دو قدم سمت خیام و دو قدم بر می گشت
پدری که نگران سمت حرم بر می گشت
پسرش را به روی دست تماشا می کرد
چاره سازِ همه در سینه خدایا می کرد
قدح چشم ترش پشت سرش جاری بود
کاشکی دور و برش یاور و غمخواری بود
مادری را دم خیمه نگران می بیند
حرم فاطمه را موی کنان می بیند
به لب کودک او خنده شکوفا زده بود
پدر انگار که از معرکه، دریازده بود
بینِ راه از گلوی سرخ علی تیر کشید
ولی انگار از این حنجره شمشیر کشید
مانده بود اینکه به مادر چه جوابی بدهد
پسرش را ز حرم برد که آبی بدهد
همه جا تیره شد و واله و حیران شده بود
شرفِ عرش خدا پاره گریبان شده بود
دو قدم سمت خیام و دو قدم بر می گشت
پدری که نگران سمت حرم بر می گشت
بارها روی زمین خورد ولی پا می شد
کمرش داشت از این داغ علی تا می شد
عاقبت نعشِ علی را به دل خاک نهاد
چشم یک هرزه به دفن علی اصغر افتاد
بعد از آنی که تمام شهدا را بردند
به روی نیزه امام الشهدا را بردند
بعد از آنی که همه اهل حرم غارت شد
گاهوارِ علی و، مشک و علم غارت شد
بعد از آنی که تن شاه، به گودال افتاد
خواهرش بر بدن زخمی و پامال افتاد
هرزه ای آمد و در پشت حرم غوغا شد
به سرِ غارت قنداقِ علی دعوا شد
آن طرف مادر او بر سر و سینه می زد
کمر عمه سادات خلاصه تا شد
بدنش را ز دل خاک برون آوردند
مثل یک مرد، علی بر سرِ نی بر پا شد
ولی ای وای سرش را روی نیزه بستند
جگری تیر کشید و کمری بشکستند
باد می آمد و از نیزه سرش....واویلا
نوحه اهل حرم پشت سرش یازهرا
رضا باقریان
#مرثیه_علی_اصغر علیه السلام
http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴
اول صبح بگویید حسین جان رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد
http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
چقدَر تیر و سنان در تن اکبر مانده
خنده بر روی لب این همه لشکر مانده
بین این دشت تمام تن او پخش شده
هر طرف قطعه ای از پیکر اکبر مانده
اربا اربا شده آنگونه علی اکبر من
که از او در همه جا نفحه ی عنبر مانده
زانویم از رمق افتاد و زمین افتادم
کمرم تا شد از این داغ… شدم درمانده
به کنار بدنش خشک شده این بدنم
از علی اکبر من یک علی اصغر مانده!
خواستم بوسه زنم بر بدنش, آه…نشد
جای بوسه به تن این گل پرپر مانده؟
یاد اصوات اذانش جگرم را سوزاند
حسرت یک نگهش بر دل مضطر مانده
به روی پیکر او پیکر من افتاد و
خواهرم در بر من دست به معجر مانده
هرچه کردم بدنش بین عبا جمع نشد
به روی خاک از این تن دوبرابر مانده
کار من نیست علی را ببرم تا به حرم
زحمت بردن او دوش برادر مانده
خبر پر زدنش را برسانید حرم
چشم بر راهِ پسر دیده ی مادر مانده
رکن من رفت… چنین خم شدنم جا دارد
به خدا رفت ازین لشگر من فرمانده
مهدی علی قاسمی
#مرثیه_علی_اکبر علیه السلام
http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴
اول صبح بگویید حسین جان رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد
http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
صبح حسینی
آقا یواش بال و پرت تیر میخورد اینجا تمام دور و برت تیر میخورد بی دست میروی و زمین میخوری و آه یعنی ح
آقا یواش بال و پرت تیر می خورد ...
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴
اول صبح بگویید حسین جان رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد
http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
صبح حسینی
ته گودال تمام بدنش می سوزد خواهری دید عقیق یمنش می سوزد نیزه ها زیر حرارت همگی ذوب شدند بی سبب ن
...
ته گودال تمام بدنش می سوزد
😭😭😭
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴
اول صبح بگویید حسین جان رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد
http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872