#حضرت_زینب_علیهاالسلام
#امام_حسین علیه السلام
#اقامه_نماز
#نگاه_به_صورت
وقتی حضرت زینب کبری سلاماللّهعلیها به سنی رسیدند که میتوانستند مقابل پروردگار برای نماز بایستند و دعا و قنوت و نماز به جای آوردند،
(کانَتْ لا تُقیمُ لِلصَّلاةِ بَعدَ اِتمامِ الاَذان، الّا بَعدَ النَظَرِ اِلیٰ وَجهِ اَخیها الاِمامِ الحُسین علیهالسلام )
بعد از اذان، نماز را اقامه نمیکردند جز بعد از نظر به صورت برادرش حسین علیه السلام؛
الخصائص الزینبیه،جزائری، ص٢۴٠
حسب این نقل ، چه زیبنده و بجاست که محبین قبل از اقامه نماز و بعد از اذان ، یه سلام به ساحت مقدس ابی عبدالله علیه السلام داده و نماز را ببندیم.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_و_فرجنا_بفرجه
#زیارت _کربلا
#حجاج_ثقفی ولدالزنا
#الونک_فرات
#قتله_کربلا
#اتش_ در_آب
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَیْمَانَ عَنْ عَمِّهِ قَالَ: لَمَّا خِفْنَا أَیَّامَ الْحَجَّاجِ خَرَجَ نَفَرٌ مِنَّا مِنَ الْکُوفَهِ مُسْتَتِرِینَ وَ خَرَجْتُ مَعَهُمْ فَصِرْنَا إِلَی کَرْبَلَاءَ وَ لَیْسَ بِهَا مَوْضِعٌ نَسْکُنُهُ فَبَنَیْنَا کُوخاً عَلَی شَاطِئِ الْفُرَاتِ وَ قُلْنَا نَأْوِی إِلَیْهِ فَبَیْنَا نَحْنُ فِیهِ إِذْ جَاءَنَا رَجُلٌ غَرِیبٌ فَقَالَ أَصِیرُ مَعَکُمْ فِی هَذَا الْکُوخِ اللَّیْلَهَ فَأَنَا عَابِرُ سَبِیلٍ فَأَجَبْنَاهُ وَ قُلْنَا غَرِیبٌ مُنْقَطَعٌ بِهِ فَلَمَّا غَرَبَتِ الشَّمْسُ وَ أَظْلَمَ اللَّیْلُ أَشْعَلْنَا وَ کُنَّا نُشْعِلُ بِالنِّفْطِ ثُمَّ جَلَسْنَا نَتَذَاکَرُ أَمْرَ الْحُسَیْنِ وَ مُصِیبَتَهُ وَ قَتْلَهُ وَ مَنْ تَوَلَّاهُ فَقُلْنَا مَا بَقِیَ أَحَدٌ مِنْ قَتَلَهِ الْحُسَیْنِ إِلَّا رَمَاهُ اللَّهُ بِبَلِیَّهٍ فِی بَدَنِهِ فَقَالَ ذَلِکَ الرَّجُلُ فَأَنَا کُنْتُ فِیمَنْ قَتَلَهُ وَ اللَّهِ مَا أَصَابَنِی سُوءٌ وَ إِنَّکُمْ یَا قَوْمِ تَکْذِبُونَ فَأَمْسَکْنَا عَنْهُ وَ قَلَّ ضَوْءُ النِّفْطِ فَقَامَ ذَلِکَ الرَّجُلُ لِیُصْلِحَ الْفَتِیلَهَ بِإِصْبَعِهِ فَأَخَذَتِ النَّارُ کَفَّهُ فَخَرَجَ نَادّاً حَتَّی أَلْقَی نَفْسَهُ فِی الْفُرَاتِ یَتَغَوَّثُ بِهِ فَوَ اللَّهِ لَقَدْ رَأَیْنَا یُدْخِلُ رَأْسَهُ فِی الْمَاءِ وَ النَّارُ عَلَی وَجْهِ الْمَاءِ فَإِذَا أَخْرَجَ رَأْسَهُ سَرَتِ النَّارُ إِلَیْهِ فَیَغُوصُهُ إِلَی الْمَاءِ ثُمَّ یُخْرِجُهُ فَتَعُودُ إِلَیْهِ فَلَمْ یَزَلْ ذَلِکَ دَأْبَهُ حَتَّی هَلَکَ.
