eitaa logo
اشعار ناب آیینی
28.9هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1هزار ویدیو
62 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام الله علیها دل كباب كه ديگر شرر نميخواهد  انيس غصه و غم چشم تر نمي خواهد   كبوتري كه قفس را مزار ميداند براي زندگي اش بال و پر نميخواهد   يكي بپرسد از اين قوم بي حيا كه مگر سه ساله دختر تنها پدر نميخواهد؟   اگر بهانه بابا گرفت دختركي به غير مرحمتي مختصر نميخواهد   يكي به عمه بگويد به من سپر نشود شكسته دستم و ديگر سپر نميخواهد   بهانه جويي من مشكل خرابه شده در اين خرابه كسي دردسر نميخواهد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سلام الله علیها به اميدي كه بيايي سحري در بر من خاك ويرانه شده سرمه چشم تر من   مدتي ميشود از حال لبت بي خبرم چند وقت است صدايم نزدي: دختر من   من همان لاله افروخته خون جگرم كه همين لخته فقط مانده به خاكستر من   شب اين شام چه سرماي عجيبي دارد تب اين سوز كجا و بدن لاغر من   دارم از درد مچِ دست به خود ميپيچم ظاهراً خرد شده ساقه نيلوفر من   چادرم پاره شد از بسكه كشيدند مرا لحظه اي وا نشد اما گره از معجر من   موي من دست نخورده است خيالت راحت معجر سوخته چسبيده به زخم سر من   كاشكي زود بيايي و به دادم برسي تا كه در سينه نمانَد نفس آخر من http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سلام الله علیها قامت کمان کند که دو تا تیر آخرش یک دم سپر شوند برای برادرش خون عقاب در جگر شیرشان پر است از نسل جعفرند و علی، این دو لشکرش این دو ز کودکی فقط آیینه دیده اند آیینه ای که آه نسازد مکدرش واحیرتا که این دو جوانان زینب اند یا ایستاده تیر دو سر در برابرش؟ با جان و دل دو پاره جگر وقف می کند یک پاره جای خویش و یکی جای همسرش یک دست، گرم اشک گرفتن ز چشم هاش مشغول عطر و شانه زدن دست دیگرش چون تکیه گاه اهل حرم بود و کوه صبر چشمش گدازه ریخت ولی زیر معجرش زینب به پیشواز شهیدان خود نرفت تا که خدا نکرده مبادا برادرش … زینب همان شکوه که ناموس غیرت است زینب که در مدینه قرق بود معبرش زینب همان که فاطمه از هر نظر شده است از بس که رفته این همه این زن به مادرش زینب همان که زینت بابای خویش بود در کربلا شدند پسرهاش زیورش گفتند عصر واقعه آزاد شد فرات وقتی گذشته بود دگر آب از سرش 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
روی من و دو " پا به رکاب" ام حساب کن ما را مدافع حرم خود خطاب کن تا پیش مرگ حاجی شش ماهه ات شوند این دو جوان قافله را انتخاب کن دلواپس تو و غم تنهایی توام فکری به حال این دل پر التهاب کن در سوختن به راه تو اجری عظیم هست لیلا که سوخت قلب مرا هم کباب کن پنجاه سال رو نزدم نزد تو فقط این بار التماس مرا مستجاب کن بگذار پای مادرمان را وسط کشم راضی نشد دلت همه مان را جواب کن "در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست" رخصت بده به خاطر زینب شتاب کن من خیمه می نشینم و تنها خودت برو هر مصحف ورق ورق ام را کتاب کن دلواپس من و جگر خون من نباش فکری برای اصغر و یک جرعه آب کن ناموس مرتضی علی و معرض خطر؟ فکری به حال ذریه ی بوتراب کن 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سوارِ گمشده را از میان راه گرفتی چه ساده صید خودت را به یک نگاه گرفتی شبیه کشتی نوحی، نه! مهربان تر از اویی که حرِّ بد شده را هم تو در پناه گرفتی   چنان به سینه فشردی مرا که جز تو اگر بود حسین فاطمه! می‌گفتم اشتباه گرفتی من آمدم که تو را با سپاه و تیر بگیرم مرا به تیر نگاهی تو بی سپاه گرفتی بگو چرا نشوم آب که دست یخ‌زده‌ام را دویدی و نرسیده به خیمه‌گاه گرفتی چنان تبسم گرمی نشانده‌ای به لبانت که از دل نگرانم مجال آه گرفتی رسید زخم سرم تا به دستمال سفیدت تو شرم را هم از این صورت سیاه گرفتی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سلام الله علیها باید که راه بر دل تو واکنم حسین تا کِی به غربت تو مُدارا کنم حسین یک گوشه می‌نشینم و هِی گریه میکنم شاید میان قلب تو غوغا کنم حسین حالا که از غم علی‌اکبر تو تا شدی باید به محضر تو کمر تا کنم حسین موی سفید بعد علی در سرت نماند هر غصّه تو را به دلم جا کنم حسین پیش زنان و اهل حرم خجلتم نده پیش تو من چقدر تقلّا کنم حسین من حاضرم به جای تلافی خنده ها با خون دوای غربتت امضا کنم حسین طفلان خانه زاد مرا هم قبول کن خواهم که سر به پیش تو بالا کنم حسین *" وقتی قسم به معجر زینب قبول نیست" مجبورم اینکه صحبت زهرا کنم حسین راضی مشو که همره طفلان بیایم و... در زیر سنگ جسم تو پیدا کنم حسین راضی مشو که ببینند بر سرت با قاتلان مست تو دعوا کنم حسین راضی به مو کشیدن من پیش شان مشو دیگر چگونه درد خود افشا کنم حسین پیش پسر کشیده به مادر زدن رواست؟ آیا دوباره فاشِ مُعمّا کنم حسین 🔹️ 🔹️ http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
حُرمت گذاشت هر که به زهرا بزرگ شد اندازه‌ی تمام دو دنیا بزرگ شد در وادی حسین هرآنکه قدم گذاشت قطره ولی به وسعت دریا بزرگ شد مجنون خلوص داشت اگر ماندگار ماند مجنون بزرگ شد که لیلا بزرگ شد اینجا ادب مسیر رسیدن به قُلّه هاست سَر خَم نمود حضرتِ حُر تا بزرگ شد او سجده کرد و قبله‌ی خود را عوض نمود تیره نماند و چون شب یلدا بزرگ شد آغوش وا نمود و پذیرفت توبه را در پیش خلق بیشتر آقا بزرگ شد حُرّ پیر وادی همه‌ی اهل توبه است بر اهل توبه مُرشد و بابابزرگ شد آزاده بود و رفت و به آزاده‌ها رسید با یک نگاهِ بهتر از امضا بزرگ شد ترسید اگر چه اهل حرم از اُبُهتش کوچک شد و به اذن مسیحا بزرگ شد امّا نبود تا که ببیند که کربلا داغش برای زینب کبری بزرگ شد گرچه سرش شکست ولی سر جُدا نشد نیزه فرو که رفت گلوها بزرگ شد در بین آن همه سرِ بر نیزه روضه‌ی نیزه به گوش رفتن سقّا بزرگ شد 🔹️ 🔹️ http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سلام الله علیها ديد زينب چو برادر تنهاست بهر ياري ز برادر بر خواست دو جگر گوشه ي خود را طلبيد بر موي هر دو پسر شانه کشيد روي بر حجت داور آورد هر دو را نزد برادر آورد از تو سر در ره حق باختن است سهم من سوختن و ساختن است دو جگر گوشه ي من منتظرند خبر از ما سوي مادر ببرند اي برادر تو جواب ده دردم به چه روئي به حرم برگردم اين دو گل هست به دوران ثمرم هديه بفرست به سوي پدرم گر چه از سوز تو جانم بر لب است اين دو گل هم برگ سبز زينب است اي فداي هستي تو هست من گر بگيري اين دو گل از دست من تا ابد مديون تو خواهر شود مفتخر در نزد پيغمبر شود چشم مولا تا که بر گلها فتاد سر به روي شانه ي خواهر نهاد باغبان گيسوي گلها تاب داد لاله ها را از سرشکش آب داد گفت اي خواهر غمپرور من بس بود داغ علي اکبر من 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سلام الله علیها ما فدائيهاي دين و مذهبيم آبروي خواهر تو زينبيم خواهرت موهاي ما را شانه کرد هر دومان را سائل اين خانه کرد جام عشقت را به ما نوشانده است جوشني بر جسم ما پوشانده است دست ما در دست يکديگر نهاد بهر ما يک جام کوثر وعده داد گفت اکنون موقع رزم شماست کربلا ميخانه ي بزم شماست زود برخيزيد اي مه پاره ها بهر ياري غريب کربلا مادر ما گفت با ياريتان دائي خود را نمائيد شادمان هر دويِ ما شير زينب خورده ايم اين شهامت ارث از او برده ايم خون ما رنگين تر از اکبر که نيست سنّ ما کوچکتر از اصغر که نيست جان آن مردي که در خانه نشست جان آن مادر که پهلويش شکست جان زلف پر ز پيچ اکبرت جان گيسوي سپيد خواهرت يک نظر کن بر دو خواهر زاده ات بر دو خواهر زاده ي آماده ات بر تن بي تاب ما جاني بده خيز بر ما اذن ميداني بده ما دو هديه بهر تو از مادريم تشنه ي روي تو همچون اکبريم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سلام الله علیها اي فداي دل منورتان اي بقربان چشم کوثرتان واي بر حال جبرئيل او را گر برانيد روزي از درتان تو سليمان و موري آمده است تا مشرف شود به محضرتان کودکانم چه ارزشي دارند؟ جان عالم تصدق سرتان کرده ام پيش تو دو آئينه نذر چشم علي اصغرتان ظهر ديدي چگونه خوش بودند در صفوف نماز آخرتان به اميدي بزرگشان کردم تا که روزي شوند پرپرتان گر بگويي بمير مي ميرند دست در سينه اند و نوکرتان تا که راضي شوي و اذن دهي پر بگيرند در برابرتان يادشان داده ام قسم بدهند به دو چشم کبود مادرتان بگذار اينکه ذبحشان سازم پاي رگهاي سرخ حنجرتان 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سلام الله علیها گيرم كه رد كني دل ما را خدا كه هست باشد محل نده قسم مرتضي كه هست وقتي قسم به معجر زينب قبول نيست چادر نماز حضرت خير النسا كه هست يك گوشه مي نشينم و حرفي نمي زنم بيرون مكن مرا تو از اين خانه جا كه هست از درد گريه تكيه نده سر به نيزه ات زينب نمرده شانه دارالشفا كه هست قربانيان خواهر خود را قبول كن گيرم كه نيست اكبر تو طفل ما كه هست گفتي كه زن جهاد ندارد برو برو لفظ«برو»چه داشت برادر؟بيا كه هست خون را بيا به دست دو قرباني ام بكش تو خون مكش به دست عزيزم حنا كه هست گفتي مجال خدمتشان بعد از اين دهم از سر مرا تو باز مكن كربلا كه هست گفتي كه بي تو سر نكنم خوب! نمي كنم بعد از تو راه كوفه و شام بلا كه هست 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سلام الله علیها چه وداعي، چقدر جانسوز است! کربلا؛ «کربِ وَ البُکاء» شده است مادري پشت پرده ي خيمه دست بر دامن دعا شده است ***** گريه هاي حرم سوالي شد راستي بانوي قبيله کجاست!؟ شيرمردان زينب کبري کمي آهسته، پس عقيله کجاست!؟ ***** سخت از پير خيمه دل کنديد بال پروازتان تقلا کرد نام زهرا گره گشاتان شد قسم عشق کار خود را کرد ***** گرگ هاي گرسنه ي اين دشت در کمينند، با خبر باشيد اين خليفه پرست هاي حسود لاله چينند، با خبر باشيد ***** نوه ي مرتضي شدن جرم است خون تان را حلال مي بينند تازه! اسلام نابتان را هم زير تيغ سئوال مي بينند ***** شعله هاي نفاق اين مردم از سقيفه زبانه مي گيرد جان زهرا به فکر خود باشيد پهلوها را نشانه مي گيرند ***** خونِ دل روزيِ علي کردند پشت پا مي زنند اين مردم کوفه را با مدينه فرقي نيست بي هوا مي زنند اين مردم ***** کوچه وا مي کنند با حيله کينه فتواي لاله کوبي داد تجربه گفت اولين کوچه در مدينه جواب خوبي داد ***** اصل اين جنگ بر سر فدک است کوچه راهي به کربلا دارد بيشتر فکر دستتان باشيد شمر نقش مغيره را دارد ***** راستي سمتِ حرمله نرويد شرح اين درد مو به مو مانده به خدا حيفِ چشم هاي شماست چند تيري براي او مانده ***** کاش مي شد که از دلِ زينب هجرتان مِهر مادري ببرد چشم خولي به دست تقدير است منتظر مانده تا سري ببرد ***** 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7