خدا نیاره برا کافرش هم
ولی وقتی مادر از دست میدی
دیگه دنبال سالگرد و ماهگرد و فلان نیستی
کافیه ذهنت بره سمتش
تا اشکهات جاری بشه :)
مگه غیر اینه که یه عمر گفتیم
ما بچه های مادر پهلو شکسته ایم؟
اینم بگم و برم
ما بچه های همون مادری هستیم که
دیگه روزهای اخر
قنوت نماز شبهاشون رو هم
یه دستی میگرفتن ...
یه وقت بد نباشه
همینطوری داره میگذره و
یه نماز شب هم
تو پرونده مون نیست !؟
در میان حافظان قرآن
در این نزدیکیها نشنیدهام که
کسی مثل آقای شیرازی باشد که در سامرا بود
در یک ماه رمضان شبانه روزی،
یک ختم قرآن میکرد
ایشان نماز صبح را در حرم عسکریین می خواند و
بعد از فریضه صبح به منزل نمی رفت،
بلکه تلاوت قرآن را شروع میکرد
و از حرم بیرون نمیآمد و مگر برای
تطهیر و تجدید وضو
و بدین ترتیب در یک روز يا یک شب
در اطول الوقتین از شب تا سحر یا از صبح تا شام
قرآن را ختم می کرد و تمام را از حفظ میخواند.
به یاد ندارم که شخص دیگری همینطور بوده باشد.
[ در محضر بهجت۲ ص۱۳۶ ]
آیت الله جوادی آملی
به نقل از سید ابن طاووس،دانشمند بزرگ اسلامی
درباره بزرگداشت ماه مبارک رمضان فرمودند:
عدهای اول سالشان فروردین است که
تلاش میکنند لباس نو در بر کنند،
مثل درختان که اول سالشان فروردین است
لباس های نو و تازه به تن میکنند.
اول سال یک کشاورز، پاییز است که
درآمدهای مزرعه را حساب میکند.
تاجری که کارگاه تولیدی دارد،
اول سال را در فرصتی دیگر تعیین میکند
ولی آنها که هر سیر و سلوکاند،
اول سالشان ماه مبارک رمضان است،
آنها به حسابرسی خود میپردازند که ماه رمضان گذشته،
چه درجه ای از معنویت داشته و امسال چه درجه دارند؟
ماه مبارک رمضان، برای سالکان کوی دوست، ماه محاسبه است.
هدایت شده از [ تینـو ]
تو این سه روزِ ایام البیض ؛
سیزده و چهارده و پانزدهِ رمضان ؛ خوندنِ دعای مجیر رو فراموش نکنید :)
که به فرموده ی آقا رسول الله بخشیده میشه گناهان حتی اگه باشن به قدرِ برگِ درختا !
قدرِ قطره های بارون
ریگِ بیابون ..
که وسطِ مهمونیِ بخشش، خدا بازم بهونه جور کرده واسه بیشتر تر بخشیدن !
واسه بیشتر بغل کردن ..
این سه روزُ بیشتر مهمون باشید !
این سه روزُ بیشتر خودشیرینی کنید واسه صاحبخونه
دستای خالیتونُ نشون بدید
نشون بدیدُ با زبونِ دلتون بگید که میبینی بی پناهم ؟!
که أجِرنا من النارِ یا مُجیر ...
با خویش همیشه در نبردم چه کنم ؟
از کرده ی خویشتن به دردم چه کنم ؟
گیرم که ز من درگذرانی ز کرم ...
زین شرم که دیده ای چه کردم
چه کنم ؟ :)))))
بكوش تا صاحب «عزم» و داراى اراده شوى،
كه خداى نخواسته اگر بى عزم
از اين دنيا هجرت كنى،
انسان صورى بي مغزى هستى كه
در آن عالم به صورت انسان محشور نشوى،
زيرا كه آن عالم محل كشف باطن و ظهور سريره است
و جرئت بر معاصى انسان را بی عزم می كند
و اين جوهر شريف را از انسان می ربايد.
[ سید روح الله خمینی (ره) ]
[ تینـو ]
امام حسن ... مهربونی و کریم :) من گدای روضه هاتم از قدیم :) در خونت ... من یه عمره نوکرم اگه بیرونم
مولودی باید بذاریم
ولی این یه چیز دیگه ست :)
هدایت شده از [ تینـو ]
حسن را مینشاند روی پاهایش
برایش بداهه شعر میخواند :
«انتَ شبیهٌ بأبی ،
لستَ شبیهاً بعلی!»*
علی نگاهشان میکرد و لبخند میزد ...
فاطمه راست میگفت .
حسن (ع) خیلی شبیهِ پیامبر(ص) بود.
بعدترها روزی گوشهای کنار معبر نشسته بود ،
هر کس از آنجا عبور میکرد ؛
میایستاد و محو تماشای چهرهاش میشد.
انگار رسولِ خدا زنده شده باشد!
آنقدر ایستادند به تماشا که
معبر پر ازدحام شد !
امام بلند شدند که مسیر مردم مسدود نشود ...
*یعنی تو شبیه پدرم هستی ،
شبیه علی نیستی ...
هدایت شده از [ تینـو ]
مگه دستِ خالی برمیگرده کسی که امشب در بزنه خونه ی عزیزِ دلِ مدینه رو ؟
مگه امشب دستِ رد به سینه ی کسی میزنه مادری که اولین غنچهشُ بغل گرفته ؟
مگه امشب بی جواب میذاره سائلی رو بابای عالم؟
مگه میشه نظرِ لطف نندازه رحمةُ للعالمینی که امشب بدو بدو میره خونه ی نازنیندخترش تا اولین نوه رو ببینه ؟
که ذوق کنه واسه بابابزرگ خطاب شدن ؟
مگه میشه از کرامت کم بیاره کسی که امشب بشینه پای گهواره ی کریمترین ؟
که دست به دامنِ سبزش بشی و بگی خوش اومدی اولامامزاده ی عالم
چه خوب شد که اومدی حبیب ابنِ حبیب
مبارکِ دلِ ما باشی کریم ابنِ کریم ...💙
4_5805337625615139640.mp3
5.35M
به من که نوکر توام
ثواب میدهد حسین :)
صدا که میزنم حسن
جواب میدهد حسین :)
پدر من تو یه کارخونه ای مشغوله که
خیلی کارش با خاک و اینهاست
بعد خستگی و خشکی دهان و
سر پا ایستادن از هشت صبح
تا هفت غروب و .. تموم این ها هست !
یه عده اومدن دایه مهربان تر از مادر شدن
گفتن آقا بیکاری ها !
روزه نگیر حالا ، چی میشه ؟
می ارزه این همه خستگی ؟
بعد یه عده هم اومدن گفتن
امسال کرونا هست
میگن فضای دهان نباید خشک بشه
باید اب زیاد خورد
امسال رو بیخیال روزه بشو
پدر من خیلی کم حرفه
خیلی خیلی !
یعنی من هم که حرف میزنم با ایشون
خیلی مختصر و مفید جواب میدن
و همیشه میگن خودت عقل داری
ببین عقلت چی میگه ...
جواب همه ی این ادمهارو
همیشه با همین دو جمله میدن
| وظیفمه ، خود خدا هم هست |
یعنی دیگه خیلی بحث نمیکنن
خیلی توضیح نمیدن
حالا بگذریم .
همه ی اینهارو گفتم که بگم
۱۵ روز گذشت
تموم این مدت پدر سر کار رفتن و اومدن
با تموم سختیها
روزه داری هم کردن
کرونا هم نگرفتن ؛)