#غزل_مصیبت
#امام_سجادعلیه_السلام
پیرمرد ِ بلا کشیده منم
پسرِ شاه سربریده منم
روضه خوانی که هرچه می گوید
با دوچشم کبود دیده منم
آنکه از ناقه دید بانوئی
پایِ یک بوسه شد خمیده منم
آن امامی که با تنی تب دار
عقبِ ناقه ها دویده منم
آنکه وقت فرار از خیمه
نالة دختران شنیده منم
آنکه در بین بوریا دلِ شب
پیکر یک امام چیده منم
آنکه درگوشة خرابة شام
دفن کرده گلی شهیده منم
همة روضه ها کنار ولی
آنکه بازار شام دیده منم
روضه را باز میکنم امشب
سخن آغاز میکنم امشب
روضه در یک کلام وای از شام
دردِ بی التیام وای از شام
کاش مادر مرا نمی زائید
ناله های مدام وای از شام
ناسزاهای بد به ما گفتند
همه جایِ سلام وای از شام
آن دیاریِ که کرده بازی با
آبروی امام وای از شام
قافله تا غروب گیر افتاد
کوچه ها ناتمام وای از شام
دخترِ فاطمه اذیت شد
از نگاهِ حرام وای از شام
گذر از کوچه هایِ تنگِ یهود
آتشِ رویِ بام وای از شام
جایِ حیدر زگیسویِ دختر
می گرفت انتقام وای از شام
در میان ِ چهار هزار رقاص
گریه در ازدحام وای از شام
سر وتشت و پیاله های شراب
چوبِ بی احترام وای از شام
لعنتی در کنارِ سر میریخت
میِ باقیِ جام وای از شام
سرخ موئی اشاره کرد و یزید
گفت : گفتی کدام؟؟وای از شام
من چهل سال گریه میکردم
با همین یک کلام وای از شام
#قاسم_نعمتی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#شهادت_حضرت_امام_سجاد_علیهالسلام
اگرچه شمع از آتش به رویِ سر دارد
منم همان که زِ غم شعله بر جگر دارد
پس از تو نوبتِ سیسال گریهیِ من بود
پس از تو در همه احوال گریهیِ من بود
شبیه گریهیِ طفلانِ خیزران خورده
شبیه گریهیِ پیرِ زنِ جوان مُرده
تمام شهر از این گریهها خبر دارد
که گریه بر جگرِ سنگ هم اثر دارد
پس از تو گوشهیِ سجادهام پُر از اشک است
پس از تو قامتِ اُفتادهام پُر از اشک است
پس از تو صحبت بازار میکنم هر روز
شکایت از غمِ انظار میکنم هر روز
نسیم گِردِ سرِ اطهرِ تو میچرخید
چقدر بر سَرِ نیزه سَرِ تو میچرخید
میانِ شعله من و ساربان تَهِ گودال
برای بُردنِ انگشترِ تو میچرخید
به زیرِ ناقه به زنجیر پایِ من را بست
کسی که دور و بَرِ خواهرِ تو میچرخید
پس از اصابتِ هر سنگ گونهات میریخت
به رویِ نیزه کمی حنجر تو میچرخید
نرفته از نظرم کوچه کوچه دنبالِ...
عزیزِ کوچک خود همسر تو میچرخید
نرفته از نظرم مجلس شراب و رُباب
به نیزهاش سَرِ آب آورِ تو میچرخید
دو دستِ من به غُل و جامعه به گردن بود
که چشمشان به سویِ دختر تو میچرخید
شبی به کُنجِ تنور و شبی به رویِ طَبَق
چقدر دستِ غریبه سَرِ تو میچرخید
تمامِ شهر از این گریهها خبر دارد
که گریه بر جگر سنگ هم اثر دارد
#حسن_لطفی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#شهادت_حضرت_امام_سجاد_علیهالسلام
من از دیارِ غم و روزگارِ بارانم
من از اهالیِ اشک و تبارِ بارانم
کسی نمانده برایم غریب میمیرم
کسی نمانده بگویم چقدر دلگیرم
کسی نمانده بسوزم که عُقده وا گردد
کسی نمانده زِ قلبم غمی جدا گردد
قسم به سرخیِ چشمم به گرمیِ آهم
نرفته از نظرم خاطراتِ جانکاهم
چگونه با که بگویم غروب غمگین است
غمی که مانده به دوشم چقدر سنگین است
من اشکِ بی کسیِ خیمهگاه را دیدم
میانِ خیمه ولی قتلگاه را دیدم
که ذوالجناح پُر از خون ولی سواری نیست
به جای جایِ تو غیرِ زخمِ کاری نیست
حرامیان همه بر گِردِ پیکرش بودند
تمام نیزه بهدوشان پِیِسرش بودند
به یک طرف به جگر شعله خواهرش میزد
به یک طرف به سر و سینه مادرش میزد
چگونه با که بگویم غروب را دیدم
به رویِ نیزه سری از بدن جدا دیدم
صدای هلهلهها تا به گوش ما آمد
صدای حرمله از پشت خیمهها آمد
به پشتِ خیمه نوکِ نیزهای زمین میخورد
کسی به خنده سرِ کوچکی به نِی میبُرد
حرامیان نه فقط گاهواره میبُردند
لباس را زِ تَنی پاره پاره میبُردند
به رویِ دوش همه تازیانه میآمد
زِ گوشهای همه گوشواره میبُردند
درونِ خیمه زمینگیر بودم اما سوخت
تمامِ بستر من با خیام یکجا سوخت
زِ داغ تاول آتش صدای ما میسوخت
میان شعله سر و دست و پایِ ما میسوخت
چگونه با که بگویم حکایتِ سر را
حکایت عطش و خیزران و پیکر را
زمانِ غارت ما بود و خندهی دشمن
که دید چشم غریبم دو چشمِ خواهر را
نمیرود زِ خیالم دَمی که میدیدم
به سمت نیزهی بابا نگاهِ دختر را
دوید کودکی و یک نفر به دنبالش
گرفت پنجه به زلف و کشید معجر را
#حسن_لطفی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_سجاد_علیهالسلام
#غزل
زمین کربلا تب دارد آیا، یا تو تب داری؟
دل زینب فدایت پا برون از خیمه نگذاری
بخوان در نیمهشبهایم «الهی لا تؤدّبنی»
بگو صد بار دیگر «ربِّ خلِّصنا من النارِ»
غل و زنجیر بر گردن چهل منزل بیا با من
که فردا باز فردا یوسف تنهای بازاری
تو تبدار اباالفضلی که سقا بود و عطشان بود
تو بیمار حسینی؛ راست میگویند بیماری
تو را هر روز عاشوراست... یا سبوحُ یا قدّوس
ملائک بر سر سجادهات جمعند بسیاری...
#مهدی_جهاندار
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_سجادعلیه_السلام
#غزل
بعد از آن واقعهٔ سرخ، بلا سهم تو شد
پیکر سوختهٔ کربوبلا سهم تو شد
بعد از آن واقعه، هفتاد و دو آیینه شکست
ناگهان داغ دل آینهها سهم تو شد
بعد از آن واقعه آشوب قیامت برخاست
بر سر نیزه سر خون خدا سهم تو شد
بعد از آن واقعه خون جوش زد از چشمانت
خطبهٔ اشک برای شهدا سهم تو شد
بعد از آن واقعه در هرولهٔ آتش و خون
در شب خوف و خطر خطبهٔ «لا» سهم تو شد
بعد از آن واقعه در فصل شبیخون ستم
خوردن زخم ز شمشیر جفا سهم تو شد
خیمهٔ نور تو در فتنهٔ شب سوخت ولی
کس نپرسید که این ظلم چرا سهم تو شد
بعد از آن واقعه، ای زینت سجادهٔ عشق
از دلت آینه جوشید، دعا سهم تو شد
بعد از آن واقعه، ای کاش که میمردم من
مصلحت نیست بگویم که چهها سهم تو شد
بعد از آن واقعهٔ سرخ حقیقت گل کرد
کربلا در تو درخشید خدا سهم تو شد
#رضا_اسماعیلی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_سجاد_علیهالسلام
#غزل
آرزوی کوهها یک سجدۀ طولانیاش
آرزوی آسمان یک بوسه بر پیشانیاش
دستهایش شاخهٔ طوباست مشغول دعاست
ماه و خورشید و فلک در سایهٔ نورانیاش...
