eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
428 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔸✨🔸✨🔸✨🔸✨ ✨ ⭕️اسراف و تبذير در قرآن (بخش دوازدهم) 💠چرا مبغوض خدا و برادران شيطان شمرده شده‏‌اند؟ 🔷علت اين مطلب را بايد در جهان‌‏بينی و اعتقادات اسلامی جستجو كرد و تبيين آن، در مورد مي‏تواند چنين باشد كه خداوند امر به عدالت و احسان مي‏كند و طبعا را دوست مي‏دارد. «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ‏» و از آنجا كه از اين فرمان سرپيچی كرده و بی عدالتی در مصرف را پيشه خود ساخته‌‏اند، قهرا مورد خشم و دشمنی خداوند قرار خواهند گرفت، 🔷ولی در مورد علت همدست‏ بودن و شباهتشان به را از آيه شريفه مي‏توان استنباط كرد آنجا كه مي‏فرمايد: « » و تعبير برادر در لغت عرب، به معنی مشابه و نظير هم می‌آيد و شيطان در برابر پروردگارش ناسپاس است، و از طرف ديگر به معنای های خداوند است و خود نوعی ناسپاسی است، نسبت ‏به آن نعمت ها، 🔷و نخستين فردی است كه همه چيز را ناديده گرفت و تمرد از فرمان خدا كرد و راه را باز نمود، لذا آنها كه مبتلا به اين باشند از همكاران و همدستان ‌شيطان خواهند بود و از آنان با عنوان ياد شده است و اين است رمز تعبير زيبای . ... نویسنده: محمدرضا عطايی - مجلة مشكاة، ش ۵۵ منبع: وبسایت‌مرکزمطالعات و پاسخ‌گویی به شبهات @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«کفران نعمت» چه پيامدهای سوئی به دنبال دارد؟ 🔹 در برابر «نعمت های الهی»، آثار سوء گسترده اى از نظر معنوى و مادى در دارد؛ از يك سو سبب مى شود، زيرا مى دانيم خداوند حكيم است، نه بى حساب و كتاب چيزى به كسى مى بخشد و نه بى جهت چيزى را از كسى مى گيرد. در واقع با زبان حال مى گويند: ما لايق اين نيستيم و ايجاب مى كند كه اين نعمت را از آنها بگيرد، و آنها كه را بجا مى آورند در واقع مى گويند: ما لايق و شايسته ايم، را بر ما افزون كن. 🔹اميرالمؤمنين (عليه السلام) در حديثى می فرمايد: «مَنْ شَكَرَ النِّعَمَ بِجَنانِهِ اِسْتَحَقَّ الْمَزيدَ قَبْلَ اَنْ يَظْهَرَ عَلى لِسانِهِ» [۱] (كسى كه قلباً كند، پيش از آن كه به زبان شكر گويد، لياقت خود را براى ثابت كرده است). حتى‌ در حديثى‌ از (عليه السلام) نقل شده که به مجرد اين كه انسان را بشناسد و را بگويد، بلافاصله از سوى خداوند درباره او صادر مى شود. 🔹آن حضرت مى فرمايد: «ما اَنْعَمَ اللهُ عَلى عَبْد مِنْ نِعْمَة فَعَرَفَها بِقَلْبِهِ وَ حَمِدَ اللهَ ظاهِراً بِلِسانِهِ فَتَمَّ كَلامُهُ حَتّى يُؤْمَرَ لَهُ بِالْمَزيد». [۲] به يقين تأثير در نيز چنين است. ممكن است بر اساس لطف خداوند، مجازات سلب نعمت تأخير بيفتد، ولى به هر حال اگر انسان بيدار نشود و نكند، اين مجازات حتمى است، چرا كه لازمه حكمت خداوندى است. از سوى ديگر سبب مى شود كه انسان از «معرفة الله» دور بماند و اين و زيان است. 🔹بزرگان علم كلام در نخستين گام از بحث انگيزه های معرفة الله، به مسأله می پردازند، و از آن به عنوان نخستين انگيزه شناخت پروردگار نام مى برند، زيرا و سپاسگزارى از يك امر وجدانى است. انسان هنگامى كه خود را غرق نعمت مى بيند و مى داند اين همه در درون و برون وجود خويش از سوی است، به فكر تشكر از بخشنده نعمت مى افتد، و همين امر را براى او هموار مى سازد. 🔹اما ، بی اعتنا به نعمت و بخشنده نعمت، از نيز محروم مى شود. از سوى ديگر در برابر نعمت هاى خالق، سبب ناسپاسى انسان در برابر مى شود، به طوری که نه تنها ارزشى براى محبت ها و خدمات بى شائبه ديگران قائل نمی شود، بلكه خود را آنان می داند، و اين صفت، سبب تنفّر و از چنين افرادی مى شود؛ و به اين ترتيب گرفتار انزواى اجتماعى و نداشتن يار و ياور، در برابر مشكلات زندگى خواهند شد. پی نوشت‌ها؛ [۱] غرر الحكم و درر الكلم‏، تميمى آمدى، دارالكتاب الإسلامی، قم،‏ ۱۴۱۰ق، چ دوم‏، ص ۶۶۱، قصار ۱۴۴۷ [۲] الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية، تهران، چ ۴، ج ‏۲، ص ۹۵، باب الشكر، ح ۹ 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسه الامام على بن ابیطالب(ع)، قم‏، ۱۳۷۷ش،‏ چ ۱، ج ۳، ص ۷۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چگونه انسان می تواند به درمان «ناسپاسی» در وجود خویش بپردازد؟ 🔹نخستين راهکار برای تقویت حس در انسان، افزایش و در صنایع الهیه و انواع «نعمت هاى ظاهرى و باطنى» او است. [۱] راهکار ديگر، دقت در «زندگی افرادى است كه در سطح پایین‌ تری از انسان زندگی می کنند». با افزایش دقت در زندگى آنان، روح افزایش می یابد، در حالى كه اگر به بالادست خود بنگرد وسوسه‌ هاى شيطانى و روحیه در او آشكار مى شود. 🔹از سوى دیگر، انسان ها باید در هر و بلايى از بلاهاى دنيا، با خود بیاندیشند که سخت‌تر از آن نیز قابل تصوّر است؛ این اندیشه، انسان را به ترغیب می كند كه گرفتار مصیبتی بدتر از آن نشده است. نقل شده که فردی برای شکایت به حضور یکی از بزرگان رسید و گفت: دزد به خانه من آمده و همه چيز را با خود برده است، آن شخص فرهیخته در پاسخ به او گفت: برو خدا كن كه اگر به جاى آن دزد، به خانه تو مى آمد و تو را مى برد، چه مى كردى؟ [۲] 🔹 (عليه السلام) در كتاب معروف «توحيد مفضّل» با عباراتی گويا و دلايل روشن و تحليل هاى شگفت انگيز، به بیان می پردازد، اما گاه در ضمن بحث به ذكر مى پردازد، تا از اين طريق انسان ها را به شناخت «منعم حقيقى» آشنا سازد. آن حضرت در بخشى از سخنان خود با اشاره به دو نعمت «سخن گفتن» و «نوشتن»، به عنوان دو رکن اصلى تمدّن انسانى، مى فرمايد: «اگر خداوند ابزار اين دو كار را در اختيار او نگذاشته بود، نه توان بر سخن گفتن داشت نه نوشتن. 🔹آرى زبان و دهانى در اختيار بشر گذارده كه به كمك آن دو مى تواند بگويد، و دست و انگشتانى به او بخشيده كه قلم به دست بگيرد و امور مختلف را . اگر اين دو نبود انسان همچون چهار پايان بود كه نه سخن مى گويند و نه چيزى مى نويسند، [نه علم و دانشى دارند و نه تمدّن درخشانى] هر كس اين نعمت را بجا آورد، در انتظار او است، و هر كس كند [به خدا زيان نمى رساند بلكه به خودش زيان مى رساند] زيرا خداوند از جهانيان بى نياز است». [۳] پی نوشت‌ها؛ [۱] معراج السعادة، نراقى، هجرت‏، قم، چ ۵، ص ۸۱۰. [۲] المحجة البيضاء في تهذيب الإحياء، فيض كاشانى، جامعه مدرسين، چ ۴، ج ۷، ص ۲۲۷. [۳] توحيد المفضل‏، قم‏، داورى‏، بى تا، چ ۳، ص ۷۹ 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسه الامام على بن ابیطالب(ع)، قم‏، ۱۳۷۷ش،‏ چ اول‏، ج ۳، ص ۷۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اسباب و انگيزه های «ناسپاسی» کدامند؟ 🔹گاه تقصير در و گرايش به ، از کمی معرفت انسان نسبت به سرچشمه می گيرد، و اصولا افراد ناسپاس به «نعمت هاى الهى» نمى انديشند؛ با كمى دقت در و دستگاه عجيب و بسيار دقيق آن، به اهميت نعمت هاى الهی در وجودمان آگاه شده و حس در وجود انسان تحريك مى شود. دستگاه هايى [مانند قلب و كبد و كليه ها و شش ها] را در وجود انسان قرار داده كه اگر بشر بتواند معادل مصنوعى آنها را بسازد، قطعاً كارايى بسيار پايينى خواهد داشت گاه دهها يا صدها ميليون هزينه دارد و به اين ترتيب اگر بخواهيم قيمتى بر يك يك اعضاء خود بگذاريم خواهيم ديد صاحب سرمايه بسيار عظيمى هستيم. 🔹در نعمت هاى بيرونى، گاه يك جرعه آب به اندازه يك دنيا ارزش دارد، چنان كه بعضى از علماء نقل كرده اند كه: «روزى عالمی بر پادشاهی وارد شد، در حالى كه ظرف آبى در دست او بود و مى خواست بنوشد، شاه به آن عالم بزرگ گفت: مرا پندى ده، مرد عالم گفت: اگر فوق العاده تشنه باشى و اين آب را از تو باز گيرند، مگر اين كه تمام ملك و حكومت خود را بدهى چه خواهى كرد؟ گفت چاره اى ندارم، تمام ملك خود را مى دهم، مرد عالم گفت: چگونه دلبستگى به حكومتى دارى كه بهاى آن جرعه آبى بيش نيست». 🔹گاه انسان، بيمارانى را مى بيند كه از شدّت درد و رنج به خود مى پيچند و مرگ را يك عطيّه آسمانى براى خود مى شمرند، در آن حال انسان فكر مى كند اگر تمام عالم را به همراه اين بيمارى به او بدهند هيچ ارزشى ندارد، و اگر همه جهان را از او بگيرند و در مقابل عافيت و تندرستى به او بدهند، سلامتی برای او ارزشمندتر است. با سلب هاى به ظاهر كوچك و بسيار كم اهميت در وجود انسان، حيات او به خطر مى افتد. چشمه هاى آبى به نام غدّه هاى بزاق در دهان انسان به طور دائم كار مى كند و دائماً زبان، دهان، لب ها و گلو را نرم و مرطوب نگه مى دارد، 🔹و به هنگام خوردن غذا با جوششی فوق العاده، غذا را برای فرو بردن نرم و آماده مى نمايد و در عين حال به هضم آن نيز كمك مى كند. اگر روزى اين چشمه ها به كلّى بخشكد، لب ها، زبان و گلوى انسان مثل چوب شده، و حالت خفگى به او دست مى دهد، و قدرت بر سخن گفتن ندارد، و يك لقمه طعام ممكن است گلوگير شده و به حيات او خاتمه دهد، به يقين اين چشمه هاى كوچك ناپيدا و به ظاهر بى اهميّت براى انسان از تمام ثروت هاى جهان برتر و بالاتر است. 🔹بگذريم از نعمت آفتاب عالم تاب، هواى روح پرور و انواع مواهب زمين، گياهان، مركب ها و مواهب عظيم ديگر كه به تعبير قرآن «وَ اِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللهِ لا تُحْصُوها» [۱] (اگر را شمارش كنيد هرگز به شمارش آن قادر نمى يابيد). از سوی ديگر، بسيارى از ، هيچ گاه از آدمى سلب نمى شود، از اين رو، هيچگاه شناخته نخواهد شد؛ نعمت‌ هايى بود كه در گذشته براى انسان دائمى بود، اما با گذشت زمان، انسان سلب شدن آن نعمت را می بيند و به عظمت آن نعمت پى مى برد، در حالى كه ممكن است هنوز نعمت هاى بیشمار ديگرى مكتوم باشد. 🔹تا مسأله سفرهاى فضايى و تأثير حالت بى وزنى بر محيط زندگى پيش نيامده بود انسان در گذشته به اهميت نيروى جاذبه پی نبرده بود، اما امروز فهميده كه اگر جاذبه نبود خانه ها، كاخ ها، زراعت ها و درخت ها، همه با اندك چيزى به هوا پرتاب شده و انسان با اندك حركتى به سقف و ديوار برخورد مى کرد، سفره غذا با مختصر حركتى به اطراف پراكنده مى شد و حتى فرو بردن لقمه غذا و جرعه آب براى انسان مشكل بود، اگر روزی همين يك را از انسان بگيرد حركت دورانى زمين سبب مى شود كه آب های دريا و اقيانوس ها در فضا پخش شده و زمين به بيابانى خشك و سوزان تبديل گردد؛ 🔹فكر كنيد اگر در تمام طول عمر، به شكر همين نعمت بپردازيم، آيا قادر به خواهيم بود؟ و اگر يعنى هدايت انبياء و رهنمودهاى معصومين (عليهم السلام) و نزول‌ كتب‌ آسمانى را كه بسيار برتر از نعمت هاى مادى هستند را بر آنها بيفزاييم، آنگاه به عظمت و توان ناچيز خود بر و آگاه می شويم. توجّه به اين امور، ريشه هاى را مى سوزاند، و روح را در انسان زنده مى كند. پی نوشت: [۱] قرآن کریم، سوره نحل، آيه ۱۸ 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، قم‏، ۱۳۷۷ش،‏ چ اول‏، ج ۳، ص ۷۵. منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در روايات اسلامی چه آثاری برای «کفران نعمت» ذکر شده است؟ 🔸در روايات اسلامى به طور وسيع و گسترده، از ، زشتى و آثار شوم آن، و از زيبايى و بركات جالب آن بحث شده است، از جمله: 1⃣رسول خدا (صلى الله عليه و آله) در حديثى مى فرمايند: «اَسْرَعُ الذُّنُوبِ عُقُوبَةً كُفْرانُ النِّعْمَةِ». [۱] (گناهى كه زودتر از همه گناهان عقوبتش دامان انسان را مى گيرد است). 2⃣امام على (عليه السلام) در اين رابطه مى فرمايند: «سَبَبُ زَوالِ النِّعَمِ الْكُفْرانُ». [۲] (آنچه باعث زوال نعمت‌ها مى شود است). 3⃣آن حضرت در حديث ديگرى می فرمايند: «كُفْرُ النِّعْمَةَ مُزيْلُها وَ شُكْرُها مُسْتَديمُها». [۳] ( آن را از بين مى برد، و نعمت سبب دوام آن است). 4⃣اميرالمومنين (عليه السلام) در حديثى مى فرمايند: «كُفْرانُ النِّعَمِ يُزِلُّ الْقَدَمَ وَ يَسْلُبُ النِّعَمِ». [۴] ( سبب لغزش قدم‌ها [و به زمين خوردن در زندگى] و موجب مى گردد). 5⃣آن حضرت در حديث ديگری می فرمايند: «آفَةُ النِّعَمَ الْكُفرانُ»؛ [۵] (آفت نعمت‌ها، است). 6⃣اميرمؤمنان (عليه السلام) می فرمايند: «كافِرُ النِّعمَةِ كافِرُ فَضْلِ اللهِ». [۶] (، منكر فضل الهى است). 7⃣يكى از مجازات هاى الهى مجازات است، و مفهوم آن اين است كه خداوند برای مجازات بعضى از و ظالم، آنان را مشمول هاى خود قرار مى دهد؛ هنگامى كه نعمت بر او فوق العاده زياد شد، ناگهان نعمت را سلب مى كند تا شديداً احساس درد و عذاب كند. از اين رو امام حسين (عليه السلام) درحديثى مى فرمايند: «اَلاِسْتِدْراجُ مِنَ اللهِ سبحانه لِعَبدِهِ اَنْ يُسْبِغَ عَلَيْه النِّعَمَ وَ يَسْلُبَهُ الشُّكْر». [۷] ( در نعمت و غافلگير كردن خداوندى اين است كه به بنده اش نعمت فراوان مى دهد و توفيق را او سلب مى كند [ناگهان به زمين مى خورد و همه چيز را از دست مى دهد]). 8⃣امام سجّاد (عليه السلام) در اين رابطه مى فرمايد: «اَلذُّنُوبُ الَّتى تُغَيِّرُ النِّعَمَ البَغْىُ عَلَى النّاسِ وَالزَّوالُ عَنِ الْعادَةَ فِى الْخَيْرِ وَاصْطِناعُ الْمَعْرُوفِ، وَكُفْرانُ النِّعَمِ وَ تَرْكُ الشُّكْرِ». [۸] (گناهانى كه را تغيير مى دهد، ظلم بر مردم و تغيير دادن عادت در امور خير و و ترك شكر است). 9⃣اميرمؤمنان امام على (عليه السلام) در حديث ديگرى مى فرمايند: «كُفْرُ النِّعْمَةِ لُؤْمٌ وَ صُحْبَةُ الاَحمق شُؤْمٌ». [۹] ( نشانه پستى است و دوستى با احمق سبب سر افكندگى است). 🔟اين بحث را با حديثى از امام صادق (عليه السلام) در بيان جنود عقل و جهل (لشكر عقل و نادانى) پايان مى دهيم. امام (عليه السلام) به اصحاب شان دستور مى دهند، و لشكريانش را بشناسند، و از و لشگريانش نيز باخبر باشند، و هنگامى كه بعضى از ياران توضيحات بيشترى مى خواهند (عليه السلام) مى فرمايند: خداوند براى هفتاد و پنج لشكر قرار داده كه ضد آنها، جنود است، و در ضمن اين هفتاد و پنج لشكر كه در صدر كلام امام (عليه السلام) واقع شده مى فرمايند: «وَالشُّكْرُ وَ ضِدُّهُ الْكُفْرانُ». [۱۰] (يكى از لشكريان عقل است و ضد آن است). 💠تعبيراتى كه در روايات دهگانه بالا آمده به خوبى نشان مى دهد كه تا چه اندازه اين خطرناك است و تا چه حد آن در زندگى فردى و اجتماعى نمايان است و چگونه انسان را از اوج نعمت بر مى كشاند، را سلب مى كند و مايه دورى از خدا و نزديكى به است. پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربى، چ۲ ج ‏۶۶ ص۷۰. [۲] غررالحكم و درر الكلم‏، دار الكتاب الإسلامی، چ۲ ص۳۹۵ قصار ۸. [۳] همان، ص۵۳۸ قصار ۱۰. [۴] همان، قصار۲۰. [۵] همان، ص۲۷۸، قصار ۳. [۶] ص ۵۳۹، قصار ۳۶. [۷] بحارالأنوار، همان، ج ‏۷۵ ص ۱۱۷. [۸] همان، ج ‏۷۰، ص ۳۷۵. [۹] غررالحكم و درر الكلم‏، ص ۵۳۸، قصار۲۱. [۱۰] بحارالأنوار، همان، ج۱، ص۱۱۰ 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسه الامام على بن أبیطالب(ع)، قم‏، ۱۳۷۷ش،‏ چ ۱، ج ۳، ص ۷۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️مفهوم «کفران نعمت» چیست؟ 🔹 در اصل به معنى پوشانيدن چيزى است؛ و از آنجا كه ، در پوشانيدن ارزش تلاش مى كند، به این عمل مى گويند. بديهى است «كافران نعمت»، گاه در قلب و گاه با زبان و گاه در عمل است. انسانهای ناسپاس ها را در خود بى مقدار يا كم اهميت مى شمرند، 🔹و با در بی ارزش بودن آن نعمت سخن مى گويند، و در نیز به جاى حسن استفاده، از آن سوء استفاده مى كنند. به همين دليل بزرگان علم اخلاق فرموده اند: «اَلشُّكْرُ صَرْفُ الْعَبْدِ جَمِيْعَ ما اَنْعَمَهُ اللّهُ تَعالَى فى ما خُلِقَ لاَجْلِهِ»؛ ( آن است كه بندگان خدا، نعمت هايى را كه خداوند به آنها بخشيده است، در همان راهى مصرف كنند كه براى آن آفريده شده). 🔹بنابراين «كفران» و «ناسپاسى» آن است كه را نابجا مصرف كنند، چشمى را كه خدا براى ديدن آثار عظمت او در عالم هستى و تشخيص راه از چاه و مشاهده آيات الهى آفريده در طريق به كار گيرد، همچنين گوش، زبان، دست و پا يا مال و ثروت را. 🔹گويى اين سخن بر گرفته از حديث (عليه السلام) است که می فرماید: «شُكْرُالنِّعْمَةِ اِجْتِنابُ الْمحارِمِ» [۱] ( آن است كه از پرهيز شود). و به اين ترتيب معنى سپاس و ناسپاسى هر دو روشن مى شود. پی نوشت: [۱] الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية، تهران، ‏، چ۴، ج۲، ص۹۵، باب الشكر، ح ۱۰؛ و... 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، قم‏، ۱۳۷۷ش،‏ چ اول‏، ج ۳، ص ۷۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel