فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | ارغوانم آنجاست
ارغوانم تنهاست...
#هوشنگ_ابتهاج
📜 @sheraneh_eitaa
درون خانه ی دل بی نیازیم
ولیکن عاشق سوز و گدازیم
دلی را کو ربوده من چه گویم
بیا تا عاشقی از نو بسازیم
نمی دانم چه کرده او ولیکن
به یاد عاشقی ما می نوازیم
خدایا آفریدی عشق ما را
خودت دانی که در راهی درازیم
اگر روزی دلم بشکست جانا
بگو پهلوی هم ما دلنوازیم
گلی در دست دارم بهر او است
خدایا جز به تو ما بی نیازیم
#مطهره_رفیعی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
نگو کسی به فکرت نیست
و نامت را دنیا از یاد برده است.
شاید دنیا
تویی و من
و نام ما مهم نیست در جریدهی عالم
با حروف درشت چاپ شود
همین که جانانه
بر لبی جاری شود
تا ابدیت خواهد رفت.
#عباس_صفاری #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
مثل دیوار که با سایه ی خود تنها بود
ماه روی لبه ی تاریکی پیدا بود
انقدر پرسه زنان گشت به دنبالت باد
تا که از شاخه ی شب برگ نگاهت افتاد
شاعری گفت:تو را فاصله هادزدیدند
همه ی پنجره ها گم شدنت را دیدند
من،او،ما،همه اما خبری از تونبود
اول و آخر دنیا،خبری از تو نبود!
رفتنت،گم شدنت، کاش خیالی باشد
همه هستند چرا جای تو خالی باشد؟
#سعیده_اصلاحی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
در خواب بودهایم بهار آمد و گذشت
ما ماندهایم و خشخش ِ پاییز ِ زندگی
شبتون در پناه حق
#شعر
📜 @sheraneh_eitaa
به به! که جهان بارِ دگر، شد آغاز
برخیز و دوباره طرحی از نو انداز
با شوق تو را سلام گویم، ای دوست
بربام جهان، پرچم همّت افراز!
|صبحتون بخیر و پر نشاط 🌸🍃
#سیمین_میرآفتاب #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
من ساحل دلت را به دست خواهم آورد
مثل مردهای که به جزیره زیبایی میرسد
سر بر زانو نهاده به تو میاندیشم.
#آندرهآ_لپونه #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
ز دستم بر نمیخیزد که یک دم بی تو بنشینم
به جز رویت نمیخواهم که روی هیچ کس بینم
من اول روز دانستم که با شیرین درافتادم
که چون فرهاد باید شُست دست از جانِ شیرینم
تو را من دوست میدارم خلاف هر که در عالم
اگر طعنه است در عقلم اگر رخنه است در دینم
برآی ای صبح مشتاقان اگر نزدیک روز آمد
که بگرفت این شب یلدا ملال از ماه و پروینم
ز اول هستی آوردم قفای نیستی خوردم
کنون امید بخشایش همیدارم که مسکینم
دلی چون شمع میباید که بر جانم ببخشاید
که جز وی کس نمیبینم که میسوزد به بالینم
تو همچون گل ز خندیدن لبت با هم نمیآید
روا داری که من بلبل چو بوتیمار بنشینم
رقیب انگشت میخاید که سعدی چشم بر هم نه
مترس ای باغبان از گل که میبینم نمیچینم
#سعدی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
پیراهنت
در باد تکان میخورد
این تنها پرچمیست
که دوستش دارم.
#گروس_عبدالملکیان #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
رهسپار کوی عشقم
با دو پای برهنه
یار در بَر بود و مارا
به کجا ها می کشاند دل
#پاپالو #شعر #ارسالی_مخاطب
📜 @sheraneh_eitaa
🔴محمد انصاری فوتبالیست با اخلاق و بازیکن سابق تیم ملی و پرسپولیس
و مربی تیم ملی جوانان
به ایتا پیوست 👌
😍ببینید چه تفکرات زیبایی داره 👇
https://eitaa.com/mohammadansari1
کانال رسمی محمد انصاری 👆
وطن یعنی بسوزی در غم فرزند خود گاهی
وطن یعنی که برخیزی پس از هر زخم جانکاهی
#فرهاد_کرمی #شعر #ارسالی_مخاطب #طبس
📜 @sheraneh_eitaa
آقای نصرالله کریمی مهر از ایل بهمئی شهرستان کهگیلویه است.
وی فرهنگی ،شاعر،نویسنده ،پژوهشگر اجتماعی و فعال فرهنگی ،ادبی و سیاسی
دارای مدرک کارشناسی ارشد در رشته ادبیات فارسی،شاغل در آموزش وپرورش می باشد.
باتوجه به مهارت واستادی ایشان
و اشراف بر دریایی ازواژگان فارسی ولری،دراکثر قالب های شعری ومتون ادبی، قلمی توانا وذهنی پویا دارد.
