eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
428 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اصول تربیت اخلاقی 🔹ارتباط و ، ارتباطی دوسویه و طرفینی است. همان طور که «هدف»، تعیین کننده «شیوه» است، از طرف دیگر، «شیوه» نیز تعیین کننده «هدف» است. محوری ترین هدف بعثت انبياء را معرفی کرده است. وظیفه اصلی پیامبران، «تزکیه بشر» برای ترقی و تکامل معنوی و روحی، و رسیدن به هدف نهایی خلقت انسان، یعنی نزدیکی و به خدای متعال است. 🔹از این رو، اگر چه هدایت بشر بوده است، اما از آنجا که نمی توان بین و خط قرمزی کشید و برای هر کدام متولی خاصی معین کرد، می توان را نیز یکی از عوامل مؤثر در معرفی کرد. از سویی دیگر، آیاتی از نقش اصلی در تربیت را به خود نسبت می دهد؛ مثلا خداوند متعال می فرماید: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا» [۱] (هرکس خود را پاک و کرد، رستگار شد). 🔹خداوند در این آیه، «تزکیه» را به خود نسبت داده است. بر اساس این آیه، و انسان در سایه و تلاش خود او حاصل می شود. از جمع بندی این دسته از آیات، چند نکته به دست می آید؛ نخست آنکه «قرآن کریم» به نقش عوامل گوناگون مؤثر در فرایند و یکسان نبودن تأثیر این عوامل، توجه داشته است. دوم اینکه کسی که به امر مبادرت می ورزد، باید زمینه ای فراهم آورد که با اراده و اختیار خود، در جهت نیل به تلاش کنند. 🔹اگرچه اراده، فعل خود انسان است و کسی نمی تواند آن را در انسان ایجاد کند، می تواند مقدماتی را فراهم کند که به وسیله آن مقدمات، توجه را به خوبی ها و کمالات معطوف گرداند و انگیزه او را تقویت کند. مجموعه‌ای از عوامل مختلف در امر «تربیت اخلاقی» تأثیرگذارند. ، عوامل دخیل در را در یک چینش طولی قرار می دهد و نقش واقعی و نهایی را برای خداوند متعال قائل است. سوماً، در آیاتی که عمل را به پیامبر یا خود انسان نسبت می دهد، در واقع، فاعل مستقل خود خداوند است، و فاعلیت پیامبر و انسان، به اذن خداوند متعال و در طول فاعلیت اوست. 🔹چهارماً، این سلسله مراتب تربیتی که از خداوند تا انبیاء و اولیاء، و از اولیاء تا بندگان الهی وجود دارد، فقط در فرهنگ تعلیم و تربیت معنا پیدا می کند. (علیه السلام) در توصیه خود به کمیل بن زیاد می فرماید: «ای کمیل، به درستی که پیامبر خدا را، خداوند، خود، تربیت فرمود و آن بزرگوار مرا ادب آموخت و من نیز مؤمنان را تربیت می کنم و برای آنان آداب ارزشمند را به میراث می گذارم». 📕برنامه درسی و تربیت اخلاقی، حمیدرضا کاظمی، چ اول، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
⭕️پيامبر اکرم (صلی الله عليه و آله):  🔸«اِنَّ اللهَ يُحِبُّ الحَيَّى الحَليمَ العَفيفَ المُتَعَفِّفَ». 🔹«خداوند انسان با حياىِ بردبارِ با عفّتى را كه پاكدامنى مى ورزد، دوست دارد».  📕كافى، ج۲، ص ۱۱۲، ح۸ @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا عمر «دروغ» كوتاه است؟ 🔹اين مطلب به تجربه ثابت شده است كه عمر اعتبار كوتاه است، و ديرى نمى ‏پايد، مگر آنكه خودش به آن اعتراف مى‏ كند، و اگر هم اعتراف نكند اظهاراتى مى ‏كند كه از گفتارش پرده بر می‌دارد. حال بايد ديد چرا چنين است؟! دليلش اين است كه بطور كلى در اين ، نظامى حاكم است كه به واسطه آن، در اجزاء و پازل عالم نسبت ‏ها و برقرار می‌شود، و در نتيجه قطعات به يكديگر متصل و مربوط می‌شوند و اين ، نسبت ‏هايى غير متغيرند.  🔹پس هر كه فرض كنيم، وقتى در خارج واقع می‌شود، و متناسب با خود ايجاد می‌كند كه به هيچ وجه از يكديگر نمی‌شوند، و در بين تمامى لوازم و ملزومات است كه بعضى را به بعضى ديگر می‌سازد، بطورى كه اگر به يكى از آنها خللى وارد آيد همه مختل می‌شود، و اگر همان قطعه مختل، سالم گردد همه سلسله سالم می‌شود، و اين است كلى و .  🔹مثلا اگر جسمى از مكانى به مكانى ديگر انتقال يابد، از لوازم اين انتقال آن است كه ديگر در آن زمان، آن جسم در مكان اول نباشد، بلكه از آن و از لوازم آن و هر چه كه متصل به آن است دور و غايب باشد، و نيز مكان اول از آن خالى و مكان دوم مشغول به آن باشد، و نيز اينكه فاصله ‏اى را كه ميان دو مكان است بپيمايد و همچنين لوازم ديگر كه اگر يكى از آنها اختلال يابد - مثلا در همان زمان، جسم فضای مكان اول را هم اشغال كرده باشد - تمامى لوازمى كه شمرديم مختل شده، ديگر صدق نخواهند داشت.  🔹و انسان و هر سبب ديگرى كه فرض شود نمی‌تواند از حقايق هستى را به نوعى كند و يا با تردستى بپوشاند، و در عين حال تمام لوازم و ملزومات مربوط به آن را هم پنهان نگه دارد، يا آن حقيقت را بطور كلى از محل واقعی‌اش (كه محفوف به آن لوازم و ملزومات است) خارج كند يا از مجراى هستى‏ اش نمايد، و به فرضى هم كه بتواند يكى از لوازم را هم مستور سازد، لوازم ديگرش سر درمى‏ آورد و باز اگر آن را هم در پرده كند، لازم سومى ظاهر مى ‏شود، و همينطور اين تسلسل واقعى ادامه مى يابد تا پنهان شده  گردد.  🔹بر همين اساس مى‏ گويند حكومت و دولت از آن حق است، هر چند باطل، جولان و عرض اندامى هم بكند؛ و نيز می گويند ارزش از آن صدق است، هر چند احيانا باطلى مورد رغبت قرار بگيرد؛ و نيز از همين جهت است كه خداى تعالى فرموده: «إِنَّ اللهَ لَا يَهْدِی مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّارٌ» [۱] (قطعاً خدا آن کس را که و بسیار ناسپاس است، هدایت نمی کند). و نيز فرموده: «إِنَّ اللهَ لَا يَهْدِی مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ» [۲] (خداوند کسی را که اسرافکار و است هدایت نمی‌کند). 🔹و نيز فرموده: «إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللهِ الْكَذِبَ لَا يُفْلِحُونَ» [۳] (کسانی که بر خدا می بندند، یقیناً رستگار نمی شوند). و فرموده: «بَلْ كَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ فَهُمْ فِی أَمْرٍ مَرِيجٍ» [۴] (آنها را هنگامی که به سراغشان آمد کردند؛ از این رو پیوسته در کار پراکنده خود متحیّرند!). و اين بدان جهت است كه چون را شمردند، ناگزير پايه خود را بر اساس نهاده و در زندگيشان بر باطل تكيه زدند، و در نتيجه خود را در نظامى مختل قرار دادند كه اجزايش با يكديگر داشته و هر جزئى جزء ديگر و هر طرفى طرف ديگر را و مى ‏كند. پی نوشت‌ها؛ [۱] قرآن کریم، سوره زمر، آیه ۳ [۲] همان، سوره غافر، ۲۸ [۳] همان، سوره یونس، ۶۹ [۴] همان، سوره ق، آیه ۵ 📕ترجمه تفسير الميزان، ج ۱۱، ص ۱۳۹ منبع: وبسایت انوار طاها @tabyinchannel
تبیین
⭕️«کلام نور» 🔸«أَ فَتَطْمَعُونَ أَنْ يُؤْمِنُوا لَكُمْ وَ قَدْ كَانَ فَرِيقٌ مِنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلَامَ اللهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ». 🔹«آیا [شما مردم مؤمن] امید دارید که [آن سخت دلان] به [دین] شما بیاورند؟! در حالی که گروهی از آنان را همواره می شنیدند، سپس بعد از آنکه [معنا و مفهومش را] درک می کردند، [به سبب دنیاطلبی و امور مادی] به دلخواه خود می دادند، در صورتی که می دانستند [به کلام خدا و به مردم جویای حق خیانت می کنند]». 🔸«وَ إِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَ إِذَا خَلَا بَعْضُهُمْ إِلَىٰ بَعْضٍ قَالُوا أَتُحَدِّثُونَهُمْ بِمَا فَتَحَ اللهُ عَلَيْكُمْ لِيُحَاجُّوكُمْ بِهِ عِنْدَ رَبِّكُمْ ۚ أَفَلَا تَعْقِلُونَ». 🔹«و هنگامی که با مؤمنان دیدار کنند، می گویند: ما آوردیم. و چون با هم می کنند [از روی اعتراض و ایراد] به یکدیگر می گویند: چرا را که خدا [در تورات درباره پیامبر اسلام] برای شما بیان کرده به مؤمنان می گویید تا [روز قیامت با این حقایق] در پیشگاه پروردگارتان بر ضد شما استدلال کنند؟ آیا تعقّل نمی کنید [که نباید زمینه استدلال بر ضد خود را در اختیار مؤمنان گذارید؟!]». 🔸«أَوَلَا يَعْلَمُونَ أَنَّ اللهَ يَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَ مَا يُعْلِنُونَ». 🔹«آیا [آن سخت دلان] نمی دانند که آنچه را می دارند و آنچه را می کنند، می داند؟!». 🔸«وَ مِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لَا يَعْلَمُونَ الْكِتَابَ إِلَّا أَمَانِيَّ وَ إِنْ هُمْ إِلَّا يَظُنُّونَ». 🔹«و گروهی از ، که جاهل و بی سوادند [غیر از تورات فعلی] که جز بافته های دروغین [عالمان خائن آنان نیست] نمی دانند، و حال آن که [در امر دین به سبب عدم تحقیق و دنبال نکردن علم و دانش] فقط در مسیر گمان و خیال واهی قدم برمی دارند». 🔸«فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هَٰذَا مِنْ عِنْدِ اللهِ لِيَشْتَرُوا بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا ۖ فَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَ وَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا يَكْسِبُونَ». 🔹«پس وای بر کسانی که با دست هایشان نوشته ای را می نویسند، سپس می گویند: این [نوشته] از سوی خداست؛ تا با این [کار زشت و خائنانه] بهایی ناچیز به دست آورند؛ پس وای بر آنان از آنچه دست هایشان نوشت، و وای بر آنان از آنچه به دست می آورند». 🔸«وَ قَالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَيَّامًا مَعْدُودَةً ۚ قُلْ أَتَّخَذْتُمْ عِنْدَ اللهِ عَهْدًا فَلَنْ يُخْلِفَ اللهُ عَهْدَهُ ۖ أَمْ تَقُولُونَ عَلَى اللهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ». 🔹«و گفتند: آتش [دوزخ] جز چند روزی به ما نمی رسد. بگو: آیا [بر این عقیده خود] از نزد خدا پیمانی گرفته اید؟ که هرگز خدا از آن پیمان تخلّف نخواهد کرد، یا جاهلانه چیزی را به خدا نسبت می دهید؟». 🔸«بَلَىٰ مَنْ كَسَبَ سَيِّئَةً وَ أَحَاطَتْ بِهِ خَطِيئَتُهُ فَأُولَٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ». 🔹«[نه چنین است که می گویید] بلکه کسانی که مرتکب شدند و آثار گناه، سراسر وجودشان را فرا گرفت، آنان و در آن جاودانه اند». 🔸«وَالَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ». 🔹«و آنها که آورده، و انجام داده‌اند، آنان اهل ؛ و همیشه در آن خواهند ماند». 📕قرآن کریم، سوره مبارکه بقره، آیات شريفه ۷۵ تا ۸۲ @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا همه «نام هاى خداوند» با ضمير مذكر برگشت خورده است؟ 💠در پاسخ بيان چند نكته بايسته است: 🔹اين كه براى «ضمير مذكّر» به كار رفته است، مانند «قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ» به اين ‏جهت است كه از نظر ادبى، ضمير «هُوَ» براى «جنس مذكّر»، و براى «موجودى كه نه مذكّر و نه مؤنّث» است به كار می‏رود؛ اما ضمير «هِى» تنها بر جنس مؤنّث و يا مؤنّث مجازى و لفظى به كار مى ‏رود؛ مانند آيات شريفه: «فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأْوى» [۱] (همانا بهشت همان جايگاه است). «وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها» [۲] (سوگند به نفس و آنچه آن را درست كرد). بنابراين ضمير «هُوَ» در دو مورد به كار مى ‏رود: 1⃣در مقابل «هى»، و براى موجود «مذكّر»؛ چه حقيقى و چه مجازى. 2⃣به معناى جامع ميان «مذكّر و مؤنّث»، و يا در «موجودى كه جنسيت خاص مذكّر يا مؤنّث در آن لحاظ نشده» است؛ مانند «اله»، و يا اينكه هر دو جنس مذكّر و مؤنّث در آن لحاظ شده و مد نظر است. پس هنگام اطلاق‏ «هُوَ» بر ، به هيچ وجه پرسش از مذكّر و مؤنّث بودن مرجع ضمير معنايى نخواهد داشت؛ زيرا او جسم ندارد؛ نه مذكّر است و نه مونث و نه چيز ديگرى شبيه به اين موارد؛ «لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْ‏ءٌ»؛ با اين حال به زبان مردم نازل شده است و مى‏ بايست كه قواعد ادبيات عرب در آن رعايت گردد. پى نوشت‌ها؛ [1] سوره نازعات، آيه ۴۱ [۲] سوره الشمس، آيه ۷ 📕محمدتقى مصباح يزدى، پرسش‏ها و پاسخ‏ها، ج ۵، ص ۳۰ منبع: وبسایت انوار طاها @tabyinchannel
⭕️جنگ بر سر قدرت‌ طلبی و ریاست 🔹افراد چه بیماری دارند که راحت نمی‌ نشینند، و پیوسته بر سر و و با هم می‌ جنگند؟! ما همین‌ قدر می‌ فهمیم که باقی و پابرجا نمی‌ ماند و از بین می‌ رود.   📕در محضر بهجت، ج۱، ص۳۱۳ منبع: وبسایت‌ مرکز تنظیم‌ ونشر آثار ‌آیت‌ الله‌ العظمی‌ بهجت @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) متوقف بر وقوع «صیحه آسمانی» است و قبل از آن، ظهور نخواهند کرد؟ 🔹یکی از نشانه‌های ظهور (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، شنیده شدن است. این ندا که در روایات تعبیر به و هم شده، در شب جمعه، مصادف با شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان رخ خواهد داد. [۱] همه مردم روی زمین آن ‌را با گوش خود خواهند شنید. صاحب این صدا، (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را با اسمش و اسم پدرش نام می‌برد و مردم را به پیروی از او فرا می‌خواند و را به انسان‌ها می‌دهد. [۲] 🔹این نشانه، «یکی از پنج علامت حتمی ظهور» است که در روایات به قطعی بودن وقوعش اشاره شده است. عمر بن حنظله از امام صادق (عليه السلام) نقل می‌کند: «قبل از قیام ، پنج علامت حتمی وجود دارد که عبارت‌اند از: خروج یمانی، خروج سفیانی، صیحه آسمانی، کشته شدن نفس زکیه و فرو رفتن در سرزمین بَیداء». [۳] 🔹تفاوت بین علامات «حتمی» و «غیر حتمی» به این است که: اعلام وقوع ، به عنوان نشانه‌ای برای ، بدون در نظر گرفتن ایجاد شدن مانعی یا حاصل نشدن شرطی صورت می‌گیرد؛ یعنی ممکن است که مانعی پیش بیاید یا یکی از شروط لازم برای وقوع آن علامت، حاصل نشود و در نتیجه آن علامت تحقق پیدا نکند. اما در مقابل، برخی از ، بدین معنا است که برای وقوع آن مانعی پیش نخواهد آمد و شرایط وقوعش نیز به طور کامل حاصل خواهند شد؛ لذا در تحقق آن نشانه، تردیدی وجود نخواهد داشت. [۴] 🔹با این همه، باید حق [۵] را برای که هر کاری تحت مشیّت و خواست او صورت می‌گیرد، محفوظ دانست؛ یعنی ممکن است که حتی در علائم‌ حتمی حاصل شود و بدون وقوع آن، تحقق یابد. [۶] 🔹این موضوع را امام جواد (عليه السلام) مورد اشاره قرار داده و حصول در نشانه‌های حتمی را ممکن دانسته است؛ ابو هاشم داود بن قاسم جعفری گوید: ما در محضر امام جواد (عليه السلام) بودیم و سخن از به میان آمد و آنچه در روایات آمده که کار او از است؛ من از آن‌ حضرت پرسیدم: آیا خدا را در امور حتمى پدید می‌آید؟ امام (عليه السلام) فرمود: «آرى»، به آن‌ حضرت گفتم: پس با این ترتیب ما می‌ترسیم که در مورد نیز خدا را حاصل شود، امام (عليه السلام) فرمود: «همانا از وعده‌ها است، و خداوند خلاف وعده خود رفتار نمی‌کند». [۷] 🔹پس، شایسته است که ، در همه احوال منتظر بوده و آن ‌را بسیار نزدیک بدانند؛ چون اصل ظهور (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قطعی است. پی نوشت‌ها؛ [۱] کمال الدین و تمام النعمة، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، ج ۲، ص ۶۵۰، دار الکتب الاسلامیة، چ۲ [۲] کورانی، علی، عصر الظهور، ص ۲۴۸، المکتبة الاعلام الاسلامی، قم، چ ۱. [۳] کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۵۰. [۴] دراسة فی علامة الظهور، ص ۴۷و۴۸، المرکز الاسلامیه للدراسات، چ۴. [۵] [بطور خلاصه] «بَداء»، آشکار شدن امری از ناحیه خداست، برخلاف آنچه مورد انتظار بندگان بوده. «بداء» را از اعتقادات اختصاصی مذهب شیعه می‌دانند. از نظر عالمان امامیه، «بداء» در امور تکوینی به‌ منزله نسخ در امور تشریعی است. «بداء» جایگاه ویژه‌ای در اعتقادات شیعه دارد؛ به صورتی که در روایات شیعی باور به آن از با ارزش‌ترین باورهای شیعی دانسته شده است. منبع: ویکی شیعه [۶] دراسة فی علامة الظهور، همان. [۷] ابن ابی زینب نعمانی، الغیبة، محقق و مصحح: عفاری، علی اکبر، ص ۳۰۳، نشر صدوق، چ۱ منبع: اسلام کوئست @tabyinchannel
⭕️«کلام نور» 🔸«وَ إِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِی إِسْرَائِيلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللهَ وَ بِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَ ذِی الْقُرْبَىٰ وَالْيَتَامَىٰ وَالْمَسَاكِينِ وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَ أَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَ آتُوا الزَّكَاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْكُمْ وَ أَنْتُمْ مُعْرِضُونَ». 🔹«و [یاد کنید] زمانی که از گرفتیم که جز را نپرستید، و به پدر و مادر و خویشان و یتیمان و مستمندان کنید، و با مردم با سخن گویید، و را بر پا دارید، و بپردازید، سپس همه شما جز اندکی [از پیمان خدا] روی گردانیدید؛ و شما [به طور عادت] رویگردان هستید». 📕قرآن کریم، سوره بقره، آیه ۸۳ @tabyinchannel