eitaa logo
اشعار ناب آیینی
31.7هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
1.1هزار ویدیو
94 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . . ☫ ﷽ ☫ 🔸مجموعه بزرگ تبلیغات برتر👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 . ⭐️مجموعه تبلیغاتی ناب 👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59
مشاهده در ایتا
دانلود
علیه السلام پیشِ چشمانِ همه دست به زانو اُفتاد خواست تا پاشود ای وای که با رو اُفتاد باید او پاشود از  خاک جگر جمع کُنَد یک عبا پَهن کُنَد تا که پسر جمع کُنَد پیرمَرد است عصا خواست ولی خندیدند او کم آورد  عبا خواست ولی خندیدند این اَنارِ حرم است آه چرا ریخته است چقدر حضرت اکبر به عبا ریخته است تا علی رفت   به دنبالِ دلش راه اُفتاد قبلِ شهزاده ببین رویِ زمین شاه اُفتاد یک "پدرجانِ"دگر از پسرش خواست نَشُد این جوانمُرده پس از این کمرش راست نَشُد پیشِ چشمان همه دست به زانو اُفتاد بغلش کرد ولی حیف که بازو اُفتاد هیچکَس زیرِ بغلهایِ پدر را نگرفت دست تنهاست کسی جایِ پدر را نگرفت نیزه‌ای خورد تکان ، از جگرش داد کشید دست بر سینه که زد با پسرش داد کشید غارتِ قامتش اینجا صلواتی شده بود بدنش با شن و شمشیر چه قاطی شده بود ساعتی از بدنش از بدنش تیغ کشید با دو انگشتِ خودش از دهنش تیغ کشید لَخته لَخته زِ دهانش چقدر خون آوَرد تکیه میداد به آن نیزه که بیرون آوَرد بِینِ آغوش کشیدش  تَنِ او بند نَشُد خواست تا بوسه بگیرد همه دیدند  نَشُد کاش سمتِ حرم اکبر نَبَرَد برخیزد عمه‌اش دست به معجر نَبَرَد برخیزد از علمدار کمک خواست که خواهر را بُرد خواهری آمد و با خود دو برادر را بُرد پیشِ چشمان همه دست به زانو اُفتاد دید پَهلویِ علی را و به پهلو اُفتاد به عبا جمع نمود و به عبا پَهنَش کرد بُرد در خیمه کنارِ شهدا پَهنَش کرد عصر شد خیمه‌ی آتش زده با دختر سوخت هم عبا سوخت و هم خیمه و هم اکبر.... ۹۸/۰۶/۱۶ 🔹️ 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
💔🥀 کربلا دشتِ بلا خوانده و نامیده شده دلم از داغِ علی(ع) خون شده! رنجیده شده قامتِ تازه جوانم شده با خاک؛ یکی جای جایِ بدنش رفته و ساییده شده 💔 💔🥀
، رحمت واسعۀ حی تعالاست حسین سایۀ رحمت او بر سر دنیاست حسین 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7 ماهمه عبد خدا، اوست اباعبدالله ما عبیدیم همه سرور و مولاست حسین زینت دوش نبی، نور دو چشمان علی ضربان دل صدیقۀ کبراست حسین تا دم آخر خود فکر گنهکاران بود ایهاالناس ببینید چه آقاست حسین همۀ خواسته اش بود که دستی گیرد ورنه از دست کسی آب نمی خواست حسین 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7 چون پدر داغ پسر دید خودش می‌میرد کشتنش نیزه و شمشیر نمی خواست حسین شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
7.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📲 | یه شهید می‌گفت وقتی من رفتم یه کم از دلبر بخونید منو فراموش کنید و ... از علی‌اکبر(ع) بخونید. 💔🥀
نام حسین را که نوشتم قلم گریست اول قلم گریست، سپس دفترم گریست هرچند باعث همه‌ی گریه‌ها غم است اما همین که داغ تو را دید، غم گریست اشکی نداشت چشم من از کثرت گناه آن را به حق فاطمه دادم قسم، گریست با ارزش است پیش تو و مادرت حسین چشمی که پای روضه‌ی تو دم‌به‌دم گریست خوشبخت آن که بین حسینیه گریه کرد خوشبخت‌تر کسی که میان حرم گریست گوشه‌به‌گوشه کرببلا روضه‌های توست اینگونه بود زائر تو هر قدم گریست یک قطره‌اش شفاعت یوم‌الورود ماست چشمان ما برای تو با این رقم گریست در روز حشر حسرت بسیار می‌خورد هرکس که در مصیبت ارباب کم گریست ** فرموده است: مرهم زخم دل من است چشمی که در عزای علی‌اکبرم گریست... 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
‹ آیت الله کوهستانی › آن قدر علیه‌السلام در قیامت شفاعت می‌کند؛ که نوبت به (ع) نمی‌رسد.
سال‌ها در طلب سیم و زر دنیاییم که خجالت زده از گل پسر زهراییم "به عمل کار برآید، به سخندانی نیست" مانع آمدن حضرت حجت ماییم او حسینی‌ست ولی بی علی اکبر مانده غافل از فلسفه‌ی مکتب عاشوراییم حال‌مان حال یتیمی‌ست که از بی مهری همه محتاج نوازشگری باباییم عصر غیبت به‌خدا کثرت ما وحدت ماست تا نیاید خبر از صاحب‌مان تنهاییم وعده‌ی آمدن منجی عالم حتمی‌ست چشم بر راه، همه منتظر فرداییم آبرویی هم اگر هست از آقایی اوست ماهمه نوکر این خانه ولی آقاییم کاش همراه خود این قافله را هم ببرد همه در آرزوی دیدن پایینْ پاییم ** شب هشتم شد و در راه به خود می‌گفتیم مجلس ختم حسین بن علی می‌آییم منتقم مُطَّلع از ترجمه‌ی "مقراض" است جهل محض‌ایم همه؛ بی خبر از معناییم روضه‌ی " لشگر جراحه " پر از ابهام است سال‌ها منتظر حل معماهاییم ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
؛ نزدیک‌تری از رگِ گردن به گدایت ماییم و طوافِ حرم کرب و بلایت هر جای جهان می‌نگرم نام تو آن‌جاست از هر نظر انگار شبیهی به خدایت گشتیم تمامی جهان را و ندیدیم شیرین‌تر و دلچسب‌تر از شور عزایت در روز قیامت که جهان دور تو جَمع‌ست بگذار که ما نیز بیفتیم به پایت بگذار که من نیز گرفتار تو باشم یک جرعه بنوشان به من از جام بلایت پَرسوخته چون فطرس و دل‌سوخته چون حُر من آمده‌ام باز به امید عطایت ای آن‌که جهان تکیه به دستان تو داده‌ست حالا چه شده تکیه زدی خود به عصایت؟ ** با خوود و سپر رفت به میدان علی اکبر از معرکه برگشت ولی بین عبایت دیدند ملائک همگی گوشه‌ی گودال آغوش گشوده‌ست خداوند برایت بر نیزه شدی قاری قرآن، چه شکوهی... ای آنکه دل از فاطمه می‌بُرد صدایت ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هرکس که عمر خویش را با عشق سر کرد از اول عمرش هوای درد سر کرد من به کسی از گریه‌ام چیزی نگفتم یک شهر را چشمان سُرخم با خبر کرد حتماً سرم را می‌گذارم زیر پایش از کوچه‌ی ما هم اگر روزی گذر کرد هرچه که من کمتر برایش کار کردم مزد مرا هر روز اما بیشتر کرد این‌بار هم دیر آمدم روضه ولیکن مثل همیشه چشم من را زود، تر کرد اینجا ادای گریه را هم می‌پذیرند هرکس نشد مهموم در روضه، ضرر کرد هر چند ما را عشق او دیوانه کرده مِهر علیّ اکبرش دیوانه‌تر کرد ** جان داد وقتی باغبان خسته فهمید یک لشگر از روی گل باغش گذر کرد با اکبر او نیزه کاری کرد مثلِ کاری که با پهلوی زهرا میخ در کرد می‌ریخت بیرون از دهانش لخته‌ی خون حال پسر، حال پدر را محتضر کرد "اولادنا اکبادنا" یعنی پدر را مقراض اهل کوفه تقطیع جگر کرد بالای جسم اکبر خود داد می‌زد زینب که آمد، کار او را سخت‌تر کرد پیش جوانش داشت جان می‌داد اما محض حجاب خواهرش صرف نظر کردد ✍سروده گروه ادبی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
السلام علیک یا علی اکبر علیه السلام سروِ رعنایِ قدت قامت من خم کرده داغِ تو نام مرا شهرهٔ عالم کرده پیرِ عشقم من و تو حاصل عمرم هستی ای جوان ماتم تو عمر مرا کم کرده خبرِ کشتنِ تودتا که رسیده به زنان حرمِ امن مرا خیمه ماتم کرده ارباًاربا تنِ تو این فزعِ آخرِ تو لحظهٔ مرگ مرا خوب فراهم کرده این شکافی که زده نیزه به پهلوت علی صحن مادر و مسمار مجسم کرده خیز و بین اشک من و کف زدن دشمن را داغ تو شادی این قوم فراهم کرده چه شده جسم تو از لایِ زره می‌ریزد نیزه ترکیب تنت؛ وای چه دَرهم کرده فرصتی داشت دشمن که چنین پیکر تو قطعه قطعه به بُرِشهای منظم کرده دختری بعد تو با اذن عموم عباسش زیر چادر گره مقنعه محکم کرده 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
یاعلی اکبر علیه‌السلام زینب بیا ببین ثمرم ریخته زمین بالابلند اهل حرم ریخته زمین می خواستم بغل کنم اورا ولی نشد ازلای دستها جگرم ریخته زمین دست خودم که نیست اگر داد می زنم در پیش چشم من پسرم ریخته زمین دست خودم نبود که با زانو آمدم دیدم که قوت کمرم ریخته زمین مثل انار دانه شده پخش می شود از دامنم ببین گوهرم ریخته زمین دیدی خدا دعای مرا مستجاب کرد صدها علی به دور و برم ریخته زمین 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7