پس چی؟!!! بچه‌های این مملکت یه روزی دست می‌بردند توی شناسنامه، می‌رفتند سینه به سینه تانک‌های عراقی می‌جنگیدند‌... عجیب نیست که این آقا پسر که شاید ده سال هم نداره، اینطوری بایسته جلوی جمعیتی که اکثراً مخالف حرف‌هاش هستند و انتقاد کنه و عکس سردار رو ببره بالا و حرف حق بزنه... از بچه‌های آماده ظهور آقا امام زمان(عج) انتظاری غیر از این دارید؟! اَلِفـْـــ ــکٰافـْـ @ALEF_KAF_NEVESHT

#سی آن روزی که باید پسر می‌داد تا این کشور بماند، این انقلاب و این نظام بماند، نگفت پسرم نخبه‌ی علمی دانشگاه امام صادق تهران است و باشد تا درسش را بخواند؛ پسرش را داد... امروز حتماً رأی دادن برایش هیچ کاری ندارد! حتی پای رفتن ندارد اما پای این انقلاب ایستاده... مثل بعضی نیست که از همین رأی هم مضایقه می‌کنند، به بهانه‌های مختلف... #شهید_برزگری #روایت_رأی #ادامه_داره... اَلِفـْـــ ــکٰافـْـ @ALEF_KAF_NEVESHT

#سیُ_یک دکتر جلیلی بعد از رأی دادن، در مسجد جامع قرچک: «از فردا هر کس که منتخب مردم شد مورد احترام همه است و رئیس جمهور همه کشور است، همه باید به او کمک کنند تا با قدرت ۴ سال پرشکوه و پرافتخار را برای کشور رقم بزنیم.» این آدم را همیشه به خاطر این نگاه جامع و بالادستی و شرافتمندانه دوست داشتم... همین رویکرد را در دوره‌های قبلی هم داشته و ان‌شاءالله قطعاً خواهد داشت #روایت_رأی #ادامه_داره... اَلِفـْـــ ــکٰافـْـ @ALEF_KAF_NEVESHT

#سیُ_دو به فضل الهی خبرهای خوبی از بالا بودن مشارکت مردم در انتخابات می‌رسه... مشارکت حداکثری خیلی مهمه، خیلی... و بسیاری از مردم ما هنوز نمی‌دونن این مشارکت بالا، چقدر در آینده به نفع خودشونه #روایت_رأی #ادامه_داره... اَلِفـْـــ ــکٰافـْـ @ALEF_KAF_NEVESHT

پس چی؟! ایرانی، توی یه کشور غریب، جلوی وحوش ضد انقلاب، یه تنه می‌ره و نمیذاره پرچم مقدس جمهوری اسلامی ایران زیر پا بمونه... قشنگ معلومه کُت تن کیه! (یه اصطلاح سیاسیه 😉) اَلِفـْـــ ــکٰافـْـ @ALEF_KAF_NEVESHT

یادم هست روزی که انتخاب شدی، یک رسم غلط را به هم زدی! نگذاشتی عکست روی دیوار هیچ اداره و ارگانی نصب شود و همین یعنی جلوی هزینه‌ی زیادی از بیت‌المال را گرفتی... خدا اما خواست تصویر تو زینت‌بخش هر خانه و حسینیه و مسجد و اداره و مدرسه و خیابان و کوچه‌ای بشود... #یادی_از_سید_ابراهیم اَلِفـْـــ ــکٰافـْـ @ALEF_KAF_NEVESHT

#سیُ_سه یه مامان شهید دیگه... صلوات بفرستید برای شهید علیرضا ملک‌زاده #روایت_رأی #ادامه_داره... اَلِفـْـــ ــکٰافـْـ @ALEF_KAF_NEVESHT

از مشارکت بالای پنجاه درصد خیلی خوشحالم، هر چند نتیجه طبیعتاً نباید باب میل همچو منی باشد... اعتراف کنم که قبل از انتخابات دور اول و از روی بعضی کدهایی که رهبری انقلاب در سخنرانی خودش داد، حس می‌کردم پزشکیان همان منتخب مردم باشد، که در دور دوم این اتفاق هم افتاد! از این رو همان دیروز ظهر یادداشتی توی گوشی نوشتم که بدون هیچ تغییری اینجا می‌گذارم👇

