eitaa logo
صبح حسینی
475 دنبال‌کننده
37 عکس
21 ویدیو
1 فایل
صبحتان را با #اشک_بر_اباعبدالله علیه السلام آغاز کنید ارتباط با مدیر کانال 👇 @Alamdar1404
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) 🍃🍃🍃🍃 اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد https://eitaa.com/sobhehoseini
هر چه بود، از در و دیوار خودم فهمیدم حاجتی نیست به اصرار خودم فهمیدم راز حبس نَفَس و جوشش خون از سینه از فرورفتن مسمار خودم فهمیدم این که یک حادثه رخ داده در آن کوچه ی تنگ از نهان کردن رخسار خودم فهمیدم این که دیگر نزنی شانه به موی زینب از قنوتت به شب تار خودم فهمیدم همه گویند دگر رفتنی است این بیمار به قیامت شده دیدار خودم فهمیدم از چه لبخند به تابوت زدی بعد سه ماه؟ حاجتی نیست به گفتار خودم فهمیدم سید علی احمدی سلام الله علیها https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) 🍃🍃🍃🍃 اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد https://eitaa.com/sobhehoseini
زنی از خاک، ‌از خورشید، از دریا،‌ قدیمی‌تر زنی از هاجر و آسیه و حوا قدیمی‌تر زنی از خویشتن حتی، از أعطینا، قدیمی‌تر زنی از نیّت پیدایِش دنیا، قدیمی‌تر که قبل از قصۀ ‌«قالوا بلی» این زن بلی گفته‌ست نخستین زن که با پروردگارش یا علی گفته‌ست ملائک در طواف چادرش، پروانه پروانه به سوی جانمازش می‌رود سلانه سلانه شبی در عرش از تسبیح او افتاد یک دانه از آن دانه بهشت آغاز شد، ریحانه ریحانه نشاند آن دانه را در آسمان با گریه آبش داد زمین خاکستری بود، اشک او رنگ و لعابش داد زنی آن‌سان که خورشید است سرگرم مصابیحش که باران نام او را می‌ستاید در تواشیحش جهان آرایه دارد از شگفتی‌های تلمیحش جهان این شاه‌مقصودی که روشن شد ز تسبیحش ابد حیران فردایش، ازل مبهوت دیروزش ندانم‌های عالم ثبت شد در لوح محفوظش چه بنویسم از آن بی‌ابتدا، بی‌انتها، زهرا ازل زهرا، ابد زهرا، قدر زهرا، قضا زهرا شگفتا فاطمه! یا للعجب! واحیرتا! زهرا چه می‌فهمم من از زهرا و ما أدراک ما زهرا! مرا در سایۀ خود بُرد و جوهر ریخت در شعرم رفوی چادرش مضمون دیگر ریخت در شعرم مدام او وصله می‌زد، وصلۀ دیگر بر آن چادر که جبرائیل می‌بندد دخیل پر بر آن چادر ستون آسمان‌ها می‌گذارد سر بر آن چادر تیمّم می‌کند هر روز پیغمبر بر آن چادر همان چادر که مأوای علی در کوچه‌ها بوده‌ست کمی از گرد و خاکش رستخیز کربلا بوده‌ست غمی در جان زهرا می‌شود تکرار در تکرار صدای گریه می‌آید به گوشش از در و دیوار تمام آسمان‌ها می‌شود روی سرش آوار که دارد در وجودش روضه می‌خواند کسی انگار برایش روضه می‌خواند صدایی در دل باران که یا أماه! أنا المظلوم، أنا المقتول، أنا العطشان خدا را ناگهان در جلوه‌ای دیگر نشان دادند که خوبِ آفرینش را به زهرا ارمغان دادند صدای کودکش آمد، تمام عرش جان دادند ملائک یک به یک گهوارۀ او را تکان دادند صدای گریه آمد، مادرم می‌سوخت در باران برای کودک خود پیرُهن می‌دوخت در باران وصیت کرد مادر، آسمان بی‌وقفه می‌بارید حسینم هر کجا خُفته، قدم آرام بردارید! تن او را به دست ابری از آغوش بسپارید جهان تشنه‌ست، بالای سر او آب بگذارید زمان رفتنش فرمود: می‌بخشید مادر را کفن‌هایم یکی کم بود، می‌بخشید مادر را بمیرم بسته می‌شد آن نگاه آهسته آهسته به چشم ما جهان می‌شد سیاه آهسته آهسته صدای روضه می‌افتد به راه آهسته آهسته زنی آمد به سوی قتلگاه آهسته آهسته بُنَّیَ تشنه‌ای مادر برایت آب آورده.. . سید حمید رضا برقعی سلام الله علیها https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) 🍃🍃🍃🍃 اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد https://eitaa.com/sobhehoseini
AUD-20210116-WA0009.mp3
4M
😭😭😭 انقدر غم مردمو خوردی ای مادر غمخوار شده حرفت ورد زبونها؛ الجار ثم الدار .... سلام الله علیها https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) 🍃🍃🍃🍃 اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) 🍃🍃🍃🍃 اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد https://eitaa.com/sobhehoseini
کاش این چنین نبود داستان کربلا کاش از سنان و تیر و نیزه پُر نبود آسمان کربلا‌ می‌رسید لااقل زمان دیگری زمان کربلا کاش این چنین نبود ظُهر روز واپسین نبود کاشکی کسی به اسم حرمله با کمان خویش هیچ وقت در کمین نبود کاش کربلا نبود، اگر که بود، آب آوری نداشت آب آوری اگر که داشت خوب بود علیِ اکبری نداشت آب آور و علی اکبرش به جای خود کاشکی سه ساله دختری نداشت آب آور و علی اکبر و سه ساله هم که داشت لااقل علیِ اصغری نداشت کاش که رقیه جان برای اصغرش هی سراغ آب را نمی‌گرفت دامن رباب را نمی‌گرفت این قَدَر سریع و تند از کمان حرمله جواب را نمی‌گرفت آخرین جهاد بود وقت اعتماد بود دست جمله‌ی غریب «کیست یاری ام کند». توی دست باد بود جای لشکر یزید. باد هول شد از این طرف وزید پس صدای خسته‌ی پدر تا حرم رسید پس صدای غربت پدر به گوش گاهواره هم رسید گاهواره تاب خورد گوییا علیِ اصغر از صدای تشنه‌ی پدر چند قطره آب خورد ظاهراً علی، ولی، تیر را رباب خورد کاش‌های من به من اجازه داد تا مسیر روضه را عوض کنم توی ذهن من داستان چنین شدش که حرمله. در میان قافله خیره شد به روبرو هی نگاه کرد حرمله به عرض تیر و عرض کوچک گلو ابن سعد گفت:حرمله کدام قسمتش بگو کجا؟ حرمله به فکر رفت این گلو کجا و سینه‌ی عمو کجا؟ گفت:تیر من به سمت او اگر رها شود ابن سعد شک نکن سر از تنش جدا شود پس سه شعبه را گذاشت تیر دیگری به چِلّه کرد حرمله که شعبه‌ای نداشت گفت: تیر ساده کافی است که برای این گلوی خشک. از سه شعبه لااقل دو شعبه اش اضافی است تیر را گذاشت در کمان و چِلّه را کشید چشم چپ که بسته. چشم راست را که باز کرد و حنجر ظریف طفل را که خوب دید دست زد به روی دست پرت کرد گوشه‌ای کمان خویش را، نشست هرچه گفت: ابن سعد، تیر را به چِلّه‌ی کمان نکرد دیگر امتحان نکرد پس نفس نفس قدم قدم ریخت لشکر از صدای گریه‌ی علیِ اصغر عاقبت به هم یک نفر دوید، مشک آب را گرفت روی دوش تاخت رفت پس برای طفل شیرخواره از سه شعبه گاهواره، ساخت، رفت لشکر از یسار و از یمین پای طفل شیرخواره، مشک ریختند پس به جای تیر، اشک ریختند دست‌های بیعت کثیف کوفیان دراز شد دو مرتبه راه آب باز شد دو مرتبه کاش‌های من ادامه داشت در سرم که حرمله تیر را گذاشت در کمان و داد زد به سمت قافله از من افتخار فتح این گلو و از شما صدای هلهله آه تیر حرمله سه بخش شد بین حنجر و دل رباب و سینه‌ی حسین، پخش شد «مهدی رحیمی» علیه السلام https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) 🍃🍃🍃🍃 اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد https://eitaa.com/sobhehoseini
مسلمانان حسین، مادر ندارد غریب است و کسی بر سر ندارد ز جور ساربان بی مروت دگر انگشت و انگشتر ندارد چرا رگ های او پر خاک گشته مگر در کربلا خواهر ندارد چرا بر سینه اش دشمن نشسته مگر تنها شده، یاور ندارد چرا خشکیده عطشان گشته قربان مگر عباس آب آور ندارد اگر خیزد ز جا پرسد ز زینب چرا دُردانه ام معجر ندارد چرا انگشت و انگشتر نداری چرا عمامه ای بر سر نداری چرا این حنجرت خشک است و بی آب مگر عباس آب آور نداری زبان بگشوده زخم سینه ی تو مگر ای کشته تو مادر نداری علیه السلام https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) 🍃🍃🍃🍃 اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) 🍃🍃🍃🍃 اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد https://eitaa.com/sobhehoseini
تو شاهکار عشق بازی در زمینی تو دست پنهان خدا در آستینی اُمُّ الادب ،  اُمُّ الوفا ، اُمُّ البنینی دلگرمی و وصف امیرالمونینی در پیشگاه تو ادب تعظیم کرده قرص قمر میر عرب تعظیم کرده مانند نور آمدی تابیدی و بعد با دست زهرا مورد تأییدی و بعد خود را دم بیت ولایت دیدی و بعد آن چارچوب سوخته بوسیدی و بعد گفتی اگرچه در حرم تازه عروسم من آمدم دستان زینب را ببوسم دیدی چگونه گریه کن ها گریه کردند غمدیده ها با یاد زهرا گریه کردند مانند یک ... گریه کردند یا فاطمه می گفت هر جا گریه کردند آن روز تنها خواهش قلبت همین شد یا فاطمه تبدیل بر ام البنین شد شهر مدینه در هیاهو زین خبر شد شکر خدا ام البنین صاحب پسر شد اما کلامی باعث خون جگر شد زخم زبان ها بر دل تو نیش تر شد گفتند با تو بعد ازین کم میگذارد بر این یتیمان دیگر او کاری ندارد اما دهان یاوه گویان را تو بستی پای قرار خویش با زهرا نشستی دیدن از جام رضای یار مستی چون رشته ی فرزند و مادر را گسستی گفتی اگرچه بین تان خیلی عزیزم در خانه عباسم غلام و من کنیزم زینب تو را با نور ایمان آشنا کرد با یک نظر دلداده ی آل عبا کرد برآتش عشقش تو رب الفدا کرد آن قدر پیشت صحبت کرببلا کرد تا اینکه شاخ و برگ هایت پر ثمر شد دار و ندارت چهار فرزند پسر شد کم کم پسرهای تو بال و پَر گرفتند دور و بَرَت را مثل یک لشگر گرفتند درس شجاعت از خود حیدر گرفتند بوی امیر فاتح خیبر گرفتند گوییم از اوصاف عظیم تو همین حد زینب پس از زهرا تو را مادر صدا کرد ای وای از روزی که قلبت را شکستند حجاج زهرا بار بیت الله بستند دیدی همه سرها گرفته روی دستند با چه شکوهی روی محمل ها نشستند بر زانوی عباس زینب پاگذارد شُکر خدا که محمل او پرده دارد اما پس از شش ماه شام غم سحر گشت با دیدن یک صحنه ای چشم تو تر گشت از این مصیبت عالمی خونین جگر گشت باور نمی کردی ولی دل با خبر گشت بالاترین روضه همین در عالمین است از راه آمد زینب اما بی حسین است فریاد زد اُمُّ البنین گیسو سپیدم مادرنبودی عصر عاشورا چه دیدم از خیمه تا گودال با زحمت دویدم با دست خود از پهلویش نیزه کشیدم اُمُّ البنین تاج سرم را سَر بریدند پیراهنش را از تَنَش بیرون کشیدند مادر نبودی پس گوش کن از این خبرها از داغ عباس تو خم گشته کمرها واشد به روی من نگاه اهل نظرها چادر به سر دارد دویدن دردسرها عباس رفت و آبروی خواهرش رفت دعوا شد و چادر ز روی خواهرت رفت اُمُّ البنین اول دو بازویش بهم ریخت تیری رسید و چشم و ابرویش بهم ریخت ضرب عمودی آمد و مویش بهم ریخت تا روی نیزه رفت گیسویش بهم ریخت عباس نامردی عمود آهنین خورد بی دست از بالای مرکب بر زمین خورد دروازه ی کوفه قیامت ساختم من مهدی رحیمی البنین سلام الله علیها https://eitaa.com/sobhehoseini
👆👆 👌 بنا به توصیه مقام معظم رهبری ؛ خواندن سجادیه فراموش نشود
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) 🍃🍃🍃🍃 اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد https://eitaa.com/sobhehoseini
