eitaa logo
تبیین
2.6هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
441 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در «عصر ظهور» كدامين مذهب از ميان مذاهب اسلامی بر جهان حاكم است؟ 🔹شكى نيست كه آخرين دين بشر از جانب خداوند متعال است. لذا خداوند متعال (صلى الله عليه و آله) را به عنوان [۱] توصيف كرده، آن حضرت نيز تصريح به اين نموده كه بعد از خود پيامبرى ديگر نخواهد بود. لكن سؤال اين است كه از بين مذاهب موجود كدامين از مذاهب اسلامى به اجرا در خواهد آمد؟ 🔹در پاسخ بايد گفت: مطابق آيات و روايات فراوان، دين حاكم در عصر ظهور، است. [۲] همچنين با توجه به آياتى نظير «آيه اكمال» پى مى بريم كه مذهب رايج در عصر ظهور همان است. خداوند متعال مى فرمايد: «اَلْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي‏ وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ ديناً». [۳] (امروز را برای شما کامل، و نعمتم را بر شما تمام کردم، و را برایتان به عنوان پسندیدم). 🔹مگر در آن روز چه اتفاقی افتاده است كه خداوند به سبب آن خود را بر مردم كامل كرده و را بر آنان تمام نموده است و را همراه با آن پذيرفته است؟ كليد فهم اين سؤال ها بررسى شأن نزول آيه و روشن شدن مصداق كلمه «اليوم» در آيه شريفه است. با مراجعه به روايات و بيانات مفسرين در ذيل آيه فوق پى مى بريم كه شأن نزول آيه، قضيه اى است كه در - روز هجدهم ذیحجه - اتفاق افتاده است. 🔹در آن روز (صلى الله عليه و آله) دست (عليه السلام) را بلند كرده و او را به عنوان و و بعد از خود معرفى كرده است. پس دين مرضى خداوند در كه بر همه اديان غالب خواهد شد، همان دينى است كه در يعنى پيروى از (عليه السلام) و يازده امام معصوم (عليهم السلام) از فرزندان او متبلور شده است. 🔹لذا خداوند متعال در سوره نور مى فرمايد: «...وَ لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دينَهُمُ الَّذِی ارْتَضى‏ لَهُمْ...» [۴]؛ (...و را كه براى آنها پسنديده است پياده خواهد نمود...). اين دينِ پسنديده همان دينى است كه در «روز غدير خم» با خط ولايت مستدام است. پی نوشت‌ها؛ [۱] قرآن‌کریم، سوره احزاب، آیه ۴۰ [۲] همان، سوره توبه، آيه ۳۳ [۳] همان، سوره مائده، آيه ۳ [۴] همان، سوره نور، آيه ۵۵ 📕موعود شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۹۰ش، چ هفتم، ص ۶۱۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️طبق روایات و تفاسیر اهل سنت آيه «اِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالحاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدّاً» درباره چه کسی نازل شده است؟ 🔹در «آيه ۹۶ سوره مريم» آمده است: «اِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالحاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدّاً» (به يقين كسانى كه آورده و انجام داده اند به زودى خداوند رحمان محبتى براى آنان [در دلها] قرار میدهد». اين آيه به خوبى دلالت دارد كه و سرچشمه در ميان توده هاى مردم است. آرى ايمان و عمل صالح جاذبه عجيبى دارد كه دلها را همچون آهن ربا به سوى خود جذب میكند، حتّى افراد ناپاك و آلوده نيز از پاكان و صالحان لذّت مى‌برند. 🔹در تفسير اين آيه شريفه روايات زيادى در منابع معروف اهل سنّت به وسيله راويان متعدد از شخص (ص) نقل شده كه اين آيه درباره (ع) است. البته بارها گفته ايم كه نزول آيه در شأن كسى به معنى آن است كه مصداق اتمّ و اكمل آن آيه، او است و منافاتى با گستردگى مفهوم آيه ندارد. در اينجا به سراغ منابع اسلامى ميرويم و گوشه هايى از اين روايات را مورد بررسى قرار میدهیم: 🔹در «شواهد التنزيل» روايات متعددى از براء بن عازب و ابورافع و جابربن عبدالله انصارى و ابن عباس و ابوسعيد خدرى و محمدبن حنفيه با طرق مختلف نقل ميكند كه اين آيه درباره (ع) است كه خداوند او را در دل هر فرد با ايمانى جاى داده است. در حديثى از ابوسعيد خدرى آمده است كه (ص) به (ع) فرمود: «اى ابوالحسن! بگو خداوندا! براى من نزد خودت عهد و پيمانى (اين تعبير اشاره به آيه ۸۷ همين سوره است كه در مسأله شفاعت میگويد: «آنها مالك شفاعت نيستند مگر كسى كه نزد خداوند عهد و پيمانى دارد») قرار ده و محبت مرا در دل هاى مؤمنان بيفكن». 🔹در اين هنگام آيه «اِنَّ الَّذيْنَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمانُ وُدّاً» نازل شد، سپس افزود: «به همين جهت فرد با ايمانى را ملاقات نمى كنيم مگر اينكه در دل او محبت (ع) است». [۲] در حديث ديگرى از جابربن عبدالله همين معنى با تفاوت بسيار كمى ديده مى شود. [۳] و نیز همين مضمون از براء بن عازب از (ص) نقل شده است. [۴] و همين معنى از محمدبن حنفيه (به چند طريق) نقل شده با اين تفاوت كه در اين روايات محبت ذرّيه و (عليهم السلام) نيز در كنار محبّت او قرار گرفته است. [۵] 🔹در اين كتاب بطور كلى حدود ۲۰ روايت كه همگى اين معنا را تعقيب ميكند به طرق گوناگون آمده است. سيوطى در «الدّرالمنثور» نيز با طرق مختلف خود اين حديث را از براء بن عازب و از ابن عباس نقل كرده است. [۶] زمخشرى در «تفسير كشّاف» اين روايت را در ذيل آيه شريفه نقل كرده است كه (ص) به (ع) فرمود: از خداوند بخواه كه در نزد خودش و پيمانى براى تو [جهت شفاعت] قرار دهد و براى تو در سينه مؤمنان مودّت و بيفكند و در اينجا بود كه آيه فوق نازل شد». [۷] عين همين مضمون را قرطبى مفسّر معروف در تفسيرش و همچنين زمخشری در كشّاف - بدون اینکه ايرادى بگیرد - آورده است. [۸] 🔹از شخصيتهاى معروفى كه اين حديث را در ذيل آيه نقل كرده اند عبارتند از: سبط ابن جوزى در «تذكره» [۹] و محب الدين طبرى در «ذخائر العقبى» [۱۰] و ابن صباغ مالكى در «الفصول المهمّه» [۱۱] و هيثمى در «الصواعق» [۱۲] و ابن صبان در «اصعاف الراغبين» [۱۳] كه نام آنها در كتب مبسوط در مورد و آمده است. تنها كسى كه در ميان مفسران معروف موضع منفى در مقابل اين حديث گرفته است، آلوسى در روح المعانى است كه مطابق معمول حديث را نقل ميكند سپس سعى ميكند آنرا كمرنگ يا بى رنگ سازد. او بعد از آنكه حديث بالا را از براء بن عازب نقل ميكند و با حديث محمد بن حنفيه تأييد مى نمايد، ميگويد: معيار در تفسير آيه، عموم لفظ است نه خصوص سبب نزول. [۱۴] 🔹بارها گفته ايم و بار ديگر هم میگویيم: هيچكس نمیگوید شأن نزول، مفهوم گسترده آيات را محدود میسازد، بلكه «شأن نزول»، مصداق اتم و اكمل آيه است. به تعبير ديگر: آنچه در اين روايات درباره (ع) آمده و اينكه او را خداوند در دلهاى جميع قرار داده درباره هيچيك از امت رسول الله(ص) ديده نمیشود و اين بسيار والاست براى امیرالمومنین (ع) كه احدى با او در اين برابرى ندارد. آيا چنين كسى كه خداوند قلوب تمام مؤمنان را آكنده از مودّت و محبّت او ساخته از همه شايسته تر براى منصب الهى و پيامبر(ص) نيست؟ • مآخذ در منبع موجود است. 📕پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، دارالکتب الاسلامیه، چ۶، ج۹، ص۳۶۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️امام حسين عليه السلام در روز عاشورا 🔸«أنَا ابنُ عَلِيِّ الخَيرِ مِن آلِ هاشِمٍ كَفانی بِهذا مَفخَرًا حينَ أفخَرُ، و جَدّی رَسولُ اللهِ أكرَمُ خَلقِهِ و نَحنُ سِراجُ اللهِ فِی الأَرضِ يَزهَرُ، و فاطِمُ اُمّی مِن سُلالَةِ أحمَدَ، و عَمِّيَ يُدعى ذَا الجَناحَينِ جَعفَرُ، و فينا كِتابُ اللهِ اُنزِلَ صادِقًا، و فينَا الهُدى والوَحيُ بِالخَيرِ يُذكَرُ، و نَحنُ أمانُ اللهِ لِلخَلقِ كُلِّهِمُ، نُسِرُّ بِهذا فِی الأَنامِ و نَجهَرُ، و نَحنُ وُلاةُ الحَوضِ نَسقی وَلِيَّنا، بِكَأسِ رَسولِ اللهِ ما لَيسَ يُنكَرُ، و شيعَتُنا فِی النّاسِ أكرَمُ شيعَةٍ و مُبغِضُنا يَومَ القِيامَةِ يَخسَرُ». 🔹من پسر هستم كه برگزيده خاندان هاشم است، هنگام به خود باليدن، مرا همين افتخار كافى است؛ نياى من است كه بهترين خلق خداست، و ما كه در زمين مى درخشد؛ و ، مادر من است كه از سلاله احمد است، و عموى من جعفر كه دارنده دو بال ناميده می شود؛ در ميان ما به حقّ نازل شد، و در ميان ماست و از ما به نيكى ياد می كند؛ 🔹ما براى همه خلايق، و اين را در ميان مردم، پنهان و پيدا می گوييم؛ ماييم عهده داران كه دوستان خود را سيراب می كنيم، با جامى از رسول خدا و اين چيزى است كه هرگز انكار نمی شود؛ و طرفداران ما در ميان مردم بهترين طرفداران هستند، و ما در روز رستاخيز زيان می كند. 📚المناقب لابن شهرآشوب، ۸۰/۴ ؛ الاحتجاج، ۱۶۸/۱۰۳/۲ ؛ ينابيع المودّة، ۷۵/۳ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️قیام امام حسین (علیه السلام) چه تأثیری بر بیداری و آگاهی جامعه اسلامی داشت؟ 🔹 در عموماً، و در عصر حاکمیّت و خصوصاً، نبودند. آنها نمیدانستند که «بنى امیّه» جانشینان برحق رسول الله (ص) نیستند و دلسوز و حامى اسلام نمیباشند، و آنها به خاطر تقصیر و کوتاهى شان بود و لذا بودند. آیا آنها نمى دانستند بازماندگان دوران و کینه دیرینه اى از دارند و هنوز خاطره تلخ کشته شدن عزیزانشان را در جنگ هاى بدر و احد و احزاب فراموش نکرده اند و درصدد انتقام آن خونها هستند، 🔹و از آنجا که پیامبر (ص) پیش بینى این روزها را مینمود، خلافت را بر حرام کرد. این مطلب در روایات متعدّد، از جمله گفتگوى (ع) و مروان بن حکم منعکس شده است. شبى که امام حسین (ع) به دارالاماره مدینه خوانده شد و خبر مرگ به آن حضرت ابلاغ گشت و از وى تقاضاى بیعت براى یزید شد و حضرت موافقت نکرد، فرداى آن شب ، امام(ع) را در کوچه ملاقات کرد. خطاب به حضرت عرض کرد: یا اباعبدالله! من خیرخواه تو هستم و پیشنهادى برایت دارم که اگر بپذیرى به خیر و صلاح شماست! 🔹 فرمود: پیشنهادت چیست؟ عرض کرد: همانگونه که دیشب در مجلس ولیدبن‌عتبه گفتم، شما با یزید بیعت کنید که این کار به نفع دین و دنیاى شماست! (ع) فرمود: «ما از آنِ خداییم و به سوى او باز میگردیم. هر زمان مسلمانان به فرمانروایى همچون گرفتار شوند باید فاتحه اسلام را خواند. بى شک از جدّم رسول خدا (ص) شنیدم که ميفرمود: «خلافت بر خاندان ابوسفیان است و اگر روزى را بر بالاى منبر من دیدید او را بکشید» و مردم مدینه او را بر فراز منبر آن حضرت دیدند و نکشتند و در نتیجه خداوند آنها را مبتلا به کرد». [۱]  🔹مروان با شنیدن این بیان کوبنده و مستدلِ (ع) خاموش گشت و رفت. ابن ابى الحدید مینویسد: دوستى داشت که هر روز به ملاقاتش میرفت و از رازداران معاویه و اصحاب سرّ او بود. او میگوید: «پس از شهادت (ع) و حسن مجتبى(ع) که بر سرتاسر جهان اسلام مسلّط شده بود، به او گفتم: معاویه! تو به آنچه که خواستى رسیدى و اکنون حاکم بر تمام بلاد اسلام هستى، به بنى هاشم کمتر ظلم و ستم کن و دستور بده که دیگر بر فراز منابر على(ع) را سبّ و لعن نکنند. معاویه گفت: اشتباه مى کنى! باید چنان کنم که مسلمانان بر فراز مأذنه ها نام پیامبر(ص) را بر زبان نیاورند. آرى! زمانى آرام ميگيرم که نام (ص) را از بالاى مأذنه ها به زیر بکشم «دفناً دفناً». [۲]  🔹عناد و مخصوصاً با اسلام، عناد و کینه اى ریشه اى و اساسى و غیرقابل جمع بود، ولى متأسّفانه در آن زمان گروه عظیمى ازمسلمانان آنها را نمیشناختند. که معروف به ، آدم کشى، و و فجور بود به مدینه حمله کرد و شمار زیادى از مردان و زنان آن شهرمقدّس را از دم تیغ گذراند، و سه روز آن شهر را بر سربازان خود مباح کرد، تا هر کارى بخواهند انجام دهند! به قتل و غارت پرداخته و کارهاى دیگرى که قلم از ذکر آن شرم دارد! [۳]  🔹هنگامى که عبدالله بن زبیر به خانه خدا پناهنده شد، نه به ابن زبیر رحم کرد و نه احترام را نگهداشت و نه حال ساکنان مکّه را مراعات نمود، لذا دستور داد منجنیق ها را در اطراف مکّه نصب و را سنگباران کنند! [۴] در حالى که طبق احکام اسلامى هرکس به خانه خدا پناه ببرد در امان است؛ حتّى مجرمین. هرچند میتوان آب و غذا را بر مجرمین بست تا بر اثر فشار گرسنگى وتشنگى مجبور شوند از حرم امن الهى خارج گردند، و سپس در صورت اثبات جرم آنها را دستگیر ومجازات کنند. [۵] 🔹(ع) براى بیدارى و قیام کرد، امّا آنقدر خواب آنها عمیق و و ناآگاهیشان ریشه دار بود که جز خون قلب امام و یاران وفادارش این آفت مهم را از مزرعه اسلام دور نساخت. مردم پس از شهادت (ع) و همراهانش، و اسارت خاندان عصمت و طهارت و بر سر نیزه رفتن سرهاى مقدّس شهداى کربلا، از بیدار شدند و قیام ها یکى پس از دیگرى شکل گرفت و بنى امیّه پس از واقعه کربلا روى خوش ندیدند، تا اینکه این خون هاى پاک منتهى به و ریشه کن شدن این درخت ناپاک شد. پی نوشت‌ها؛ [۱]لهوف ص۲۰؛ [۲]شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید ج۵ ص۱۳۰؛ [۳] شرح این جنایت بى سابقه غمبار را در کتاب عاشورا، ص۲۳۱ به بعد مطالعه فرمایید. [۴]همان؛ [۵] جواهرالکلام ج۲۰ ص۴۸-۴۶؛ و ج۴۱ ص۳۴۴و۳۴۵ 📕اهداف قيام حسينى‏، ناصر مكارم شيرازى، مدرسه امام على بن ابیطالب، ص۷۵ منبع: وبسایت آیت الله مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️امام علی (علیه السلام)، نفْس پیغمبر (صلی الله علیه و آله) است 🔹سؤال کردند از (امام چهارم اهل‌ سنت) [که] کیست؟ یک کسی را گفت ـ نمی‌دانم چه کسی را ـ گفتند: چرا علیه‌السلام را نگفتی؟ تو که به «علی» اخلاص داشتی! [ابن‌حنبل] گفت: شما از «صحابه» سؤال کردی! [اما] از صحابه نیست؛ «نفْس پیغمبر است»؛ «جان پیغمبر» است؛ «روح پیغمبر» است! او از صحابه است [تا] حکمی که برای صحابه است، برای [حضرت] می‌کنید؟! از بیانات آیت الله العظمی بهجت در درس خارج اصول ۸۸/۰۱/۳۱ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️جایگاه حجاب در سیره اهل بیت چگونه بود؟ (بخش سوم) 🔸مطالعه سیره (علیهم السلام) نشان می دهد که «حضرات معصومین» در مقام توصیه مردم به حفظ ، به وظیفه روشنگرانه خود در بیان آموزه های دینی می پرداختند، و علاوه بر آن در مقام «رعایت پوشش شرعی»، با به این حکم شرعی، در صدد ارائه الگویی کامل از پوشش مطلوب زنان بودند. 💠رعایت حجاب در سیره شخصی خود معصومین (۱) 🔹اما در کنار این بیانات، سیره عملی و حیات شخصی خود (علیهم السلام) بهترین گواه اهمیت موضوع ، و نزد آن حضرات است. مطالعه زندگی حضرت صدیقه طاهره، (سلام الله علیها) نشان می دهد آن حضرت، چه در گفتار و دعوت کلامی به مسأله «عفاف» و «حجاب» و چه در رعایت این «واجب شرعی»، چه جایگاه رفیعی برای این آموزه اسلامی قائل بودند. آن حضرت در توصیه ای تربیتی به می فرمایند: «خَيْرٌ لِلِنّساءِ أنْ لا يَرَيْنَ الرِّجالَ وَ لا يَراهُنَّ الرِّجالُ». [۱] (بهترين چيز برای آن است كه مردى را نبيند، و نيز مورد مشاهده مردان قرار نگيرد). 🔹علاوه بر این کلام نورانی، اتفاقاتی در زندگی آن حضرت رخ داده که بهترین گواه التزام ایشان به و است. برخی از آن اتفاقات بدین شرح است: روزی رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) از اصحاب پرسید که چه وقتی (در چه شرایطی) نزدیکترین حالت را به خداوند سبحان دارد؛ وقتی (سلام الله علیها) این مساله را شنید فرمود: «أَدْنَی مَا تَکونُ مِنْ رَبِّهَا أَنْ تَلْزَمَ قَعْرَ بَیتِهَا». [۲] (نزدیکترین حالت برای نزدیکی به پروردگارش آن است که در خانه بماند). چنین تعبیر سختگیرانه‌ای از سوی (سلام الله علیها) نشانگر تأکید ایشان بر لزوم عدم پدید آمدن «اختلاط» بین زنان و مردان است. 🔹در نقلی دیگر که (علیه السلام) درباره (سلام الله علیها) با استناد به پدران معصوم خود ذکر می کند، این چنین می خوانیم: «قالَ عَلی: إستَأذَنَ أعمى عَلى فاطِمَة فَحَجَبَتهُ، فَقال رَسُول الله: لِمَ حَجَبته وَ هُو لا يَراكِ؟ فَقالَت: إِن لَم يَكُن يَراني فَإِنّي أَراهُ، وَهُوَ يَشِمّ الريح، فَقالَ رَسولُ الله: أَشهَد أَنّكِ بِضعَة مِنّی». [۳] 🔹[ترجمه فرمایش حضرت:] ([حضرت] فرمود که مردی نابینا اجازه خواست که نزد [حضرت] حاضر شود؛ [حضرت] فاطمه خود را با پوشاند؛ رسول خدا در مواجهه با این صحنه به فرمود: چرا در حضور او بر خود پوشاندی؟ او که تو را نمی بیند؟ در پاسخ فرمود که حتی اگر او مرا نمی بیند، من او را می بینم و علاوه بر آن او [آن مرد نابینا] بوها را استشمام کند؛ بعد از آن بود که فرمود: من شهادت می دهم که تو پاره تن منی). چنین التزامی به پوشیده بودن حتی از رهگذری نابینا، بر آن حضرت از مردان نامحرم دلالت می کند. 🔹قاضی نعمان نیز از (علیه السلام) نقل می کند که فرمود: «قَالَ لَنَا رَسُولُ اللهِ أَيُّ شَيْ‏ءٍ خَيْرٌ لِلْمَرْأَةِ فَلَمْ يُجِبْهُ أَحَدٌ مِنَّا فَذَكَرْتُ ذَلِكَ لِفَاطِمَةَ فَقَالَتْ مَا مِنْ شَيْ‏ءٍ خَيْرٌ لِلْمَرْأَةِ مِنْ أَنْ لَا تَرَى رَجُلًا وَ لَا يَرَاهَا فَذَكَرْتُ ذَلِكَ لِرَسُولِ اللهِ فَقَالَ صَدَقَتْ إِنَّهَا بَضْعَةٌ مِنِّی». [۴] ( به ما گفت بهترین چیز برای چیست؟ کسی از ما جواب ایشان را نداد؛ این ماجرا را برای نقل کردم؛ او گفت هیچ چیز برای یک بهتر از این نیست که مردی را نبیند و او نیز مردی را نبیند. وقتی سخن را برای رسول الله نقل کردم فرمود که فاطمه راست گفت؛ به راستی که او پاره تن پدرش است). ... پی نوشت‌ها؛ [۱] وسائل الشيعه، مؤسسه آل البيت، قم، ج ‏۲۰، ص ۲۳۲. [۲] النوادر؛ راوندی کاشانی، انتشارات بنیاد فرهنگی کوشان پور، تهران، چ ۱، ص ۶۱. [۳] همان. [۴] دعائم الإسلام‏، ابن حیون، موسسه آل البیت، قم، چ ۲، ج ۲، ص ۲۱۵. منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️فضائل زینبیه (سلام الله علیها) 💠«صبر زینبی» 🔹«شهید مطهری» در این رابطه می‌نویسد: «در آن کسی که بیش از همه درس تحمل و را آموخت و بیش از همه این پرتو حسینی بر روح مقدس او تابید، خواهر بزرگوارش (سلام الله علیها) بود». [۱] و در ناسخ التواریخ آمده است: «محققاً از آغاز خلقت تاکنون هیچ زنی از زن های انبیاء و اولیاء با این حلم و بردباری پدید نیامده است». [۲] 💠«عبادت آن حضرت» 🔹 (سلام الله علیها) در تمام مدت اسارت و نماز شبش تعطیل نشد». [۳] در کتاب ریاحین الشریعه آمده است: «شب زنده داری زینب (سلام الله علیها) در تمام عمرش ترک نشد، حتی شب یازدهم محرم». [۴] 💠«سخنوری آن حضرت» 🔹«خطبه های آتشین» و زیبای (سلام الله علیها) در کوفه و شام که و یزیدیان را رسوا ساخت در حد اعلای و بود. شهید مطهری در این رابطه می‌نویسد: «خطابه ای که (سلام الله علیها) در خوانده است از خطابه های بی نظیر دنیاست». [۵] 💠«علم آن حضرت» 🔹زمانی که (سلام الله علیها) خطبه پرمحتوا و آتشین خود را در بازار کوفه ایراد نمود، (عليه السلام) در تأیید (سلام الله علیها) فرمود: الحمدلله تو دانشمند و عالمه ای بدون معلم و بانوی خردمندی بدون استاد می‌باشی». [۶] این سخن امام سجاد (عليه السلام) نشان دهنده آن حضرت میباشد. 💠«بزرگواری آن حضرت» 🔹در بزرگواری (سلام الله علیها) همین نکته بس که زمانی که در دو پسرش را شهید کردند از خیمه پای بیرون نگذاشت، [۷] در حالی که هنگام شهادت سایر شهدا از خیمه بیرون می آمد و (علیه السلام) را دلداری می‌داد، ولی اینجا برای این که برادرش حضرت سیدالشهداء (عليه السلام) خجالت نکشد، از خیمه بیرون نیامد. 💠«شباهت حضرت به پدر بزرگوارش» 🔹خلاصه باید گفت: «شئونات باطنیه» و «مقامات معنویه» (سلام الله علیها) نایبه زهرا، امینه خدا... را هیچکس نتواند به تحریر و تقریر در آورد». [۸] «ابن اثیر» می نویسد: « (سلام الله علیها) در فصاحت و بلاغت و زهد و عبادت و فضیلت و شجاعت و سخاوت شبیه ترین مردم به پدر خود (علیه السلام) و مادر خود (سلام الله علیها) بود». [۹] پی نوشت‌ها؛ [۱] مطهری، مرتضی، حماسه حسینی، تهران، انتشارات صدرا، چ ۲۱، ۱۳۷۵ش، ج ۲، ص ۲۲۵. [۲] سپهر، عباسقلی خان، ناسخ التواریخ، جزء اول، کتابفروشی اسلامیه، ص ۷۳. [۳] مطهری، مرتضی، تفسیر سوره مزمل، همان، ۱۳۶۴ش، ص ۶۸. [۴] محلاتی، ذبیح الله، ریاحین الشریعه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ج ۳، ص ۶۱. [۵] مطهری، مرتضی، فلسفه اخلاق، همان، ۱۳۷۵، ص ۵۹. [۶] محلاتی، ذبیح الله، پیشین، ج ۳، ص ۷۵ [۷] همان، ص ۷۴‌. [۸].سپهر، پیشین، ص ۷۳. [۹] صادقی اردستانی، احمد، زینب قهرمان، تهران، نشر مطهر، چ ۱، ۱۳۷۲، ص ۳۹۲، به نقل از وسیلة الدارین فی انصار الحسین، ص ۴۳۲ منبع: وبسایت اندیشه قم @tabyinchannel
⭕️پيامبر اکرم (صلی الله عليه و آله):  🔸«يا علِيُّ! لَو لا أنتَ وَ شيعَتُكَ ما قامَ للهِ دِيِنٌ». 🔹«اى ! اگر تو و نبوديد، دينى براى خدا پا برجا نمى ماند». 📕بحارالأنوار، ج ۳۹، ص ۳۰۷ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️کدام یک از آیات قرآن به «آيه حكمت» معروف است و در شأن چه كسی نازل شده است؟ 🔹در «آيه ۲۶۹ سوره بقره» می خوانيم:  «يُؤتِى الْحِكْمَةَ مَنْ يَشاءُ وَ مَنْ يُؤتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ اوتِىَ خَيْراً كثيراً». خداوند و را به هركس بخواهد [و شايسته باشد] مى دهد و به هر كس دانش داده شود داده شده است». حاكم حسكانى در «شواهد التنزيل» از ربيع بن خيثم نقل مى كند كه نام (عليه السلام) را نزد او بردند، گفت: «لَمْ اَرِهِم يَجِدُونَ عَلَيْهِ فى حُكْمِهِ وَ اللهُ تَعالى يَقُول وَ مَنْ يُؤتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ اوتِىَ خَيْراً كَثيراَ». [۱] (نديدم كسى از مردم بتواند ايرادى بر حكم و داورى آن حضرت بگيرد و خداوند متعال مى گويد كسى كه به او داده شده است به او داده شده است). 🔹در همان كتاب چند حديث ديگر به همين معنى يا نزديك به آن نقل شده است. در ضمن از ابن عباس نيز نقل مى كند كه (صلی الله علیه و آله) فرمود: «مَن اَرادَ اَن يَنْظُرَ اِلى اِبْراهِيْمَ فى حِلْمِهِ وَ اِلى نُوْحِ فى حِكْمَتِهِ وَ اِلى يُوسُفَ فى اِجْتِماعِهِ فَلْيَنْظُر اِلى عَلىِّ بْنِ اَبى طالِب». [۲] (كسى كه مى خواهد به ابراهيم در حلمش، و به نوح در حكمتش، و به يوسف در مردم داری‌اش بنگرد؛ نگاه به كند». 🔹و در جاى ديگر از ابى العمراء نقل مى كند كه: ما نزد پيامبر (صلی الله علیه و آله) بوديم، (عليه السلام) به سوى ما آمد، رسول خدا فرمود: «مَنْ سَرَّهُ اَنْ يَنْظُرَ اِلى آدَمَ فى عِلْمِهِ وَ نُوح فى فَهْمِهِ وَ اِبْراهيمَ فى خُلَّتِهِ فَلْيَنْظُر اِلى عَلِىِّ بْن اَبيطالب». [۳] (كسى كه خشنود مى شود كه به آدم در علمش نگاه كند و به نوح در فهمش و به ابراهيم در مقام خليل اللّهی اش، پس نگاه به كند [كه همه اين صفات در او جمع است]». 🔹و نيز از عبدالله بن عباس نقل مى كند كه نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بودم، درباره (عليه السلام) از او سؤال شد فرمود: «قُسِّمتِ الْحِكْمَةُ عَشَرَةِ اَجْزاءَ فَاُعْطِىَ عَلى تِسْعَةُ اَجْزاءَ وَ اُعْطِىَ النّاسُ جُزْءً واحِداً». [۴] ( و به ده قسمت تقسيم شده، نه قسمت آن به داده شده و يك قسمت آن به همه مردم». اين تعبيرات به خوبى نشان مى دهد كه در امت اسلامى بعد از (صلی الله علیه و آله) كسى در و و حكمت، به پاى (عليه السلام) نمى رسد، و از آنجا كه «مهم‌ترين ركن امامت»، علم و حكمت است، لايق ترين فرد براى و بعد از پيامبر گرامى اسلام (صلی الله علیه و آله) او بوده است. 🔹در صحيح ترمذى نيز آمده است كه پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) فرمود:  «اَنَا دارُ الْحِكْمَةِ وَ عَلِىٌّ بابُها». [۵] (من خانه دانشم و درب آن خانه است». مسلّم است كه هر كسى بخواهد وارد خانه اى شود بايد از در وارد گردد، همانگونه كه قرآن مجيد نيز دستور داده است: «وَ أتُوا الْبُيُوتَ مِنْ اَبْوابِها». [۶] (و از در خانه ها وارد شويد). بنابراين هر كس مى خواهد به خزائن علم و دانش پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) راه يابد، بايد از (عليه السلام) آغاز كند و كليد اين گنجينه را از او بطلبد. پی نوشت‌ها؛ [۱] شواهد التنزيل لقواعد التفضيل، حسكانى، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامى، چ ۱، ج ‏۱، ص ۱۳۸، [سوره بقره، آيه ۲۶۹]، ح ۱۵۰. [۲] همان، ص ۱۳۷، [سوره بقره، آيه ۲۶۹]، ح ۱۴۷. [۳] همان، ص ۱۰۰، [سوره بقره، آيه ۳۱]، ح ۱۱۶. [۴] همان، ص ۱۳۵، [سوره بقره، آيه ۲۶۹]، ح ۱۴۶. [۵] الجامع الصحيح سنن الترمذی، دار إحياء التراث العربی، بی تا، ج ۵، ص ۶۳۷، كتاب المناقب، باب مناقب على بن ابيطالب، ح ۳۷۲۳. [۶] سوره بقره، آیه ۱۸۹ 📕پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۸۶ش، چ ششم، ج ۹، ص ۲۷۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️با وجود دشمنی های فراوان نسبت به شیعیان در طول تاریخ، چه عواملی باعث شده تا «مکتب تشیّع» حفظ گردد و به حیات خود ادامه دهد؟ 🔹 (صلی الله علیه و آله) به (علیه ‏السلام) فرمودند: «یَا عَلِیُّ أُوصِیکَ فِی نَفْسِکَ بِخِصَالٍ فَاحْفَظْهَا عَنِّی». (ای ، من به تو چند سفارش میکنم، تو هم در حفظ و عمل به آنها کوشا باش). یکی از آنها اینست که (مال و جانت را در راه دینت فدا کنی). «بَذْلُکَ مَالَکَ وَ دَمَکَ دُونَ دِینِکَ». [۱] همین سفارش بصورت مفصل تر و با ذکر جزئیات بیشتر توسط (علیه السلام) خطاب به اصحابشان، نقل گردیده است؛ ایشان میفرماید: «فَإِذَا حَضَرَتْ بَلِیَّةٌ فَاجْعَلُوا أَمْوَالَکُمْ دُونَ أَنْفُسِکُمْ‏». 🔹یعنی اگر یک سختی برای شما پیش آمد، را برای ‏هایتان سپر قرار دهید؛ یعنی مال را برای حفظ جانتان فدا کنید. سپس ادامه میدهد که: «وَ إِذَا نَزَلَتْ نَازِلَةٌ فَاجْعَلُوا أَنْفُسَکُمْ دُونَ دِینِکُم». اگر بلایی پیش آمد که را در معرض خطر قرار میداد، نه تنها اموالتان، بلکه را هم فدای دینتان کنید. ایشان در توضیح این مسأله می افزاید: «وَ اعْلَمُوا أَنَّ الْهَالِکَ مَنْ هَلَکَ دِینُهُ وَ الْحَرِیبَ مَنْ حُرِبَ دِینُهُ». (بدانید آن کسی است که از بین رفته باشد و زده کسی است که را از او گرفته باشند). 