eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه خوب است که انسان را یافته باشد تا در میان آشوبِ بتواند در دامنش بخزد. پناهگاهی اطمینان‌بخش که در آن به انتظار آرامش ضربان خود نفسی برآورد. بزرگترین را در آن بیابد که خود را به اختیار او گذارد، کند که رازدارش اوست، اختیاردارش اوست. زیبایی‌های جهان را با حواس او در کشد، با قلب او از زندگی کام گیرد، حتی با او رنج ببرد... آه رنج کشیدن با ، !
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️فواید روزه جلو گیری کننده از ، ، مانع ، سبب ، ، ، و.... 🔵روزه گرفتن ازنظر علم_پزشکی 🌹🍃 در ماه رمضان حرارت بدن ۵/۱ درجه پایین می آید که افرادی که دارای عفونت هستند، کاهش پیدا می کند. 🌹🍃از روز ماه مبارک رمضان تا های بدن دفع میشود و از بدن خارج می شود، معده شروع به می کند و را خارج می کند. 🌹🍃 از روز تا پاکسازی و تقویت سیستم عصبی انجام می گیرد. 🌹🍃از روز تا ماه مبارک رمضان: و انجام می گیرد. دراین روزها پاکسازی وتخلیه می شود. 🌹🍃از روز تا ماه مبارک رمضان: تمامی و از بدن بیرون می رود. 🌹🍃در پایان ماه مبارک رمضان: با و شده از مواد زائد روبرو هستیم، ای_صحیح درماه رمضان. ماه بندگی خدا مبارک😊 @tabyinchannel @daneshgahevelyat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️ شدن فکر جامعه ی جهانی 👆 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 ✍تبلیغات رسانه ها و ماهواره ها و شبکه های اجتماعی ، فکر مردم را مسخ و کرده... و و ، مسخ این دنیا شده و هر چقدر هم با عده ای از افراد صحبت کنی و حرف های کاملا منطقی بزنی، نمیشنون.. 🔹 اون ها مسخ تجملات و مظاهر زرق و برق دنیا شده و حقیقت رو نمیبینن... 🔹 اون ها مسخ سخنان و لهویات موسیقی و جملات ظاهرا زیبا اما باطنا باطل شده و حقیقت رو نمیشنون.. 🔹 اون ها، مسخ افراد نابکار شده و از حقیقت اعراض میکنن.. عده ای عصبانی و پر از غیض و دندان به هم فشرده شده ان که چرا پا روی گذاشته شده و مانع بی قیدشون هستن.. ⚠️مسخ باتلاقی شدند که ، روی اون سبزه زار و دلفریبه .. اما باطنش گودالی عمیق.. هر جا دیدی دارن با روی افکارت بازی میکنن ، شک کن به داستان.. در هر انتخاب مسیرت دقت کن.. @tabyinchannel @daneshgahevelyat
۰۰﷽۰ ✍در قرآن بارها از انسان انتقاد شده است كه هرگاه گرفتار مى‌شود دعا مى‌كند و پناهندگى مى‌خواهد و همين كه خطر رفع شد، گويا ما را نمى‌شناسد. «یونس/11» 💢در اين سوره چون وسوسه درون و انسان جاى مى‌گيرد و با و و ما بازى مى‌كند، 💠 سه بار نام خداوند ياد شده است: «بِرَبِّ النَّاسِ‌، مَلِكِ النَّاسِ‌، إِلهِ النَّاسِ» اما در سوره فلق كه شرور خارج از سينه‌هاست، يكبار نام خداوند مطرح است. «بِرَبِّ الْفَلَقِ» ✍آرى خطر انحراف فكرى و تأثير آن در روح به مراتب بيشتر از خطرات خارجى است و و ، از دشمنان نظامى و اقتصادى مرموزتر و . 💢در روايات آمده است كه شيطان از قبول توبه انسان از سوى خداوند ناراحت شد. ياران خود را جمع و از آنان استمداد كرد. هر كدام مطلبى گفتند، ولى يكى از آنها گفت: من انسان را مى‌كنم و را از يادش مى‌برم. اين را پسنديد. 💠حالا كه او «بِرَبِّ النَّاسِ» است پس را نپذيريم. حالا كه او «مَلِكِ النَّاسِ» است، پس خود را برده ديگران قرار ندهيم و حالا كه او «إِلهِ النَّاسِ» است، پس به غير او دل نبنديم و اين و بهترين وسيله . @tabyinchannel
⚡️🌹⚡️🌹⚡️🌹⚡️🌹⚡️ 🌹 ⭕️ در کلام آیت الله العظمی وحید خراسانی 💠امام زمان (عج) در کنار خانه کعبه 🔷 علیه السلام در کنار تکیه می دهد به دیوار خانه کعبه، خودش را معرفی می کند، است، من به اختصار می گویم، اما شما یک ماه باید فکر کنید: اول کلمه ای که می گوید این است منم ، این یکی؛ منم ، این هم دوم؛ منم ؛ کلمه ی چهارم این است أنا (ص). ما کلمه آخر را بگوییم: مصطفی از تمام عالم وجود، فقط پیغمبر خاتم است، عالم و آدم غربال شده از این غربال، یک گوهر در آمده و آن گوهر است؛ یگانه کسی که در عالم این حرف را می زند اوست، اوست که میگوید از تمام عالمِ وجود، است و من باز مصطفی از محمدم. 💠تکامل عقول و قلوب و نفوس به اعجاز دست امام زمان علیه السلام 🔷دست را میگذارد روی سر هر کسی، به گذاشتن دست، فوری سه اثر پیدا می شود: اثر اول این است که آن شخص می شود، حالا در این دست چیست؟ این دست به کجا متصل است؟ این اثر اول است؛ اثر دوم این است که دست روی سر هر کس که گذاشت او می شود؛ اثر سوم چیست؟ دست روی سر هر کس که گذاشت و از دل او می رود؛ معنای این حدیث را خوب دقت کردید؟ همه ی انبیاء برای چه آمدند؟ برای این آمدند که را بالا ببرند، کنند را به ، بعد تقویت کنند را به . کاری که ۱۲۴ هزار پیغمبر باید در طول زمان بکنند، او به یک دست گذاشتن روی هر سری می کند! هم را به این مرتبه می رساند، هم آن قوت را به می دهد، هم آن را تزکیه می کند. 💠امام عصر (عج) مجمع رموز اسماء و عصاره ائمه علیهم السلام 🔷 (عج) است یا ؟! امام زمان (عج) است یا ؟! امام زمان (عج) است یا حمکتِ حکیم علی الاطلاق؟! امام زمان (عج) است یا علوِّ علیِّ عظیم؟! امام زمان (عج) است یا مقام محمدتِ حمیدِ مجید؟! تمام‌ این‌ در وجود او منعکس است؛ و … آنچه آن پدرهای داشتند در اوست. هیچ این نکته را فکر کردید همه مهدی هستند، اما او شده (عج). همه مهدی هستند، ولی با این که همه حقیقت مهدی هستند، اما (عج) روی اوست! و سرّ این مطلب این است، در این جمله است: «السلام علیک یا خلیفة آبائه المهدیین»؛ ، همه شده‌اند‌ در وجود او! 💠تمام جواهر عالم و کلمات انبیاء علیهم السلام نزد صاحب الزمان (عج) 🔷شما فکر کنید ببینید نزد حضرت موسی (ع) چه بود؛ نزد حضرت عیسی (ع) چه بود؛ وقتی حضرت ابراهیم (ع) به آتش افتاد پیش او چه بود؛ وقتی حضرت نوح (ع) در کشتی سوار شد همراه او چه بود؛ فکر در هر یک از اینها برای اهلش بهت انگیز است. آنچه پیش (ع) بود بود به این کلمات ابراء اکمه می شد، به این کلمات احیاء موتی می شد، به این کلمات نفخ در طیر می شد، به این کلمات قلب و انقلاب طبایع وجود می شد، همه آن کلمات پیش (عج) است، تمام آن کلمات. آن که پیش (ع) بود که یک آیه اش وقتی ظاهر شد: سَحَرُواْ أَعْیُنَ النَّاسِ وَاسْتَرْهَبُوهُمْ وَجَاءوا بِسِحْرٍ عَظِیمٍ تمام آیات تسع نزد (عج) است. یک تنه هم موسی (ع) است، هم عیسی (ع)، و مهم این است. آنچه پیش ابراهیم (ع) بود هنگام افتادن در آتش، نزد اوست. کسی که همه جواهر عالم نزد او جمع است، آیا می شود وصفش کرد؟ آیا می شود گفت: کیست؟ چیست؟ 💠امام زمان (عج) مظهر تمام اسماء حسنای خدا 🔷در ، آنی که در مستخلَفٌ عنه است باید وجودِ نازلش در باشد، مفهوم خلافت این است، وقتی این نکته را دقت کردید عبارت را ببینید: السلام علیک یا خلیفة الله، این یکی، و خلیفة آبائه المهدیین… معنی این دو کلمه چیست؟ یعنی آنچه «اسماء حسنی» خداست... «اسماء حسنی» خدا هزار اسم است، همه تان درس خوانده اید، «الله» مستجمع جمیع «اسماء حسنی» خداست. کسی که اطلاق بشود بر او باید وجود او مظهر تمام «اسماء حسنی» خدا باشد و الا محال است بشود . منبع: حوزه نت به نقل از سایت آیت الله العظمی وحید خراسانی @tabyinchannel
