۹۹ . 🥀مزار: گلزار شهدای اندیمشک .🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
‌بسم الله الرحمن الرحیم◇ ✊او ایستاد پای امام زمان خویش ...💞به مناسبت سالروزتولد🎂🎂🎂🎂🎂🎉🎉🎉🎉 🍃به نام نامیان آسمان عشق، که امروز جاودانه ای دیگر در میانشان نقش بست. . 🍃کسی که را ستون استوار زندگی خویش قرارداد و در مسیر مولای بی‌کفنش به‌پاخاست؛ در طلوعی به یادنامه آفتاب و کالبد نامی با عطر ناب بوسه پیغمبر (ص). . 🍃احمد حاجیوند الیاسی. . 🍃در روحی به رنگ خدا متولد شد و با یادش خو گرفت . عشق به معبود ، همیشه لابلای پنجره چشمانش هویدا بود و بر قلوب همراهانش نیز سایه می افکند . . 🍃معیار زندگانی اش ، عاشقانه ای بود در جوار بانوی . در دامان گرم خانواده، عاشقانه پرورش یافت و با بال های بلورین به بینهایت گروید 🕊 . 🍃اویی که یادواره زادروزش اینبار در آستانه برپاست، و مایی که ذره ذره مبتلا به زمینیم و دلخوش به گوشه ی چشمی... ❣️ . ✍️نویسنده: . 🕊به مناسبت سالروز ولادت . 📅تاریخ تولد: ۲۶ دی ۱۳۶۹ . 📆تاریخ شهادت : ۱۲ بهمن ۱۳۹۴ . 📆تاریخ انتشار : ۲۵ دی ۱۳۹۹ . 🥀مزار: گلزار شهدای اندیمشک .🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
⚫️ نتیجه‌ی جدا شدن از امام معصوم (١) «كُلَّ شَيْ‌ءٍ أَحْصَيْناهُ فِي إِمامٍ مُبِينٍ»📚(یس/۱۲) کتاب مبین، منظور علی‌بن‌ابیطالب علیه‌السّلام است. علم اولین و آخرین در اختیارش است. این امام ماست. حالا انسان یک‌وقت یک جایی می‌گوید: نه، من علمم بیشتر است، نیاز نیست، خودم می‌خواهم بروم. این جهالت است. خب خودت رفتی چه شد؟ از دامان مولاامیرالمؤمنین علیه‌الصّلاة‌ و‌السّلام جدا شدی چه شد❓ از دامان امام زمانت جدا شدی چه شد❓ از دامان امام حسین علیه‌السّلام جدا شدی چه شد❓ «ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ»📚(روم/۴۱) ببینید زمین را به چه روزی کشاندید، زمان را چطور سیاه کردید. چون خواستیم خودمان جلو برویم. نفسمان طغیان کرد، گفتیم تو بیا فرمانروایی کن. مولا امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاة‌و‌السّلام را از جامعه کنار گذاشتیم. حتی خودمان، شخصی، از قلبمان کنار گذاشتیم. اعمالمان بدون شده است. ادامـه دارد... 💠استاد حاج آقا زعفری‌زاده با آموزش های همسران بهشتی حال زندگیت رو متحول کن 🦋 ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج
10.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹یه عده، علی علی خیلی میگن ولی حاضر نیستند از معاویه صحبت کنند... 🌹 از حسین میگن از یزید نمیگن❗️ مشکلشون اینه که دارند، ندارند. 🌹سخن امام رضا علیه‌السلام در مورد این آدمها... 🌹شهید آوینی: جنگ نهایی ما با اسلام امریکایی است چرا که قدمت این اسلام از امریکا بیشتر است