eitaa logo
تبیین
2.6هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
441 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا عمر «دروغ» كوتاه است؟ 🔹اين مطلب به تجربه ثابت شده است كه عمر اعتبار كوتاه است، و ديرى نمى ‏پايد، مگر آنكه خودش به آن اعتراف مى‏ كند، و اگر هم اعتراف نكند اظهاراتى مى ‏كند كه از گفتارش پرده بر می‌دارد. حال بايد ديد چرا چنين است؟! دليلش اين است كه بطور كلى در اين عالَم، نظامى حاكم است كه به واسطه آن، در اجزاء و پازل عالم نسبت ‏ها و ارتباطاتی برقرار می‌شود، و در نتيجه قطعات به يكديگر متصل و مربوط می‌شوند و اين روابط، نسبت ‏هايى غير متغيرند.  🔹پس هر كه فرض كنيم، وقتى در خارج واقع می‌شود، و متناسب با خود ايجاد می‌كند كه به هيچ وجه از يكديگر نمی‌شوند، و در بين تمامى لوازم و ملزومات است كه بعضى را به بعضى ديگر می‌سازد، بطورى كه اگر به يكى از آنها خللى وارد آيد همه مختل می‌شود، و اگر همان قطعه مختل، سالم گردد همه سلسله سالم می‌شود، و اين است كلى و .  🔹مثلا اگر جسمى از مكانى به مكانى ديگر انتقال يابد، از لوازم اين انتقال آن است كه ديگر در آن زمان، آن جسم در مكان اول نباشد، بلكه از آن و از لوازم آن و هر چه كه متصل به آن است دور و غايب باشد، و نيز مكان اول از آن خالى و مكان دوم مشغول به آن باشد، و نيز اينكه فاصله ‏اى را كه ميان دو مكان است بپيمايد و همچنين لوازم ديگر كه اگر يكى از آنها اختلال يابد - مثلا در همان زمان، جسم فضای مكان اول را هم اشغال كرده باشد - تمامى لوازمى كه شمرديم مختل شده، ديگر صدق نخواهند داشت.  🔹و انسان و هر سبب ديگرى كه فرض شود نمی‌تواند از حقايق هستى را به نوعى كند و يا با تردستى بپوشاند، و در عين حال تمام و مربوط به آن را هم پنهان نگه دارد، يا آن حقيقت را بطور كلى از محل واقعی‌اش (كه محفوف به آن لوازم و ملزومات است) خارج كند يا از مجراى هستى‏ اش تحريف نمايد، و به فرضى هم كه بتواند يكى از لوازم را هم مستور سازد، لوازم ديگرش سر درمى‏ آورد و باز اگر آن را هم در پرده كند، لازم سومى ظاهر مى ‏شود، و همينطور اين تسلسل واقعى ادامه مى يابد تا شده  گردد.  🔹بر همين اساس مى‏ گويند حكومت و دولت از آن حق است، هر چند باطل، جولان و عرض اندامى هم بكند؛ و نيز می گويند ارزش از آن صدق است، هر چند احيانا باطلى مورد رغبت قرار بگيرد؛ و نيز از همين جهت است كه خداى تعالى فرموده: «إِنَّ اللهَ لَا يَهْدِی مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّارٌ». [۱] (قطعاً خدا آن کس را که و بسیار ناسپاس است، هدایت نمی کند). و نيز فرموده: «إِنَّ اللهَ لَا يَهْدِی مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ» [۲] (خداوند کسی را که اسرافکار و است هدایت نمی‌کند). 🔹و نيز فرموده: «إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللهِ الْكَذِبَ لَا يُفْلِحُونَ». [۳] (کسانی که بر خدا می بندند، یقیناً رستگار نمی شوند). و فرموده: «بَلْ كَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ فَهُمْ فِی أَمْرٍ مَرِيجٍ». [۴] (آنها را هنگامی که به سراغشان آمد کردند؛ از این رو پیوسته در کار پراکنده خود متحیّرند!). و اين بدان جهت است كه چون را شمردند، ناگزير پايه خود را بر اساس نهاده و در زندگيشان بر باطل تكيه زدند، و در نتيجه خود را در نظامى مختل قرار دادند كه اجزايش با يكديگر داشته و هر جزئى جزء ديگر و هر طرفى طرف ديگر را و مى ‏كند. پی نوشت‌ها؛ [۱] قرآن کریم، سوره زمر، آیه ۳ [۲] همان، سوره غافر، ۲۸ [۳] همان، سوره یونس، ۶۹ [۴] همان، سوره ق، آیه ۵ 📕ترجمه تفسير الميزان، ج ۱۱، ص ۱۳۹ منبع: وبسایت انوار طاها @tabyinchannel
⭕️«کلام نور» 🔸«وَ إِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا بِمَا أَنْزَلَ اللهُ قَالُوا نُؤْمِنُ بِمَا أُنْزِلَ عَلَيْنَا وَ يَكْفُرُونَ بِمَا وَرَاءَهُ وَ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقًا لِمَا مَعَهُمْ ۗ قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنْبِيَاءَ اللهِ مِنْ قَبْلُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ». 🔹«هنگامی که به آنان گویند: به آنچه که خدا [بر پیامبر اسلام] نازل کرده ایمان آورید، گویند: به توراتی که بر خود ما یهودیان نازل شده ایمان می آوریم و به غیر آن در حالی که است و توراتی است که با آنان است، می ورزند. بگو: اگر شما [از روی درستی و راستی به تورات] مؤمن بودید، پس چرا پیش از این را می کشتید؟» 🔸«وَ لَقَدْ جَاءَكُمْ مُوسَىٰ بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَنْتُمْ ظَالِمُونَ». 🔹«و قطعاً برای شما معجزات و آورد، سپس شما پس از [رفتن] او [به کوه طور] گوساله را معبود خود گرفتید، در حالی که [به خود و دلایل آشکار و روشن حق] ستمکار بودید». 📕قرآن کریم، سوره بقره، آیات ۹۱ و ۹۲ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آشکار کردن زینت 🔹حکایت جالبی است؛ وقتی با مواجه می‌شوند همگی سخت در پی استفاده و بهره وری از آن هستند، و آنهایی که از قدرت ظاهری بیشتری برخوردارند، خود را مالک این نعمت ها می دانند؛ اما وقتی پای به میان می آید، پای همین انسان های مدعی، لنگ است و اینگونه می پندارند که (نعوذ بالله) تاریخ مصرف این اوامر و نواهی گذشته است، و آن را مخصوص عده ای افراد مرتجع می دانند؛ ولی واقع این است که «...أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ الْحَقَّ فَهُم مُّعْرِضُونَ». [۱] «...بيشترشان را نمى ‏شناسند و در نتيجه از آن رويگردانند). 🔹یکی از دستورات خداوند که بندگان به سادگی از کنار آن می گذرند این آیه شریفه است: «...لَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى...». [۲] (...مانند روزگار زينت هاى خود را آشكار نكنيد...). «تَبَرُّج»، از برج است. ما به چه برج می‌گوييم؟ ساختمان‌هايى كه خودش را نشان می‌دهد. ، يعنى خانم از خانه که بيرون می‌ آيی خودت را برج نكن، چون وقتی برج كردی، دل چه كسى راضی می‌شود؟ «...فَيَطْمَعَ الَّذی فی قَلْبِهِ مَرَضٌ...». [۳] (...آن كسى كه در قلبش است...). 🔹يعنى بيماردل، روحش بيمار است، يك آدم عياش و است؛ او دنبالت راه می‌افتد. خودت را برج كردی، خودت را حراج كردی، عقب تو راه می‌افتند. اين كمال است؟ اگر ما درب يك ظرف حاوی شيرينی را برداريم، مگس‌ها روی اين شيرينی می‌نشینند؛ اين برای اين شيرينی ارزش است؟ يا اينکه شيرينی را آلوده می‌كنند؟. بعد قرآن کریم می‌فرماید: «تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّة» خيلی قشنگ است. اين مهم است. 🔹يعنى خانم فكر نكن اين تمدن است؛ اين است. يعنى اگر كسى خودش را كند، اين مرتجع است، اين اُمُّل است. برگشته به . زمان جاهليت در مقابل «زمان عالميت» است. يعنى علم در مقابلش زمان جاهليت است. قبل از اسلام را زمان جاهليت می‌گويند. بعد از اسلام ديگر زمان جاهليت نيست؛ بنابراین اگر خانمی نيمه برهنه خودش را عرضه كرد، اين متمدن نيست، اين به برگشته است»‌. [۴] 🔹این بیان است. کتابی که به جای آنکه پیش روی خود قرار دهیم تا ما باشد، آن را پشت سر انداخته و راه خود را می رویم، و به تعبیر قرآن کریم: «...فَنَبَذُوهُ وَرَاء ظُهُورِهِمْ...». [۵] (...پس آن را پشت ‏سر خود انداختند...). پی نوشت‌ها؛ [۱] قرآن کریم، سوره انبیاء، آيه ۲۴ [۲] همان، سوره احزاب، آیه ۳۳ [۳] همان، سوره احزاب، آیه ۳۲ [۴] برنامه ی درس هایی از قرآن کریم ۹۰/۲/۲۹ [۵] قرآن کریم، سوره آل عمران، آیه ۱۸۷ منبع: وبسایت رهروان ولایت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا در تشیع عبادات بدون پذیرش «ولایت» قبول نیست؟ 🔹چنانچه معنای به طور صحیح و دقیق مورد توجه قرار گیرد، پاسخ سوال نیز روشن می شود، واژه و از ماده «ولى» گرفته شده است و اهل لغت معانى گوناگون را براى آن برشمرده اند؛ مالک، عبد، معتِق (آزاد کننده) معتَق (آزاد شده)، صاحب (همراه)، قریب (مانند پسر عمو)، جار (همسایه)، حلیف (هم پیمان)، ابن (پسر)، عمّ (عمو)، ربّ، ناصر، منعِم، نزیل (کسی که در جایى سکنى گزیند) شریک، ابن الاخت (پسر خواهر)، محبّ، تابع، صهر (داماد)، اولى بالتصرف (کسى که از جهاتى بر تصرف در امور شخصى دیگرى، از خود او شایسته تر است). [۱] 🔹در اصطلاح، مراد از تسلط و اشراف بر دخل و تصرف در امور سایر انسانها، در ابعاد مختلف است، بدون این که حق اختیار و انتخاب و گزینش یا مالکیت از سایرین سلب شود. (عليه السلام) شاهد و محیط بر همه انسانها اعم از شیعه و غیر شیعه، مسلمان و غیر مسلمان است. از و همه آگاه و توان هر گونه تصرفى را در امور آنها دارد. 🔹به علاوه (علیه السلام) می‌تواند در «امور تکوینیه» نیز دخل و تصرف نموده، و مثلاً خشتى را بدل به طلا نماید، یا عکس بر پرده را جان بخشد و یا امراض لاعلاج و گره هاى سخت را بگشاید و متوسلین خود را از بن بستها برهاند، لکن از این توان، بیهوده و بدون حکمت و خلاف سیره عادى بهره نمی گیرد. از نظر شیعه شناخت و گردن نهادن به اوامر و نواهى و قضاوت‌ها و احکام او بر همگان است، و هر کس از این امر سر باز زند، در واقع توحید و نبوت را نپذیرفته است، 🔹و به عبارت دیگر: لازمه پذیرش وجود خدا و توحید و عدالت او، پذیرش نبوت، و پذیرش این دو مستلزم پذیرش می‌باشد. این مطلب از آیات ۳ سوره مائده که ابلاغ و معرفى را معادل ابلاغ رسالت و توحید قرار می‌دهد، و ۵۹ سوره نساء که اطاعت از را در طول اطاعت از خدا و رسول قرار می‌دهد، و نیز که را قرین می‌نماید،  [۲] به وضوح مستفاد است، و به واسطه حدیث شریف نبوى «هر کس که بمیرد و را نشناسد به مرده است» [۳] تأکید می‌شود؛ 🔹و همانطور که در سوال اشاره شده هیچ عمل و عبادتى، بدون پذیرش «ولایت ولى الله الاعظم» مقبول درگاه احدیت واقع نمی‌ شود، که این مسئله از بسیارى روایات مستفاد است. [۴] به عنوان نمونه (عليه السلام) در حدیث معروف سلسلة الذهب از اجدادشان از جانب خداوند متعال فرمود: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ عَذَابِی قَالَ فَلَمَّا مَرَّتِ الرَّاحِلَةُ نَادَانَا بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا». [۵] (لا اله الا الله پناهگاه محکم من است، پس هر که در آن داخل شود از عذاب من مصون خواهد ماند، و پس از اندکى تأکید نمود: با عمل به شرایط آن و من یکى از آن شرایط هستم. (پذیرش ولایت)). 🔹در حدیثی دیگر (عليه السلام) می فرماید: « بر پنج پایه استوار است: نماز، روزه، زکات، حج و  ، و هیچ یک از آن ارکان به پاى رکن رکین نمی رسد». [۶] از مطالب مطرح شده استفاده می شود که پذیرش را خداوند بر انسان ها واجب نموده، و امر را همچون امر خویش قرار داده و اطاعت از ولی را اطاعت از خود بر شمرده است؛ لذا نپذیرفتن (علیهم السلام) به قبول نکردن «ولایت خداوند» برمی‌گردد. روشن است که این امر سبب می‌شود اعمال انسان مورد امضای خداوند قرار نگیرد. 🔹پذیرش سبب می‌شود که انسان هیچگاه از مسیر هدایت نشود، و در غیر این صورت انسان ها در خطر خروج از راه حق‌اند، و اساسا این (علیهم السلام) هستند که راه را مشخص می‌سازند و مسیر رسیدن به دنیا و آخرت را روشن می‌کنند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در این باره می فرماید: «هر کس دوست می‌دارد که [چون] من زندگانی کند و [چون] من از دنیا برود، و به بهشتی که پرودگارم مرا بدان وعده فرموده، وارد شود، باید ولایت و او، امامان هدایت و چراغ های تاریکی را پس از من پذیرد. آنان هرگز شما را از درگاه هدایت به درگاه گمراهی نمی‌کشانند». [۷] پی نوشت‌ها؛ [۱] فیروزآبادى، القاموس المحیط؛ سعیدى مهر، محمد، کلام اسلامى، ج ۲، ص ۱۶۸ [۲] بحار الأنوار، ج ۲۳، ص ۱۰۸، مؤسسة الوفاء بیروت، ۱۴۰۴ق [۳] بحار الانوار، ج ۲۳، ص ۱۰۸ [۴] برگرفته از سوال ۱۵۳ وبسایت [۵] بحارالأنوار، ج ۳، ص ۷ [۶] همان، ج ۶۵، ص ۳۲۹-۳۳۳ [۷] همان، ج ۲۳، ص ۱۴۳ منبع: اسلام کوئست @tabyinchannel
⭕️«کلام نور» 🔸«وَدَّ كَثِيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِكُمْ كُفَّارًا حَسَدًا مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ ۖ فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا حَتَّىٰ يَأْتِيَ اللهُ بِأَمْرِهِ ۗ إِنَّ اللهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ». 🔹«بسیاری از اهل کتاب، از روی حسد - که در وجود آنها ریشه دوانده - آرزو می‌کردند شما را بعد از و ، به حال باز گردانند؛ با اینکه برای آنها کاملا روشن شده است. شما آنها را عفو کنید و گذشت نمایید؛ تا خداوند فرمان خودش (فرمان جهاد) را بفرستد؛ خداوند بر هر چیزی تواناست». 📕قرآن کریم، سوره بقره، آیه ۱۰۹ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا می توان مسئله «معاد» را با دلیل عقلی اثبات نمود؟ (بخش دوم) 🔸گذشته از دلائل نقلى فراوانى كه براى اثبات در قرآن مجيد آمده است و شامل صدها آيه در اين زمينه مى شود «دلائل عقلى روشنى» نيز بر اين امر وجود دارد كه به طور فشرده در اينجا قسمتى از آنها يادآورى مى شود: 2⃣«برهان عدالت» 🔹دقت در نظام هستى و قوانين آفرينش نشان مى دهد كه همه چيز آن حساب شده است. در سازمان تنِ ما، آنچنان نظام عادلانه‌اى حكمفرما است كه هر گاه كمترين تغيير و ناموزونى رخ مى دهد سبب بيمارى يا مرگ مى شود. حركات قلب ما، گردش خون ما، پرده هاى چشم ما و جزء جزء سلول هاى تن ما مشمول همان است كه در كل عالم حكومت مى كند: «وَ بِالْعَدْلِ قَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَ الْاَرْضُ». [۱] (آسمانها و زمين به وسيله بر پا است) آيا انسان مى تواند يك وصله ناجور در اين عالم پهناور باشد؟! 🔹درست است كه خداوند به انسان، آزادىِ اراده و اختيار داده تا او را بيازمايد و در سايه آن مسير تكامل را طى كند، ولى اگر انسان از آزادى سوء استفاده كرد، چه مى شود؟ اگر ظالمان و ستمگران، گمراهان و گمراه كنندگان با سوء استفاده از اين موهبت الهى به راه خود ادامه دادند چه اقتضا مى كند؟ درست است كه گروهى از بدكاران در اين دنيا مجازات مى شوند و به كيفر اعمال خود ـ يا لااقل قسمتى از آن ـ مى رسند، اما مسلماً چنان نيست كه همه مجرمان، همه كيفر خود را ببينند و همه پاكان و نيكان به پاداش اعمال خود در اين جهان برسند؛ آيا ممكن است اين دو گروه در كفه پروردگار يكسان باشند؟ 🔹به گفته قرآن مجيد: «َفَنَجْعَلُ المُسْلِمِينَ كَالمُجْرِمِينَ مَا لَكمْ كَيْف تَحْكُمُونَ». [۲] (آيا كسانى را كه در برابر قانون خدا به و تسليم‌اند همچون مجرمان قرار دهيم، شما را چه شده؟ چگونه حكم مى كنيد؟) و در جاى ديگر مى فرمايد: «أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِينَ كَالْفُجَّارِ». [۳] (آيا ممكن است پرهيزكاران را همچون فاجران قرار دهيم؟). به هر حال در تفاوت داشتن انسانها در اطاعت فرمان حق جاى ترديد نيست، همان گونه كه عدم كفايت دادگاه «مكافات اين جهان» و «محكمه وجدان» و «عكس العمل هاى گناهان» براى برقرارى نيز به تنهایی كافى به نظر نمى رسد، 🔹بنابراين بايد قبول كرد كه براى اجراى لازم است محكمه و دادگاه عدل عامى باشد كه سر سوزن كار نيك و بد در آنجا حساب شود، وگرنه اصل تأمين نخواهد شد. بنابراين بايد پذيرفت كه قبول مساوى است با قبول وجود و . قرآن کریم مى فرمايد: «وَ نَضَعُ الْمَوَازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيَامَةِ». [۴] (ما ترازوهاى را در روز قيامت بر پا مى كنيم)؛ و نيز مى فرمايد: «وَ قُضِىَ بَيْنَهُم بِالْقِسْطِ وَ هُمْ لَا يُظلَمُونَ‏». [۵] (در روز قيامت در ميان آنها به حكم مى شود و ظلم و ستمى بر آنها نخواهد شد). ... پی نوشت‌ها: [۱] تفسير الصافى، فيض كاشانى، ملا محسن، تحقيق: اعلمى، حسين، انتشارات الصدر، تهران، ۱۴۱۵ق، چ ۲، ج ‏۵، ص ۱۰۷. [۲] سوره قلم، آيات ۳۵ و ۳۶. [۳] سوره ص، آيه ۲۸. [۴] سوره انبياء، آيه ۴۷. [۵] سوره يونس، آيه ۵۴. 📕يكصد و هشتاد پرسش و پاسخ‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: حسينى، سيد حسين، دار الكتب الاسلامية، تهران، ‏۱۳۸۶ش، ‏چ ۴، ‏ص ۳۱۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️عاملی که قوم حضرت شعیب (عليه السلام) را گرفتار عذاب کرد 🔸«قوم شعیب» به دلیل بی‌اعتنایی به برخی مسائل شرعی دچار شدیدترین عذاب الهی شدند. 🔹دقت‌ در کسب‌ و دوری‌ از اموال‌ از تأکیدات مهم دین مبین به تمام انسان‌هاست. در دیدگاه دین اسلام به سعادت دنیوی و اخروی دست می‌یابد که دارای باشد، چرا که این مسأله ارتباط مستقیمی با تأمین نیاز‌های جسم انسان و پاکی و ناپاکی روح، اندیشه و ایمان و باور‌های قلبی او دارد. برای درک دقیق‌تر تأثیر رزق‌ بر سرنوشت‌ افراد همین بس که (علیه السلام) در روز عاشورا مهم‌ترین عامل عداوت را، روی آوردن به معرفی کردند و خطاب به آن‌ها فرمود: «فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُکُمْ مِنَ الْحَرَامِ...» (شکم‌ های شما از پر شده است که حاضر نیستید صدای مرا بشنوید). 🔹جالب است که لشکریان ، از مسلمانان بودند که تقید به عبادات شرعی داشتند و تنها به واسطه روی‌ آوردن‌ به‌ از مسیر حق خارج شدند؛ از این رو پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در روایتی فرمود: «الْعِبَادَةُ مَعَ أَکْلِ الْحَرَامِ کَالْبِنَاءِ علَى الْمَاء». [۱] (کسی که می‌خورد و عبادت هم می‌کند، مانند کسی است که روی آب، ساختمان بنا می کند). بنابراین اگر مسیر از طریق باشد، جامعه به رستگاری می‌رسد، در غیر این صورت آثار و تبعات آن گریبانگیر مردم خواهد بود. براساس آیاتی از ، جوامعی به دلیل عدم تقید به نوع درآمدشان، مورد قرار گرفتند که از جمله آن‌ها (عليه السلام) بود:  🔹«...فَأَخَذَهُمْ عَذَابُ يَوْمِ الظُّلَّةِ ۚ إِنَّهُ كَانَ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ». [۲] (...در نتیجه عذاب روز سایبان (یعنی روزی که ابری تیره و صاعقه زا سایه می اندازد) آنان را فرا گرفت، همانا آن روزی بزرگ بود). در آیات مربوط به (علیه‌ السلام) و قومش می‌ خوانیم که آن حضرت بعد از دعوت به توحید، قوم خود را به و در و تجارت دعوت کرد، و در نهایت کسانی که قبول نکردند به گرفتار شدند. این خود نشان می‌دهد که یک جامعه را نمی‌توان ساده شمرد، و نیز نشان می‌دهد که فقط مأمور به مسائل اخلاقی و عبادی نبوده‌اند، بلکه اصلاح وضع نابسامان اجتماعی و اقتصادی نیز بخش مهمی از دعوت آنها را تشکیل می‌داده است.  پی نوشت‌ها: [۱] عدة الداعی، ص۳۰۲ [۲] سوره شعراء، آیه ۱۸۹ منبع: تسنیم @tabyinchannel
⭕️امام علی(عليه السلام): 🔸«مَنْ كانَ غَرَضُهُ الْباطِلَ لَمْ يُدْرِكِ الْحَقَّ وَ لَوْ كانَ اَشْهَرَ مِنَ الشَّمْسِ». 🔹«كـسـى كـه داشته باشد، را درنمى يابد، اگر چه حق از خورشيد مشهورتر و روشن تر باشد!». 📕شرح غررالحكم، ج ۵، ص ۴۲۳ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا «امام حسین» (علیه السلام) قیام کرد؟ اگر قیام کرده بود چرا فرزندانش را با خود برد؟! و اگر قصد قیام داشت، چرا به اندازه کافی آذوقه به همراه نبرد؟! (بخش سوم) 🔸برای دستیابی به فهم صحیحی از انگیزه حرکت مصلحانه (علیه السلام) باید چهار مؤلفه اساسی را در تحلیل درست این واقعه تاریخی مدنظر قرار داد: 2⃣بیانات امام حسین (علیه السلام) در نقاط مختلف حرکت اصلاح‌گرانه خود 🔹یکی از بهترین اسناد قابل بررسی هنگام تحلیل «انگیزه‌ های‌ قیام» (عليه السلام) مطالعه سخنان و نامه های ایشان است. آن حضرت از زمان حرکت از مدینه و بعد از آن در مکه و در مسیر کربلا و حتی در روز واقعه، بیانات و مکتوباتی را متوجه برخی بستگان، اصحاب، عموم مردم و حتی دشمنانشان کرده اند که مطالعه دقیق آنها می تواند فهم اهداف حرکت اصلاح‌گرانه آن حضرت را مقدور سازد. (مجموع این بیانات را محقق ارجمند مرحوم آیت الله محمد صادق نجمی در کتاب ارزشمند «سخنان حسین بن علی علیه السلام از مدینه تا کربلا» گرد آورده است). 🔹در اینجا برای رعایت اختصار، برخی از برجسته ترین بیانات آن حضرت را با هم مرور می کنیم: (علیه السلام) در پاسخ فرماندار مدینه که به حکم ، می خواست به اجبار از حضرت بیعت بگیرد، فرمود: «ای امیر! ما خاندان نبوت و معدن رسالت و محل آمد و شد فرشتگان و جایگاه رحمت هستیم. خداوند امور را با ما می گشاید و با ما می بندد. مردی فاسق، باده گسار، آدم کش و اهل فسق و فجور آشکار است. همانند من با کسی همانند او بیعت نمی کند». [۱] 🔹علاوه بر آن، (علیه السلام) در بخشی از وصیتنامه خود برای برادرشان محمد حنفیه می نویسد: « ... و من از سرِ مستى و طغیان و فسادانگیزى و ستمکارى قیام نکردم، تنها براى اصلاح در امّت جدّم به پا خواستم؛ مى خواهم و کنم، و به روش جدّم و پدرم على بن ابیطالب (عليه السلام) رفتار نمایم. هر کس سخن حقّ مرا پذیرفت پس خداوند به پذیرش [و پاداش] آن سزاوارتر است، و هر کس دعوت مرا نپذیرفت، صبر مى کنم تا خداوند میان من و این مردم به حق داورى کند که او بهترین داوران است». [۲] 🔹همچنین ایشان هنگام سفر به فرمودند: «بار خدایا! تو می دانی كه آنچه از ما اظهار شده برای رقابت در قدرت و دستيابی به كالای دنيا نيست، بلكه هدف ما اين است كه را به جای خود برگردانيم و بلادت را اصلاح نماييم تا ستمديدگان از بندگانت امنيت يابند و به واجبات و سنّت‌ها و دستورهای دينت عمل شود». [۳] 🔹همچنین از دیگر بیانات به جا مانده از ایشان در این سفر پر مخاطره این است که فرمود: «هان ای مردم! پيامبر خدا (صلی الله علیه و آله) فرموده است كسی كه زمامداری ستمگر را ببيند كه حرام خدا را حلال می سازد و عهدش را می شكند و با سنّت پيامبر مخالفت می ورزد و در ميان بندگان خدا بر اساس گناه و تجاوز عمل می كند، ولی در مقابل او با عمل يا گفتار اظهار مخالفت ننمايد بر خداوند است كه او را با همان ظالم در جهنّم اندازد». [۴] 🔹همچنین از ایشان نقل شده که هنگام مواجهه با لشکر حر ضمن سخنانی آنها را اینگونه مورد عتاب قرار داد که: «الا تَرَوْنَ الَى الْحَقِّ لا يُعْمَلُ بِهِ، وَ الَى الْباطِلِ لا يُتَناهى‏ عَنْهُ، لِيَرْغَبَ الْمُؤْمِنُ فِي لِقاءِ رَبِّهِ حَقّاً حَقّاً». [۵] (آيا نمى بينيد به عمل نمى شود و از جلوگيرى نمى گردد، در چنين شرايطى بر مؤمن لازم است راغب ديدار پروردگارش [شهادت] باشد). 🔹همه این بیانات نشانگر روح انقلابی و مبارز آن حضرت در مقابل پدید آمده در اسلام و تصمیم ایشان در اقدام عملی علیه دستگاه ظالم حاکم بود. یعنی و ایشان صرفا امری زبانی نبود، بلکه به این فریضه الهی را به منتهاى اوج خود رساند و بالاترين مرحله عملى آن را انجام داد و با شجاعتى وصف‏ ناپذير به همگان اعلام كرد: «أَيُّهَا النَّاسُ! فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ يَصِبرُ عَلى‏ حَدِّ السَّيْفِ، وَ طَعْنِ الْأَسِنَّةِ، فَلْيَقُمْ مَعَنا وَ إِلَّا فَلْيَنْصَرِفْ عَنا» [۶] (اى مردم! هر كس از شما در برابر تيزى شمشير و زخم نيزه ها شكيبا است با ما بماند، و الّا از ما جدا شود). ... پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۳۲۵. [۲] همان، ج ۴۴، ص ۳۲۹-۳۳۰. [۳] همان، ج ۹۷، ص ۸۰-۸۱. [۴] همان، ج ۴۴، ص ۳۸۲. [۵] همان، ج ۴۴، ص ۳۸۱. [۶] ينابيع المودة، قندوزى حنفی، سلیمان بن ابراهیم، دارالاسوه، قم، چ اول، ص ۴۰۶ برگرفته از: مقاله «ارزیابی حرکت امام حسین(ع)»، ابو علم، توفیق، ترجمه: امینی، عبدالله، نشریه علمی تخصصی حکومت اسلامی، ش ۲۵، ص ۲۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️انسان باید هر روز موضع خود را مشخص کند 🔹انسان هر راهی را بدون تقید و پایبندی به و برود، روزبه‌روز تنزّل می‌ کند و تاریخ، از جمله قضایای و پیامدهای آن مانند ، هر روز تکرار می‌ شود؛ زیرا هر روز حقی غصب و یا احقاق می‌ شود، 🔹و همیشه و مثل (علیه السلام) و وجود دارد، و کار مردم هم یا جنگ در کنار یزید یا در رکاب امام حسین (علیه السلام) است. بنابراین، انسان باید هر روز موضع خود را مشخص کند که آیا اهل حق است و یا باطل و پیرو آن. 📕رحمت واسعه، ص۱۶۱ منبع: وبسایت‌ مرکز تنظیم‌ ونشر آثار ‌آیت‌الله‌ العظمی‌ بهجت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️مفهوم «انصاف در سخن» چیست؟ 🔹 در بحث، نقطه مقابل مراء و است، يعنى انسان به آن گونه بنگرد كه به سخنان خويش مى نگرد، و از آن همان گونه دفاع كند كه از سخن خويش دفاع مى كند، و به تعبير ديگر طالب باشد و آن را نزد هر كس و هر کجا یافت، پذيرا شود، هر چند گوينده حق يك فرد عادى و او عالمى بزرگ و پر آوازه باشد؛ حتى اگر كودكى يا كافر و ظالمى بگويد آن را بپذيرد. 🔹البته كه در روايات اسلامى از آن ستايش فراوان شده به معنى «يكسان نگريستن به منافع خويش و ديگران» است، ولى يكى از شاخه هاى آن «انصاف در سخن» مى باشد. (عليه السلام) در حديث معروفى مى فرمایند: «سَيِّدُ الاْعْمالِ ثَلاثَةٌ: اِنْصافُ النّاسِ مِنْ نَفْسِكَ حَتّى لا تَرْضى بِشَىء اِلاّ رَضِيتَ لَهُمْ مِثْلَهُ وَ مُواساتُكَ الاْخَ فِى الْمالِ وَ ذِكُرُ اللهِ عَلى كُلِ حال». [۱] (برترين اعمال سه چيز است: رعايت در حق مردم، نسبت به خويشتن تا آنجا كه چيزى را براى خود نخواهى، مگر اينكه همانندش را براى آنها بخواهى، و مواسات با برادر دينى در مال و ذكر خدا در هر حال). 🔹جالب اينكه در بعضى از روايات مشاهده می کنیم (عليه السلام) هنگامى كه چهار خانه بهشتى را در برابر چهار عمل تضمين مى كند، «ترك مراء» را سومين عمل، و «انصاف در برابر مردم» را چهارمين عمل مى شمرد كه ممكن است اشاره اى به «انصاف در سخن» بوده باشد. پی نوشت: [۱] الكافی، دارالكتب الإسلامية، چ۴، ج۲، ص۱۴۴ 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسة الامام على بن ابيطالب(ع)، قم‏، ۱۳۷۷ش،‏ چ ۱، ج ۳، ص ۲۹۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️انسان باید هر روز موضع خود را مشخص کند 🔹انسان هر راهی را بدون تقید و پایبندی به و برود، روزبه‌روز تنزّل می‌ کند و تاریخ، از جمله قضایای و پیامدهای آن مانند ، هر روز تکرار می‌ شود؛ زیرا هر روز حقی غصب و یا احقاق می‌ شود، 🔹و همیشه و مثل حسین (علیه السلام) و یزید وجود دارد، و کار مردم هم یا جنگ در کنار یا در رکاب (علیه السلام) است. بنابراین، انسان باید هر روز موضع خود را مشخص کند که آیا اهل «حق» است و یا «باطل» و پیرو آن. 📕رحمت واسعه، ص۱۶۱ منبع: وبسایت‌ مرکز تنظیم‌ ونشر آثار ‌آیت‌الله‌ العظمی‌ بهجت @tabyinchannel