از غزلی برای امام حسین علیهالسلام
#نیزه ها در #خونِ_عبدالله خورد و بعد از آن
#خط_کوفی در دل گودال، #نستعلیق شد
هر #کتابی را #ورق زد دشمن و یک #صفحه کَند
در خصوص #مُصحفِ مولا ولی #تحقیق شد
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
بخشی از یک غزل برای ارباب حسین علیه السلام
سجاده ام آسمان و مُهرم ماه است
تکبیره الاحرام به قد قامت تو
در سجده به یاد زینبت گفتم آه
بارید بهارِ بغضم از غربت تو
ما را به سلام تازه ای مهمان کن
ما غرق تشهّدیم در هیئت تو
این بار رسالتی فراتر داری
معراج نی است ای نبی، مهبط تو
#خون تو #دوات و پیکرت #حرف_به_حرف!
شد کوفه به #نی، عاشق #رسم_الخط تو
مدیون همین به نیزه گل کردن هاست
بالاست اگر که پرچم نهضت تو
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
بخشی از غزلی مفاخرهگونه در باب شعر و شاعری
در گوشه ی سلولِ تنهایی
وقت ملاقات است شعر من
هر واژه ام، از بس خدا دارد
مدح و مناجات است شعر من
با هر که اهل معرفت باشد
اهل مماشات است شعر من
گاهی نگفته آنچه را باید!
مرموز و محتاط است شعر من
گاهی صریحا گفته حرفش را....!
آن روزها لات است شعر من
گاهی به #حافظ می زند طعنه
دنبال اثبات است شعر من
اندیشه ام سبز و کلامم سبز
از نسل سادات است شعر من
تنها نه قاب روی دیوار است
#سرمشق_خطاط است #شعر من
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
از غزلی برای اباعبدالله الحسین علیه السلام
از #قلم خون می چکد تا می نویسد یا حسین!
دم به دم می بارد و دق می دهد #خطاط را
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
از غزلی نیمه تمام برای ایلیا قبل از تولدش
جان و جهانم
...................
حال مرا می پرسی ای فرهادِ شیرین!؟
مثل خدا آرام و مثل مرگ، سنگین
از ذوق تو ماندم چه باید کرد ای نور
بستم تمام کوچه را با ماه، آذین
حال مرا از شوق می خواهی بدانی!؟
باید بریزی روی کوهی کاه، بنزین -
دل می کُند دل دل برای دیدن تو
ای دل کمی خوددار باش، آرام بنشین!
پا میگذاری در جهانم ای جهانم
تنهایی ام پر می شود با تو... پس از این
دارد برایت #خط_به_خط #مشقِ غم و رنج -
افتاده بر #پیشانیِ بابا اگر #چین
خواندم #نماز_عشق را با مادرت... باز
او هی #دعا می کرد و من هم گفتم #آمین
باید که در گوشَت بریزد یک #فرشته
#روح_اذان را... تا بگیری بلکه تسکین
#محمد_عابدی
قم
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
در نهایت شعری سپید تقدیم میکنم که در آن انواع علایم نگارشی که در خوشنویسی ابزار کار دست هنرمند است به کار رفته👇🏻
به پیشگاه #حسین و #علی_هایش
😭🖤 به پیشگاه #زینب و #علمدارش
#دستور_زبان_عشق
..............
از وقتی با تو آشنا شدم
جهان را #کربلا می بینم!
مگر نه اینکه تو #کلمه ای!؟
مگر نه اینکه تو #نقطه ای!؟
مگر ... (سه نقطه)
#علی_اکبر نیست!؟
مگر ، (ویرگول)
#علی_اصغری نیست که از تشنگی به خود پیچیده!؟
من شنیده بودم که #حسین، #علی_اصغر را با سر به خاک سپرد
اگر این صحیح است پس ؛ (نقطه ویرگول) از کجا آمده!؟
نکند #ماجرای_نیزه درست باشد!؟
: (دو نقطه)
#چشمان_قمر_منیر_بنی_هاشم است که خیمه ها را می پاید
آه...
شک ندارم که «» (گیومه) را از روی #دستان_علمدار ساخته اند که هنوز در آسمان علقمه، قنوت گرفته
❓مگر ؟ (علامت سوال)
عصایی نیست که بر سر #حسین خورده!
❗مگر ! (علامت تعجب)
همان نیزه ای نیست که #سری از آن افتاده ؟!
- (خط تیره) همان #راه_کربلا_به_شام است که روزگار #زینب را سیاه کرد
- (خط فاصله) ای که بین نام #حسین و #زینب نشست و چهل سال بینشان جدایی انداخت
همان خطی که حالا #سفید شده و در #جاده_اربعین، پا به پایم می آید
جاده ای که پایانش . (نقطه) است
نقطه ای که کم کم #طلایی می شود و در چشمانم برق می زند
نقطه ای که روز اول تا در #نجف گفتند:
#هر_که_دارد_عطش_کرببلا_بسم_الله
در زیر #باء_بسم_الله خودنمایی می کرد.
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
👌🌹 تقدیم به بانوی مدینه نشان
حضرت فاطمه معصومه (س)
گنجینه
...........................
طلوعت چیست بانو!؟ صبح آدینه
غروبت چیست بانو!؟ شام بی کینه
کبوترها به دنبال تواَند ای نور
ولی با احتیاط و با طمأنینه
شکوهِ بارگاهت، جنت الاعلی
ضریحت، آسمانی غرق گنجینه
تو را باید بخوانم از دل و جانم
تو را ای آهِ عالَم سوز، از سینه
تو هم چون مادرت زهرا زمین خوردی
در آن شب های تاریکِ قرنطینه
مربع
به چشمانی که می بارید از مردم
به دستانی که از دستاس زد پینه -
به خوشه خوشهْ اشکِ حسرتِ پروین
به آهی که كشید از عشق، تهمینه
تو را می خواهم ای همسایه ی خوبم
تو را می خواهم ای همراه دیرینه
مرا شب در میان خاک بگذارید
درون حجره ای از صحن آیینه ۱
#محمد_عابدی
#حضرت_فاطمه_معصومه_س
قم المقدسه
.............................................
۱. این بیت وصیت شاعر است و امید است که این آرزو محقق شود 🙏
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
🤦🏻✋🏻 برای #حضرت_معصومه (س)
#باده
...................
باید بشویی از #ریا، سجاده ها را
بیرون بیاور از عبایت #باده ها را
باید بریزد #آبرویت ای مسلمان
تا که بفهمی حال ما افتاده ها را
اینجا #قم است و #ساقی این شهر، بانوست
حوضش همان #جام است و ما دلداده ها را...
#تسبیح ما بر گردن است و دست بی بی
وا می کند با #ذکر، این قلاده ها را
ما آسمان آبیِ بی ادعاییم
تحویل می گیرد #خدا، ما ساده ها را!
#ریحانه بودن را نمی فهمد زمستان!
طاقت ندارد برگ گُل، سمباده ها را
دست خزان بر صورت #معصومه گُل کرد
بر آینه گویا دهانی داده... ها را
او که #انار_ساوه بود و دید در باغ
داغ برادرها، برادرزاده ها را
ای #زینب_ثانی به دنبال که بودی
که اینچنین دیوانه کردی جاده ها را
با #باده ی آباد خود کردی خرابم
بر هم زدی بازارِ ما آباده ها را
سروی بلندی... در کویرِ شوره زارم
#گلدسته ات جان می دهد آزاده ها را
#محمد_عابدی
قم المقدسه
#سالروز_ورود_حضرت_معصومه_س
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15