eitaa logo
صبح حسینی
471 دنبال‌کننده
37 عکس
21 ویدیو
1 فایل
صبحتان را با #اشک_بر_اباعبدالله علیه السلام آغاز کنید ارتباط با مدیر کانال 👇 @Alamdar1404
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴 اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
مانند مردان از کسی پروا نمی‌کرد از تشنگی لَه می‌زد و لب وا نمی‌کرد می‌خواست تا حیثیّتِ باران نریزد دیگر برای آب، دست و پا نمی‌زد هر جا که چشمش رفت دنبالِ عمویش تصویر صحرا آب می‌شد روبه‌رویش می‌شد بفهمی سخت دلخُور بود از آب اصلاً نمی‌دانی، دلش پُر بود از آب می‌خواست از گهواره برخیزد، نمی‌شد «خود را به هر راه و دری می‌زد» نمی‌شد می‌خواست برخیزد زِره بر تن بپوشد چون چشمه‌ای از سینه‌یِ صحرا بجوشد حیدر ببین، حیدر ببین، شش ماهه شیری زهرای پیغمبر ببین، شش ماهه شیری حرفی نمی‌زد با کسی بعد از عمویش انگار می‌خشکید دنیا در گلویش زُل زد به چشمان پدر، با چشم آبی نی ناله می‌زد در هوایِ بی‌ربابی تنها امیدش داد و بیداد است و شور است ماهیِ معصومی که از دریا به دور است پَرپَر زد و پَرپَر شد و پروا نمی‌کرد حتّی به روی گریه هم لب وا نمی‌کرد شوری به پا می‌شد به صحرا‌ ، های و هَی بود تا ساعتی دیگر سرِ طفلی به نی بود» علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴 اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
ناز این دلبر خوش چهره کشیدن دارد نمک عشق ِ اباالفضل چشیدن دارد   تیغ کافیست، ترنج از سرراهم بردار مات یوسف شدن انگشت بریدن دارد   راضی ام! زلف بیفشان و زمین گیرم کن صید تو ظرفیت درد کشیدن دارد    هروله سعی وصفا، یاد تو انداخت مرا  صحن بین الحرمین ست دویدن دارد   حق بده، دست به سوی کمرش بُرد حسین داغ تو داغ بزرگی ست،خمیدن دارد   اضطراب حرم ازتشنگی مشک تو نیست بی علمدارشدن، رنگ پریدن دارد   سربازار نباید به تو می خندیدند جگر ِ گریه گریبان دریدن دارد   اشکهایت سرنی حرفِ دلِ زینب بود مگراین چادر ِ پُر وصله خریدن دارد؟! علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴 اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
طفل نخورده آب کمی در حرم بخواب لالا گلم ، عزیز دلم ، اصغرم بخواب شرمنده ام که شیر ندارم …به سینه ام ناخن مکش تو خاک مکن بر سرم بخواب آرام که نمی شوی ای میوه ی دلم خیمه به خیمه هرچه تو را می برم ، بخواب نزدیک به سه روز و سه شب می شود علی پلکم به هم نیامده مادر ، برم بخواب لالا گلم ، ببین که شبیه تو تشنه ام آتش مزن به جان من ای مادرم ، بخواب من خواب دیده ام که سرت روی نیزه بود خواب و خیال بود نشد باورم ، بخواب علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴 اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
روزی که بسته در غل و زنجیر می شدی زخمی ترین تراوش تقدیر می شدی هفت آسمان کنار تو در حال گریه بود وقتی درون خیمه زمین گیر می شدی مأمور صبر بودی و در ظهر کربلا انگار از وجود خودت سیر می شدی دشمن خیال کرد که تنها شدی ولی در چشم خیس قافله تکثیر می شدی حالا سوار ناقه ی عریان، قدم، قدم با هر نگاه سمت حرم پیر می شدی مسعود یوسف پور علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴 اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
گرچه از دور از آن فاصله‌ها زد، بد زد آتش انگار که بر کرببلا زد، بد زد چقدر هست مگر بچه سه جایش بِرَود وایِ من بر سه هدف او به سه جا زد، بد زد اصلا اینبار کماندار چه با زور کشید به سه‌شعبه همه‌یِ حَنجره را زد، بد زد دست و پا داشت که می‌زد پدر انداخت عبا آخرین بار نَفَس زیرِ عبا زد، بد زد اولین بار که چشمش به ربابش اُفتاد اندکی حرف نزد بعد صدا زد، بد زد بُرد در بینِ عبا تا که نبیند چه شده مادرش گفت بگو تیر کجا زد، بد زد؟ گرچه بر چشمِ ابالفضل همین تیر نشست بدتر از چشمِ عمو بود که تا زد، بد زد پشتِ خیمه به سرِ قبر ، حرامی آمد نیزه برداشت و مانندِ عصا زد،  بد زد طفل را از وسطِ خاک کشیدند به نِی بچه را باز نوکِ نیزه که جا زد، بد زد نیزه دارَش زِ سر نیزه سرش را انداخت سَر که اُفتاد زمین ضربه‌یِ پا زد، بد زد رهگذرهای دَمِ کوچه به هم می‌گفتند حرمله تیر به این بچه چرا زد، بد زد سالها بود همین جمله فقط کارِ رباب نانجیب آنهمه لبخند به ما زد....بد زد حسن لطفی علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴 اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
خواستی پر بکشی تا که کبوتر بشوی از پدر دور شوی عرصۀ محشر بشوی خواستی که نفر اول میدان باشی زودتر سر بدهی تا که کمی سر بشوی یک قدم پیش پدر راه برو بعد برو تا که یک بار دگر حضرت مادر بشوی بی سبب نیست پدر پشت سرت خورد زمین سال ها سوخت به پایت علی اکبر بشوی وسط معرکه حالا تویی و این لشگر تیغ در دست برو یک تنه لشگر بشوی این جماعت همه تمثال نبی را دیدند رجزی سر بده تا حضرت حیدر بشوی یک پر از خوود تو را باد به خیمه می برد یعنی آن قدر نمانده است که پرپر بشوی ناله ات رفت که بالا پدر افتاد زمین بی تعادل شد و از پشت سر افتاد زمین علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴 اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
آمدم آب به خیمه برسانم که نشد چقدر غصه و غم خوردم از این غم که نشد!  تیرِ نامرد اگر یاور مشکم می‌شد...  می‌شد این آب شود چشمهٔ زمزم که نشد حیف شد چیز زیادی به حرم راه نبود سعی کردم بدنم را بکشانم که نشد تا دو دستم به بدن بود علم بر پا بود خواستم حفظ شود بیرق و پرچم که نشد سعی کردم که نیفتم ز روی اسب ولی ضربه آنقدر شتابان زد و محکم که نشد گفتم این لحظهٔ آخر که در آغوش تو‌ام لا اقل روی تو را سیر ببینم که نشد بگو از من به رقیه که حلالم بکند آمدم آب به خیمه برسانم که نشد داوود رحیمی علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴 اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
نه سید الشهدا بر جدال طاقت داشت نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت کشید پا ز رکاب آن خلاصه ی ایجاد به رنگ پرتو خورشید، بر زمین افتاد هوا ز جور مخالف، چو قیرگون گردید عزیز فاطمه از اسب واژگون گردید بلند مرتبه شاهی زصدر زین افتاد اگر غلط نکنم، عرش بر زمین افتاد علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴 اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴 اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
از سفر عاقبت سرت آمد نور بر چشم دخترت آمد شامیان طعنه ام دگر مزنید پدرم از مسافرت آمد عمه جان خیز و خانه جارو کن پدر من برادرت آمد زیر باران سنگ سنگدلان چه بلائی سر، سرت آمد لحظه سربریدنت بابا با خودم گفتم که آخرت آمد زیر خنجر به گوش خسته من سوز آواز حنجرت آمد یاد داری ز ناقه افتادم خصم پست و ستمگرت آمد تازیانه به دست با چکمه بهر آزار دخترت آمد کس نداند چها آنشب بر یاس پاک و مطهرت آمد قافله رفته بود و من تنها مانده بودم که مادرت آمد یاد داری شبی میانه راه دختر تو برابرت آمد دست آورد و بر لبت نرسید ولی از روی نی سرت آمد جان من با لبم پدر دیگر روی لبهای پرپرت آمد سلام الله علیها http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴 اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
چشم‌های نجیب یعنی تو غرق در عطر سیب یعنی تو السلام‌ای کریم آل الله به غمِ دل طبیب یعنی تو و لسان شکور یعنی تو و نگاه منیب یعنی تو‌ ای فدای مزار ویرانت در مدینه غریب یعنی تو نیمه شب چشم‌های بارانی کودک غم نصیب یعنی تو و زمان گذشتن از کوچه گریه‌های عجیب یعنی تو بانی روضه‌ها سلام آقا شور ابن شبیب یعنی تو خون دل بر محاسنت جاریست شاه شیب الخضیب یعنی تو روضه خوان غریب عاشورا معنی آیه‌های اعطینا تو نگار مدینه‌ای آقا سفره دار مدینه‌ای آقا وجناتت محمدی، نبوی سکنات تو فاطمی، علوی ضرب شمشیر تو شبیه علی یکه تازی، تو فاتح جملی وقت دیدار با خدا حالت‌ می‌شود باز تا خدا بالت یوسف اهل بیت پیغمبر‌ ای امام و امیر بی یاور‌ ای غریب مدینه، بر تو حسن تهمت کفر می‌زند دشمن خون دل خوردی از زمانه زیاد‌ می‌کنی یاد تازیانه زیاد یاد آن روز‌های کودکی ات روز‌های عزای کودکی ات کوچه‌ای تنگ و کوچه‌ای باریک سینه‌ای سنگ و سینه‌ای تاریک صحنه هایش هنوز یادت هست راه را بی حیایِ بی دین بست کوچه را بست، ماجرا بد شد دست نامرد از سرت رد شد مادر افتاد، گوشوار افتاد مادری با دو چشم تار افتاد جای پایی روی پرش مانده رد خون روی معجرش مانده لاله مویت طفی خزانی شد بین آن کوچه قد کمانی شد گرد ماتم نشست بر رویت در جوانی سپید شد مویت «وحید محمدی» علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴 اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
«به سمت آب زدی و زدی به آب سپس کشید آب ز تصویر تو عذاب سپس خجالت همه‌ی خیمه را کشیدی بعد هزار بار شدی عاجز از رباب سپس سوار اسب شدی راه زیر پایت رفت زدی به چهره‌ی خود با عطش نقاب سپس به سمت خیمه ولیکن تو خود نمی‌رفتی نمود راه تو را اصغر انتخاب سپس نخست راه تو را بست لشکری از تیر کشید تیغ دو دم باد و آفتاب سپس «هوا ز. جور مخالف چو قیر گون گردید» به هیبت تو در آمد ابوتراب سپس و تیغ دست تو را برد و تیر چشمت را و گیر کرد دو پای تو در رکاب سپس گلی به اسم اباالفضل شد اباال…فضل و گرفت عمود ز. فرق عمو گلاب سپس مورخان همه گفتند اگر عمو می‌ماند‌ نمی‌گرفت کسی مجلس شراب سپس» «مهدی رحیمی» علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴 اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
روز ازل که نقشه عالم درست شد با اذن مادرت گِل آدم درست شد نامت نشست بر لب زهرا و گریه کرد آهی کشید فاطمه و غم درست شد آبی نبود، خاک نبود و فلک نبود با اشک چشم اوست که زمزم درست شد تصویب شد برای تو باید که گریه کرد از آن به بعد ماه محرم درست شد پیراهنی که دوخت برای تو مادرت ته مانده اش برای تو پرچم درست شد دنیا هنوز کاملِ کامل نبود که با ساختِ حریم تو کم کم درست شد با نام روضه روی زمین هم بهشت شد جایی برای گریۀ ما هم درست شد مقتل نبود و جزوه نبود و خدای خواست تا که کتاب ابن مقرم درست شد بی تو جهان نداشت بها و بها گرفت دنیایِ با حسین، منظم درست شد بعد از گذشت چند صباحی زداغ تو بازین چه شورش است و چه ماتم درست شد علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴 اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
با همین سوز که دارم بنویسید حسین هرکه پرسید ز یارم بنویسید حسین   ثبت احوال من از ناحیۀ ارباب است همۀ اهل و تبارم بنویسید حسین   خانۀ آخرتم هست قدمگاه حبیب سر در قصر مزارم بنویسید حسین   هرکه پرسید چه دارد مگر از دار جهان همۀ دار و ندارم بنویسید حسین   من دلم را ز شکیبایی زینب دارم همۀ صبر و قرارم بنویسید حسین   هیچ شعری ننویسید به روی کفنم با گِلِ تربت یارم بنویسید حسین   تا نپرسند ز من هیچ سؤال آن دو مَلک به روی سینۀ زارم بنویسید حسین   گلشن و باغ و بهشتم همه در هیئت اوست همۀ باغ و بهارم بنویسید حسین   روی پیشانی من هرچه که بیمار شدم با همه حال نزارم بنویسید حسین   هر که پرسید که در چلّه نشینی چه کنم؟... اربعین با که گذارم؟ بنویسید حسین   دست بر شاکلۀ هیئتیِ من نزنید گفت یارم به عذارم بنویسید حسین   آری از کرب و بلایش نتوان دست کشید حاجت قافله دارم، بنویسید حسین علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴 اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
رویِ این دستم تنش بر روی آن دستم سرش آه بفرستم كدامش را برای مادرش؟! حجمِ تیری كه برای جنگ های سخت بود آن چنان آسیب زد چیزی نماند از حنجرش شرم دارم كه بگویم تیرِ دشمن داغ بود در حرم پیچید عطر و بوی یاسِ پرپرش علی اكبر لطیفیان علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
679K