eitaa logo
ذره‌بین درشهر
21.7هزار دنبال‌کننده
66.9هزار عکس
10.8هزار ویدیو
229 فایل
ارتباط با ادمین @Zarrhbin_Admin جهت هماهنگی و درج تبلیغات @Tablighat_zarrhbin شامدسایت‌‌‌‌:1-1-743924-64-0-4
مشاهده در ایتا
دانلود
🔘 حاج نورسته خانم...⁉️ 📌 دکتر پاپلی در کتاب شازده ی حمام دو داستان در مورد زنهای یزدی آورده است و اینچنین گفته است: "معروف است که زنهای یزدی به شوهرانشان وفادارند و به زندگی اشان خوب می رسند آنها واقعاً مصداق ضرب المثلِ 《زن خوب فرمانبر پارسا***کند مرد درویش را پادشا》 هستند." این هفته یکی از این داستانها را می خوانیم و یکی هم به شرط بقا هفته ی بعد. 🍃 نورسته خانم از خانواده ی خوب و بود. او خواستگاران متعدد داشت اما پدر و مادرِ این یکی خواستگار خیلی پی گیر بودند. دختر ۱۸ سال بیشتر نداشت و داماد ۳۰ ساله بود و دورِ را گشته بود. موقع خواستگاری داماد در یزد نبود و دختر را ندیده بود، اصلاً قصدِ نداشت؛ در مشهد گاراژدار بود. نام یک زن شمالی هم در شناسنامه اش ثبت شده بود. مادر و پدرِ داماد می گفتند پسرشان آن زن را طلاق داده است. 🍂 هیچ کس از نپرسید که می خواهی زن مردی که ندیده ای و اصلاً در یزد نیست و موقع هم نخواهد بود و پدرش با تو را عقد می کند بشوی ؟! در آن سالها، را در امر نمی پرسیدند. حتی از داماد هم به طور جدی نپرسیده بودند که می خواهی داماد شوی و دختر را غیاباً به عقد تو درآوریم یا نه؟! از بس که به او گفته بودند باید داماد شوی و زنِ بگیری او هم از سر بی حوصلگی گفته بود: هر کار می خواهید بکنید. 🍃 البته داماد از خانواده ی سرشناسی بود. پدربزرگش نسل اندر نسل بودند. این یکی در کل خانواده دنبال رانندگی، ماشین داری، گاراژداری و خوش گذرانی های مربوط به آن رفته بود. آخر آدمِ بازاری، و مغازه دار که هر روز صبح تا شب باید زیر سقف دکانش حاضر باشد نمی تواند که تفریحاتِ بکند. آدمِ کاسب اگر سر و گوشش بجنبد، مغازه اش می شود. البته را می گویم نه کاسب های حالا که خودشان داستان های دیگری دارند. 🍂 بالاخره در بساط عروسی را راه انداختند. بعد از عروسی هم داماد از مشهد به یزد نیامد. چند ماهی طول کشید و بالاخره داماد سی ساله که آدمِ قوی، ، زورخانه کار و کشتی گیر بود به یزد آمد و انجام شد. پدر دختر، با چند تن از دوستانش شرکتی تشکیل دادند و گاراژی در یزد درست کردند؛ برای او در یزد کار و کاسبی راه انداختند و بالاخره با فشار پدر و مادر، پدرزن و مادرزن مرد جوان همراه زنش ساکن یزد شدند. 🍃 داماد از خودش خانه ای نداشت. پدرش خانه ی بزرگی داشت ولی زندگی کردن با کاری بس بود. خانم جان مادر حسن آقا، خدای متلک، برتری جویی و دیگران بود. نمی شد با او کرد. پدرزن خانه ای در اختیار داماد گذاشت. حسن آقا شروع به کار کرد، اما تفریحات خودش را داشت و اصلاً به زنش نبود. اما نورسته خانم، یک زن یزدی بود که مادر و پدرش بزرگش کرده بودند. شوهرش را نه تنها دوست نداشت می پرستید. 🍂 سعی می کرد این مردِ سرکشِ دَدَریِ ، یک مرد کاسب به خانه و زندگی بسازد. اما محیط گاراژ بزن بهادری و خوشگذرانی بود. حسن آقا از نظرِ مخالف توده ای ها بود. او با گروه های شاهی زد و بند داشت و در انتخابات فعال بود. او با شهربانی و ژاندارمری و مقامت شهری ارتباط نزدیک داشت و دیگر نمی توانست هم مدقعیت اجتماعی اش را در شهری مثل یزد حفظ کند و هم به عیش و عشرت بپردازد. لاجرم یک پایش در تهران بود و یک پایش در یزد. 