eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
428 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️سیاست گام به گام «شیطان» (بخش دوم و پایانی) 🔸 باطل را در لباس حق وانمود می کند تا انسان را فریب دهد. 💠از قله تا درّه 🔹فرض کنید شخصی در قله سراشیبی ایستاده است. سراشیبی به شکلی است که فقط یکی دو گام بعدی را می تواند ببیند، نه آنکه از قله سراشیبی بتواند با یک نگاه دره وحشتناک آن را مشاهده کند، لذا احساس ترس نمی کند و یک گام به سوی جلو برمی‌دارد، و برداشتن تک تک این گام ها برای او آسان است، چون پایان راه را نمی بیند، لذا گام به گام جلو می‌رود. 🔹وقتی به وسط سراشیبی رسیده آنگاه یک نگاه به عقب می‌کند و می بیند چه فاصله زیادی را از قله پیموده و بازگشت به عقب نیز کار دشواری است، لذا از بازگشت ناامید شده به راه خود ادامه می‌دهد. از طرف دیگر هنگام اولین گناه، او را بسیار سرزنش کرد و او نیز دچار شد، اما به خاطر دوباره را خورد و یک گام دیگر برداشت؛ اکنون دست برداشتن از آن لذت برایش کار سختی است، گام سوم را برداشت باز عادت او به لذت شدیدتر شد، به همین صورت وقتی تا وسط سراشیبی رفته آنقدر به عادت کرده که حاضر نیست گناه را ترک کند. 💠مانند زنجیر... 🔹 مانند زنجیری است که انسان هرچه بیشتر زمینه آن را فراهم کند، یعنی مرتکب شود، به همان مقدار آن زنجیر را محکمتر به دست و پای خود می‌بندد، و در هر بار بر ضخامت زنجیر نیز افزوده می‌شود. در ، زنجیر را با دست خود بر پای خود بسته بود، آن وقت می توانست با همان دستان خود زنجیر را از پاهای خود باز کند، اما با و بر پس از بستن پاها، اکنون زنجیرها را بر دستان خود نیز بسته است، یعنی با آنچه که می توانست باز کند، آنها را نیز به زنجیر کشیده است، اکنون با چه وسیله ای می تواند زنجیرها را باز کند؟ 💠از رحمت خدا ناامید نشوید 🔹در اینجا نیز جای نیست، نه آن فاصله زیاد تا قله او را از بازگشت و مایوس کند و نه این زنجیرهای ضخیم، بلکه او دارای است، که اگر آن تکیه گاه را در فاصله هر چند هزار کیلومتری به آن چنگ زند، دوباره به قله خواهد رسید، زنجیرها را می تواند بشکند و خود را از آنها رها ساخته، پیدا کند. آن تکیه گاه . 🔹 عظیم تر و پر برکت تر از ساعات و ایّام انسان وجود ندارد، سرمایه اى است که گاه بهره گیرى از یک ساعت آن، می‌ تواند انسان را از پست ترین حالات به اوج عظمت برساند و همچون «حرّ بن یزید ریاحى» از صف درآید و در صفوف بهترین و شهیدان جاى گیرد. [۱] در حالى که مدتى طولانى از عمرش در خدمت حاکمان ظالم بنى امیه بود، همین که در آخرین ساعات عمرش بیدار شد و شهادت در راه امام حسین (علیه السلام) را بر همه چیز ترجیح داد، نام او از فهرست شقاوتمندان حذف گردید و در فهرست سعادتمندان قرار گرفت. [۲] 💠مصادیقی از گام های شیطان از منظر روایات 🔹 و (علیهم السلام) می فرمایند: «إنَّ مِن خُطُواتِ الشَّیطانِ الحَلْفَ بِالطلاقِ، و النُّذورَ فی المَعاصِی، و کُلَّ یَمینٍ بِغَیرِ اللهِ تعالى» [۳] (سوگند خوردن براى طلاق، و نذر کردن براى گناه، و سوگند یاد کردن به غیر خدا، از است». (عليه السلام) هنگامی که آیه «لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ» را قرائت کردند، فرمودند: «کُلُّ یَمینٍ بِغَیرِ اللهِ فهِی مِن خُطُواتِ الشَّیطانِ» [۴] (هر سوگندى که به غیر خدا یاد شود، از است).   پی نوشت‌ها؛ [۱] پیام امام امیرالمومنین(ع)، آيت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی، ج۳، ص۵۷ [۲] همان، ج۱۳، ص۲۶۳ [۳] میزان الحکمه، ج۵، ص۵۴۵ [۴] همان منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در خطبه ۱۹۲ نهج البلاغه، نسبت به دام های خطرناك ابليس چه هشدارهایی داده است؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از خطبه ۱۹۲ درباره دام های خطرناك میفرمايد: «فَاحْذَرُوا عِبَادَ اللهِ عَدُوَّ اللهِ أَنْ يُعْدِيَكُمْ بِدَائِهِ، وَ أَنْ يَسْتَفِزَّكُمْ بِنِدَائِهِ، وَ أَنْ يُجْلِبَ عَلَيْكُمْ بِخَيْلِهِ وَ رَجِلِهِ» (اى بندگان خدا! از اين [ابليس] بر حذر باشيد، نكند شما را به [كبر و غرور و تعصّب] مبتلا سازد و با نداى خود شما را تحريك كند و لشكريان سواره و پياده اش را فرياد زند و بر ضدّ شما گرد آورد). 🔹اين گفتار مولا برگرفته از آيه قرآن است كه مى فرمايد: «وَ اسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِكَ وَ أَجْلِبْ عَلَيْهِمْ بِخَيْلِكَ وَ رَجِلِكَ» [۱] (هر كدام از آنها را مى توانى با صدايت تحريك كن و لشكر سواره و پياده ات را بر آنها گسيل دار). «خيل» هم به معناى اسب هاست و هم به معناى اسب سواران و در اينجا به معناى لشكر سواره است و «رِجِل» به معناى لشكر پياده است و اشاره به دستياران فراوانى است كه از جنس خود و از جنس دارد كه براى ساختن مردم به او كمك مى دهند؛ بعضى سريع تر (همچون لشكر سواره) و بعضى آرام تر همچون لشكر پياده. 🔹البتّه «صفات رذيله»، «عوامل گناه»، «مراكز فساد»، «تبليغات‌ گمراه‌ كننده» و «ابزار گناه» نيز به نوعى لشكر پياده و سواره كه امیرالمؤمنین (عليه السلام) را از همه اين امور بر حذر مى دارد. سپس براى تأكيد اين سخن، به جان خود سوگند مى خورد و مى فرمايد: «فَلَعَمْرِی لَقَدْ فَوَّقَ لَكُمْ سَهْمَ الْوَعِيدِ، وَ أَغْرَقَ إِلَيْكُمْ بِالنَّزْعِ الشَّدِيدِ، وَ رَمَاكُمْ مِنْ مَكَان قَرِيب» (به جانم سوگند! او را براى شما آماده نموده، در گذارده، و با قدرت تا كشيده و از مكانى نزديك به سوى شما نموده است). 🔹آنگاه شاهد اين سخن را از كلام خود (طبق آيه هاى قرآن) چنين بيان مى كند: «فَقَالَ: قَالَ رَبّ‏ِ بِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ» [۲] ( گفته است: پروردگارا! بدين جهت كه مرا اغوا كردى [و از رحمت خود محروم ساختى] زرق و برق را در چشم آنها جلوه مى دهم و همه را مى كنم [و از رحمتت محروم مى سازم]). 🔹اينكه (علیه السلام) به جان خود سوگند مى خورد نشان مى دهد كه است؛ چه چيز شريف تر از جان امام (عليه السلام) است و اينكه مى فرمايد: « تير تهديد را در چلّه كمان گذارده و آن را تا به آخر كشيده و از مكانى نزديك، شما را نشانه گرفته است»، اشاره به اين است كه خطر در شديدترين صورت كه كمتر خطا مى كند متوجّه شماست، و اين بدبخت بى نوا راه‌ نفوذ خويش را نيز نشان داده است، و آن آرايش‌ مظاهر مادّى‌ و زيباسازى زرق و برق مواهب مادّى و غرق ساختن در گرداب است. 🔹تعبير (عليه السلام) به اينكه تمام قوا و را براى حمله به شما آماده ساخته و از مكان نزديكى شما را نشانه گرفته و از هر نظر در او قرار داريد، اشاره به اين است كه عوامل‌ در درون و برون انسان فراوان است؛ از يك طرف و از سوى ديگر. جمله «لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ» كه با «لام» قسم شروع شده و با «نون» تأكيد ثقيله و تصريح به واژه «اجمعين» پايان گرفته، شاهد بر اين است كه او در خود بسيار جدّى است، و به همين دليل بايد كاملا و باشند تا در دام هاى رنگارنگ او نيفتند. پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره اسراء، آيه ۶۴ [۲] سوره حجر، آیه ۳۹ 📕پيام امام اميرالمؤمنين (عليه السلام)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ ش، چ اول‏، ج ۷، ص ۳۷۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️توجه به ثبت و ضبط اعمال و گفتار چه تاثیری در درمان بیماری های زبان دارد؟ 🔹توجه به اينكه فضايى كه در آن زندگى مى كنيم، مثل ضبط صوتى براى و بالخصوص ما است، موجب میشود انسان سخن بگوید، اگرچه نوار ضبط شده را هم كسى گوش ندهد، صرف توجه به اين كه صدا ضبط میشود و احتمال اين هست كه كسى بشنود انگيزه اى در انسان ايجاد ميشود كه منطبق با معيارهاى صحيح صحبت كند و اين مسئله بالوجدان براى خود ما يا دوستان ما در موقع مصاحبه هاى راديويى قابل لمس است، چه رسد به مصاحبه هاى تلويزيونى كه علاوه بر صدا، سيما هم مورد نظاره است. 🔹پس بايد بدانيم كه فضاى اطراف ما است كه حتى كوچكترين حرف را هم ضبط كرده و اگر خداوند اراده كند در «يَوْمَ تُبْلَى السَّرائِرُ» [طارق، ۹]؛ (روزى كه سريره ها و آشكار میشود) اين نوار ضبط شده به سمع ما میرسد. همچنین توجه به اينكه افرادى موكّل هستند ما را عموماً و صحبت هاى ما را خصوصاً بنويسند و در رأس آنها خداوند عظيمى كه «لَا تَاخُذُهُ سِنَةٌ وَ لَا نَوْمٌ» [بقره، ۲۵۵]؛ (چرت و خواب او را نمى گيرد) است. 🔹اگر انسان به اين معنى توجه پيدا كند كه هيچوقت قولى و يا عملى برخلاف رضاى آن بزرگ كه ولى نعمت اوست انجام نمیدهد. اگر ما متوجه باشيم كه كودكى به تماشاى ما ايستاده هرگز در برابرش گناه و كاری خلاف ادب نمى كنيم؛ چه شده است ما را كه در برابر چنين بزرگى بيشرمانه دست به هر عمل ناروايى مى زنيم؟ امان از وقتى كه ، سايه ظلمانى خود را بر اين انسان عصيانگر بيفكند، كه چشم بسته دست به هر عمل خلافى مى زند. 🔹خداوندا! تو ما را از شرّ كه شيطان درونى است، و كه شيطان بیرونى است حفظ كن. من معترفم و هميشه زبان حالم چنين بوده - اگرچه غافل بوده ام - كه «اِلَهِى لَم يَكُن لِى حَولٌ فَاَنتَقِلُ بِهِ عَنْ مَعْصِيَتِكَ اِلَّا فِى وَقتٍ اَيْقَظْتَنِى لِمَحَبَّتِكَ» [۱] (خدايا حول و قوه اى براى من نيست تا بتوانم به وسيله آن از تو روى برگردانم، مگر در وقتى كه تو مرا به خاطر محبتت كنى) و هميشه طالب بوده و هستم، همچنان كه از پيامبر اكرم (ص) رسيده كه: «اَللّهُمَّ لَا تَكِلْنَا اِلَى اَنْفُسِنَا طَرْفَةَ عَينٍ اَبَداً»؛ (خدايا آنى و چشم برهم زدنى ما را به خودمان وامگذار). 🔹همچنین توجه به اين نكته كه ما جزو ماست نیز تاثیر زیادی در درمان بیماریهای زبان دارد. بعضى باور ندارند كه جزء عمل است و مى گويند حرف باد هوا است؛ عمل آن است كه مثلاً سيلى به صورت كسى بزنى، در حالى كه اينها از اينكه حرفى كه پشت سر فلان شخص میزند، از هزاران سيلى براى او ضررش بيشتر است. بايد باور كنيم كه هر حرفی در زمره مورد بررسى و مكافات قرار ميگيرد، حرف خوب در زمره اعمال خوب و حرف بد در زمره اعمال بد. وقتى (ص) به (ع) ميفرمايد: «اگر خدا كسى را به دست تو هدايت كند برای تو بهتر است از هر چه خورشيد بر آن طلوع و غروب میكند» مسلماً گناه منحرف كردن يك نفر هم ولو با حرف، عظيم است. 🔹شيعه و سنى نقل كرده اند كه «معاذ بن جبل» گفت: «با (ص) در سفر بودم، روزى صبح كردم در حالى كه نزديك آن حضرت بودم و با هم راه میرفتيم، از ايشان خواستم كه عملى را به من بياموزند كه مرا داخل بهشت كرده و از آتش جهنم دور گرداند. آن حضرت شروع به صحبت كرده كلماتى فرمودند تا رسيدند به اين جمله كه آيا مى خواهى تو را به ملاك و ريشه نصايحى كه كردم رهنمون سازم؟ گفتم: بله يا رسول الله؛ فرمودند: نگاه دار اين را، و اشاره به كردند؛ 🔹معاذ بن جبل - که در ذهنش شايد مثل امثال ما اين طور بود كه حرف باد هوا است ـ عرض كرد: «آيا ما به واسطه آنچه مى گویيم مورد محاسبه و مكافات قرار مى گيريم؟»، (ص) فرمودند: «ثَكَلَتْكَ اُمُّكَ يَا مَعَاذُ»؛ (مادرت به عزايت بنشيند اى معاذ) [پيامبر در مقام يك معلّم بايد گاهى با تندى برخورد كند كه طرف مقابل بداند حرف نادرستى زده است، صريح و تند حرف زدن معلم و مورد عتاب قرار دادن شاگرد از نمونه شلاق هاى تربيت است] سپس فرمودند: «وَ هَل يُكِبُّ النّاسَ‏ فِي‏ النّارِ عَلَى‏ وُجُوهِهِم (اَو عَلَى مَنَاخِرِهِم) إِلَّا حَصَائِدُ أَلْسِنَتِهِم‏» [۲] (آيا غير از اين است كه محصول ، مردم را به صورت به آتش مى اندازند؟)». پی نوشت‌ها؛ [۱] از مناجات شعبانيه. [۲] وسائل الشيعة، مؤسسة آل البيت(ع)، چ اول، ج ‏۱۲، ص ۲۸۱، باب ۱۵۲ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ۱، ج۱، ص۱۰۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️مقصود از «شيطان» در قرآن چيست؟ 🔹كلمه از ماده «شطن» گرفته شده و «شاطن» به معنى و آمده است، و «شيطان» به و متمرّد اطلاق مى شود، اعم از و يا و يا جنبندگان ديگر، و به معنى و دور از حق نيز آمده است كه در حقيقت همه اينها به يك قدر مشترك بازگشت مى كنند. بايد دانست كه اسم عام (اسم جنس) است، در حالى كه اسم خاص (علم) مى باشد و به عبارت ديگر به هر موجود موذى و منحرف كننده و طاغى و سركش، خواه انسانى يا غير انسانى مى گويند؛ 🔹و نام آن شيطانی است كه را فريب داد و اكنون هم با لشكر و جنود خود در است. از موارد استعمال اين كلمه در نيز بر مى آيد كه به و مضر گفته مى شود، موجودى كه از راه راست بركنار بوده و درصدد است، موجودى كه سعى مى كند ايجاد دو دستگى نمايد و و به راه بياندازد، چنانكه مى خوانيم:  «إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَن يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَ الْبَغْضَاءَ...» [۱] ( مى خواهد بين شما و و كينه ايجاد كند...). 🔹با توجه به اينكه كلمه «يريد» فعل مضارع است و دلالت بر استمرار دارد، حاكى از اين معنى است كه اين اراده، اراده هميشگى است؛ و از طرفى مى بينيم كه در «قرآن مجید» نيز به موجود خاصى اطلاق نشده، بلكه حتى به و مفسد نيز اطلاق گرديده است؛ آنجا كه مى خوانيم: «وَ كَذَلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوّاً شَيَاطِينَ الْاِنْسِ وَ الْجِنِّ» [۲] (بدينگونه ما براى هر پيامبرى دشمنى از هاى انسانى و يا جن قرار داديم). 🔹و اينكه به هم شيطان اطلاق شده بخاطر و شرارتى است كه در او وجود دارد. علاوه بر اينها گاهى كلمه شيطان بر نيز اطلاق شده است. به عنوان نمونه (علیه السلام) مى فرمايد، «لَاتَشْرَبُوا الْمَاءَ مِنْ ثُلْمَةِ الْإِنَاءِ وَ لَا مِنْ عُرْوَتِهِ؛ فَإِنَّ الشَّيْطَانَ يَقْعُدُ عَلَى الْعُرْوَةِ وَ الثُّلْمَةِ» [۳] (از قسمت شكسته و طرف دستگيره ظرف، آب نخوريد، زيرا بر روى دستگيره و قسمت شكسته شده ظرف مى نشيند). و نيز (علیه السلام) مى فرمايد: «وَ لَا يُشْرَبُ مِنْ أُذُنِ الْكُوزِ وَ لَا مِنْ كَسْرِهِ إِنْ كَانَ فِيهِ فَإِنَّهُ مَشْرَبُ الشَّيَاطِينَ‏» [۴] (از دستگيره و قسمت شكسته كوزه آب مخوريد كه جايگاه آشاميدن است). 🔹از قول (صلی الله علیه و آله و سلم) مى خوانيم: «موهاى [سبيل] خويش را بلند مگذاريد؛ زيرا آنرا محيط امن براى زندگى خويش قرار مى دهد و در آنجا پنهان مى گردد!». [۵] به اين ترتيب روشن شد كه يكى از معانى ، ميكروب هاى زيانبخش و مضر است؛ ولى بديهى است منظور اين نيست كه: در همه جا به اين معنى باشد، بلكه منظور اين است كه: معانى مختلفى دارد كه يكى از مصداق هاى روشن آن و لشكريان و اعوان او است، و مصداق ديگر آن، و منحرف كننده و احيانا در پاره اى از موارد به معنى ميكروب هاى موذى نيز آمده است. (دقت كنيد). [۶] پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره مائده، آيه ۹۱. [۲] سوره انعام، آیه ۱۱۲. [۳] الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية، چ ۴، ج ‏۶، ص ۳۸۵. [۴] الكافی، همان. [۵] الكافی، همان، ص ۴۸۸. [۶] تفسير نمونه، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الإسلامية، تهران، ۱۳۷۴ش، چ ۱، ج ۱، ص ۱۹۱ 📕‌ ۱۸۰ پرسش و پاسخ‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: حسينى، سيد حسين، دار الكتب الاسلامية، تهران، ۱۳۸۶ش، ‏چ چهارم‏، ‏ص ۵۴۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️«کلام نور» 🔸«وَ إِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ وَاسْتَكْبَرَ وَ كَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ». 🔹«و [یاد کن] هنگامی که به گفتیم: به سجده کنید، [پس] سجده کردند، مگر که سر پیچید و ورزید و از شد». 📕قرآن کریم، سوره مبارکه بقره، آیه ۳۴ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️دشمن و تاکتیک فریب 🔸یکی از تاکتیکهای که دشمنان جامعه اسلامی نیز به وفور از آن بهره جسته‌اند، است. در این نوشتار به این موضوع و نحوه مقابله با آن از نگاه قرآن و روایات می‌پردازیم. 💠تولّد فریب 🔹همزمان با تمرد از دستور الهی مبنی بر سجده بر آدم (ع) و اخراج او از بهشت، او قسم یاد میکند که آدم و فرزندانش را داده، از راه خدا منحرف کند. در این‌باره میفرماید: «گفت: پس به سبب آنكه مرا به بيراهه افكندى، من هم براى [فريفتن‏] آنان حتماً بر سر راه راست تو خواهم نشست». [ترجمه‌ آیه۱۶ اعراف] اگر در داستان ابلیس و حضرت آدم دقت کنیم به خوبی می‌یابیم که ریشه انگیزه برای فریفتن انسان، در با انسان نهفته است. او انسان را عامل سقوط و مانع صعود خود میداند و با کینه‌ای که از او به دل دارد سعی میکند با تمام توان در مقام دشمنی با او برآید و یکی از بهترین راهها برای ضربه زدن به جایگاه او را در دادن یافته است. پس ریشه فریفتن، در است. 💠ضرر فریبکاری 🔹اولین ضربه نیرنگ و فریب به خود شخص فریب‌دهنده باز میگردد. (ع) میفرماید: «سه چيز در هركه باشد به زيان خود او تمام شود: ، عهدشكنى و سركشى». [۱] ایشان در استناد به آیات الهی در مورد ، این سخنان خداوند را یادآور میشود که میفرماید: «...و زشت جز [دامن‏] صاحبش را نگيرد...». [ترجمه‌ بخشی از آیه۴۳ فاطر] و نیز میفرماید: «پس بنگر كه فرجام چگونه بود: ما آنان و قومشان را همگى هلاك كرديم». [ترجمه‌ آیه۵۱ نمل] 🔹(ع) نیز در این باره میفرماید: «هركه زند، نيرنگش دامن خود او را میگيرد». [۲] پس افراد در جامعه‌اسلامی اجازه فریفتن یکدیگر را ندارند، چراکه اینکار بسیار مذمّت شده است. (ع) میفرماید: «نيرنگ زدن به كسى كه به تو اعتماد كرده، كفر است». [۳] و نیز میفرماید: « پستى است، فريب‌دادن شوم است». [۴] نکته اینجاست که همه اینها چیزی از ضرورت‌ هوشیاری در مقابل فریفته شدن کم نمیکند. 💠هدف دشمن از فریب 🔹 در استفاده از این تاکتیک و همسو با جهت‌گیری کلّی خود که همان ضربه زدن به است، اهدافی را دنبال میکنند. مهمترین‌ هدف‌ دشمن از ، تغییر نگاه و تمرکز حریف از جبهه واقعی به سوی جبهه ایذایی و بدون اولویت و گاهی خیالی است. با اینکار درصدد کم‌کردن نیروها و توجهات حریف در میدان اصلی و غفلت از آنست که باعث خواهد شد ضربات اصلی را وارد آرد. آنچه در جنگ‌صفین و در برخورد با خوارج اتفاق افتاد، نمونه‌ای عینی از تحقق و ضربه دشمن بر پیکره سپاه امیرالمؤمنین(ع) بود. 🔹ایشان زمانى كه به اردوگاه خوارج رفت و آنان همچنان بر انكار حكميت پافشارى میكردند، فرمود: «آيا هنگامى كه از روى حيله و و نيرنگ و خدعه قرآنها را برافراشتند، همين شما نگفتيد كه آنها برادران ما هستند و همچون ما مسلمانند، از ما خاتمه جنگ میخواهند و به كتاب خداوند روى آورده‌اند و درست آن است كه درخواستشان را بپذيريم و گرهِ كارشان را بگشاييم؟! و من به شما گفتم: اينكار آنها ظاهرش ايمان و باطنش دشمنى است، آغازش رحم و دلسوزى و پايانش پشيمانى است؟!». [۵] پس از اتخاذ ، خلاصی از تمرکز حریف بر او، و یافتن راهی برای وارد آوردن ضربه نهایی وشکستن مقاومت طرف مقابل است. 💠لزوم هوشیاری 🔹برای اینکه شخصی که در معرض فریفته‌شدن است آسیب نبیند باید نسبت به شخص مقابل هیچگاه نشود و در مقابل هر رفتاری از او، علامت سؤالی بزرگ و دقتی همیشگی داشته باشد. (ع) میفرماید: «هركه خود را از ايمن پندارد، با شر و بدى روبه‌رو شود». [۶] پس این حساسیت جهت فریفته نشدن لازم است. حتّی در ارتباط با دوستان نیز باید دقت داشت، زیرا ممکن است دوست انسان نیز فریب خورده باشد و خواسته یا ناخواسته انسان را نیز فریب دهد؛ لذا (ع) با تأکید بر این نوع ، میفرماید: «زنهار بپرهيز از اينكه از دوست خود فريب خورى و يا از دشمن خود مغلوب گردى». [۷] 🔹گاهی در اعماق تفکر دوستان نفوذ کرده و بسان کنترل از راه دور، ازاو بعنوان ابزاری برای افکارعمومی و پیشبرد عملیات خود استفاده میکند. نتیجه اینکه برای در امان ماندن از تمامی تاکتیکهای جنگ روانی بخصوص ، لازم است بایادآوری اینکه «او دشمن ماست»، همیشه بر و خود نسبت به تحرکات وانواع روشهای مبارزه دشمن استقامت بورزیم؛ در اینصورت پیروزی با جبهه حق خواهد بود. پی‌نوشت [۱]تحف العقول‏ ص۳۱۷ [۲]عيون الحكم و المواعظ ص۴۵۲ [۳]همان ص۲۹ [۴]همان ص۳۴ [۵]نهج البلاغه ص۱۷۸ [۶]عيون الحكم و المواعظ ص۴۴۸ [۷]همان ص۹۷ منبع:سایت رهروان ولایت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا نباید از «شیطان» پیروی کرد؟ 🔹از عوامل مهم در كانون قهر و ، تسليم شدن و زمام اختيار خود را به دست آنها سپردن است؛ چنان كه در «آیه ۱۸ سوره اعراف» مى فرمايد: هنگامى كه رانده درگاه خدا شد خداوند به او خطاب كرد: «قَالَ اُخْرُجْ مِنْهَا مَذْمُوماً مَدْحُوراً لَّمَنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ لَاَمْلَئَنَّ جَهَنَّمَ مِنْكُمْ اَجْمَعِينَ» (فرمود: از آن [مقام] با ننگ و خوارى بيرون رو، سوگند ياد مى كنم كه هركس از از تو پيروى كند را از همگى آنها پر مى سازم). 🔹گرچه در اين آيه سخن از خصوص ، رئيس شياطين است، ولى مى دانيم كه همه پيرو ابليس‌اند، همه جا يكى است و پيروى از شياطينِ جنّ و انس، پيروى از محسوب مى شود و سرنوشت همه اين پيروان، سقوط در است. آنها با «وعده هاى دروغين»، «تزئين شهوات»، «دعوت به گناهان»، «منع از خيرات» و «تشويق به انحرافات»، پيروانِ خود را از دور ساخته و به آتش قهر و او گرفتار مى سازند. [۱] پی نوشت: [۱] شبيه همين معنا در سوره لقمان، آيه ۲۱ و سوره ابراهيم، آيه ۲۲ نيز آمده است. 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ نهم، ج ۶، ص ۲۸۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در روايات چگونه اهميت و فضيلت «ركوع و سجود» بيان شده است؟ 🔹 (عليه السلام) فرمود: «عَلَيكُم بِطُولِ الرُّكوُع و السُّجُودِ فَاِنَّ اَحَدَكُم اِذَا اَطَالَ الرُّكُوعَ وَ السُّجُودَ هَتَفَ اِبْلِيسُ مِنْ خَلْفِهِ فَقَالَ يَا وَيلَه اَطَاعَ وَ عَصَيْتُ وَ سَجَدَ وَ اَبَيْتُ» [۱] (بر شما باد به طولانى كردن و ، زيرا وقتى كه يكى از شما ركوع و سجده خود را طولانى كند، ندا دهد از پشت سر او، واى بر من، كرد و عصيان كردم، كرد و إبا نمودم). (عليه السلام) نيز فرمود: «مَن اَتَمَّ رُكُوعَه لَم يَدْخُلْهُ وَحْشَةُ الْقَبْرِ» [۲] (كسى كه خود را تماماً به جاى آورد و حق آن را ادا كند، به او راه پيدا نكند). 🔹بيش از همه به مسئله حساس است، زيرا او به وسيله همين رانده شد؛ و در روايتى از اميرمؤمنان (عليه السلام) آمده كه را طولانى كنيد كه عملى سنگين تر بر نيست كه ببيند انسانى در سجده است، زيرا او امر به شد و عصيان كرد. [۳] چنان كه در روايات آمده طولانى كردن سجده از و است و ، گناهان را مى ريزد، چنان كه باد، برگ درختان را؛ نهايت مرتبه عبادت فرزندان آدم است. [۴] 🔹در روايتى چنين آمده: «اَقْرَبُ مايَكُونُ الْعَبْدُ اِلَى اللّهِ وَ هُوَ سَاجِدٌ» [۵] (نزديكترين حالت بنده به خدا وقتى است كه به مى رود). خاندانى كه ما را امر به طول كرده اند، خود به قدرى در فرو مى رفتند كه پيشانى و زانوهاى آنها پينه مى بست. (عليه السلام) مى فرمايد: «در آثار سجده و برآمدگى و تورم نمايان بود و هر سال دو مرتبه آنها را قيچى مى كرد، در هر مرتبه پنج ثَفِنات بود و او صاحب ثفنات ناميده مى شد». [۶] 🔹در جاى ديگر (عليه السلام) فرمود: «پدرم هرگاه نعمتى ذكر مى شد، یا آيه اى كه در آن سجده بود قرائت مى گرديد، يا خداوند دفع بلا و كيد از او مى كرد، يا از نمازش فارغ مى شد، يا اصلاح بين دو نفر مى كرد، در همه اينها مى كرد و اثر سجود در تمام مواضع سجده اش نمايان بود؛ و از اين رو او را مى ناميدند». [۷] (عليه السلام) گاهى در بيابان به مى رفت و هزار مرتبه مى فرمود: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ حَقّاً حَقّاً لَا إِلَهَ‏ إِلَّا اللهُ تَعَبُّداً وَ رِقّاً لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ إِيمَاناً وَ تَصْدِيقاً وَ صِدْقا». [۸] 🔹اينها در مورد بود؛ البته سجده كامل، ضميمه شدن «سجده جسمانى» با «سجده نفسانى» است. در روايتى از (عليه السلام) آمده: « قرار دادن با خشوع قلب و اخلاص بر زمين است، ولى ، فراغت و دورى از امور فانى و روى آوردن با آخرين همّت به سوى و كندن لباس كبر و خودپسندى و قطع‌ و مزّين شدن به (صلى الله عليه وآله) است». [۹] پی نوشت‌ها؛ [۱] مستدرك سفينه البحار، نمازى شاهرودى، جامعه مدرسين‏، چ ۱، ج ‏۴، ص ۱۸۹. [۲] همان. [۳] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربى، چ ۲، ج ‏۶۵، ص ۲۶۵. [۴] مستدرك سفينه البحار، همان، ص ۴۷۴. [۵] همان. [۶] بحارالأنوار، همان، ج ‏۴۶، ص ۶، باب ۱. [۷] همان. [۸] بحارالأنوار، همان، ج ‏۸۲، ص ۱۶۶، باب ۲۹. [۹] غررالحكم و دررالكلم‏، تميمى آمدى، دار الكتاب الإسلامی، چ ۲، ص ۱۲۸ و ۱۲۹، شماره ۲۲۳۴ و ۲۲۳۵ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ اول‏، ج ۲، ص ۱۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امانتداری» از چه خصلت هایی ناشی می شود؟ 🔹 از «ايمان» و «يقين» به پروردگار عالم، و از علم به قدرت و اعتماد به وعده هاى پروردگار سرچشمه مى گيرد، زائيده عقل، درايت و توجه به عاقبت امور و نتايج كارها است. دليل بر واقع‌بينى‌ انسان، و رهايى او از چنگال اوهام و پندارهاى هوس آلود است. از «شخصيت والاى انسان» سرچشمه مى گيرد، چرا كه حاضر نمى شود خود را به مال و مقام و مواهب زودگذرى بفروشد كه از طريق حاصل مى شود. 🔹و در يك كلمه، مولود فهم و شعور، عقل و ايمان، و اخلاص و شخصيت است. گاه فقر و ظلم انسان را در پرتگاه قرار می دهد. افرادی كه در جامعه به حقوق مشروع خود نرسیده، و تحت فشار فقر قرار مى گيرند، خود را آلوده به مى کنند، از این رو در فرامین اسلامى آمده كه براى حفظ ، در قضاوتش بايد به طور كامل او را از بيت المال اداره كرد. (عليه السلام) در عهدنامه «مالك اشتر» كه عالی‌ترين برنامه های مديريتی است، مى فرمايد:  🔹«وَافْسَحْ لَهُ فِى الْبَذْلِ، ما يُزِيلُ عِلَّتَهُ، وَتَقِلُّ مَعَهُ، حاجَتُه اِلىَ النّاسِ، وَ اَعْطِهِ مِنَ الْمَنْزِلَةِ لَدَيْكَ ما لا يَطْمَعُ فِيهِ غَيْرُهُ مِنْ خاصَّتِكَ لَيأْمَنَ بِذلِكَ اِغْتِيالَ الرِّجالِ لَهُ عِنْدَكَ، فَانْظُرْ فى ذلِكَ نَظَراً بَلِيْغاً» [۱] (و در بذل و بخشش به او [قاضى] سفره سخاوتت را بگستر، آنگونه كه نيازمندى‌اش از ميان برود، و حاجتى به مردم پيدا نكند، و از نظر مقام و آن قدر مقامش را نزد خودت بالا ببر كه هيچيك از ياران نزديكت به نفوذ كردن در او طمع نكند، و از توطئه اينگونه افراد نزد تو در امان باشد، و در اين موضوع با دقت بنگر). 🔹 (عليه السلام) در حديث پرمعنايى، به بیان سرچشمه‌ هاى خيانت و حفظ امانت، می پردازد، آن حضرت مى فرمايند: «مَنْ اُؤْتُمِنَ عَلى اَمانَة فَاَدّاها فَقَدْ حَلَّ اَلْفَ عُقْدَة مِنْ عُنُقِهِ مِنْ عُقَدِ النّارِ، فَبادِرُوا بِاَداءِ الاْمانَةِ، فَاِنَّ مَنْ اُؤْتُمِنَ عَلى اَمانَة وَكَّلَ بِهِ اِبْلِيسُ مِأَةَ شَيْطان مِنْ مَرَدَةِ اَعْوانِهِ لِيُضِلُّوهُ وَ يُوَسْوِسوا اِلَيْهِ حَتّى يُهْلِكُوهُ اِلاّ مَنْ عَصَمَهُ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ» [۲] (هر كس به او سپرده شود و آن را ادا كند، هزار گره از گره هاى آتش دوزخ از گردن او گشوده می شود، پس در تعجيل كنيد، زیرا هر فردی که به كسى بسپارد يك صد نفر از شياطين از دستيارانش را مأمور او مى كند تا او را گمراه سازند، و در دل او وسوسه كنند تا هلاكش كنند مگر كسى كه خداوند متعال او را حفظ كند). پی نوشت: [۱] نهج البلاغة، للصبحي صالح، هجرت‏، قم‏، چ ۱، ص ۴۳۵، نامه ۵۳ [۲] الأمالی، ابن بابويه،كتابچى‏، تهران، چ۶، ص ۲۹۵؛ و... 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسه الامام على بن ابیطالب(ع)،‏ چ اول‏، ج ۳، ص ۱۹۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چگونه انسان می تواند از تسلّط و «وسوسه شیطان» در امان باشد؟ 🔹پاسخ این سؤال در «آیه ۲۷ سوره اعراف» آمده است. خداوند مى فرماید: «إِنّا جَعَلْنَا الشَّیاطینَ أَوْلِیاءَ لِلَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ». (ما را اولیاء و سرپرستان قرار دادیم). یعنى آنها هرگز اجازه ورود به منطقه روح و قلب افرادى که آمادگى خود را براى پذیرش آنان اعلام نداشته اند، ندارند؛ و به تعبیر دیگر گام هاى نخستین از طرف خود برداشته مى شود، و اجازه ورود به کشور تن از طرف او داده مى شود، و تنها پس از موافقت خود انسان است که مى تواند از مرزهاى روح او بگذرد. 🔹بنابراین، کسانى که دریچه هاى خود را به روى ببندند، آنها قدرت عبور از آن را نخواهند داشت. آیات دیگر نیز شاهد این حقیقت است. در «آیه ۱۰۰ سوره نحل» مى خوانیم: «إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذینَ هُمْ بِهِ مُشْرِکُون». ( بر آنها است که به او عشق می ورزند و او را خود انتخاب کرده اند و کسانى که او را مى کنند). 🔹همچنین در «آیه ۴۲ سوره حجر» مى خوانیم: «إِنَّ عِبادی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطانٌ إِلاّ مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْغاوینَ». (تو بر بندگان من تسلط نخواهى داشت، مگر بر که از تو پیروى مى کنند). به تعبیر دیگر: درست است که ما و همکارانش را نمى بینیم، ولى به اصطلاح ردّ پاى آنها را مى توانیم مشاهده کنیم. 🔹هر جا است، در هر نقطه اى ، آماده است، در هر موقع پاى زرق و برق دنیا و به میان مى آید، به هنگام ، و در موقع برافروخته شدن آتش و غضب، حضور قطعى است، و گویا در چنین مواردى، انسان صداى او را با گوش دل مى شنود و ردپاى او را با چشم خود مى بیند. 🔹در این زمینه حدیث جالبى از (علیه السلام) نقل شده است که فرمود: «هنگامى که (علیه السلام) به قوم خود نفرین کرد (و هلاکت آنها را از خدا خواست و طوفان همه را در هم کوبید) نزد او آمده گفت: تو حقى بر گردن من دارى که من مى خواهم آن را تلافى کنم! نوح نبی عليه السلام (در تعجب فرو رفت) گفت: بسیار بر من گران است که حقى بر تو داشته باشم، چه حقى؟! گفت: 🔹همان نفرینى که درباره قومت کردى و آنها را غرق نمودى، و احدى باقى نماند که من او را گمراه سازم، بنابراین من تا مدتى راحتم، تا زمانى که نسل دیگرى به پاخیزند و من به گمراه ساختن آنها مشغول شوم. علیه السلام [با این که حداکثر کوشش را براى هدایت قوم خود کرده بود، در عین حال ناراحت شد و] به گفت: حالا مى خواهى چه جبرانى بکنى؟ 🔹گفت: در «سه موقع» به یاد من باش! که من نزدیک ترین فاصله را به بندگان در این سه موقع دارم: هنگامى که ، تو را فرا مى گیرد به یاد من باش! هنگامى که میان دو نفر مى کنى به یاد من باش! و هنگامى که با تنها هستى و هیچ کس در آنجا نیست باز به یاد من باش»! [۱] پی نوشت: [۱] بحار الانوار، ج ۱۱، ص ۳۱۸؛ و جلد ۶۰، ص ۲۲۲؛ خصال صدوق، ج ۱، ص ۱۳۲، انتشارات جامعه مدرسین، ۱۴۰۳ق؛ درر الاخبار، ص ۱۲۲، دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامى، طبع اول، ۱۴۱۹ق 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمي مکارم شيرازي، دارالکتب الإسلامیه، چ ۳۲، ج ۶، ص ۱۶۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️مراحل نفوذ «شیطان» در انسان در کلام «امام علی» (علیه السلام) چگونه بیان شده است؟ 🔹در خطبه هفتم چگونگی در انسان در چند مرحله دقیقاً بیان شده است و (علیه السلام) آن را با و و خود در لابه‌لاى تشبیهات زیبا و گویا به بهترین وجهى شرح میدهد، به گونه اى که بهتر از آن تصوّر نمیشود. در نخستین مرحله به این حقیقت اشاره ميفرمايد که: در وجود هر انسانى است، نه اجبارى. این هستند که به او «چراغ سبز» نشان میدهند، و جواز ورودش را در کشور وجود خویش صادر ميکنند. 🔹حضرت ميفرمايد: «اِتَّخَذُوا الشَّیْطانَ لاَمْرِهمْ مِلاکاً» ([این زشت سیرتان] را ملاک و اساس کار خود قرار دادند). این همان چیزى است که در به روشنى به آن اشاره شده؛ ميفرمايد: «اِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلطان عَلَى الَّذینَ آمَنُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ اِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذینَ هُمْ بِهِ مُشْرِکُونَ»؛ [نحل، ۹۹و۱۰۰] (او بر کسانى که دارند و بر پروردگارشان مى کنند تسلّطى ندارد؛ او تنها بر کسانى است که او را به برگزیده اند و کسانى که به وسیله او می ورزند و به به جاى فرمان خدا گردن مى نهند). 🔹در مرحله دوّم ميفرمايد: «وَاَتَّخَذَهُمْ لَهُ اَشْراکاً» ([بعد از این انتخابى که از سوى گمراهان انجام میشود، شیطان نیز انتخابى میکند و آن این که] آنها را به عنوان [یا شریکان] خویش برگزیده است). سپس در همین مرحله، به توضیح جمله سربسته فوق پرداخته، ميفرمايد: «فَباضَ وَ فَرَّخَ فى صُدُورِهِمْ» (او در درون‌ سینه‌ هاى‌ آنها کرد، سپس آن را مبدّل به نمود). در این تشبیه جالب (عليه السلام)، «سینه‌ هاى شیطان صفتان» را و «محل تخم‌گذاری» او معرفى میکند و به دنبال آن مى افزاید: 🔹«وَدَبَّ وَ دَرَجَ فی حُجُورِهِمْ» (این جوجه‌هاى شیطانى از درون سینه هاى آنها خارج شده، در دامانشان حرکت کرد و پرورش یافت). سپس به بیان مرحله سوّم این پرداخته، ميفرمايد: «فَنَظَرَ بِأَعیُنِهِمْ، وَ نَطَقَ بِاَلْسِنَتِهِمْ» (کارشان به جایى رسید که با چشم آنها نگاه کرد و با زبانشان سخن گفت). یعنى سرانجام این که مبدّل به جوجه شده بود و پرورش یافت و قوى شد، تبدیل به میشود متّحد با آنها، یعنى در تمام اعضاى آنها میکند، بطورى که «صاحب شخصیت دوگانه‌اى» مى شوند. 🔹از یک نظر و از یک نظر ؛ ظاهرشان شبیه انسان هاست، امّا شیطانى است. چشم و گوش و زبان و دست و پاى آنها همه به فرمان است و طبیعى است که همه چیز را به مى بینند و گوششان آماده شنیدن نغمه هاى شیطان است. در چهارمین مرحله، به نتیجه نهایى این «سیر انحرافى تدریجى» پرداخته، ميفرمايد: هنگامى که به اینجا رسیدند: «فَرَکِبَ بِهِمُ الزَّلَلَ، وَ زَیَّنَ لَهُمْ الْخَطَل» (شیطان آنها را بر و سوار کرد، [مرکبى که آنها را به سوى انواع و کفر و ضلالت مى کشاند] و و هزل و باطل را در نظر آنان زینت بخشید).  🔹این سخن شبیه همان چیزى است که (عليه السلام) در کلام نورانى دیگرى ميفرمايد: «آگاه باشید و خطاها همچون مرکبهاى سرکش و لجام گسیخته اند که ، بر آن سوار میشوند!». [نهج‌البلاغه، خ۱۶] در پنجمین و آخرین مرحله، ميفرمايد: «اعمال آنها اعمال کسى است که او را در شریک ساخته و سخنان باطل را بر زبان او نهاده است». اشاره باینکه آنها بخوبى گواهى میدهد که در آنها کرده و به راهى که میخواهد مى برد. سخنانشان و نگاه هاى آنها ، و در مجموع اعمال آنها ردّ پاى شیطان بخوبى دیده میشود، 🔹و در واقع (عليه السلام) میخواهد در این مرحله، طریق شناخت اینگونه اشخاص را که همان است نشان دهد. آخرین نکته اى که لازم میدانیم در این اشاره کوتاه ذکر کنیم این است که طبق صریح بعضى از آیات قرآن، منحصر به و لشکر پنهانى او نیستند، بلکه گروهى از نیز شیطان نامیده شده اند. چرا که کار آنها عیناً همان کار شیاطین است: «اینچنین در برابر هر پیامبرى دشمنى از شیاطین و قرار دادیم که بطور سرّى سخنان فریبنده و بى اساس را براى اغفال مردم ـ به یکدیگر مى گفتند». [ترجمه آیه۱۱۲ سوره انعام] باید مراقب وسوسه هاى همه آنها بود.  📕پيام امام اميرالمومنين، ناصر مكارم شيرازى، دارالكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۷س، ج۱ ص۴۶۰ منبع:وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) چگونه مردم را به برقراری رابطه دوستی و محبت و دوری از قطع رابطه توصیه می نماید؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از نامه ۴۷ (وصیتنامه حضرت) مى فرمايد: «وَ عَلَيْكُمْ بِالتَّوَاصُلِ وَ التَّبَاذُلِ».(و بر شما لازم است و محبّت و بذل و بخشش را فراموش نكنيد). سپس مى افزايد: «وَ إِيَّاكُمْ وَ التَّدَابُرَ وَ التَّقَاطُعَ» (و بر حذر باشيد از اينكه به يكديگر پشت كنيد و خود را با هم قطع نماييد). از ريشه «وصل»، هرگونه ارتباط و پيوند معنوى و مادى و عقلانى و عاطفى را شامل مى شود، 🔹و از ريشه «بذل»، از قبيل ذكر خاص بعد از عام است؛ زيرا يكى از طرق پيوند افراد جامعه با يكديگر بذل كمك هاى مادى به افرادى است كه به هر دليل نيازمند شده اند. از ريشه «دبر» (بر وزن عبد) به معناى پشت كردن به هم و قهر كردن و دشمنى با يكديگر نمودن و به معناى هرگونه قطع رابطه است، و اين دو واژه به عكس دو واژه اوّل از قبيل ذكر خاص بعد از عام است؛ زيرا به معناى جدايى كامل است و هر نوع قطع پيوند را شامل مى شود. مسأله و محبّت كه گاه با زبان، و از طريق ملاقات و امثال آن انجام مى شود، در بسيار مهم است؛ 🔹همانگونه كه بى محبتى ها و جدايى ها و قطع پيوندها منفور است. احاديث بسيارى در نكوهش هجران و جدايى در منابع معتبر روايى ما آمده كه گاه پشت انسان را مى لرزاند. در حديثى كه مرحوم كلينى در كتاب كافى از امام صادق (علیه السلام) از رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) نقل كرده است مى خوانيم: «هرگاه دو از هم قهر كنند و سه روز بگذرد و آشتى نكنند، اگر در آن حال از دنيا بروند خارج از اسلام خواهند بود، و ولايت و پيوند اخوت اسلامى در ميان آنها قطع مى شود و به هنگام آشتى كردن، هر كدام پيشى گيرد او در قيامت براى رفتن به بهشت پيشى خواهد گرفت». [۱] 🔹همچنین امام صادق (علیه السلام) می‌فرماید: «هنگامى كه دو مسلمان از هم كنند، پيوسته شادى مى كند؛ ولى هنگامى كه با هم كنند زانوهاى خود را به هم مى كوبد و پيوندهاى جسمى او [گويا] از هم جدا مى شود و فرياد مى زند: واى بر من از اين مصيبتى كه دامنم را گرفت». [۲] حتى در آنجا نيز كه كسى خودش را مظلوم، و طرف مقابل را ظالم بداند، بايد براى برقرارى آشتى و از ميان رفتن مظالم تلاش كند؛ 🔹چنانكه در حديث ديگرى در كتاب كافى آمده است كه امام صادق (علیه السلام) فرمود: «هر گاه دو نفر با هم كنند، يكى از آن دو مستحق لعن است، و اى بسا هر دو مستحق باشند؛ راوى از امام (عليه السلام) سؤال مى كند: فدايت شوم ظالم بايد مستحق لعن باشد، مظلوم چرا؟ فرمود: به سبب آن است كه برادرش را به آشتى [معقولانه] دعوت نمى كند». [۳] اشاره به اينكه بايد به صورت منطقى و مشكل خود را با يكديگر حل كنند. پی نوشت‌ها؛ [۱] الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية، چ چهارم، ج ۲، ص ۳۴۵ [۲] همان، ص ۳۴۶ [۳] همان، ص ۳۴۴ 📕پيام امام اميرالمومنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلامية‏، چ اول‏، ج ۱۰، ص ۲۸۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel