eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
428 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️منظور از «سريع الحساب» بودن خداوند در آخرت چیست؟ 🔹يكی از صفات خداوند «سريع الحساب» بودن اوست، و در به سرعت به رسيدگى می‌كند. در «سوره ص»، آیه ۵۳ بعد از اشاره به باغ هاى جاودانى بهشت و نعمت هاى گوناگون آن، مى فرمايد: «هَذا مَا تُوعَدُونَ لِيَوْمِ الْحِسَابِ» (اين، چيزى است كه براى به شما وعده داده مى شود). يعنى مسئله «حساب» و رسيدگى به در آن روز به قدرى روشن است كه آن روز «روز حساب» ناميده شده است. 🔹در «سوره مائده»، آيه ۴ سخن از به ميان آمده، مى فرمايد: «اِنَّ اللهَ سَرِيعُ الْحِسابِ» (خداوند است). اين مطلب كه خداوند با سرعت حساب بندگان را رسيدگى مى كند در آيات متعدّدى از ديده مى شود. [۱] این تکرار، نشانه اهمیّت موضوع است؛ زیرا از یک سو است برای که در آن روز به سرعت خود را دريافت مى دارند، و از سوى ديگر است براى که هرگز به تأخير نمى افتد، به سرعت حسابشان را مى رسند و حقّشان را در دستشان مى گذارند!... 🔹درباره در آن روز تعبيراتى در بعضى از روايات ديده مى شود كه بسيار تكان دهنده است. در حديثى از امیرالمؤمنین (علیه السلام) آمده است: «اِنَّه سُبْحانَهُ يُحاسِبُ جَميْعَ عِبادِهِ عَلَى مِقْدارِ حَلْبِ شَاةٍ» [۲] (خداوند تمام بندگانش را در زمان كوتاهى به اندازه زمان دوشيدن يك گوسفند رسيدگى مى كند). اين تشبيه در حقيقت براى نشان دادن كوتاهى زمان است، لذا در روايت ديگرى آمده: «اِنَّ الله يُحاسِبُ الْخَلائِقَ كُلَّهُمْ فِي مِقْدارِ لَمْحِ الْبَصَرِ» [۳] (خداوند همه بندگان را تنها در يك چشم بر هم زدن رسيدگى مى كند!). 🔹دليل اين سرعت روشن است؛ زيرا منوط به و ، و رعايت از هر نظر است، و چون همه اين صفات را در حد اكمل داراست مى تواند در يك چشم بر هم زدن همگان را برسد. اصولا وضع و آثارى كه از خود در روح و جسم ما به يادگار مى گذارد چنان است كه خود به خود همه كارها را حفظ مى كند، 🔹و از اين نظر مى توان آنها را به اتومبيل ها، هواپيماها و كشتى هايى تشبيه كرد كه با داشتن دستگاه هاى كيلومترسنج هميشه حساب تمام مسيرهايى را كه در گذشته عمر خود داشته اند حفظ مى كند و با يك نگاه مى توان فهميد آنها در تمام عصر خود چقدر راه پيموده اند، منتهی ديده اى مى خواهد كه اين مسافت سنج ها را در ، در چشم، گوش، دست، پا، روح و جان او ببيند و بخواند! اين تعبيرات همه داراى مهمّى است كه با اندكى دقت روشن مى شود. پی نوشت‌ها؛ [۱] علاوه بر آيه فوق در سوره مائده، آيه ۴؛ سوره ابراهيم، آيه ۵۱؛ سوره غافر، آيه ۱۷ عين همين تعبير ديده مى شود. [۲] مجمع البيان فى تفسير القرآن، طبرسى، فضل بن حسن، انتشارات ناصر خسرو، تهران، ۱۳۷۲ ش، چ سوم، ج ۴، ص ۴۸۴ [۳] مجمع البيان فى تفسير القرآن، همان، ج ۲، ص ۵۳۱ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلامية‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ ش، چ نهم، ج ۶، ص ۱۲۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) چه توصیه ای به فرماندار خود درباره برخورد با «نیکوکاران» و «بدکاران» می کند؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از عهدنامه مالک اشتر، خطاب به او می فرماید: «وَ لاَ يَكُونَنَّ الْمُحْسِنُ وَ الْمُسِيءُ عِنْدَكَ بِمَنْزِلَة سَوَاء، فَإِنَّ فِي ذَلِكَ تَزْهِيداً لاَِهْلِ الاِْحْسَانِ فِي الاِْحْسَانِ وَ تَدْرِيباً لاَِهْلِ الاِْسَاءَةِ عَلَى الاِْسَاءَةِ وَ أَلْزِمْ كُلاًّ مِنْهُمْ مَا أَلْزَمَ نَفْسَهُ». (هرگز نبايد افراد و در نظرت يكسان باشند؛ زيرا اين كار سبب مى شود به نيكى ها بى‌رغبت و به اعمال بد تشويق گردند، بنابراين هر يك از اينها را مطابق آنچه براى خود خواسته اند ده). 🔹آنچه (عليه السلام) در اين دستور بيان كرده يكى از «اصول‌ مهم‌ مديريت» است؛ از مديريت خداوند و پيامبران بر جهان انسانيت گرفته تا مديريت يك پدر در خانواده. (صلی الله علیه و آله) را به بشارت و انذار دستور مى دهد و او را «مُبشر» و «نذير» مى نامد. خداوند وعده را به «صالحان» و را به «بدكاران» داده است. اين اصل در تمام اقوام با تمام اختلافاتى كه در عقايد و فرهنگ و حكومت دارند تحت عنوان و ، سارى و جارى است. 🔹دليل آن روشن است؛ زيرا ادامه انگيزه مى خواهد و بازايستادن از كار خلاف نيز انگيزه اى مى طلبد. ممكن است انگيزه‌ هاى معنوى و اعتقادات دينى آثار مطلوبى از خود در اين زمينه به يادگار بگذارند، ولى اين انگيزه ها در همه نيست؛ به علاوه اگر مسأله و نباشد آن انگيزه ها نيز سست مى شود. جمله «وَ أَلْزِمْ كُلاًّ...» اشاره لطيفى به اين نكته است كه وقتى آنها چيزى را براى خود بپسندند دليل ندارد حاكم آن را به آنان ندهد. «پاداش» را براى خود پسنديده و «كيفر» را، بنابراين خواسته خودش را بايد به او داد. 🔹از اين بالاتر، «پاداش نيكوكار» انگيزه اى براى ترك‌ عمل‌ بدكار، و «كيفر بدكار» انگيزه اى براى ادامه كار نيكوكار مى شود، همان گونه كه حضرت در عبارت زيباى ديگرى در «نهج البلاغه» فرموده: «ازْجُرِ الْمُسِيءَ بِثَوَابِ الْمُحْسِنِ» [۱] (بدكار را به واسطه پاداش نيكوكاران مجازات كنيد). اشاره به اينكه وقتى خود را از پاداش هاى مادى و معنوى محروم مى بيند مى شود، و بر سر عقل مى آيد و چه بسا از كار خود كند و باز ايستد. پی نوشت: [۱] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏، قم‏، ‏۱۴۱۴ق، چ اول، ص ۵۰۱، (حکمت ۱۷۷) 📕پيام امام اميرالمومنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۱۰، ص ۴۳۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«تجسّم اعمال» در روایات اسلامی چگونه مطرح و بازتاب داده شده است؟ (بخش دوم و پایانی) 🔸در اعم از احاديثى كه از طرف شيعه يا اهل سنت رسيده است مسئله بازتاب گسترده اى دارد، به گونه اى كه مرحوم شيخ بهائى در يكى از سخنانش مى گويد: «تَجَسُّمُ الأعْمالِ فى النَّشْأَةِ الاُخْرَوِيَّةِ قَدْ وَرَدَ فى اَحادِيثَ مُتَكَثِّرَة مِنْ طُرُقِ الْمُخالِفِ وَ الْمُؤالِفِ» [۱] ( در جهان ديگر در احاديث زيادى از طرق موافقين و مخالفين نقل شده است). در اينجا از ميان آنها به احاديث زير قناعت مى كنيم: 3⃣در حديثى از رسول خدا (صلى الله عليه وآله) مى خوانيم كه فرمود: جبرئيل به من گفت: «يا مُحَمَّدُ! عِشْ ما شِئْتَ فَاِنّكَ مَيِّتّ ... وَ اعْمَلْ ما شِئْتَ فَاِنّكَ مُلَاقِيهِ» [۱] (اى محمد! هرچه مى خواهى زندگی كن، ولى سرانجام بدرود حيات خواهى گفت... و هر مى خواهى انجام بده كه سرانجام، آن را ملاقات خواهى كرد). 4⃣باز در حديث ديگرى از همان حضرت مى خوانيم: «اِنّ الْمُؤْمِنَ اِذَا خَرَجَ مِنْ قَبْرِهِ صُوِّرَ لَهُ عَمَلُهُ فِي صُورَةٍ حَسَنَةٍ فَيَقُولُ لَهُ مَا اَنْتَ؟ فَوَ الله اِنِّي لَاَرَاكَ اِمْرَأَ صِدْقٍ، فَيَقُوُلُ لَهُ اَنَا عَمَلُكَ فَيَكُونُ لَهُ نُوراً وَ قَائِداً اِلَى الْجَنَّةِ...» [۲] (هنگامى كه از قبرش [در قيامت] خارج مى شود او در صورت زيبايى در برابر او ظاهر مى شود و مى گويد: تو كيستى كه به خدا سوگند من تو را شخص صادقى مى بينم؟ او در جوابش مى گويد: من توام و او براى نور و روشنايى و راهنما به سوى است...). 5⃣و بالاخره در حديثى از (عليه السلام) مى خوانيم كه فرمود: «اِذا وُضِعَ الْمَيِّتُ فِي قَبْرِهِ مُثِّلَ لَهُ شَخْصٌ وَ قالَ لَهُ يَا هَذَا كُنَّا ثَلَاثَةً، كانَ رِزْقُكَ فَانْقَطَعَ بِاِنْقِطَاعِ اَجَلِكَ وَ كانَ اَهْلُكَ فَخَلَّفُوكَ وَ انْصَرَفُوا عَنْكَ وَ كُنْتُ عَمَلُكَ فَبَقَيْتُ مَعَكَ، اَمَا اِنِّي كُنْتُ اَهْوَنُ الثَّلَاثَةِ عَلَيْكَ!» [۳] (هنگامى كه در قبر گذارده مى شود، شخصى در برابر او نمايان مى گردد و به او مى گويد: اى انسان! ما سه چيز بوديم: يكى رزق تو بود كه با پايان عمرت قطع شد و ديگرى خانواده ات بودند كه تو را گذاشتند و رفتند و من توام كه با تو مانده ام؛ ولى من از هر سه براى تو كم ارزش تر بودم). 🔹احاديث در اين زمينه بسيار است از جمله «احاديث معراج» كه (صلى الله عليه و آله) از كنار و مى گذرد و هر گروهى از را به و كيفرى شبيه خود گرفتار ديد، و نيز اعمال را مشاهده كرد كه سبب پيدايش مرافق تازه اى در مى شود. اخبارى كه درباره وارد شده و تجسّم آن را به صورت پاره كه غيبت کننده آن را تناول مى كند بيان مى دارد شاهد ديگرى بر اين مدّعاست. 🔹از مجموع روايات گذشته به خوبى مى توان نتيجه گرفت كه در صورت هاى مناسبى در عالم و ، مى گردد، حتّى تعبير «اَلَّذِينَ يَأْكُلُونَ اَمْوَالَ الْيَتَامَى ظُلْماً اِنَّما يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَاراً» [۴] (كسانى كه را از روى ظلم و ستم مى خورند، فقط در شكم خود داخل مى كنند) نشان مى دهد كه در عالَم دنيا نيز از نوعى تجسّم برخوردار است، به طورى كه در باطن به شكل است، هر چند كسانى كه چشم واقع بين ندارند آن را نمى بينند. دليلى ندارد كه همه روايات را بر معناى مجازى و كنايى حمل كنيم و همه را تأويل و توجيه نماييم، با اينكه عمل به ظواهر آنها بى مانع است و مشكلى ايجاد نمى كند. پی نوشت‌ها؛ [۱] كنز العمال في سنن الأقوال و الأفعال، متقي هندی، مؤسسة الرسالة، چ ۵، ج ۱۵، ص ۵۴۶؛ [۲] همان، ج ۱۴، ص ۳۶۶؛ [۳] الکافی، دارالكتب الإسلامية، چ ۴، ج ‏۳، ص ۲۴۰؛ [۴] سوره نساء، آیه ۱۰ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ش، چ ۹، ج ۶، ص ۱۰۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️قوای نفسانی (بخش دوم و پایانی) 🔸 دارای قوای سه گانه ، و است که هر يک تأمين بخشی از نيازهای انسان را بر عهده دارند. همه قوای بشری برای حکمت و غرض و هدفی آفريده شده اند و هر کدام سهم بسزایی برای رساندن به کمال مطلوبش دارند؛ آنچه مهم است جهت دادن و تربيت کردن و شکوفا نمودن اين قواست، به گونه ای که هر کدام نقش خود را به شکل بايسته و شايسته در ترقی و تعالی انسان ايفا کنند. در این بخش به راه ايجاد اعتدال در قوا و شیوه های عملی آن می‌پردازیم. 💠«راه ايجاد اعتدال در قوا» 🔹برای اين قوا بايد همه آنها را «تحت تدبير و کنترل عقل و شرع» در آورد. در روايات معتبری که از (عليهم السلام) رسيده است، مطالب ارزنده ای در اين خصوص وجود دارد. 💠«شيوه های عملی ايجاد اعتدال» 🔹مراعات اموری که در ادامه آورده می‌شود، برای کمک به عقل و ايجاد بستر مناسب برای تعديل قوا مفيد است: ۱) همنشينی با و معاشرت با کسانی که از برخوردارند و نيز اجتناب و پرهيز از همنشينی با و کسانی که دارای اخلاق زشت و ناپسند هستند؛ زيرا معاشرت با هرکس قويترين انگيزه برای خو گرفتن به صفات و اخلاق اوست. ۲) به کار بردن قوا در راه کسب و مواظبت و مداومت بر اعمال و افعالی که آثار و نتايج آن، تحصيل فضايل است؛ همچنان که اگر کسی بخواهد ملکه جود و سخاوت را در خود حفظ کند، بايد مال و بذل و بخشش را همواره ادامه دهد و بر ، در زمانی که به طرف بخل و امساک می‌رود، تسلط داشته باشد. 🔹۳) بايد هنگام اقدام بر هر عملی، و نمايد و مواظب باشد که هيچ کاری را بدون توجّه به آثار آن انجام ندهد و در صورت روی آوردن به ، خود را و تأديب نمايد. ۴) از ديدن و شنيدن و تخيل آن چه و را بر می انگيزد به شدت پرهيز نمايد، و زمانی که بالطبع آن دو قوه به جنبش در آمدند، در بهره گيری از آن به اندازه ای که طبيعت بشری اقتضا می‌کند اکتفا نمايد و از آنچه به سلامت تن و روان او صدمه وارد می‌کند پرهيز نمايد؛ البته ملاک و معيار بهره گيری معتدل از اين قوا، و است. ۵) بايد خود را با جستجو و بررسی و محاسبه به دست آورد و پس از آگاهی، در ريشه کن ساختن آن کوشش فراوان نمايد. در مجموع، بايد با و تکرار عمل اخلاقی، از اين که در این نوشتار بدانها پرداخته شد، برای تحقق بهره گيرد و زمينه را فراهم نسازد. [۱] پی نوشت؛ [۱] برای مطالعه بيشتر ر.ک: گزيده کتاب جامع السعادات (ملا مهدی نراقی) ترجمه سيد جلال الدين مجتبوی، ص ۶۷ به بعد؛ و روش خودسازی (جمعی از نويسندگان)؛ و اخلاق عملی (مهدوی کنی)، ج۱، و مقالات (محمد شجاعی)، ج۲و۳ نویسنده: رضا رمضانی - اخلاق و عرفان، ص ۷۴ - ۷۸ منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel