eitaa logo
بنده امین من
8.9هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
3.5هزار ویدیو
61 فایل
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🔹ان شاالله در این کانال، مفاهیم تربیتی هفت سال دوم، یعنی دوران بندگی را تقدیم خواهیم کرد. 🔹اجرای جدول فعالیتی جهت نهادینه کردن رفتار صحیح در فرزند و ... ✔️کانال اصلی👇 @Javaher_Alhayat
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امروزتان خوش آب ورنگ آرزومیکنم حس خوبِ یک لبخند حس خوب درک یک نگاه پرمهر حس خوبِ بوییدن عطر حس خوب زندگی وحس خوب نگاه خدا سهم امروزتان باشه🌸🍃 🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ 💦🐳 یک روز بدون بازی 🐳💦 قصه امروز ما راجب نهنگ کوچکی است که همیشه دوست داره با مامانش همه جا بره، ولی بعضی ها اوقات نمی شه ، نهنگ قصه ما تصمیم می گیره بازی نه تا این که... مامان نهنگ به نَنی کوچولویش گفت: «می‌روم وسط دریا کار دارم. تو کنار خشکی بازی کن تا برگردم.» ننی به مامانش پشت کرد و گفت: «اگر من را نبری، قهر می‌کنم. با هیچ کس هم بازی نمی‌کنم.» و یواشکی به مامان نهنگ نگاه کرد که دور می‌شد. مومو، مرغ دریایی، روی آب نشست و پرسید: «تو تنهایی؟ با من بازی می‌کنی؟» نَنی گفت: «نمی‌توانم بازی کنم، چون قهرم.» مومو گفت: «حیف شد.» و پر زد که برود. نَنی فکری کرد و گفت: «هی! صبر کن. می‌خواهی آب بپاشم، تو سعی کنی خیس نشوی؟» مومو با خوش‌حالی برگشت. هِی بالای سر نَنی پرواز کرد و نَنی آب پاشید. یک‌دفعه نَنی فریاد کشید: «تو خیس شدی! برنده شدم!» مومو پرسید: «حالا چه بازی کنیم؟» نَنی گفت: «من که نمی‌توانم بازی کنم. ولی می‌خواهی بپربپر کنم، تو روی پشتم بنشینی؟» مومو دُم نَنی را محکم گرفت و نَنی بپربپر کرد. مومو هِی توی آب افتاد و خیلی خندیدند. بعد مومو پرسید: «حالا چه بازی کنیم؟» نَنی گفت: «من که نمی‌توانم بازی کنم. ولی می‌خواهی جلوی پرواز کنی تا دنبالت کنم. بعد تو دنبالم کنی؟» همین کار را کردند و خیلی خندیدند. بعد مومو پرسید: «حالا چه بازی کنیم؟» نَنی گفت: «نگاه کن! مامانم آمد. خداحافظ تا فردا.» نَنی تند و تند تا مامان نهنگ شنا کرد. پوزه‌اش را به پوزه‌ی مامانش مالید و گفت: «حالا که برگشتی، دیگر قهر نیستم. به شرطی که فردا هم بروی تا با دوستم بازی کنم. امروز که بازی نکردم، چون قهر بودم.» ولی جواب مامانش را نشنید، چون از بس خسته بود خوابش برد. 🐳 💦🐳 🐳💦🐳 لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry8_14 ═══••••••○○✿ 🔚2738🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم‌ الله الرحمن الرحیم🍃
سلاااام🌹 صبح جمعه شما به خیر و شادی😊 💗💫دوستان خوبم 🌼✨امیدوارم 💗 💫یه جمعه عالی را کنار 🌼✨خانواده و عزیزانتان سپری کنید 💗💫لحظه هاتون آرام و 🌼✨کاشانه تون پر از محبت باشه 🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بنده امین من
709 قسمت ۳۹ ویژه برنامه #کتاب_راهنمای_من دلت پاک باشه واقعا همین کافیه؟! ببینیم کتاب راهنما چی میگ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قسمت ۴۰ ویژه برنامه میدونستی تو کتاب راهنما پره از نکات انگیزشی و موفقیت که خدا بعنوان مربی به منو تو میگه 😎 ویژه برنامه کتاب راهنمای من رو دنبال کنین و به دوستان خود معرفی کنین.... هر قسمت یک آیه ناب از کتاب راهنما لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry8_14 ═══••••••○○✿ 🔚2739🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای دیدنت آرامش دنیا کجایی💔 لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry8_14 ═══••••••○○✿ 🔚2740🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم‌ الله الرحمن الرحیم🍃
یا حبـــــــــیبـــــ من لاحبــــــیـــبـــ لہ یک‌بارگفتی މވࡄℒℴνℯࡅߺ߳ߺࡉ މߊހތ ومن‌هزار‌بار ࡏࡆ᪴ࡄࡐ߳ߺࡅߺ᤺ߺࡉشدم♥️✨ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌الہـــــــــــے بـــــــــہ امــــــــــــیــــــــد تـــــــو✋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸بساط عصر بود که میثم آخرین کفش را واکس زد. پول‌هایش را شمرد و داخل جیبش کرد. سبد پلاستیکی‌اش را که از چندجا پاره بود روی دوشش گذاشت و به طرف داروخانه راه افتاد. داروخانه خیلی شلوغ نبود؛ دو خانم جوان با لباس‌های سفید و مقنعه‌های مشکی که روبان قرمز دورش دوخته شده بود پشت پیشخوان ایستاده بودند نسخه‌ها را یکی یکی می‌گرفتند و داروها را آماده می‌کردند. جلو رفت روی پنجه‌ی پایش ایستاد و نسخه‌ی مچاله شده را از توی سبد برداشت دستش را به طرف خانم پشت پیشخوان بلند کرد:«خانوم اجازه! می‌شه این نسخه روبهم بدید!» خانم به میثم نگاه کرد لبخند زد و مشغول آماده کردن نسخه شد. میثم روی صندلی آبی داروخانه‌ نشست. پسربچه‌ای همسن و سال خودش جلوی داروخانه روی دوچرخه‌‌ی ۲۴ سبز نشسته بود. میثم داشت به دوچرخه نگاه می‌کرد که خانم جوان صدایش کرد. از جا پرید و جلو رفت:«پسرم پول نسخه‌ت گرون میشه پیشِت پول داری؟» من و من کنان پرسید:«خانوم اجازه! چقدر می‌شه؟» خانم جوان داروها را توی پلاستیک گذاشت:«۲۳۰تومن» میثم نفس راحتی کشید. لپ‌هایش را پرباد کرد:«بله دارم چند روزه دارم پولامو جمع می‌کنم» دست توی جیبش کرد. چشمانش گرد شد. خبری از پول نبود! جیبش را بیرون کشید. نگاهش روی سوراخ جیب خشک شد. بغض مثل لقمه‌ی نجویده توی گلویش گیر کرده بود. به خانم جوان نگاه کرد:«الان می‌رم پیداش می‌کنم» منتظر عکس‌العمل نماند و بیرون دوید. راهِ آمده را چند بار بالا و پایین کرد اما خبری از پول‌هایش نبود. اشک از گوشه‌ی چشمش سُر خورد. هوا داشت تاریک می‌شد. صدای اذن را که شنید سر بلند کرد. گنبد و گلدسته‌ی مسجد را روبه‌رویش دید. یاد مادربزرگش افتاد:«خدا بعد نماز به آدما نزدیکتره دعاها زودتر مستجاب میشن» با پشت دست اشکش را پاک کرد. وارد مسجد شد کنار حوض نشست و چندباری به صورتش آب پاشید دست‌هایش را هم زیر شیر گرفت مسح سر را که کشید به طرف ورودی آقایان دوید. پشت سر جماعت ایستاد بساطش را کنارش گذاشت مثل همه خم و راست شد و زیر لب سوره‌هایی که بلد بود خواند. نماز که تمام شد دستان کوچکش را بالا برد. صدای مکبر حواسش را پرت کرد:«نمازگزاران عزیز نمازتون قبول باشه، عرض شود که یه بنده خدایی توی راه مسجد یه مقدار پول پیدا کرده اگه کسی پول گم کرده بیاد پیش من مقدارش رو بگه من پول رو تقدیمش کنم... همه باهم دعای فرج رو زمزمه می‌کنیم... بسم الله الرحمن الرحیم...» میثم با شنیدن حرف‌های مکبر میان گریه خندید. لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry8_14 ═══••••••○○✿ 🔚2742🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_1293237597.mp3
1.36M
🌺(ع) 🌼امشب از سمت آسمون میباره 🌸بارون خیر و برکت میباره 🎤 ما همه بچه های انقلابیم🇮🇷✌️   لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry8_14 ═══••••••○○✿ 🔚2743🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چشم تماشا شد امام عسکری آمد... 💐 میلاد امام حسن عسکری(علیه السلام) رو محضر حضرت ولی عصر(عجل‌الله) و اهالی رسانه‌ تبریک عرض می‌کنیم.❤️ لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry8_14 ═══••••••○○✿ 🔚2744🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💗یکشنبه تون شاد و بینظیر 🌸عیدتون مبارک 💗امروز از خدا 🌷برای تک تک تون 💗اینگونه دعا کردم 🌷الهی امروز 💗پنجره آرزوهاتون 🌷باز بشه به سمت باغ اِجابت 💗و دلتون غرق در شادی بشه 🌷حالتون خوب 💗دلتون شاد و 💗زندگیتون مملو از خوشبختی 🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا