⭕️علم ائمه علیهمالسلام
🔹یکی از #فضایل #امیرالمؤمنین علیه السلام؛ کسی که از #آینده خبر دادن پیش او، مساوی است با خبر دادن از همین واضحاتِ لَدَیالْکُل [نزد همه]. گفت: یا #امیرالمؤمنین، هرچه از تو سؤال میشود، زود جواب میدهی؛ چرا فکر نمیکنی؟ [حضرت امیر علیه السلام] گفت: «این انگشتان دست ما، چندتا است؟». گفت: پنج تا است. [حضرت] گفت: «چرا فکر نکردی؟ [آن مسائل هم] پیش ما اینطور است!».
منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت الله العظمی بهجت (ره)
#امام_علی #اميرالمؤمنين
#آیت_الله_بهجت
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
⭕️امام على عليه السلام:
🔸«عَلَيكُم بِتَقوَى اللهِ وَ طاعَةِ مَن أطاعَ اللهَ مِن أهلِ بَيتِ نَبِيِّكُم، الَّذينَ هُم أولى بِطاعَتِكُم فيما أطاعُوا اللهَ فيهِ مِنَ المُنتَحِلينَ المُدَّعينَ المُقابِلينَ إلَينا، يَتَفَضَّلونَ بِفَضلِنا وَ يُجاحِدونّا أمرَنا، وَ يُنازِعونّا حَقَّنا وَ يُدافِعونّا عَنهُ، فَقَد ذاقوا وَ بالَ مَا اجتَرَحوا، فَسَوفَ يَلقَون غَيًّا».
🔹بر شما باد به #تقواى_الهى و فرمانبرى از كسى كه از خدا فرمان می برد، يعنى #اهل_بيت پيامبرتان، همانان كه به دليل اطاعتشان از خدا سزاوارترند كه فرمانشان بريد، تا از كسانى كه به #دروغ خود را به حقّ منتسب مى كنند و دم از آن میزنند و رو در روى ما ايستاده اند؛ #فضايل ما را به خود می بندند و همانها را در حقّ ما انكار مى كنند، بر سر غصب حقّ ما، با ما مى ستيزند و ما را از آن كنار مى زنند؛ البته اينان كيفر آن چه را مرتكب شدند چشيدند و به زودى (در آخرت) به كيفر اين تبهكارى خود خواهند رسيد.
📕الإرشاد، ۳۵۹/۱
#امام_علی #اميرالمؤمنين
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️معصومين (علیهم السلام) چه توصیه هایی برای برقراری صلح و اصلاح روابط بين مردم نموده اند؟ (بخش اول)
🔸#اصلاح_ذات_بين، نقطه مقابل سخن چينى و سعايت است. در این کار، فرد مى كوشد با سخنان خود، به #اختلاف بين دو نفر پایان داده و اختلاف را به #صلح و صفا تبدیل کند. اين صفت، يكى از #فضايل مهم اخلاقى است كه در #آيات_قرآن و #روايات اسلامى به آن اشاره شده است. ما در اينجا به بیان بخشى از روايات مهمى كه در اين زمينه رسيده، مى پردازیم:
1⃣#رسول_خدا (صلى الله عليه و آله) در حديثى می فرماید: «مَنْ مَشى فى صُلْح بَيْنَ اِثْنَيْن صَلّى عَلَيْهِ مَلائِكَةُ اللهِ حَتّى يَرْجِعَ وَ اُعْطِىَ ثَوابَ لَيْلَةِ الْقَدْرِ» [۱] (كسى كه در طريق #اصلاح ميان دو نفر گام بردارد، #فرشتگان_آسمان بر او درود مى فرستند، تا زمانى كه باز گردد، و ثواب شب قدر به او داده مى شود).
2⃣اميرالمؤمنين #امام_على (عليه السلام) در آخرين توصیه ها به فرزندان گرامى اش امام حسن و امام حسين (عليهما السلام) می فرماید: (اصلاح ذات البين را ترك نكنيد)، «فَاِنِّى سَمِعْتُ جَدَّكُما (صلى الله عليه وآله) يَقُولُ صَلاحُ ذاتِ الْبِينِ اَفْضَلُ مِنْ عامَّةِ الصَّلاةِ وَ الصِّيامِ» [۲] (#اصلاح در ميان #مردم از تمام نمازها [ی مستحبی] و روزه ها [ی مستحبی] برتر است).
3⃣رسول خدا (صلى الله عليه و آله) در حديثی می فرماید: «اَلا اُخْبِرُكُمْ بِاَفْضَلِ مِنْ دَرَجَةِ الصِّيامِ وَ الصَّلاةِ وَالصَّدَقَةِ اِصْلاحُ ذاتِ البينِ فَاِنَّ فِسادَ ذاتِ البينِ هِىَ الْحالِقَةُ» [۳] (آيا به شما خبر بدهم از چيزى كه از روزه و نماز و صدقه برتر است، آن اصلاح ميان مردم است، زيرا فساد ميان مردم همه چيز را از بين مى برد).
4⃣امام صادق (عليه السلام) فرمود: «صَدَقَةٌ يُحِبُّها اللهُ اِصْلاحُ بَيْنَ النّاسِ اِذا تَفاسَدُوا وَ تَقارُبُ بَيْنَهُمْ اِذا تَباعَدُوا» [۴] (صدقه اى كه خدا آن را دوست دارد، اصلاح در ميان مردم است هنگامى كه روابط آنها خراب شود، و نزديك ساختن آنها به يكديگر است. هنگامى آنها از يكديگر دور شوند).
5⃣امام صادق (عليه السلام) در حديثى به «مفضل بن عمر» می فرماید: «اِذا رَاَيْتَ بَيْنَ اِثْنَيْنِ مِنْ شِيْعَتِنا مُنازِعَةً فَاَفْتَدْها مِنْ مالِى» [۵] (هنگامى كه ميان دو نفر از شيعيان من نزاعى ديدى [بر سر امور مالى و مانند آن] با مال من، در ميان آنها #صلح و #سازش برقرار ساز). بر همين اساس يكى از اصحاب امام صادق (عليه السلام) به نام «ابو حنيفه سابق الحج» مى گويد: بين من و دامادم بر سر ميراثى نزاعى در گرفت، مفضّل از آنجا مى گذشت، كمى ايستاد سپس گفت: هر دو به منزل من بياييد، ما آنجا رفتيم و با چهارصد درهم، اختلاف بین ما را حل كرد، سپس گفت: بدانيد اين از مال من نبود بلكه از اموال #امام_صادق (عليه السلام) بود كه دستور فرموده هرگاه #اختلافى در بین شيعيان واقع شد بوسیله دارایی امام آنها را صلح دهم. [۶] #ادامه_دارد...
پی نوشتها؛
[۱] ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ابن بابويه، دار الشريف الرضي، قم، چ ۲، ص ۲۸۸؛ [۲] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت، قم، چ ۱، ص ۴۲۱، نامه ۴۷؛ [۳] مجموعة ورّام، ورام بن أبي فراس، مكتبة فقيه، قم، چ ۱، ج ۱، ص ۳۹؛ [۴] الكافی، دارالكتب الإسلامية، چ ۴، ج ۲، ص ۲۰۹، ح ۱؛ [۵] توحيد المفضل، مفضل بن عمر، قم، داورى، بى تا، چ ۳، ص ۴؛ [۶] الكافی، همان، ح ۴؛
📕اخلاق در قرآن، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسة الامام على بن ابيطالب(ع)، قم، ۱۳۷۷ش، چ ۱، ج ۳، ص ۳۱۴
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#صلح #اصلاح #دوستی
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
⭕️علم اخلاق
🔹#علم_اخلاق نسبت به #نفس و #روح، همانند «علم طب» است نسبت به بدن و جسم؛ همان گونه که «علم طب» دو شاخه دارد: یکی بهداشت و پیشگیری از بیماری و دیگری درمان بیماری؛
🔹#علم_اخلاق نیز دو شاخه دارد: یکی درباره #فضایل و راه به دست آوردن آنها و دیگری درباره #رذایل و راه علاج آنهاست.
📕 #نردبان_سعادت (تلخیص و تحریر کتاب معراجالسعادة)، ص ۶۵
منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت الله العظمی بهجت (ره)
#اخلاق
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️«ابن ابی الحدید» در كتاب شرح نهج البلاغه خود به چه احادیثی در فضیلت «امام علی» (عليه السلام) از منابع اهل سنت اشاره كرده است؟
🔹#امام_علی (عليه السلام) در بخشی از خطبه ۱۵۴ #نهج_البلاغه به بيان بخشى از «فضايل اهل بيت» (عليهم السلام) پرداخته، چنين مى فرمايد: «نَحْنُ الشِّعَارُ وَ الْأَصْحَابُ، وَ الْخَزَنَةُ وَ الْأَبْوَابُ، وَ لَا تُؤْتَى الْبُيُوتُ إِلَّا مِنْ أَبْوَابِهَا، فَمَنْ أَتَاهَا مِنْ غَيْرِ أَبْوَابِهَا سُمِّيَ سَارِقاً» (ما مَحرم اسرار [پيامبر خدا] و ياران راستين او و گنجينه داران و درهاى علوم وى هستيم؛ و به خانهها تنها بايد از درهاى آن وارد شد، و هركس كه از غير در وارد شود سارقش مى نامند!).
🔹اشاره به اين كه ما از همه به #پيامبر (صلی الله علیه و آله) نزديكتريم و #علم و #دانش آن حضرت به ما رسيده است، و هركس میخواهد به #تعليمات آن وجود مقدّس و هدايت هاى او راه يابد بايد از طريق ما وارد شود. اين تعبيرات در واقع برگرفته از روايات خود #پيامبر_اكرم (صلی الله علیه و آله) درباره #اهل_بيت (عليهم السلام) عموماً، و #امام_علی (عليه السلام) خصوصاً مى باشد. احاديثى مانند #حديث_ثقلين كه تمام مسلمين را تا روز قيامت به «قرآن» و «اهل بيت» (عليهم السلام) ارجاع می دهد، و حديث «اَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِىٌّ بَابُهَا فَمَنْ اَرَادَ الْعِلْمَ فَلْيَأْتِ الْبَابَ»؛ [۱] (من شهر علمم و #على درِ آن است، هر كس #علم میخواهد بايد از در آن وارد شود».
🔹جالب اينكه ابن ابى الحديد هنگامى كه به تفسير اين بخش از خطبه مى پردازد، ميگويد: «آنچه #علی (عليه السلام) در اين خطبه به آن اشاره كرده، تنها عشرى از اعشار فضايلى است كه پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) در روايات بسيار درباره آن حضرت بيان فرموده است». سپس مى افزايد: «منظور من در اينجا رواياتى كه اماميه در زمينه امامت علی (عليه السلام) به آن استدلال كرده اند، نيست، بلكه منظور رواياتى است كه بزرگان حديث #اهل_سنت در كتابهاى خود از #فضايل_علی (عليه السلام) آورده اند و من مختصرى از آن را در اينجا مى آورم». و به دنبال آن ۲۴ روايت ناب در فضايل آن حضرت نقل ميكند.
🔹مناسب است در اينجا به بعضی از این روایات بسيار پرمحتوا اشاره کنیم. #پيامبر_اکرم (صلی الله علیه و آله) به #امام_علی (عليه السلام) فرمود: «اى علی! خداوند تو را به زينتى آراسته است كه بندگانش را به زينتى بهتر از آن نياراسته است و آن، زينت نيكان در نزد خداست كه همان #زهد در دنياست. خداوند تو را چنان قرار داده كه چيزى از دنيا گردآورى نمیكنى و دنيا نيز چيزى از تو بر نمى گيرد و نمى كاهد. خداوند به تو محبّت مستمندان را بخشيده و تو را آنگونه قرار داده كه از چنين پيروانى خشنود شوى؛ آنها نيز به #پيشوايى همچون تو خشنود باشند». [۲]
🔹در روایت دیگری #پيامبر_اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «خداوند با من درباره #علی عهدى فرمود [و اشاره به مقامات و فضايل علی كرد] عرض كردم: پروردگارا، آن را براى من بيان فرما؛ فرمود: بشنو! #على، پرچم هدايت و پيشواى دوستان من و نور كسانى است كه اطاعتم كنند، و او كلمهاى است كه پرهيزكاران را به آن ملزم ساختم، كسى كه او را دوست دارد، مرا دوست داشته و كسى كه از وى اطاعت كند، مرا اطاعت نموده است؛ او را به اين #فضايل بشارت ده».
🔹در حدیثی دیگر #پيامبر_خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «هر آن کس که دوست دارد همچون من زندگى كند، و همچون من از دنيا برود، و ساكن بهشت جاويدانى شود كه خداوند آن را غرس كرده، پس بايد #علی را بعد از من #دوست دارد و دوست او را نيز دوست داشته باشد و به #امامان پس از من اقتدا كند كه آنها از #عترت من اند؛ از باقيمانده گِل من سرشته شدند و خداوند #فهم و #دانش به آنان داده است. واى بر كسانى از امت من كه آنها را تكذيب كنند و نسبت به من قطع رحم كنند! خداوند هرگز آنها را مشمول شفاعت من نكند!».
پی نوشتها؛
[۱] اين حديث مشهورى است كه در كتب معروف اهل سنت مانند المستدرك على الصحيحين، أبو عبدالله حاكم نیشابوری؛ المعجم الكبير، الطبرانی و غير آنها نقل شده است.
[۲] ابن ابى الحديد در شرح نهج البلاغه خود اين حديث را از ابونعيم اصفهانى در حلية الأولياء و طبقات الأصفياء، نقل كرده است
#متنعربیرواياتدرمنبعموجوداست.
📕پيام امام اميرالمؤمنين (ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، چ اول، ج ۶، ص ۸۹
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#امام_علی #امیرالمؤمنین
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️علماء و بزرگان اهل سنت درباره فضائل بى شمار «امام على» (ع) چه گفتارى دارند؟ (بخش اول)
🔸سخنان #علماى_اهل_سنت درباره #فضائل #امام_على (عليه السلام) بیش از آن است که در این مختصر ذکر شود، امّا براى نمونه به برخى از مهم ترین سخنان آنان اشاره مى شود:
1⃣حاکم نیشابورى و ابو یعلى و حموینى و ابن عساکر و ابن حجر و خوارزمى و دیگران نیز نقل کرده اند که: «براى هیچ کس #فضایلى به مقدار آنچه براى #على (عليه السلام) رسیده وجود ندارد». [۱]
2⃣و نیز از اسماعیل قاضى و نسائى و ابوعلى نیشابورى و محبّ الدین طبرى نقل شده که گفته اند: «در حقّ هیچ یک از صحابه به مقدار آنچه در شأن #على (عليه السلام) از احادیث حَسن وارد شده، نقل شده است». [۲]
3⃣ابن ابى الحدید مى گوید: «اما #فضایلش، در #عظمت و #روشنى و #انتشار و #اشتهار به حدّى است که نمى توان متعرض آن شده و #تفصیل آن را بیان داشت...». [۳] وى همچنین مى گوید: «چه بگویم درباره #شخصى که #دشمنان و مخالفانش اقرار به #فضیلت او کرده، و نتوانسته اند #مناقبش را انکار نموده و #فضایلش را کتمان کنند... چه بگویم درباره کسى که هر #فضیلتى به او نسبت داده مى شود، و هر فرقه اى به او منتهى مى گردد، و هر طایفه اى او را به خود جذب مى کند. پس او رئیس و #سرچشمه #همه_فضایل است...». [۴]
4⃣فخر رازى مى نویسد: «من اقتدى فی دینه بعلى فقد اهتدى؛ لانّ النبىّ (ص) قال: اللهم ادر الحق معه حیثما دار؛ [۵] هر کس در دین خود، #على (عليه السلام) را #پیشواى خود قرار دهد، همانا #رستگار شده است؛ زیرا #پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: خداوندا! #على هر کجا باشد، #حقّ را بر محور وجودش بچرخان».
5⃣احمد بن حنبل مى گوید: «ما روى لأحد من اصحاب رسول الله (ص) من الفضائل الصحاح ما روى لعلى بن ابى طالب؛ [۶] براى هیچ یک از اصحاب رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) از #فضایل صحیح السند به مقدار آنچه براى #علىبنابیطالب نقل شده، نرسیده است».
6⃣محمد فرید وجدى دانشمند مشهور مصرى مى گوید: «صفاتى در وجود #على (عليه السلام) گرد آمده که در دیگر خلفا نبود. #على (عليه السلام) را #یارانى بود که از دوستى و #دلبستگى به دنیا خود را تهى کرده بودند. یارانى که کمتر از انصار پیغمبران نبودند، و #على (عليه السلام) را از جان شیرینى که کالبدشان را زنده نگه مى داشت دوست تر مى داشتند». [۷]
7⃣عبدالفتاح عبد المقصود، استاد دانشگاه اسکندریه و نویسنده مشهور مصرى مى گوید: «از این رو، بعد از #محمّد (صلی الله علیه و آله) کسى را ندیده ام که #شایسته باشد پس از او قرار گیرد، یا بتواند در ردیفش بیاید، جز #پدرفرزندانپاک و برگزیده پیامبر (صلی الله علیه و آله) یعنى #علىبنابیطالب (عليه السلام). و من در این سخن به طرفدارى تشیّع وارد نشدم، بلکه این نظرى است که #حقایق_تاریخ به آن گویا است. #امام، برترین مردى است که مادر روزگار تا پایان عمر خود نزاید، و اوست که هر گاه #هدایت_طلبان به جست و جوى اخبار و گفتارش برآیند، از هر خبرى براى آنان شعاعى مى درخشد. آرى، او مجسمه اى از #کمال است که در قالب بشریّت ریخته شده است...». [۸] #ادامه_دارد...
پی نوشتها؛
[۱] مستدرک حاکم، ج۳، ص۱۰۷؛ طبقات الحنابله، ابویعلى، ج۱، ص۳۱۹؛ فرائد السمطین، ج۱، ص۳۷۹؛ ترجمه امام على (ع)، ابن عساکر، ج۳، ص۶۳؛ صواعق المحرقة، ص۱۱۸؛ [۲] الریاض النضرة، ج۲، ص۲۱۳؛ صواعق المحرقة، ص۱۱۸؛ فتح البارى، ج۷، ص۵۷؛ تهذیب التهذیب، ج۷، ص۳۳۹؛ [۳] شرح ابن ابى الحدید، ج۱، ص۵؛ [۴] همان، ص۶؛ [۵] تفسیر فخر رازى، ج۱، ص۱۱۱؛ [۶] شواهد التنزیل، ج۱، ص۱۹؛ [۷] دائرة المعارف فرید وجدى، ج۶؛ [۸] تقریظ الغدیر، ج۶
📕اهل بیت از دیدگاه اهل سنت، على اصغر رضوانى، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۸۵ هـ ش، ص ۱۳
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#امام_علی #امیرالمومنین #علی
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️چه کسی ناسزاگویی و سبّ به «امام علی» (عليه السلام) را پایه گذاری کرد؟ (بخش اول)
🔹از تواريخ به خوبى استفاده مى شود، نخستين كسى كه اين كار زشت و قبيح را پايه گذارى كرد #معاويه (لعنة الله عليه) بود. «علاّمه امينى» در كتاب نفيس «الغدير» مى نويسد: #معاويه پيوسته اصرار داشت كه رواياتى در نكوهش مقام اميرالمؤمنين #امام_علی (عليه السلام) #جعل كند، و اين كار را آن قدر ادامه داد كه كودكان شام با آن خو گرفتند و بزرگ شدند و بزرگسالان به پيرى رسيدند.
🔹هنگامى كه پايه هاى بغض و عداوت اهل بيت (عليهم السلام) در قلوب ناپاكان محكم شد، سنّت زشت لعن و سبّ مولا #امام_على (عليه السلام) را به دنبال نماز جمعه و جماعت و بر منابر، در همه جا و حتى در محل نزول وحى يعنى مدينه رواج داد. اصرار #معاويه در اين امر تا آنجا بود كه وقتى در مراسم حج شركت كرد و وارد «مدينه» شد تصميم داشت بر منبر رسول خدا (صلى الله عليه و آله) لعن مولا امام علی (عليه السلام) كند؛
🔹به او گفتند: در اينجا «سعد بن ابى وقاص» است و به اين كار رضايت نخواهد داد، قبلا با او مشورت كن. سعد گفت: اگر چنين كارى كنى من ديگر به مسجد پيامبر (صلى الله عليه و آله) نخواهم آمد. #معاويه هنگامى كه چنين ديد اقدام به لعن نكرد تا زمانى كه سعد از دنيا رفت. به هر حال اين مسأله به صورت سنّت سيّئه اى در ايّام #بنى_اميه رواج يافت تا زمان «عمر بن عبدالعزيز» رسيد و او اين رسم شوم را برانداخت.
🔹«ابو عثمان جاحظ» مى گويد: «گروهى از #بنیاميه كه آثار منفى اين مطلب و مقاومت هاى مردمى را در برابر آن مى ديدند، به #معاويه گفتند تو به آنچه مى خواستى رسيدى، ديگر از لعن #على (عليه السلام) دست بردار، گفت: نه به خدا سوگند بايد آن قدر ادامه دهم تا كودكان با آن بزرگ شوند و بزرگسالان با آن پير گردند و هيچكس فضيلتى براى #على (عليه السلام) نگويد».
🔹در مورد اين كه چرا و چگونه «عمر بن عبدالعزيز» اين سنّت زشت و قبيح را برانداخت در تواريخ به دو چيز اشاره شده: «نخست اين كه عمر بن عبدالعزيز استادى داشت كه او را شديداً از اين كار بر حذر داشت و #فضايلامامعلى (عليه السلام) را براى او بازگو نمود.
🔹ديگر اين كه هنگامى كه پدرش در خطبه نماز جمعه در زمانى كه امير مدينه بود، وقتى كه به اداى لعن و سب مى رسيد زبانش مى گرفت و لكنت پيدا مى كرد، با اين كه مرد فصيح و زبان آورى بود، عمر بن عبدالعزيز از او پرسيد: پدر اين لكنت زبان تو از چيست؟ پاسخ داد: فرزندم! شاميانى كه پاى منبر ما مى نشينند اگر از #فضايل اين مرد بزرگ آن اندازه كه پدرت مى داند بدانند احدى از آنها از ما پيروى نخواهد كرد». [۱] #ادامه_دارد...
پی نوشت:
[۱] الغدير فى الكتاب و السنة و الادب، امينى، عبد الحسين، مركز الغدير للدراسات الاسلامية، ۱۴۱۶ق، چ ۱، ج ۱۰، ص ۳۶۱ به بعد؛ شرح نهج البلاغة، ابن أبي الحديد...
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
📕پيام امام امير المومنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، تهران، ۱۳۸۶ش، چ اول، ج ۲، ص ۶۵۲
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️چه کسی ناسزاگویی و سبّ به امام علی (عليه السلام) را پایه گذاری کرد؟ (بخش دوم و پایانی)
🔹از تواريخ به خوبى استفاده مى شود، نخستين كسى كه اين كار زشت و قبيح را پايه گذارى كرد #معاويه (لعنة الله عليه) بود. اصرار معاويه در اين امر تا آنجا بود كه وقتى در مراسم حج شركت كرد و وارد «مدينه» شد تصميم داشت بر منبر رسول خدا (صلى الله عليه و آله) لعن مولا امام علی (عليه السلام) كند... اما در مورد اين كه چرا و چگونه «عمر بن عبدالعزيز» اين سنّت زشت و قبيح را برانداخت در تواريخ به دو چيز اشاره شده: نخست... و دوم... ؛
🔹ولى ظاهراً عامل اصلى بالاتر از اينها بود. لعن و دشنامها سبب شد كه گروهى از مردم آگاه، به نشر #فضايل مولا #امام_علی (عليه السلام) بپردازند و احاديث #پيامبر_اكرم (صلى الله عليه و آله) را در #فضايلامامعلی (عليه السلام) سينه به سينه و زبان به زبان در جلسات خصوصى يادآور شوند و تدريجاً مقاومت هاى مردمى از گوشه و كنار شروع شد، و مردم نفرت خود را از اين سنّت زشت كه پاكترين و بافضيلتترين مردان اسلام را هدف قرار مى داد ابراز داشتند.
🔹 #حاكمان_بنیاميه متوجه شدند كه نه تنها به هدف خود نرسيده اند، بلكه شايد نتيجه معكوس بگيرند، و هوشيارى «عمر بن عبدالعزيز» سبب شد كه قبل از ديگران به اين واقعيت برسد. لذا در پيشگيرى از اين كار پيشگام شد. اين امر (مسأله سب و لعن) و ضايعات ناشى از آن چهل سال طول كشيد و بر هفتاد هزار منبر سب و لعن صورت مى گرفت. در اينجا اين سؤال پيش مى آيد كه چگونه گروهى از مسلمانان ـ هر چند ناآگاه ـ پذيرفتند كه #پيشواىبزرگاسلام را، كسى كه #فضایل او شرق و غرب را پر كرده بود، به باد دشنام و ناسزاگويى بگيرند؟
🔹پاسخ اين سؤال، با توجه به كارهاى #معاويه در «شام» روشن است. او تمام تلاش و كوشش خود را در اين زمينه به كار برد تا نسلى را كه بعد از #پيامبر_اسلام (صلى الله عليه و آله) تولّد يافته و روى كار آمده بودند، در بى خبرى كامل قرار دهد. به علاوه بعضى از صحابه را تطميع كرده بود تا احاديثى در نكوهش امام علی (عليه السلام) #جعل كنند و به #پيامبر_اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) نسبت دهند.
🔹«ابن ابى الحديد» از استاد خود «ابوجعفر اسكافى» چنين نقل مى كند كه: «#معاويه جمعى از صحابه و گروهى از تابعين را وادار كرده بود كه روايات زشتى درباره مولا #على (عليه السلام) #جعل كنند كه نتيجه اش بدگويى مردم و بيزارى جستن آنها باشد، و براى آنها جايزه هاى مهمى قرار داده بود، آنها نيز احاديثى جعل كردند كه معاويه را راضى كرد.
🔹يكى از آنها «ابوهريره» و ديگرى «عمرو بن عاص» و «مغيرة بن شعبه» بود و از گروه تابعين «عروة بن زبير». به همين دليل «ابوجعفر اسكافى» مى افزايد: احاديث «ابوهريره» نزد اساتيد ما قابل قبول نيست و از عمر نقل مى كند كه او را با تازيانه زد و گفت تو احاديث فراوانى از پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) نقل مى كنى (در حالى كه مدت كوتاهى نزد آن حضرت بوده اى) بنابراين معلوم مى شود كه دروغ بر پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله) مى بندى». [۱]
پی نوشت؛
[۱] شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحديد، مكتبة آية الله المرعشي النجفي، قم، ۱۴۰۴ق، چ اول، ج ۴، ص ۶۳. براى آگاهى بيشتر بر چگونگى احاديث ابوهريره و جعليات او مى توانيد به كتاب ابو هریره، شرف الدین، عبدالحسین، دار التعارف للمطبوعات، بیروت، بی تا، چاپ: چهارم مراجعه كنيد.
📕پيام امام امير المومنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، تهران، ۱۳۸۶ش، چ اول، ج ۲، ص ۶۵۲
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️امام علی (ع) برکات بعثت پیامبر (ص) را چگونه بیان میفرماید؟
🔹 #امام_علی (ع) در بخشی از خطبه اول «نهج البلاغه»، اشاره به چهار نکته ميفرمايد: نخست، مسأله #بعثت_پیامبر_اسلام و بخشى از #ویژگیها و #فضایل آن حضرت و نشانه هاى نبوّت او. دوّم، وضع دنیا در زمان #قیام آنحضرت از نظر انحرافات دینى و اعتقادى و نجات آنها از این #ظلمات_متراکم، به وسیله نور محمّدى (ص). سوّم، رحلت پیامبر از دار دنیا. چهارم، #میراثى که از آنحضرت باقى مانده، یعنى #قرآن_مجید.
🔹در قسمت اوّل ميفرمايد: «اِلى اَنْ بَعَثَ اللهُ سُبْحانَهُ مُحَمَّداً رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ لاِنْجازِ عِدَتِهِ وَ اِتْمامِ نُبُوَّتِهِ»؛ (قرنها گذشت و روزگاران سپری شد] تا اینکه خداوند سبحان، #محمّد رسول الله صلی الله علیه و آله را براى وفاى به عهد خود و کامل کردن نبوّتش برانگیخت و #مبعوث کرد». سپس اشاره به بخشى از #فضایل آنحضرت کرده، ميفرمايد: «مَاْخُوذاً عَلَى الْنَبییّنَ میثاقُهُ»؛ (این درحالى بود، که از همه #پیامبران پیمان درباره او گرفته شده بود [که به او ایمان بیاورند و بشارت ظهورش را به پیروان خویش بدهند]).
🔹«مَشْهُورَةً سِماتُهُ، کَریماً میلادُهُ»؛ (در حالیکه نشانه هایش مشهور و #میلادش پسندیده بود). این تعبیر ممکن است اشاره به کرامت و عظمت پدر و مادر و اجداد او باشد و یا برکاتى که #هنگام_تولّد او براى جهانیان فراهم گشت، چه اینکه مطابق نقل تواریخ، همزمان با تولّد آنحضرت #بتها در خانه کعبه فرو ریختند، #آتشکده_فارس خاموش شد، #دریاچه_ساوه که مورد پرستش گروهى بود خشکید، و قسمتى از #قصرشاهانجبّار درهم شکست و فروریخت و همه اینها بیانگر آغاز عصرجدیدى در مسیر #توحید و مبارزه با #شرک بود.
🔹سپس مى افزاید: «وَ اَهْلُ الاَرْضِ یَومَئِذ مِلَل مُتَفَرِّقَة وَ اَهْواء مَنْتَشِرَة وَ طَرائِقُ مُتَشَتِّت»؛ (در آنروز #مردم زمین، داراى مذاهب پراکنده و افکار و خواسته هاى ضدّ و نقیض و راهها و عقاید پراکنده بودند). «بَیْنَ مُشَبِّه للهِ بِخَلْقِهِ اَوْ مُلْحِد فِى اسْمِهِ اَوْ مُشیر اِلى غَیْرِهِ»؛ (گروهى خدا را به مخلوقاتش تشبیه میکردند و گروهى نام او را بر بتها مینهادند یا به غیر او اشاره و دعوت میکردند). #ملحد از مادّه «لحد» بر وزن مَهْد به معناى حفره اى است که در یک طرف قرار گرفته است، و به همین جهت به حفره اى که در یک جانب قرار گرفته است لحد میگویند،
🔹سپس به هرکارى که از حدّ وسط منحرف بسوى افراط و تفریط شده، #الحاد گفته میشود، و #شرک و #بتپرستى را نیز به همین جهت #الحاد میگویند، و منظور از جمله بالا «مُلْحِد فِى اسْمِهِ» همان است که دربالا اشاره شد که نام خدا را بر بتها مى نهادند؛ مثلا به یکى از بتها اللات و به دیگرى العزّى و به سوّمى منات میگفتند که به ترتیب از الله و العزیز و المنّان منشتق شده است، و یا اینکه منظور آنست که صفاتى براى خدا همچون صفات مخلوقات قائل میشدند و اسم او را دقیقاً بر مسمّى تطبیق نمیکردند. جمع میان هر دو تفسیر نیز ممکن است. سپس مى افزاید: «پس خداوند آنها را بوسیله آنحضرت از #گمراهى رهایى بخشید و با #وجودپربرکتاو، آنان را از #جهالت نجات داد».
🔹بعد به فراز دیگرى از این بحث پرداخته، ميفرمايد: «سپس خداوند سبحان لقاى خویش را براى #پیامبر(ص) انتخاب کرد، و آنچه را نزد خود داشت براى او پسندید، و او را با رحلت و انتقال از دار دنیا به سراى آخرت، گرامى داشت و از گرفتارى در چنگال مشکلات نجات بخشید»؛ «آرى در نهایت احترام او را قبض روح کرد، درود خدا بر او و آلش باد»؛ «او هم آنچه را انبیاى پیشین براى امّت خود به یادگار گذارده بودند در میان شما به جاى نهاد»، «زیرا آنها هرگز امّت خود را بى سرپرست و بى آنکه راه روشنى در پیش پایشان بنهند و پرچمى برافراشته، نزد آنها بگذارند رها نمیکردند!».
🔹بدیهى است منظور امام(ع) از تعبیر بالا همان چیزیست که در #حدیث_ثقلین آمده است که طبق این روایت متواتر، #پیامبر(ص) فرمود: «من از میان شما میروم و دو چیز پرارزش در میان شما به یادگار میگذارم: #کتاب_خدا و #عترتم که اگر به این دو #تمسّک جویید، هرگز گمراه نخواهید شد و این دو ازیکدیگر جدا نمیشوند تا در کنار #حوض_کوثر نزد من آیند». به هرحال دلسوزى #پیامبران نسبت به #امّتها منحصر به حال حیاتشان نبوده است و بدون شک، نگران آینده آنها نیز بوده اند، بیش از آنچه پدر به هنگام وفات، نگران فرزندان خردسال خویش است؛ به همین دلیل نمیتوان باور کرد که آنها را بدون #برنامه_روشن و سرپرست و #وصیّى، رها سازند و زحمات یک عمر خویش را براى هدایت آنان بر باد دهد.
📕پيام امام اميرالمومنين(ع)، ناصر مكارم شيرازى، دارالكتب الاسلاميه، ۱۳۸۷ش ج۱ ص۲۲۸
منبع:وبسایت آیت الله مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#پيامبر_اكرم #بعثت
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️علماى اهل سنت درباره شخصیت امام سجاد (علیه السلام) چه دیدگاهى دارند؟
🔸با رجوع به کتاب هاى #مورّخین و صاحبان تراجم و رجال پى مى بریم که #امام_سجاد (علیه السلام) نزد آنان از جلالت و احترام خاصى برخوردار بوده است. در اینجا به برخى از این عبارات اشاره مى کنیم:
1⃣«ابن عساکر شافعى دمشقى»
🔹او میگوید: «کان علىبنالحسین ثقة مأموناً، کثیر الحدیث، عالیاً، رفیعاً، ورعاً...»؛ [۱] (#علىبنالحسین مردى #ثقه، #امین، #کثیر_الحدیث، #عالى، #رفیع و #پرهیزکار بود...).
2⃣«محمّد ابن سعد»
🔹او نیز همین عبارت را در مورد #امام_سجاد (علیه السلام) آورده است. [۲]
3⃣«ابن حجر عسقلانى»
🔹«على بن الحسین بن على بن ابى طالب، زین العابدین، ثقة، ثبت، عابد، فقیه، فاضل، مشهور. قال ابن عیینه عن الزهرى: ما رأیت قرشیاً افضل منه»؛ [۳] (#علىبنالحسین بن على بن ابى طالب، زین العابدین، ثقه، ثبت، #عابد، #فقیه، #فاضل و #مشهور بود. ابن عیینه از زهرى نقل کرده که من در میان قریش، کسى را افضل از او ندیدم).
4⃣«ابن حجر هیتمى»
🔹«و زین العابدین هذا هو الّذی خلف اباه علماً وزهداً وعبادة... و کان زین العابدین عظیم التجاوز والعفو والصفح...»؛ [۴] (و #زین_العابدین، او کسى است که جانشین پدرش در #علم و #زهد و #عبادت بود... او #زینت #عبادت_کنندگان بوده و بزرگوار، و داراى #گذشت و #بخشش بود...).
5⃣«یعقوبى»
🔹«کان افضل الناس و اشدّهم عبادة، و کان یسمّى «زین العابدین»، وکان یسمّى ایضاً «ذا الثّفنات» لما کان فی وجهه اثر السجود»؛ [۵] ([امام سجاد (علیه السلام)]، #افضل_مردم و #عابدترین آنان بود، لذا او را #زین_العابدین نامیدند. و نیز او را صاحب پینه ها (ذوالثفنات) نامیده اند، به جهت این که در پیشانى او #آثار_سجده بود).
6⃣«محیى الدین بن یحیى بن شرف نووى»
🔹«واجمعوا على جلالته فی کل شىء»؛ [۶] (#بزرگان بر #جلالت قدر او [امام زین العابدین (علیه السلام)] ـ در هر چیزى #اجماع نموده اند).
7⃣«نسّابه معروف به ابن عنبه»
🔹«و فضائله اکثر من ان تحصى او یحیط بها الوصف»؛ [۷] (#فضایل او بیش از آن است که به #شمارش درآید یا مردم از آن مطّلع شوند).
8⃣«شبراوى»
🔹«کان ـ (رضی الله عنه) ـ عابداً، زاهداً، ورعاً، متواضعاً، حسن الاخلاق»؛ [۸] (او انسان #عابد، #زاهد، #باورع، #متواضع و داراى #حُسن_اخلاق بود).
9⃣«ابن تیمیه حرّانى»
🔹«امّا على بن الحسین فمن کبار التابعین و ساداتهم علماً و دیناً... و له الخشوع و صدقة السرّ و غیر ذلک من الفضائل ما هو معروف»؛ [۹] (امّا #علىبنالحسین؛ او بزرگترین تابعین و سادات آنان در #علم و #دیانت بود... او در #خشوع و #صدقه_پنهانى و دیگر #فضایل به حدّى رسیده بود که نزد همه معروف بود).
🔟«محمّد بن طلحه شافعى»
🔹«هذا زین العابدین، قدوة الزاهدین و سید المتقین و امام المؤمنین شیمته تشهد له انّه من سلالة رسول الله (صلى الله علیه و آله)، و سمته یثبت قربه من الله. و ثفناته تسجل له کثرة صلاته و تهجّده. و اعراضه عن متاع الدنیا ینطق بزهده فیها...»؛ [۱۰] (او #زین_العابدین، مقتداى زاهدین و سید متقین و #امام_مؤمنین بود. کسى که رفتارش گواهى مى داد که از #سلالهرسولخدا (صلى الله علیه وآله) است. نشانه اش ثابت مى کرد که او مرتبط با خدا است. و #پینههاىپیشانىاش سند کثرت نماز و #تهجّدش بود. و اعراض او از متاع دنیا، بر #زهد او از دنیا گویا بود...).
پی نوشتها؛
[۱] تاریخ دمشق، ج۳۶، ص۱۴۲؛ [۲] الطبقات الکبرى، ج۵، ص۲۲۲؛ [۳] تقریب التهذیب، ج۲، ص۳۵؛ [۴] صواعق المحرقة، ص۱۱۹؛ [۵] تاریخ یعقوبى، ج۳، ص۴۶؛ [۶] تهذیب اللغات و الأسماء، ج۱، ص۳۴۳؛ [۷] عمدة الطالب، ص۱۹۳؛ [۸] الاتحاف بحبّ الأشراف، ص۴۹؛ [۹] منهاج السنة، ج۲، ص۱۳۳، چ۱؛ [۱۰] مطالب السؤول، ج۲، ص۴۱
📕اهل بیت از دیدگاه اهل سنت، على اصغر رضوانى، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۸۵ش، ص ۶۱
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#امام_سجاد
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
⭕️راه رهایی دل از وساوس شیطانی و افکار پوچ و واهی
🔹«علمای اخلاق»، راه رهایی دل از #وسوسههای_شیطانی و افکار پوچ و واهی را در این دانستهاند که انسان: اولا «صفات بد» را از خود دور و خود را به «اوصاف نیک» بیاراید؛ چه آنکه هر یک از #رذایل_اخلاقی چون: «غضب»، «شهوت»، «آزمندی»، «حسد»، «بخل»، «طمع»، «تعصب و سوءظن»، دروازهای برای ورود افکار فاسد به #قلب است؛
🔹همچنان که هریک از #فضایل و «اوصاف پسندیده»، دری است برای ورود «افکار روشنگر و انوار الهی به خانه دل»؛ ثانيا از #بیکاری بپرهیزد که بیکاری زمینهساز هجوم #افکار_مسموم به فضای اندیشه و #وساوس_شیطانی به خانه دل است؛ ثالثا همواره به #یاد_خدا باشد و خدا را حاضر و ناظر بداند که «یاد خدا»، به منزله غذایی برای روح انسان است.
📕 #نردبان_سعادت (تلخیص و تحریر کتاب معراجالسعادة)، ص ۹۵
منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت الله العظمی بهجت (ره)
#فضایل #رذایل
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️بر اساس منابع تاريخی امام رضا (علیه السلام) چه عكس العملی در مقابل پيشنهاد ولایت عهدی از خود نشان دادند؟ (بخش دوم)
🔹زمانی که تلاش #امام_رضا (عليه السلام) برای نیامدن و نپذیرفتن #ولایت_عهدی سودی نبخشید، حضرت در پی آن شد تا از این مسأله در جهت اهداف سیاسی خویش بهره ببرد. در این باره نکته مهم آن بود که #امام_رضا (عليه السلام) این اقدام #مأمون را، به عنوان اقدامی در شناخت #حق_علویان، در امر #خلافت نشان دهد. آگاهیم که تا آن زمان #خلفای_عباسی چنین حقّی را برای علویان نپذیرفته بودند. این اقدام به خوبی می توانست «بُطلان اقدامات خلفای پیشین» را در خلاف این جهت، اعم از اموی و عبّاسی نشان دهد؛
🔹و لذا امام (عليه السلام) فرمود: «اَلْحَمْدُلِله الَّذِی حَفِظَ مِنَّا مَا ضَيَّعَ النَّاسُ وَ رَفَعَ مِنَّا مَا وَضَعُوهُ حَتَّى لَقَدْ لُعِنَّا عَلَى مَنَابِرِ الْكُفْرِ ثَمَانِينَ عَاماً وَ كُتِمَتْ فَضَائِلُنَا وَ بُذِلَتِ الْأَمْوَالُ فِي الْكَذِبِ عَلَيْنَا وَ اللَّهُ يَأْبَى لَنَا إِلَّا أَنْ يُعْلِيَ ذِكْرَنَا وَ يُبَيِّنَ فَضْلَنَا» (سپاس خدای را که آنچه مردم از ما تباه کرده بودند، حفظ فرمود و قدر و #منزلت ما را که پایین برده بودند، بالا برد. هشتاد سال بر بالای چوب های کفر ما را لعن و نفرین کردند، #فضایل ما را کتمان نمودند و دارایی هایی در دروغ بستن به ما هزینه شد و خداوند، جز بلندی یاد ما و آشکار شدن #فضل ما را نخواست». [۱]
🔹در نخستین جلسه ای که به منظور معرفی امام (عليه السلام) به عنوان #ولیعهدی برپا گردید، آن حضرت همین تعبیر را به شکل مختصری بیان داشت: «إِنَّ عَلَيْكُمْ حَقّاً بِرَسُولِ اللهِ وَ لَكُمْ عَلَيْنَا حَقٌ بِهِ، فَإِذَا أَدَّيْتُمْ إِلَيْنَا ذَلِكَ وَجَبَ عَلَيْنَا الْحَقُ لَكُم» [۲] (به خاطر رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) ما حقّی بر گردن شما و شما حقّی بر گردن ما دارید، پس اگر شما حق ما را به ما ادا کنید ما نیز حق شما را می دهیم). آنچه جالبتر از این موارد به نظر می رسد، استدلالی است که #امام_رضا (عليه السلام) در برابر #مأمون، پیش از پذیرش پیشنهاد #ولایتعهدی بدان تمسّک جست، و او را تلویحاً و به گونه ای خاص در بن بست قرار داد، آنگونه که مجبور شود یا از اساس منکر حقّ خلافت برای خود و پدرانش شود و یا دست از سر حضرت بر دارد.
🔹#امام_رضا (عليه السلام) در برابر او فرمود: «إِنْ كَانَتْ هَذِهِ الْخِلَافَةُ لَكَ وَ الله جَعَلَهَا لَكَ فَلَا يَجُوزُ لَكَ أَنْ تَخْلَعَ لِبَاساً أَلْبَسَكَ الله وَ تَجْعَلَهُ لِغَيْرِكَ وَ إِنْ كَانَتِ الْخِلَافَةُ لَيْسَتْ لَكَ فَلَا يَجُوزُ لَكَ أَنْ تَجْعَلَ لِي مَا لَيْسَ لَك» [۳] (اگر این #خلافت از آن تو است و خدا آن را برای تو قرار داده است، در این صورت، جایز نیست لباسی را که خدا به تو پوشانده از خود خلع کرده و در اختیار دیگری قرار دهی، و اگر از آن تو نیست در این صورت جایز نیست آنچه را که از آن تو نیست به دیگران ببخشی».
🔹همچنین #امام (عليه السلام) برای خنثی کردن سیاست #مأمون در بهرهگیری از ولایتعهدی او، در مقام پاسخ از این [سؤال] که چرا #ولایتعهدی را پذیرفتی؟ فرمود: به همان دلیلی که جدّم داخل شوری گردید. [۴] و نیز فرمود: «قَدْ عَلِمَ الله كَرَاهَتِي لِذَلِكَ فَلَمَّا خُيِّرْتُ بَيْنَ قَبُولِ ذَلِكَ وَ بَيْنَ الْقَتْل اِخْتَرْتُ الْقَبُولَ عَلَی الْقَتْلِ» [۵] (خدا می داند که من از قبول این امر #کراهت داشتم، ولی وقتی در وضعی قرار گرفتم که میان قبول #ولایتعهدی یا #قتل یکی را می بایست اختیار کنم، به ناچار پذیرش ولایت عهدی را بر کشته شدن ترجیح دادم». #ادامه_دارد...
پینوشتها؛
[۱] عیون اخبار الرضا، نشر اعلمی، ج ۲، ص ۱۶۲. [۲] مقاتل الطالبیین، الاصفهانی، ص ۳۷۵. [۳] عیون اخبار الرضا، همان، ج ۲، ص ۱۳۸ - ۱۳۹. [۴] عیون اخبار الرضا، همان، ج ۲، ص ۱۴۰.،[۵] همان، ص ۱۳۹
📕حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، جعفریان، رسول، موسسه انصاریان، چ ۶، ص ۴۳۶
منبع: وبسایت آیت الله العظمی العظمی مکارم (بخش آئین رحمت)
#امام_رضا
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد