#مشاوره_حقوقی
❓دین و مذهب رسمی جمهوری اسلامی ایران چیست؟ و آیا امکان تغییر آن در آینده وجود دارد؟
❕طبق اصل ۱۲ قانون اساسی دین رسمی ایران، اسلام و مذهب شیعه جعفری اثنی عشری است و این اصل الی الابد غیرقابل تغییر است.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#داستان
الههی مادر
صدیقه شاهسون
آفتاب بر پهنه دشت گسترده شده است و در حال نزدیک شدن به میانه ی آسمان است. دامنه تمام کوه های اطراف را باغات منظم بادام در خود کشیده است. درختانی با چترهای سبز گسترده که کم کم سردی هوای پاییز رخسارشان را به زردی می کشاند. تاچمن از روی مبل جلوی خانه باغ بلند می شود. به چشم خریدار باغ را می بیند. همه جای این آبادی برایش تازگی دارد. مناظر بکر و هوای دل انگیزی که در این سال ها نظیری اش را در هوای شرجی و پر رطوبت هند ندیده بود. درختان بلند سپیدار در حاشیه ی رود خانه زاینده رود چون سربازانی پا به کار صف کشیده اند و خانه هایی که بر دامنه کوه بلند پلکانی پشت سر هم سوار شدند...
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
بسم الله الرحمن الرحیم...
💛اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم💛
دوستان و هموطنان عزیز، سلام! صبح زیبای چهارشنبهی پاییزیتون بهخیر و شادی.🌹🍂
«وَذَرِ الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَعِبًا وَلَهْوًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا ۚ وَذَكِّرْ بِهِ أَنْ تُبْسَلَ نَفْسٌ بِمَا كَسَبَتْ لَيْسَ لَهَا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ وَإِنْ تَعْدِلْ كُلَّ عَدْلٍ لَا يُؤْخَذْ مِنْهَا ۗ أُولَٰئِكَ الَّذِينَ أُبْسِلُوا بِمَا كَسَبُوا ۖ لَهُمْ شَرَابٌ مِنْ حَمِيمٍ وَعَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْفُرُونَ. و رها کن کسانی را که آیین (فطری) خود را به بازی و سرگرمی گرفتند، و زندگی دنیا، آنها را مغرور ساخته، و با این (قرآن)، به آنها یادآوری نما، تا گرفتار (عواقب شوم) اعمال خود نشوند! (و در قیامت) جز خدا، نه یاوری دارند، و نه شفاعتکنندهای! و (چنین کسی) هر گونه عوضی بپردازد، از او پذیرفته نخواهد شد؛ آنها کسانی هستند که گرفتار اعمالی شدهاند که خود انجام دادهاند؛ نوشابهای از آب سوزان برای آنهاست؛ و عذاب دردناکی بخاطر اینکه کفر میورزیدند (و آیات الهی را انکار) میکردند.» (سوره مبارکه انعام، آیه ۷۰)
@zane_ruz
هفتهنامه زن روز
#گفتگو
گفتگویی صمیمانه با مادر شهید «سید مهدی جلادتی»
سیده یاسمن رودباری
🔸در شروع کلام هر چه دل تنگتان می خواهد از آقا مهدی برایمان بگویید.
🔹مهدی ۲۴ ساله بود. در روز دوم ماه یازدهم به سوریه رفتند و قرار بود هشتم فروردین برگردند. مأموریت ایشان کمی عقب افتاد تا این که در روز شهادت مولی امیرالمؤمنین کنسولگری مورد حمله قرار گرفت و ایشان هم به شهادت رسیدند.
🔸شما چند فرزند دارید و آقا مهدی فرزند چندم شما هستند؟
🔹من دو فرزند دارم. سیدمهدی و زهراسادات. بعد از ۱۲ سال خداوند مهدی را به من داد. همسرم قبل از این که خادم مسجد شود چله جمکران را برای فرزند دارشدن مان برداشته بود. یک بنده خدایی هم به ایشان (همسرم) پیشنهاد خادمی مسجد را داد. اولش من بسیار ناراحت شدم و گفتم نمی آیم. ولی بعد از مدتی گفتم: «من به این نیت می آیم که خداوند به ما بچه ای بدهد. همسرم هم قبول کردند. و ما رفتیم خادم مسجد شدیم. همسرم هم جمکرانش را هر هفته می رفت، تا این که بعد از یک سال خدا آقا مهدی را به ما داد. شب تولد آقا امام زمان به دنیا آمد و اسمش را هم گذاشتیم مهدی.»
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#گفتگو
🔸آیا راضی بودید سیدمهدی به سوریه برود؟
🔹خودش خیلی اصرار می کرد که مأموریت سوریه را برود. البته مدیرانش تمایل داشتند که همین جا بماند، ولی خودش به من مدام می گفت: «مامان من قراره برم سوریه.» می گفتم: «مهدی اذیتم نکن.» بعد از مدتی می گفت: «مامان درست نشد.» راستش در دلم می گفتم الهی شکر که نشد. تا این که آخرین بار آمد و گفت: «مادر من پنج روز دیگر می روم.» گفتم: «مهدی چرا زودتر به من نگفتی؟» گفت: «هر بار که می گفتم رفتنم به مشکل می خورد؛ گذاشتم قطعی شود بعد به شما بگویم. می گفت: مامان جای من بسیار امن است و اصلاً نگران نباشید.» من واقعا نمی دانستم که مهدی در
کنسول گری مانده است. فقط به من می گفت: «نگران نباش من خودم با شما تماس می گیرم، و شما نمی توانید با من در تماس باشید.» همان روزی که از تهران رفت در راه به پدرش گفت: «شاید تا دو روز نتوانم تماس بگیرم این را که شنیدم خیلی نگران شدم.»
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#منبرک
تربیت، شبیه درختکاری است
آیت الله حائری شیرازی
تربیت مثل درختکاری است و کار پدر و مادر مثل باغبان است که به موقع آبش بدهند، به موقع کودَش را بدهند، به موقع شیارش را بزنند، نور را برایش تأمین کنند. نور و آب و هوا و اینها که تأمین شد، گل کردن با خود درخت است؛ دیگر باغبان گل را به درخت نمیچسباند. درخت خودش باید گل کند. بسیاری خیال میکنند بچهها را باید گُلاند! هیچ انسانی نمیتواند کاری کند که دیگری گل کند؛ تو آبش را بده، نورش را بده، هوایش را بده، گل کردنش با خودش است. بعضیها وقتی میبینند درختشان گل کرد، حوصله ندارند و هی میخواهند گل باز شود. آقا! تو دستش نزن، خوب نمیشود. هر گلی که مردم دستش زدند، برگش پاره شد. دستکاریاش نکن؛ خودش باید باز شود. عقل بچه هم مثل گل است؛ به بچه نان حلال بده و احترام بگذار، عقلش گل میکند. به درخت آب میدهند، به انسان احترام؛ به درخت کود میدهند، به انسان نصیحت میکنند؛ به درخت نور میدهند، به انسان آزادی و احترام و محبت. محیط ترس و وحشت برای بچه، مثل محیط تاریک برای درخت است. درخت در محیط تاریک خفه میشود و بچه هم در محیط ترس و ارعاب و وحشت، روحش پژمرده میشود.
به هر جهت به بچه محبت کنید، احترام کنید، مقداری آزادی بدهید، مقداری مسئولیت بدهید، مقداری آگاهی بدهید؛ اگر انسان این کارها را در مورد اولاد بکند، دیگر اولاد انشاءالله خودش خوب میشود، مخصوصاً اگر نانش حلال باشد.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چی فکر میکرد...
چی شد...
بسیاری از برانداران و حتی مردم عادی با تصورات فانتزی راهی اروپا و غرب شدند و دیر فهمیدند که مقابلشان سرابی بیش نیست...
@zane_ruz
#پزشکی
خواص چغندر
چغندر برای سلامت کلی مفید است؛ چه آن را بنوشید و چه بخورید زیرا هر دو سرشار از نیترات و مواد مغذی هستند، با این حال با خوردن خود چغندر فیبر بیشتری به دست می آورید.
نصف فنجان چغندر فقط ۰/۱۵ گرم چربی دارد، در حالی که میزان فیبر آن ۱/۷ گرم است. چغندر غنی از ویتامین کا، آ، سی و چندین ویتامین ب از جمله فولات (ب۹) است. مواد مغذی موجود در چغندر به سلامت استخوان ها، تشکیل گلبول های قرمز خون، رشد سلول های سالم و بهبود جریان خون به مغز کمک می کند. خواص ضدالتهابی آن هم در کاهش خطر ابتلا به برخی از بیماری های مزمن نقش دارد.
متخصصان می گویند که رژیم غذایی سرشار از سبزیجات و میوه ها می تواند فشار خون را کنترل کند و خطر بیماری قلبی و سکته را کاهش دهد. یک رژیم غذایی حاوی انواع سبزیجات و میوه ها در رنگ های متنوع بهترین راه دریافت مواد مغذی مورد نیاز بدن است.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
هفتهنامه زن روز
#گفتگو
🔸لحظه ی خداحافظی سیدمهدی را به یاد دارید؟
🔹شبی که عازم بود، بانی یک هیئتی شد. ارادت عجیبی به حضرت زینب سلام الله علیها داشت و آن شب هم شب شهادت خانم بود. من گفتم: «مهدی جان شما این همه کار داری چه وقت هیئت رفتن است؟» گفت: «مامان شما کارهای من را انجام بدید ساک من را آماده کنید.» گفتم: «آخر من نمی دانم چه چیزهایی برایت کنار بگذارم.» گفت: «شما لباس های من را کنار بگذارید، خودم جمع آوری می کنم، ولی من هر طور است باید در هیئت حضور داشته باشم. من هم همین کار را کردم. صبح با مهدی تماس گرفتند که آماده باشید.
میآیند دنبال تان. بدوبدو کارهایش را کرد. مدام گوشی مهدی زنگ می خورد. متوجه شدم که به ایشان گفته بودند نمی توانیم به دنبال شما بیاییم. تا اینکه خودش با پدرش تماس گرفت و گفت: «لطفا
شما من را به فرودگاه ببرید.» خیلی ذوق و شوق داشت و می گفت: «من در این رفتنم برگشت نمی بینم. انگار بهش الهام شده بود.»
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97