🤦🏻🙏🏻 به پیشگاه #ارباب_حسین_ع
شدن
.............
حیف است اگر محو تظاهر بشوم
حیف است اگر مات تکبر بشوم
تا #اکبر تو آینه گردانِ #علی ست
حق دارم اگر غرق تحیر بشوم
تا پرچم سرخ تو برافراشته است
حق دارم اگر اهل تفاخر بشوم
بگذار که در موج عزادارانت
یک قطره ناچیز تصور بشوم
بگذار ببارد به سرم ابر عطش
تا کم کم از آغوشِ حرم پُر بشوم
بگذار که با روضه ی آن خنجرِ کُند
صد حنجره، لبریز تأثر بشوم
در وصف تو ای آینه ی شعر و شعور
بایست که یک واژه ی درخور بشوم
شعر است تمام من و در سایه تو
بگذار که ایهام تبادر بشوم
نی را بتراشم بنویسم هیهات
از جوهره ی نام تو، «کلهر» بشوم ۱
دل را زده ام باز به دریای #حسین
تا در صدفِ هیئت او، دُر بشوم
ای کاش که با داغ تو ای خون خدا
در خود بدمم، گرم تفکر بشوم
دلخوش به نگاه مادرت زهرایم
تا قفلِ قفس بشکنم و حُر بشوم
با روضه آب، قلب من آب شده
حاشا اگر از داغ تو، دلخور نشوم!
#محمد_عابدی
قم المقدسه
....................................
۱. میرزا محمدرضا خان کلهر (۱۲۰۸، گیلانغرب - ۲۹ مرداد ۱۲۷۱ تهران) از خوشنویسان صاحب سبک خط نستعلیق در زمان قاجار
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
🤦🏻😭🤲🏻🤦🏻😭🤲🏻🤦🏻😭🤲🏻
پدرم، اکبر او بود و خودم اصغر او
پسرم، اصغر او هست و خودم اکبر او
#محمد_عابدی
قم المقدسه
#بأبی_انت_و_امی_یااباعبدالله
#ایلیا_عابدی
#ظهر_عاشورا
🤦🏻😭🤲🏻🤦🏻😭🤲🏻🤦🏻😭🤲🏻
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
😭✊ در حمایت از #فلسطین_مظلوم
یهودا
.................
جهان فهمیده پیش از این یهودا را
چنان که کشت با کارش مسیحا را
مسیحا چیست جز انسانیت، جز عشق
یهود، آگاه کرده از خودش ما را
همان قومی که با هر بمب و هر موشک
میان گور، لرزانده ست موسی را
همان قومی که با افکارِ ماسونی
به خاک و خون کشیده کل دنیا را
عروسک ها نمی دانند این شب ها
که می بینند آیا صبح فردا را...!
چه ساراها که زیر خاک خوابیدند
که این کودک کُشِ جانی شود دارا
تویی آنکه خیانت کرد و رسوا شد
دریده... جامه ی یوسف، زلیخا را!
از این نامردمی ها، هتک حرمت ها
بزن عیسی، بزن زنگ کلیسا را
مسلمانان لب ساحل نشستید و
نمی گیرید در آغوش، دریا را!؟
شنیدم آب را بستند بر #غزه
بخوانم روضه ی جانسوز #سقا را...
همان آب آوری که تشنه بود و رفت
همانکه محو خود کرده تماشا را
همان #ساقی که با مشک پر از سوراخ -
وُ اشک چشم... داده آب، صحرا را
کجایی ای #علمدار... ای #ابومهدی
که پرچم را برافرازی و حیفا را...
دلم از شعله ها آتش گرفت آتش
میان دود دیدم باز #زهرا را
#حسن می گفت #مادر پاشو... می میرم
یکی فریاد زد از ترس، #مولا را
سری از تن جدا افتاده بود ای وای
دوباره #کربلا شد...! #عصر_عاشورا
#حسین است و #حسین است و #حسین اینجا
ببین که می گذاری بر کجا پا را!
#حسینی که #یکی شد با #خدا، با #خویش
ولی با #کثرتش پر کرد هرجا را
به دل «#هیهات_مِن_الذّله» می گفتند
دواتِ خون او جان داد نی ها را
همان نی ها که شد موشک، فرود آمد
به هم زد خوابِ لاد و یِبنه، عکّا را
ستاره نیست اینها...! برقِ امّید است
ببیند آسمان، #طوفان_الاقصی را
نمی شد باورم حمله به زخمی ها
یکی انگار کشته تک تکِ ما را
به دوش دولت و شهرک نشینان است
نمی فهمیم این دیوار حاشا را...!
چرا نطق و بیانیه!؟ یکی باید
بخواباند غبار جنگ و دعوا را
خدا صبرش دهد هر کس که زخمی شد
یکی باید کند آرام، صبرا را
هنوز اما #فلسطین روی پایش هست
هنوز اسلام دارد دستِ بالا را
بیا ای اصل و فرع دین، که می خواهم
ببینم ذوالفقارِ در تبرّی را
زمین، حالش خراب است و پر از ابهام
بیا #مهدی، بیا و این معما را...!
#محمد_عابدی
#قم_المقدسه
#القدس_لنا
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
🖤😭 در #جسارت و #تعرض به #حقوق #زنان در #غزه
#غزه_کربلاست
یهوداترین
............
بزن ای کلیسا از این غم به ناقوس!
بزن باز نقّاره، گلدسته ی طوس!
مگر هست بالاتر از این مصیبت
تجاوز به خاک و تجاوز به ناموس
جهان، جنگلی وحشی و بی تعصب
که جمعند خوکان در اطراف طاووس
کجایند #شیران_غیرت که آهو
زده دست و پا زیر چشمان کابوس
زنی مثل باران، زنی مثل دریا
زنی مثل قایق، زنی مثل فانوس
گرفتار امواج طوفانیِ شب
زنی بی قرار و از آینده مأیوس
کویری ترک خورده، شد زن به #غزه
من و تو ولی راهیِ جادهْ چالوس
از آتش نترسیم اما بترسید
که آتش به پا می کند #آه_ققنوس
خدایا کجایند آنها که گفتند
دل ماست با قبله و کعبه، مأنوس
همان حاجیانِ به ظاهر دروغین
که گشتند عمری به دور تو معکوس
چه شمشیرها خورده بر هم به رقص و
زده بر #گلوی_حسین_زمان، بوس
سیاستمداران بزدل کجایید!؟
چه دارید در چنته جز آه و افسوس
خماران افیونِ جنگید و پشتِ
رژیم تجاوزگر مست و منحوس
چه باید ببینید تا دم برآرید!؟
تصاویر، گویاست... گویا و ملموس!
خدایا بکَن ریشه ی ظالمان را
یهوداترین را در این لحظه... مخصوص!
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
🥺🙏🏻برای #مولا_حسین (ع)
ای دریغ
..............
سال ها در جاده مانده این مسافر، ای دریغ
در قفس، مرده پرستوی مهاجر ای دریغ
اینکه تو من را نمی خواهی دلیلش واضح است
کم نکردم عشق را آزرده خاطر، ای دریغ
از تو کوتاهی نمی آید غلط کردم غلط
من خودم بودم خودم بودم مقصر، ای دریغ
هیچم و در چنته ام هیچ است اما ای همه
در بساطش آه دارد آه... شاعر ای دریغ
بارها با «لَیتَنا کُنّا مَعک» گفتم به خود
کاش می شد با تو می بودم معاصر، ای دریغ
حرف آخر را همینجا می زنم، جان علی
خسته ام! بگذار باشم باز زائر... ای رفیق
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️ مرحوم میرزا احمد سیبویه: دیگر بس است، کافی است! «عزاداری میرزای شیرازی(ره) با یک جمله مصیبت حضرت زینب سلام الله علیها»
✍️حاج ملا سلطان علی روضه خوان تبریزی که از جمله عباد و زهاد بود، نقل کرد: « در عالم رؤیا به حضور حضرت بقیة الله ارواحنا فداه مشرف شدم و خدمت ایشان عرض کردم: مولای من، آنچه در زیارت ناحیه مقدسه ذکر شده است که می فرمایید «:صبح و شام در مصیبت تو گریه می کنم و اگر اشک چشم هایم خشک شود خون گریه می کنم» فرمودند: بلی صحیح است.
عرض کردم: آن مصیبتی که در آن بجای اشک خون گریه می کنید، کدام است؟ آیا مصیبت حضرت علی اکبر است؟ فرمودند: نه، اگر علی اکبر زنده بود، در این مصیبت او هم خون گریه می کرد. گفتم: آیا مصیبت حضرت عباس است؟ فرمود: نه؛ بلکه اگر حضرت عباس علیه السلام در حیات بود، او هم در این مصیبت خون گریه می کرد.
عرض کردم: لابد مصیبت حضرت سید الشهداء علیه السلام است. فرمود: نه، حضرت سید الشهداء علیه السلام هم اگر در حیات بود، در این مصیبت، خون گریه می کرد. «عرض کردم: پس این کدام مصیبت است که من نمی دانم؟ فرمودند: آن مصیبت، مصیبت اسیری حضرت زینب علیها سلام است.»
زینب همان کسی ست که در راه عفتش
عباس می دهد نخِ معجر نمی دهد
علی اکبر لطیفیان
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
😭✋🏻 غزلی جانسوز از دوست خوش رزقم از پاکستان احمد شهریار
آنچه را خورشید میپنداشتم، دیدم سر است
سر ولی در نورش از خورشید هم حتی سر است
دستهای غرقِ خونش را ببین، این دستها
رحل قرآنند، قرآنی که نامش اصغر است
تیر در دستش نشست و نیزهای در سینهاش
سینهای که زخمیِ داغِ علیِ اکبر است
رودی از خونِ حسین جاریست بر روی زمین
در کنارش برکهای از اشکهای خواهر است
درمیان شعلهها اینجا علی بن الحسین
هست بیماری که هر آهش مسیحاپرور است
این طرف ایمان مطلق، آن طرفِ کفرِ تمام
یک طرف تنها حسین و یک طرف صد لشکر است
چشم چشمی را نمیبیند در این گرد و غبار
گرچه نامش ظهرِ عاشوراست، روزِ محشر است
نازم آن صدپاره پیکر را که حتی روی خاک
یک سروگردن ز قدِ نیزهها بالاتر است
حال یا در مسجد و یا در زمینِ کربلا
دست اربابِ کرم، همواره بیانگشتر است
در مصاف حق و باطل هرکه تنهایش گذاشت
شک نکن رزقش پشیمانی و زخمِ بستر است
جای ماندن نیست دنیا بعد مولامان حسین
این شعارِ سبزِ توابین همیشه خوشتر است
قتلگاه است و زنی میگرید و مولا حسین
میشناسد این صدا را، این صدای مادر است
احمد شهریار (پاکستان)
🔰 https://eitaa.com/ahmedshehryar1
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15