eitaa logo
طرز طنز
65 دنبال‌کننده
140 عکس
7 ویدیو
2 فایل
ارائه مطالب ادبی - پژوهشی در حوزه ادبیات طنز - ارتباط با مدیر کانال: @chapaak
مشاهده در ایتا
دانلود
📚بررسی اجمالی معنا و مفهوم واژه‌ی «تطفیل»✍ تطفیل ( = Going uninvited to a feast): طفیلی شدن. تَطَفَّلَ وطَفَلَ: صَارَ طُفَيليّاً. و الطفيلي: الذي يَدْخُلُ وَليمةٌ وَ لَمْ‌يُدْعَ إليها، وَ هُوَ منسوب إلى رَجُلٍ آسمهُ طُفَيل‌العرائس(لسان العرب). و نیز گفته‌اند تطفیل، عبارت از دخول در سفره‌ی مردمان برای خوردن طعام و نان است، بی‌آنکه شخص را دعوت کرده باشند. و آن را از لئامت و پست‌فطرتی دانسته‌اند، و گفته‌اند: وَ مِنَ اللوم التطفيل، وهُوَ التعرُّضُ لِلطَّعَامِ، مِنْ غَيْرِ أَنْ يُدعَى إِلَيْهِ. و علت اینکه تطفیل را جزو مباحثِ مُزاح و شوخ‌طبعی یاد کرده‌اند به احتمال زیاد این است که کارهای آنان و حرکات و اعمالشان در عروسی‌ها و مجالس سرور مایه‌ی خنده و لاغی و خوشی وقت مردم می‌شده است. کسانی که به تطفیل مشهورند در ادب تازی و فارسی بسیارند و محققان و دانشمندان اسلام در اخبار آنها کتاب‌های زیادی پرداخته‌اند. 🔹🔸🔹 جاحظ بصری و ابن‌عبد ربه و راغب اصفهانی و دیگران فصول مشیعی درباره‌ی آنان و اخبارشان آورده‌اند و خطیب بغدادی (وفات ۴۶۳ هـ. ق.) مورّخ معروف تاریخ بغداد، کتابی جداگانه به نام التطفیل پرداخته است. مقصود از طفیل هم که یاد شد طفیل العرائس است که همۀ طفیلی‌ها بدو منسوب‌اند. شاید مشهورترین نماینده‌ی تطفیل اشعب‌طمّاع باشد که نوادر و شوخ طبعی‌های او حتی در این اواخر توجه مستشرقان را به خود جلب کرده و از جمله روزنتال کتابی نوشته به نام مزاح در اسلام نخستین (Humour in Early Islam) که اخبار اشعب را در آن گردآوری کرده است و بحثی نیز در ماهیت مزاح و خنده در آغاز آن آورده که اهمیت بسیار دارد. 🔹🔸🔹 [جاحظ، البيان والتبيين، ۲۲۱-۲۵/۳؛ ابن‌عبدربه، العقد الفريد ۲۰۵۱۲/۶؛ ابن‌ندیم، الفهرست، ۲۰۹، چاپ تجدّد؛ دینوری المعارف، ۶۱۲، دکتر ثروت عکاشه. جاحظ گوید: طفیل العرائس را گفتند: «دو دو تا چند تا می‌شود؟» گفت «چهار تا کلوچه!» (البيان و التبيين، ۲۲۱/۳). قيل لطفيلِ العرائس: «كَمْ اثنان في اثْنَيْنِ؟» قال: «اَرْبَعَةُ اَرْغِفَةٍ».] سنائی در هجو شاعران معاصر خود گوید: عامیان را خدایگان دانند مهتران را به پاسبان خوانند همه تطفیل‌ْخوی و جاسوس‌اند! همه ناشسته روی و منحوس‌اند یک قصیده دویست‌جا خوانده پیش هر سِفله ریش را لانده (حدیقه، ۴۹۲، مدرس) 🔗🔗🔗 منبع: (تاریخ طنز و شوخ‌طبعی در ایران و جهان اسلام. دکتر علی‌اصغر حلبی. صفحه ۱۱۱) 🆔 ایتا : @tarzetanz 🆔 تلگرام : @tarzetanz 🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚حرف‌گیری🤐 🔸حرف‌گیری( = Cavil ; criticism) عیب‌گیری، عیب‌جویی، انتقاد. سعدی گوید: دو کس بر حدیثی گمارند گوش از این تا بدان ز اهرمن تا سروش یکی پند گیرد دگر ناپسند نپردازد از حرف‌گیری به پند (بوستان، ۲۰۰، چاپ فروغی) 📝 همو گوید: بگویند از این حرف‌گیران هزار که سعدی نه اهل است و آمیزگار روا باشد ار پوستینم درند که طاقت ندارم که مغزم برند (بوستان، ۳۵۳) 📝 نظامی گوید: خدايا حرف‌گیران در کمین‌اند حصاری ده که حرفم را نبینند سخن بی حرف نیک و بد نباشد همه‌کس نیک خواهد خود نباشد ولی آن کز معانی بانصیب است بداند کاین سخن طرزی غریب است اگر شیری غریبان را میفگن غریبان را سگان باشند دشمن (خسرو و شیرین، ۴۶۶، وحید) 📝 بسنجید با این سخنِ لطیف که ابن‌ابی‌الحدید آرد: ... اِعْلَمْ مَنْ تَصَدَّى لِلْعَيْبِ وَجَدَهُ، وَ مَنْ قَصَّرَ هَمَّتَهُ عَلَى‌ الطعن على‌ الناس أنفَتَحَتْ لَهُ ابواب كثيرة، و السعيد مَنْ أَنْصَفَ مِنْ نَفْسِهِ، وَ رَفَضَ الهَوَى وَ تَزَوَّدَ‌ التقوى...» هرکس عیب بجوید البته آن را می‌یابد و هرکس که همت خود را مقصور به طعنه‌زدن بر مردم سازد ابواب زیادی بر او گشوده می‌گردد و حال‌آنکه نیک‌بخت کسی است که از پیش خود انصاف دهد و از هَوَی بپرهیزد و پرهیزگاری را توشه‌ی راه خود سازد. (شرح نهج البلاغه، ۱۸۱/۱۲-۱۸۲، محمد ابوالفضل ابراهيم) 🖇🖇🖇 منبع: (تاریخ طنز و شوخ‌طبعی در ایران و جهان اسلام. علی‌اصغر حلبی. صفحه۱۱۹) 🆔 ایتا : @tarzetanz 🆔 تلگرام : @tarzetanz 🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan
📚آلازون= Alazon 🥷 📝معادل‌های دیگر: خود فریب، سرباز لاف زن 🔸آلازون همراه با آیرون و لوده، جزو سه شخصیت قراردادی کمدی‌های قدیم یونان است. آلازون مردی بلوف‌زن، ترسو و خودفریب است که در تقابل با آیرون قرار می‌گیرد. Braggadaccio معادل انگلیسی آلازون یونانی است. Braggadaccio از واژه‌ی brag به معنى لاف‌زدن یا braggart به‌معنی لاف‌زن، همراه با پسوند اضافی(augmentative) ایتالیایی occio - ساخته شده است. 🔸این شخصیت اولین بار در نمایشنامه‌ی «پهلوان‌پنبه» اثر پلاتوس، نمایش‌نامه‌نویس روم باستان، ظاهر شد. نیکولا اودال، اولین نمایش‌نامه‌نویس انگلیسی بود که در نمایش‌نامه‌ی «رویستر دویستر» از آن استفاده کرد. بعدها ویلیام شکسپیر در «هنری ششم» با شخصیت فالستاف، و بن‌جانسن در «هرکس سرخُلق خویش» با شخصیت بوداریل، آلازون را دوباره خلق کردند... 🔸پهلوان‌پنبه، دانشمند عوضی، سرباز لاف‌زن، آدم فضل‌فروش و فيلسوف مالیخولیایی نمونه‌های رایج آلازون هستند. سنکس ایراتوس (Senex Iratus) یا پدر ظالم، سردسته‌ی آلازون‌ها است. او با خشم، تهدید، وسوسه‌ی دایمی ذهن و ساده‌لوحی‌اش به پولیفموس(Polyphemus) شخصیت دوزخی رمانش شبیه است. شخصیت ارباب آلورتی (Squre Allworthy) در «تام جونز» اثر هنری فیلدینگ همان نقش نمایشی آلازون را دارد. 🔗🔗🔗 منبع: (فرهنگ واژگان و اصطلاحات طنز. محمدرضا اصلانی. صفحه۱۳) 🆔 ایتا : @tarzetanz 🆔 تلگرام : @tarzetanz 🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan