eitaa logo
آیات و روایات اجتماعی
1.1هزار دنبال‌کننده
79 عکس
11 ویدیو
0 فایل
آیات و روایات با رویکرد اجتماعی ارتباط با بنده/سوالات، اشکالات و نقدها: @Hagh110110 گلچینی از فهرست مطالب کانال: https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai/72
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ راهبر اجتماعی باید در همه حوادث حاضر باشد 🔸 ذیل آیه شریفه(مجادله:1) به نکته مهمی توجه داده و میگویند: « در هر مسئله‌اى و پديده‌اى از پديده‌هاى مردم، و ناظر است؛ معناى رهبرى اين است... پيغمبر از قضيه‌ى خانوادگى هم پايش را كنار نميكشد؛ اگر قرار است كه يك جامعه‌اى داشته باشيم، يك امّتى داشته باشيم كه در رأس اين امّت يك امامى است، اين امام همه‌ى مشكلات مردم را آنجايى كه به او ارجاع ميشود و او بايد حل كند، بايد حل كند و همه جا باشد.» 🔸پیامبر همه جا در صحنه حاضر و پاسخگوی مشکلات است، چه اینکه در آیه شریفه نیز حلال مشکل آن زن میشود. 🔸نکته مهم آن است که نکته اشاره شده مخصوص نیست بلکه در مقیاس کوچکتر، هر شخص دیگری نیز که بخواهد در فضای اجتماعی نقش داشته باشد، او نیز باید در همه حوادث اجتماعی کند، از کمترینش که یک است تا که غایت است. 🔸اینکه گفته میشود مگر شما اید که در مورد همه اتفاقات نظر میدهید، هم حرف درستی است و هم حرف غلطی. حرف درستی است، به این معنا که انسان نباید در حیطه هایی که علم و شناخت ندارد، بیخود حرفی بزند. حرف غلطی است، به این معنا که این است که باید در حوادث، بود و نمیشود خود را کنار کشید چون جامعه اکنون درگیر آن مسئله است و منتظر پاسخ. 🔸لذا حتما باید در زمینه های مختلف تا حد معقولش، کسب علم کرد، تا بتوان به نحو صحیح کنشگر بود. البته برای این مسئله لازم نیست در همه زمینه ها متخصص بود. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 رفق و مدارا؛ شاخصی مهم در تعاملات اجتماعی 🔸حضرت میفرمایند: دو نفر كه با يكديگر همراه ميشوند، اجر آن كسى پيش خدا بيشتر و پيش خدا محبوب‌تر است كه به رفيق خود باشد، يعنى رفق او، رفاقت او، او، او بيشتر باشد. 🔸رفتار بعضى، چه در رفتارهاى خانوادگى، چه در محيط كار، چه با زيردست، با بالادست، با مردم كوچه و بازار، رفق‌آميز است، با ملايمت رفتار ميكنند 🔸نه اينكه از حقّ خودشان كوتاه مى‌آيند يا اينكه بر روى چشم ميپوشند يا و نميكنند؛ نه، همه اين كارهاى واجب را انجام ميدهند، منتها با رفق، با مدارا، با ، ، بدون دست زدن به رفتارهاى نامناسب. 🔸بعضى بعكسِ اين هستند؛ چه در رفتارهاى خانوادگى، چه در بيرون و محل کار، بنايشان بر است؛ ، ، ؛ اينها همه انواع ناسازگارى است. بهانه‌گيرى‌هاى بيخود در محيط اجتماعى دارند، در ناسازگارند، بناى بر همراهى و رفق و مدارا و مانند اينها ندارند اين است عند الله تعالی و آن اوّلى و محبوب 🔸حالا در اين روايت دو نفر را مثال زده و بيان فرموده است امّا اين فقط مثال است؛ در مجموعه‌ى رفتارهاى اجتماعى، اين معنا وجود دارد. 🔰 ، 10/9/83؛با کمی تلخیص : «أحَبُّهُما إلى اللّٰهِ عز و جل أرفَقَهُما بصاحِبِه» 📌پ.ن: آیا این شاخص برای مسئولیت مهمی چون ، لازم و ضروری است؟ چگونه میتوان در تشخیص این شاخص، مرز آن را با عدم همراهی با باندهای قدرت و ثروت مشخص نمود؟ 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
آیات و روایات اجتماعی
💠 رفق و مدارا؛ شاخصی مهم در تعاملات اجتماعی 🔸حضرت میفرمایند: دو نفر كه با يكديگر همراه ميشوند، اجر
✳️ برای اینکه معنای و مدارا در و بین قوا خوب معنا بشه، تامل در این عبارات کمک کننده است: 🔹«توصیه من با قوه‌ى مجريه است. نبايستى كار را جورى تنظيم كرد، جورى پيش برد كه معنايش و باشد؛ اين در بيرون، روى مردم، خيلى تأثيراتش بد است. گاهى ديده مى‌شود كه مثلاً در مجلس، در يك نطقى، در يك اظهار نظرى، يك حرفى زده مى‌شود. اگر خداى نكرده حرفى باشد كه كسى را يا جمعى را متهم كند، جبرانش به‌آسانى ممكن نيست؛ مردم را نااميد مى‌كند. 🔹نگوئيد فلان ضعف و فلان ضعف وجود دارد. بنده به ضعفها آگاهم. با وجود اين ضعفها، آن چيزى كه امروز در قوه‌ى مجريه وجود دارد، يك و مطلوب است. در كشور دارد كار انجام مى‌گيرد. خب، بايستى كرد، بايد كمك كرد؛ هم مجلس كمك كند به دولت، هم دولت كمك كند به مجلس؛ هم قانون فصل الخطاب است براى عمل دولت، هم گرايشهاى دولت و تشخيصهاى دولت يك اشاره است به قانونگذار براى كيفيت قانون‌گذارى. 🔹اين مسئله با منافات ندارد. من نماينده‌ى مجلس هم بودم، رئيس دولت هم بودم؛ من هر دو جا را تجربه كردم. در طول اين سالهاى متمادى هم، هم مجالس را ديدم، هم دولتها را ديدم. هيچ اشكالى ندارد كه يك مجلسى قانون صحيح و درست و قوى و منطقى را جورى تنظيم كند كه براى دولت، رفتار طبق آن قانون، عملى باشد، ممكن باشد، آسان باشد. 🔹انسان نگاه كند ببيند دولت چه جورى مى‌تواند عمل كند، چه جورى بهتر مى‌تواند عمل كند، چه جورى آسان‌تر مى‌تواند عمل كند، قانون را تنظيم كند و در اين مجرا بيندازد؛ اين ممكن است، هيچ اشكالى هم ندارد. از آن طرف هم وقتى قانون تهيه شد، منجّز شد، دولت موظف است با همه‌ى وجود، با همه‌ى قوا، بدون بهانه‌گيرى، طبق آن قانون عمل كند. دو طرف قضيه، اين‌جورى است؛ يعنى هر دو مى‌توانند به هم كمك كنند، هم‌افزائى كنند؛ 🔹اگر چنانچه از هر دو طرف يك بهانه‌هائى اتفاق افتاد؛ اين‌طرف گفت نه، اين قانون را چون دولت اين‌جورى مى‌خواهد، ما نمى‌كنيم؛ آن طرف هم گفت چون اين قانون، اين گوشه‌اش كج است، ما هم زير بار نمى‌رويم؛ خب، اينكه نمى‌شود؛ اوضاع مملكت نمى‌چرخد. 🔹، خوب است؛ رفق، همسازى، ، مدارا. در باب رفق رواياتى داريم. رفق يعنى سازگارى؛ انسان نشان بدهد. آن كه آدم نبايد با او سازش كند، دشمن است؛ آدم با دوست بايد سازگارى نشان دهد. بالاخره بايد كنند؛ يك چيزى را اين از آن تحمل كند، يك چيزى را آن از اين تحمل كند. 🔰 ،8/3/90، با کمی تصرف 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 نیز در پاسخ به سوالی که مطرح کردیم، توجه میدهند که: ➕ «اما از همۀ اين‏ها براى‏ اميرالمؤمنين، [=] بودند؛ كسانى كه اهل بناى ظالمانۀ در حكومت بودند؛ اصلاً مبناى علوى و اسلامى را در حكومت قبول نداشتند؛ خود على و بيعت مردم با على را هم قبول نمى‏ كردند و زير بار او نمى ‏رفتند؛ به رفتار عادلانه و تقسيمِ به قسط و عمل به عدل هم مطلقاً اعتقادى نداشتند.» 📚 بيانات در خطبه‌هاى نماز جمعه‌ى تهران، 23/8/1382. 💠 همچنین ایشان در تحلیل جنگ های سه گانه امیرالمؤمنین(ع)، تاکید میکنند: ➕ «حکومت‌هایی که برای خدا و در راه خدا شکل می‌گیرد یا آن مردمی که در راهِ چنین حکومتی تلاش می‌کنند، و مانع دارند؛ 1️⃣ ، آن کسانی که علاقه و گرایشی داشته‌اند؛ حالا هم در نام دارند؛ اما دلشان نمی‌آید که از آن حفاظ بلورین و از روی برجِ عاج بیایند پایین، یک قدم دیگر بردارند، یک تلاش دیگر بکنند؛ به آنچه کرده‌اند بسنده کرده‌اند و دل خوش. 2️⃣ گروه دوم، گروه و متعصب و خشک و ناآگاه و نفهم؛ این‌ها هم یکی از بزرگ‌ترین موانع آن تلاش مقدس‌اند، در همۀ زمان‌ها و در همۀ دوران‌ها؛ آن‌ها هم بر اثر ندانستن، بر اثر نَیندیشیدن، بر اثر چشم و گوش را باز نکردن، بر اثر عمل نکردن به توصیۀ قرآن، جزء مزاحمین راه علی و حکومت علوی و هر تلاش مقدسی هستند که در این راه انجام بگیرد. 3️⃣ و گروه ، ، ، آن کسانی که موضع طبقاتی‌شان اجازه نمی‌دهد مکتبی مانند اسلام بپذیرند؛ آن کسانی که در همۀ دوران‌ها، افرادِ تیپ آن‌ها با انبیا و عبادالله‌الصالحین جنگیدند و خون آن‌ها را ریختند. البته یک روزی این گروه سوم در جلوه می‌کند، یک روزی در ؛ اما ماهیت همان است که بوده است؛ در هر دو جا 📚 نهج البلاغه : شرح هفت خطبه، صفحه: ۱۵۸ 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 طعن به معاویه 🔰 به ، يكي از امام زمان(عج)، خبر رسید که فلان دربان شما به لعنت و دشنام میدهد. حسین بن روح پس از اطلاع از این ماجرا، او را از کار، برکنار کرد. (بَلَغَ الشَّيْخَ أَبَا الْقَاسِمِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ أَنَّ بَوَّاباً كَانَ لَهُ عَلَى الْبَابِ الْأَوَّلِ قَدْ لَعَنَ مُعَاوِيَةَ وَ شَتَمَهُ فَأَمَرَ بِطَرْدِهِ وَ صَرَفَهُ عَنْ خِدْمَتِهِ) 🔺آن شخص پس از بیکاری، بارها و اصرار میکرد که او را سر کارش بازگردانند اما ایشان نپذیرفت، تا اینکه بعدا یکی از بستگان حسین بن روح، او را استخدام کرد. (فَبَقِيَ مُدَّةً طَوِيلَةً يَسْأَلُ فِي أَمْرِهِ فَلَا وَ اللَّهِ مَا رَدَّهُ إِلَى خِدْمَتِهِ وَ أَخَذَهُ بَعْضُ الْآهِلَة) 🔺ايشان معتقد بودند كه شيعيان بايد حتي نسبت به حساسيت اقلیتی از اهل سنت كه براي معاويه جايگاه و احترام قائل هستند، نیز توجه داشت و نبايد تظاهر به بی احترامي به عقايد اهل سنت کرد. 🔺 در ابتدای انقلاب نیز ماجرایی شبیه به همین را نسبت به نقل میکنند که توجه به آن جالب است: ▪️« یک‌‌‌وقت در اوایل انقلاب در سخنرانیهایشان از به صورت اسم می‌‌‌آورند. شما می‌‌‌دانید که من مدتی را در بودم و با خیلی از علمای آنجا دوست نزدیک هستم. مردم و علمای سنی آن منطقه، معاویه را می‌‌‌دانند. ▪️به امام عرض کردم که در طرف شرق کشورمان، چند صد میلیون نفر معاویه را محترم می‌‌‌شمارند و او را