عموی محمّد بن سلیمان می گوید: در زمان حَجاج که ما از زیارت امام حسین علیه السّلام خائف بودیم، من با چند نفر از آشنایان به طور مخفیانه متوجه کربلا شدیم. در کربلا مکانی نبود که ما سکنا بگیریم! بنابراین یک آلونک در کنار فرات ساختیم. در آن حینی که ما میان آن بودیم، ناگاه مرد غریبی آمد و گفت: من مسافرم، می خواهم امشب با شما در میان این آلونک باشم. ما پذیرفتیم و گفتیم: شخص غریبی است که چاره ای ندارد. وقتی آفتاب غروب کرد و تاریکی شب جهان را فرا گرفت، ما مشعل نفتی خود را روشن کردیم. سپس نشستیم و درباره جریان شهادت و مصیبت امام حسین علیه السّلام و آن افرادی که آن حضرت را دوست داشتند گفتگو کردیم. ما گفتیم: احدی از قاتلین امام حسین علیه السّلام باقی نماند، مگر این که خدا بدن او را دچار بلایی کرد! آن مرد غریب گفت: من از آن گروهی هستم که امام حسین علیه السّلام را کشتند. به خدا قسم که هیچ گونه ناراحتی دچار من نشده. ای گروه! به خدا قسم که شما دروغ می گویید. ما چیزی به او نگفتیم، تا این که روشنایی مشعل ما ضعیف شد. آن مرد برخاست تا فتیله مشعل را با انگشت خود درست کند. ناگاه کف دستش آتش گرفت. او برخاست و به طرف فرات فرار کرد و خویشتن را در آب فرات انداخت و از آب فرات استغاثه نمود. به خدا قسم ما می دیدیم او سر خود را زیر آب می کرد و آتش همچنان روی آب بود. هنگامی که سر خود را از آب خارج می کرد، آتش به سرش سرایت می نمود و او را زیر آب می کرد. وقتی سر خود را از آب خارج می کرد نیز آتش به سوی او حمله ور می شد. وضع وی همچنان بود تا هلاک شد!
بحار الانوار ، ج ۴۵ ، ص ۳۰۷
#الحمدلله_که_مولایم_امیرالمومنین_است.
#کاش_شبی_درحرمت_گریه_کنم.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_و_فرجنا_بفرجه
#تاسوعا
#روز_محاصره
#خیام_أبا عبدالله صلوات الله علیه
إمام صادق علیه السّلام ضمن روایتی فرمود ؛
تَاسُوعَا یَوْمٌ حُوصِرَ فِیهِ الْحُسَیْنُ وَ أَصْحَابُهُ رَضِیَ الله عَنْهُمْ بِکَرْبَلَاءَ ، وَ اجْتَمَعَ عَلَیْهِ خَیْلُ أَهْلِ الشَّامِ وَ أَنَاخُوا عَلَیْهِ وَ فَرِحَ ابْنُ مَرْجَانَةَ وَ عُمَرُ بْنُ سَعْدٍ بِتَوَافُرِ الْخَیْلِ وَ کَثْرَتِهَا ، وَ اسْتَضْعَفُوا فِیهِ الْحُسَیْنَ صَلَوَاتُ الله عَلَیْهِ وَ أَصْحَابَهُ رَضِیَ الله عَنْهُمْ وَ أَیْقَنُوا أَنْ لَا یَأْتِیَ الْحُسَیْنَ نَاصِرٌ وَ لَا یُمِدَّهُ أَهْلُ الْعِرَاقِ. بِأَبِی الْمُسْتَضْعَفُ الْغَرِیبُ.
تاسوعا روزى است كه إمام حسين عليه السّلام و يارانش رضوان الله علیهم در كربلا محاصره شدند و آن روز لشكريان شام گِرد هم آمدند و عرصه را بر آن حضرت تنگ کردند. إبن مرجانه و عمر بن سعد لعنهما الله به انبوه لشكر خود خوشحال شدند. در آن روز إمام و يارانش را ضعیف شمرده و يقين كردند كه هيچ يار و ياورى برای إمام نخواهد آمد و مردم عراق ایشان را يارى نخواهند كرد. پدرم فداى آن ضعیف شدهٔ غریب.
کافی ۴ / ۱۴۷ ، حدیث ۷
#کاش_شبی_درحرمت_گریه_کنم.
#اللهم_العن_ابابکر_عمر_عثمان_عایشه
هدایت شده از 🔰 گفتار های ماندگار🔰
23.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 گفته شده است که در منطقهای از پاکستان تنها دو خانواده شیعه ساکن هستند، در روز هشتم محرم این عاشقان حضرت سیدالشهداء دسته عزای ۵ نفره راه انداختهاند و حسین حسین گویان مظلومیت حضرت ابی عبدالله الحسین سلام الله علیه را به نمایش گذاشته اند، بیش از ۵۰ پلیس ، مردان این دو خانواده را همراهی می کنند تا از تعرض تکفیری های وهابی ، در امان باشند.
درود بر این همت و سوگواری خالصانه.
هدایت شده از 🔰 گفتار های ماندگار🔰
🟢 ...از شنیده ها...
(( ..من جرأ ت نمیکنم که برای عزاداری حضرت سید الشهداء علیه السلام حد ومرزی قائل بشم))
---------------------------------------
جناب حجة الاسلام آقای سید محمد رضا طباطبایی ، نوه دختری مرحوم حضرت آیت الله آقای حاج میر سید علی بهبهانی قدس سره، نقل کردند ازجناب حجة الاسلام شیخ مصطفی بهرهمن ازخطباوروحانیون سرشناس اصفهان که:
آن زمانی که مرحوم آیت الله بهبهانی سالی ۶ماه،تابستانها به اصفهان تشریف می آوردند، و یک سالی مصادف شد با دهه محرم که در آستانه ماه محرم آقایان مسئولین هیئات اصفهان و بعضی از علما خدمت ایشان مشرف میشوند و از ایشان درخواست نصیحت و راهنماییهایی درباره عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام میخواهند، از جمله به ایشان عرض میکنند که:
حد ومرز درعزاداری امام حسین علیه السلام چیست؟
ایشان در جواب میفرمایند:
(( من برای عزاداری حضرت سیدالشهدا علیه السلام، جرأت نمیکنم حد و مرزی قائل بشوم،))
(بعدایشان این داستان رانقل فرمودند)
که درقدیم دربهبهان مرجع تقلیدوعالمی باتقواداشتیم به نام شیخ بهبهانی،
ودر بهبهان ما رسم بود که ماه محرم قبل ازشروع مراسم طبال ها طبل میزدند و مردم جمع می شدندبرای عزاداری،
یک سال این عالم جلیل القدر اعلام فرمودند که نباید طبل بزنید مردم هم آن سال امتثال امر ایشان نمودند و طبل نزدند و آن سال، رونق عزاداری نسبت به سال های گذشته یک مقداری کمترشد،
تا شب هفتم محرم که رسید، این عالم جلیل القدر در خواب و عالم رؤیا می بینند که محضر حضرت سیدالشهدا علیه السلام شرفیاب شده اند،سلام کردند، و بعد میبینند که حضرت از ایشان روی برگردان هستند علت را سؤال میکند و آن حضرت میفرمایند :
«چکارداشتی که بگویی طبل نزنند»
این عالم جلیل عذرخواهی میکند,بعدحضرت باتیغی که دردستان مبارکش داشت بالای ابروی ایشان را خراشی دادند، ایشان از خواب بیدارمیشوند و می بینند که ازبالای ابروی ایشان خون جاریست، که مجددا دستوردادندطبل بزنند،
نکته جالب این است که هر سال شب هفتم محرم خودبه خود همین صحنهٔ _ خون آمدن از بالای ابروی ایشان _ تکرار میشد تا وقتی آن عالم زنده بودند .
خوانندگان عزیز، این سرگذشت عجیب ، باعث بیداری غفلت زدگان میباشد .خداوند به ما و شما توفیق عزاداری هرچه بیشتر عنایت بفرماید
📚 از مجموعه : {{ از..شنیده ها }}
اثر:استاد محمد صادق امیدواری خراسانی
https://eitaa.com/GoftarHayeMandegar
#زیارت
#صاحب_کربلاء
#همسایه
#بهشت
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (عليه السلام) وَ [أَوْ ]أَبَا جَعْفَرٍ (عليه السلام) يَقُولُ مَنْ أَحَبَّ أَنْ يَكُونَ مَسْكَنُهُ الْجَنَّةَ وَ مَأْوَاهُ الْجَنَّةَ فَلَا يَدَعْ زِيَارَةَ الْمَظْلُومِ قُلْتُ مَنْ هُوَ قَالَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ صَاحِبُ كَرْبَلَاءَ مَنْ أَتَاهُ شَوْقاً إِلَيْهِ وَ حُبّاً لِرَسُولِ اللَّهِ وَ حُبّاً لِفَاطِمَةَ وَ حُبّاً لِأَمِيرِ الْمُوءْمِنِينَ (صلي الله عليه و آله) أَقْعَدَهُ اللَّهُ عَلَى مَوَائِدِ الْجَنَّةِ يَأْكُلُ مَعَهُمْ وَ النَّاسُ فِي الْحِسَابِ
از حضرت ابا عبد اللّه عليه السّلام يا ابا جعفر عليه السّلام شنيدم كه مى فرمودند:
كسى كه دوست دارد محل سكنا و منزلش بهشت باشد پس زيارت مظلوم (مظلوم كربلاء) را ترك نكند.
