چشم مالیدن به ریزش وا کند مژگان خویش.
تیغ بر گردن نهد اندیشه نادان خویش.
هر که از درویش خواهد دلگشایی، چون سبو.
دست خود باید به گردن بندد از احسان خویش!.
زخم هجران تو را جز درد راه چاره نیست.
کاش می کردم فرامُش درد بی درمان خویش.
ما علیلان و ضعیفان سر به سر افتاده ایم.
مشکل است با پای چوبین رد شد از دامان خویش.
کوه را هم می توان با یک نگاه در هم شکست.
گر به آهی بشکند هر کس غرور جان خویش!.
خواهری هرگز ندیدم بر مزارم بی دریغ.
تا ز اشک ناخن کشد بر صورت تابان خویش.
غم جدایی ناپذیر است از دل خونین من.
لاله ها در خون نشینند از غم یاران خویش.
هیچ عشقی بدتر از عشقی که شد افسانه نیست.
داش آکُل میمیرد اندر غصّه مرجان خویش.
آنچنان که نور مه جاری بَود از شمس نور.
اشک ما هم می چکد بر گونه ی باران خویش!.
هر که خواهد دیدنم صابر بگو: از بر کند.
شعر نغزی که ز من خوانده ست در دیوان خویش.
#فرزاد_قاسمی_صابر #شعر #ارسالی_مخاطب
📜 @sheraneh_eitaa
داغ #رفح به قلب خبر میزند شرر
سرها بدون تن شده تنها بدون سر
وقتی جهان گرفته زبان در دهان خود
آتش زبانه میکشد و میدهد خبر
یکسو نشسته است به سوگ پدر، پسر
سویی دگر نشسته به سوگ پسر، پدر
آتش بگیر تا که بدانی چه میکشند
ای پلکهای تر شده ای بغض شعلهور
میسوزم از صدای زنی در میان دود
میسوزم از کنایهٔ این روضه بیشتر
#عاطفه_جعفری #شعر #رفح #غزه
📜 @sheraneh_eitaa
دنبال معانی فرح می گردد
آن گوشه که مرگ چون شبح می گردد
در غزه شهید اگر نشد کودک شهر
در آتش مهلک «رفح»... می گردد
#محمدجواد_منوچهری #غزه #رفح #مرگ_بر_اسرائیل #فلسطین #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
محمود اكراميفر متولد سال 1338 در روستاي جوشان اسفراين (خراسان شمالی) است.
وی دانشآموخته دانشگاه فردوسی مشهد و دانشگاه تهران است وپس از اخذ دانشنامه كارشناسی ارشد خود از دانشگاه آزاد اسلامی به تاجيكستان رفت و دكترای ادبيات فارسی را در رشته مردمشناسی از آكادمي علوم اين كشور دریافت كرد.
اصول ارتباط جمعی/ گريه كردن كم آرزويی نيست/ ما با سليقه مردم پير ميشويم/ بهارانهها/ این کتاب اسم ندارد و.... از عناوين بعضي از كتابهای اوست.
اکرامی فر بیشتر به عنوان شاعر، نویسنده و روزنامه نگار شناخته می شود و دبيری دومين دوره جشنواره بينالمللي شعر فجر، داوری جشنواره های مختلف ومجری گری برنامه های ادبی نیز در لیست فعالیت های وی دیده می شود.
اوهمچنین کارنامه فاخری در شعر آیینی دارد و اشعار زیادی در مدح اهل بیت علیهم السلام سروده که ازمعروفترین آنها، مثنوی " یا علی گفتیم وعشق آغاز شد" است.
دکتر محمود اکرامی فر سابقه همکاری با موسسه آفرینش های هنری آستان قدس رضوی در زمینه شرکت در شب های شعر"ملکوت هشتم"، " نگین نبوت"، "در سوگ آفتاب" و مجری گری شب شعر "خورشید ولایت" را دارد.
#معرفی_شاعر #محمود_اکرامی_فر
📜 @sheraneh_eitaa
کیست این همزاد توفانی که در من جاری است؟
چیست این شور فراوانی که در من جاری است؟
از تمام شهر می پرسم، که پاسخ می دهد؟
چیست این اندوه تابانی که در من جاری است؟
برد از دستم خدایی را که روزی داشتم
سحر آن زلف پریشانی که در من جاری است؟
می برد با خویش هر سو چون پر کاهی مرا
عشق، این توفان پنهانی که در من جاری است
سبز خواهم شد شبیه دست های بالغش
از زلالی های بارانی که در من جاری است
جان شب آلوده ام را روز روشن می کند
لطف «خورشید خراسانی» که در من جاری است
#محمود_اکرمی_فر #شعر #امام_رضا #چهارشنبه_های_امام_رضایی
📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | بارانی چشمهایم خود را به سنگ محک زد🌧
شعرخوانی آقای محمود اکرامی فر
📜 @sheraneh_eitaa
ای شیفته ی روی نکوی تو جهانی
نیکو نتوان گفت که نیکو تر از آنی
در پیکر من روحی و در دیده ی من نور
نزدیکی و دوری و عیانی و نهانی
آشوب سر، آسیب خرد، آفت هوشی
آرام دل، آسایش تن، راحت جانی
در خاطر آگاه دلان معنی عقلی
در دیده ی صاحب نظران صورت جانی
آنرا که بنظاره ی روی تو فتد کار
هر بار دانی باید و هر لحظه روانی
وانرا که در اوصاف تو باشد سر گفتار
هر عضو لبی باید و هر موی زبانی
بد عهدی و جور از تو نکو روی نیاید
یا از اثر عهد شهنشاه جهانی
دارای جهان فتحعلی شه که مبادا
از خدمت او دور نشاط ارچه زمانی
#شعر #نشاط_اصفهانی
📜 @sheraneh_eitaa
یکی رهگذری اندر زمانه
بگفتا ای فلان کم کن بهانه
همین که زنده ای شکر خدا کن
چه لطفی بیش ازین اندر جهانه
#علی_رحیمی #شعر #ارسالی_مخاطب
📜 @sheraneh_eitaa
مسافر من باش!
تا پرتگاه خلاء بسته شود
رنگ سرعت را تسلی بده !
در شب آتشفام
بسان گل داودی همیشه بهار...
#آیتن_موتلو #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
الهی!
فرمایی که بِجوی
و می ترسانی که بگریز!
می نمایی که بخواه
و می گویی بپرهیز...
#خواجه_عبدالله_انصاری
#مناجات_نامه
📜 @sheraneh_eitaa
هدایت شده از قاصدک
‼️‼️مانتو و عباهای دُرسان مختص
همه بانوهایی که دغدغه لباس پوشیده دارن👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/223346877C929d3d2345
😌بیاین که میخوام کانال اصلیش رو بهتون معرفی کنم
🔴انواع مانتوی پوشیده و عبا و چادر مشکی
🔴مستقیم از تولیدی با ضمانت مرجوع و تعویض 😱
و مناسبترین قیمت به دلیل #نذر_فرهنگی
🛍فروشگاه حضوری تهران و کرج
اگه استایل شیک و پوشیده میخوای بزن رو لینک♨️
https://eitaa.com/joinchat/223346877C929d3d2345
ای عشق، تو هم ماهی و هم خورشیدی
هـــر صبـــح، طلـــوع روشــــن امیـــدی
امـــواج خلیـــج، جشــــن می گیــرندت
چــون در صـــدف سپیـــده مرواریـــدی
#شهراد_میدری #شعر
|صبحتون بخیر و پر برکت 🌸🍃
📜 @sheraneh_eitaa
دیگر هیچ آینهٔ آزردهای
از اضطرابِ سنگ نخواهد گریست
بلبلهای غمگینِ آن باغ دور
دوباره در صبحِ روشنی از نور بازخواهند گشت
و دیگر کسی در آوازهای آسانِ ما
کلمهٔ کوچکی حتی
از قول این شبِ نامرد نخواهد شنید
همین برای رضایتِ آب و
الفتِ آینه کافیست
تا تشنگان خسته بفهمند
که ما با پیالههای نوشانوشِ خویش
خیلی زود
از کوچههای قُرقْشدهٔ این شبِ نامرد
خواهیم گذشت...
#سیدعلی_صالحی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باد را ببین!
چگونه بر آب هاشور مى زند
تا كنار تو ساكن شود
موج را ببين!
چگونه بر آبها قدم بر مى چيند
گوش ماهيان
چگونه براى خواندن آوازهايشان
به سوى تو لب باز كرده اند
سپاسگزارم دريا كه به پاس او
كتابم را سرشارِ خوابهاى صدف كرده اى.
پنبه ی آتش گرفتهای است قلب من
کف مزن ! شعلهورش مکن!
باد را ببین چگونه درختان را دور میزند
و سوی دلم میخزد
کف مزن، شعلهورش مکن!
قلبم را در آتش این جزیره ی تاریخ ب
گذار تا بسوزد
کف مزن ، شعلهورش مکن!
باد را ببین
چگونه مرا در دهان گرفته و بر آب میرود!
#شمس_لنگرودی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
تا به تو فکر می کنم
تنگ تو می شود دلم
ای به فدای یاد تو
رنگ تو می شود دلم
تاب ترانه های من
بی تو سر آمده گلم
در گذر چرخ زمان
لنگ تو می شود دلم
#ایمان_یوسف_زاده #شعر #ارسالی_مخاطب
📜 @sheraneh_eitaa
مرا این زندگی از بوی یار است
وگرنه جان بدین پیکر چه کارست؟
کنون که هست فایز زنده ز آنست
دو چشم و دل به راه انتظار است
#فایز #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
محمدعلی بن ابوطالب متخلص به حزین از آخرین شاعران سبک هندی و از اعقاب شیخ زاهد گیلانی است. او در سال ۱۱۰۳ هجری قمری در اصفهان زاده شد. زندگی او مقارن سقوط دولت صفوی و آشفتگی اوضاع ایران بود که او را درگیر سفرها و ماجراهای فراوان نمود تا جایی که چندین بار جامهٔ رزم پوشید و به نبرد دشمنان رفت. نهایتاً درگیری یا اتهامزنی از سوی گماشتگان محلی نادرشاه افشار در جنوب، حزین را در سال ۱۱۴۶ هجری قمری به هندوستان رمانید که البته هیچگاه از آن و در آن دیار دلخوش نبود. او در سال ۱۱۸۱ هجری قمری در شهر بنارس درگذشت و در همان شهر به خاک سپرده شد.
حزین را صاحب تألیفات متعدد در علوم گوناگون دانستهاند که نام بیش از پنجاه عدد از آنها در تذکرهها آمده است. زندگینامهٔ خودنوشت او به نام تاریخ احوال از آن جمله و از مستندات ارزشمند تاریخی راجع به احوال مردمان ایران در دوران سقوط سلسلهٔ صفوی است.
#معرفی_شاعر #حزین_لاهیجی
📜 @sheraneh_eitaa
ای نام تو زینت زبانها
حمد تو طراز داستانها
تا دام گشاد، چین زلفت
افتاد خراب، آشیانها
در رقص بود به گرد شمعت
فانوس خیال آسمانها
بگشای نقاب تا برآیند
از قالب جسم تیره، جانها
مقصد تویی از سلوک عالم
شوق تو دلیل کاروانها
در وصف کمال کبریایت
ابکم شده کلک نکتهدانها
خاموش حزین که برنتابد
افسانهٔ عشق را زبانها
#حزین_لاهیجی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | شاعر بزرگی در کشاکش جنگها، حزین لاهیجی
#فرزند_ایران
📜 @sheraneh_eitaa
عاشق شوی و یار نداند سخت است
دل دادی و دلدار نداند سخت است
صدبار به صد شیوه نشانش دادی
این کارِ تو را کار نداند سخت است
#مرضیه_سادات_مرتضوی #شعر #ارسالی_مخاطب
📜 @sheraneh_eitaa
کار هست!
هی مگویید ای جوانان جعلّق: کار نیست
کار هست اما برای مردم بیکار نیست!