می‌‌‌دانند البته بحق یا به‌‌‌ناحق آن، مربوط به جلسه‌‌‌ی بحث است یعنی مسلمانان ، ، و اغلب سنی ؛ این‌‌‌ها معاویه را محترم می‌‌‌شمارند. ▪️امام گفتند عجب، من نمی‌‌‌دانستم! من بعد از آن در طول این ده، یازده سال یک جمله‌‌‌ی از امام راجع به نشنیدم.» [بیانات در دیدار اعضای گروه معارف صدا و سیما، 13/12/1370] 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 ماجرای انقلابی یا ضد انقلاب بودن علامه طباطبایی و تفاوت مشی او با حضرت امام (بخش اول) 🔺این روزها به مناسبت رحلت و بزرگداشت (ره) باز بحث انقلابی بودن یا نبودن ایشان و نسبتشان با انقلاب مطرح شده و هر کس استفاده خودش را میکند، انقلابی او را میداند و مخالف جمهوری اسلامی هم او را . اما واقعیت ماجرا چیست؟ 🔺در اینکه علامه طباطبایی عمیقا معتقد به و است هیچ شکی وجود ندارد؛ ایشان بزرگترین شاهد بر این مطلب است. براساس گزارشی که از دیدارش با علامه نقل میکند، روشن میشود که علامه عمیقا معتقد به اصل و کم کاری شیعه در این زمینه بوده است: ➕«در سالهاى حدود 46 يا 47 ...در مشهد جلسه‌اى با مرحوم علّامه‌ى طباطبايى داشتيم... موضوعِ مورد بحث در جلسه، قضاياى مبارزات و بزرگوار بود... ▫️در مقطعى از بحث، ايشان نكته‌اى ايراد فرمودند كه من آن را يادداشت كردم و حتّى در سالهاى 56 و 57 كه بنده در تبعيد بودم، در نامه‌هايى كه به بعضى از جاها مى‌نوشتم، آن نكته را بدون ذكر نام مبارك علّامه مى‌آوردم. آن نكته اين است كه ايشان بعد از ساعتهاى طولانى كه بحث شده بود فرمودند: ▫️«جاى شك نيست كه انجام گرفته است.» آن تقصير، همين بود؛ و اداره‌ى كشور و مسأله‌ى و و غيره.» 18/12/1375 🔺سوال مهم این است که اگر ایشان معتقد به اسلام اجتماعی و سیاسی است، پس چرا از ایشان هیچ جدی ای نمیبینیم؟ چرا با همراهی ندارد؟ 🔺مسئله مهم در تفاوت ایشان با حضرت امام است. علامه معتقد بود با سبک و مشی امام، این حرکت به نتیجه نخواهد رسید و انقلابی رخ نمیدهد بلکه فشار بر شیعه بیشتر خواهد شد. خب مگر سبک امام چه بود؟ 🔺، بود، اینکه مردم بیدار شده و علیه استبداد و استکبار قیام کنند. ریشه این راهبرد در و بود. امام اعتقاد عجیبی به داشت. 🔺مشکل حضرت علامه دقیقا همینجا بود، شواهد و تجربه های تاریخی مانند و و حتی اتفاقات و بی وفایی مردم نسبت به اهل بیت، به ایشان اجازه نمیداد که به اعتماد کند لذا با حرکت امام همراهی نمیکند چون اعتقاد داشت به نتیجه نخواهد رسید. البته بسیاری از شخصیت های بزرگ در آن عصر چنین نگاهی داشتند. آیت الله خامنه ای نقل میکنند: ➕«پدرم با مرحوم علامه طباطبایی خیلی دوست بودند، ساعت ها در منزل پدرم می‌نشستند و با یکدیگر صحبت می‌کردند… من به عنوان یک طلبه جوان، درباره مسایل مبارزه با ایشان بحث می‌کردم و می‌گفتم: شما چرا در این فضای مبارزه وارد نمی‌شوید؟▫️ایشان می‌گفتند:… ما در برهه‌ای از زمان می‌توانستیم تأثیر بگذاریم -مرادشان زمان و بدو ورود بود- ولی واقع شد که آن وقت، این کار تعقیب نشد؛ اما دیگر حالا وقت گذشته است و فایده‌ای ندارد… این به نتیجه‌ای نخواهد رسید و این نظامی که ما می‌بینیم بر سر کار است، با این حرفها و با این یک ذره و دو ‌ذره، از بین نخواهد رفت. ▫️شما ببینید، عالم روشن بینی مثل علامه طباطبایی –که دیگر در مورد روشن بینی و آگاهی ایشان، هیچ‌کس شک ندارد– تعبیرش از ، این طوری بود که می‌گفت !» حوزه و روحانیت در آیینه رهنمودهای مقام معظم رهبری،ج1،ص56 ➕«در دوران مبارزات قبل از پيروزى انقلاب، به بعضى كسان میگفتيم: «شما كه به حكومت اسلامى و نظام اسلامى عقيده داريد و قبول داريد كه اسلام از ما يك جامعه اسلامى میخواهد، پس چرا اقدام نمیكنيد؟ ▫️وظيفه‏ ما كه فقط عمل فردى و نماز و روزه و طهارت و نجاست نيست!» میگفتند: «فايده ‏اى ندارد. چه فايده ‏اى دارد؟ نمیبينيد دشمن چطور مسلط است!»26/5/1371 🔺البته در ابتدای نهضت تا پیش از تبعید حضرت امام در سال 43 که بیشتر حاکم بود، بروزاتی اجتماعی از علامه دیده میشود مثلا در برخی جلسات که حضرت امام ترتیب میداد شرکت داشت یا برخی جلسات در منزل ایشان برگذار میشد و برخی ها توسط ایشان نیز به امضا میرسید 🔺اما از سال 43 به بعد که امام تبعید شد و طیف زیادی از روحانیون و انقلابی ها دستگیر شدند و عملا مبارزه وارد فضای جدیدی شده بود، تقریبا یا اثری از بروز اجتماعی علامه دیده نمیشود یا بروزات ایشان قابل توجه نیست چرا که ایشان اگر امیدی به نتیجه دادن این حرکت تا اینجا داشت، از اینجا به بعد دیگر امیدش ناامید شده لذا خود را کنار میکشد. 💢 اندیشه اجتماعی متفکران مسلمان👇 https://eitaa.com/joinchat/1389690894C341de0b3be
✳️ راهبر اجتماعی باید در همه حوادث حاضر باشد 🔸 ذیل آیه شریفه(مجادله:1) به نکته مهمی توجه داده و میگویند: « در هر مسئله‌اى و پديده‌اى از پديده‌هاى مردم، و ناظر است؛ معناى رهبرى اين است... پيغمبر از قضيه‌ى خانوادگى هم پايش را كنار نميكشد؛ اگر قرار است كه يك جامعه‌اى داشته باشيم، يك امّتى داشته باشيم كه در رأس اين امّت يك امامى است، اين امام همه‌ى مشكلات مردم را آنجايى كه به او ارجاع ميشود و او بايد حل كند، بايد حل كند و همه جا باشد.» 🔸پیامبر همه جا در صحنه حاضر و پاسخگوی مشکلات است، چه اینکه در آیه شریفه نیز حلال مشکل آن زن میشود. 🔸نکته مهم آن است که نکته اشاره شده مخصوص نیست بلکه در مقیاس کوچکتر، هر شخص دیگری نیز که بخواهد در فضای اجتماعی نقش داشته باشد، او نیز باید در همه حوادث اجتماعی کند، از کمترینش که یک است تا که غایت است. 🔸اینکه گفته میشود مگر شما اید که در مورد همه اتفاقات نظر میدهید، هم حرف درستی است و هم حرف غلطی. حرف درستی است، به این معنا که انسان نباید در حیطه هایی که علم و شناخت ندارد، بیخود حرفی بزند. حرف غلطی است، به این معنا که این است که باید در حوادث، بود و نمیشود خود را کنار کشید چون جامعه اکنون درگیر آن مسئله است و منتظر پاسخ. 🔸لذا حتما باید در زمینه های مختلف تا حد معقولش، کسب علم کرد، تا بتوان به نحو صحیح کنشگر بود. البته برای این مسئله لازم نیست در همه زمینه ها متخصص بود. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