میوزد از منبرش فریادهای «یاحسین»
شامها ویرانهٔ هر خطبهٔ توفانیاش
در کلامش ضربت شمشیر حقّ حیدر است
عبدوَدها کشته، از شور حماسیخوانیاش
اوست فرزند منا و مکه، فرزند صفا
چشمهها میجوشد از هر واژهٔ قرآنیاش
#اعظم_سعادتمند
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_رضا_ع
#تشکر_بعد_از_دهه_ی_اول_محرم
گرچه از دست خودم یه خرده دلخور اومدم
راستش و بخواى برا عرض تشكر اومدم
نه گداىِ خوبیَم نه عاشقى خوب بلدم
اومدم دهشب عزاداریمو تحویلت بدم
یه دهه سینهزنى و گریه هرچى بود گذشت
شب هفتمى كه چشم به راش بودم چه زود گذشت
به صدام تو روضه جون تازه دادى مهربون
برا نوكرى بهم اجازه دادى مهربون
قسمتم شد كه با گریه خیمه رو علم كنم
واسه سینهزناى جد تو چایی دم كنم
راه دادى تا خودمو پا این علم دٌرٌس كنم
شعر بگم نوحه بخونم و دو دم دٌرٌس كنم
واسه مزد نیومدم، گفتى ولی به هرجهت
نمك سفرتونم از خودمون بخواین فقط
جواب حرفاى توى دلمو خودت بده
من گداى خودتونم صلمو خودت بده
حرفاى دلم باید كه هر گوشش بیتى بشه
اولش مىخواستم این ترانه هش(ت) بیتى بشه
ولى این یادم اومد روبروى بابالجواد
روزى كن از این به بعد تنها بیام حرم زیاد
#علی_زمانیان
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#يا_كفيل_الزينب(س)
ای که نورِ تو شده پوشش روی سر من
کاش میشد که شود خرج سرت معجر من
بس که مشغول حسین و سر بُبریده شدم
بوسه بر تو نشده قسمتم ای دلبر من
به حسین عاقبتِ کار برادر گفتی
گِله دارم که نگفتی تو به من، خواهر من
#شاعر_ناشناس
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#کاروان_اسرا
دست ما بسته چرا خنده به ما میکردند
سر روی نیزه و با سنگ , جفا میکردند
پای ما خار مغیلان همه پر آبله بود
خارجی مردم بی رحم صدا میکردند
می رسیدیم به هر شهر امان از مردم
شادی و هلهله با کینه به پا میکردند
بسته بودند به هم پای اسیران بلا
کودکان با نفسی حبس دعا میکردند
نیزه بود و سر خورشید, و این ,مردم پست
هر یکی رقص کنان شور به پا میکردند
میکشیدند چنان زیورمان را از گوش
بین خود کور دلان گنج جدا میکردند
#داود_خلیلی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#مناجات_با_امام_زمان_ارواحنا_فداه
از یُمنِ ذکر تو ندای رب گرفتیم
از مهر روی تو چنین مذهب گرفتیم
ما ذاکر ذکر خدای آسمانیم
از لحظه ای که نام تو بر لب گرفتیم
تا سر رسد ایام هجران تو ای دوست
هر روز و شب نغمه ی یارب گرفتیم
بر لب نوای یا اِلاه و یا اِلاه است
ما محفل انس تو را هر شب گرفتیم
در شام تنهایی و روز بی کسی ها
شور تو را هر دم به تاب و تب گرفتیم
بر پادشاهان جهان برگو بیایند
ما در مقام نوکری منصب گرفتیم
حالا بیا در حلقه ی چشم انتظاران
در روضه ای که ذکر یا زینب گرفتیم
#محمد_مبشری
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#غزل
#امام_حسین_علیه_السلام
به نام تو السلام ، حسین علیه السلام