⭕️جلوه‌ای از وجود مطلق در ملت‌ 🔹«و لَا تَهِنُوا و لَا تَحْزَنُوا وَ اَنتُمُ الْاَعلَونَ إنْ کُنْتُم مُومِنینَ»؛ نه کنید و نه باشید، اگر هستید، دارید و از همه بالاترید؛ لکن مهم  است. و چطور تحصیل کنیم ایمان را؟ شهادتین است. حظ قلب است. آن چیزی را که زبان بگوید و تلقین کند به ، و قلب قبول کند؛ باور کند. اگر باور کردید که است، است، است، است، اگر باور کردید این معنا را، دیگر نه حزنی است و نه سستی... بیانات‌ حضرت‌ امام ۵۸/۰۳/۲۵ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
⭕️اگر بصیرت داشته باشید، انسانید 🔹 با ، انسان است؛ با انسان است. ما همه، با همه حیوانات شرکت داریم در اینکه گوش داریم، چشم داریم، پا داریم، دست داریم. اما این نیست. آنی که انسان را از همه موجودات جدا می‌کند، از همه موجودات طبیعی جدا می‌کند، آن انسان است؛ آن انسان است. 🔹شما بصیرت داشته باشید انسانید. اگر بصیرت نداشته باشد ابوجهل چشم داشت، اما انسان نبود. بعضی از انبیاء هم چشم نداشتند [۱] و نبی بودند میزان در انسانیتْ انسان است. کوشش کنید که خودتان را کنید. در خودتان ایجاد بکنید. و از این هیچ باکی نداشته باشید که انسان دست ندارد، پا ندارد، چه ندارد. پی نوشت؛ [۱] حضرت یعقوب عليه السلام بخشی از سخنرانی حضرت امام در جمع نابینایان مدرسه ابابصیر اصفهان ۵۸/۰۴/۱۴ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از ديدگاه قرآن پاداش کسانی که نسبت به دوستان خدا «تولّی» و نسبت به دشمنانش «تبرّی» دارند چیست؟ 🔹«دوستى با دوستان خدا و دشمنى با دشمنان حقّ» يا به تعبير ديگر «همسويى با نيكان و پاكان و ناهماهنگى با بدان و شروران»، يكى از كليدهاى است كه در آيات به آن اشاره شده است. در «آيه ۲۲ سوره مجادله» مى فرمايد: «لَا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ كانُوا آبَائَهُمْ اَوْ اَبْنَائَهُمْ اَوْ اِخْوَانَهُمْ اَوْ عَشِيرَتَهُمْ» (هيچ جمعيتى را كه به خدا و روز قيامت دارد نمى يابى كه با و دوستى كنند؛ هر چند پدران يا فرزندان يا برادران يا خويشاوندان آنها باشند). 🔹سپس مى افزايد: «اُولئكَ كَتَبَ فی قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ وَ اَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَ يُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ... » (آنها كسانى هستند كه خدا را بر صفحه قلوبشان رقم زده و با روحى از سوى خودش آنان را تقويت نموده و آنها را در باغ هايى از وارد مى كند كه نهرها از زير درختانش جارى است). در ذيل آيه نيز اشاره به آنها با اين تعبير شده: «رَضِيَ الله عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ» (هم از آنها است و هم آنها از خدا خشنودند) و بالاخره تاج افتخار «اُولئكَ حِزْبُ اللهِ» را بر سر آنها زده است. 🔹ناگفته پيداست كه در يك دو جمع نمى شود، يا محبّت يا محبّت ؛ بنابراين نيرومندترين علاقه هاى خويشاوندى و دوستى هنگامى كه در برابر علاقه به خدا قرار گيرد مسلّماً كمرنگ و بى رنگ خواهد شد، بعلاوه مسئله تنها مسئله علاقه نيست، بلكه علاقه مقدمه اى است براى همسويى و همگامى در تمام برنامه ها، در ظلم ظالمان و فساد مفسدان و گناه مجرمان، و حزب الله از اين بيگانه اند. 🔹تعبير به: «اُولئكَ كَتَبَ فی قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ» (در دل هاى آنها نوشته شده) تعبيرى است بسيار زنده و پر معنا، زيرا نوشتن آن با دست تواناى خداوند، آن هم بر ، همه بيانگر رسوخ در وجود آنها و تثبيت كامل آن است. آرى چنين افرادى كه مؤيد به روح القدس نيز هستند شايسته نام «حزب الله» و مظهر و در برابر اويند. 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ش، چ نهم، ج ۶، ص ۱۷۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در نامه ۳۱ نهج البلاغه، درباره فواید «سکوت» چه فرموده است؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از نامه ۳۱ خطاب به فرزندش امام حسن مجتبی (علیه السلام) مى فرمايد: «وَ تَلَافِيكَ [۱] مَا فَرَطَ [۲] مِنْ صَمْتِكَ أَيْسَرُ مِنْ إِدْرَاكِكَ مَا فَاتَ مِنْ مَنْطِقِكَ» (جبران آنچه بر اثر خود از دست داده اى، آسان تر از جبران آن است كه بر اثر از دست رفته باشد). اشاره به اينكه انسان اگر از گفتن چيزى خوددارى و صرف نظر كند و بعد بفهمد اين اشتباه بوده فورا مى تواند آن را تلافى و تدارك كند، در حالى كه اگر بگويد و بعد بفهمد اين سخن اشتباه بوده و يا گفتنى نبوده است، آن امكان پذير نيست؛ همانند آبى است كه به روى زمين ريخته مى شود و جمع كردن آن عادتا غير ممكن است. 🔹در ادامه اين سخن، راه صحيح را براى رسيدن به اين مقصود با ذكر مثالى نشان مى دهد و مى فرمايد: «وَ حِفْظُ مَا فِي الْوِعَاءِ بِشَدِّ الْوِكَاءِ» (نگهدارى آنچه در ظرف است با محكم بستن دهانه آن امكان پذير است). «وِعاء» (ظرف) همان و است و «وكاء» (ريسمانى است كه دهانه مشك را با آن مى بندند) اشاره به و انسان كه اگر انسان آن را در اختيار خود بگيرد يا كلماتى كه موجب است از او صادر نمى شود. حضرت در بخش دیگری از این نامه به مضرات پر حرفی اشاره کرده، می فرماید: «مَنْ أَكْثَرَ أَهْجَرَ» [۳] (كسى كه مى كند و بى معنا فراوان مى گويد). 🔹آرى يكى از فوايد ، گرفتار نشدن در دام سخنان بى معناست و اين بسيار به تجربه رسيده كه پرت و پلا زياد مى گويند؛ زيرا و حساب شده، فكر و مى خواهد؛ در حالى كه افراد پر حرف مجالى براى فكر ندارند. (عليه السلام) در «کتاب غرر الحكم و درر الکلم» عواقب سوء زيادى براى بيان فرموده از جمله اينكه «مَنْ كَثُرَ كَلَامُهُ زَلَّ» [۴] (كسى كه بسيار گويد فراوان خواهد داشت) و همين امر او را مى برد و سبب خوارى و مى گردد به عكس كسانى كه كم و سخن مى گويند، سبب خود مى شوند؛ و به گفته شاعر: كم گوى و گزيده گوى چون دُرّ - تا ز اندك تو جهان شود پر. پی نوشت‌ها [۱] «تلافى» از ريشه «لفى» بر وزن «نفى» به معناى جبران كردن است و «الفاء» به معناى يافتن. [۲] «فرط» از ريشه «فرط» بر وزن «شرط» به معناى كوتاهى كردن و «افراط» زياده روى كردن است. [۳] «اهجر» از ريشه «هجر» بر وزن «فجر» در اصل به معناى دورى و جدايى است. سپس به معناى هذيان گفتن مريض هم آمده؛ زيرا سخنانش در آن حالت ناخوشايند و دور كننده است. [۴] غرر الحكم و درر الكلم‏، تميمى آمدى، دار الكتاب الإسلامی، قم، چاپ: دوم‏، ص ۵۸۱ (حکمت ۱۸۰) 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۹، ص ۶۳۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️بی‌نیازی قلبی 🔹 و (بی‌نیازی دارایی) مربوط به است، نه به و کسب و سرمایه و . این‌ها همه باطل و خیال است. 📕در محضر بهجت، ج٣، ص۵٨  منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️مقصود از «قلب» در قرآن چیست؟ 🔹 در قرآن به معانى گوناگونى آمده است، از جمله: ۱) به معنى و ، چنان که در «آیه ۳۷ سوره ق» مى خوانیم: «إِنَّ فی ذلِکَ لَذِکْرى لِمَنْ کانَ لَهُ قَلْب» (در این مطالب، تذکر و یادآورى است براى آنان که نیروى و داشته باشند). ۲) به معنى و ، چنان که در «آیه ۱۰ سوره احزاب» آمده است: «وَ إِذْ زاغَتِ الأَبْصارُ وَ بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَناجِرَ». (هنگامى که چشم ها از وحشت فرو مانده و به لب رسیده بود). ۳) به معنى ، «آیه ۱۲ سوره انفال» شاهد این معنى است: «سَأُلْقی فی قُلُوبِ الَّذینَ کَفَرُوا الرُّعْب» (به زودى در کافران ترس ایجاد مى کنم). 🔹و در جاى دیگر در «آیه ۱۵۹ سوره آل عمران» مى خوانیم:  «فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظّاً غَلیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِک...» (به مرحمت خدا بود که با خلق مهربان گشتی، و اگر سنگدل بودى از اطرافت پراکنده مى شدند). توضیح این که، در وجود انسان دو مرکز نیرومند به چشم مى خورد: ۱) ، که همان «مغز و دستگاه اعصاب» است، و لذا هنگامى که مطلب فکرى براى ما پیش مى آید، احساس مى کنیم با مغز خویش آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار مى دهیم (اگر چه مغز و سلسله اعصاب در واقع وسیله و ابزارى براى هستند). 🔹۲) ، که عبارت است از همان که در بخش چپ سینه قرار دارد و در مرحله اول، روى همین مرکز اثر مى گذارد، اولین جرقه از شروع مى شود. ما هنگامى که با مصیبتى روبرو مى شویم بالوجدان فشار آن را روى همین قلب صنوبرى احساس مى کنیم، و همچنان وقتى که به مطلب سرورانگیزى بر مى خوریم، فرح و انبساط را در همین مرکز احساس مى کنیم (دقت کنید). درست است که مرکز اصلى و همگى «روح» و «روان» آدمى است، ولى تظاهرات و عکس العمل هاى جسمى آنها متفاوت است. 🔹عکس العمل و ، نخستین بار در دستگاه آشکار مى شود، ولى عکس العمل از قبیل محبت، عداوت، ترس، آرامش، شادى و غم در انسان ظاهر مى گردد، به طورى که به هنگام ایجاد این امور به روشنى اثر آنها را در قلب خود احساس مى کنیم. نتیجه اینکه: اگر در «مسائل عاطفى»، به (همین عضو مخصوص) و «مسائل عقلى»، به (به معنى عقل یا مغز) نسبت داده شده، دلیل آن همان است که گفته شد، و سخنى به گزاف نرفته است. از همه اینها گذشته، به معنى عضو مخصوص نقش مهمى در حیات و بقاى انسان دارد، به طورى که یک لحظه توقف آن با نابودى همراه است. بنابراین چه مانعى دارد که فعالیت هاى فکرى و عاطفى به آن نسبت داده شود. 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازى، دارالکتب الإسلامیه، چاپ ۵۵، ج ۱، ص ۱۲۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در حکمت ۱۷۸ نهج البلاغه، چه راهکاری را برای زدودن «کینه» از دل ها ارائه می نماید؟ 🔹 (عليه السلام) در حکمت ۱۷۸ راه پاك كردن سينه هاى مردم را از درباره يكديگر، نشان مى دهد و مى فرمايد: «اُحْصُدِ الشَّرَّ مِنْ صَدْرِ غَيرِكَ بِقَلْعِهِ مِنْ صَدْرِكَ» ( و بدخواهىِ ديگران را از سينه خود دور كن، تا نسبت به تو از سينه ديگران ريشه كن شود). بسيار مى شود كه افراد به دليل يا حسادت يا اصطكاك منافع، درباره ديگران در دل مى پرورانند؛ چگونه مى توان آنها را از ميان برداشت؟ 🔹 (عليه السلام) مى فرمايد: از خود شروع كن، ابتدا به مراجعه كن ببين آيا نيت سوئى درباره ديگران دارى يا نه؟ اگر دارى آن را از سينه‌ات پاك كن، چيزى نمى گذرد كه خواهى ديد سينه ديگران نيز از نيات سوء درباره تو پاك شده است. اين مطلب دو دليل دارد: نخست اين كه هرگاه انسان درباره ديگران داشته باشد، خواه ناخواه در چهره يا سخنان و افعالش نمايان مى شود و همين امر سبب مى گردد ديگران در برابر او موضعى مشابه بگيرند؛ اما هرگاه سخنان و چهره و اعمال كسى را از هرگونه پاك ديدند و آثار و در رفتار و گفتارشان نمايان گشت، آنها نيز موضع مشابهى خواهند گرفت‌. 🔹بنابراين انسان براى زدودن از سينه ها و ها و نيات سوء ديگران، بايد از خود شروع كند و اين يكى از «اصول مهم روانشناسى» است كه تا از خود شروع نكنى نبايد انتظارى از ديگران داشته باشى. ديگر اينكه «رابطه‌ مرموز خاصى» در ميان دل ها برقرار است و ضرب المثل معروف «دل به دل راه دارد» يك واقعيت است، گويى در پنهانى با هم سخن مى گويند و رابطه برقرار مى سازند. هنگامى كه كسى مملو از به ديگران گردد، اين پيام به قلب آنها منتقل مى شود و آنها مقابله به مثل مى كنند. شايان توجه اينكه واژه «شرّ» مفهوم وسيعى دارد كه هر و كينه و را فرا مى گيرد. 🔹در «شرح نهج البلاغه» ابن ابى الحديد تفسير ديگرى نيز براى اين كلام حكمت آميز ذكر شده است و آن اينكه منظور (عليه السلام) اين است كه مردم را به كار نيكى موعظه نكن و از كار بدى نهى منما، مگر اين كه قبلاً خودت آن را انجام داده باشى و آن را ترك كرده باشى؛ زيرا سخنان اندرز دهنده انسان ناپاك در دل ها اثر نمى كند. [۱] البته اين سخن يك واقعيت است، اما موافق منظور (عليه السلام) از گفتار حكيمانه بالا نيست، زيرا تعبير به «صدر» در دو جاى اين كلام حكمت آميز نشان مى دهد كه منظور، نيات سوء و است نه افعال بيرونى. 🔹اين معنى نه تنها در رابطه انسانها با يكديگر، بلكه از يك نظر در رابطه انسان با خدا نيز صادق است، چنان كه در حديثى از (عليه السلام) مى خوانيم: «مَنْ أرادَ أنْ يَعْرِفَ كَيْفَ مَنْزِلَتُهُ عِنْدَاللهِ فَلْيَعْرِفْ كَيْفَ مَنْزِلَةُ اللهِ عِنْدَهُ فَإِنَّ اللهَ يُنَزِّلُ الْعَبْدَ مِثْلَ ما يُنَزِّلُ الْعَبْدُ اللهَ مِنْ نَفْسِهِ». [۲] (هر كس مى خواهد بداند چه مقام و نزد دارد، به منزلت خداوند نزد خود بنگرد، زيرا خدا را همان گونه قرار مى دهد كه بنده منزلت خدا را در دل و جان خود قرار داده است). 🔹در حديث‌جالبى‌از (عليه السلام) مى خوانيم كه: «مردى خدمت آن حضرت عرض كرد: شخصى به من مى گويد من تو را دوست دارم، چگونه بدانم كه او راست مى گويد و واقعاً مرا دوست مى دارد؟ (عليه السلام) در پاسخ فرمود: «اِمْتَحِنْ قَلْبَكَ فَإنْ كُنْتَ تَوَدُّهُ فَإنَّهُ يَوَدُّكَ». [۳] ( خود را بيازماى، اگر تو او را دوست مى دارى، او هم تو را دوست مى دارد [قلوب با يكديگر راه دارند])». اين سخن را با حديث ديگرى از (عليه السلام) درباره امام و پيروانش پايان مى دهيم: «يكى از ياران آن حضرت به نام «ابن جهم» عرضه داشت: فدايت شوم مى خواهم بدانم من نزد تو چگونه ام؟ (عليه السلام) در پاسخ فرمود: «أُنْظُرْ كَيْفَ أَنَا عِنْدَكَ». [۴] (نگاه كن ببين من در نزد تو چگونه ام)». پی نوشت‌ها؛ [۱] شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحديد، مكتبة آية الله المرعشی النجفی، قم، چ۱، ج۱۸، ص۴۱۱، ۱۸۰. [۲] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ۲، ج۶۸، ص۱۵۶، باب۶۳. [۳] الكافی، دار الكتب الإسلامية، چ۴، ج۲، ص۶۵۲. [۴] الأمالی، مفيد، كنگره شيخ مفيد، ۱۴۱۳ق، چ ۱، ص ۲۴۰ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۱۳، ص ۴۱۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در روايات چگونه اهميت و فضيلت «ركوع و سجود» بيان شده است؟ 🔹 (عليه السلام) فرمود: «عَلَيكُم بِطُولِ الرُّكوُع و السُّجُودِ فَاِنَّ اَحَدَكُم اِذَا اَطَالَ الرُّكُوعَ وَ السُّجُودَ هَتَفَ اِبْلِيسُ مِنْ خَلْفِهِ فَقَالَ يَا وَيلَه اَطَاعَ وَ عَصَيْتُ وَ سَجَدَ وَ اَبَيْتُ» [۱] (بر شما باد به طولانى كردن و ، زيرا وقتى كه يكى از شما ركوع و سجده خود را طولانى كند، ندا دهد از پشت سر او، واى بر من، كرد و عصيان كردم، كرد و إبا نمودم). (عليه السلام) نيز فرمود: «مَن اَتَمَّ رُكُوعَه لَم يَدْخُلْهُ وَحْشَةُ الْقَبْرِ» [۲] (كسى كه خود را تماماً به جاى آورد و حق آن را ادا كند، به او راه پيدا نكند). 🔹بيش از همه به مسئله حساس است، زيرا او به وسيله همين رانده شد؛ و در روايتى از اميرمؤمنان (عليه السلام) آمده كه را طولانى كنيد كه عملى سنگين تر بر نيست كه ببيند انسانى در سجده است، زيرا او امر به شد و عصيان كرد. [۳] چنان كه در روايات آمده طولانى كردن سجده از و است و ، گناهان را مى ريزد، چنان كه باد، برگ درختان را؛ نهايت مرتبه عبادت فرزندان آدم است. [۴] 🔹در روايتى چنين آمده: «اَقْرَبُ مايَكُونُ الْعَبْدُ اِلَى اللّهِ وَ هُوَ سَاجِدٌ» [۵] (نزديكترين حالت بنده به خدا وقتى است كه به مى رود). خاندانى كه ما را امر به طول كرده اند، خود به قدرى در فرو مى رفتند كه پيشانى و زانوهاى آنها پينه مى بست. (عليه السلام) مى فرمايد: «در آثار سجده و برآمدگى و تورم نمايان بود و هر سال دو مرتبه آنها را قيچى مى كرد، در هر مرتبه پنج ثَفِنات بود و او صاحب ثفنات ناميده مى شد». [۶] 🔹در جاى ديگر (عليه السلام) فرمود: «پدرم هرگاه نعمتى ذكر مى شد، یا آيه اى كه در آن سجده بود قرائت مى گرديد، يا خداوند دفع بلا و كيد از او مى كرد، يا از نمازش فارغ مى شد، يا اصلاح بين دو نفر مى كرد، در همه اينها مى كرد و اثر سجود در تمام مواضع سجده اش نمايان بود؛ و از اين رو او را مى ناميدند». [۷] (عليه السلام) گاهى در بيابان به مى رفت و هزار مرتبه مى فرمود: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ حَقّاً حَقّاً لَا إِلَهَ‏ إِلَّا اللهُ تَعَبُّداً وَ رِقّاً لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ إِيمَاناً وَ تَصْدِيقاً وَ صِدْقا». [۸] 🔹اينها در مورد بود؛ البته سجده كامل، ضميمه شدن «سجده جسمانى» با «سجده نفسانى» است. در روايتى از (عليه السلام) آمده: « قرار دادن با خشوع قلب و اخلاص بر زمين است، ولى ، فراغت و دورى از امور فانى و روى آوردن با آخرين همّت به سوى و كندن لباس كبر و خودپسندى و قطع‌ و مزّين شدن به (صلى الله عليه وآله) است». [۹] پی نوشت‌ها؛ [۱] مستدرك سفينه البحار، نمازى شاهرودى، جامعه مدرسين‏، چ ۱، ج ‏۴، ص ۱۸۹. [۲] همان. [۳] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربى، چ ۲، ج ‏۶۵، ص ۲۶۵. [۴] مستدرك سفينه البحار، همان، ص ۴۷۴. [۵] همان. [۶] بحارالأنوار، همان، ج ‏۴۶، ص ۶، باب ۱. [۷] همان. [۸] بحارالأنوار، همان، ج ‏۸۲، ص ۱۶۶، باب ۲۹. [۹] غررالحكم و دررالكلم‏، تميمى آمدى، دار الكتاب الإسلامی، چ ۲، ص ۱۲۸ و ۱۲۹، شماره ۲۲۳۴ و ۲۲۳۵ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ اول‏، ج ۲، ص ۱۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در غیبت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) چه اسراری نهفته است؟ (بخش پنجم) 🔸 (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از امورى است که به تنهایى از کشف همه آن ناتوان است، و پیوسته قرار گرفته، و فکرها را مشغول نموده است؛ ولى باید توجّه داشت که براساس برخى ، علّت و فلسفه واقعى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) سرّى از است. در ادامه‌ی این نوشتار مواردی از ، که در روایات به آنها اشاره شده است بیان می‌گردد؛ 4⃣خالی نماندن زمین از حجت 🔹 ‏ (علیه السلام) میفرماید: «لا تخلوا الارض من قائم بحجة الله»؛ (هیچگاه زمین از کسی که به‌ امر الهی باشد خالی نخواهد ماند». از سنت‏های دائمی الهی این است که از ، را تحت ‏سرپرستی یک و قرار داده است، و برای هر قوم و ملتی فرستاده تا آن پيامبر، مردم را از بترساند، و و خلیفه و و امام پس از او نیز همان سیره و روش پیامبر را عمل کرده، و مردم را به نزدیک نماید. 🔹 ‏(علیه السلام) می‏فرماید: «اگر در دنیا دو نفر وجود داشته باشند، یکی از آن‏ها و خداست». [۱] همچنین می‏فرماید: «آخرین کسی که از این دنیا خواهد رفت است، و او بر خلق است، و باید او آخرین نفر باشد که از دنیا می‏رود، برای اینکه کسی بدون حجت و نماند، تا با خدا احتجاج کرده، شکایت نماید که تکلیف خود را در دنیا نمی‏دانسته است». [۲] علیه السلام فرمود: «بدانید زمین از خالی نمی‏ماند، ولی خداوند به خاطر و جور و ، بر خودشان آن‏ها را از او کور خواهد ساخت». [۳] 🔹با توجه به روایات فوق و بررسی دوران زندگی امامان معصوم‏ (علیهم السلام) که هیچ کدام با مرگ طبیعی از دنیا نرفتند، اگر نیز نمی‏شد، و در میان مردم حضور عادی می‏داشت، یقینا به سرنوشت امامان دیگر (عليهم السلام) دچار می‏شد، و برای همیشه از محروم می‏شدند. خداوند متعال با حکمت‏ بالغه ‏اش ‏خود را به وسیله ‏ حفظ و صیانت نموده تا زمین از ‏_حق خالی نماند.   5⃣نداشتن یار و یاور 🔹یکی‌از علتهای ‏(عجل الله تعالی فرجه الشریف) نبود و جهت ‏یاری رساندن به آن حضرت است. از روایات مختلف این نکته برداشت می‏شود که نصاب یاران ‏ (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ۳۱۳ نفر می‏باشند که با تولد و رشد آن‏ها، یکی از موانع ظهور مرتفع می‏گردد. انصار و را می‏توان به دو گروه تقسیم کرد: 💠یاران خاص 🔹که نفر می‏باشند و و شاخصه‏ هایی که در روایات ذکر شده، مربوط به آن‏ها می‏باشد و در زمان ظهور و حضرت، حکومتی را به عهده دارند. از ‏ (علیه السلام) روایت ‏شده است که فرمود: «یاران خاص (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ، بین آنان پیری نیست، مگر به میزان سرمه در چشم و یا مانند نمک در غذا که کمترین ماده غذا نمک است». [۴] از ‏ (علیه السلام) روایت ‏شده است که فرمود: «‏اند که گویی ‏هایشان مانند پاره‏ های آهن است. هیچ چیز نتواند دل‏های آنان را نسبت‏ به ذات خدا گرفتار شک و تردید سازد. سخت‏تر از سنگ هستند و…». [۵]   💠یاران عام  🔹نصاب معینی ندارند. در روایات تعداد آن‏ها مختلف و در بعضی از آن‏ها تا ۱۰ هزار نفر در مرحله اول ذکر شده است، که در مکه با حضرت پیمان می‏بندند. ‏(عجل الله تعالی فرجه الشریف) با این تعداد از یاران خاص و عام، خود را آغاز می‏کند. ... پی نوشت‌ها؛ [۱] علامه حائری، الزام الناصب، ص ۴؛ ر.ک. زندگانی حضرت صاحب‏ الزمان، ص ۱۶۴؛ [۲] همان؛ [۳] کافی، ج ۲، ص ۱۶۴؛ ر.ک مکیال المکارم، ص ۱۶۰؛ [۴] بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۳، ح ۱۰؛ غیبت نعمانی، باب ۲۰؛ [۵] بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸ منبع: راسخون به نقل از وبسایت عصر انتظار @tabyinchannel
⭕️راه رهایی دل از وساوس شیطانی و افکار پوچ و واهی 🔹«علمای اخلاق»، راه رهایی دل از و افکار پوچ و واهی را در این دانسته‌اند که انسان: اولا را از خود دور و خود را به بیاراید؛ چه آنکه هر یک از چون: «غضب»، «شهوت»، «آزمندی»، «حسد»، «بخل»، «طمع»، «تعصب و سوءظن»، دروازه‌ای برای ورود افکار فاسد به است؛ 🔹همچنان که هریک از و ، دری است برای ورود افکار روشنگر و به خانه دل؛ ثانيا از بیکاری بپرهیزد که بیکاری زمینه‌ساز هجوم به فضای اندیشه و به خانه دل است؛ ثالثا همواره به باشد و را و بداند که یاد خدا، به منزله غذایی برای روح انسان است. 📕 (تلخیص و تحریر کتاب معراج‌السعادة)، ص ۹۵ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«روزه» چه اثر و فایده اى براى انسان دارد؟ (بخش اول) 🔸 در سه بخش از زندگى انسان تأثیر گذار است: ۱) آثار تربیتی؛ ۲) آثار اجتماعی؛ ۳) آثار بهداشتی و درمانی. 1⃣آثار تربیتى 🔹 ابعاد گوناگونى دارد، و از نظر و در وجود انسان مى گذارد، که از همه مهم تر بعد اخلاقى و آن است. از فواید مهم این است که را ، و انسان را ، و او را تعدیل مى کند. باید در حال روزه با وجود گرسنگى و تشنگى از غذا و آب و همچنین لذت جنسى چشم بپوشد، و عملاً ثابت کند او همچون حیوان، در بند اصطبل و علف نیست؛ 🔹او مى تواند زمام را به دست گیرد، و بر و شهوات خود مسلط گردد. در حقیقت، بزرگترین فلسفه همین اثر و آن است. انسانى که انواع غذاها و نوشیدنی ها را در اختیار دارد و هر لحظه تشنه و گرسنه شد به سراغ آن مى رود، همانند درختانى است که در پناه دیوارهاى باغ بر لب نهرها مى رویند. این درختان نازپرورده، بسیار کم مقاومت و کم دوامند، اگر چند روزى آب از پاى آنها قطع شود پژمرده مى شوند، و مى خشکند. 🔹اما درختانى که از لابلاى صخره ها در دل کوه ها و بیابان ها مى رویند، و نوازشگر شاخه هایشان از همان طفولیت طوفان هاى سخت، و آفتاب سوزان، و سرماى زمستان است، و با انواع محرومیت ها دست به گریبانند، محکم و با دوام و پر استقامت و سختکوش و سخت جانند!. نیز با و انسان همین عمل را انجام مى دهد، و با محدودیت هاى موقت به او ، و با حوادث سخت مى بخشد؛ و چون را کنترل مى کند، بر انسان و صفا مى پاشد. 🔹خلاصه، انسان را از عالم حیوانیت ترقى داده و به صعود مى دهد، جمله «لَعَلَّکُمْ تَتَّقُون»؛ (باشد پرهیزگار شوید) اشاره به همه این حقایق است. و نیز حدیث معروف: «الصَّوْمُ جُنَّةٌ مِنَ النّار»؛ [۱] ( سپرى است در برابر )، اشاره به همین موضوع است. در حدیث دیگرى از (عليه السلام) مى خوانیم: از (صلی الله علیه و آله) پرسیدند: چه کنیم از ما دور شود؟ فرمود:  🔹«الصَّوْمُ یُسَوِّدُ وَجْهَهُ، وَ الصَّدَقَةُ تَکْسِرُ ظَهْرَهُ، وَ الْحُبُّ فِی اللهِ وَ الْمُواظَبَةُ عَلَى الْعَمَلِ الصّالِحِ یَقْطَعُ دابِرَهُ، وَ الإِسْتِغْفارُ یَقْطَعُ وَتِینَه»؛ [۲] ( روى را سیاه مى کند؛ و انفاق در راه خدا، پشت او را مى شکند؛ و دوست داشتن به خاطر خدا، و مواظبت بر عمل صالح دنباله او را قطع مى کند؛ و استغفار رگ قلب او را مى برد!». در «نهج البلاغه» به هنگامى که امیرمؤمنان (عليه السلام) را بیان مى کند، به که مى رسد چنین مى فرماید:  🔹«...وَ الصِّیامَ ابْتِلاءً لإِخْلاصِ الْخَلْق»؛ [۳] (خداوند را از این جهت تشریع فرموده که در مردم پرورش یابد). و نیز در حدیث دیگرى از پیامبر (صلی الله علیه و آله) مى خوانیم: «إِنَّ لِلْجَنَّةِ باباً یُدْعَى الرَّیّانُ لایَدْخُلُ فِیْها إِلاَّ الصّائِمُون»؛ [۴] ( درى دارد به نام ریان (سیراب شده) که تنها از آن وارد مى شوند). مرحوم صدوق در «معانى الاخبار» در شرح این حدیث مى نویسد: انتخاب این نام براى این درِ ، به خاطر آن است که بیشترین زحمت از ناحیه عطش است؛ هنگامى که از این در وارد مى شوند چنان مى گردند که بعد از آن هرگز تشنه نخواهند شد. [۵] ... پی نوشت‌ها: [۱] وسائل الشيعه، ج ۱۰، ص ۳۹۵ و ۳۹۷ (چاپ آل البيت)؛ [۲] همان، ص ۳۹۶ و ۴۰۵؛ [۳] نهج البلاغه، كلمات قصار، شماره ۲۵۲؛ جامع الأخبار، ص۱۲۳ (انشتارات رضى)؛ [۴] بحار الانوار، ج ۹۳، ص۲۵۲؛ [۵] معانى الأخبار، ص۴۰۹ (انتشارات جامعه مدرسين) 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمى مکارم شیرازی، دارالكتب الاسلاميه، چ ۵۵، ج ۱، ص ۷۰۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️ماه بندگی 🔹 در این مأمور به ساختن است. او آمده است تا با ، صورتی برای بیاراید و خود را برای آماده کند. «سيرتی كاندر وجودت غالب است - هم بر آن تصوير، حشرت واجب است». 🔹«إِنَّ لِرَبِّكُمْ فِی أَيَّامِ دَهْرِكُمْ نَفَحَاتٍ أَلَا فَتَعَرَّضُوا لَهَا» [۱] بهترین فرصت و تلاش برای رسیدن به ، استفاده از موسم ماه مبارک است؛ چرا که فرمود: «عَمَلُكُمْ فِيهِ مَقْبُولٌ وَ دُعَاؤُكُمْ فِيهِ مُسْتَجَابٌ»؛ [۲] ازاین‌رو به تکاپو می‌افتد و خود را به زحمت می‌اندازد و پا روی میگذارد 🔹و را بر خواسته‌های خود ترجیح میدهد: «هَل الدّينُ إِلاَّ التَّرجيحُ عِنْدَ الدَّوَرانِ؟!؛ آيا جز ترجيح [آخرت بر دنيا و يا رضاى خدا بر هواى نفس و شيطان] هنگام دوران امر است؟!»؛ وقتى معلوم میشود كه بر سر دوراهى و ، و متابعت و و يا قرار گيرد». 🔹 از ناپاکیها می‌بندد و دست به‌سوی آن دراز نمیکند و خود را برای خدا خالی میکند. برای به محبوب به می‌پردازد: «امتثال نافله از امتثال فرايض اقوى است؛ يعنى اگرچه مُمْتَثَل در فريضه اقوى است، ولى امتثال و اظهار و عبديّت در نوافل، اقوى از فرايض است». خلاصه آنکه در این ماه رهسپار جاده میشود. پی نوشت‌ها؛ [۱]بحارالأنوار ج‏۶۸ ص۲۲۱ [۲]عيون أخبارالرضا ج‏۱ ص۲۹۵ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت @tabyinchannel
تبیین
⭕️شرط اول‌قدم 💠آیت الله العظمی بهجت (ره): 🔹تا انسان خود را از غیر خالی نکند، در آن جای نگیرد؛ «ما جَعَلَ اللهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ في‏ جَوْفِه‏». [۱] و راستین نیاز است تا انسان را از هر آنچه سبب دوریش از خداست، گرداند، تا به سراپرده‌ی محبوب درآید. 🔹«كُلُّ تائِبٍ مُتَطَهِّرٌ لأنَّ التَّوْبَةَ تَخْلِيَةٌ وَ تَطْهيرٌ مِنَ الذُّنوُبِ؛ فَالتَّوْبَةُ تَخْلِيَةٌ وَ تَحْلِيَةٌ بِالطَّهارَةِ، وَالتَّطْهيرُ وَالتَّوْبَةُ تَحْلِيَةٌ. وَالتَّحْلِيَةُ لُبْسٌ لِلْمُتَطَهِّرِ، فَهُوَ لُبْسٌ بَعْدَ لُبْسٍ»؛ (هر پاكيزه است، زيرا تخليه و پاكيزگى از است؛ پس توبه، و و آراسته‌ شدن به است، و پاكيزگى و توبه است؛ و يك نوع براى شخص پاكيزه است؛ پس ، پوششِ بعد از پوشش است). 🔹 دارای مراتبی است و تنها جز خسارت دنیا و آخرت ثمری ندارد. شرط اول نیز ادای است و پس از آن، خروج از فردی. «البته هر چيز به حسب خود آن چيز است؛ اگر كسى را از بين برده باشيم، بايد اول آن را به برگردانيم، سپس از آن كنيم». 🔹 باید به از خویش بپردازد، و خود را هر لحظه به بکشد که «لَيْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ يُحَاسِبْ نَفْسَهُ فِي كُلِّ يَوْم‏». [۲] تمام و حرکات و خود را به می‌داند؛ از این‌رو وقتی عمل در کارنامه خود می‌بیند، به خود نمی‌بالد و از خدا توفیق بیشتر می‌طلبد، و چون کار از او سر زد، به تضرع و سعی در جبران گذشته دارد. 🔹«ما بايد اهل باشيم، هر چند اهل توبه نباشيم و تدارك نكنيم، خود مطلوب است. اگر بدانيم فلان روز و فلان روز هستيم، بهتر از اين است كه اصلاً ندانيم يزيدى هستيم يا حسينى. سرانجام ممكن است روزى به خود بياييم و بخواهيم تدارك كنيم». پی نوشت‌ها؛ [۱] أمالی شیخ مفيد، ص۲۳۳؛ بحارالأنوار، ج‏۲۴، ص۳۱۸. [۲] کافی، ج‏۲، ص۴۵۳؛ وسائل الشيعة، ج‏۱۶، ص۹۵ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️مفهوم «کفران نعمت» چیست؟ 🔹 در اصل به معنى پوشانيدن چيزى است؛ و از آنجا كه ، در پوشانيدن ارزش تلاش مى كند، به این عمل مى گويند. بديهى است ، گاه در و گاه با و گاه در است. ها را در خود بى مقدار يا كم اهميت مى شمرند، 🔹و با در بی ارزش بودن آن نعمت سخن مى گويند، و در نیز به جاى حسن استفاده، از آن سوء استفاده مى كنند. به همين دليل بزرگان علم اخلاق فرموده اند: «اَلشُّكْرُ صَرْفُ الْعَبْدِ جَمِيْعَ ما اَنْعَمَهُ اللّهُ تَعالَى فى ما خُلِقَ لاَجْلِهِ»؛ ( آن است كه بندگان خدا، نعمت هايى را كه به آنها بخشيده است، در همان راهى مصرف كنند كه براى آن آفريده شده). 🔹بنابراين و آن است كه را نابجا مصرف كنند، را كه خدا براى ديدن آثار عظمت او در عالم هستى و تشخيص راه از چاه و مشاهده آيات الهى آفريده در طريق به كار گيرد، همچنين ، ، و يا مال و را. 🔹گويى اين سخن بر گرفته از حديث (عليه السلام) است که می فرماید: «شُكْرُالنِّعْمَةِ اِجْتِنابُ الْمحارِمِ»؛ [۱] ( آن است كه از پرهيز شود). و به اين ترتيب معنى سپاس و ناسپاسى هر دو روشن مى شود. پی نوشت: [۱] الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية، تهران، ‏، چ۴، ج۲، ص۹۵، باب الشكر، ح ۱۰؛ و... 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، قم‏، ۱۳۷۷ش،‏ چ اول‏، ج ۳، ص ۷۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️احاطه علمی امام علی (علیه اسلام) به همه مسائل، از کجا نشأت گرفته بود؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از خطبه ۲۱۰ پس از بیان تعدادی از مشكلات مربوط به نقل احاديث به این مشکل می پردازد كه: «وَ لَيْسَ كُلُّ أَصْحَابِ رَسُولِ اللهِ (صلى الله عليه و آله) مَنْ كَانَ يَسْأَلُهُ وَ يَسْتَفْهِمُهُ، حَتَّى إِنْ كانُوا لَيُحِبُّونَ أَنْ يَجِيءَ الاَعْرَابِيُّ وَ الطَّارِيءُ، فَيَسْأَلَهُ حَتَّى يَسْمَعُوا». (چنان نبود كه همه (صلى الله عليه و آله) از او كنند و مسائل مختلف را جويا شوند تا آنجا كه عدّه اى دوست مى داشتند مرد عرب يا سؤال كننده اى تازه وارد بيايد و مطلبى از آن حضرت بپرسد تا آنها جواب آن را بشنوند و فرا گيرند). 🔹ظاهر اين است كه اين عبارت اشاره به گروهى از اصحاب دارد كه زياد اهل و جستجوگرى نبودند و ابتكار طرح درباره و نداشتند و همين سبب مى شد كه از ناسخ و منسوخ و عام و خاص و محكم و متشابه و مجمل و مبيّن، سؤال نكنند و از به طور شفّاف آگاهى نيابند، ولى اگر تازه واردى پيدا مى شد و مسئله جديدى طرح مى كرد و پاسخ شايان توجّهى مى شنيد از آن استقبال مى كردند. 🔹بعضى از شارحان، جمله بالا را چنين تفسير كرده اند كه گروهى از به لحاظ ابهّت و و يا اينكه سؤال هاى متعدّد شايد حمل بر بى ادبى شود، از طرح سؤال خوددارى مى كردند؛ [۱] ولى اين احتمال با جمله هايى كه بعد در مورد (عليه السلام) آمده است سازگار نيست، زيرا امام (عليه السلام) در ادامه سخن چنين مى فرمايد: «وَ كَانَ لاَ يَمُرُّ بِي مِنْ ذلِكَ شَيْءٌ إِلاَّ سَأَلْتُهُ عَنْهُ وَ حَفِظْتُهُ». (من [اين گونه نبودم، بلكه] هر چه از خاطرم مى گذشت از آن حضرت و مى كردم [به همين دليل چيزى از فروع و اصول اسلام بر من مخفى نماند]). 🔹در بعضى از منابع اسلامى از جمله كتاب «كافى» جمله هاى گوياى ديگرى نيز در ذيل اين خطبه آمده، از جمله اينكه امام (عليه السلام) مى فرمايد: «من همه روز يك بار بر (صلى الله عليه و آله) وارد مى شدم و همچنين هر شب، و به من اجازه مى داد هر جا باشد همراه او باشم و اصحاب رسول خدا (صلى الله عليه و آله) مى دانند كه او اين اجازه را به هيچ كس جز من نمى داد... و لذا هيچ آيه اى از بر (صلى الله عليه و آله) نازل نشد مگر اينكه بر من كرد و 🔹آن را بر من خواند و من به خط خود آن را نوشتم و تأويل و تفسير و ناسخ و منسوخ و محكم و متشابه و خاص و عام آن را به من آموخت و از خدا خواست كه و و آن را به من عطا كند... و چيزى از حلال و حرام و امر و نهى مربوط به گذشته و آينده و دستوراتى كه بر انبياى پيشين درباره اطاعت و معصيت نازل شده بود نبود مگر اينكه همه را به من داد و آن را حفظ كردم و حتى يك حرف آن را فراموش ننمودم. سپس دست خود را بر سينه من نهاد و دعا كرد كه خداوند مرا پر از و و و كند». [۲] پی نوشت؛ [۱] البتّه عوامل ديگرى نيز در كار بود كه مانع از طرح سؤال مى شد؛ پرداختن گروهى به عبادات به گمان اينكه فقط مأمور به عبادتند، يا غرق شدن در دنيا كه انسان را از همه چيز غافل مى سازد، از ديگر عوامل ترك سؤال بود. [۲] الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية، تهران، ‏۱۴۰۷ق، چ ۴، ج ‏۱، ص ۶۴، باب اختلاف الحديث، ح ۱ 📕پيام امام اميرالمومنين (ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۸، ص ۱۶۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در خطبه ۲۱۴ نهج البلاغه، درباره «امدادهای الهی» چه بیانی دارند؟ 🔹 (علیه السلام) در خطبه ۲۱۴ به رهروان راه خداوند بشارت مى دهد كه در برابر انبوه مشكلات اطاعت، تنها نيستند و پى در پى به يارى آنها مى آيد؛ ایشان مى فرمايد: «وَ إِنَّ لَكُمْ عِنْدَ كُلِّ طَاعَة عَوْناً مِنَ اللهِ سُبْحَانَهُ يَقُولُ [۱] عَلَى الاَْلْسِنَةِ، وَ يُثَبِّتُ الاَْفْئِدَةَ، فِيهِ كِفَاءٌ لِمُكْتَف، وَ شِفَاءٌ لِمُشْتَف»؛ 🔹[ترجمه فرمایش حضرت:] «به يقين براى شما در انجام هر طاعتى يار و از جانب خواهد بود كه را گويا مى كند، و را ثابت نگه مى دارد، به گونه اى كه براى آن كس كه بخواهد به آن اكتفا كند كافى است و براى آن كس كه جويد مايه شفاست». 🔹آرى! خويش را تنها نمى گذارد. را گويا و و آنها را محكم مى دارد. اين امر كراراً در آيات منعكس شده است، (عليه السلام) از خدا زبان گويا مى خواهد و خدا به او ارزانى مى دارد، افزون بر اينكه برادرش هارون را به يارى او مى فرستد، و تأكيد مى كند كه تنها نيستيد و من با شما هستم، همه چيز را مى شنوم و مى بينم:  🔹«إِنَّنِى مَعَكُمَا أَسْمَعُ وَأَرَى» [۲] و در جاى ديگر مى فرمايد: «يُثَبِّتُ اللهُ الَّذِينَ امَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِى الْحَيَاةِ الدُّنْيَا» [۳] (خداوند كسانى را كه آوردند به جهت گفتار و اعتقاد ثابتشان، مى دارد، هم در اين جهان و هم در سراى ديگر). و اين همان چيزى است كه پيوسته و همه روزه در نمازها از خداوند تقاضا مى كنيم و مى گوييم: «إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ». پی نوشت‌ها؛ [۱] ضمير «يقول» به «الله» بر مى گردد كه قبلا ذكر شده و معناى جمله اين است كه خداوند زبان آنها را گويا مى كند و خير را بر آن جارى مى سازد. [۲] سوره طه، آيه ۴۶ [۳] سوره ابراهیم، آيه ۲۷ 📕پيام امام اميرالمومنين (ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، چ اول‏، ج ۸، ص ۲۰۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️عاقبت قیام بر ضد خدا 🔹آن کسی که بر ضد قیام کند، بر ضد قیام کند، آن کسی که کند بر اسلام، خیانت کند بر مملکت مسلمین، عاقبتش این است، و این عاقبت سهلی است؛ عاقبت‌های بالاتر در کار هست. این الآن بهشتش این است که در دنیا باشد با همه ! این موفق به نخواهد شد. من نمی‏ گویم نباید بشود اما نخواهد شد! 🔹 - سلام الله علیه - از قراری که منقول است به یاد داد که از چه راه توبه کن. حضرت می‏ گویند: حضرت زینب فرمود، آخر به این!؟ [امام سجاد پاسخ فرمودند] این موفق نمی‏شود به توبه. کسی که را بکشد موفق به توبه نمی ‏شود. اگر موفق می ‏شد به صحیح، قبول می‏ کرد خدا لکن نمی‏ شود. 🔹یعنی جوری می ‏شود، قلب انسان طوری می ‏شود که دیگر برای انسان امکان ندارد آن قلب را از آن طبعی که برایش واقع شده است، از آن که برایش واقع شده است، بتواند نجات بدهد. دعا کنید که انسان این طور نشود. خداوند در مُهر نگذارد؛ یک مُهری که دیگر نتواند خودش هم هیچ کاری بکند. 📕صحیفه امام، ج ۶، ص ۳۱۵ منبع: پرتال امام خمینی (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چگونه انسان می تواند از تسلّط و «وسوسه شیطان» در امان باشد؟ 🔹پاسخ این سؤال در آیه ۲۷ «سوره اعراف» آمده است. خداوند مى فرماید: «إِنّا جَعَلْنَا الشَّیاطینَ أَوْلِیاءَ لِلَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ» (ما را اولیاء و قرار دادیم). یعنى آنها هرگز اجازه ورود به منطقه و افرادى که آمادگى خود را براى پذیرش آنان اعلام نداشته اند، ندارند؛ و به تعبیر دیگر گام هاى نخستین از طرف خود برداشته مى شود، و اجازه ورود به کشور تن از طرف او داده مى شود، و تنها پس از موافقت خود انسان است که مى تواند از او بگذرد. 🔹بنابراین، کسانى که دریچه هاى خود را به روى ببندند، آنها قدرت عبور از آن را نخواهند داشت. آیات دیگر نیز شاهد این حقیقت است، در «سوره نحل» آیه ۱۰۰ مى خوانیم: «إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذینَ هُمْ بِهِ مُشْرِکُون» ( بر آنها است که به او عشق می ورزند و او را خود انتخاب کرده اند و کسانى که او را پرستش مى کنند). 🔹همچنین در آیه ۴۲ «سوره حجر» مى خوانیم: «إِنَّ عِبادی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطانٌ إِلاّ مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْغاوینَ» (تو بر من تسلط نخواهى داشت، مگر بر که از تو مى کنند). به تعبیر دیگر: درست است که ما و همکارانش را نمى بینیم، ولى به اصطلاح ردّ پاى آنها را مى توانیم مشاهده کنیم. 🔹هر جا است، در هر نقطه اى ، آماده است، در هر موقع پاى زرق و برق دنیا و به میان مى آید، به هنگام ، و در موقع برافروخته شدن آتش و ، حضور قطعى است، و گویا در چنین مواردى، انسان صداى او را با گوش دل مى شنود و ردپاى او را با چشم خود مى بیند. 🔹در این زمینه حدیث جالبى از (علیه السلام) نقل شده است که فرمود: «هنگامى که (علیه السلام) به قوم خود کرد (و هلاکت آنها را از خدا خواست و طوفان همه را در هم کوبید) نزد او آمده گفت: تو حقى بر گردن من دارى که من مى خواهم آن را تلافى کنم! عليه السلام (در تعجب فرو رفت) گفت: بسیار بر من گران است که حقى بر تو داشته باشم، چه حقى؟! گفت: 🔹همان نفرینى که درباره قومت کردى و آنها را غرق نمودى، و احدى باقى نماند که من او را گمراه سازم، بنابراین من تا مدتى راحتم، تا زمانى که نسل دیگرى به پاخیزند و من به گمراه ساختن آنها مشغول شوم. علیه السلام (با این که حداکثر کوشش را براى هدایت قوم خود کرده بود، در عین حال ناراحت شد و) به گفت: حالا مى خواهى چه جبرانى بکنى؟ 🔹گفت: در به یاد من باش! که من نزدیک ترین فاصله را به بندگان در این سه موقع دارم: هنگامى که ، تو را فرا مى گیرد به یاد من باش! هنگامى که میان دو نفر مى کنى به یاد من باش! و هنگامى که با تنها هستى و هیچ کس در آنجا نیست باز به یاد من باش»! [۱] پی نوشت: [۱] بحار الانوار، ج ۱۱، ص ۳۱۸؛ و جلد ۶۰، ص ۲۲۲؛ خصال صدوق، ج ۱، ص ۱۳۲، انتشارات جامعه مدرسین، ۱۴۰۳ق؛ درر الاخبار، ص ۱۲۲، دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامى، طبع اول، ۱۴۱۹ق 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمي مکارم شيرازي، دارالکتب الإسلامیه، چ ۳۲، ج ۶، ص ۱۶۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«حب دنیا» چگونه مانع کسب معرفت و شناخت می شود؟ 🔹خداوند در «سوره نحل»، آیات ۱۰۶ - ۱۰۸، می فرماید: «مَن كَفَرَ بِاللهِ مِن بَعْدِ إِيمَانِهِ إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمَانِ وَ لَٰكِن مَّن شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْرًا فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِّنَ اللهِ وَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ - ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّوا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ وَ أَنَّ اللهَ لَا يَهْدِی الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ - أُولَٰئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ وَ سَمْعِهِمْ وَ أَبْصَارِهِمْ وَ أُولَٰئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ» 🔹[ترجمه آیات:] (کسانى که بعد از ایمان‌شان، به خدا کافر شوند [مجازات مى شوند] ـ بجز آنها که تحت فشار واقع شده اند در حالى که قلبشان با ایمان، آرام است ـ آرى، آنها که سینه خود را براى پذیرش کفر گشوده اند، غضب خدا بر آنهاست؛ و عذاب عظیمى در انتظارشان! - این بخاطر آن است که زندگى پست را بر ترجیح دادند؛ و خداوند افراد بى ایمان (لجوج) را هدایت نمى کند. - آنها کسانى هستند که [بر اثر فزونى گناه،] خدا بر دلها و گوش و چشمان شان مُهر نهاده؛ [به همین دلیل نمى فهمند،] و غافلان [واقعى] همانها هستند). 🔹خداوند در این آیات، به گروهى اشاره مى كند كه نخست را از جان و دل پذيرا گشتند و بعد شدند. مى فرمايد: اين به خاطر آن نيست كه چيزى بر خلاف حق در اسلام ديده باشند، بلكه آنها را بر ترجيح دادند، و به همين جهت با اسلام وداع گفتند، و به وادى قدم نهادند، و چون نيستند، خداوند هدايت شان نمى كند؛ بلكه به خاطر بر و و آنها مهر مى نهد، و درهاى معرفت را به روى آنها مى بندد، در نتيجه در فرو مى روند. 🔹 خواه در شاخه عشق به مال و ثروت باشد، يا مقام و جاه و يا انواع شهوات ديگر، به مى ماند كه در انسان می‌وزد و تعادل ترازوى را به كلّى بر هم مى زند. مى دانيم ترازوهاى دقيق را در محفظه اى مى گذارند كه كمترين نسيم به آن نوزد، و حتى كسى كه مشغول سنجش با آنها است موقّتاً نفس را در سينه حبس مى كند، مبادا امواج هوايى كه از ريه او خارج مى شود تعادل آن را بر هم زند. آيا از چنين ترازويى در برابر يك طوفان شديد كارى ساخته است؟! 🔹 خواه شكل قارونى داشته باشد و يا فرعونى، يا سامرى و يا غير آنها، مسلّماً به اجازه و را نمى دهد. اگر آيه فوق مى گويد خداوند بر قلب و گوش و چشم آنها مهر مى نهد، اين در واقع همان تأثيرى است كه در قرار داده، و چون آنها به سراغ سبب مى روند، گرفتار چنين مسببى مى شوند. 🔹در تعبيرات جالبى در اين زمينه ديده مى شود؛ از جمله در حديثى (عليه السلام) مى فرمايد: «مَثَلُ الْحَريص عَلَى الدُّنْيا كَمَثَلِ دُوْدَةِ القَزّ كُلَّمَا ازْدادَتْ مِنَ القَزِّ عَلى نَفْسِها لَفّاً كانَ أَبْعَدَ لَها مِنَ الْخُرُوجِ حَتّى تَمُوتَ غمّا» [۱] ( بر دنيا همچون كرم ابريشم است، هر قدر بيشتر ابريشم برگرد خود مى تند زندانى تر مى شود، و راه خروج بر او مسدودتر مى گردد، تا از غم و اندوه بميرد). در حديث ديگرى از (عليه السلام) مى خوانيم: «اَلدُّنيا تَقُرُّ وَ تَضُرُّ و تَمُرُّ» [۲] ( مى فريبد، مى رساند و ). 🔹در حديث ديگرى مى خوانيم كه (عليه السلام) نامه اى به يكى از ياران اش نوشت و او را نصيحت فرمود. از جمله نصايح امام (عليه السلام) اين بود: «فَارْفُضِ الدُّنْيا فَاِنَّ حُبَّ الدُّنْيا يُعْمِى، وَ يُصِّمٌ وَ يُبْكِمٌ وَ يُذِلُّ الرِّقابٌ فَتَدارَكْ مابِقَىَ مِنْ عُمُرِكَ وَ لا تَقُلْ غَداً أَوْ بَعْدَ غَد، فَانَّما هَلَكَ مَنْ كانَ قَبْلَكَ بِاِقامَتِهِمْ عَلى الأَمانِىِّ وَالتَّسْوِيْفِ» [۳] ( را رها كن كه ، چشم را كور و گوش را كر و زبان را لال و گردن ها را به زير مى آورد. در باقى مانده عمرت گذشته را كن و نگو فردا و پس فردا، زيرا كسانى كه پيش از شما بودند به خاطر تكيه بر و امروز و فردا كردن شدند). پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربى، چ دوم، ج ۷۰، ص ۲۳؛ [۲] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏، قم‏، چ اول، ص ۵۴۸، قصار [۴۲۲] ۴۱۵؛ [۳] بحارالأنوار، همان، ص ۷۵ 📕کتاب پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۸۶، چ نهم، ج ۱، ص ۳۱۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️طریق کمال 🔹کسی که به خالق و مخلوق، و باشد، و با انبیا و اوصیا صلوات‌ الله‌ علیهم‌ جمیعاً و معتقد باشد، و اعتقادی و عملی به آنها داشته باشد، و مطابق دستور آنها و نماید، و در عبادات، را از غیر خدا، خالی نماید، و فارغ‌القلب، را که همه چیز تابع آن است انجام دهد، و با ، تابع امام عصر عجل‌ الله‌ له‌ تعالی فرجه باشد: 🔹یعنی هرکه را ، مخالفِ خود می‌داند با او باشد، و هرکه را موافق می‌داند با او ، [و] لعن نماید ملعون او را، و ترحم نماید بر مرحوم او و لو علی سبیل الاجمالی، هیچ را فاقد نخواهد بود و هیچ وِزر و وبالی را واجد نخواهد بود. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته - العبد محمدتقی البهجة 📕به‌سوی محبوب، ص۳۸ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel