eitaa logo
💫شهیدشاهرخ ضرغام‌شهیدمغفوری💫
2.8هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
2.4هزار ویدیو
32 فایل
👈سعی کن طوری زندگی کنی که خدا عاشقت بشه ! وقتی خدا عاشقت بشه خوب تو رو خریداره👉 نمازشبخونامونند👈 @Shabahengam 🌙 کانال‌احکام‌شرعی 👈 @Ahkammarfe گروه تبادلات شاهرخ💫مغفوری👇 @shahrokhzarghamm #کانال_وقف_مادر_سادات💚 #کپی_با_ذکر_یافاطمه"س"
مشاهده در ایتا
دانلود
💫شهیدشاهرخ ضرغام‌شهیدمغفوری💫
. 🌺#شهید_شاهرخ_ضرغام (29) 🌺 . #لاهیجان 2 #نماز_جماعت (#راوی : آقای مير عاصف شاهمرادی) به #مسجد_جامع
. 🌺 (30) 🌺 . 3 !! ( : آقای مير عاصف شاهمرادی) بعد از ناهار کمی استراحت کردم. عصر بود كه با سر و صدای بچه ها از خواب پريدم. با تعجب پرسيدم: چی شده!؟ جلو آمد و گفت: يكی از بچه ها كه قبلاً دانشجو بوده، رفته و با اونها بحث كرده. بعد هم توده ای ها دنبالش كردند. حالا هم جمع شدند جلوی . دارن برضد ما شعار میدن. رفتم پشت پنجره مسجد. خيلی زياد بودند. بچه ها درب مسجد را بسته بودند. بلند داد زدم و گفتم: كسی اسلحه دستش نگيره، هيچكس حرفی نزنه، جوابشون رو ندين. ما بايد بريم و باهاشون صحبت كنيم. من و شاهرخ رفتيم بيرون. آنها ساكت شدند. من گفتم: برا چی اينجا جمع شديد. جوان درشت هيكلی از وسط جمع جلو آمد و گفت: ما می خوايم شما رو از اينجا بندازيم بيرون. اون كسی هم كه الان با ما بحث میكرد بايد تحويل بديد. نفس در سينه ام حبس شده بود. خيلی ترسيده بودم. اصلاً نمی دانستم چه كار كنم. آن جوان ادامه داد: من . بدون سلاح شما رو از اين شهر بيرون می كنم... هنوز حرفش تمام نشده بود. شاهرخ يکدفعه و با عصبانيت به سمتش رفت. جمعيت عقب رفت. جوان مات و مبهوت نگاه می كرد. شاهرخ با يک دست يقه، با دست ديگر كمربند آن جوان منحرف را گرفت. خيلی سريع او را از روی زمين بلند كرد. او را با آن جثه درشت بالای سر گرفته بود. همه جمعيت ساكت شدند. بعد هم يک دور چرخيد و جوان را كوبيد به زمين و روی سينه اش نشست. جوان منحرف مرتب معذرت خواهی می كرد. همه آنهایی كه شعار میدادند فرار كردند. شاهرخ هم از روی سينه اش بلند شد و گفت: بچه برو خونتون!! خيلی ذوق زده شده بودم. گفتم: شاهرخ الان بايد كاری كه میخوايم رو انجام بديم. خيابان خلوت شده بود. با هم رفتيم كلانتری. قرار شد از امشب نيروهای ما به همراه مامورها گشت بزنند. به همه دكه های روزنامه فروشی هم سر زديم. خيلی محترمانه گفتيم: شما از شهرداری مجوز گرفته ايد؟ پاسخ همه آنها منفی بود. ما هم گفتيم: تا فردا وقت داريد كه دكه را جمع كنيد. صبح فردا به سراغ اولين دكه رفتيم. چند نفر از با چماق جلوی دكه ايستاده بودند. اما با ديدن شاهرخ عقب رفتند. شاهرخ جوان فروشنده را بيرون آورد. بعد هم دكه را با همه روزنامه هايش خراب كرد. با شنيدن اين خبر ديگر دكه ها خيلی سريع جمع شد. يک هفته ديگر در آنجا مانديم. آرامش به طور كامل به شهر بازگشت. اعضای را ترک کردند و به شهرهايشان رفتند. نمازجمعه بار ديگر در شهر اقامه شد. ما هم با بدرقه مردم و امام جمعه شهر به سوی تهران برگشتيم. . ... ادامه دارد......
🌺 (31) 🌺 . 1 ( : آقای جبار ستوده) .اوايل سال پنجاه و نه بود. هر روز درگيری داشتيم. مخالفين هر روز در گوشه ای از مرزهای ، آشوب برپا می کردند. پس از و و ، اينبار نوبت بود. با حمايت بعثی های اين منطقه را ناامن کردند. که به منطقه خوزستان آشنا بود، به همراه تعدادی از بچه ها راهی شد. غائله خلق عرب مدتی بعد به پايان رسيد. رشادت های شاهرخ در آن ايام مثال زدنی بود. هنوز مشکل خوزستان حل نشده بود که دوباره در مناطق غربی کشور درگيری ايجاد شد. به همراه شاهرخ و چند نفر از دوستان راهی قصرشيرين شديم. اينبار وضعيت به گونه ای ديگر بود. نيروهای نفوذی عراق همه جا حضور داشتند. در همه استان همين وضعيت بود. هيچ رستورانی به ما غذا نمی داد. هيچ مسافرخانه ای به بچه های انقلابی جا نمی داد. نيروهای نفوذی عراق به راحتی از مرز عبور می کردند و سلاح و مهمات را به داخل خاک ايران منتقل می کردند. آنها به چندين پاسگاه مرزی نيز حمله کرده و چندين نفر را به شهادت رساندند. محل استقرار ما مسجدی در قصرشيرين بود. بيشتر مواقع به اطراف مرز می رفتيم. آنجا سنگر می گرفتيم و در کمين نيروهای دشمن بوديم. جنگ رسمی عراق هنوز آغاز نشده بود. ... ....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨زیارت نامه شهدا✨ 🦋اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیمُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیعَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🦋 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 @shahrokhmahdi
.🦋 عیدرمضان‌آمد‌وماه‌رمضان‌رفت... • صدشکر‌که‌‌این‌آمدو • صدحیف‌که‌آن‌رفت:))🪴♥️ عید سعید فطر مبارک✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام ورحمتت به مناسبت روزعیدفطر وروز معلم 🤩🤩🤩 دوست دارین از کدوم یک از معلم های عزیزتون در کانال ما تشکر کنین وما در کانال به اشتراک بزاریم وشما عکس بگیرین برا معلم عزیزتون بفرستید 😍🥰🥰 حتما حتما اسم معلم واستاد عزیزتون بگین منتظریم از این عزیزان در کانال تشکر کنیم 👇👇👇👇👇👇👇👇 @Mamodi1ma
💫شهیدشاهرخ ضرغام‌شهیدمغفوری💫
سلام ورحمتت به مناسبت روزعیدفطر وروز معلم 🤩🤩🤩 دوست دارین از کدوم یک از معلم های عزیزتون در کانال ما
سلام عیدتون مبارک 😍 دوست دارم از اساتید عزیزم استاد سکینه باقری واستاد زینب ساردویی واستاد خانم قربانی 😘😘😘😘 در کانال زیر تشکر❤️❤️❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💫شهیدشاهرخ ضرغام‌شهیدمغفوری💫
سلام ورحمتت به مناسبت روزعیدفطر وروز معلم 🤩🤩🤩 دوست دارین از کدوم یک از معلم های عزیزتون در کانال ما
پیام شما +سلام عیدتون مبارک دوست دارم از معلمین بزرگوارم خانم سمیه بیاتی عزیز و خانم اعظمی عزیز باتشکر✨ _سلامتی همه ی اساتید عزیزمون😍😍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈مهمترین سوال قیامت ⭕️با امام زمانت چه کردی؟؟؟؟؟ ☄تویی که ادعا داری اگر زمان امام حسین رو درک کرده بودی به ندای هل من ناصر ینصرنی جواب داده بودی و تو سپاه حضرت شمشیر میزدی ؟حالا بگو ،فکر کن با امام زمانت چه کردی؟؟؟؟
تا ساعاتی دیگه لایو ازحرم آقا علی ابن موسی الرضاتوسط خادم کانال مـن‌کہ‌آهـونیستم‌امـٰا‌پرازدلتنگیـم ضـٰامنِ‌چشمـٰان‌آهوهـٰابہ‌دادم‌مـیرسۍ...🍂؟' @shahrokhmahdi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مـن‌کہ‌آهـونیستم‌امـٰا‌پرازدلتنگیـم ضـٰامنِ‌چشمـٰان‌آهوهـٰابہ‌دادم‌مـیرسۍ...🍂؟' @shahrokhmahdi
✨زیارت نامه شهدا✨ 🦋اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیمُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیعَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🦋 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 @shahrokhmahdi
کاخ همہ شاهانِ جهاݩ را کہ بگردے دربـارِ کسے پنجره فولاد ندارد...🌿
لآبِہ‌لآ؎ِ‌قربون‌صدقہ‌هـٰآتون‌به‌ترکۍ‌بهِش‌بگید: منیم‌عـٰاشکیم‌تـَہ‌سن‌سن‌ج‌ـٰانیم! یعنۍ‌عشقِ‌مـَن‌فقـَط‌تویۍ‌ج‌ـٰانـَم…! 🤍⃟💍¦⇢ 🤍⃟💍¦⇢
💫شهیدشاهرخ ضرغام‌شهیدمغفوری💫
🌺#شهید_شاهرخ_ضرغام (31) 🌺 . #خستگی_ناپذیر 1 #رشادتهای_شاهرخ (#راوی : آقای جبار ستوده) .اوايل سال پن
🌺 (32) 🌺 . ( : آقای جبار ستوده) . نيمه های شب از سنگر کمين برگشتيم. آنقدر خسته بوديم که در گوشه ای از خوابمان برد. دو ساعت بعد احساس کردم کسی مرا صدا می کند. روحانی مسجد بود. بچه ها را بيدار می کرد برای بلند شدم. وضو گرفتم و در صف نماز نشستم. روحانی بار ديگر را صدا کرد. اين بار هم تکانی خورد و گفت: چشم حاج آقا چشم! اما خيلی خسته بود. دوباره به خواب رفت! نماز جماعت صبح آغاز شد. فقط شاهرخ در کنار صف جماعت خوابيده بود. رکعت دوم بوديم که شاهرخ از خواب پريد. بلافاصله بلند شد. کنار من در صف جماعت ايستاد و بدون وضوگفت: !! در نماز هم چرت می زد و خميازه می کشيد. نماز تمام شد. شاهرخ همانجا کنار صف دراز کشيد و خوابيد! نماز يک رکعتی، بدون وضو، حالا هم که صدای خُر و پُف او بلند شده. همه بچه ها می خنديدند. صبح فردا وقتی ماجرای را تعريف کرديم چيزی يادش نمی آمد. اصلاً يادش نبود که خوانده يا نه! اما گفت: خدا خودش میدونه که ديشب چقدر خسته بودم. بعد ادامه داد: همه چی دست خداست. اگه بخواد همون نماز يک رکعتی بدون وضوی ما رو هم قبول می کنه! ... ....