عرض كردم: مظلوم كيست؟
حضرت فرمودند:
مظلوم حسين بن على عليهما السّلام كه صاحب كربلاء است مى باشد، كسى كه بخاطر شوق به آن حضرت و محبّت به رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و فاطمه سلام اللّه عليها و حبّ به امير الموءمنين صلوات اللّه و سلامه عليهم اجمعين حضرتش را زيارت كند خداوند او را بر سر سفره هاى بهشتى نشانده كه با آن سروران هم غذا باشد در حالى كه مردم در حساب مى باشند.
کامل الزیارات - باب پنجاه و دوّم - صفحه ۳۸۸
#کاش_شبی_درحرمت_گریه_کنم.
#یوم_عاشورا
#شدت_ظلم
#مصیبت_اهل_البیت علیهمالسلام
#وصیت
وَ اَللَّهِ لَوْ أَنَّ اَلنَّبِيَّ تَقَدَّمَ إِلَيْهِمْ فِي قِتَالِنَا كَمَا تَقَدَّمَ إِلَيْهِمْ فِي اَلْوِصَايَةِ بِنَا لَمَا زَادُوا عَلَى مَا فَعَلُوا بِنَا
امام سحاد علیه السلام:
به خدا قسم اگر پیامبر خدا آن طور که به این مردم دربارهٔ ما سفارش کرده بود، راجع به قتل ما سفارش میکرد اینان بیش از این ظلمی که الان به ما کردند نمیتوانستند بیشتر ظلم کنند.
اللهوف ج۱ ص۱۹۶
#اللهم_العن_ابابکر_عمر_عثمان_عایشه
هدایت شده از 🔰 گفتار های ماندگار🔰
🏴 عاشوراى حسینى شهادت امام حسین ع و اصحاب آن حضرت (61ق)
روز عاشورا و روز شهادت امام حسین (علیه السلام) است و در این روز در کربلا در وقت صباح حضرت امام حسین (ع) دست به دعا برداشت و گفت:
اَللهُمَّ انتَ ثِقَتى فى کُلّ کَربِ وَ انتَ رَجائىِ فى کُلّ شِدَّه ...."1"
پس صف آرائى لشکر خود نمود و امر فرمود تا آتش در هیزم هاى خندق زدند که آن خندق آتش حاجب باشد از رفتن لشکر به جانب خیمه هاى زنان.
از آن طرف عمر سعد نیز صفوف لشکر خود را آراست.
در آن زمان، حضرت سوار بر شترى شد و ما بین دو لشکر ایستاد و اهل عراق را ندا کرد و بعد از حمد و صلوات، نسب خود را اظهار نمود و بیان فرمود که آیا شما نیستید که نامه هاى متواتر به من نوشتید و مرا بدین جا دعوت کردید؟ الحال چه شده؟ آیا من کسى را کشته ام یا کسى را آسیبى زده ام یا مالى از کسى برده ام؟ براى چه به کشتن من جمع شده اید؟
عمر سعد تیرى به چله کمان گذاشت و با لشکر گفت که شهادت دهید نزد امیر که من بودم اول کسى که تیر به جانب حسین(ع) افکند. همین که آن تیر را افکند، لشکر او نیز سید الشهدا(ع) را تیر باران کردند.
حضرت فرمود به اصحاب خود که خدا رحمت کند شماها را، مهیّا شوید مرگى را که چاره ندارید و در همان ساعت جماعتى از اصحاب آن جناب شهید شدند و پیوسته یک یک به میدان رفتند و شهید شدند تا وقت ظهر شد. ابو ثمامه عرض کرد وقت زوال است مى خواهم یک نمازى دیگر با شما به جا بیاورم. از لشکر عمر سعد مهلت نماز خواستند. آن کافران بى حیا مهلت ندادند. لاجرم زهیر بن قین و سعید بن عبدالله خود را وقایه آن جناب کردند و هر تیر و نیزه که وارد مى شد، بر بدن خود مى خریدند تا آن جناب نماز خود را تمام کرد.
بالجمله یک یک اصحاب به میدان رفتند و شهید شدند تا نوبت به جوانان هاشمى رسید. ایشان نیز یک یک به جهاد رفتند و به نحوى جهاد کردند و شهید شدند که از .. حالشان، جگرها آتش مى گیرد.
جناب على اکبر، چون خواست به میدان برود، پدر نگاه مأیوسانه به قامت او کرد. گریه او را فرو گرفت و کلمات معروفه ( اَللّهُمَّ اَشهَدُ عَلى هولاءِ القَومِ )"2" را فرمود. على اکبر چون به میدان رفت و جنگ کرد و تشنگى در او خیلى تأثیر کرد، برگشت نزد پدر و گفت : یا ابا! العطش قد قتلنى و ثقل الحدید اجهدنى.
خدا داند که در این حال چه بر آن پدر مهربان گذشت که آبى نداشت که جگر تفته فرزندش را خنک کند. لاجرم سخت بگریست و على به میدان برگشت و جهاد کرد تا او را شهید کردند. همین که پدر بالاى سر او آمد و آن بدن پاره پاره و صورت شبیه رسول خدا(ص) را به خون و غبار آلوده دید، صورت به آن صورت نهاد و فرمود:
قتل الله قوما قتلوک ما اجرئهم على الرحمن و على انتهاک حرمة الرسول على الدنیا بعدک العفاء."3"
و هکذا ملاحظه نمود شهادت قاسم و واقعه قطع شدن دستهاى جناب ابوالفضل و کیفیت شهادت آن مظلوم و سایر شهدا که مجال ذکر آن نیست.
بالاتر از همه تذکر شهادت آن طفل رضیع است. نمى دانم که سید مظلومان چه حالى داشته، آن وقتى که آن طفل را به آنجناب دادند که آبى براى او بگیرد عوض آن که آن قوم بى حیا آن طفل را آب دهند، تیرى بگلوى نازک او زدند که آن طفل در دست پدر، جان داد و تأمل کن در حال عبدالله بن الحسن آن هنگامى که عموى خود را در قتلگاه میان لشکر تنها دید، از خیمه نزد آن جناب دوید، وقتى رسید که ظالمى شمشیر بلند کرده بود که به آن حضرت زند. عبدالله گفت: واى بر تو اى فرزند خبیثه! مى خواهى عموى مرا بکشى. پس دست خود را سپر کرد. شمشیر دست مقدّس او را قطع کرد و به پوست آویزان شد. پس آن مظلوم ناله اش بلند شد که یا امّاه (عماه).
حضرت او را در دامن گرفت و او را تسلى مى داد که حرمله او را تیرى بزد و شهید کرد.
ملاحظه کن و کیفیت شهادت خود آن مظلوم را ببین که چه گذشته بر آن حضرت و بر اهل بیت او. خصوص آن وقتى که به جهت وداع ایشان به خیام آمد و آن ها را صدا زد و با یک یک وداع کرد و امر به صبر فرمود و آن لباس کهنه را طلبید و در زیر جامه هاى خود پوشید و به میدان رفت و رجز خواند و با آن حال تشنگى و داغ هاى کمرشکن که آن حضرت دیده بود، چه نوع مبارزت و شجاعتى از آن حضرت ظاهر شد تا آن که پیشانى مقدسش را شکستند. جامه بلند کرد که خون از چهره پاک نماید، تیر زهر آلود سه شعبه به قلب مبارکش رسید، همین که آن تیر را از قفا بیرون کشید، مانند ناودان خود از جاى آن جارى شد. حضرت دست ها را از آن پر مى کرد و به جانب آسمان مى ریخت و هم به سر و صورت خویش مى مالید.
در این وقت بواسطه آن زخم و زخم هاى فراوان دیگر که بر بدنش بود، ضعف و ناتوانى عارض آن جناب شد. از کارزار ایستاد. مالک بن یسر به جانب آن جناب روان شد و ناسزا گفت و شمشیرى بر سر مبارکش زد که کلاه زیر عمّامه آن حضرت مملو از خون شد و صالح بن وهب نیزه بر پهلوى مبارکش زد که از اسب بر روى زمین افتاد.
هدایت شده از 🔰 گفتار های ماندگار🔰
جناب زینب چون این بدید، از خیمه بیرون دوید و فریاد برداشت: وا اخاه! وا سیداه! وا اهل بیتاه!"5". اى کاش آسمان خراب مى شد و بر زمین مى افتاد و کاش کوه ها از هم مى پاشید و عمر سعد را فرمود: اى عمر! ابو عبدالله را مى کشند و تو او را نظاره مى کنى؟ آن ملعون جواب نگفت.
زینب با لشکر فرمود: واى بر شما! مگر میان شما یک نفر مسلمان نیست. احدى جواب او را نداد و بالجمله شمر لشکر را ندا کرد که مادر بر شما بگرید، چه انتظار مى برید، چرا کار حسین را تمام نمى کنید. پس همگى بر آن حضرت از هر سو حمله کردند.
حصین بن نمیر، تیرى بر دهان مقدّسش زد و ابو ایّوب غنوى تیرى بر حلقوم شریفش زد و رزعة بن شریک ضربتى بر شانه چپش زد و سنان بن انس نیزه بر گلوى مبارکش فرو برد و تیرى بر نحر شریف آن مظلوم زد.
پس آن جناب را شهید کردند به نحوى که ذکرش را شایسته نمى دانم. پس از آن ، بدن مقدسش را برهنه کردند و لشکر به خیام محترمش ریختند و آنچه در خیمه ها بود، بردند و زن هاى داغدیده را بیازردند، زنها ناله هاشان بلند شد. عمر سعد به جانب خیام آمد. زن ها نزدیک او جمع شدند و چنان صیحه کشیدند و گریستند که ابن سعد به حال آنها رقّت کرد. فریاد زد که کسى متعرض ایشان نشود. زن ها خواهش لباسهاى ربوده خود را نمودند. عمر سعد حکم به ردّ کرد، لکن کسى بر ایشان رد نکرد و این واقعه، مفصّل است و مقام را گنجایش بیش از این نیست والى الله المشتکى و هو المستعان.
شایسته است که شیعیان در این روز مشغول کارى از کارهاى دنیا نشوند و از براى خانه خود چیزى ذخیره نکنند و مشغول گریه و نوحه و مصیبت باشند تعزیت حضرت امام حسین (علیه السلام) را اقامه نمایند و به ماتم اشتغال نمایند؛ چنان چه در ماتم عزیزترین اولاد و قلوب خود اشتغال مى نمایند و زیارت کنند حضرت سید الشهدا(ع) را به زیارات عاشورا و سعى کنند بر نفرین و لعن بر قاتلان آن حضرت و تعزیت گویند یکدیگر را در مصیبت آن حضرت و بگویند:
اعظم الله اجورنا و اجورکم بمصابنا بالحسین علیه السلام و جعلنا و ایاکم من الطالبین بثاره مع ولیه الامام المهدى من آل محمد علیهم السلام."6"
و اگر کسى در این روز در نزد قبر امام حسین (ع) باشد و مردم را آب دهد، مثل کسى باشد که لشکر آن حضرت را آب داده باشد و با آن جناب در کربلا حاضر شده باشد.
خواندن هزار مرتبه توحید در این روز فضیلت دارد.
از حضرت صادق (علیه السلام) مروى است که هر که در روز عاشورا هزار مرتبه سوره اخلاص بخواند، خداوند رحمان نظر کند به او و کسى را که خداوند رحمان نظر فرماید، عذاب نکند هرگز. ظاهراً مراد، نظر رحمت و شفقت است.
و نیز شایسته است که شیعیان در این روز امساک کنند از خوردن و آشامیدن، بى آنکه قصد روزه کنند و در آخر روز، بعد از عصر افطار کنند به غذاهاى که اهل مصیبت مى خورند مثل ماست"7" یا شیر و امثال آن ها، نه مثل غذاهاى لذیذه و آن که جامه هاى پاکیزه بپوشند و بندها را بگشایند و آستین ها را بالا کنند به هیأت صاحبان مصیبت.
شیخ طوسى در مصباح از عبدالله بن سنان روایت کرده است که گفت: من در روز عاشورا به خدمت حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) رفتم. دیدم که رنگ مبارکش متغیر و آثار حزن و اندوه از روى شریفش ظاهر است و مانند مروارید، آب از دیده هاى مبارکش مى ریزد. گفتم : یابن رسول الله! سبب گریه شما چیست ؟ هرگز دیده شما گریان مباد. فرمود: مگر غافلى که امروز چه روزى ست؟ مگر نمى دانى که در مثل این روز، جدّ من، حسین(ع) شهید شده است؟ گفتم: یابن رسول الله! چه مى فرمایید درباره روزه این روز؟ فرمود: روزه بدار، بى نیت روزه، و در روز افطار کن نه از روى شماتت و تمام روز را روزه مدار و بعد از عصر به یک ساعت به شربى از آب افطار کن که درمثل این روز در این وقت، جنگ از آل رسول منقضى شد و سى نفر از ایشان و موالى ایشان بر زمین افتاده بودند که هر یک از ایشان اگر در حیات حضرت رسول (ص ) فوت مى شد، آن حضرت صاحب تعزیه او بود. پس حضرت آن قدر گریست که محاسن شریفش تَر شد...
در اواخر روز عاشورا سزاوار است که یاد آورى از حال حرم امام حسین (ع) و دختران و اطفال آن حضرت که در این وقت در کربلا اسیر اعدا و مشغول به حزن و بکا بودند و مصیبت هایى بر ایشان گذشته که در خاطر هیچ آفریده خطور نکند و قلم را تاب نوشتن نباشد. پس برخیزى و سلام کنى بر رسول خدا و على مرتضى و فاطمه زهرا و حسن مجتبى و سایر امامان از ذرّیه سید الشهدا (علیهم السلام) و ایشان را تعزیت گویى بر این مصایب عظیمه با قلب محزون و چشم گریان."8"
»»»»»»»«»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»
"1-کافی،ص2،ص578.
2-بحار الانوار،ج45،ص42-43.
3-مثیر الاحزان،ص68.
4-اقبال الاعمال،ص573.
5-بحار الانوار،ج45،ص54؛اللهوف،ص124-125.
6-وسایل الشیعه،ج14،ص509؛مستدرک الوسایل،ج10،ص315.
7-شیخ فرموده که به قدر کمی تربت تناول کنند.
8-مصباح المتحجد،ص783.
هدایت شده از 🔰 گفتار های ماندگار🔰
25.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رشته تسبیح من شد پاره پاره
هر طرف یک دونه از تسبیح من افتاد
اربا اربا شد تن شه زاده من
داد بیداد ای داد بیداد😭😭😭
#اشک
#حزن
#جزع
امام صادق علیه السّلام فرمودند:
«كَانَ جَدِّي إِذَا ذَكَرَهُ بَكَى حَتَّى تَمْلَأَ عَيْنَاهُ لِحْيَتَهُ وَ حَتَّى يَبْكِيَ لِبُكَائِهِ رَحْمَةً لَهُ مَنْ رَآهُ...»
هرگاه جدم، یاد امام حسین علیه السلام میکرد، آنقدر میگریست که محاسنش از اشك خيس مىگشت، بطورى كه هركس آن جناب را مىديد بحالش ترحّم نموده و از گريهاش به گريه مىافتاد.
کامل الزیارات، باب ٢٦، حدیث ۶
#کاش_شبی_درحرمت_گریه_کنم.
#هتک_حرمت
#اهل_بیت_امام_حسین علیه السلام
#حجاب
#غارت
سوال:
اینکه گفته می شود نسبت به اهل بیت امام حسین هتک حرمت شده این هتک تا چه حدی بوده است؟
پاسخ :
حضرت آیت الله العظمی سید محمد صادق روحانی دام ظله:
باسمه جلت اسمائه
اگر مراد از هتک حرمت بدون حجاب بودن است قطعا این امر صحیح نیست و این اتفاق نیافتاده است. اما آنچه بوده است چون در آن زمان رسم بزرگان و اشراف بوده که زاید بر حجاب از سر تا قدم یک عبا روی آن می پوشیدند اگر غارت کرده بودند آن عبا بوده است والا یقینا حضرت زینب سلام الله علیها در تمام سفرها و مجالس اشرار که رفتند حجاب کامل شرعی داشته اند و همچنین بوده برای بقیه مخدرات
#اللهم_العن_ابابکر_عمر_عثمان_عایشه
#توحید
#زیارات
#اعتقادات
#غلو
الحمدلله که خدایم همان خدای امیرالمومنین و امام حسین صلوات الله علیهما است.
فَاشْفَعْ لِي عِنْدَ اللّٰهِ رَبِّي وَ رَبِّكَ فِي خَلاصِ رَقَبَتِي مِنَ النَّارِ
پس مرا نزد خدا پروردگارم و پروردگارت شفاعت کن
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبا عَبْدِاللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، أَتَيْتُكُما زائِراً وَمُتَوَسِّلاً إِلَى اللّٰهِ تَعالىٰ رَبِّي وَ رَبِّكُما، وَمُتَوَجِّهاً إِلَى اللّٰهِ بِكُما، وَمُسْتَشْفِعاً بِكُما إِلَى اللّٰهِ فِي حاجَتِي هٰذِهِ
سلام بر تو ای اباعبدالله، سلام بر تو ای پسر رسول خدا، زائر به سوی شما دو بزرگوار آمده ام، متوسّل به خدا پروردگار من و پروردگار شما دو تن (امیرالمومنین و امام حسین صلوات الله علیهما) هستم، به وسیله شما متوجه به خدایم و به مقام شما به درگاه خدا در این حاجتم شفاعت می طلبم.
المزار الكبير (ابن المشهدی) صفحه 214 زيارة أخرى لأمير المؤمنين والحسين بن علي صلوات الله عليهما
مفاتیح الجنان زیارت ششم امیرالمومنین صلوات الله علیه منقول از امام صادق صلوات الله علیه
#الحمدلله_که_مولایم_امیرالمومنین_است.
#کاش_شبی_درحرمت_گریه_کنم.
#فرازی_ازدعای_قنوت
#امام_حسنعسکری سلاماللهعلیه
#امام_عصر سلام الله علیه
#خون_دل
#صبر_انتظار
قَالَ اَلْإِمَامُ اَلْحَسَنُ اَلْعَسْكَرِيُّ صَلَوَاتُ اَللهِ عَلَيْهِ : .. مَعَ مَا یَتَجَرَّعُهُ فِیکَ مِنْ مَرَارَاتِ الْغَیْظِ الْجَارِحَةِ بِحَوَاسِّ الْقُلُوبِ وَ مَا یَعْتَوِرُهُ مِنَ الْغُمُومِ وَ یَفْزَعُ عَلَیْهِ مِنْ أَحْدَاثِ الْخُطُوبِ وَ یَشْرَقُ بِهِ مِنَ الْغُصَصِ الَّتِی لَا تَبْتَلِعُهَا الْحُلُوقُ وَ لَا تَحْنُوا عَلَیْهَا الضُّلُوعُ مِنْ نَظَرَةٍ إِلَى أَمْرٍ مِنْ أَمْرِکَ وَ لَا تَنَالُهُ یَدُهُ بِتَغْیِیرِهِ وَ رَدِّهِ إِلَى مَحَبَّتِک ..
حضرت امام حسن عسکری صلوات الله علیه می فرمایند : (خداوندا ! ... فرزندم مَهدی) تلخی مصائبی که قلب را جریحهدار میکند جرعه جرعه مینوشد؛ غمهایی را که پیوسته به او میرسد تحمل مینماید. هر لحظه امور دردناکی به او میرسد و اندوهش را تازه میکند؛ غصههایی بر او وارد میشود که در گلو میماند و پائین نمیرود و پهلوی آدمی تاب تحملش را ندارد. اینها هنگامی است که به امری از احکام تو مینگرد (که بر زمین مانده) و دستش از اصلاح آن کوتاه است و نمیتواند آن گونه که تو دوست داری قرارش دهد ....
مهج الدعوات و منهج العبادات ، السيد بن طاووس جلد : 1 صفحه : 66
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_و_فرجنا_بفرجه
#جنگ
#حکام
#مردم
قال امیرالمومنین صلوات الله علیه: وَيْحَكَ يَا مُعَاوِيَةُ هَلُمَّ إِلَيَّ فَبَارِزْنِي وَ لَا يُقْتَلَنَّ النَّاسُ فِيمَا بَيْنَنَا
امیرالمومنین صلوات الله علیه در جنگ صفین فرمود: واى بر تو، اى معاويه، پيش آى و با من تن به تن نبرد كن كه در ميانه ما ديگر مردم كشته نشوند.
وقعة صفين صفحه 316
بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار جلد 32 صفحه 488
سفینة البحار جلد 6 صفحه 467
أعيان الشيعة جلد 1 صفحه 491
شرح نهج البلاغة (ابن ابی الحدید) جلد 5 صفحه 250
قابل توجه حکام جهان که یک گوشه می نشینند و مردم را امر به جنگ می کنند
#الحمدلله_که_مولایم_امیرالمومنین_است.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_و_فرجنا_بفرجه