eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔵 پایه گذار #وحدت_شیعه_سنی چه کسی است؟! 🔶 برخی گمان میکنند امام #خمینی(ره) یا حتی آیت الله #بروجردی، مبدع و بنیانگذار #وحدت #شیعه و #سنی هستند. (با توجه به اقدامات متعدد و برجسته شان) اما سابقه وحدت شیعه و سنی نه تنها در بین علمای سبق وجود داشته که اولین اسوه #وحدت، شخص امیرالمومنین #علی(ع) است. 🔶 برخلاف تصور عام #سکوت حضرت علی (ع) در دوران خلفای راشدین ابدا به معنای #انزوا و #گوشه_نشینی و #بی_تفاوتی و #قهر و #غضب نبوده است. امام علی(ع) در دوره سه خلیفه، بهترین نمودهای عینی و عملی وحدت مسلمانان را در تاریخ اسلام ثبت کردند. ✅در اولین گام وحدت، امیرالمومنین از حق شخصی خویش به خاطر حفظ وحدت مسلمین گذشتند و سالها مصیبت ها و رنجهای زمانه را هم بدان سبب تحمل نمودند. در اولین بزنگاه تفرقه پس از رحلت پیامبر اکرم(ص)، در #سقیفه، #ابوسفیان که شم سیاسی نیرومندی داشت و زمینه اختلاف را فراهم می دید، مستقیما به درب خانه علی(ع) رفته و به وی پیشنهاد کرد که «دستت را بده تا من با تو بیعت کنم که اگر من با تو بیعت کنم، همه فرزندان عبد مناف و بعد قریش و سرانجام همه عرب تو را به فرمانروایی می پذیرند.»😕 و امام علی(ع) که از هدف فتنه انگیزانه ابوسفیان در ایجاد تفرقه و آشوب برای خشکاندن نهال نوپای اسلام و بازگرداندن جاهلیت به خوبی آگاه بود، ضمن رد این پیشنهاد به وی فرمود: «تو به جز فتنه و آشوب، هدف دیگری نداری. تو مدتها بدخواه اسلام بوده ای. مرا به نصیحت و سپاهیان تو نیازی نیست.» 👊 👇👇👇👇
🌸🍃﷽🌸🍃 ✍ واقعى، گرفتار شدن به الهى است❗️🔔 ❌نه ورشكستگى‌ اقتصادى و امثال آن. ⚠️لطفا هشدار خدا را جدی بگیرید‼️ 👇👇👇 🕋 مَنْ يَحْلِلْ عَلَيْهِ غَضَبِي فَقَدْ هَوى‌(طه/۸۱) ✨به هر کس که غضب من برسد کرده است. 🌸🍃﷽🌸🍃 ✍️پایان آدمیزاد.... ❌نه از دست دادن رفیق است ❌نه رفتن یار ❌ نه تنهایی ☝️هیچکدام پایان آدمی نیست❌ ⚠️آدمی آن هنگام تمام میشود که خدا فراموشش کند 💢 اللهم لا تَکِلنی إلی نَفسی طَرفَة عَینٍ أبداً 👈خدایا حتی به اندازه ی یک چشم بهم زدن، مرا به حال خودم وامگذار @tabyinchannel
﷽؛ 💔 آهِ فاطمه‌ی زهرا سلام‌الله‌علیها « إِنَّمَا فَاطِمَةُ شِجْنَةٌ مِنِّي؛ يَبْسُطُنِي مَا يَبْسُطُهَا وَ يَقْبِضُنِي مَا يَقْبِضُهَا¹» ؛ #فاطمه پاره‌ای از وجود من است ؛ پس هر که او را به #غضب آورد ، مرا غضبناک نموده و هر که او را #خشنود نماید ، مرا خشنود نموده است . #بیان_فقیه 🌿 «شجنة‌» عبارت از شاخه‌ای است که از درخت می‌رويد . اما اين شاخه ، شاخه‌ی معمولی نيست ؛ شاخه‌ای است که در تمام رگ و ريشه‌ی اين درخت ريشه دوانده ؛ شاخه‌ای منتشر در تمام شجر . نتيجه اين می‌شود که اگر #فاطمه‌ی_زهرا سلام‌الله‌علیها يک آه بکشد ، آن آه ، #قلب_پیامبر که روح عالم است را #آزرده می‌کند ! وقتی او آزرده شد ، صد بيست و چهار هزار پيغمبر آزرده‌اند ! وقتی او آزرده شد ، تمام اوصياء ، شهداء ، صديقين آزرده‌اند ! به آهی از دل فاطمه‌ی‌ زهرا ، #ملکوت_عالم منقلب می‌‏شود ! اين است مصيبت حضرت زهرا ! اين است روز عزای فاطمه ! #پےنوشت ۱. المعجم الكبير، ج۲۰، ص۲۶؛ المستدرک، ج۳، ص۱۵۴. @tabyinchannel #انتشار_بدون_لینک_جایز_نمیباشد
⏳بعثت برای مقابله‌ی با «جاهلیّت» آمد 👈⁉️«ما به درسهای برای همیشه نیازمندیم؛ بعثت فقط یک حادثه‌ی تاریخی برای یک برهه‌ی معیّنی از زمان نبود؛ برای همه‌ی دوران تاریخ است... بعثت برای مقابله‌ی با «جاهلیّت» آمد. در ادبیات اسلامی، دوران قبل از طلوع نبوّت پیامبر مکرّم است. نباید تصوّر کرد که این جاهلیّت، مخصوص جزیرةالعرب و عربهای مکّه و حجاز و بقیّه‌ی نقاط بود؛ نه، آن جاهلیّتْ عمومیّت داشت... ♨️👈 بخشی از جاهلیّت، فقدان علم و نداشتن علم است امّا جاهلیّت به معنای وسیع عبارت است از غلبه و حاکمیّت نیروی و غضب انسانی بر محیط زندگی؛ این میشود جاهلیّت. جاهلیّت یعنی جوامع انسانی، تحت تأثیر تمایلات شهوی و غضبیِ عمدتاً فرمانروایان خود به شکلی دربیاید که فضائل در آن گم بشود و رذائل حاکم بشود؛ این میشود جاهلیّت. 👈⁉️یک عرصه‌ی وسیعی از گمراهی در زندگی مردم جاهلی وجود داشت: از یک طرف مهارگسیختگیِ شهوات نفسانی، شهوات جنسی و امثال آن و از آن طرف، همین انسانهای تابع شهوت خود، در مقام قساوت و ویرانگری و خون‌ریزی، باز تا نهایت حدّومرزی که قابل تصوّر است میرفتند، یعنی کودکان خودشان را میکشتند... از آن طرف شهوت، از این طرف ؛ آن‌وقت محیط زندگی، اسیر این دو احساس سرکشِ بی‌مهار قرار میگیرد. آمد این وضعیّت را دگرگون کند... جاهلیّت، امروز هم در دنیا وجود دارد؛ ما باید چشممان را باز کنیم و جاهلیّت را بشناسیم؛ امروز هم عیناً همین معنا وجود دارد؛ شهوت‌رانیِ بی‌حساب، بی‌مهار، بی‌منطق... نوبت به قساوت که میرسد، همان وضعیّت را انسان اینجا هم مشاهده میکند: انسانها را میکُشند، بی‌گناه‌ها را میکُشند، بدون هیچ جرمی ملّتها را مورد سرکوب قرار میدهند؛ این جاهلیّتی است که امروز وجود دارد؛ ⁉️👈. فرق این جاهلیّت با جاهلیّت صدر اوّل - جاهلیّت اولی‌ به تعبیر قرآن - این است که امروز جاهلیّت، مسلّح و مجهّز است به سلاح علم، به سلاح دانش... امروز جاهلیّت بازتولید شده است؛ با توان بسیار بالا، با خطر صدها بلکه هزارها برابرِ جاهلیّت روزهای اوّل و دوران اوّل اسلام.» ۱۳۹۴/۰۲/۲۶ 🔳 : حادثه‌ی تاریخی بعثت پیامبر خاتم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) برای مقابله با جاهلیّت @tabyinchannel @daneshgahevelyat
⭕️دل و جان خود را وارسی کن و ببین چه ای و که ای... 🔹ای برادر جان و ای خواهر! دل و جان خود را وارسی کن و ببین چه ای و که ای؛ اگر بر تو مسلط است، بدان که یکی از چهارپایان و بهائمی؛ اگر بر تو مستولی است، بدان که سگ و گرگ و درنده ای؛ و اگر بر تو غالب است، بدان که شیطان مجسمی، و اگر و اشارات را به کار می بندی و پیرو آن هستی، خدا را بر این سپاس گوی و در افزایش آن بکوش. 📕 (تلخیص و تحریر کتاب معراج‌السعادة)، ص ۵۹ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
⭕️گزیده‌ای از کتاب نردبان سعادت 🔹امیرالمؤمنین (علیه‌ السلام) می‌فرماید: خدای سبحان به فقط داد و آنان را از شهوت و غضب بی‌نصیب ساخت؛ به و غضب داد و آنها را از عقل بی‌ بهره ساخت؛ اما را از همه این امور بهره‌مند گردانید. 🔹پس انسان اگر و را و مُنقاد عقل گرداند، برتر از خواهد بود، زیرا با وجود منازع و مزاحم به این موفقیت نائل شده است، و اگر و غضب شود، پست‌تر از خواهد بود، چرا که با وجود یاوری چون - که حیوانات از آن محروم اند - خود را در اختیار شهوت و غضب قرار داده است. 📕 (تلخیص و تحریر کتاب معراج‌السعادة)، ص ۴۷ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا نباید از «شیطان» پیروی کرد؟ 🔹از عوامل مهم در كانون قهر و ، تسليم شدن و زمام اختيار خود را به دست آنها سپردن است؛ چنان كه در «آیه ۱۸ سوره اعراف» مى فرمايد: هنگامى كه رانده درگاه خدا شد خداوند به او خطاب كرد: «قَالَ اُخْرُجْ مِنْهَا مَذْمُوماً مَدْحُوراً لَّمَنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ لَاَمْلَئَنَّ جَهَنَّمَ مِنْكُمْ اَجْمَعِينَ» (فرمود: از آن [مقام] با ننگ و خوارى بيرون رو، سوگند ياد مى كنم كه هركس از از تو پيروى كند را از همگى آنها پر مى سازم). 🔹گرچه در اين آيه سخن از خصوص ، رئيس شياطين است، ولى مى دانيم كه همه پيرو ابليس‌اند، همه جا يكى است و پيروى از شياطينِ جنّ و انس، پيروى از محسوب مى شود و سرنوشت همه اين پيروان، سقوط در است. آنها با «وعده هاى دروغين»، «تزئين شهوات»، «دعوت به گناهان»، «منع از خيرات» و «تشويق به انحرافات»، پيروانِ خود را از دور ساخته و به آتش قهر و او گرفتار مى سازند. [۱] پی نوشت: [۱] شبيه همين معنا در سوره لقمان، آيه ۲۱ و سوره ابراهيم، آيه ۲۲ نيز آمده است. 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ نهم، ج ۶، ص ۲۸۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️صلاح حال انسان به این است که عقل بر قوای سه گانه دیگر مسلط باشد 🔹گرچه همانگونه که گذشت، به حاکمیت او بر دیگر قواست و پستی او به تاخت و تاز ، و در میدان زندگی؛ اما باید دانست که تعطیلی این قوا (شهوت، غضب و شیطنت) نیز مفید و مطلوب نیست، زیرا دوام و بقای بدن، بسته به فعالیت این قواست؛ از این رو نیز به فعالیت محدود آنها حکم می کند. 🔹پس به این است که بر قوای سه گانه دیگر باشد و آنها به دستور او عمل کنند و به رأی و نظر او گردن نهند، نه این که یک سره منکوب و سرکوب شوند؛ تعطیل کردن قوا، نه موافق با آموزه های قرآن است و نه مطابق با سیره اولیای خدا. 📕 (تلخیص و تحریر کتاب معراج‌السعادة)، ص ۶۱ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«خنده» اولياء خداوند و انبياء چگونه است؟ 🔹 (عليه السلام) در فرازی از خطبه متقين در بيان اوصاف ايشان مى فرمايد: « اگر بخندد، او بلند نمى شود». اين خصلت، نشانه دارنده آن است. ، خنده بزرگان است، حتى بعضى موقع خنديدن دندان هايشان آشكار نمى شود. آنها كه اعتقاد به مبدأ و معاد دارند و از خود باخبرند، محزونند و اين مانع از خنده نامعقول آنها است و در حد و و خوشرویی، می زنند، آنها كه نه دارند و نه به مى انديشند، از حزن در قلب آنها خبرى نيست و از اين روى فكر مى كنند در آسايش هستند در حالى كه بيش نيست! 🔹 (صلى الله عليه و آله) هيچ وقت صدای خنده‌اش بلند نمى شد و تنها مى كردند. و گويا همه (علیهم السلام) چنين بوده اند. در جريان [داستان] (علیه السلام) با مورچه در آمده كه حضرت سليمان (علیه السلام) خنده اى كردند: «فَتَبَسَّمَ ضَاحِكاً مِّنْ قَوْلِهَا» [۱] و اين ، نشانه وقار و توجه آنها به عالم ديگر بود. 🔹روزى (صلی الله علیه و آله) از كنار عده اى از جوان هاى انصار عبور كردند و آنها با يكديگر گرم صحبت بودند و صداى و خنده هايشان بلند بود. حضرت [به آنها] فرمودند: «اى گروهى كه چنين مى كنيد، چه كسى از شما آرزويش داده و بواسطه اين آرزو در كوتاهى كرده [اين چنين شخصى] بايد از آنچه در است و آنچه در آنها مى گذرد آگاهى و اطلاع يابد و از و نشر گيرد. ياد كنيد را كه نابود كننده لذات است». [۲] در جاى ديگر فرمودند: «لَو تَعلَمُونَ مَا اَعلَمُ لَضَحِكتُمْ قَلِيلًا وَ ليَبكُوا كَثِيراً»؛ [۳] (اگر مى دانستيد آنچه را كه من مى دانم كم‌ مى‌ خنديديد و بسيار می‌ گريستيد). 🔹 (صلی الله علیه و آله) به فرمودند: «چرا را هرگز خندان نديده ام؟ گفت: «مَا ضَحِكَ مِيكَائِيلُ مُنْذُ خُلِقَتِ النَّارُ»؛ [۴] (ميكائيل از وقتى خلق شده نخنديد)». امام باقر (عليه السلام) مى فرمايند: « (علیه السلام) به [فرزندش] (علیه السلام) فرمود: «يَا بُنَىّ اِيّاكَ وَ كَثرَةَ الضِّحكِ فَاِنّ كَثرَةَ الضِّحكِ تَترُك العَبدَ حَقِيراً يَومَ القِيَامَةِ»؛ [۵] (اى فرزندم بپرهيز از ، زيرا زيادى خنده، بنده را در روز حقير مى كند). 🔹آرى از بپرهيزيد كه از است؛ «اَلقَهقَهَةُ مِنَ الشَّيطَانَ» [۶] و حتى در روايت از امام باقر (عليه السلام) آمده كه هرگاه زديد بعد از آن بگوئيد: «اَللّهُمَّ لَاتَمقُتنِى»؛ [۷] (خدايا مرا مورد خود قرار مده)؛ و اين روايت به خوبى نشان مى دهد كه انسان را در معرض رحمان قرار مى دهد. پس هرگاه خواستيد خنده كنيد، نمائيد كه بهترين خنده، است؛ «خَيْرُ الضِّحْكِ اَلتَّبَسُّمُ». [۸] و همين، است. [۹] 🔹نه فقط در حال شنيدنِ گفتارى خنده آور تبسّم كنيد، بلكه در همه حال را بر چهره خود آشكار كنيد، خصوصاً در و ها. در روايت است كه (صلی الله علیه و آله) وقتى سخن مى فرمود مى كرد [۱۰] و نيز در روايت است: «مَنْ تَبَسُّمَ فى وَجهِ اَخِيهِ كانَتْ لَهُ حَسَنَةٌ». (كسى كه در برابر صورت برادرش باشد براى او حسنه است). در روايت آمده: «وقتی (صلى الله عليه و آله) خندان مى شدند، چشم هاى مباركش تنگ مى شد و همه خنده او بود...». [۱۲] پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره نمل، آيه۱۹؛ [۲] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربى، چ۲، ج ۷۳، ص۵۹، باب۱۰۶؛ [۳] التوحيد، ابن بابويه، جامعه مدرسين‏، چ۱، ص۲۳۸، باب۳۴؛ [۴] بحار الأنوار، همان، ج۵۶، ص۲۶۰، باب۲۴؛ [۵] همان، ج ۱۴، ص۳۵، باب۳؛ [۶] الكافی، دار الكتب الإسلامية، چ۴، ج۲، ص۶۶۴؛ [۷] الكافی، همان؛ [۸] غررالحكم و درر الكلم‏، دار الكتاب الإسلامی، چ۲، ص۳۵۵، حکمت۱۸؛ [۹] بحار الأنوار، همان، ج۷۵، ص۲۵۰، باب۲۳؛ [۱۰] همان، ج۱۶، ص۲۹۸، باب۱۰؛ [۱۱] کافی، همان، ص۲۰۶؛ [۱۲] عيون أخبار الرضا(ع)، ابن بابويه، نشر جهان‏، چ۱، ج۱، ص۳۱۷ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ اول‏، ج ۲، ص ۵۷۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️بر اساس روایات اهل سنت منظور از «صراط المستقيم» در سوره فاتحه چيست؟ 🔹در «ششمين آيه » كه شبانه روز در نمازها قرائت می شود به خداوند عرضه مى داريم: «اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيمَ»؛ (ما را به هدايت كن)، راهى كه ما را به تو و به آنچه موجب تو است برساند، راهى جداى از راه كسانى كه تو آنها را فرو گرفته و همچنين جداى از راه . آری خدايا ما را هم به اين راه هدايت فرما و هم در اين راه ثابت و پايدار و برقرار دار. 🔹بى شك مفهوم بسيار وسيع و گسترده اى دارد و لذا بعضى آن را به معنى و بعضى و بعضى (ص) و (علیهم السلام) و بعضى به و بعضى به معنى «راه و روش انبياى الهى (علیهم السلام)» تفسير كرده اند كه هر كدام از اينها مى تواند بخشى از مفهوم وسيع آيه را تشكيل دهد. ولى در روايات متعّددى كه به طرق مختلف از (ص) نقل شده است، انگشت روى يكى از بارزترين مصاديق آن گذاشته شده؛ و آن راه و روش (ع) و يا و (ص) است. 🔹حاكم حسكانى در «شواهد التّنزيل» از جابر بن عبدالله انصارى از (ص) نقل مى كند كه فرمود: «اِنَّ اللهَ جَعَلَ عَلِيّاً وَ زَوْجَتَهُ وَ اَبْنائَهُ حُجَجُ اللهِ عَلى خَلْقِهِ وَ هُمْ اَبْوابُ الْعِلْمِ فى اُمَّتى، مَنْ اِهْتَدى بِهِم هُدِىَ اِلى صِراط مُسْتَقيم»؛ [۱] (خداوند (ع) و همسرش [فاطمه زهرا (س)] و فرزندان او را بر خلقش قرار داده و آنها در من هستند؛ هر كس به وسيله آنها شود، به هدايت شده است). 🔹و در حديث ديگرى از ابن عبّاس از (ص) چنين نقل مى كند كه به (ع) فرمود: «اَنْتَ الطَّريقُ الْواضِحُ وَ اَنْتَ الصِّراطُ الْمُسْتَقيمُ وَ اَنْتَ يَعْسُوبُ الْمُؤمِنينَ!»؛ [۲] (تو راه روشن و و رهبر مؤمنان هستى). همچنین در حديث سوّمى از ابن عبّاس نقل مى كند كه در تفسير «اِهْدِنَا الصِّراطَ المُسْتَقيم» مى گفت:  «قُولُوا ـ مَعاشِرَ الْعِبادِ ـ اِهْدِنا اِلى حُبِّ النَّبِىِّ وَ اَهْلَ بَيْتِهِ!»؛ [۳] (اى بندگان خدا بگوئيد خدايا ما را به پيامبر و او هدايت كن). 🔹در حديث چهارمى از ابوبريده در ذيل اين آيه نقل مى كند كه گفت: «منظور، (ص) و او است». [۴] اين حديث را علامّه ثعلبى در تفسيرش نيز آورده است. [۵] شيخ عبيدالله حنفى در كتاب «ارجح المطالب» نيز آن را از ابوهريره نقل كرده است. [۶] در حديث پنجمى كه در «شواهد التّنزيل» آمده از عبدالرّحمن بن زيد از پدرش در تفسير آيه «صِراطَ الَّذينَ اَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ» نقل مى كند كه گفت: «هَوَ النَّبِىُّ وَ مَنْ مَعَهُ وَ عَلِىُّ بْنُ اَبى طالِب وَ شيعَتُهُ». [۷] 🔹در منابع شيعه و پيروان مكتب اهل بيت نيز روايات متعدّدى در اين زمينه وارد شده، از جمله در روايتى از امام صادق (ع) در تفسير «صِراطَ الَّذينَ اَنْعَمْتَ عَلَيْهِم» آمده است كه فرمود: «يَعْنى مُحَمَّداً وَ ذُرِّيَّتَهُ»؛ [۸] (مقصود (ص) و او (عليهم السلام) است). به اين ترتيب و روشن‌ ترين مصاديق ، (ص) و (ع) و فرزندان او از نسل (س) است كه هر كس دست به دامن ولاى آنها زند و در خطّ آنها حركت كند، قدم در گذارده است كه او را به خدا نزديك و از و انحراف دور مى سازد. ● 📕پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، دارالکتب الاسلامیه، چ ششم، ج ۹، ص ۴۰۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️بعثت برای مقابله با جاهلیّت آمد 🔹 برای مقابله‌ی با آمد. جاهلیّت در ادبیات اسلامی، دوران قبل از طلوع نبوّت است. نباید تصوّر کرد که این ، مخصوص جزیرةالعرب و عرب‌های مکّه و حجاز و بقیّه‌ی نقاط بود؛ نه، آن عمومیّت داشت؛ 🔹ایرانِ آن روز هم غرق در جاهلیّت بود، امپراتوری رومِ آن روز هم غرق در جاهلیّت بود؛ و برای مقابله‌ی با همه‌ی این جاهلیّت پدید آمد. فقط به معنای فقدان علم نیست؛ در تعبیرات اسلامی و در ادبیات اسلامی، معنای بسیار وسیع‌تری دارد؛ بخشی از جاهلیّت، فقدان علم و نداشتن علم است، 🔹امّا جاهلیّت به معنای وسیع عبارت است از و حاکمیّت نیروی و انسانی بر ؛ این می‌شود جاهلیّت. یعنی جوامع انسانی، تحت تأثیر تمایلات شهوی و غضبیِ عمدتاً فرمانروایان خود به شکلی دربیاید که در آن گم بشود و حاکم بشود؛ این می‌شود جاهلیّت. بیانات مقام معظم رهبری ۹۴/۰۲/۲۶ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چگونه انسان می تواند از تسلّط و «وسوسه شیطان» در امان باشد؟ 🔹پاسخ این سؤال در آیه ۲۷ «سوره اعراف» آمده است. خداوند مى فرماید: «إِنّا جَعَلْنَا الشَّیاطینَ أَوْلِیاءَ لِلَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ» (ما را اولیاء و قرار دادیم). یعنى آنها هرگز اجازه ورود به منطقه و افرادى که آمادگى خود را براى پذیرش آنان اعلام نداشته اند، ندارند؛ و به تعبیر دیگر گام هاى نخستین از طرف خود برداشته مى شود، و اجازه ورود به کشور تن از طرف او داده مى شود، و تنها پس از موافقت خود انسان است که مى تواند از او بگذرد. 🔹بنابراین، کسانى که دریچه هاى خود را به روى ببندند، آنها قدرت عبور از آن را نخواهند داشت. آیات دیگر نیز شاهد این حقیقت است، در «سوره نحل» آیه ۱۰۰ مى خوانیم: «إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذینَ هُمْ بِهِ مُشْرِکُون» ( بر آنها است که به او عشق می ورزند و او را خود انتخاب کرده اند و کسانى که او را پرستش مى کنند). 🔹همچنین در آیه ۴۲ «سوره حجر» مى خوانیم: «إِنَّ عِبادی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطانٌ إِلاّ مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْغاوینَ» (تو بر من تسلط نخواهى داشت، مگر بر که از تو مى کنند). به تعبیر دیگر: درست است که ما و همکارانش را نمى بینیم، ولى به اصطلاح ردّ پاى آنها را مى توانیم مشاهده کنیم. 🔹هر جا است، در هر نقطه اى ، آماده است، در هر موقع پاى زرق و برق دنیا و به میان مى آید، به هنگام ، و در موقع برافروخته شدن آتش و ، حضور قطعى است، و گویا در چنین مواردى، انسان صداى او را با گوش دل مى شنود و ردپاى او را با چشم خود مى بیند. 🔹در این زمینه حدیث جالبى از (علیه السلام) نقل شده است که فرمود: «هنگامى که (علیه السلام) به قوم خود کرد (و هلاکت آنها را از خدا خواست و طوفان همه را در هم کوبید) نزد او آمده گفت: تو حقى بر گردن من دارى که من مى خواهم آن را تلافى کنم! عليه السلام (در تعجب فرو رفت) گفت: بسیار بر من گران است که حقى بر تو داشته باشم، چه حقى؟! گفت: 🔹همان نفرینى که درباره قومت کردى و آنها را غرق نمودى، و احدى باقى نماند که من او را گمراه سازم، بنابراین من تا مدتى راحتم، تا زمانى که نسل دیگرى به پاخیزند و من به گمراه ساختن آنها مشغول شوم. علیه السلام (با این که حداکثر کوشش را براى هدایت قوم خود کرده بود، در عین حال ناراحت شد و) به گفت: حالا مى خواهى چه جبرانى بکنى؟ 🔹گفت: در به یاد من باش! که من نزدیک ترین فاصله را به بندگان در این سه موقع دارم: هنگامى که ، تو را فرا مى گیرد به یاد من باش! هنگامى که میان دو نفر مى کنى به یاد من باش! و هنگامى که با تنها هستى و هیچ کس در آنجا نیست باز به یاد من باش»! [۱] پی نوشت: [۱] بحار الانوار، ج ۱۱، ص ۳۱۸؛ و جلد ۶۰، ص ۲۲۲؛ خصال صدوق، ج ۱، ص ۱۳۲، انتشارات جامعه مدرسین، ۱۴۰۳ق؛ درر الاخبار، ص ۱۲۲، دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامى، طبع اول، ۱۴۱۹ق 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمي مکارم شيرازي، دارالکتب الإسلامیه، چ ۳۲، ج ۶، ص ۱۶۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️«جاهلیّت» فقط به معنای فقدان علم نیست 🔹 فقط به معنای فقدان علم نیست؛ در تعبیرات اسلامی و در ادبیات اسلامی، معنای بسیار وسیع‌تری دارد؛ بخشی از جاهلیّت، فقدان علم و نداشتن علم است، امّا به معنای وسیع عبارت است از و حاکمیّت نیروی و انسانی بر محیط زندگی. بیانات‌مقام‌معظم‌رهبری ۱۳۹۴/۰۲/۲۶ منبع‌؛ وبسایت‌ دفتر حفظ‌ و نشر آثار معظم‌ له @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️قرآن در مورد خشم و فرو بردن آن چه فرموده است؟ 🔹 و از خطرناكترين حالات انسان است كه اگر جلو آن رها شود، گاه به شكل يك نوع و ديوانگى و از دست دادن هر نوع كنترل بر اعصاب خودنمايى ميكند، و بسيارى از و جناياتى كه انسان يك عمر بايد كفاره و جريمه آن را بپردازد، در چنين حالتى انجام میشود. و همانند آتشى سوزان است كه گاه يك جرقّه آن، تدريجاً مبدل به دريايى از آتش میشود، و خانه ها و شهرهايى را در كام خود فرو مى برد. 🔹اگر تاريخ را ورق بزنيم و مشكلات عظيمى را كه در جوامع انسانى بر اثر آتش سوزان غضب و به وجود آمده بررسى كنيم، مشاهده میکنیم كه سرچشمه بسيارى از ضايعات، ناملايمات و حوادث دردناك، همين و غضب میباشد و خساراتى كه دامن افراد و خانواده ها و اجتماعات را گرفته از بيشترين خسارات است. با اشاره به اوصاف گروهى از مؤمنان پاكدل و مشمول عنايات حق، بعد از ذكر ايمان و توكل بر خدا، میفرمايد: «آنها كسانى هستند كه از و اعمال زشت اجتناب می‌ورزند، و هنگامى كه شوند [خشم خود را فرو مى برند و] عفو میکنند ». [ترجمه آيه۳۷ سوره شوری] 🔹به تعبير ديگر آنها هنگامى كه در درونشان شعله ور میشود، خود را ميكنند و دست به انواع و جنايت آلوده نمیسازند. ذكر اين صفت بعد از مسأله اجتناب از گناهان بزرگ و اعمال زشت، شايد به اين جهت است كه سرچشمه بسيارى از ، حالت است كه را از دست عقل بيرون برده و آزادانه به هر سو مى تازد. جالب اينكه نمیفرمايد: آنها غضب نمیكنند، چرا كه و غضب به هنگام بروز ناملايمات سخت، برای هر انسانى طبيعى است، 🔹مهم آن است كه آنها بر مسلّطند و هرگز زير سلطه غضب قرار نمیگيرند، بخصوص اينكه وجود غضب در انسان هميشه جنبه منفى و ويرانگرى ندارد، گاه میشود كه بسيار سازنده است كه پرداختن به آن مجال دیگری می طلبد. همچنین در آيه ۱۳۴ سوره آل عمران، بعد از آنكه به ، وعده بهشت جاويدان را میدهد، آن هم بهشتی كه به اندازه آسمانها و زمين وسعت دارد، در بيان اوصاف آنها نخست مسأله انفاق را مطرح کرده و میفرماید: «اَلَّذينَ يُنْفِقُونَ فى السَّرّاءِ وَ الضَّرّاءِ؛ اين كسانى هستند كه در وسعت و پريشانى میكنند»، سپس مى افزايد: «وَ الْكاظِمينَ الْغَيظِ؛ و خود را فرو مى برند» و در نتيجه «وَالْعافِيْنَ عَنِ النّاسِ؛ از میگذرند»، و در مجموع آنها ، «وَ اللّهُ يُحِبُّ الْمحسِنينَ؛ چرا كه خداوند را دوست دارد». 🔹جالب اينكه در آيه بعد از آن وعده آمرزش و مغفرت به آنها داده شده، كه اگر لغزشى براى آنها پيدا شود، و گناهى از آنها سر زند و به ياد خدا بيفتند و كنند، خداوند آنها را مشمول عفو خود قرار میدهد. اشاره به اينكه همانگونه كه آنها ديگران را عفو ميكنند و از خطاهايشان میگذرند، هم آنها را ميكند و از خطاهايشان ميگذرد. به هرحال از «كظم غيظ»، یعنی فرو بردن ، در اين آيه بعنوان يكى از «صفات برجسته پرهيزكاران» یاد شده است. 🔹و در آیه دیگر، سخن از خشم و غضب يكى از پيامبران الهى، يعنى (ع) نسبت به امت خويش است. حضرت يونس (ع) از هدايت قوم خود نااميد و بر آنها خشمگين شد، اما خشمى كه در ظاهر مقدس بود، ولى در واقع از عجله و دستپاچگى نشأت میگرفت و به همين دليل خداوند به خاطر اين «ترك اولى» او را در تنگناى شديدى قرار داد و او از اين «ترك اولى» توبه كرد، میفرمايد: «و ذاالنُّون [يونس] را [به يادآور] در آن هنگام خشمگين [از ميان قوم خود] رفت، و چنين مى پنداشت كه ما بر او تنگ نخواهيم گرفت [اما هنگامى كه در كام نهنگ فرو رفت] در آن ظلمت هاى متراكم صدا زد خداوندا جز تو معبودى نيست، منزّهى تو، من از ستمكاران بودم». [ترجمه آيه ۸۷ سوره انبياء] 🔹سرانجام و بعد از تحمل سختیهاى فراوان، خداوند توبه او را پذيرفت و بى آنكه در شكم نهنگ هضم شود، او را بيرون فرستاد، با تنى بسيار رنجور، ضعيف و ناتوان. جايى كه چنين خشمى را [كه زياد هم بى دليل نبود] خداوند بر پيامبرانش نمى بخشد، چگونه شعله هاى خشمى را كه از كينه توزى، انتقام، حسد و خوى هاى زشت ديگر زبانه مى كشد خواهد بخشيد؟ بديهى است منظور از خشم در اينجا خشم بر قوم گنهكار است، و منظور از جمله «فَظَنَّ اَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ» در خود آیه، اين است كه او گمان میكرد، هجرتش از ميان آن قوم گنهكار كار بدى نيست كه در خور سرزنش و كيفر باشد، و منظور از اعتراف يونس (ع) به ظلم و ستم، همان ظلم و ستم بر خويشتن است كه گرفتار مجازات «ترك اولى» شد. 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر چ۱ج۳ص۳۷۷ منبع:وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چه احادیثى از «امام صادق» (علیه السلام) در کتاب های اهل سنت نقل شده است؟ 🔸با مراجعه به کتب اهل سنت به وجود احادیث ارزشمندى از (علیه السلام) پى مى بریم که در اینجا به برخى از آن ها اشاره میکنیم: 1⃣«هرگاه خداوند بر تو عنایت فرمود و دوست داشتى که آن باقى مانده و دوام داشته باشد، بسیار بر آن و شکر نما؛ زیرا خداوند عزّوجلّ در کتابش فرمود: "اگر شما باشید من بر شما زیاد خواهم کرد"؛ و هر گاه به تو دیر رسید، زیاد نما، زیرا خداوند متعال در کتابش فرمود: "از پروردگار خویش بطلبید که او بسیار آمرزنده است، تا بارانهاى پر برکت آسمان را پى در پى بر شما بفرستد و شما را با اموال و فرزندان فراوان کمک کند و باغ هاى سرسبز و نهرهاى جارى در اختیارتان قراردهد". اى سفیان! هرگاه امرى از سلطان یا غیر سلطان تو را محزون کرد بسیار «لا حول و لا قوّة الاّ بالله» بگو، زیرا آن ذکر و گنجى از گنج هاى بهشت است...». [۱] 2⃣«اصل الرجل عقله، و حسبه دینه، و کرمه تقواه، و الناس فى آدم مستوون» [۲] (اصل او است، و حسب او ، و بزرگوارى او او است؛ و مردم در این که از آدم زاده شده اند با یکدیگر مساوى هستند). 3⃣«یابن آدم! ما لک تأسف على مفقود لایردّه الیک الفوت، و ما لک تفرح بموجود لایترک فى یدیک الموت» [۳] (اى فرزند آدم! تو را چه شده که تأسّف مى خورى بر شىء مفقودى که گذر زمان، آن را به سوى تو باز نمیگرداند، و تو را چه شده که به شىء موجودى شاد مى شوى که ، آن را در دست تو رها نخواهد کرد). 4⃣«الغضب مفتاح کلّ شر» [۴] ( کلید هر پلیدى است). 6⃣«رأس الخیر التواضع. فقیل له: و ما التواضع؟ فقال: ان ترضى من المجلس بدون شرفک، و ان تسلّم من لقیت، و ان تترک المراء و ان کنت محقّاً» [۵] (رأس خیر است. به حضرت عرض شد: تواضع چیست؟ فرمود: این که در مجلس به مکانى پایین تر از شرفت راضى شوى، و اینکه هر کس را مشاهده نمودى بر او کنى، و را ترک کنى گرچه حقّ با تو باشد). 6⃣«من اراد عزّاً بلاعشیرة و هیبة بلاسلطان، فلیخرج من ذلّ المعصیة الى عزّ الطاعة» [۶] (هر کس عزّتى بدون عشیره و هیبتى بدون سلطنت مى خواهد، باید از بار خارج شده و در وارد شود). 7⃣«من یصحب صاحب السوء لایسلم، و من یدخل مدخل السوء یتّهم، و من لایملک لسانه یندم» [۷] (هر کس با مصاحبت کند سالم نمى ماند، و هر کس در داخل شود متّهم میشود، و هرکس را مالک نباشد پشیمان مى گردد). 8⃣«حکمة تحریم الربا ان لایتمانع الناس المعروف» [۸] (حکمت تحریم آن است که مردم از کار خیر بى بهره نشوند). 9⃣«کفّارة عمل السلطان الإحسان الى الإخوان» [۹] (کفاره کار کردن براى سلطان، احسان و نیکى به برادران دینى است). 🔟«المؤمن اذا غضب لم یخرج عن حقّ، و اذا رضى لم یدخله رضاه فی باطل» [۱۰] (مؤمن هرگاه کند، غضبش او را از حق خارج نمیکند و هر گاه شود رضایتش او را در باطل داخل نمیکند). 1⃣1⃣«ثلاثة لایزید الله بها الرجل المسلم الاّ عزّاً: الصفح عمّن ظلمه، و الإعطاء لمن حرمه، و الصلة لمن قطعه» [۱۱] (سه عامل است که خداوند توسط آن ها را زیاد میکند: از کسى که به او ظلم کرده است؛ و بر کسى که او را محروم ساخته است؛ و با کسى که از او قطع رحم کرده است). 2⃣1⃣«الفقهاء أمناء الرسل مالم یأتوا ابواب السلاطین، فاذا رأیتم الفقهاء قد رکنوا الى ابواب السلاطین فاتّهموهم» [۱۲] (، امین انبیاء هستند مادامى که به درب خانه هاى سلاطین نروند، و هرگاه فقها را مشاهده کردید که به درب خانه هاى سلاطین آمده اند آنان را متّهم سازید). 3⃣1⃣«منع الجود سوء الظنّ بالمعبود» [۱۳] (امتناع از ، سوء ظن به خدا است). 4⃣1⃣«البنات حسنات و البنون نعم، و الحسنات یثاب علیها و النعم مسؤول عنها» [۱۴] ( حسنات، و نعمتهاى الهى‌اند، بر حسنات ثواب داده میشود، و از نعمتها سؤال میگردد). 5⃣1⃣«توشه اى بهتر از نیست؛ و چیزى بهتر از نیست؛ و دشمنى زیانبارتر از نیست؛ و دردى بى درمان تر از نیست». [۱۵] پی نوشت‌ها؛ [۱] حلیة الاولیاء، ج۳، ص۱۹۳. [۲] صفة الصفوة، ج۲، ص۱۷۰. [۳] تفسیر فتح البیان، ج۹، ص۲۳۸. [۴] ربیع الابرار، ص۱۷۳. [۵] نهایة الارب، ج۳، ص۲۳۶. [۶] اسعاف الراغبین، ص۲۵۲. [۷] همان. [۸] همان. [۹] الفصول المهمة، ص۲۱۰. [۱۰] همان. [۱۱] همان. [۱۲] حلیة الاولیاء، ج۳، ص۱۹۴. [۱۳] الفصول المهمة، ص۲۱۰. [۱۴] همان. [۱۵] حلیة الاولیاء، ج۳، ص۱۹۶ 📕اهل بیت از دیدگاه اهل سنت، على اصغر رضوانى، مسجد مقدس جمکران، قم. ۱۳۸۵ش، ص۱۱۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️پس از نفرین كردن و غرق شدن قوم حضرت نوح (عليه السلام)، «شیطان» چه نصیحتی به او کرد؟ 🔹پس از آنكه قوم‌ حضرت‌ نوح (عليه السلام) غرق شدند خدمت (عليه السلام) رسيد و گفت: تو خدمت بزرگى به من كردى، من نيز مى خواهم به تو خدمتى كنم! (عليه السلام) با تعجّب پرسيد: چه خدمتى به تو كرده ام؟ گفت: اين جمعيّتى كه نفرين كردى و نابود شدند و نسل آنها را، شب و روز مى بايست مى كردم و تلاش و زحمت مى كشيدم تا هدايت نشوند، اكنون كه هلاك شده اند تا مدّتى آسوده ام؛ 🔹زيرا كسانى كه من بر آنها سلطه داشتم نابود شده اند و آنها كه مانده اند سلطه اى بر آنان ندارم! (عليه السلام) با شنيدن اين سخن ناراحت شد و گريست. سپس خطاب آمد كه را بشنو. از اين روايت معلوم مى شود كه هم در گوشه وجدانش نقطه اميدى هست هر چند بيدار نمى شود. به هر حال خطاب به حضرت گفت: در سه جا مراقب من باش كه حضور جدّى دارم و به وسوسه مى پردازم: 1⃣«اُذْكُرْنِى اِذَا غَضِبْتَ» (به هنگام و به ياد من باش [كه بسيار به تو نزديكم]). بسيارى از «قهرها»، «نزاعها»، «طلاقها»، «گناهان» و مانند آن به هنگام و رخ مى دهد، و لذا توصيه شده به هنگام تصميمى نگيريد و از آن محل خارج شويد. 2⃣«وَ اذْكُرْنِى اِذَا حَكَمْتَ بَيْنَ اِثْنَيْنِ» (به هنگام بين دو نفر [نيز] به ياد من باش)، كه در چنين حالتى به تو نزديكم و سعى مى كنم تو را از مرز خارج كنم. 3⃣«و اذْكُرْنِى اِذَا كُنْتَ مَعَ إِمْرَأَةٍ خَالِياً لَيْسَ مَعَكُمَا اَحَدٌ» [۱] (و به هنگامى كه با زن بى مانعى خلوت كرده اى و هيچ كس غير از شما دو نفر در آنجا نيست [نيز مراقب وسوسه هاى من باش]). در چنين مكانى نفر سوم است و لذا خلوت با را حرام شمرده اند. پی نوشت: [۱] الخصال‏، ابن بابويه، محمد بن على‏، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، انتشارات اسلامى، قم، ۱۳۶۲ش، چ اول‏‏، ج ‏۱، ص ۱۳۲ 📕داستان ياران، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: عليان نژادى، ابوالقاسم، ‏مدرسه امام على بن ابى طالب (عليه السلام‏)، قم‏، ۱۳۹۰ش، ‏چ اول‏، ص ۱۷۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️قوای نفسانی (بخش دوم و پایانی) 🔸 دارای قوای سه گانه ، و است که هر يک تأمين بخشی از نيازهای انسان را بر عهده دارند. همه قوای بشری برای حکمت و غرض و هدفی آفريده شده اند و هر کدام سهم بسزایی برای رساندن به کمال مطلوبش دارند؛ آنچه مهم است جهت دادن و تربيت کردن و شکوفا نمودن اين قواست، به گونه ای که هر کدام نقش خود را به شکل بايسته و شايسته در ترقی و تعالی انسان ايفا کنند. در این بخش به راه ايجاد اعتدال در قوا و شیوه های عملی آن می‌پردازیم. 💠«راه ايجاد اعتدال در قوا» 🔹برای اين قوا بايد همه آنها را «تحت تدبير و کنترل عقل و شرع» در آورد. در روايات معتبری که از (عليهم السلام) رسيده است، مطالب ارزنده ای در اين خصوص وجود دارد. 💠«شيوه های عملی ايجاد اعتدال» 🔹مراعات اموری که در ادامه آورده می‌شود، برای کمک به عقل و ايجاد بستر مناسب برای تعديل قوا مفيد است: ۱) همنشينی با و معاشرت با کسانی که از برخوردارند و نيز اجتناب و پرهيز از همنشينی با و کسانی که دارای اخلاق زشت و ناپسند هستند؛ زيرا معاشرت با هرکس قويترين انگيزه برای خو گرفتن به صفات و اخلاق اوست. ۲) به کار بردن قوا در راه کسب و مواظبت و مداومت بر اعمال و افعالی که آثار و نتايج آن، تحصيل فضايل است؛ همچنان که اگر کسی بخواهد ملکه جود و سخاوت را در خود حفظ کند، بايد مال و بذل و بخشش را همواره ادامه دهد و بر ، در زمانی که به طرف بخل و امساک می‌رود، تسلط داشته باشد. 🔹۳) بايد هنگام اقدام بر هر عملی، و نمايد و مواظب باشد که هيچ کاری را بدون توجّه به آثار آن انجام ندهد و در صورت روی آوردن به ، خود را و تأديب نمايد. ۴) از ديدن و شنيدن و تخيل آن چه و را بر می انگيزد به شدت پرهيز نمايد، و زمانی که بالطبع آن دو قوه به جنبش در آمدند، در بهره گيری از آن به اندازه ای که طبيعت بشری اقتضا می‌کند اکتفا نمايد و از آنچه به سلامت تن و روان او صدمه وارد می‌کند پرهيز نمايد؛ البته ملاک و معيار بهره گيری معتدل از اين قوا، و است. ۵) بايد خود را با جستجو و بررسی و محاسبه به دست آورد و پس از آگاهی، در ريشه کن ساختن آن کوشش فراوان نمايد. در مجموع، بايد با و تکرار عمل اخلاقی، از اين که در این نوشتار بدانها پرداخته شد، برای تحقق بهره گيرد و زمينه را فراهم نسازد. [۱] پی نوشت؛ [۱] برای مطالعه بيشتر ر.ک: گزيده کتاب جامع السعادات (ملا مهدی نراقی) ترجمه سيد جلال الدين مجتبوی، ص ۶۷ به بعد؛ و روش خودسازی (جمعی از نويسندگان)؛ و اخلاق عملی (مهدوی کنی)، ج۱، و مقالات (محمد شجاعی)، ج۲و۳ نویسنده: رضا رمضانی - اخلاق و عرفان، ص ۷۴ - ۷۸ منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel