#خاطره_شماره_۳۰۴
سلام
امروز توی یکی از پارک های اصفهان در فعالیت چهره به چهره به خانمی برخوردم که چادری بود
و نشسته بود کنار پارک
سلام کردم و
بهش ی دونه از این شیشه های کوچولو با نماد حاج قاسم دادم
گرفت
گفتم میشه بخونید نظر بدین ؟
گفت کیه؟
گفتم حاج قاسم
گفت آهان همین که شهید شد
کاش بودش
گفتم الان اگه بود
فکر می کنید چی می گفت؟
نظرتون راجع به انتخابات چیه ؟
گفت من تا حالا شرکت نکردم
شناسنامه ام سفیده 😢
گفتم خب اگه شرکت نکنیم
دو حالت میشه
یا بقیه برامون تصمیم می گیرن
و میشه همون روندی که هشت سال داشتیم
یا مشارکت پایین میاد خارج نشین ها پررو میشن 😉
و اون ها تصمیم می گیرن و ....
ی کم گذاشتم حرف بزنه
از اینکه ۴ ساله طلاق گرفته و با ی بچه چقدر زجر کشیده 😔
گفتم منم از همین مردم هستم و بخاطر این که از این وضعی که دولت درست کرده خسته شدم
اومدم جلو
می خوام به ی اصلح رای بدم
گفت میگن رئیسی رای میاره
انتخاب شده
گفتم اگه می خواستن انتخاب کنن مطمان باشید روحانی انتخاب نمیشد که انقدر مخالف با اهداف نظام بود
رای تک تک ما اثر داره
گفت انتخابات کی هست ؟!!!
گفتم جمعه
گفت کجاها رای گیری می کنن؟
گفتم مساجد و مدارس نزدیک خونه تون .
گفت حالا شما به کی رای میدی؟😎
گفتم به کسی که تا الان کارنامه ی خوبی داشته
شعار نداده
#عمل_کرده
گفتم من به رئیسی رای میدم
اینجا دیگه آخر قضیه رو باز گذاشتم و تشکر کردم و خداحافظی ❤️😍
#بی_تفاوت_نباشیم
🟣🔵🟢🟡🟠🔴
#پیشنهاد_استوری_واتساپ
با سلام
تعدادی کلیپ و متن از اقدامات آیت الله رئیسی آماده کنید ...
⬛🟪🟦🟩🟨🟧
داخل استوری واتساپ بنویسید
👇👇👇
💠من به آقای رئیسی رای می دهم
#از_من_بپرس_چرا؟!
🟣🔵🟢🟡🟠🔴
کلیپ ها و محتوا رو آماده داشته باشید برای ارسال به افرادی که سوال می کنند .
#خاطره_شماره_۳۰۵
سلام
داخل مغازه کفش فروشی بودیم
اشاره کردم به یکی از اعضای خانواده
گفتم از فروشنده بپرس به کی رای میدی؟
ایشون هم در کمال زرنگی گفتن آقا سعید به کی رای بدیم ؟😝
مغازه دار گفت
خسته شدیم از این اوضاع ،
به آقای رئیسی رای میدیم😁
یک آقای دیگه هم داخل مغازه بود گفت معلوم میشه حالا
۴ سال دیگه بهتون میگم
مغازه دار شروع کرد به توضیح دادن از اقدامات آقای رئیسی
👌👌👌👌👌
وسط بحث دیگه خرید ما تموم شده بود
اومدیم
#بی_تفاوت_نباشیم
#خاطره_شماره_۳۰۶
#ارسالی_اعضای_گروه
هم من اشک ریختم
هم او
وقتی از جمع خانواده محجبه جدا شدم،
وقتی گیره های روسری رو به دخترکانشون هدیه دادم
و وقتی مادرها دختران نوجوان شان را نشانم دادند تا برای آنها هم گیره ببرم (همانها که در بدو ورودم به پارک، شیطنت و صدایشان گوش فلک را کر کرده بود) ؛
چشمم افتاد به خانمی که حجابشمثل ما نبود.
حسکردم تمام حرفهایم را شنیده.
شاید اصلا در ختم صلوات شهدا شرکت نکند ، چرا که باب صحبتم راجع به انتخابات باز میشود!
اما این سفیدخوانی ذهن را باید کنار گذاشت...
اجازه خواستم،
کنارش نشستم
روی چمن ها
همین کاری که متنفرم! راه رفتنو نشستن روی چمن ها...
حرف زدیم.
نمیخواست رای بدهد.
آخر بار هم قانع صد در صدی نشده بود.
به یاد زهرا سادات جانم
آخر داستان را باز گذاشتم.
خودش باید با خودش کنار می آمد.
از درد و رنج نداشتن یارانه که گفت
حرفی نداشتم.
فقط برایش شماره پیامک آقای جلیلی را فرستادم،
تا مشکلش را پیامک کند.
گفت اگر جواب پیامک آمد شرکت میکنم.
گفتم عزیزم این شماره بصورت سیستمی است.
پیامها ثبت میشود
و بعدا توسط مسئول مربوطه به دکتر منتقل می شود.
گفتم اگر آقای ه. روی کار بیاید، شاید دیگر مشکل حجاب نداشته باشیم...
توی کیفش را خوووب بررسی کرد؛ سه تا شکلات پیدا کرد و تعارفم کرد😔
فدای محبتش. قبول نکردم.
حرفم که تمام شد گفت: اگر وضع زندگی ما درست شود، چادر هم بگویند می پوشم.
به ظاهرش نمیخورد خیلی فقیر باشند. یعنی من اصلا این را نفهمیدم.
اما همین که این را گفت
چشمانم پر از اشک شد.
چشمانش پر از اشک...
لعن کردم مسئول ملعونی که با سفره مردم بازی کرد و دین شان را به یغما برد.
به امید انقلاب جمعه، انقلابی به وسعت ۴۲ سال سیطره بعضی آقایان و آقازاده ها
پسران و پدران دیروز جنگیدند
و آقایان سر سفره انقلاب چنان چپاول کردند، که دیگر مردم باور نمی کنند حساب اینها از انقلاب جداست...
انقلاب در انقلاب
جمعهصبح
پای صندوق ها
با تاسی به حضرت آقا
۸ صبح انشاالله
7.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خیانت آشکار آرایشگاهها
به زن ایرانی و نسلهای بعد
تا جایی که در توان دارید منتشر
کنید که شاید باعث آگاهی حداقل
یک نفر باشیم و دختران ما مادران
برگزیده امت بشوند نه خار شونده
نسل گذشته ...
#حجاب_ارزش #حجاب_اصالت #حجاب_شخصیت #غیرت_علوی #حجاب_فاطمی
کمپین در اعتراض به گرداندن سگ ها در سطح شهر ایجاد شده است،
در صورت موافقت، لطفاً ضمن حمایت خود، در انتشار لینک هم مشارکت حداکثری بفرمایید.
https://farsnews.ir/my/c/77256
#ارسالی_اعضای_گروه
فقط یه خاطره جالب براتون بگم
پسرها با همون اسنپی که من رو رسوند تا میدان تو خیابان ب...
رفتن خونه مامانم.
به محض اینکه من پیاده شدم برای بچه ها موسیقی روشن کرده راننده.
پسرم گفته لطفا خاموش کنید
گفته چی تو مغز شما بچه ها کردن!؟
تلوزیونم نمی بینید؟
گوشی هم لابد ندارید😏😏
پسرم از ماجرای زندگی پس از زندگی براش گفته.
که اون هایی که برگشتن دیگه علاقه ای به موسیقی های قبلی که عاشقش بودن ندارن.
بعد کتاب من زندگی موسیقی استاد داستان پور رو معرفی کرده
و گفته فیلم های سینمایی که ما می بینیم از این موسیقی ها نداره!
طرف وقتی دیده بچه به موضوع تسلط داره
خاموشش کرده و گفته نه خوشماومد
😆😆😆😆😆😆
10.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📣 اذان گویی امیر محمد ۸ ساله در کویر ورزنه اصفهان در جمع خانواده های مسافر
هفتم آبان ماه ۱۴۰۰
❤️🧡💛💚💙💜
🔸الحمدلله فضای کویر ، معطر به طنین الله اکبر شد . . .
#لطفا_مننشر_کنید
🔹 #کانال_خاطرات_در_پیام_رسان_بله
👇👇👇
https://ble.ir/khaterate_amre_be_maroof
#خاطره
سلام
با جمعی تصمیم گرفتیم جمعه مون رو بریم سمت کویر
از اول می دونستیم که احتمالا فضای خوبی رو باهاش مواجه نیستیم 😞
اما ما نباید صحنه رو ترک کنیم
حداقل اینه که حضور پیدا می کنیم
وقتی رسیدیم
نزدیک اذان ظهر بود
صدای آهنگ از ماشین های بغلی میومد🤔
صبر کردیم اذان بشه
حصیرها رو پهن کردیم
و به یکی از پسران خردسال گفتیم پشت بلندگو اذان بگه 😍📣
به محض اینکه طنین الله اکبر بلند شد
صدای آهنگ قطع شد 😳
و ملت ما رو این طوری نگاه می کردن😳😳😳😳
حی علی الصلاه
ایستادیم به نماز جماعت
💜💙💚💛🧡❤️
الحمدلله دیگه بعدش خیلی صدای آهنگ نیومد و خیلی کم تر شد
گذشت تا ....
یک عدد موتور سوار رویت شد
و در ادامه یک عدد خانم رو سوار کرده بود
دو نفر از ما به اون خانم گفتیم
عزیزم روسریت ؟!
داشتن تند می رفتن و احتمالا نشنیدن🧐
موقع برگشت
درب ورودی
سه نفر نشسته بودن که یکی پلیس بود .
پیاده شدم رفتم جلو
گفتم ببخشید شما مامور امنیت اینجا هستید؟
گفت بله
گفتم ی آقای موتور سوار
پشت سرشون ی خانمی رو سوار کرده بودن بدون روسری
اینجا ما با خانواده میایم
#امنیت می خوایم
گفت بله
گزارش اون آقا رسیده
بهش هم تذکر دادیم
و فردا هم باید بیاد اینجا توضیح بده که چرا اینجا اصلا کسی رو سوار کرده
گفتم خدا قوت تون بده
ممنونم از پیگیری تون
و اومدم
معلوم بود بازم بودن افرادی که بگن 👌
شاید اثر ندن اما بزارید بدونن
#بی_تفاوت_نیستیم
هفتم آبان ماه ۱۴۰۰
#خاطره
سلام
امروز دو تا دختر دبیرستانی دیدم یکی شون با مقنعه ی افتاده داشت خیلی راحت توی پیاده رو می رفت
رسیدم بهشون
دو تا بسته گیره و کارت درآوردم
گفتم سلااااام
اینم هدیه من به شما
رو کردم به اون یکی گفتم
عزیزم مقنعه ات رو سرت کن
بدون هیچ کلامی سرش کرد
گفتم بوس بهتون و اومدم
چقدر راحت با یک هدیه هر چند کوچک پذیرفت و گارد نگرفت
مردم هم داشتن نگاه می کردن
#بی_تفاوت_نباشیم
#خاطره_شماره_۳۰۸
#خاطره
سلام
وارد گلستان شهدا که میشم
ناخودآگاه از سمت چپ میرم سمت انتهای گلستان
ی سَری به شهید خیراب می زنم و ی سر هم سر مزار حاج آقا رحیم ارباب
دلم اما #قرار_همیشگیه 😍
دلم که می گیره
حالم از زمین و زمون و خودم که می گیره
از دست #خودم که می خوام #فرار کنم
پناه میارم به اینجا
#شهید_رسول_باطنی
#جاتون_خالی
وقتی اومدم اینجا
سه تا دختر با ظاهر متفاوت 😍 سر مزار همین شهید باطنی نشسته بودن و داشتن از حاجت هاشون می گفتن
مدیون هستید فکر کنید می خواستم بشنوما😁😜
ولی خب شنیدم ...
بعدش پا شدن برن ، باز شنیدم که گفتن بریم سر مزار یوشع نبی 😍❤️
اومدن که برن
صداشون کردم و از کارت ها و گیره روسری های پویش فرشتگان سرزمین من بهشون هدیه دادم
چقدر ذوق کردن ❤️
یکی شون گفت ... خیلی خوب بود ممنون
گفتم اگه می دونستم انقدر خوشحال میشی که یک دسته گل بزرگ هم برات می آوردم 😘 گفت گاهی ی چیز کوچیک آدمو خیلی زیاد خوشحال می کنه
گفتم گاهی هم ی جمله کوچیک ی نفر منو خیلی دلگرم می کنه 😘
گفتم الهی حاجت روا بشین
گفتن شما هم ....
با علامت قلب بدرقه شون کردم ❤️😘
چه حس خوبی به هم دیگه دادیم
#بی_تفاوت_نباشیم
#خاطره_شماره_۳۰۹
سلام
دندون پزشکی بودم
اول کار که معاینه شدم
یهو حرف رفت سر بچه آوردن
خانم دندان پزشک گفت من واقعا دلم بچه می خواد اما متولد ۷۳ هستم و زوده
باید تخصص بگیرم و اینا
گفتم دیر میشه
سن تون میره بالا
مادر هر چی جوون تر ، بهتر
گفت ببین توی این مملکت آینده ای نداره
گفتم هر بچه ای رزقش رو با خودش میاره
گفت حداقل امکانات رو که باید داشته باشه
اون طرف خیلی بهتره 🤔
گفت من اعتقادی ندارم رزق می رسه خودش
گفتم بله تلاش لازم داره
اما حالا ی بچه پر از امکانات نباشه ... نمیشه؟؟؟
گفتم مگه خدای اون طرف و این طرف یکی نیست؟
دیگه چیزی نگفت
اما برای خودم جالب بود که در فکر فرو رفت...
شاید قبول نکرد اما تلاش کردم با جملات کلیدی و کوتاه، به فکر بیفته
#بی_تفاوت_نباشیم