سیدابراهیم(شهیدصدرزاده)
🎇🎇🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇🎇🎇 💠 امام(عليه السلام) فرمود: دو كس درباره من هلاك شدند: دوست غلو كننده و دشمن كينه توز!
✅ شرح حکمت ۱۱۷ نهجالبلاغه
👇🏻👇🏻👇🏻
امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه، #افراط و #تفريط در امر محبت اولياءالله را نكوهش مى كند و مىفرمايد: «دو كس درباره من هلاك شدند: دوست غلو كننده و دشمن كينه توز»
🔺 بىشك محبت اولياء الله از اركان #ايمان است و همان سبب پيروى بىقيدوشرط از آنان و در نتيجه سبب نجات در دنيا و آخرت مىشود ولى اگر اين محبت از حد #اعتدال تجاوز كند و به شكل غلو درآيد و امام را به مقام نبوت يا الوهيت برساند، به يقين چنين محبتى گمراهى و ضلالت است.
🔹 همان گونه كه اگر محبت محو شود و جاى خود را به عداوت و دشمنى دهد سبب خروج از ايمان و گمراهى و ضلالت خواهد بود.
💠 تاريخ مىگويد: اتفاقا هر دو گروه در مورد امير مؤمنان على(عليه السلام) پيدا شدند; جمعى از غلات كه امروز هم آثارى از آنان باقى است او را برتر از پيغمبر بلكه خدا مىدانستند و مىگفتند: خداوند در جسم على(عليه السلام)حلول كرده، زيرا صفاتش صفات خدايى است. در روايات آمده است كه امير مؤمنان(عليه السلام)جمعى از آنان را توبه داد و چون توبه نكردند فرمان مرگ آنها را صادر كرد. امروز هم كسانى پيدا مىشوند كه در اشعار و سخنان معمولى خود مطالبى مىگويند كه عين غلو است. اين گونه سخنان آميخته با غلو متأسفانه به جلسات مذهبى به ويژه از طريق بعضى مداحان يا خطباى بىخبر و كماطلاع راه يافته است. آنان مىكوشند گروهى از عوام را نيز به دنبال خود بكشانند و گاه آن را حقيقت ولايت مىپندارند، در حالى كه گمراهى و ضلالت است و اگر علماى دينى و خطباى آگاه و مداحان بامعرفت از آن پيشگيرى نكنند آينده بدى در انتظار آنان است. از آنجا كه دنياى امروز دنياى ارتباطات است، اين سخنان آميخته با غلو از يك مجلس كوچك به همه جا منتقل مى شود و دشمنان شيعه كه در كمين نشستهاند آن را به همه شيعيان تسرى مىدهند و حكم كفر و قتل آنها را صادر مىكنند. بايد در برابر اين توطئه ها بيدار بود.
🔸🔸🔸
✅ در برابر اين گروه، گروه ديگرى نه تنها نور ولايت و محبت امامت در قلبشان نيست بلكه به جاى آن دشمنى و عداوت دارند; مانند خوارج كه آن حضرت را (نعوذ بالله) لعن و نفرين مىكردند و واجب القتل مىدانستند.
🔺 آن افراطگران و اين تفريطكنندگان هر دو #گمراهند. تنها كسانى در #صراط_مستقيم گام برمىدارند كه حد #اعتدال را رعايت كنند. همان گونه كه امام(عليه السلام) در خطبه 127 فرمود: «وَخَيْرُ النّاسِ فِىَّ حالاً النَّمَطُ الاْوسَطُ فِالْزِمُوهُ; بهترين مردم در مورد من گروه ميانه رو هستند. هرگز از آنها جدا نشويد». متأسفانه اين گونه افراد كه در فقه ما به عنوان نواصب (ناصبىها) شمرده مىشوند مانند طائفه غلات، از اسلام خارج اند و در رديف كفار به شمار مىآيند، بلكه ناصبىها بدترين كافران اند.
💢 مع الاسف در عصر و زمان ما افرادى نيز يافت مىشوند كه گرچه عداوت خود را با صراحت آشكار نمى كنند ولى در دل علاقه اى به امير مؤمنان على(عليه السلام)ندارند، فضايل او را منكر و از ذكر آن ناراحت مىگردند به گونهاى كه شنيده شد در ايام ما در عربستان سعودى كتاب هاى فضايل على(عليه السلام) جمعآورى مىشود و اجازه نشر به آن نمىدهند. اين هم نوعى ناصبىگرى است.
🔺 اين سخن را با روايتى از امام صادق(عليه السلام) پايان مىدهيم: در روايتى در اعتقادات صدوق از آن حضرت مىخوانيم كه در پاسخ كسى كه مىگفت: خداوند محمد و على را آفريده و تمام كارها را به دست آنها سپرده، آفرينش به دست آنها و رزق نيز در دست آنهاست، زنده مىكنند و مىميرانند، فرمود: اين دشمن خدا دروغ گفته است، آيه سوره «رعد» را براى او بخوانيد كه مىفرمايد: «آنها براى خدا شريكانى قرار دادهاند كه اعتقاد داشتند اين همتايان نيز مانند خدا مىآفرينند… بگو خداوند خالق همه چيز است و او يگانه پيروز است».
@syed213
✅ شرح و تفسیر حکمت ۱۹۷ نهجالبلاغه...👇🏻👇🏻👇🏻
✨ این یک #واقعیت است که روح و جسم هر دو بر اثر کارهاى مختلف خسته مىشوند.
❓چرا؟
🔺 زیرا توان نیروى انسان #محدود است و این محدودیت سبب خستگى جسم و جان مىگردد.
❇️ اما خداى متعال که انسان را براى ادامه زندگى آفریده به وى قدرتى داده که مىتواند جوششى از درون ایجاد کند و این جوشش، نیرو و توان جدیدى براى کارهاى مجدد به او بدهد.
🔺 براى این که این جوشش در زمان خستگى و ناتوانى شتاب گیرد باید از وسایل تفریح استفاده کرد.
🔹 تفریحات مادى و انواع ورزشها، جسم را نیرو مىبخشد و تفریحات معنوى، لطیفهها، مزاحها، شعرهاى زیبا، داستانهای نشاطآور و لطائفالحکم خستگى روح را مىزداید و به انسان براى عبادت و اطاعت پروردگار و مدیریت کارهاى زندگى و تحقیق و کشف مطالب علمى نیرو مىدهد.
💠 از قدیم معمول بوده که در میان ساعات درس زنگ تفریح مىگذاشتند براى این که خستگى و ملالت را از دانشآموز و دانشجو بگیرند.
✅ در روایات اسلامى آمده است که از آداب مستحب سفر، #مزاح_کردن است؛ مزاحى دور از #افراط و آلودگى به #گناه...👌🏻
✨ مرحوم علامه طباطبایى بحر العلوم در اشعار فقهى خود مىگوید: "در سفرها مزاح زیاد کن؛ مزاحى که سبب #خشم_خدا نشود و موجب آزار کسى نگردد."
🔺 این شعر برگرفته از حدیثى از پیغمبر اکرم (صلى الله علیه وآله) است که مىفرماید: «شش چیز است که نشانه شخصیت انسان است سه چیز در حضر و سه چیز در سفر و آن سه چیز در سفر را به این صورت بیان فرمود: #بخشیدن بخشى از زاد و توشه به دیگران و #حسن_خلق و #مزاح_کردن به صورتى که موجب #عصیانى نشود».
✅ این موضوع در مورد سفر تأکید شده زیرا سفرها غالباً آمیخته با خستگىهاى جسمى و روحى مخصوصاً در ایام گذشته است و این مزاحها مىتواند خستگى ملالت جسمى و روحى را برطرف سازد.
💠 ناگفته پیداست که مزاح باید در حد #اعتدال و خالى از افراط و بىبندوبارى و دور از اذیت و آزار دیگران و آنچه موجب خشم خداوند مىشود باشد.
✨إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الاَْبْدَانُ، فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکْمَةِ.✨
«طرائف» جمع «طریفة» به معناى هر چیز زیبا، دلانگیز و و شگفتىآور است و «حِکَم» جمع «حکمت» به معناى علم و دانش و مطالب آموزنده و به معناى عقل است، بنابراین «طرائف الحکم» به معناى نکتههاى لطیف و زیبا است؛ خواه علمى باشد یا ادبى، در قالب شعر باشد یا به شکل نثر، ولى مىتوان آن را به قرینه روایات و به اصطلاح به هر گونه مزاح و سخنانى نشاطانگیز هرچند جنبه علمى
نداشته باشد تعمیم داد.
❇️ بار دیگر تأکید مىکنیم که نباید براى رفع خستگى آلوده #گناه شد آنگونه که در دنیاى امروز معمول است که هرگونه سرگرمى سالم و ناسالم را براى رفع خستگى مىپسندند، بلکه باید #تقوا و #اعتدال را در آن رعایت کرد.
💠 این سخن را با شعرى که ابنابىالحدید در شرح این کلام حکمتآمیز مولا آورده پایان مىدهیم:
"طبع فرسوده و خسته خود را راحتى ببخش تا راحت پذیرد و به وسیله چیزى از مزاح آن را درمان کن. ولى هنگامى که این فرصت را به طبع خود دادى باید به مقدار نمکى باشد که در طعام مىریزند. (که اگر بیش از حد باشد طعام را شور و غیر قابل استفاده مىکند).
@syed213
سیدابراهیم(شهیدصدرزاده)
🎇🎇🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇🎇🎇 💠 هر کس به حساب خود برسد سود مىبرد و آن کس که غافل بماند زیان مىبیند. کسى که (از خدا)
✅ شرح و تفسیر حکمت ۲۰۸ نهجالبلاغه
✨ همیشه مسئله #حسابرسى در زندگى مادى مردم وسیلهاى براى #پرهیز_از_زیانها بوده است و وسایل مختلفى براى ثبت و ضبط حسابها از قدیمالایام فراهم کردهاند.
🔺در عصر و زمان ما این وسایل بسیار متنوع و پیچیده شده و دقیقترین حسابها را نگهدارى مىکند.
✨ بررسى حساب سبب مىشود که اگر انسان احساس زیان کرد به سراغ نقطههاى آسیبپذیر برود و آنها را اصلاح کند تا زیان، تبدیل به #سود گردد.
🔸 اصولاً تمام این جهان بر اساس حساب و نظم آمیخته با آن قرار گرفته است. اسلام مىگوید: در #امور_معنوى نیز باید #دقیقتر به حساب خویش رسید. آن کس که مراقب اعمال خویش باشد و #حسابرسى_دقیق کند #سود_معنوى مىبرد و کسى که از آن غافل گردد گرفتار #خسران و #زیان در دنیا و آخرت مىشود.
🔺در حدیثى از رسول اکرم (صلى الله علیه وآله) مىخوانیم: «انسان فرد باایمانى نخواهد بود مگر زمانى که با دقت اعمال خود را محاسبه کند؛ دقیقتر از آنچه شریک به حساب شریک خود مىرسد یا مولا به حساب بنده خویش».
💠 حسابگرى در مسائل معنوى و امور اخروى باید #شدیدتر و #دقیقتر باشد، زیرا غیر ما حسابگرانى هستند که حساب دقیق اعمال ما را دارند، در حالى که در امور مادى، هر کس خودش حسابگر خویش است و معمولا کسى بر او نظارتى ندارد.
🔺قرآن مجید مىگوید: «و به یقین نگاهبانانى بر شما گمارده شده؛ والا مقام و نویسنده (اعمال نیک و بد شما) که مىدانند شما چه مىکنید».
🔺در جاى دیگر مىفرماید: روز قیامت خطاب به گناهکاران مىشود و خداوند به آنها مىگوید: «این نامه اعمال شماست که ما نوشتهایم و به حق بر ضدّ شما سخن مىگوید; ما آنچه را انجام مىدادید مىنوشتیم».
🔸در روایات اسلامى تأکید شده است که همه روز به حساب خود برسید؛ شب هنگام به اعمالى که در روز انجام دادید نگاهى #حسابگرانه بیفکنید، اگر خطایى بوده #توبه کنید و اگر کار خوبى بوده #شکر_خدا به جا آورید و آن را #تکرار نمایید.
🔺امام کاظم (علیه السلام) در حدیثى مىفرماید: «کسى که همه روز به حساب خود نرسد از ما نیست؛ اگر کار خیرى انجام داده از خداوند توفیق فزونى بطلبد و خدا را بر آن شکر بگوید و اگر کار بدى انجام داده استغفار کند و توبه نماید و به سوى خدا باز گردد».
❇️سپس امام (علیه السلام) در سومین جمله از این گفتار حکیمانه به این مسأله اشاره مىکند که اگر کسى خواهان #امنیت و #آرامش است باید #خائف باشد؛ همیشه خوف سپرى است در برابر حوادث خطرناک و راز این که خداوند آن را در وجود انسان قرار داده، این است که اگر ترسى در کار نباشد خیلى زود انسان خود را به پرتگاهها مىافکند و در چنگال حوادث سخت گرفتار مىسازد و به مرگ زودرس مبتلا مىشود. البته اگر این خوف در حد #اعتدال باشد به یقین #سپرى در برابر بلاهاست و اگر به #افراط بینجامد انسان را از تلاش و کوشش باز مى دارد و به #محرومیت منجر مىشود و اگر به #تفریط گراید و از موجودات خطرناک نترسد گرفتار انواع #حوادث_مرگبار خواهد شد.
🔺شک نیست که خوف در کلام امام (علیه السلام) اشاره به خوف از خدا یعنى خوف از #عدالت و #مجازاتهاى_عادلانه اوست. کسانى که داراى چنین خوفى باشند از عذاب الهى در دنیا و آخرت در امانند و به عکس، آنها که تنها به رحمت او امیدوار گردند و اثرى از خوف در وجود آنها نباشد آلوده انواع گناهان شده و گرفتار مجازات خداوند در این سرا و آن سرا مىشوند.
🔺امام صادق (علیه السلام) از وصایاى لقمان حکیم جملهاى را نقل مىکند و مىفرماید: در وصایاى لقمان مسائل شگفتآورى بود. از همه شگفتآورتر این که به فرزندش چنین گفت: «آن گونه از خداوند عزوجل ترسان باش که اگر تمام اعمال نیک جن و انس را به جا آورى احتمال ده که تو را (به سبب بعضى از اعمالت) عذاب مىکند و آنچنان به خداوند امیدوار باش که اگر گناه انس و جن را انجام داده باشى ممکن است مشمول رحمت او واقع شوى».
💠 در روایت دیگرى از امام صادق (علیه السلام) مىخوانیم که راوى عرض مىکند: جمعى از دوستان شما هستند که خود را آلوده گناهان مىکنند و مىگویند: امید (به رحمت خدا و محبت اهل بیت) داریم، امام فرمود: «آنها #دروغ مىگویند از دوستان ما نیستند». سپس افزود: «آنها کسانى هستند که در چنگال آرزوها گرفتار شدهاند (زیرا) کسى که امید به چیزى داشته باشد براى آن عمل مىکند و کسى که از چیزى بترسد از آن مىگریزد».
✅آن گاه امام در سه جمله اخیر از کلام نورانى خود به این نکته اشاره مىکند که اگر انسان با چشم #عبرت به اطراف خود بنگرد به حقایق این عالم #آشنا مىشود، سپس به #تحلیل آن حقایق مىپردازد و اسباب و نتایج آن را #درک مى کند و کسى که به اسباب و نتایج آن حقایق آشنا مى گردد #عالم مىشود، یعنى راه را به سوى مقصد پیدا مىکند.
🍃در واقع پیوند ناگسستنى میان سه موضوع هست:
🔸چشم عبرت داشتن
🔸تحلیل حوادث کردن
🔸و عالم و آگاه شدن
@syed213
سیدابراهیم(شهیدصدرزاده)
🎇🎇🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇🎇🎇 💠 بخشش حافظ آبروهاست و حلم دهانبند سفیه است و زکات پیروزى، عفو است ودورى و فراموشى کیف
✅شرح و تفسیر حکمت ۲۱۱ نهجالبلاغه...👇🏻👇🏻👇🏻
#قسمت_سوم
9⃣ نهمین نکته همان چیزى است که در حکمت ۳۴ آمده، مىفرماید: «برترین بىنیازى ترک آرزوهاست»
🔺به یقین کسانى که آرزوهاى دور و دراز دارند و غالباً به تنهایى به آن نمىرسند #دست_حاجت به سوى این و آن دراز مىکنند و با این که ممکن است سرمایهدار بزرگى باشند همیشه #نیازمند و #محتاجند، چرا که دامنه آرزوها بسیار گسترده است، حال اگر انسان خط باطل بر این آرزوهاى دور و دراز بکشد ثروتمند و سرمایه دار معتبرى خواهد شد، زیرا به هیچ کس محتاج نخواهد بود.
🔸در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مىخوانیم: «از آرزوهاى دور و دراز بپرهیزید که شادابى و نشاط نعمتهایى را که به شما داده از بین مىبرد و به سبب آن مواهب الهى در نزد شما کوچک مىشود و حسرت فراوانى به سبب اوهام باطلهاى که داشتهاید به شما دست مىدهد».
0⃣1⃣آن گاه در دهمین نکته به سراغ غلبه هواپرستى بر بسیارى از انسانها رفته مىفرماید: «چه بسا عقلها که در چنگالِ هوا و هوسهاى حاکم بر آنها اسیرند»
🔺مىدانیم خداوند دو نیرو به انسان بخشیده است: یکى نیروى #عقل که خوب و بد را با آن تشخیص مىدهد و راه و چاه را مىشناسد و دیگرى #انگیزههاى_مختلف_نفسانى است که آن هم در حد #اعتدال براى بقاى انسان ضرورى است؛ خواه علائق جنسى باشد یا علاقه به مال و ثروت و مقام و قدرت. اما هنگامى که این انگیزهها طغیان کنند و به صورت هوا و هوس سرکش درآیند، عقل را در چنگال اسارت خود مىت که در حکمت ۳۴ آمده، مىفرماید: «برترین بى نیازى ترک آرزوهاست مسائل باز مىماند و گاه دست به کارهایى مىزند که یک عمر باید جریمه و کفاره آن را بپردازد.
🔸در حدیثى از امیرمؤمنان(علیه السلام) در غررالحکم مىخوانیم: «غلبه هواى نفس هم #دین انسان را فاسد مىکند و هم #عقل او را».
🔹نیز در حدیث دیگرى در همان کتاب از همان بزرگوار نقل شده است که فرمود: «بر تمام عقلهایى که در چنگال شهوت اسیرند حرام است که از علم و دانش بهرهمند شوند».
✅به یقین عقلها متفاوتاند؛ بعضى به اندازهاى #نیرومندند که هیچ انگیزهاى از هواى نفس نمىتواند بر آن چیره شود و گاه چنان #ضعیف است که با مختصر طغیان شهوت از کار مىافتد، همان گونه که هواى نفس نیز درجات و مراتب مختلفى دارد و بدترین چیز آن است که حاکمان یک جامعه عقلشان در اسارت هواى نفسشان قرار گیرد و جامعه را به سوى بدبختى پیش برند و دین و دنیاى مردم را ملعبه هواى نفس سازند.
1⃣1⃣سپس در یازدهمین نکته به مسئله مهم دیگرى اشاره کرده مىفرماید: «حفظ تجربه ها بخشى از موفقیت است»
🔺منظور از تجربه در اینجا مفهوم عام آن است و تجربههاى شخصى و تجارب دیگران را شامل مىشود. انسان قسمت مهمى از موفقیت خود را در کارها، از تجربههاى پیشین خود و تجارب دیگران استفاده مىکند و در واقع #انباشتهشدن_تجربهها بر یکدیگر سبب موفقیت در تمام زمینههاى علمى و سیاسى و اجتماعى و اخلاقى است و آن کس که خود را از تجربههاى دیگران بىنیاز بداند و به تجربههاى پیشین خود اعتنا نکند به یقین گرفتار #شکستهاى_پىدرپى خواهد شد.
🔺قرآن مجید بخش عظیمى از تاریخ اقوام پیشین را براى مسلمانان شرح داده است که فلسفه آن همان استفادهکردن از تجربه زندگى پیشینیان است. گاه مىفرماید: بروید آثار آنها را در نقاط مختلف زمین ببینید، و عبرت بگیرید.
🔸در حدیثى از امام امیرمؤمنان(علیه السلام) مىخوانیم: «عقل همان حفظ تجربههاست».
🔹و در جاى دیگر: «عقل غریزهاى (الهى) است که با علم و دانش و تجربه افزایش مىیابد»
استفاده کردن از تجارب پیشینیان مخصوصاً براى زمامداران و سیاستمداران از #اهم_امور است تا آنجا که امام صادق(علیه السلام) مىفرماید: «افراد کمتجربه که تنها به آراى خود تکیه مىکنند هرگز در ریاست موفق نخواهند شد».
✨ ادامه دارد...
@syed213