🔹ایشان دلیل این امر را نیز اینگونه بیان می نماید: «أَلَا وَ إِنَّهُ لَا فَقْرَ بَعْدَ الْجَنَّةِ». اگر به برسی دیگر و نداری معنی ندارد. فقر و تنگدستی آنجایی است که نتوانی بروی و اگر وارد شوی دیگر غنا متصوّر نمیشود. [۲] مسلما منظور از در سخنان فوق، و راستین است. این دین، حقیقتی است که همه و حاضر بودند خود را فدای آن نمایند و (علیه السلام) نیز در راه بقای این حقیقت را فدا کرد. 🔹 نیز به تبعیّت از امام خویش، جان نثار دین خداوند میباشند و اگر دین را در خطر ببینند از فدا کردن جانشان مضایقه نکنند. این جان نثاری که جلوه کامل آن، (علیه السلام) و خلق آن حماسه بی نظیر است، منجر شده تا همیشه برای حفظ و حراست از انگیزه کافی داشته باشند. مکتبی که (علیه السلام) تمام هستی خود را برای آن فدا کرد. از این رو، این اندیشه و نگاه، به عنوان یکی از «ارکان حیات تشیع» شناخته شده است؛ و از آن به تشیع تعبیر میشود. آری، با این نگاه، جانثار دین اند! در این هنگام است که شهادت برای آنان «احلی من العسل» است. 🔹آنان که در رکاب (علیه السلام) شهید شدند به این کمال رسیدند و نگاهشان بر آسمان سرخ کربلا خیره ماند و شهد شهادت را چشیدند. اما سایر شیعیان که (علیه السلام) را درک نکردند نیز به امید این زنده اند که در رکاب حسین دیگری ـ یعنی ـ باشند و اگر لازم شد جانثاری کنند. این امید همان و شیعه است. ما و خود را بوسیله و تلاش برای بدست آوردن آماده میکنیم. این آمادگی به این هدف انجام میشود که بتوانیم به هنگام ، «حسین زمان» را در گسترش حق و عدالت در سراسر جهان یاری نماییم. 🔹اهمیت این امید و انتظار در بقای مکتب اهل بیت پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) که از آن به «نگاه سبز» تشیع نیز تعبیر میشود، منجر شده است که به عنوان یکی از دو رکن شناخته شود؛ تا جایی که گفته میشود: «شیعه با یاد (علیه السلام) به پا می‌خیزد و با یاد (عجل الله تعالی فرجه) نهضتش را استمرار می بخشد». از این رو می بینیم که در روایات نیز نسبت به «انتظار» برای ظهور امام مهدی (علیه السلام) اهمیت فوق العاده ای داده شده و در زمره بهترین کارها شمرده شده است. 🔹 (علیه السلام) در این زمینه میفرماید: «براى ما است كه هر زمان خداوند بخواهد، آن را محقّق می‌سازد. پس هر كس دوست میدارد از ياران حضرت باشد، بايد كه منتظر باشد و در اين حال به پرهيزكارى و اخلاق نيكو رفتار نمايد، پس چنانچه بميرد و پس از مردنش، قائم به پا خيزد، پاداش او همچون پاداش كسى خواهد بود كه آن حضرت را یاری كرده است». [۳] ایشان همچنین ميفرمايد: «كسى كه در انتظار تحقّق امر ما [برقرارى حكومت اهل بيت] باشد همانند كسى است كه در راه خدا به خون خود غلتيده است» [۴]. بنابراین، تا به یاد حسین اند منتظرند؛ و تا منتظرند این ماندگار است و آسیب ناپذیر. منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) مرجعیّت علمى پس از خویش را چه کسانى معرّفى کرده اند؟ 🔹اینکه پس از رحلت (صلی الله علیه و آله)، آیا در (علیهم السلام) تجسم و تبلور یافته بود یا در دیگران؟ و آیا وظیفه هر مسلمان در هر زمان و قرن، تمسک به «ائمه اهل بیت» (علیهم السلام) به عنوان یکى از است، یا تمسک به دیگران؟ این بحث، همیشه تازه و شایسته تأمل است. با چشم پوشى از اینکه (صلی الله علیه و آله) در ، (عليه السلام) و اهل بیت او را براى رهبرى و حکومت تعیین کرد، در روزى که مسلمانان سایبانى جز گرماى خورشید نداشتند، 🔹و او را پس از توحید و معاد، اصل سوم قرار داد، می گوییم: (صلی الله علیه و آله) همواره در میان غافلان و جاهلان هشدار می داد و دعوت به تمسک به و می کرد. این صراحت دارد در اینکه «مرجعیت علمى»، افزون بر رهبرى سیاسى، منحصر به (علیهم السلام) است و مسلمانان باید در حوادث و پیشامد هاى دینى و هر آنچه به دینشان مربوط می شود، به آنان روى آورند. براى آنکه بعضى از سخنان پیامبر (صلی الله علیه و آله) در این زمینه روشن شود، برخى از احادیث را مى آوریم: 💠«حدیث ثقلین» 🔹مؤلفان صحاح و مسندها از (صلّی الله علیه و آله) روایت کرده اند که فرمود: «اى مردم! من در میان شما دو چیز باقى گذاشتم که اگر به آن روى آورید هرگز گمراه نمی شوید: و ». در جاى دیگر فرمود: «من در میان شما چیزى بر جاى نهادم که اگر به آن تمسک بجویید گمراه نمی شوید: کتابِ خدا، رشته اى کشیده شده از آسمان به زمین، و عترتم اهل بیتم؛ و این دو از هم جدا نمى شوند، تا کنار حوض کوثر بر من وارد شوند، پس بنگرید پس از من با این دو چگونه رفتار مى کنید». 🔹و نقل هاى دیگرى نزدیک به اینها. این سخن را بارها (صلی الله علیه و آله) فرمود: در بازگشت از طائف، روز عرفه در حجة الوداع، روز غدیر خم، بر فراز منبرش در مدینه، در اتاق خودش در ایام بیمارى در حالى که اتاق پر از جمعیت بود. در صحت این حدیث هیچ کس جز جاهل یا معاند شک نمى کند. این حدیث با سندهاى مختلف از زبان بیست و چند صحابى نقل شده است. [۱] 🔹دقت در این حدیث، عترت پاک پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) را مى رساند، چرا که با قرین شده و اینکه از هم جدا نمى شوند. روشن است که قرآن، کتابى است که از هیچ سو باطل به آن راه ندارد، چگونه ممکن است قرین ها و همتاهاى قرآن، در سخن و حکم و داورى و تأیید، به خطا روند؟ جدایى ناپذیرى و تا روز قیامت، گواه در سخنان و روایت هایشان است. به علاوه، این حدیث، کسى را که به عترت تمسک جوید گمراه نمى شمرد. پس اگر آنان از خطا و خلاف معصوم نباشند، چگونه متمسک به آنان گمراه نمى شود؟ 💠«حدیث سفینه» 🔹محدثان از (صلّی الله علیه و آله) روایت کرده اند که فرمود: «مَثَلِ اهل بیت من در امتم، همچون مثلِ کشتى نوح است، هر که بر آن سوار شود نجات یابد و هر که عقب بماند هلاک شود». [۲] آن حضرت، خاندان خود را به کشتى نوح تشبیه کرده، در این که هرکه در دین به آنان روى آورد و اصول و فروع دین را از آنان بیاموزد، از عذاب دوزخ رها می شود و هرکه تخلّف کند، همچون کسى خواهد بود که در طوفان نوح به کوه پناه برد تا از عذاب الهى ایمن شود، با این تفاوت که او در آب غرق شد و این در آتش فرو مى رود. 🔹وقتى که شأن و منزلت عالمان چنین باشد، پس به کجا مى روید؟ ابن حجر مى گوید: وجه تشبیه آنان به کشتى آن است که هرکس آنان را دوست بدارد و بزرگ بشمارد و به شکرانه نعمت الهى، از روش عالمان این خاندان پیروى کند، از ظلمت مخالفت ها مى رهد و هر که تخلف کند در دریاى ناسپاسى نعمت ها غرق میشود و در دشت هاى طغیان هلاک می گردد. پی نوشت: [۱] همین بس که «دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه» با نشر کتابى همه منابع این حدیث را آورده است. از جمله: صحیح مسلم، ج ۷، ص ۱۲۲؛ سنن ترمذى، ج ۲، ص ۲۰۷؛ مسند احمد، ج ۳، ص ۱۷، ۲۶ و ۵۹ و ج ۴، ص ۳۶۶ و ۳۷۱ و ج ۵، ص ۱۸۲ و ۱۸۹؛ میر حامد حسین هندى نیز اسناد این حدیث و سخن بزرگان را درباره آن در ۶ جلد از کتاب عظیم خود (عبقات) آورده است. [۲]ر.ک: غایة المرام، بحرانى، ص ۴۱۷ ـ ۴۳۴؛ المراجعات، نامه ۸، حواشى احقاق الحق، ج ۹. 📕سیماى عقاید شیعه، آیت الله جعفر سبحانی، مترجم: جواد محدّثی، نشر مشعر، چ دارالحدیث، ۱۳۸۶ش، ص ۲۲۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️«امیرالمؤمنین» (علیه السلام) امام و پیشوای همه در تمام مسائل 🔹از خلیل‌ بن‌ احمد [۱] که نزد شیعه و سنی مقبول است ـ و از مخلصین شیعیان امیرالمؤمنین علیه‌ السلام است، و بنده یقین دارم که شیعه است، رضوان الله تعالی علیه ـ سؤال شد: «مَا الدلیلُ عَلی أن عَلِیاً ـ علیه‌السلام ـ إِمامُ الْکل فِی الْکل؟» (دلیل بر اینکه - علیه السلام - در تمام مسائل است، چیست؟). 🔹ایشان پاسخ دادند: «إِفْتِقارُ الْکل، إِلَیهِ فِی الْکل وَ اسْتِغْناؤُهُ عَنِ الْکل فِی الْکل، دَلیلٌ عَلی أَنَهُ اِمامُ الْکل فِی الْکل» (احتیاج همه [صحابه] به او در تمام مسائل، و بی‌نیازی او از همگان در همه مسائل، دلیل بر این است که او و پیشوای همه در است». [۲] پی نوشت‌ها؛ [۱] ابو عبدالرحمان خلیل‌ بن‌ احمد فراهیدی، قرن دوم، از پیشوایان لغت و نحو، و صاحب کتاب «العین». [۱] با اندکی تفاوت: مقدمه کتاب ترتیب العین، ص۲۸ 📕در محضر بهجت، ج۱، ص ۱۱۶ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel