eitaa logo
اشعار آیینی محمد عابدی
400 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
117 ویدیو
23 فایل
به اصرار هنردوستان و عاشقان ادبیات، برخی از اشعار آیینی اینجانب محمد عابدی در کانال زیر قرار گرفت تا مورد استفاده عزیزان قرار گیرد. 🔰ارتباط با ادمین @Kara_holding
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💐👌تقدیم به (ع) دلداده ................... که دیده کاخ نشینی عفیفه و ساده!؟ که دیده دخترِ شاهی رفیع و افتاده!؟ «عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد» خدا به تو اینگونه، را داده بگو که بود و چه کرد با قلبت بگو چقدر شدی مست، مست از این باده! ، تسبیحِ رو به قبله ای خونین تو جانمازی... ، مُهر سجاده خدا زیاد کند هر که را اَست ، و چقدر مثل غریبی و عاشق چقدر مثل ، نجیب و دلداده مسیر زندگی ات کم نداشت از یوسف اسیر بودی اما چقدر آزاده! اگر چه مقصدمان اما ما هنوز اول راهیم و پای این جاده خودت کمک کن که جان گیرد برای ، باشد آماده قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀▪️🥀▪️ ▪️🥀 🥀 🔰 هفت مصیبتِ شام از زبان 🌺از امام سجاد علیه السلام پرسیدند: ‌ سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟ ▪️در پاسخ سه بار فرمودند: الشّام، الشّام، الشّام... امان از شام ! 🔴در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر ، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود: ▪️1.ستمگران در شام اطراف ما را باشمشیرها احاطه کردند و بر ما حمله می‌نمودند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل می‌زدند. ▪️2.سرهای شهداء را در میان هودج‌های زن‌های ما قرار دادند. سر پدرم و سر عمویم عباس(علیه السلام) را در برابر چشم عمه‌هایم زینب و ام کلثوم(علیها سلام) نگه‌داشتند و سر برادرم علی اکبر و پسر عمویم قاسم(علیه السلام) را در برابر چشمان خواهرانم سکینه و فاطمه می‌آوردند و با سرها بازی می‌کردند، و گاهی سرها به زمین می‌افتاد و زیر سم سُتوران قرار می‌گرفت. ▪️3.زن‌های شامی از بالای بام‌ها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامه‌ام افتاد و چون دست‌هایم را به گردنم بسته بودند نتوانستم آن را خاموش کنم. عمامه‌ام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزاند. ▪️4.از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می‌گفتند: «ای مردم! بکُشید این‌ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند؟!» ▪️5.ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را در خانه یهود و نصاری عبور دادند و به آن ها می‌گفتند: این‌ها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را (در خیبر و خندق و ...) کشتند و خانه‌های آن‌ها را ویران کردند . امروز شما انتقام آن‌ها را از این‌ها بگیرید. ▪️6.ما را به بازار برده فروشان بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن ها مقدور نساخت. ▪️7.ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شب‌ها از سرما، آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن، همواره در وحشت و اضطراب به سر می‌بردیم... ⚫️صلی الله علیک یا سیدالساجدین،الامام العارفین،زین العابدین.. 📕برگرفته از:‌‌ تذکرة الشهداء ملاحبیب کاشانی 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15 🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚😭 تقدیم به ساحت ، (ع) و (عج) سبز ............... ، چکامه ای سبز است ۱ غدیر چشمانت، سالنامه ای سبز است تو شاهزاده ی ایرانی و پر از غیرت قنوتِ روشن تو شاهنامه ای سبز است و روضه ی عطش تو اقامه ای سرخ است و روضه ی عطش تو اقامه ای سبز است ۲ نگاه کن به مسیری که بعد عاشوراست نگاه کن که مسیرت، ادامه ای سبز است بلند بالایی می رسد که مثل شماست نشانِ دیدنی او، عِمامه ای سبز است چه یوسفی که تماشای چهره اش، نور است چه یوسفی که معطر به جامه ای سبز است قم المقدسه ................................................. ۱. زبور آل محمد نام دیگر صحیفه سجادیه می باشد که دربرگیرنده برخی از دعاهای امام زین العابدین (ع) است. ۲. عطش اول: عطش روز عاشورا عطش دوم: عطش حاصل از زهر 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🌹🌹 از زبان (س) سفر ................ اگرچه روی لب، «یا نورُ یا قدوس» اغلب داشت شب میلاد من بر لب، فقط «یا ربُّ یا رب» داشت سه سالِ آخرِ عمرِ پدر با من چه زیبا شد از آن همه شیرین زبانی، خنده بر لب داشت سفر می خواستم، او هم مرا با خود به صحرا برد چه صحرایی که بیش از هر زمان، سرباز و مَرکب داشت در او خون (ص) بود و (س) و (ع) یعنی اگر نیزه قلم می شد، به اندازه... مُرکّب داشت اگر گوشی برای حرف های آسمانی بود آن روز قدر یک جهان با خَلق، مطلب داشت ولی هر بار آمد رازی از خلقت بگوید آه... سه شعبه آمد و او را به یک شکلی معذب داشت برایم بعدها تعریف کردند آن دم آخر پس از ذبح تو شمر بی حیا، بادی به غبغب داشت همینکه کاروان از قتلگاهِ آسمان رد شد خودم دیدم از آن بالا که وضعی نامرتب داشت من از سیلی نمی نالم، که از زخمِ زبان مُردم زبان مردم شامات و کوفه، مار و عقرب داشت خدا را شکر با این کاروان می آمد خدا را شکر در کرب و بلا تب داشت نمی ماند از حرم چیزی و از اهل حرم، نامی خدا را شکر که این قافله یک داشت! قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🤦🏻😭 نثار (ع) سر بالا ................ ذوالجناح آمد «ولی» بر زین نبود مرگ او پایانِ کار دین نبود او تمام سعی خود را کرد، عشق! روی نی رفت و سرش پایین نبود قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به ساحت (ع) 😭 اشک ها .................. نام شعرم را چه بگذارم!؟ کتاب اشک ها- انقلاب قلب ها یا انقلاب اشک ها!؟ دل، گلی پژمرده بود و آبیاری شد به اشک دل شکست و باغبان، مست از گلاب اشک ها در طلوع روشن یک ربنای بی ریا می درخشد گوشه ی چشم، آفتاب اشک ها ساحل دل را زلالی می دهد جزر و مدش کارِ دریا می کند موج حباب اشک ها شاعران، با واژگان طی طریقت می کنند ما به معنا می رسیم از پشت قاب اشک ها اشک پرسید از خودش: من کیستم!؟ گفتم: (ع) نام او زیباترین است و جواب اشک ها او است و است و است و او است و و فتح باب اشک ها او است و است و است و آه، نام دیگرش: « ها» نامه اعمال ما را پر کن از نام ای خدایی که خودت هستی ثواب اشک ها رشته حبل المتین یعنی همین تسبیح اشک ما که در چاهیم و دلخوش بر طناب اشک ها قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💔 به روح چاک چاک (علیه السلام) 😭 سوگواره ................... او یک غزل نبود! که یک چهارپاره بود او چهارپاره هم نه... که صد سوگواره بود روحش نه کهکشان که جهانی دوباره بود جسمش نه آسمان که شبی پر ستاره بود از گوشه ی لبش، غزل ناب می چکید او عشق بود و عشق از او استعاره بود در قتلگاه، می شد ورق ورق در کوفه...شیخ، منتظر استخاره بود گودال دید هر چه که ندید را نفْسِ هم... نفسش در شماره بود هی می بُرید شمر و... کمی دست می کشید رسید و باز...! گلو نیمه کاره بود در حین دست و پا زدن، از خون وضو گرفت چندی گذشت... نوبت چندین سواره بود تصویر کن خیام حرم را...! را...! وقتی سپاه منتظر یک اشاره بود در دشتِ لاله های سفر کرده، باغ دید دعوا سر کشیدنِ یک گوشواره بود از چادرِ نسوخته، معجر درست کرد برای اهل حرم، راه چاره بود اگرچه تشنه... عطش را بهانه کرد در علقمه، پیِ بدنی پاره پاره بود شبیه با نیزه قد کشید بالاتر از همیشه سر شیرخواره بود قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15