🍃 نورسته خانم می دانست که شوهرش به او نیست، اما هرچه حسن آقا بی وفایی می کرد، نورسته خانم می شد. دو دخترشان به دنیا آمده بودند که آنها صاحب باغ بزرگی شدند. حسن آقا مسافرت هایش را می رفت و در تهران هم بود. حسن آقا و نورسته خانم به رفتند و حاجی آقا و حاجی خانم شدند. حاجی خانم به خودش چسبیده بود و بچه ها را بزرگ می کرد حاجی آقا به خوشگذرانی هایش پای بند بود. وقتی حقوق ماهانه یک کارگر گاراژ ۳۰۰ تومان بود، خبر می آمد حسن آقا ، ۴_۳ هزار تومان خرجِ و کافه در تهران کرده است. 🍂 دخترهای حسن آقا به چهارتا رسیدند، حاجی آقا صاحب داماد و نوه شد. همه گفتند: حالا دیگر تلاش های حاج نورسته خانم به بار خواهد نشست و حسن آقا پای بند خانه و زن و زندگی خواهد شد. اما حاجی آقا‌ در سن ۵۲ سالگی با دختری تقریباً با دختری هم سن و سال دختر بزرگ خودش ازدواج کرد. حاج نورسته خانم مثل اسفند روی آتش نمی توانست بگیرد. ولی او اهلِ و فحش، سر و صدا و قهر و دادگستری نبود.نورسته خانم اول باور نمی کرد، که شوهرش شده است، او می گفت: شوهرش هر کاری می کند داماد نمی شود. ولی خبرها درست بود. حاجی آقا تهران خانه گرفته بود و دائم تهران بود؛ 👇👇👇👇
🔴🔴🔴 افراد چه کسانی هستند و چه ویژگی هایی دارند؟ بررسی بهترین راهکار های موثر در تعامل و رفتار با این افراد کدام است؟ برای شناخت افراد دورو و ریاکار بهتر است با و آن ها آشنا شوید و سعی کنید از آن ها کنید. بواقع همانند یک است که روزی خود را میدهد. انسان ها بر حسب انسان بودن دارای هستند، یک رو  افراد و روی دیگر انسان ها است. بیانگر این نکته است که در جامعه به شکل صورت نمی پذیرند. در مطالعات روان شناختی از ، به عنوان یکی از مسائل مهم و تاثیرگذار بر دورویی یاد می کنند. یکی از ریشه های دورویی است که باعث می شود ارتباطات به شکل مفید و موثری صورت نپذیرند. کسانی که دورویی متفاوت دارند و صادق نیستند به جای ، دارند. شخصی که دارای است، کنش های عقلانی او معطوف به بوده و این بدان معنی است که فرد دورو، رفتارهایی انجام میدهد که او متوجه است. زمانی ما از چیزی احساس میکنیم و خود را در جایی میکنیم ، می توانیم اقرار کنیم و دورویی هم گونه ای است یا قائم کردن به علت و ، البته همیشه هم به علت ترس نیست، گاهی هم برای دیگران یا برای است، پس میبینیم که ریا در عواملی چون ، و خلاصه و دارد. چنین می‌نماید که .فرد ریاکاری که برای همگان شده می تواند، آدم باشد. او ممکن است برای روابط از دست رفته اش دوباره به رو بیاورد اما دیگر نباید فریب حرف ها و رفتارهای او را خورد چون یک فرد ریاکار ریاکار است. (ع)؛ امام اول شیعیان در روایتی می فرماید:با آدم های ، و نکنید؛این افراد نه تنها راه را به شما نشان نمی دهند بلکه شما را نیز از مسیر درست می کنند. کسانی که از دورویی برای پیمودن پله های استفاده می کنند موجب می شوند و پایین آمده و در جامعه زیاد شود که این مسئله مانعی برای رسیدن به اهداف است. 🔷انواع و 🔷 اغلب روانشناسان معتقدند ریاکارها به تقسیم می‌شوند که وضعیت شان آنقدر است که همانطور که بعدتر و در حین مطالعه آنها متوجه خواهید شد؛ در این چهار قالب؛ بسیار زیاد و در عین حال هدف شناسی میخواهد. 🔺دسته اول: : آنهایی هستند که نامشان را کنار گذاشته اند.همان آدم هایی که با رفتار و اعمال شان در است یعنی وقتی در هستند یک چیز میگویند و در بر آن رفتار می کنند؛ اما اینها در عین حال صادق نیز هستند چون اگرچه عمل شان با آنچه می گویند در تضاد است اما به آنچه انجام می دهند، ایمان دارند. 🔺دسته دوم: : اینان مثل گروه قبل باورهایشان با رفتارشان در تضاد است با این تفاوت که این گروه با خود هستند و در چه جور هستند. @zarrhbin