eitaa logo
ذره‌بین درشهر
17.4هزار دنبال‌کننده
60.2هزار عکس
9.3هزار ویدیو
187 فایل
آیدی جهت هماهنگی درج تبلیغات @Tablighat_zarrhbin شامدسایت‌‌‌‌:1-1-743924-64-0-4
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃 اندیشه های ناب... 💠 و قیام امام‌ حسین علیه‌السلام از دیدگاه ⬅️ نگاهی نو به حماسه‌ی عاشورا... 🚩 صحنه‌ی نمایش اخلاق اسلامی... 🔘 ✅ "ایثار" یکی دیگر از عناصر اخلاقی موجود در این حادثه. چه نمایشگاه ایثاری بوده است ! شما ببینید آیا برای ، تجسمی بهتر از می‌توان پیدا کرد؟... ✅ تجلی دادن این و اسلامی، یکی از وظایف حادثه‌ی کربلا بوده است و گویی این نقش به عهده‌ی گذاشته شده بود. ✅ بعد از آنکه چهار هزار مامور شریعه‌ی فرات را دریده است، وارد آن شده و اسب را داخل آب برده است به طوری که آب به زیر شکم اسب رسیده و ابوالفضل می‌تواند بدون اینکه پیاده شود، مشکش را پر از آب بکند. ✅ همینکه مشک را پر از آب کرد، با دستش مقداری برداشت و آورد جلوی دهانش که بنوشد، دیگران از دور ناظر بودند، آنها همین‌قدر گفته‌اند ما دیدیم که ننوشید و آب را ریخت. ابتدا کسی نفهمید که چرا چنین کاری کرد. ✅ می‌گوید: 《فذکر العطش الحسین》 یادش افتاد که تشنه است، گفت شایسته نیست در خیمه تشنه باشد و من بنوشم. حالا تاریخ از کجا می‌گوید؟ از ، چون وقتی که بیرون آمد، شروع کرد به "رجز خواندن"، از رجزش فهمیدند که چرا ابوالفضلِ تشنه، آب نخورد رجزش این بود: یا نفس من بعد الحسین هونی فبعده لا کنت ان تکونی ✅ خودش با خودش حرف می‌زند، خودش را مخاطب قرار داده می‌گوید: ای نفسِ می‌خواهم بعد از زنده نمانی تو می‌خواهی آب بخوری و زنده بمانی؟ عباس! حسین در خیمه‌اش تشنه است و تو می‌خواهی آبِ گوارا بنوشی؟ به خدا قسم، رسمِ نوکریِ آقایی، رسمِ برادری، رسمِ امام داشتن، رسمِ وفاداری، چنین نیست. همه‌اش . 📚 عاشورا برای جوانان 🌿 مجموعه‌ آثار، جلد ۱۷ @zarrhbin
🔘 دلگرمی دل‌های یخ‌زده 📨 📌قصه به اینجا رسید که قرار شد دستگاه‌های شَعر بافی شهربانو که در زیرزمین خانه‌ی خلیفه محمدعلی خاک می‌خورد دوباره به کار بیفتد، تا مهری بتواند در نبودِ آقارضا، از این راه کسبِ درآمد کند، بخوانیم ادامه‌‌ی ماجرا... ▫️غروب، دستگاه‌ها آماده‌ی کار بود. ربابه ترمه‌باف و خواهرش یکی از دستگاه‌های ترمه‌بافی را راه انداختند. هر دستگاه ترمه‌بافی دو نفر کارگر می‌خواست. برای دستگاه جیم‌بافی یک نفر کافی بود. پیدا کردن کارگر، ساده نبود. ربابه گفت تا کارگر پیدا کند، دستگاه ترمه‌بافی خودش را تعطیل و برای او کار می‌کند. ▪️حاجیک زن رمضان هم گفت دستگاه جیم‌بافی خودش را تعطیل و برای او کار می‌کند و دستگاه مهری را راه می‌اندازد. این خود نوعی بود. آن‌ها دستگاه خودشان را رها می‌کردند تا برای همسایه مجانی کار کنند. دیگران هم قول همکاری و پیدا کردن کارگر دادند. ▫️فردا و بی‌بی‌هلی راهی بازار شدند. اول به مغازه‌ی رفتند. مغازه‌ی او وسط بازار خان بود. بی‌بی‌هلی، یروشلی را می‌شناخت. او مهری را به یروشلی معرفی کرد: "نوه شهربانو، دختر خلیفه محمدعلی زن آقارضا پاسبان" ابراهیم یروشلی گفت سال‌ها طرف حسابِ بوده و در پُرسه(مراسم‌ختم) او هم شرکت کرده است. ▪️ گفت: "من دستگاه‌های مادربزرگم را راه انداخته‌ام. کلاف ابریشم و سایر وسایل برای بافت ترمه می‌خواهم، پول هم ندارم." گفت: "هر چه می‌خواهی، نسیه می‌دهم. من به تو اطمینان کامل دارد." مهری گفت برای دو دستگاه ابریشم می‌خواهم. گفت: "می‌دانم شوهرت به ناحق گرفتار شده است. حتماً چون او گرفتار شده، می‌خواهی دستگاه‌ها راه بیندازی!" بعد بلافاصله ابریشم و خامه را تحویل مهری داد. ▫️و گفت: "برای اینکه دستگاه‌ها را راه بیندازی، به پول نیاز داری. می‌خواهی به تو پیش پرداخت بدهم؟" دفترش را آورد و اجناس داده شده را در آن نوشت. ۱۵۰ تومان هم پیش پرداخت به مهری داد. گفت: "وسایل همین‌جا باشد تا برویم مغازه‌ی الدادی برای نخ جیم." ▪️آن زمان ، بود که به بازارِ داخلی متکی بود. بازاری نبود که به بازارِ چین وصل باشد. خدا لعنت کند آن‌هایی که در طول پنجاه‌سال بازارهای تولیدی ما را به تبدیل کردند! آن هم بازارِ نوکرِ سرمایه‌داری چین. جنسِ نامرغوب و اصطلاحاً بُنجلِ چین را آوردند تا تولید و را نابود کنند. در آن زمان بازاری‌ها عمل می‌کردند. 📌{۱} ▫️ در کار پارچه‌ی ابریشمی بود. در کار پارچه‌های پنبه‌ای بود. یکی نخِ ابریشم تحویل می‌داد و پارچه‌ی ابریشمی می‌گرفت و دیگری نخِ پنبه‌ای می‌فروخت و پارچه پنبه‌ای می‌خرید. تازه همین یروشلی در تولید کرم نوغان و پیله هم سرمایه‌گذاری می‌کرد. به تسبیح و دلق و انجمن‌های پر آب و تاب نیست. به تولید و اشتغال ملی وابسته است. ▪️هر دو زن به مغازه‌ی رفتند. الدادی مغازه‌ی کوچکی داشت. را شناخت. او گفت: "من سال‌ها با شهربانو درباره‌ی تورات و قرآن بحث می‌کردم. از شهربانو چیزها یاد گرفتم. من شاگرد شهربانو هستم. بچه‌های من پیش شهربانو تورات و تلمود یاد گرفته‌اند." این دو زن با الدادی صحبت از راه‌اندازی دستگاه‌های جیم کردند. الدادی هم چون یروشلی تمام وسایل لازم را به مهری نسیه داد و گفت: "مادربزرگت کمی از من طلب دارد. چند توپ جیم و ترمه نزد من امانت گذاشته بود که دیگر سراغشان نیامد. به عمویت هم پیغام دادم، او هم نیامد. من دفتر و دستکم را نگاه می‌کنم، هر چه طلب داشت از بدهی تو کم می‌کنم." 👇👇👇👇
❌❌❌ شنیدی میگن "چراغی که به خانه‌رواست به مسجد حرام است !!!!" ضرب‌المثلی قدیمی که حتما به گوش همه ما خورده و اما بخوانید حکمت این ضرب‌المثل . این ضرب المثل را زمانی به کار می برند که بخواهند بگویند در انفاق و بخشش، نزدیکان ارجحیت دارند به دیگران. داستان این ضرب المثل را اینطور نقل کردند که: تاجری بود که برای رسیدن به خواسته خود در کسب و کار، نذر می کند تا 40 شب، شمع و چراغ مسجدی که در همسایگی اش بود را تامین کند. از همین رو بود که خادم مسجد هم هر روز برای بردن شمع های نذری نزد تاجر می آمد. روزها و شب ها گذشت. تاجر نذر خود را به تمامی ادا کرد. اما خادم مسجد باز هم به سراغ او می آمد. تاجر که دیگر به ستوه آمده بود گفت که به تازگی فرد دیگری را نیازمند یافته و قصد کمک به او را دارد. فردی که از قضا از نزدیکان اوست. خادم هم در می گذرد و می گوید: البته چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است. ✍البته که حکایت بعضی از نهادهای دولتی مردم نهاد ما هم همین‌است.... @zarrhbin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹«یادمانه، مصاحبه های ضبط شده در دهه ۷۰ و ۸۰ می باشد که توسط گنجینه ایثار و شهادت اردکان بازبینی و تدوین و به مرحله کیفی سازی نسبی بجهت پخش در فضای مجازی صورت گرفته است.» این قسمت:⬇️ 🔹به وقت اذان صبح..... 📌خاطرگویی پدر بزرگوار شهید محمدرضا احمدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 درخت_انقلاب 🔹بخشی از وصیتنامه شهید امرالله بابایی 🗓️ تاریخ تولد: ۱۳۴۵/۰۱/۰۱ 🗓️ تاریخ شهادت: ۱۳۶۰/۱۱/۲۲ 🔹 نام پدر: یدالله 🌷 محل تولد: مزرعه نو عقدای اردکان ⚠️ ادامه دارد...... 📞 09137742844 🌐 www.ganjine-420.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.... 🔹حکم تیرباران به جرم نصب عکس امام.... 🌷خاطرات پدر شهید امرالله بابائی مزرعه نو 📞 09137742844 🌐 www.ganjine-420.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹اینان کسانی هستند که وزنه ایثارشان ازبسیاری از ایثارگران سنگین تراست. 🌷بیاد جانبازقطع نخائی 📌میلاد حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام و روز جانباز گرامی باد 📞 09137742844 🌐 www.ganjine-420.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶از تیپش خوشم نمی‌آمد. دانشگاه را با خط مقدم جبهه اشتباه گرفته بود. شلوار شش جیب پلنگی گشاد می‌پوشید با پیراهن بلند یقه گرد سه دکمه و آستین بدون مچ که می‌انداخت روی شلوار. در فصل سرما با اورکت سپاهی‌اش تابلو بود. یک کیف برزنتی کوله مانند یک‌وری می‌انداخت روی شانه‌اش، شبیه موقع اعزام رزمنده‌های زمان جنگ. وقتی راه می‌رفت، کفش‌هایش را روی زمین می‌کشید. ابایی هم نداشت در دانشگاه سرش را با چفیه ببندد. 📔«برشی از کتاب قصه دلبری ، روایتی از زندگی عاشقانه شهید مدافع حرم محمد حسین محمد خانی » 💠متبرک شدن اتاق شهدای مدافع حرم گنجینه ایثار و شهادت اردکان به لباس عزای شهید مدافع حرم محمد حسین محمد خانی 📞 09137742844 🌐 www.ganjine-420.ir 📲 @Ganjinemedia