آن مدیر چند شغله زحمتش را می کشد
پس مشو پاپیچ کار و فکر کن انگار نیست
راز الافی ز مسئولی وزین، جویا شدم
گفت: این جز فتنه عمّال استکبار نیست
گفت: شغلت چیست؟ بی خود هی چرا نق می زنی؟
گفتمش غیر از فروش تخمه و سیگار نیست
گفت: داری شغل والایی خدا را شکر کن
مثل سعدی در نظامیّه تو را ادرار نیست!
وضع ما در شغل از خیلی ممالک بهتر است
تو برو تا گینه، می بینی همین مقدار نیست
هرکسی بیکار باشد عارف و آزاده است
نزد سالک، شاغل و بیکار، خود معیار نیست
نیم ساعت کار هم یک شغل می گردد حساب
اشتغال آقا نماز جعفر طیّار نیست
گفتمش: بر طبق آمارت تماما" شاغلیم
گفت: البته، نمی خواهی برو اجبار نیست
دیدم انگاری سرم را شیره می مالد به حرف
ظاهرا" بیکار بودن زشت و ناهنجار نیست
گفتمش: از سر کلاهم را چرا برداشتی؟
"گفت در سر عقل باید بی کلاهی عار نیست
#شعر #شعر_طنز #عباس_احمدی
📜 @sheraneh_eitaa
هدایت شده از جمعیت امام رضاییها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دهم_۱۰تومانی
🟢 فقط ۱۰ هزار تومن
لینک پرداخت مستقیم:
📍https://boon.emamrezaeeha.ir/payment?id=68
شماره کارت:
💳 5041-7211-1165-8358
کد دستوری
*۱*۸۸۸#
#جمعیت_بینالمللی_امام_رضاییها
@emamrezaeeha_ir
بی سر و سامانم و خیلی پریشانم حسین
غرق در عصیانم و خیلی پشیمانم حسین
سفره ی دل را همیشه پیش تو وا میکنم
مونس تنهایی ام... گرمی مژگانم حسین
با همه آلودگی ام دوستت دارم حسین
دوست داری نوکرت را، خوب می دانم حسین
جان من این چند قطره اشک را از من نگیر
چون که با این اشک ها لبریز ایمانم حسین
کشته ی اشکی و من پاره گریبان تو ام
ای تمام حاجت چشمان گریانم حسین
خوش به حال نوکری که پیر این درگاه شد
در حرم یا بین روضه ها بمیرانم حسین
هر شب جمعه که دلتنگ حریمت می شوم
از سر شب تا سحر هر لحظه می خوانم: حسین
"نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم"
کربلایم را بده... دیگر مرنجانم حسین
وقت هر درد و غمی فرمود: "فابک للحسین"
روضه ی روز و شب شاه خراسانم حسین
دست و پا کمتر بزن، خواهر فدای پیکرت
ای غریب مادرم...گیسو پریشانم...حسین
پنجه ی گرگی به جان زلف تو افتاده است
تو ته گودال و من پاره گریبانم حسین
یک طرف آتش گرفته روسری دختران
یک طرف آتش گرفته صحن دامانم حسین
#شعر #امام_حسین #علی_سپهری
📜 @sheraneh_eitaa
همراه توام تا به ابد حضرت جانم
مهتاب شـب تـار منـی مــاه نشانم
مـن تشنه دیـدار تـوام در همه عمر
با من تو بمان تا که دل از غم برهانم
شبتون در پناه حق
#امیرعباس_خالق_وردی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
سلام ای ماهِ تابان در شـبِ تار
سلام ای داغِ هجــــرت بر دل زار
در این صبحی که سرشارم ز یادت
قــدم بر دیدگانی خستـــه بگذار
#شعر
|صبحتون بخیر و پر برکت🌸🌿
📜 @sheraneh_eitaa
سلام آقای من ، یا صاحب الزمان
بیا که بی تو دلم کویر بی روح است
میان غرق آبی چو کشتی نوح است
بیا بگیر دستم دستهای نورانی
بتاب ماه منیر ، آفتاب پنهانی
#زهرا_قاسملویان #شعر #ارسالی_مخاطب #امام_زمان #جمعه_های_دلتنگی
📜 @sheraneh_eitaa
وقتی گریبانِ عَدَم ، با دستِ خلقت می درید
وقتی ابد چشم تو را ، پیش از ازل می آفرید
وقتی زمین ناز تو را، در آسمان ها می کشید
وقتی عطش طعم تو را ، با اشک هایم می چشید
من عاشق چشمت شدم نه عقل بود و نه دلی
چیزی نمی دانم از این دیوانگی و عاقلی
یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود
آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود
وقتی که من عاشق شدم شیطان به نامم سجده کرد
آدم زمینی تر شد و عالم به آدم سجده کرد
من بودم و چشمان تو نه آتشی و نه گلی
چیزی نمی دانم از این دیوانگی و عاقلی
#افشین_یداللهی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
جمعه یعنی که دلم در گیر است
جمعه یعنی همه جا دلگیر است
جمعه یعنی که نبودت درد است
جمعه ها دیده ز دل هم سیر است
#محمد_حسینی #امام_زمان #جمعه_های_دلتنگی #ارسالی_مخاطب #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
هدایت شده از قاصدک
🔸امام رضا علیه السلام :
در روز #غدیر، هر کس یک مومن را اطعام کند انگار تمام پیامبران و صدیقان را طعام داده است.
جهت برگزاری جشن بزرگ #عید_الله_الاکبر منتظر مهر علوی شما خیرین بزرگوار هستیم
✅ اطعام شب و روز غدیر
✅ نورافشانی و کاروان شادی در مناطق محروم
✅ قربانی عید قربان(مصرف گوشت در اطعام عید غدیر با نگهداری بهداشتی)
✅ هدایا و بسته های فرهنگی به کودکان و نوجوانان
✅ ایستگاه صلواتی از #قربان تا غدیر
لطفاً نذورات و هدایای غیرنقدی خود (عقیقه و قربانی) را به آیدی زیر اطلاع دهید👇
@Heatghadiriyeh110
🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊
شماره کارت جهت کمک های نقدی
👇
6037997750012768
بنام هیئت مذهبی غدیریه
•┈┈••✾••┈┈•
💠 @ghadiriyeh110 💠
پس آگاهی آمد سوی شهریار
که آمد ز ره زال سام سوار
پذیره شدندش همه سرکشان
که بودند در پادشاهی نشان
چو آمد به نزدیکی بارگاه
سبک نزد شاهش گشادند راه
چو نزدیک شاه اندر آمد زمین
ببوسید و بر شاه کرد آفرین
زمانی همی داشت بر خاک روی
بدو داد دل شاه آزرمجوی
بفرمود تا رویش از خاک خشک
ستردند و بر وی پراگند مشک
بیامد بر تخت شاه ارجمند
بپرسید ازو شهریار بلند
که چون بودی ای پهلو راد مرد
بدین راه دشوار با باد و گرد
به فر تو گفتا همه بهتریست
ابا تو همه رنج رامشگریست
ازو بستد آن نامهٔ پهلوان
بخندید و شد شاد و روشن روان
چو بر خواند پاسخ چنین داد باز
که رنجی فزودی به دل بر دراز
ولیکن بدین نامهٔ دلپذیر
که بنوشت با درد دل سام پیر
اگر چه مرا هست ازین دل دژم
برانم که نندیشم از بیش و کم
بسازم برآرم همه کام تو
گر اینست فرجام آرام تو
تو یک چند اندر به شادی به پای
که تا من به کارت زنم نیک رای
ببردند خوالیگران خوان زر
شهنشاه بنشست با زال زر
بفرمود تا نامداران همه
نشستند بر خوان شاه رمه
چو از خوان خسرو بپرداختند
به تخت دگر جای میساختند
چو می خورده شد نامور پور سام
نشست از بر اسپ زرین ستام
برفت و بپیمود بالای شب
پر اندیشه دل پر ز گفتار لب
بیامد به شبگیر بسته کمر
به پیش منوچهر پیروزگر
برو آفرین کرد شاه جهان
چو برگشت بستودش اندر نهان
#شعر #فردوسی
📜 @sheraneh_eitaa