ایشان در اکثر قالب های شعری ومتون ادبی اعم از قالبهای غزل، سپید، دوبیتی ، تک بیتی، مثنوی، قطعه، حجم، سپکو...اشعار وترانه های لری در قالب سپید و غزل و تک بیتی ودوبیتی ورباعی به گویش بهمئی ساختار شکنی کرده است وپیشتاز وسرآمد شاعران معاصردراین زمینه هست گویی که غزل فارسی را بافنجان شیرین شعری از واژه های لری وبوی چویل ودرمه وآویشن ومیخک باچاشنی شادی وسوزی که اززندگی حقیقی کنار طبیعت آموخت را باهم در آمیخت.
وی از سپید سرایان وغزل سرایان معاصر می باشد ودر زمانی کوتاه نه تنها آوازه ی ملی شدن را در سر داشت
بلکه هم گام با شاعران غزل سرای بین المللی دو مجموعه ی مشترک
را با نام :کلبه صاحبدلان(2) و کلبه صاحبدلان (3)را به چاپ رسانده است.
تا کنون چندین اثر مستقل ومجموعه ی مشترک را به چاپ رسانید.
مجموعه قطره های دل،خوشه ای ازگندم زار دل،مجموعه مشترک خواب گردها،مجموعه مشترک نبض آینه،مهرانه های دشت بلوط،جویبار شعر،کرانه خیال، کلبه ی صاحبدلان(2)،کلبه صاحبدلان(3)، نجوای دل، برکه ی خیالاز آثار اوست
#نصرالله_کریمی_مهر #معرفی_شاعر
📜 @sheraneh_eitaa
گم شده
پایان خوبی ها
در هیاهوی دست ساخته ی بشر
ناکام مانده زندگی وانسانیت
لابه لای تیر و ترکش
ودوربین های آشفته
و لوکشین بی جغرافیا
در سکانس پایانی
رانده شدیم از
فور گراند به بک گراند
و فوکوس کرده اند
بیدادگران
داد مظلومان را
بر کوزه ی خشکیده ی بی نم
#نصرالله_کریمی_مهر #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | شعرخوانی زیبا با لهجه مشهدی در حسینیه معلی
📜 @sheraneh_eitaa
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
آسمان دل من بار دگر، بارانیست
گوئیا،گوشِ بدهکار، دگر با ما نیست
آدمی،بار تو را،دوش نمیگیرد هیچ
همه محبوبیتت در گرو کارائیست
تو ندانی، نکنم شکوه ولی می ترسم
بدنم رفته به تاراج و دلم آنجا نیست
در سکوتت پی ابیات سوال آمد پیش
نکند،نزد تو هم گوش کسی با ما نیست
جمع بودند همه دور دل سرخوش ما
چاره ی این دل بارانی ما تنهائیست
خواستارم که به آن کودکی ام برگردم
به همان قصه ی مادر، که پر از لالائیست
آسمان دل من بار دگر، بارانیست
گوئیا گوشِ بدهکارِکسی،با ما نیست
#شعر #ارسالی_مخاطب #سینا_سلمانی
📜 @sheraneh_eitaa
تا کی ز مصیبت غمت یاد کنم
آهسته ز فُرقت تو فریاد کنم
وقت است که دست از دهن بردارم
از دست غمت هزار بیداد کنم
#وحشی_بافقی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
قصه ی عشق دلم با تو به پایان نرسید
خوب من زندگی ام بی تو به سامان نرسید
زخم دل بود و پریشانی و سرگردانی
دردهای دل من بی تو به درمان نرسید
بی تو ای روح غزل، شعر دل انگیز بهار
زندگی سخت شد و لحظه ی آسان نرسید
پیر کنعان شدم و چشم به راهت همه عمر
چشم من خون شد و آن یوسف کنعان نرسید
با رقیبان تو نشستی و ندیدی چه گذشت
بر کویر دل من قطره ی باران نرسید
قاصدک گرچه خبر داد ز راز دل تو
مژده ی وصل تو بر این تن بی جان نرسید
#فاطمه_محمدی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
شب بخیر غارتگرِ شبهای بیمهتاب من
مِنَتی بر دل گذار، امشب بیا در خواب من...!
شبتون در پناه حق
#هوشنگ_ابتهاج #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
صبح دل انگیز عجب بوی تو دارد
به به چه نسیمی سر گیسوی تو دارد
ای کاش که خورشید بداند به طریقی
کاین طلعت مستانه هم از سوی تو دارد
| صبحتون بخیر و پر برکت 🌸🍃
#محمد_سودی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
نمیدانم که این شوریده حالی
کجایم می کشد با دست خالی
شده سرریز جام طاقت من
شدم پیر و خمیده قامت من
گل باغ دلم بویی ندارد
نگاه خسته ام سویی ندارد
مرا این دل ندارد قصد یاری
دگر دارد سر ناسازگاری
دلا تا کی چنین چشم انتظاری
به سیلاب غم و اندوه زاری
تو ای دل در پی امداد من باش
در این اتمام استمداد من باش
تمنا کن به هر صبحی و شامی
که شاید، آید از کویش پیامی
به نیمه شب به اشک و خون وضو کن
سحرگاهان به سوی دوست رو کن
ز هر چه بودی و هستی تهی شو
ز من خالی و بر او منتهی شو
ز مرداب منیت ها گذر کن
به اقیانوس معناها سفر کن
طلب کن شهد معنای صمد را
ببین راز قل هو الله احد را
#سعید_سعادتی #شعر #ارسالی_مخاطب
📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حکایت سعدی، گلستان، باب چهارم، فوائد خانوشی
جالینوس، ابلهی را دید دست در گریبان دانشمندی زده و بیحرمتی همیکرد. گفت: اگر این نادان نبودی کار وی با نادانان بدینجا نرسیدی.
دو عاقل را نباشد کین و پیکار
نه دانایی ستیزد با سبکسار
اگر نادان به وحشت سخت گوید
خردمندش به نرمی دل بجوید
دو صاحبدل نگه دارند مویی
همیدون سرکشی و آزرمجویی
و گر بر هر دو جانب جاهلانند
اگر زنجیر باشد بگسلانند
یکی را زشتخویی، داد دشنام
تحمل کرد و گفت: ای خوب فرجام
بتر زآنم ، که خواهی گفتن آنی
که دانم ،عیب من، چون من، ندانی
#سعدی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
سراپا اگر زرد و پژمردهایم
ولی دل به پاییز نسپردهایم
چو گلدان خالی، لب پنجره
پُر از خاطرات ترک خورده ایم
اگر داغ دل بود، ما دیده ایم
اگر خون دل بود، ما خورده ایم
اگر دل دلیل است، آورده ایم
اگر داغ شرط است، ما برده ایم!
گواهی بخواهید، اینک گواه:
همین زخمهایی که نشمردهایم!
دلی سربلند و سری سر به زیر
از این دست عمری به سر برده ایم...
#قیصر_امین_پور #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
ای دوست، دزد حاجب و دربان نمیشود
گرگ سیه درون، سگ چوپان نمیشود
ویرانهٔ تن از چه ره آباد میکنی
معمورهٔ دلست که ویران نمیشود
درزی شو و بدوز ز پرهیز پوششی
کاین جامه جامهایست که خلقان نمیشود
دانش چو گوهریست که عمرش بود بها
باید گران خرید که ارزان نمیشود
روشندل آنکه بیم پراکندگیش نیست
وز گردش زمانه پریشان نمیشود
دریاست دهر، کشتی خویش استوار دار
دریا تهی ز فتنهٔ طوفان نمیشود
دشواری حوادث هستی چو بنگری
جز در نقاب نیستی آسان نمیشود
آن مکتبی که اهرمن بد منش گشود
از بهر طفل روح دبستان نمیشود
همت کن و به کاری ازین نیکتر گرای
دکان آز بهر تو دکان نمیشود
تا زاتش عناد تو گرمست دیگ جهل
هرگز خرد بخوان تو مهمان نمیشود
گر شمع صد هزار بود، شمع تن دلست
تن گر هزار جلوه کند جان نمیشود
تا دیدهات ز پرتو اخلاص روشن است
انوار حق ز چشم تو پنهان نمیشود
دزد طمع چو خاتم تدبیر ما ربود
خندید و گفت: دیو سلیمان نمیشود
افسانهای که دست هوی مینویسدش
دیباچهٔ رسالهٔ ایمان نمیشود
سرسبز آن درخت که از تیشه ایمن است
فرخنده آن امید که حرمان نمیشود
هر رهنورد را نبود پای راه شوق
هر دست دست موسی عمران نمیشود
کشت دروغ، بار حقیقت نمیدهد
این خشک رود، چشمهٔ حیوان نمیشود
جز در نخیل خوشهٔ خرما کسی نیافت
جز بر خلیل، شعله گلستان نمیشود
کار آگهی که نور معانیش رهبرست
بازارگان رستهٔ عنوان نمیشود
آز و هوی که راه بهر خانه کرد سوخت
از بهر خانهٔ تو نگهبان نمیشود
اندرز کرد مورچه فرزند خویشرا
گفت این بدان که مور تن آسان نمیشود
آنکس که همنشین خرد شد، ز هر نسیم
چون پر کاه بی سر و سامان نمیشود
دین از تو کار خواهد و کار از تو راستی
این درد با مباحثه درمان نمیشود
آن کو شناخت کعبهٔ تحقیق را که چیست
در راه خلق خار مغیلان نمیشود
ظلمی که عجب کرد و زیانی که تن رساند
جز با صفای روح تو جبران نمیشود
ما آدمی نیم، از ایراک آدمی
دردی کش پیالهٔ شیطان نمیشود
پروین، خیال عشرت و آرام و خورد و خواب
از بهر عمر گمشده تاوان نمیشود
#پروین_اعتصامی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa