eitaa logo
بنده امین من
2.9هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
3.5هزار ویدیو
61 فایل
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🔹ان شاالله در این کانال، مفاهیم تربیتی هفت سال دوم، یعنی دوران بندگی را تقدیم خواهیم کرد. 🔹اجرای جدول فعالیتی جهت نهادینه کردن رفتار صحیح در فرزند و ... ✔️کانال اصلی👇 @Javaher_Alhayat
مشاهده در ایتا
دانلود
بنده امین من
⬆️⬆️⬆️⬆️⬆️⬆️⬆️ 😁اول صدای📢 تلویزیون رو خیلی زیاد کردم، پس از چند دقیقه آقای صبوری با خانواده محترم ا
🙋‍♂🤦‍♂🙎‍♂🤷‍♂🙆‍♂🙅‍♂💁‍♂🙇‍♂ 🌿آموزش احکام درقالب طنز😁 🕗....تا آماده شدیم تقریبا ساعت هشت شب حرکت کردیم ولی من دست بردار نبودم 😁تصمیم گرفتم اونجا هم اذیت کنم 😈اما اونشب وجدانم ول کن نبود😬 هی بهم می گفت :می دونی چندتا گناه بزرگ انجام دادی، اذیت پدر و مادر، بی احترامی به مهمان، آزار و اذیت مؤمن، بی احترامی به معلم، اسراف و خرابکاری، وای هوشنگ چکار کردی🤦‍♂، به خودم گفتم به توچه و... ولی توی دلم هم ناراحت بودم و هم از خودم بدم اومده بود 🙍‍♂آخه من به غیر از همه آزارم به هیچکس نمی رسید توی راه به بابا اصرار کردم تندتر بره . 🚗 با خودم می گفتم وقتی زودتر از آقای صبوری برسیم ، از دیوار خونه شون می پرم توی خونه و کنتور برق رو خراب می کنم 😜 اتفاقا نقشه گرفت ما زودتر رسیدیم، همینکه از پیکان دودزای بابام پیاده شدم یهو شدید دستشویی ام گرفت.☹️ مارپیچ مارپیچ از دیوار بالا رفتم در حالیکه خودم رو به هم می پیچیدم فشار دستشویی تعادلم رو به هم زد چشمتون روز بد نبینه از بالای دیوار شپلق افتادم،😫 توی خونه سطل آشغال بزرگی بود که صاف افتادم توی آشغالا ، همون موقع یه سگ سیاه گرسنه بیچاره تازه پوزه اش رو کرده بود توی آشغالا که دست من خورد روی پوزه ی سگ.🤭 سگه ترسید و کلیس کلیس کرد و منم از ترس، شلوارم رو خیس کردم.😱 بدنم هم بوی اشغال گرفته بود و هرچی بابام صدام می زد روم نمی شد بگم چی شده.🙄 فقط میگفتم:واخ، آخ پام بابام، وای پام مامان، پیف پیف اوف اوف، تا اینکه آقای صبوری هم رسید و در رو باز کرد و همه با تعجب دیدن توی سطل آشغال گیر کردم، 😨😰به هر زحمتی بود منو از سطل بیرون کشیدن، یه کمی هم پام زخم و خونی شده بود،🤕 بابام گفت: چرا شلوارت خیسه؟! گفتم :توی آشغالا هوا گرم بود،🤥 عرق کردم، بعد گفت: چرا بوی سگ می دی؟!!😪 یه کم که اومدم توی روشنایی دیدم دستم هم کمی زرد شده،🤦‍♂ متوجه شدم که قبلا هم گل به روتون یه گربه بی تربیت هم توی آشغالا دستشویی کرده بود 🤷‍♂ حالا من توی حیاط توی سرما ایستادم و انواع و اقسام بوها و رنگ ها را با خود حمل می کردم 🙎‍♂🙆‍♂ بابام که سرخ شده بود و توی سرما عرق کرده بود و از عصبانیت می لرزید .😡 هی از آقای صبوری عذرخواهی می کرد و منم حیران خیره خیره به اطراف نگاه می کردم. 😳خلاصه همونجا رفتم حمام، و خودم رو با دستمال کاغذی پاک کردم😱 مامانم شلوار یدکی برام آورده بود، داد، پوشیدم تا اومدم بیرون.، آقای صبوری گفت چرا موهات خشکه مگه حمام نرفتی🤨⁉️ گفتم ببخشید با دستمال کاغذی خودم رو پاک کردم آقای صبوری گفت نه باید بری حتما خودت رو با آب بشوری چون بول و مدفوع حیوان حرام گوشت و خون حیوانی که خون جهنده داره و سگ نجسه باید حتما خودت رو بشوری. توکه لباس دومتم نجس کردی😒 سریع رفتم حمام،🛁 چون دیگه شلوار نداشتم همون شلوارکی داشتم پوشیدم پشت به همه و رو به دیوار نشستم 👖 بعد گفتم :من از همه معذرت می خوام به خصوص از شما آقا معلم بابام که بی چاره عین چغندر آب پز شده بود😡😤 و مامانم هم هی دست می زد توی صورتش و نچ نچ می کرد🤭 و بچه های آقای صبوری از خنده روده بر شده بودند 😁🤣 تا خرابکاری های من اصلاح شد ساعت از 12 شب گذشته بود😇 آقای صبوری گفت: هوشنگ جان باید روی گلت به سمت ما باشه به خاطر همین شیرین کاری هات ازت خوشم میاد 😏 همانطور که خودت می دونی آدم وقتی که می خواد بره مهمونی باید نجاست توی لباس و بدنش نباشه👚👖 بدنش پوشیده باشه لباسش باید مناسب باشه جای مناسبی بنشینه و رو به صاحبخانه و میزبان بنشینه😉 خدا رو شکر شب یلدامون شب پرخنده ای شد 🤣و در عین حال کلاس درسی شد شب از نیمه گذشته باید سریع شام بخوریم🍱 که به کارای فردامون هم برسیم نظم و زمان برای یک انسان عامل رشده،⏰. ⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️ لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry8_14 ═══••••••○○✿ 🔚1813🔜
بنده امین من
🙋‍♂🤦‍♂🙎‍♂🤷‍♂🙆‍♂🙅‍♂💁‍♂🙇‍♂ 🌿آموزش احکام درقالب طنز😁 🕗....تا آماده شدیم تقریبا ساعت هشت شب حرکت کردی
⬆️⬆️⬆️⬆️⬆️⬆️ ✅.....از اتفاقات امشب می خواهیم یک درس بگیریم انسان وقتی می خواد نماز بخونه می خواد به مهمانی خدا بره همه اتفاقات امشب رو باید توی نماز رعایت کنه❇️⚜🔆 باید ⁦*\0/*⁩طهارت داشته باشه طهارت برای نماز یعنی وضو⁦*\0/*⁩ بگیره باید ازاله ی نجاست کنه یعنی اگر بدن یا لباسش نجسه باید نجاست رو برطرف کنه⁦*\0/*⁩ با وضعی که برای هوشنگ توی سطل آشغال به وجود اومد کسی مهمانی نمی ره آخه میزبان خوشش نمیاد⁦(◔‿◔)⁩ باید ستر عورت کنه یعنی بدنش توی نماز پوشیده باشه⁦*\0/*⁩ اگه امشب هوشنگ شلوار یا ژاکت نداشت با بدن لخت که نمی تونست مهمانی بره ⚠️〽️ باید احکام لباس و مکان رو رعایت کنه یعنی ........ 😂😁😊 ادامه دارد...... لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry8_14 ═══••••••○○✿ 🔚1814🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
31.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
࿐🌸🍃○✨﷽✨○🍃🌸࿐ 📺 (قسمت بیست و یکم) لینک کانال ۱۲تا۱۴سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry12_14 ═══••••••○○✿ 🔚1815🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| تو بردی! 💥 یک مبارزه تمام عیار اقتصادی و سلاح خرید که در دستان شماست... 💪🏻 وارد میدان شوید... لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry8_14 ═══••••••○○✿ 🔚1816🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آموزش جا سوزنی😍 لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry8_14 ═══••••••○○✿ 🔚1817🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۵ در منظم بودن زیاده روی نکنید ... لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry8_14 ═══••••••○○✿ 🔚1818🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🌻 این دو ماه و هر روزش عید است... ➕ چگونه می‌شود دنیا را شیرین کرد؟ 🌺 🌺 لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry8_14 ═══••••••○○✿ 🔚1819🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🌺بسم‌ الله الرحمن الرحیم🍃 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام امام زمانم✋🌸 اگربه دیده ظاهر تو را نمی بینم ولی تو را ز جان ودل جدا نمی بینم چنان که شیفته ی آن جمال زیبایم به هرچه مینگرم جز تو را نمی بینم .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ که محمد صدرا شامحمدی برای آقا امام زمانمان درست کرده اند❤️ ممنون آقا محمد خداقوت🌺 چقدر از این کلیپ انرژی گرفتم اول صبح😊 سرباز مولا باشی ان‌شاءالله🤲🍃 لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry8_14 ═══••••••○○✿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داستان حضرت حبیب بن مظاهر چیست؟ وچه شدکه به اومقام ثبت زیارت زائران امام حسین علیه السلام دادند؟ زمانی که امام حسین علیه السلام کودکی خردسال بود ؛؛حبیب جوانی بیست ساله بود اوعلاقه شدیدی به امام حسین داشت به طوری که هرجا امام حسین(ع) می رفت این عشق وعلاقه او را به دنبال محبوب خود میکشید پدر حبیب که متوجه حال پسر شد از او پرسید: چه شده که لحظه ای از حسین(ع) جدانمی شوی ؟حبیب فرمود: پدر جان من شدیدا" به حسین علاقه دارم واین عشق وعلاقه مرا تاجایی می کشاند که در عشق خودفنا میشوم مظاهر پدر حبیب رو به پسرکرد و گفت: حبیب جان آیا آرزویی داری؟حبیب فرمو.:بله پدرجان چیست؟ حبیب عرض کرد اینکه حسین مهمان ماشود. پدر موضوع علاقه حبیب به امام حسین(ع) علیه السلام را با مولای خود علی علیه السلام در میان گذاشت و از ایشان دعوت کردکه روزی مهمان آنها شوند،امام علی علیه السلام مهمانی حبیب را با جان و دل قبول کرد روزمهمانی فرا رسید حال و روز حبیب وصف نشدنی بود و برای دیدن حسین(ع) آرام و قرار نداشت بربالای بام خانه رفت واز دور آمدن حسین را به نظاره نشست سرانجام لحظه دیدار سر رسید از دور حسنین را به همراه پدر دید درحالی که سراسیمه ازبالای پشت بام پایین می آمد پای حبیب منحرف شد و از پشت بام به پایین افتاد پدر خود را به او رساند ولی حبیب جان دربدن نداشت پدرحبیب که نمی خواست مولایش را ناراحت ببیند بدن حبیب را در گوشه ای ازمنزل مخفی کرد و آرامش خود را نگه داشت امام علی علیه السلام از اینکه حبیب به استقبال آنها نیامده بود تعجب کرد. قبل از پهن کردن سفره، بنابر رسم آن زمان، مظاهر اسدی پارچ آب و تشتی ‌آورد تا حضرت علی (ع)، امام حسن (ع) و امام حسین (ع) دستانشان را بشویند و روی دستان مبارک امام علی (ع) آب ریخت، اما حضرت اجازه نداد تا مظاهر روی دستان حسنین (ع) آب بریزد و فرمود: شما از نظر سنی از دو پسر من بزرگ‌تر هستید و به حبیب بگویید تا این کار را انجام دهد. مظاهر اسدی سعی می‌کند خودش این کار را انجام دهد تا مردن حبیب پنهان بماند، اما امام علی (ع) باز هم اجازه ندادند و مظاهر اسدی مجبور می شود حقیقت را بازگو کند. امام فرمود بدن حبییب رابرای من بیاورید بدن بی جان حبیب را مقابل امام گذاشتن تا چشم امام به بدن حبیب افتاد اشکهایش سرازیر شد رو به حسین(ع) کردوفرمود:پسرم این جوان به خاطرعشقی که به شما داشت جان داد حال خود چه کاری در مقابل این عشق انجام می دهی؟ اشکهای نازنین حسین(ع) جاری شد دستهای مبارکش را بالا برد و از خدا خواست به احترام حسین(ع) و محبت حسین(ع) حبیب را بار دیگر زنده کند در این هنگام دعای حسین مستجاب شد و حبیب دوباره زنده شد. امام علی علیه السلام رو به حبیب کرد و گفت: ای حبیب به خاطرعشقی که به حسین(ع) داری خداوندبه شما کرامت نمود واین مقام رفیع را به شما داد که هرکس پسرم حسین(ع)را زیارت کند نام او را در دفتر زائران حسین(ع) ثبت خواهی کرد. به همین جهت در زیارت حبیب این چنین گفته شده سلام برکسی که دو بار زنده شد ودو بار از دنیا رفت🌴 لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry8_14 ═══••••••○○✿ 🔚1820🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏆 *مسابقه با هیچ!* 🤔 تا حالا شده برای بازنده بودن مسابقه بدی؟! لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry8_14 ═══••••••○○✿ 🔚1821🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا