eitaa logo
دیباج
91 دنبال‌کننده
352 عکس
51 ویدیو
4 فایل
دیباجِ (حریرِ) سخن از تار و پود واژگان پذیرای نظرات خوانندگان ارجمند هستم. ارتباط با مدیر: @Armaktab 💠
مشاهده در ایتا
دانلود
دیباج ۱۶۷ 🔶ریحانة النبي (ص) 🖊ع.ر.م 📌مردمان حجاز، حتی پس از برآمدن خورشید فروغ‌بخش اسلام و پراکندن عطر جان‌فزای وحی در سپهر جهان نیز دختر را خوار می‌داشتند! 📌هنوز آثار مسمومیتی که از زهر جاهلیت بر عقلشان نشسته، از میان نرفته و زخم‌هایی که از نِشتر تعصب بر جانشان فرود آمده، التیام نیافته بود. 📌تا پیامبر خدا نفس‌های قدسی‌اش را در میان مردم می‌پراکند، منافقان شهامت آن را در خود نمی‌یافتند که جغد شوم خیال باطل خود را از خرابه‌های وجود فروریخته‌شان خارج سازند و در فضایی که به نور وجود پیامبر روشنایی یافته بود، به پرواز درآورند. 📌تیغ گفتار منطقی پیامبر و رفتار حکیمانه و بِخْرَدانه او، لته‌ (کهنه‌پارچه)های بافته از تار جاهلیت و پود عصبیت آنان را در هم می‌درید و چهره کریه آنان را آشکار می‌ساخت. 📌موجودی که پیش از این، تیره خاک جایگاه شایسته او بود و حضورش بر روی خاک، مایه ننگ و بی‌آبرویی، اکنون چنان مقام و مرتبه‌ای یافته بود که پیامبر او را پاره تن خویش می‌خواند و نغمه «فداها ابوها» را در وصفش می‌سرود. 📌موجودی که پیامبر او را مایه برکت، اسباب آمرزش، مایه بشارت، بهترین فرزندان، گل خوش‌بو، مایه انس، برات رهایی از آتش دوزخ و ... می‌دانست، همچون خاری در چشم جاهلان متعصب می‌نمود. 📌ابرهای سیاهی که از تراکم نفرت فروخفته جاهلی نسبت به موجودی چنین ارزشمند، پدید آمده بود، پس از رحلت پیامبر خدا، با غرش رعد خشونت عرب بدوی، مجال باریدن یافت و سیلی سهمگین به راه انداخت و آن سیل، بنیان زندگی یگانه یادگار پیامبر را نشانه گرفت. @Deebaj
دیباج ۱۶۸ 🔶سنت دیرین شیرین 🖊ع.ر.م 📌در عصر و زمانه‌ای که طراران، گوهر سنت را در غفلت دارندگان آن از کفشان ربوده و گوهرهای شب‌چراغ تاریخ یک ملت را به یغما می‌برند، دور یکدیگر گردآمدن خانواده‌های ایرانی و این گوهرها را همچون چراغی تابان در میان گرفتن، ضرورتی است که بیش از پیش احساس می‌شود. 📌بیاییم سنت‌های دیرین و شیرین را برای مراقبت از اصالت و هویت ایرانی خویش پاس بداریم. 📌یلدا با طعم شیرین باقلوا، سرخی انار، لبو و هندوانه، گسی خرمالو، مزه سحرانگیز برگه‌های زردآلو، قهقهه پسته و شوری آجیل و... بر همه ایرانیان و ایران دوستان مبارک باد! @Deebaj
دیباج ۱۶۹ 🔶معارف فاطمی 🖊علی‌رضا مکتب‌دار 📌فاطمه دریای بیکران علم است و ما آن مقدار که در مصیبت جانسوز رحلتش گریسته‌ایم، بر بلندای معارفش ننگریسته‌ایم. او را دختری جوان که هیجده بهار را دیده و پس از آن برای ابد بر آمدن بهار، دیده فروبسته است تصویر کرده‌ایم. او را مادری جوان که از فرط رنجوری، دامن خود را از زیر پای کودکان خردسالش برای همیشه جمع می‌کند و همسری مهربان که کاشانه علی را برای همیشه ترک می‌کند، در ذهن‌ها مجسم ساخته‌ایم. 📌دو جریان اصلی در طول تاریخ اسلام، قرن‌ها بر سر اثبات و یا نفی ستم‌هایی که بر آن بانوی ارجمند رفته، منازعه و مناظره کرده و آثاری سترگ در آن باره نوشته‌اند و برخی با برانگیختن احساسات دوست‌داران خاندان پیامبر (ص)، آتش‌ها برافروخته‌اند، اما همه این‌ها کمتر به میراث ارزشمند علمی آن بانوی یگانه چشم دوخته و به ندرت از اقیانوس دانشش اندوخته‌اند. 📌معارف فاطمی دریای بی‌کرانه‌ای است که در دل خویش، مرواریدهای غلطان بی‌شماری نهفته دارد. در حالی‌که برخی از مردم به صید صدف‌های دانش در ساحل آن بسنده می‌کنند، برخی دیگر -که غواص معانی‌اند-، به قعر آن فرورفته و خوشه‌های مروارید علم و معرفت می‌چینند. 📌فاطمه زهرا همچون مریم عذرا، «محدَّثه» بود که سخن سروش غیب را به گوش جان می‌شنید و وجودش گران‌بار از دانش و معرفت می‌گردید. اما ما تا چه اندازه با معارف و گنجینه‌های دانشی که از او به یادگار مانده، آشناییم؟ او خود در حرکت به سوی افق‌های دانش همواره شتابان بود و از جهل و نادانی همیشه گریزان. 👇
پس سزاوار است یادکرد رنج‌ها و مصیبت‌های جان‌فرسایی که بر آن بانوی دو سرا رفته است را راهی برای آشنایی با شخصیت بی‌بدیل و گنجینه‌های تمام‌ناشدنی معارف او قرار دهیم. ناطقه مرا مگر روح قدس مدد کند تا که ثنای حضرت سیّده نساء کند نفخه قدس‌بوی او، جذبه انس‌خوی او منطق او خبر ز «لا ینطق عن هوی» کند «مفتقرا» متاب رو از در او به هیچ سو زان که مس وجود را فضه او طلا کند @Deebaj
دیباج ۱۷۰ 🔶نردبــان ایمــان 📌عَنْ عَبْدِ الْعَزِیزِ الْقَرَاطِیسِیِّ قَالَ: قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: «یَا عَبْدَ الْعَزِیزِ! إِنَّ الْإِیمَانَ عَشْرُ دَرَجَاتٍ بِمَنْزِلَةِ السُّلَّمِ یُصْعَدُ مِنْهُ مِرْقَاةً بَعْدَ مِرْقَاةٍ فَلَا یَقُولَنَّ صَاحِبُ الِاثْنَیْنِ لِصَاحِبِ الْوَاحِدِ لَسْتَ عَلَی شَیْ‏ءٍ حَتَّی یَنْتَهِیَ إِلَی الْعَاشِرِ فَلَا تُسْقِطْ مَنْ هُوَ دُونَکَ فَیُسْقِطَکَ مَنْ هُوَ فَوْقَکَ وَ إِذَا رَأَیْتَ مَنْ هُوَ أَسْفَلُ مِنْکَ بِدَرَجَةٍ فَارْفَعْهُ إِلَیْکَ بِرِفْقٍ وَ لَا تَحْمِلَنَّ عَلَیْهِ مَا لَا یُطِیقُ فَتَکْسِرَهُ فَإِنَّ مَنْ کَسَرَ مُؤْمِناً فَعَلَیْهِ جَبْرُهُ». 📌عبدالعزیر قراطیسی گوید: امام صادق (ع) به‌من فرمود: «ای عبدالعزیز! ایمان مانند نردبانی است که ده پله دارد و مؤمنین پله‏ای را بعد از پله دیگر بالا می‏روند، پس کسی که در پله دوم است نباید به آنکه در پله اول است بگوید: تو هیچ ایمان نداری تا برسد به دهمی (که او نیز نباید چنین سخنی به نهمی بگوید). پس آنکه را از تو پست‏تر است دور نینداز که بالاتر از تو، تو را دور اندازد و چون کسی را یک‌درجه پائین‏تر از خود دیدی، با ملایمت او را به‌سوی خود کشان و چیزی را هم که طاقتش را ندارد بر او تحمیل مکن که او را بشکنی؛ زیرا هر که مؤمنی را بشکند، بر او لازمست جبرانش کند. 📖اصول کافی، ج ۳ @Deebaj
✅از سخن بزرگان 🔶ابدیت استاد علامه طباطبایی‹ره›، هرگاه حرف از ابد پیش می‌آمد، ایشان دگرگون می‌شدند؛ بدانیم که انسان ابدی است و ما هستیم که هستیم ... -علامه حسن‌زاده آملی‹ره› رسانه المیزان؛ رسانهٔ‌اختصاصی‌نشرافکارعلامه‌طباطبایی‹ره› @AlmizanMedia @Deebaj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیباج ۱۷۱ 🔶مادر؛ دریای پرتلاطم 📌«وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَىٰ وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِي عَامَيْنِ أَنِ اشْكُرْ لِي وَلِوَالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ»؛ آدمى را درباره پدر و مادرش سفارش كرديم. مادرش به او حامله شد و هر روز ناتوانتر مى‌شد و پس از دو سال از شيرش باز گرفت. و سفارش كرديم كه: مرا و پدر و مادرت را شكر گوى كه سرانجام تو نزد من است. (لقمان:۱۴) @Deebaj
✅از سخن بزرگان 🔶نه ترسی و نه اندوهی! 📌معناى لطيف جمله‌: ﴿أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ﴾ اين جمله، جمله عجيبى است، هر قدر انسان بيشتر در آن فرو مى‌رود و تدبر مى‌كند دامنه معنايش وسيع‌تر مى‌شود... اولين چيزى كه از معناى آن به ذهن مى‌رسد اين است كه خوف و حزن از مؤمنين برداشته مى‌شود... و نبودن خوف و حزن عينِ روزى خوردن انسان نزد خداست و به حكم آيه ﴿وَ ما عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ﴾ و ﴿وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باقٍ﴾ آنچه نزد خداست هم نعمت و خير است و هم باقى است، نه عذاب و شرى آميخته با آن است و نه فنا و زوالى بدان راه دارد. نبودن حزن و خوف عينا بودن نعمت و فضل است، و اين خود عطيه است. 📓ترجمه تفسیر المیزان، جلد۴، صفحه۹۶‌‌ ‌ @AlmizanMedia @Deebaj
دیباج ۱۷۲ 🔶تا توانی دلی به دست آور! امام هادی عليه السلام فرمود: «لا تُخَيِّبْ راجيكَ فَيَمْقُتَكَ اللّهُ وَ يُعاديكَ» كسى را كه به تو اميد بسته است نااميد مگردان، وگرنه مورد غضب خداوند قرار خواهى گرفت. 📚بحارالا نوار: ج ۷۵، ص ۱۷۳، ح ۲. @Deebaj
🔶خوشا دلی که مدام از پی نظر نرود! 🌼امام صادق عليه السلام‌: هیچ غنیمتی مانند غنیمتی که آدمی از راه کنترل چشم به دست می‌آورد نیست؛زیرا دیدگان کسی از نگاه به نامحرم فرو بسته نمی‌شود، جز آنکه در قلب او عظمت و جلال الهی مشاهده می شود. @Deebaj
دیباج ۱۷۳ 🔶ساعت شبرنگ دیواری 📌از وقتی که برای همکاری، پا به آن مجموعه نوپا گذاشتم تاکنون، عقربه‌های ساعت نزدیک به ده هزار بار دور خود چرخیده و صبوری کرده‌اند. 📌نظاره‌گر حضور مهمانان بیگانه و آشنای زیادی بوده و با آرامش و مهربانی، جریان زمان را برای آنان به تصویر کشیده‌اند. 📌آدم‌های به‌ظاهر مهم و یا کم‌اهمیت فراوانی، بارها به آن چشم دوخته و گاه آرزوی کندشدن حرکت عقربه‌هایش را داشته و گاه شتاب حرکت آنها را انتظار کشیده‌اند. 📌مهمان‌ها کهنه و نو شده‌اند، نبض حیات برخی ایستاده و یا کندی گرفته است، اما عقربه‌های ساعت همچنان می‌چرخند. 📌دیروز ساعت قدیمی اتاقم را با ساعتی شبرنگ عوض کرده بودند که نو بود و زیبا، اما در نشان‌دادن گذر عمر هیچ فرقی با آن قبلی نداشت. عقربه‌ها در لبه مرز واردشدن به دور ده هزارم هستند. 📌میز و صندلی، گوشی شیک تلفن و هزار تا چیز جورواجور دیگر، وقتی که من آنها را ترک می‌کنم و به خانه می‌روم، در پرتو نور شبرنگ‌های ساعت دیواری اتاقم جمع می‌شوند و در شب‌نشینی‌های خود بر بی‌خبری و غفلت من افسوس می‌خورند. @Deebaj
دیباج ۱۷۴ 🔶مردمانی از دیار پارس 📌تاریخ کشورهای ضعیف و از جمله کشورهای اسلامی و عربی، پر است از تحقیر، خواری و ستمدیدگی. 📌قدرت‌های بزرگ در طول تاریخ، مسیر جویبار دانش که درخت قدرت را آبیاری و تنومند می‌کند، را به سمت سدهای بزرگی که خود ساخته‌اند هدایت کرده و زمین زندگی ملت‌های دیگر را به خشک‌زار و خرابه‌ای که در گوشه‌گوشه آن جغد مرگ ناله سر می‌دهد بدل ساخته‌اند. 📌اما اکنون مردمانی از دیار پارس، چشمه‌ها و قنات‌های کور دانش پدران خود را دوباره کاویده و به دروازه سدهای برآمده و سرشار از دانش دریغ داشته از انسان‌های محروم رسیده‌اند. 📌آنگاه که اقیانوس دانش فراهم‌آمده، از پشت سدهای بلند جاری شود، چرخه‌های تعبیه شده در پایین دست سدها نیروهای بی‌کرانی را تولید خواهند کرد که به آنان قدرت و شوکت و عزت خواهد بخشید و آنان را از سلطه کافران خواهد رهانید. @Deebaj
دیباج ۱۷۴ 🔶عطر خاطرات بچه که بودم، با پدرم زیاد به مشهد می‌رفتیم، خودمان دوتایی. از گاراژ نخریسی ‏تا پنج‌راه پایین‌خیابان ‏را با اتوبوس‌های شرکت واحد می‌رفتیم و بعد پدر دستم را میان دست‌های پینه بسته‌اش ‏می‌گرفت و روبروی گنبد، دست به سینه می‌ایستاد و زیر لب چیزی زمزمه می‌کرد. ‏ در مسیر حرم، همیشه گوش‌هایم در شلوغی بازیگوشی‌های کودکانه تیز می‌شدند سمت ‏ساعت حرم تا بتوانم تعداد زنگ‌هایی را که می‌نواخت بشمارم و بعد مثلا بگویم: بابا! ساعت ‏‏10 شد. و بابا با لبخندی شیرین، دست مرا به نشانه آفرین‌گفتن کمی بفشارد و بعد بقیه راه.‏ در طول مسیر، خیلی از کاسب‌ها بابا را می‌شناختند. جلو بعضی مغازه‌ها که می‌رسیدیم، بابا درون مغازه ‏سرک می‌کشید و با صدای بلند، سلام می‌کرد، حالی می‌پرسید و بعد، راه رفتن را از سر می‌گرفت. گاهی ‏هم اتفاق می‌افتاد که به استکانی چایی مهمان می‌شد و من هم در گوشه‌ای از مغازه به نشخوارکردن شکلاتی و یا کشمشی که تعارفم کرده بودند، مشغول می‌شدم..‏ بوی نعنا، پونه، زعفران و به حرم که نزدیک‌تر می‌شدیم، بوی عطر حرم و زرق و برق بساط ‏سوغات‌فروش‌ها، هوش از سرم می‌برد و مرا در حس و حالی غرق می‌کرد که هنوز هم بعد از گذشت ‏‏40 سال، هر وقت به زیارت مشرف می‌شوم، برایم زنده می‌شود. آرامگاه پیر پالان‌دوز را که رد می‌کردی، خودت را ‏روبروی درب بزرگ صحن می‌دیدی و آرامش عجیبی را در وجود خودت از زمزمه پاک راز و ‏نیازهایی که همچون جویباری پاکیزه از چشمه دل بر زبان زائران جاری می‌شد، احساس می‌کردی. آن ‌جا هم بوی اسپند و عود و کندُر، هوش از سرت می‌برد. @Deebaj
دیباج ۱۷۵ 🔶علــی، خلاصه خـــدا اگر «کمال و زیبایی» را مجسم کنی، می‌شود «علی». اگر «خدا» را خلاصه کنی، میشود «علی»! @Deebaj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از دیگران 🔶بومرنگ رفتار 💢لطفا این فیلم دو دقیقه‌ای را مشاهده کنید و دوباره از خودتان بپرسید که چطور می‌توانید روی روز و لحظه‌های دیگران اثر بهتری داشته باشید؟ چطور می‌توانید اگر حسی منفی به شما رسیده است، زنجیره انتقال آن‌را قطع کنید؟ ما حتی با یک سلام، با محبت به همسایه‌مون، با خسته نباشید به نظافت‌چی ساختمان، با منتظر نگذاشتن راننده اسنپ و ... می‌توانیم روی روز آنها اثر بگذاریم. حتما خانواده و همکاران ما هم از حس و حال ما اثر خواهند گرفت. از رفتار ما، از برخورد ما، روز آنها تاثیر خواهد گرفت ... ✍ کانال مدیران ایران @life_skills2022 @Deebaj
از سخن بزرگان 🔸همیشه برنده حضرت استاد فاطمی نیا(ره): بدترین سخن این است که دعا کردم و نشد! زیارت رفتم و نشد! این نشدها شیطانی است! هیچ دعا کننده‌ای دست خالی بر نمیگردد... اگر به صلاح باشد همان را واگر به صلاحش نباشد بهتر از آن را میدهند... @Deebaj
دیباج ١٧٦ 🔶دو خواهر 🖊ع.ر.م 📌در فاصله میان چادرها با دوستانشان سرگرم بازی بودند. ناگهان ابرهای سیاه، فضای دودآلود را تیره‌تر ساخت. 📌غرش بمب‌ها و خمپاره‌ها با غرش رعد و برق همراه شد. گرد و خاکی که از انهدام خانه‌ها و خیابان‌ها در آسمان می‌رقصید، با نم‌نم باران بر زمین نشست. لباس خاک‌آلودشان، گِل‌آغشته شد؛ اما هنوز دوست داشتند به این سو و آن سو بدوند و شادی کنند. هرچند فضای کافی و امن برای بازی‌های کودکانه خود نداشتند. 📌کم کم قطرات ریز باران، درشت و درشت‌تر شد و تا سَلمی خواهرش حنانه را که پشت دیوار خرابه‌ای پنهان شده بود، پیدا کند، سیل آب همه جا را فرا گرفته بود. 📌خسته که شدند، به چادر برگشتند. سرتاپا گل‌آلود بودند و از سرما بر خود می‌لرزیدند. تن نحیفشان را به کف همچون باتلاق چادر سپردند و برای همیشه به خواب رفتند. @Deebaj
✅لحظه (1) تصویر بالا: 25000 کودک و غیر نظامی در غزه کشته شدند. تصویر پایین: سه سرباز آمریکایی در اردن کشته شدند! @Deebaj
دیباج ۱۷۷ 🔶رأیِ ب‍ــــی‌رأی! 🖊علی‌رضا مکتب‌دار 📌انسان به‌عنوان موجودی مختار هیچ‌گاه از گزینش، میل، ترجیح، انتخاب و اختیار تهی نیست؛ حتی آنگاه که به‌نظر می‌رسد هیچ‌گونه انتخابی نداشته و یا هیچ‌یک از دو طرف یک قضیه برایش بر طرف دیگر برتری ندارد و یا آنکه در مورد موضوعی خاص، دارای هیچ رأی و نظرگاهی نیست. او همواره در مسیر انتخاب و گزینش حرکت می‌کند؛ هرچند بر طبل بی‌تفاوتی بکوبد و در شیپور بی‌اعتنایی بدمد و نیز در هر موردی رأیی دارد؛ هرچند از نظر خود پرده برندارد. 📌آنکه به انتخاب و رأی خویش احترام می‌گذارد، برای عهده‌داری مسئولیت، گزینه‌ای درخور را جستجو می‌کند، از پیشینه‌اش می‌پرسد، دانش و تعهدش را می‌سنجد و از کاربلدی او سراغ می‌گیرد و آنگاه رأی خود را به نفع او در سبد آراء وی می‌گذارد. اما آنکه برای انتخاب و رأی خویش بهایی قائل نیست، اگرچه به ظاهر از دادن رأی خودداری کرده و طفره می‌رود، اما درواقع ناخواسته، با رأی‌ندادنِ خود، انتخابِ منتخبی دیگر و اجرای سیاستی دیگر را رقم می‌زند که به‌قطع، گزینه مورد نظر او نبوده و نیست؛ وگرنه با چشمانی باز و احساسی سرشار از تعهد، رأی خود را در سبد آراء آن منتخب و در راستای اجرای آن سیاست قرار می‌داد.👇👇
📌زمزمه‌های پیش‌بینی کاهش مشارکت مردم در انتخابات و یا تلاش عامدانه و شوم برخی سودجویان برای پایین‌کشیدن فتیله مشارکت اکثریت در انتخابات پیش رو نیز خود انتخابی دیگر است، همانگونه که امیدبخشیدن به مردم و ترغیب آنان به رقم‌زدن سرنوشت خویش و کشور، انتخابی بایسته‌تر. 📌شرکت در انتخابات یعنی من هم به‌عنوان فردی از این آب و خاک، با رأی خود، امنیت، رفاه و آسایش و توسعه و عمران و آبادانی را برای کشورم برمی‌گزینم و رأی‌ندادن هم به‌معنای رأی به هر آن چیزی است که می‌تواند پرده انکار بر پیشرفت‌های به‌دست‌آمده کشیده و بذر تردید را در مسیر پیشرفت و آبادانی این سامان، پراکنده و تصویر آینده را در دیدگان نسل جوان تیره و تار سازد. @Deebaj
پیروزی یوزهای ایرانی مبارک! @Deebaj
بسته زنجیر سلاسل آن موسی جعفر که ز قدر و شرف و جاه موسی و شعیب اَند وِرا بندهء درگاه در طور ، از او ساز شد آوازِ اَناالله آن وادی ایمن که بوَد تربتِ آن شاه فرشی ست که با عرشِ الهی زده پهلو تنها نه مَلک بر درِ او آمده دربان کز بهرِ غلامیش ز جان تاخته غلمان سازند مگر کُحلِ بصر از دل و از جان حورانِ بهشتی به درِ آن شهِ ذی‌شان روبندْ غبارِ رهِ زوّار به گیسو  ای زادهء زهرا، خلفِ سیّدِ لولاک در بزمِ عزای تو مَلک با دلِ صد چاک بال و پرِ خود فرش کند بر زِبَرِ خاک از شمعِ حریمِ تو یکی شعله در افلاک بیضا شد و چون فضلِ تو رخ تافت به هر سو گر بسته به زنجیر، تو را خصمِ سیه‌دل کِی کاسته شد رتبهء شیران ز سلاسل گردون پیِ تعظیمِ تو این‌سان شده مایل با کوی تو هرگز نتوان کرد مقابل گر گنبدِ مینا بُوَد و روضهء مینو روی تو به نورِ احمدی آمده مظهر شخصِ تو به شرعِ نبوی سیّد و سَرور بی مِهرِ تو ای نوگلِ گلزارِ پیمبر بر پای نخیزد به دَمَن لالهء احمر وز خاک نرویَد به چمن سنبلِ خوشبو   پوئیم گر امروز تو را راهِ محبّت دیگر چه غم از وحشتِ فردای قیامت از ما کنی آن روز گر از لطف، شفاعت بی‌رنج و تَعَب جای نمائیم به جنّت با اینکه نیاید گُنهِ ما به ترازو   ای نورِ خدا، شمعِ هدی'، مصدرِ ایمان دریای عطا، بحرِ سخا، منبعِ احسان ای یوسفِ آل نبی، ای مظهرِ یزدان افسوس که گردید تو را جای به زندان از کینهء دیرینهء هارونِ جفاجو 👇
صد آه که چون از ستمِ قومِ ستمکار بنشست تو را زهرِ جفا بر دلِ افکار افروخته شد خرمنِ جانت همه یکبار وز درد شدی با غل و زنجیرِ گرانبار غلطان به روی خاک ز پهلوی به پهلو ای شاهِ حجازی ّ به چه تقصیر به بغداد مسموم نمودند تو را از رهِ بیداد ما را غمِ قتلِ تو شها کی رود از یاد؟ الحق که بوَد ناسخِ بدفعلی شدّاد ظلمی که عیان گشت از آن فرقهء بدخو کلبِ تو (صغیر)، آنکه تو را هست ثناخوان کمتر بوَد از مور و تو برتر ز سلیمان رانِ ملخش تحفه که در بخششِ عصیان ضامن شَویَش نزدِ خدا از رهِ احسان ای زادهء آزادهء تو ضامنِ آهو @Deebaj