eitaa logo
اشعار آیینی محمد عابدی
412 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
123 ویدیو
24 فایل
به اصرار هنردوستان و عاشقان ادبیات، برخی از اشعار آیینی اینجانب محمد عابدی در کانال زیر قرار گرفت تا مورد استفاده عزیزان قرار گیرد. 🔰ارتباط با ادمین @Kara_holding
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 در این فقط باید به متوسل شد تا گره امسالمون رو وا کنه😢 🤦🏻😭 به ساحت حیران تر .............. نپندارید ای نامردمان آشفته و پیرم عطش دارم ولی بُرّنده تر از هرچه شمشیرم اگرچه داغ دیدم روی داغ اما دارم دلم قرص است و از لبخند شیرینش، نمک گیرم میان خیمه ها سرباز من آماده ی رزم است هست و به لطف نام پاکش، بیشتر شیرم ، قرآن شد و بر رحل دستانم گرفت آرام نفهمیدند بی دینان که من مشغول تفسیرم! همینکه آمدم چشم از تو بردارم مرا کشتند بر تو خورد و باز من هستم که درگیرم کمان شد منجنیق و... از گلویت هیچ باقی ماند نفهمیدم چه شد! دیدم فقط حیران تر از تیرم تو را باران شدم دریا شدم، حالا ببین اما میان موجی از خونِ گلویت غرق تکبیرم همان ها که تو را کشتند تکه تکه ام کردند که در گودالِ زینب کُش، هزاران حلقه، زنجیرم من اما بر خلاف تو، سه ساعت منتظر بودم قضا می خواست اینگونه مرا، راضی به تقدیرم! نمی دانم همان‌جایی که خاکت کرده ام هستی!؟ «تو را من چشم در راهم» اگر بر نیزه ها خیره م از حال خواهد رفت اگر حال تو را پرسم شدم دلتنگ تو اما سراغت را نمی گیرم قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✋🏻⭐ تقدیم به آنها که مردانه جنگیدند و آزادی واقعی را در زندان های عراق تجربه کردند ............. نوجوانی بودم و راهی شدم سمت جنوب چون بسیجی ها به سر داشتم باید می شکست آن روزها ۱ من شدم مین و خودم را پیش دشمن کاشتم کشتم از خرچنگ ها چندین و چند و... عاقبت ۲ تیری از یک «حرمله» بر گردن تُردم نشست «زجر» با قنداقه ی یک اسلحه می زد به من تا «مغیره» آمد و دست مرا با زور بست قبل از اینکه چشم خود را وا کنم گفتم به خود می آید به استقبال من چشم وا کردم ولی آنجا جهنم بود و «شمر» روی تخت سرد بهداری گذشت از حال من راهی زندان شدم در حال خونریزی و درد بی خبر بودم از اردوگاه اجباری و کار ما اسیر نفْس بودیم و داشتیم و و و انتظارِ در اسارت بود یک ما به اقتدا کردیم پشت میله ها از خدا ممنون که بین چند میلیارد آدمش گوشه ای پنهانمان کرد از هجوم حیله ها قم المقدسه ............................................... ۱. صدور فرمان امام خمینی(ره) در روز ۲۵ آبان ماه ۵۹ یعنی یک روز قبل از آزادسازی سوسنگرد که در آن امام(ره) فرمودند: «بایستی تا فردا سوسنگرد آزاد شود» و رزمندگان اسلام در پاسخی سریع و بی‌درنگ به فرمان رهبر خود فردای همان روز، دشمن متجاوز را از خاک کشور بیرون راندند و سوسنگرد را آزاد کردند ۲. خرچنگ: اصطلاحی که رزمندگان به تانک می گفتند 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15