eitaa logo
شهید محمد مسرور❤️
288 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
751 ویدیو
36 فایل
اولین طلبه شهید مدافع حرم استان فارس که در1394/11/16در سوریه به مقام پر فیض شهادت نائل شدند. این کانال شخصا زیر نظر خانواده شهیدمی باشد .واعضای خانواده شهید آن را مدیریت میکنند.
مشاهده در ایتا
دانلود
خاطره ای از حاج آقا شفیعی ⬇️ خرمشهر بودم. تقریبا نزدیکای غروب بود.. فکر کنم غروب 27 اسفندماه 93 بود. محمد باهام تماس گرفت گفت: مجتبی کجایی؟ میای شلمچه؟ گفتم امشب خرمشهرم،صبح باید با کاروان برم اروند. گفت خدایی خیلی دلم روضه میخواد هم اینجا نیست بخونه.. گفتم: باشه میام.. تقریبا وقتی رسیدم نماز مغرب و عشا تموم شده بود.. رفتم وارد یادمان شدم و نمازمو خوندم. بعد باهاش تماس گرفتم گفتم: کجایی؟ گفت جای همیشگی! رفتم پیشش تا نشسته و روضه شهید علمدار گذاشته و با صدای علمدار فضای عجیبی ساخته برا خودش. تا نشستم گفت بخون. نمیدونستم چه بخونم. تو همین احوال یه داستان از حاج حسین آقای کاجی یادم اومد که شهید تقی رفیعی مقدم و شهید یعقوبی ازش خواستن که روضه بخونه.ایشونم این بیت رو زمزمه کردن و این دو شهید بزرگوار افتادن به گریه دو بیت این بود: ای اهل حرم میر و علمدارنیامد سقای حسین سید و سالار نیامد گفتم اینو واسش بخونم وخودمو نجات بدم. تا این بیت رو براش زمزمه کردم بغضش ترکید و رفت به سجده و فقط گریه میکرد. ولش کردم به حال خودش رفتم و حدود نیم ساعتی بعد برگشتم تا هنوزمحمد تو حال سجده هست و داره گریه میکنه و هی میگه ای اهل حرم میر و علمدار نیامد... دارم که خانم زینب کبری(س) محمد رو با اشکهاش خرید و عاقبت بخیرش کرد... چون راهکار شهادت به تعبیر شهید علی چیت سازیان؛ اشکه. اشک.. و سِلاحُهُ البُکاء..
باسلام مجلس روضـــه ابا عبدالله الحسین علیه السلام از امروز 20 شهریورماه ساعت 5 بعداز ظهر به مدت 10روز در منزل شهید مسرور برگزار میگردد، از شما خواهران عزیز دعوت بعمل می آید. 🖤
هدایت شده از صحبت عشـق درمیان استــــ❤
1_3135717_00.mp3
5.28M
#مداحی خوشبختی یعنی تو زندگیت امام زمان داری... 🎤با نوای: مدافع حرم، #شهید_حسین_معزغلامی🕊 #پیشنهاد_دانلود👌 شادی روح شهدای مدافع حرم #صلوات ❣قرارگاه شهیدان ایمانی و عسگری👇 ╔══. ⚘ ✨🕊.═══╗   https://eitaa.com/shahidan_imani_asgari ╚══. ⚘ ✨🕊.═══╝
دستنوشته شهید مدافع حرم محمد مسرور در مزمت دنيا آه اي دنيا چه زود افرادت را به گمراهي مي كشي چه خوب خود را زينت مي دهي چه زود خودرا خوب جلوه مي دهي آري دنيا همين است دنيا فريبنده است .وبعضي ها مي گويند دنيا در صورتي خوب است كه همرا با اخرت باشد .ولي من مي گويم دنيا به آخرت جمع نمي شود محبت دنيا ومحبت آخرت جمع نمي شود...پيروي نفس با پيروي خدا همراه نيست در يك دل دو چيز نمي گنجد يا بايد دنيا باشد يا آخرت هر وقت ياد آخرت باشي يا ياد خدا باشي در ان لحظه نفس جايي براي ماندن ندارد وهر وقت پيرو هواي نفس باشي از خدا غافلي نمي شود محبت هر دو باهم .واين محال است . دنيا كمش هم زياد است حلال آن هم درد سر دارد چه خواسته حرام او. خداوندا به من زهدي بده كه بتوانم علايق را از خود دور كنم .
بسم رب الشهدا دیروزروضـــه ابا عبدالله الحسین در منزل شهید مسرور عطر وبوی محمد را گرفته بود، مادر از من درخواست کرده بود که در روضـــه چند خاطره از محمد را عنوان کنم. قرار شد بعد از مداحی وسخنرانی من خاطرات را عنوان کنم،خانم مداح باشروع مداحیش، شروع کرد به بیان عنایتی از محمد،( دوروز قبلش دوتا خانم همراه مداح آومده بودند خونه مادر، خیلی ناراحت بودند وبا شروع روضـــه حضرت زینب س به شدت گریه میکردند، حال یکی از خانم ها از شدت گریه خیلی بد شد، مادر جویای حالشون شد، متوجه شدیم پدرشون بیمار هستند. آخر مجلس مادر آومد درب کمد محمد را باز کرد که تبرکی به آون بده که دلش آروم بشه، دست برد تو کمد محمد چند تا آب نبات بیرون آورد گفت نگاه فاطمه این آب نبات ها مال حرم حضرت زینب س هست که از سال قبل مونده، بدمش به خانمه إن شاء الله حاجت بگیره، رفت داد به اون خانم ویکم دلش آروم شد ورفتند.) مداح شروع کرد تعریف کردند، گفت خانم ها... خانمی که باهام آومده بودند روضـــه پدرشون مريض بوده، بهش گفته بودند یه غده سرطانی روی ریه اش هست، گفت، اون خانم امروز باهام تماس گرفته گفته میخواستم برای تشکر بیام منزل شهید، گفتم چی شده، گفت از خونه شهید که اومدم بیرون یه حس عجیبی داشتم، همش به خودم میگفتم. شهید حاجتمو میده،،، تا اینکه پدرم را بردیم دکتر باز عکس گرفتند، با کمال ناباوری دکتر گفتند خبری از غده قبلی روی ریه پدرتون نیست😢گفت اصلا عجیبه، فقط یه معجزه میتونه باشه، تو عکس قبل هست ولی حالا نیست. 😢 همه منقلب شدند. منم موقع صحبت از محمد چند تا از عنایت هاشو گفتم. خانم محمد موقع سخنرانی بدون اینکه از این قضیه خبر داشته باشه یا اینکه هماهنگ کرده باشیم درباره محمد صحبت کرد، برادرم موقع زیارت عاشورا ومداحی بازم بدون اینکه از قضیه یا اینکه قرار بوده درباره محمد صحبت بشه درباره خصوصیاتش گفت ویه دستنوشته ازش آماده کرده بود وخوند، مجلس دیروزعجیب مورد عنایت محمد قرار گرفت. شهدا زنده اند وهر لحظه نظاره گر ما واحوالات ما هستند. من این متن را فرستادم برای خانم مداح که یه وقت جایی اش اشتباه نگفته باشم، گفتند دیشب یه خواب عجیبی دیدم، خواب دیدم در خونتون کاملا باز بود وصدای مداحی میومد از خونتون، گفتم یعنی یه مداح دیگه دعوت کردند وروضه داشتند من خبر نداشتم، دیدم دسته دسته مردم وارد خونتون میشند، مادرت دم در ایستاده بود یه دسته گل دستش بود مردم را دعوت میکرد به خونه ومیگفت اینجا خیمه گاه حضرت زهرا س بفرمایید داخل گفتم آخه امروز ما سفره حضرت رقیه س را داریم.😢 یه مداح هم دعوت کردیم خادم حرم امام حسین ع هست. https://eitaa.com/shahidmasroor
11.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مداحی برادر شهید محمد مسرور در منزل شهید مسرور
یک روز به خانه آمد.گفت:خواهر بیا این پیراهنم را (پیراهن پاسداری جبهه اش را که رنگش کاملا رفته بود ودوسال بود در جبهه مدام آن را میپوشید. ) پشت ورو کن و دوباره بدوزش تا آن را بپوشم.گفتم محسن جان خب، این پیراهنت که دیگر کهنه شده،رنگش کاملا رفته،قرمز شده.تو که پاسداری و پیراهن نو به تو میدهند.گفت :نه خواهر ،این پیراهن و وسایلی که به ما میدهند، از بیت المال هست و تا زمانی که میشود از همین پیراهن استفاده شود من آن را میپوشم. من هم آمدم پیراهن را شکافتم و پشت و رو کردم و دوختم محسن آن را پوشید و به جبهه رفت.
زلف دیوانگی‌ام باز پریشان شده است روضه‌خوان از خبر آینه، حیران شده است روضه‌خوان مانده که با معجر چه کند گویی از آخر این روضه پشیمان شده است روضه‌خوان دم نزد اما همگان می‌دانند ماه از حادثه ی کوفه، هراسان شده است مستمع حوصله ی صبر ندارد دیگر بعد از این صاعقه‌ها نوبت باران شده است روضه‌خوان لال شد و مستمع، آهسته گریست فهم این روضه برای همه آسان شده است چند سال است که درگیر همین بیدلی‌ام "آتش و آب بهم دست و گریبان شده است" شاه عریان به صلیب است و مسیحا در عرش ارمنی در عجب از کار مسلمان شده است روضه‌‌ی کوفه نخوانید مگـر نیمـه‌ی شب این تنوریست که گرم از سر مهمان شده است : من که دیوانه ام ازحال خوش نوکری ام مـادرت گر که سفارش بکند، میخری ام به دوبیتی ”شب جمعـه” نکنی سرگرمم تو خودت قول بده، کـرب و بلا میبری ام صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام بیاد شهید مدافع حرم محسن جمالی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید مدافع حرم محمد مسرور يکي از خوا بهايش را اين گونه مينويسيد: "يک شب خواب ديدم با جمعي زيارت عاشورا ميخوانديم، يک لحظه در قاب عکس، امام حسين را جلو خويش ديدم.آن عکس حرکت کرد و با من چنین سخن گفت : هر وقت خواستي زيارت عاشورا بخواني با معرفت بخوان و توجه ات به زيارت عاشورا باشد و آن را با تمام وجود بخوان و به معناي آن توجه داشته باش"
دیشب یکی از اقوام خواب شهید محمدمسرور دیده اون شخص نقل میکنه : من هر شب موقع خواب تو گوشیم زیارت عاشورا دارم میزارم گوش میگیرم دیشب همینطور که گوش میگرفتم خوابم برد خواب دیدم تو خونه شهید دارن زیارت عاشورا میخونن بعد یه دفعه محمد اومد پیش من گفت اصلا هر کی اینجاست و داره زیارت عاشورا میخونه قبول نیست حتی تو گفتم برای چه گفت آدم وقتی زیارت عاشورا میخواد بخونه اول باید وضو داشته باشه بعدم اینقدرباید بری تو عمقش که حالا یعنی تو کربلا هستی و داری میخونی بهم گفت اینو حتما یادت نره به بقیه هم بگو