پرواز مي دهيم كه بال و پرت كنيم معراج مي بريم كه پيغمبرت كنيم   ديگر بس است خلوت چله نشيني ات وقتش رسيده است مقرب ترت كنيم   دست گل قديمي خود را از اين به بعد دست تو مي دهيم كه تاج سرت كنيم   حالا نماز شكر بخوان فديه اي بده تا صاحب زلال ترين كوثرت كنيم   ميخواستيم فرق كني با پيمبران مي خواستيم آينه ي ديگرت كنيم   اين سيب را بگير و براي خودت ببر وقتش شده است فاطمه را دخترت كنيم   شايسته است ‍‍؛ با پدر فاطمه شدن از خانواده ي پسري ابترت كنيم   مي خواستيم نسل تو زهرا نصب شود ضرب المثل براي عجم تا عرب شود   خورشيد ، آفتابي انوار فاطمه است صبحي اگر كه هست بدهكار فاطمه است   آيينه اش سه مرتبه خود را ظهور داد پيغمبر و علي همه تكرار فاطمه است   هر جلوه اي كه جلوه ي نوري نمي شود زهرا شدن فقط و فقط  كار فاطمه ست   شام زفاف پيرهن كهنه مي برد اين تازه اولين شب ايثار فاطمه است   فردا اسير دست جهنم نمي شود امروز هر كسي كه گرفتار فاطمه است   زهرا اگر نبود ولايت نداشتيم گمراه مي شديم و هدايت نداشتيم   زهرا بنا نداشت خودش را بنا كند مي خواست ، بنده باشد و يا ربنا كند   مثل علي عروج نمازش امان نداد اصلا به پاي پر ورمش اعتنا كند   تا كه مدينه از گل توحيد پر شود كافي است در قنوت، خدا را صدا كند   طبق روال هر شب جمعه نشسته تا ... ...قبل خودش سفارش همسايه را كند   دستي كه پيش خانه ي زهرا دراز نيست در شرع بر جنازه ي آنكس نماز نيست   او آمد و خزان زمين را بهار كرد بر شاخه هاي شكوفه ي عصمت ، سوار كرد   آيا بدون مهر مناجات فاطمه مي شد به سجده كردن خود افتخار كرد ؟   وقتي شب زفاف ، پيمبر رسيد و بعد بين علي و فاطمه ، تقسيم كار كرد   خوشحال شد تمامي احساس معجرش وقتي رسول ، فاطمه را خانه دار كرد   آن هم براي حاجت مسكين شهر بود روزي اگر ز حادثه ميل انار كرد   اخلاص پينه هاش هميشه زبانزد است از بس كه دست فاطمه در خانه كار كرد   وقتي تمام قاطبه ها بي حماسه بود خود را خميده كرد ولي ذوالفقار كرد   پس مي شود براي عوض كردن زمان نوآوري فاطمه را اختيار كرد   بي فاطمه كه شيعه شكوفا نمي شود شيعه مريد دشمن  زهرا نمي شود   دنيا نديده است سفرهاي اين چنين جز در هواي فاطمه پر هاي اين چنين   ديروز مي شدند درختان بدون سر امروز مي دهند ثمرهاي اين چنين   سر مي دهيم و منت ياغي نمي كشيم همواره سر خوشيم به سر هاي اين چنين   دارد بساط كفر زمين جمع مي شود پيچيده در زمانه خبرهاي اين چنين   اصلا بعيد نيست رو كند به ما از مادري چنين و پسرهاي اين چنين   لبنان مگر چه داشت به جز نام فاطمه آري عجيب نيست ظفرهاي اين چنين   دلهاي ما هميشه پر از  ياد فاطمه است اين سرزمين قلمرو اولاد فاطمه است   علي اكبر لطيفيان سلام الله علیها https://eitaa.com/sobhehoseini
دنیا به کام تلخ من امشب عسل شده است شیرین شده است و ماحصلش این غزل شده است   تاثیر مهر مادریت بوده بر زبان این واژه ها اگر به تغزل بدل شده است     مادر!حضور نام تو در شعر های من لطف خداست شامل حال غزل شده است   غیر از تو جای هیچ کسی نیست در دلم این مسأله میان من و عشق حل شده است   سیاره ای که زهره نشد آه می کشد آه است و آه  آنچه نصیب زحل شده است   زهرایی و تلألو نور محبتت در سینه ام ز روز ازل لم یزل شده است   با نام تو هوای غزل معنوی شده است بی اختیار وارد این مثنوی شده است   هرگز نبوده غیر تو مضمون بهتری تنها تویی که بر سر ذوقم می آوری   نامت مرا مسافر لاهوت کرده است لاهوت را شکوه تو مبهوت کرده است   از عرش آمدی و زمین آبرو گرفت باید برای بردن نامت وضو گرفت   نور قریش! تا که تویی صاحب دلم غرق خداست شعب ابی طالب دلم   عمرت نفس نفس همه تلمیح زندگی است حرفت چراغ راه و مفاتیح زندگی است   از این شکوه ، ساده نباید عبور کرد باید مدام زندگیت را مرور کرد   چون زندگیت ساده تر از مختصر شده است پیش تجملات ، جهازت سپر شده است   آیینه ای و سنگ صبور پیمبری در هر نفس برای پدر مثل مادری   اشک شما عذاب بهشت است ، خنده کن لبخندت آفتاب بهشت است ، خنده کن   دنیای ما نبوده برازنده ی شما هجده نفس زمین شده شرمنده ی شما   آیینه ای نهاده خدا بین سینه ام حس می کنم مزار تو را بین سینه ام   مانند آن خسی که به میقات پر کشید قلبم به سوی مادر سادات پر کشید سید حمید رضا برقعی سلام الله علیها https://eitaa.com/sobhehoseini
قرآن گشودم آیه ی محشر بیاورم میخواستم که سوره ی کوثر بیاورم   من کیستم زفاطمه سر در بیاورم باید کسی شبیه پیمبر بیاورم   هنگام وصفت عقل  مرا ترک می کند معراج رفته شان تو را درک میکند   با نور تو زمین شرف آسمان گرفت چل روز مصطفی ثمری بی کران گرفت   پا بر زمین گذاشتی و خاک جان گرفت تا آمدم بگویم زهرا زبان گرفت   گفتم که رخصتی بده بهتر بخوانمت مهرت اجازه داد که مادر بخوانمت   مادر سلام، گوشه ی چشمی به ما کنید مادر سلام، درد مرا هم دواکنید   با این امید در زده ام تا که وا کنید لطفی به این اسیر یتیم گدا کنید   حالا اگر چه چادر تو وصله دار هست من سائلم همیشه برایم انار هست   یا آیه آیه آیه ی خود(( هل اتی)) کنی یا از کرم لباس عروسی عطا کنی   چادر امانتی بدهی تا چها کنی یک قوم را به نور خدا آشنا کنی   دنیا تو را نخواست که اینقدر زشت شد خاکی که زیر پای تو آمد بهشت شد   دنیا تمام ظلمت و تو ماورای نور با تو کم است فاصله تا انتهای نور   همسایه ات اگر که شده آشنای نور این بوده است از برکات دعای نور   در آسمان نور چه بدری ،شبیه توست در سال یک شب است که قدری شبیه توست   در خانه عطر سیب تو از بس جمیل بود یادآور بهشت خدای جلیل بود   سرچشمه ی وضوی تو از سلسبیل بود جاروی خانه ی تو پر جبرئیل بود   دنیا به پای مهر تو از شرم آب شد آبی که گشت مهریه ی تو گلاب شد   آنکه تورا به جمله ی لولاک می شناخت درک تورا فراتر از ادراک می شناخت   پرواز را چه کس بجز افلاک می شناخت بانوی آب را پدر خاک می شناخت...   نام پدر همیشه به دنبال مادر است خیر العمل محبت زهرا و حیدر است   مجید تال سلام الله علیها https://eitaa.com/sobhehoseini
‏فایل صوتی از طرف یا زهرا
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) 🍃🍃🍃🍃 اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد https://eitaa.com/sobhehoseini
او بود و یک لشکر، ولی لشگر، چه کردند با یاس سرخ باغ پیغمبر، چه کردند گرگان کوفه، جسم او در بر گرفتند با هم گلاب از آن گل پرپر گرفتند با سوز دل زخم تنش را تاب دادند آن تشنه لب، را از دمِ تیغ آب دادند جسمش ز نوک نیزه با جوشن یکی شد پیراهن خونین او، با تن یکی شد "بن‌سعد ازدی" بر تنش زد نیزه از پشت هر سنگدل، یکبار آن شهزاده را کشت افتاد، روی خاک و عمو را صدا زد مانند مرغ سر بریده دست و پا زد فرزند زهرا همچنان باز شکاری آمد به بالای سرش با آه و زاری در دست گلچین، دید یاس پرپرش را می‌خواست، کز پیکر جدا سازد سرش را با تیغ بر او حمله، چون شیر خدا کرد دست پلید آن ستمگر را جدا کرد لشکر، برای یاری او حمله کردند آخ! که با آن پیکر خونین چه کردند از میهمان خویش استقبال کردند قرآن ثارالله را پامال کردند با آنکه بر هر داغ، داغ دیگرش بود این داغ دل، تکرار داغ اکبرش بود غلامرضا سازگار https://eitaa.com/sobhehoseini