فدای این ذکر و نام ، حسین علیه السلام
بر آن سرت السلام ، به پیکرت السلام
به محضرت السلام ، حسین علیه السلام
تویی تو مولا فقط ، در همه دل ها فقط
عشق تو دارد دوام ، حسین علیه السلام
قطره همه یَم تویی ، در همه عالم تویی
مظهر عشقِ تمام ، حسین علیه السلام
دل حرمت می شود ، سهم غمت می شود
ناله و اشک مدام ، حسین علیه السلام
سینه سرایت بُوَد ، اشک عزایت بوَد
کوثر نابی ز جام ، حسین علیه السلام
اول اسماء تام ، آخر لطف و مرام
"عشق فقط یک کلام " حسین علیه السلام
#محمد_مبشری
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
از سوز هجر تو گریبان چاک کردم
قاب تو را با اشک چشمم پاک کردم
تو رفتی و جایت یقیناً در بهشت است
من در خیالم آرزوها خاک کردم
#محمد_مبشری
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسین_علیه_السلام
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#اسارت
#غزل
خدا کند زِ لبت یک سلام هم باشد
و سایهات به سرم مستدام هم باشد
بریز گیسویِ خود را به شانههای نسیم
که خوشتر است که ماهم تمام هم باشد
کم است اینهمه دشنامهای طولانی
که کوچه کوچه نگاهِ حرام هم باشد
گذشتن از گذرِ تنگِ کوچهها سخت است
و سخت تر که در آن ازدحام هم باشد
فقط نه اینکه پُر از آشناست هر طرفم
کنیزِ خانهیمان رویِ بام هم باشد
شبِ گذشته یتیمت به ضربِ زجر آمد
بلورِ خورده تَرَک بی دوام هم باشد
چه حال میشوی آن لحظهای که تنهایی
اگر که با تو سنان هم کلام هم باشد
لباس کهنهی خود را برایم آوردند
میان کوفه کمی احترام هم باشد
دلم خوش است که با نیزهی تو می آیم
اگرچه فاصله ام یک دو گام هم باشد
#حسن_لطفی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#دِیر_راهب_نصرانی
بیا ببین دلِ غمگینِ بی شکیبا را
بیا و گرم کُن از چهرهات شبِ ما را
"من و جُدا شدن از کویِ تو خدا نکند"
که بی حرم چه کُنَم غصههای فردا را
خیالِ کربُبلایت مرا هوایی کرد
بگیر بالِ مرا تا ببینیم آنجا را
به موجِ سینه زنانت قسم به نامِ توام
که بُرده گریهیِ ما آبرویِ دریا را
گدایِ هر شبم و کاسه گردم و ندهم
به یک نگاهِ کریمانهات دو دنیا را
مرا بِبَر بِچِشَم زیرِ پا مغیلان را
مرا بِبَر که ببینم به نیزه سرها را
خدا کند که بیایی شبی به روضهیِ ما
شنیدهام که به سَر سَرزَدی کلیسا را
خوشا به پنجهی راهب که شانهات میزد
به آنکه بُرد دلِ راهبانِ ترسا را
به پیرمردِ غریبی که شُست گیسویت
گرفت از سر و رویِ تو خاکِ صحرا را
خوشا به بزم عزاخانهاش که تا دَمِ صبح
شنید پیشِ سرَت روضههایِ زهرا را
چرا بُرید سرت را به رویِ دامنِ من
چرا نشاند به خون این دو چشمِ زیبا را
چگونه سنگ شکسته جبین و دندانت؟
چگونه زخم تَرَک داده رویِ لبها را؟
به رویِ نیزه سَرَت بود و خیمهها میسوخت
رسید شعله و زلفِ تو در هوا میسوخت
#حسن_لطفی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#محرم
#مصائب_کوفه_و_مجلس_ابن_زیاد_لعنتاللهعلیه
بسکه در کوی و گذر وقتِ تماشا ریختند
کودکانت بر زمین از ضربِ پاها ریختند
عدهای شاگردهایم عدهای دیگر کنیز
کوچه کوچه پیشِ پایم نان و خرما ریختند
در شلوغیِ مسیرِ کاخ هِی روی خاک
دختران از هول دادنهای آنها ریختند
بارها ما بر زمین خوردیم از ما رد شدند
مثلِ آنروزی که با در رویِ زهرا ریختند
نیزه داران موقع اُطراق هرجایی که شد
اینهمه سر را به روی هم همانجا ریختند
آتشِ خیمه ، کشیدنهای تا کوفه چه کرد
گیسوان بچهها یا سوخته یا ریختند
بی هوا بر ناقهها زد تا که از آن ارتفاع
دخترانت پشتِ هم در بینِ صحرا ریختند*
مردمانی که درِ این خانه میخوردند نان
کُنجِ زندان با قُل و زنجیر ما را ریختند
با لب و دندانِ تو با چوب بازی کرد و زد
آه دندانهای تو آنقدر زد تا ریختند
خوب پیدا هست از بویی که دارد موی تو
در تنورِ روشنی دیشب سرت را ریختند
*حرام زادهای بنام سهیل ابن عُرَیف تا دروازه کوفه با سیخی که در دست داشت برناقهها میزد تا کودکان از آنها بیافتند(تذکره الشهدا ودیگرمقاتل)
#حسن_لطفی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#مناجات_با_امام_زمان_عج
#مجموعه_انتظار
#دروازه_کوفه
#دروازه_شام
لطف حسین بوده که اهل سحر شدم
شکر خدا که شیعه ی اثنی عشر شدم
مدیون لطف حضرت زهرا و حیدرم
سینه زنه امام شهیدان اگر شدم
در روضه اش همين كه شبى پا گذاشتم
قيمت گرفتم و ديدم كه زر شدم
فوراً رسيد و دست نوازش سرم كشيد
وقتى كه ديد زخمى و بشكسته پر شدم
آنقدر گریه کردم و گفتم فقط حسين
زهرا شبی خرید مرا، معتبر شدم
از داغ کربلا و نجف بوده این چنین
شوریده حال گشته ام و خونجگر شدم
یک گوشه ای نشستم و گفتم که وای وای
وقتی ز ماجرای غمش با خبر شدم
آهى كشيد زينب و ميگفت يا اخا
از عشق توست اگر در به در شدم
در شام و كوفه و در كوچه ى يهود
ديدى براى تك تك زن ها سپر شدم
#محمد_مبشری
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#مناجات_با_امام_زمان_عج
#مجموعه_انتظار
#کاروان_اسرا
با غصه های آل عبا گریه می کنی
در اوج روضه های عزا گریه می کنی
ما با گناه اشکِ تو را در می آوریم
از سوز بی وفایی ما گریه می کنی
ای صاحب عزا، تو به این روضه های ما
می آیی و بدون صدا گریه می کنی
«گاهی نجف، مدینه، گهی کربلا و گاه»
در مشهد امام رضا گریه می کنی
بر کشته ی فتاده به هامونِ کربلا
بر داغ سید الشهدا گریه می کنی
این روزها به حال دل زینب اسیر
در ماجرای شام بلا گریه می کنی
بر رأس های رفته به بالای نیزه ها
با خیزران و طشت طلا گریه می کنی
حالا دوباره چشم تو را خون گرفته است
با غصه های آل عبا گریه می کنی
#محمد_مبشری
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#السلام_علی_الحسین_و_علیٰ_علی_ابن_الحسین❤️
حرفِ دلم هست،فقط یک کلام
بی تو بوَد عشق به قلبم حرام
یَابنَ حُسینِ بنِ علی..،"یا علی"
عشق تویی و پدرت،وَالسَلام
#منصوره_محمدی_مزینان
🌺 @sheareaeini