#سیُ_چهار پزشکیان رییس جمهور چهاردهم است؛ و من این یادداشت را دارم دقیقاً ظهر جمعه‌ی روز انتخابات می‌نویسم! البته اگر او رییس‌جمهور نشود طبیعتاً این مطلب روی الف‌کاف نمی‌رود ولی چون تقریباً مطمئنم این اتفاق می‌افتد، یادداشت را در فرصت مناسب و زودتر می‌نویسم! این را نه البته به خاطر برآوردهای دیگران و نه به خاطر نظرسنجی‌ها، بلکه از روی گزاره‌های دیگری پیش‌بینی می‌کنم! ما هنوز ملتِ صد در صد پای کار نیستیم! ما ملت چهل پنجاه درصدی هنوز باید چوب‌ها بخوریم و غربال بشویم که ملت آماده‌ی ظهور باشیم! حتی معتقدم سید ابراهیم را برای همین از دست دادیم! سید ابراهیم بزرگ بود، بزرگ‌تر از اندازه‌ی ما؛ وسط میدان فحش می‌خورد، تخریب می‌شد، اما جانش را گذاشته بود برای مردم و برای ایران؛ ما اما اندازه‌ی او نشدیم؛ خدایش بالاتر برد و شهید کرد و ما ماندیم با جریانی که لایقش هستیم! امیدوارم پزشکیان نصیحت رهبری در مورد حذف آدم‌های ناجور در اطرافش را گوش کند و با تیم سالم‌تری به مصاف خدمتگزاری مردم برود؛ میراث سید ابراهیم، ارتقای بی‌نظیر زیرساخت‌های اقتصادی، عضویت در بریکس و شانگهای، ارتباط گسترده با همه کشور‌های دنیا، ارتباط موثر با جریان مقاومت، همکاری بسیار خوب با ابرقدرت‌هایی مثل چین و روسیه و خیلی چیزهای دیگر بود که همه آنها می‌تواند فدای ارتباط مزخرف با آمریکا نشود! و نمی‌دانم پزشکیان اصلأ در حد و اندازه‌ی نگهداری این میراث ارزشمند هست یا نه؟! به هر حال نکته‌ی مهم ماجرا چیز دیگری‌ست! ما باید آن قدر چوب انتخاب‌های خودمان را بخوریم که یک روزی در عین مشارکت بسیار بالا، آدم اصلح را هم انتخاب کنیم... روزی که با تعقل و فهمِ درست از شرایط خودمان، دست به انتخاب دقیق بزنیم و از همه ظرفیت خودمان برای کمک به او استفاده کنیم... آن روز لایق حکومت مهدوی هم خواهیم شد؛ و همه تلاش ما این است که به آن شرایط ایده‌آل برسیم ان‌شاءالله... #روایت_رأی #ادامه_داره... اَلِفـْـــ ــکٰافـْـ @ALEF_KAF_NEVESHT

کدی که رهبری، قبل از انتخابات دور اول داد👇 من به نامزدهای محترم انتخابات عرض میکنم با خداوند خودتان عهد کنید که اگر موفق شدید و توانستید مسئولیتی به دست بیاورید: ۱- کسان و کارگزاران خود را از کسانی قرار ندهید که ذره‌ای با انقلاب زاویه دارند. آن کسی که با انقلاب، با امام راحل، با نظام اسلامی ذره‌ای زاویه داشته باشد به درد شما نمیخورد و همکار خوبی برای شما نخواهد بود. ۲- آن کسی که دلبسته‌ی آمریکا باشه و تصور کند که بدون لطف آمریکا نمیشود قدم از قدم برداشت در کشور، برای شما همکار خوبی نخواهد بود. او از ظرفیت‌های کشور استفاده نخواهد کرد و خوب مدیریت نخواهد کرد. ۳- آن کسی که راهبرد دین و شریعت را مورد بی‌اعتنایی قرار دهد او با شما همکار خوبی نخواهد بود. کسی را انتخاب کنید که اهل دین، اهل شریعت، اهل انقلاب، اهل اعتقاد کامل به نظام باشد. اگر شما نامزدهای محترم یک چنین عهدی با خدای خودتان ببندید بدانید که کارهایی که برای انتخابات میکنید همه‌اش حسنه خواهد بود. پی‌نوشتـــــــــــــــــــــــــــــ؛ هر چند چشمم آب نمی‌خوره، اما ان‌شاءالله پزشکیان این موضوع رو در دستور کار بذاره! اَلِفـْـــ ــکٰافـْـ @ALEF_KAF_NEVESHT

#یک ساعت یک نیمه‌شب، ملتِ بیدارْ درگیرِ جستجوی این گروه و آن کانال برای فهمیدن نتایج شمارش آرا، اما تعدادی جوان و نوجوان بی‌خیال غم و هیجان زمانه، در حال سیاه‌پوش کردن و شاخه‌ی نخل زدن به در و دیوار...! آن وقت شب گُله به گُله‌ی شهر توی مسیرم زیاد دیدم از این بچه‌ها که مهیای حسین علیه السلام می‌شدند؛ از آنهایی که اولِ میدانِ دَروُگ ردیف کرده بودند دیگ‌های آش حسین را تا همین‌ها که دیوار موکب‌شان را دیروز چیدند و تزیین و چیدمان کوچه و در و دیوار حسینیه را دیشب... یکی‌شان پرسید «امسال کربلا می‌روی؟» یکی گفت «این شاخه‌ی نخل خوشگل شده؟» و من وسط جواب دادن‌هام، به فکر این بودم عکس‌شان را بگیرم تا اولین #روایت_حسین را توی الف‌کاف بنویسم. محرم و صفر ان‌شاءالله برایتان از حسین علیه السلام و رفقاش می‌نویسم #روایت_حسین اَلِفـْـــ ــکٰافـْـ @ALEF_KAF_NEVESHT

#دو میبد توی محرم، شهری دیگری می‌شود، یک جای عجیب که برای خودش مراسم‌های متنوعی دارد که شاید بعضی‌ش توی کشور نمونه نداشته باشند؛ مثل شاه‌حسن شاه‌حسین... الان که می‌آمدم شرکت صدای بلندگوی این نیسان دلم را لرزاند؛ دوباره محرم آمده با همه‌ی زیبایی‌هاش و رسماً از امشب شهر می‌شود غوغای حسین. خوش به حال ما... #روایت_حسین اَلِفـْـــ ــکٰافـْـ @ALEF_KAF_NEVESHT

روضه‌ی خادم ملت... چقدر زیباست #یادی_از_سید_ابراهیم اَلِفـْـــ ــکٰافـْـ @ALEF_KAF_NEVESHT

رفاقت حدوداً پنجاه ساله‌ی شهید سید ابراهیم رییسی با رهبری انقلاب برشی از کتاب «بر تبعید» که روایتی از تبعید امام خامنه‌ای در سال ۵۶ است به ایرانشهر... #یادی_از_سید_ابراهیم اَلِفـْـــ ــکٰافـْـ @ALEF_KAF_NEVESHT

تحویل سال ما به وقت محرم است... #استوری اَلِفـْـــ ــکٰافـْـ @ALEF_KAF_NEVESHT

روایت #سه را در ادامه بخوانید👇 @ALEF_KAF_NEVESHT

#سه دماسنج‌ها بی‌حال‌ند از نشان دادن دمای هوا و آفتاب و گرما مغزم را خشک‌پز می‌کند، اما جلوی آشپزخانه‌ی حسینیه می‌زنم کنار! از حدود بیست تا پله که می‌روم پایین تازه می‌فهمم هوای بیرون خیلی بهتر از این پایین است؛ انگار کویر لوت را ریخته باشند توی شرجی جنوب و خوب تفت داده باشند! چیزی شبیه سونایِ بخار که وسطش کُنده‌ی درخت گردو آتش زده باشند! داوود آن تَهِ آشپزخانه دست به کفگیرْ سیب‌زمینی سرخ می‌کند برای قیمه‌ی مراسم شب؛ و سیب‌زمینی سرخ کردن کارِ ناجورِ روی اعصابی توی آشپزی‌ست که ناخن زدن به محصولش منتهای آرزوی هر کسی‌ست! گف‌وگفت‌های من و داوود را فعلآ با سه‌نقطه بگذارید توی فضای ابری ذهن‌تان و خود داوود و این دیگ و کفگیر و سیب‌زمینی‌های سرخ‌کرده‌ی خوش‌مزه را بگذارید توی نیوفولدر یک و ذخیره کنید گوشه‌ی هاردِ مغزتان و بیایید برویم توی خانه‌ی میبدی‌ها! میبدی‌ها اصطلاح جالبی دارند با مضمونِ «قابلمه‌ها را دَمَر کردن» که توی همین ماه محرم کاربرد دارد! بگذارید اینطوری به‌تان بگویم که همه‌ی محرم و حتی تا حدود زیادی ماه صفر را غذای مامان‌پز و همسرپَز و خانگی نداریم و قوتمان غذای هیئت است و نذری! میبدی‌های کهنه‌کار البته می‌خندند به این متن که مثلاً «این‌ها اصلأ گفتن و نوشتن دارد مگر؟!» و یا «مگر غیر از این باید باشد؟!» اما برای غیر میبدی‌ها اتفاقاً ممکن است عجیب باشد! حالا لطفاً آن پوشه‌ی نیوفولدر یک را دوباره باز کنید و عکس‌های داوود و روایت‌ش را باز هم ببینید! مثلِ داوود و مثل این آشپزخانه توی میبد زیادند که توی این گرمای وحشتناک دارند زحمت خانواده‌ها را کم می‌کنند؛ آن هم با مزه‌ی بهشتی غذای هیئت... قبول باشد داوودهای گُر گرفته از گرمای عشق؛ چشمی که بایدْ شما را می‌بیند، حتی اگر تَهِ آشپزخانه‌ی زیرزمینیِ یک حسینیهْ در ظهر تیرماه آتشینِ یکی از محله‌های میبد باشید... #روایت_حسین اَلِفـْـــ ــکٰافـْـ @ALEF_KAF_NEVESHT

یادی از مرحوم سعادتمند... اَلِفـْـــ ــکٰافـْـ @ALEF_KAF_NEVESHT

یکی از مراسم‌هایی که ان‌شاءالله از شر شیفت‌های عصر رها شوم، می‌روم، همین است... نقطه‌ی قوت این مراسم مداح آن است که هم بومی و همشهری ماست و هم گرم و گیرا می‌خواند... طبیعتاً تراشیون هم معرف حضورتان هست؟! استفاده کنید، من دور افتاده از فیض را هم دعا کنید... اَلِفـْـــ ــکٰافـْـ @ALEF_KAF_NEVESHT

به عزادار امام حسین سلام... قدیمی اما قشنگ... #درخواستی اَلِفـْـــ ــکٰافـْـ @ALEF_KAF_NEVESHT

#چهار پسرک‌م علیرضا، این روزها مدام از تجربه‌ی سینه‌زنی‌ش می‌گوید! که لباس‌ش را بیرون آورده و چطور که بالا و پایین پریده و حسین‌حسین گفته و چطوری که سینه نزده...! برای چه کسی تعریف کرد را یادم نیست، اما بعد، انگشت اشاره‌اش را جلوی صورتش آورد بالا و گفت که «تازه فهمیدم امام حسینی شدم!» یک ذره بچه حرف‌هایی می‌زند که آدم می‌خواهد سه ساعت با شورِ جواد مقدم و حسین ستوده وسط هیئت خودش را بزند! حتماً توی ذهن‌تان ردی از این سوال پیدا شده که چرا درباره لخت شدن و کراهت آن نگفته‌ام؟! حتماً نگفته‌ام! و حتماً توی این سال‌های کودکی‌ش نخواهم گفت! همه‌ی بچه‌ها از این رابطه‌های عاشقانه با سیدالشهداء دارند، کافی‌ست با عاقلانه‌بازی‌هایِ بزرگانه و پُزهایِ چیزفهمانه‌ خرابشان نکنیم. بگذاریم بچه‌ها، زیبایی حسین را نمه‌نمه و ذره‌ذره بچشند. شور او که به سرشان افتاد، شعورش هم کم‌کم جا باز می‌کند ان‌شاءالله... #روایت_حسین اَلِفـْـــ ــکٰافـْـ @ALEF_KAF_NEVESHT

امروز یادم آمد وِب‌آوا یا پادپخشی که خارجیِ آن می‌شود پادکست را برایتان بگذارم. حالا چرا اصرار داشتم این را بگذارم و چرا اصرار دارم که حتماً آن را توی خلوتیْ جایی که حواستان جمع باشد بشنوید؟! چون یک تجربه‌ی ناب است شنیدنش! مخصوصاً اگر با یاسین حجازی آشنا نباشید و پادپخش‌های نیوفولدر را نشنیده باشید... این پادپخش‌ها را یاسین حجازی می‌نویسد که یک سر آن به ماجرای کربلا و امام حسین علیه السلام منتهی می‌شود و هر کدام با جریانی متفاوت شروع می‌شود و اینی که برایتان گذاشته‌ام مربوط است به خاطرات «نادیا مراد» دختر ایزدیِ اسیرِ داعش که خاطراتشْ کتابی شده به اسم «آخرین دختر.» این پادپخش که شماره‌ی ۲۴ نیوفولدر است، یک قصه‌ی تلخ اما واقعی دارد که شاید دل‌تان را بلرزاند، ولی باز هم اصرار دارم توی فرصت مقتضی و با تمرکز گوش کنید... اَلِفـْـــ ــکٰافـْـ @ALEF_KAF_NEVESHT

مردم ایرانشهر از مسئولان حکومت پهلوی درخواست کردند که چند تا آخوند مثل شیخ خامنه‌ای براشون تبعید کنه ایرانشهر 😂 این سندی که گذاشتم نامه‌ی خیلی محرمانه ساواک هست که در کتاب «بر تبعید» منتشر شده... قضیه این هست که امام خامنه‌ای در دوران مبارزات علیه حکومت پهلوی به ایرانشهر تبعید شد، به این خیال که گرمای وحشتناک آنجا و جمعیت اهل سنت و جریان‌های مخالف، او رو ساکت کنن؛ غافل از اینکه این شیخ جوان، بعد از مدتی شد امام جمعه‌ی مسجد آل رسول، که حتی اهل‌سنت هم پای سخنرانی‌های آتشین او می‌نشستند. ماجرای سیل مخرب ایرانشهر و شهرهای اطراف، اوج فعالیت این شیخ جوان بود که مردم اونجا رو شدیداً شیفته‌ی او کرد... به نظرم خوندن این کتاب برای مخاطب عام لذت‌بخش هست، برای مخاطب خاص مثل فعالین فرهنگی و اجتماعی واجب... #کتاب_بخونید_عزیزای_دل اَلِفـْـــ ــکٰافـْـ @ALEF_KAF_NEVESHT

#استوری اَلِفـْـــ ــکٰافـْـ @ALEF_KAF_NEVESHT

استوری شب سوم... می‌ذارم چون قشنگه، ولی آقایون مداح! جلوی دختر بچه‌ها روضه‌ی سه‌ساله نخونید! این روضه‌ها مال مردهاست! که با دست‌های زمخت و بزرگ بزنن توی صورت و سر خودشون... مال بچه‌ها نیست، مواظب باشید... #استوری اَلِفـْـــ ــکٰافـْـ @ALEF_KAF_NEVESHT

#پنج یادم باشد سر فرصت در مورد امام سجادی که پدرِ امام حسین بود، بعداً بنویسم! طلب‌تان... اما ماجرای ما و امام حسین، جلوه‌هایی دارد که دیده می‌شود و چیزهایی دارد که جلوی چشم نیست. یکی‌ش همین تقویت هوش اجتماعی بچه‌هاست. حالا هوش اجتماعی را بخواهم کتابی تعریف کنم و برای‌تان بازش کنم، بلد نیستم و حتی حوصله‌ی جستجوی ویکی‌پدیای آن هم ندارم...! ولی علی‌الحساب این دو تا عکس را ببینید! به تَکرار دیده‌ایدْ بچه‌ها پای ثابت مراسم‌های عزاداری امام حسین هستند؛ یک عمومیت عجیبی هم دارد این ماجرا که شامل حال آن بچه‌های لای پنبه بزرگ‌بشوی تیتیش‌مامانی هم می‌شود، همان‌هایی که سنگین‌ترین حرکت‌شان بلند کردن لیوان آب پرتقال و لیموناد کنار تختخواب‌شان بوده! شاید بهترین جایی که بچه‌هاْ خوب بودن و خاکی بودن، آن هم در تعامل درست با مردمان دیگر را تمرین می‌کنند همین هیئت باشد؛ حتی بگذارید جرأت کنم و بنویسم که هیئت در این مورد از حضور در مساجد هم موثرتر است! بچه‌ها فقط توی هیئت امکان جفت‌کردن کفش آن بابای بی‌کلاسِ خاک‌وخُلی را پیدا می‌کنند، بچه‌ها توی هیئت یاد می‌گیرند چایی و شربت بدهند دست کوچکتر از خودشان، بچه‌ها توی هیئت جارو دست می‌گیرند، دستمال می‌کشند یا خرت‌وپرت جابه‌جا می‌کنند؛ آن هم بدون بهانه و مزد و منت؛ آن هم با عشق... همه‌ی این‌ها البته به بهانه‌ی عشق بلند بالایی‌ست که دایره‌ی دوست‌دارانش را از بچه‌ها تشکیل می‌دهند تا پا به سن گذاشته‌ها؛ یعنی حسین... یادمان باشد! اگر سر دسته‌ و کاره‌ی هیئت‌یم، بگذاریم بچه‌ها نقش بگیرند آنجا... #روایت_حسین اَلِفـْـــ ــکٰافـْـ @ALEF_KAF_NEVESHT