غزل مرثیه
#مقتل نوشته...
#روضه سنگین
#ارباب بی کفن
#یازینب(س)
مقتل نوشته است تو را بی هوا زدند
سنگی به بوسه گاه نبی ازجفا زدند
آه از دقایقی که جوانان برابر
چشم ترت ،به لجه ی خون دست و پا زدند
مقتل نوشته خواهرتو دیده روی تل
درقتله گاه راس تورا ازقفا زدند
مقتل نوشته عده ای ازپیرمردها
از روی بغض بر بدنت با عصا زدند
گیرم قرار بود سرت را جدا کنند
پس نیزه را میان گلویت چرا زدند
آن ده نفر که بر تن تو اسب تاختند
آتش به قلب حضرت خیرالنساء زدند
مقتل نوشته روبه روی چشم خواهرت
هجده سربریده برآن نیزه ها زدند
پربود قلبشان همه ازبغض مرتضی
آنان که چوب برلب خون خدا زدند
انگار آسمان سر زینب خراب شد
تا دختر تو را به کنیزی صدا زدند
ابوذر رییس میرزایی(بهار)
https://eitaa.com/Maddahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
چهارپاره عاشورایی روضهیِ امام حسین علیه السلام
وقتی تنِ تو تا تَهِ گودال غلتید
شد گردوُخاک و قلبِ زینب شور میزد
یک عدّه از لشکر به سمتِ تو دویدند
هر کس به تو یک ضربهیِ ناجور میزد
این با لگد کوبید رویِ سینهیِ تو
آن نیزه میزد بر رویِ کتف و دهانت
آمد کسی تا بشکند با چوبِ نیزه
دندان و سینه دندهها و استخوانت
وقتی که جمعیت عقب رفتند دیدم
بر سینهیِ سینا حرامی جا گرفت و .....
پنجه میانِ مویِ سر برد و کشید و .....
مادر رسید و ذکرِ واویلا گرفت و .....
خنجر به رویِ حنجرت کاری نمیشد
گلبوسههایِ خواهرِ تو بود کاری
دیدم لگد زد پیکرت را پشت و رو کرد
خنجر پسِ سر آهِ مادر بیقراری
پیشِ دو چشمِ من سرت بر نیزهها رفت
بر پیکرِ تو اسبها را میدواندند
با هلهله سمتِ حریمِ تو دویدند
پایِ برهنه دخترت را میکشاندند
انگشتری بردند و انگشتت بریدند
تا هیچ جایِ سالمی بر تن نباشد
آنقدر خوردم تازیانه مثلِ مادر
تا هیچ جایِ روضهات بی من نباشد
پایِ سرِ بر نیزهیِ تو ندبه خواندم
پایِ برهنه رفتهام تا شهرِ دشنام
مثلِ علی مهدیِ زهرا گفت آری ....
سنگینترینِ روضهها اَلشّام اَلشّام
#عاشورایی #عاشورا #روضه #کربلا #امام_حسین_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم
#روضه
مسیر راه شام تا دروازه ساعات
کارِ ما گرچه به جز گریهی پیوسته نبود
کارِ این قوم ولی خندهی آهسته نبود
آنقدر ضربهی نیزه همه را ساکت کرد
بِینِ ما در پِیِ تو یک سرِ نشکسته نبود
پشت دروازهی ساعات معطل شده است
آن کریمی که درِ خانهی او بسته نبود
خسته از زخمِ زبانیم و جسارت به لبت
پایِ ما با تو در این راه ولی، خسته نبود
فقط از دور تو را دخترکانت دیدند
نیزه ایکاش به تو اینهمه وابسته نبود
گرچه از دور ولی باز زمین میاُفتند
زخمِ حلقومِ تو ایکاش که برجسته نبود
گرمِ تزئین و پذیرایی شاماند همه
ورنه دروازهی این شهر چنین بسته نبود
(حسن لطفی ۴۰۰/۰۶/۱۶)
امام صادق (ع) از زبان امام زینالعابدین (ع) نقل کردهاند که: «مرا بر شتری لنگ، بدون روپوش و جهاز سوار کردند. سر سیدالشهداء (ع) بر نیزهی بلندی بود و زنان بر شتران پالان دار پشت سر من بودند.
جماعتی که ظلم و ستم را از حد گذرانده بودند ، با نیزهها در جلو ، عقب و اطراف ما بودند.
هرگاه یکی از ما گریه میکرد، بر سرش میزدند.»
https://eitaa.com/Maddahankhomein
روضه در یک کلام وای از شام ....
روضه در یک کلام وای از شام
دردِ بی التیام وای از شام
کاش مادر مرا نمی زائید
ناله های مدام وای از شام
ناسزاهای بد به ما گفتند
همه جایِ سلام وای از شام
آن دیاریِ که کرده بازی با
آبروی امام وای از شام
قافله تا غروب گیر افتاد
کوچه ها ناتمام وای از شام
دخترِ فاطمه اذیت شد
از نگاهِ حرام وای از شام
گذر از کوچه هایِ تنگِ یهود
آتشِ رویِ بام وای از شام
جایِ حیدر زگیسویِ دختر
می گرفت انتقام وای از شام
در میان ِ چهار هزار رقاص
گریه در ازدحام وای از شام
سر و تشت و پیاله های شراب
چوبِ بی احترام وای از شام
لعنتی در کنارِ سر میریخت
میِ باقیِ جام وای از شام
سرخ موئی اشاره کرد و یزید
گفت : گفتی کدام؟؟وای از شام
من چهل سال گریه میکردم
با همین یک کلام وای از شام
#روضه
#ورودبه_شام
#اول_صفر
به قلم #قاسم_نعمتی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
record016.mp3
2.01M
#روضه #زمزمه
#حضرت_رقیه_س
سبک: می گذرد کاروان
شکر خدا عاقبت حاجت من شد روا
آمده امشب پدر از سفر کربلا
آمده اما چرا بی بدنش آمده
این همه خون از چه رو در دهنش آمده
بر روی این دندان و دهان
مانده جای چوب خیزران
رأس پدر در خرابه شد ماه من
کاخ ستم ویران شود از آه من
کشته مرا ای پدر موی پریشان تو
قاتل جانم شده آن لب و دندان تو
بعد تو روی سرم گرد اسارت نشست
کودکم اما دگر شیشه عمرم شکست
از زندگی سیرم ای پدر
با داغت می میرم ای پدر
من می میرم در محضرت بابا حسین
حرفی بزن با دخترت بابا حسین
مهدی شریفی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
مثنوی مدح قرآن کریم و روضهیِ امام حسین و حضرت رقیّه علیهم السلام
سوره سوره آیه آیه واژه واژه حرف حرف
مَدُّ وُ اِعراب وُ سکون وُ مبدأ وُ وقفَش شگَرف
هر صدا صد معجزه هر حرف یک دنیا پیام
راهِ دین و رسمِ اسلام وُ سَر وُ سِرِّ مَرام
بهترین اِعجازِ پیغامآورِ لبخند وُ مهر
روشنیِ چشمهایِ اهلِ خاک وُ نُه سپهر
از عسل پُرمنفعتتر از رطب شیرینتر است
جرعه جرعه ساغرش بر سینهیِ حیدر نشست
با وِلا وقتی عجین شد میشود سِرِّ صراط
بهترین برنامهها از قبلِ خلقت تا مَمات
همدمِ ختمِ رسل آئینهیِ رویِ علی
با نوایِ مرتضی آرامِ بانویِ علی
بهترین کاملترین جامعترین محکمترین
مرجعِ کلِّ قوانین حکمِ ربُّالعالمین
اِهدناٰیی تا سعادت اِقتدایی بینظیر
ابتدا تا اِنتها اِثباتِ جریانِ غدیر
اسمِ رمزِ وحدت و انسانیت در زندگی
بنده را تابنده خواهد کرد قطعاً بندگی
آدم و نوح و خلیل و موسِی و عیسی همه
گفتهاند از این کتاب و این کلامِ محکمه
از اَزل تا روزِ محشر آنکه فرمان میدهد
به نبی یک حیدر و یک جلد قرآن میدهد
اِی به قربانِ اِمامی که کلامش از خداست
رحمتش مثلِ خدا مثلِ نبی بیانتهاست
حضرتِ قرآنِ ناطق علّتِ خَلقِ کُرات
روضهخوانِ تشنگیِ کشتهیِ قحطِ فرات
جان به قربانِ همان آقا که رویِ شانهاش
مانده جایِ کیسهیِ رزقِ در وُ همسایهاش
نان و خرمایش به هر طفلِ یتیمی میرسید
آن شهنشاهی که دردِ اهلِ ویران میشنید
دوستان که جایِ خود به دشمنان نان میدهد
وارثش حتی به دستِ ساربان نان میدهد
از مدینه تا زمینِ کربلا دنبالِ او ....
آخرش هم لقمه برد از گوشهیِ گودالِ او
ساربان آمد به سویِ خیمههایِ سوخته
باز شد یک سفره از این روضههایِ سوخته
عمّه جان انگشترِ این مرد خیلی آشناست
مَرد نَه این ساربان نامرد وُ بیشرم و حیاست
حال وُ روزم را به هم میریزد این انگشتری
خونی وُ خَم شد ولی دارد هزاران مشتری
آنقَدَر با پشتِ دستش زد به رویم ساربان
مانده رویِ گونههایم ردِّ خاتم عمّه جان
قاریِ قرآن اگر بر رویِ نیزه سنگ خورد
بر سر وُ مویِ گلِ دردانهیِ او چنگ خورد
سنگ وُ چنگِ کوفیان یک روضهیِ مکشوفه شد
روضههایِ شامِ غم سنگینتر از این کوفه شد
خیزران رویِ لبِ قاریِ قرآنم نشست
عمّه جان دندانِ بابا مثلِ دندانم شکست
بر رویِ بابا چرا پا میگذارد بیحیا ؟!
میچکد از جامِ او بر رویِ قرآنم چهها؟!
گوشهیِ ویرانه باید دق کنم پایِ سرت
میدهد بویِ شراب اِی وای رگهایِ سرت
سرنوشتم مثلِ جسمِ تو به هم میریزد وُ ....
حرمله پایِ سرت بدجور ما را میزد وُ ....
آبلههایِ کفِ پاهایِ من شد بیشمار
ندبه میخوانم بیاید صبحِ ختمِ انتظار
#قرآن #مدح #روضه #امام_حسین_علیه_السلام #حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها #کربلا #شام
#حسین_ایمانی
http://eitaa.com/Maddahankhomein
#دوبیتی #اربعین #روضه
نجف تا کربلا با آه و گریه
بگو دائم تو لعنت بر امیّه
خدا میداند اینجا چند دفعه
زمین خورده پس از سیلی رقیّه
🥀🖤🥀🖤🥀
#غزل راهپیمایی اربعین و ذکر امیرالمؤمنین "حیدر" علیه السلام
😢😢
جهانی می شود این راهپیماییِ ما آخر
نجف تا کربلا نوکـر بگو لبـّیکَ یاحیدر
تو اینجایی برای گفـتنِ پیغام عاشورا
چه پیغامی از این بهتر بگو لبیک یاحیدر
قدم بردار آهـسته قدم بردار پیـوسته
به پا کُن محشری دیگر بگو لبیک یاحیدر
بیا و امتحان کن طعم این شٰایِ عراقی را
هَلاٰبیٖکُم أخیٖ... کوثر... بگو لبیک یاحیدر
گرفته دستهایت را امیرالمؤمنین قطعاً
تشکـّر دارد این باور بگو لبیک یاحیدر
تنفُّس کن هوای نینوا را نوحه خوانی کن
به یاد مادر و همسر بگو لبیک یاحیدر
همین جا پیشِ مادر پیشِ خواهر دست و پا می زد
به جُرم گفتن از حیدر ... بگو لبیک یاحیدر
بخوان روضه بخوان ندبه بمان چشم انتظار او
که می گوید جهانْ یکسـَر بگو ... لبیک یاحیدر
#ما_با_ولایت_زنده_ایم
#حسین_ایمانی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزلمصیبت حضرت محمّد صلی اللّه علیه و آله و سلم
تب کرده پایِ بسترش دختر شده بیتاب
پیشِ علی کمکم شده شمعِ وجودش آب
فکرِ وصیّت کردن افتاد و کسی میگفت
عادیست هذیان گفتنِ بیمار یا بیخواب
بر اهلِ نیش و طعنه و زخمِ زبان لعنت
خون شد دلِ ختمِ رسل مضطر شده محراب
خیلی سفارش کرد کوثر را چه شد آخر ؟!
بینِ در وُ دیوار افتاد از نفس مهتاب
ضربِ لگد با میخِ در همدست بودند و ....
شد بارِ شیشه خُرد میریزد زمین خونآب
ششماههای پر زد میانِ روضهیِ مادر
ششماههای پرپر زده بر سینهیِ ارباب
لالا لالایی تیر خوردی جایِ شیر اِی وای
با روضههایت ندبهخوان شد دلبرِ سرداب
#غزل #روضه #شهادت
#حضرت_محمد_صلی_الله_علیه_وآله_وسلم
#حسین_ایمانی
http://eitaa.com/Maddahankhomein
اللّهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم
غزل _مدح و مرثیه امام حسن مجتبی علیه السلام
آنقَدَر اهلِ کرم شد عَلمش را بخشید
دِرَمَش را خَدَمش را حَشَمش را بخشید
دست و دلبازیِ او شهرهیِ آفاق شده
هرچه که داشت بهجز درد و غمَش را بخشید
همهیِ نُه فَلک از آنِ حسن بود ولی ....
به حسینی شدنِ ما حرمَش را بخشید
وسطِ کوچه چهها دید خدا میداند
روضه این است که مادر ثنَمَش را بخشید
گمشد آویزهیِ یاسی که دَم از حیدر زد
مادرم زیرِ لگد بازدَمش را بخشید
شد عصا شانهیِ لرزانِ حسن در کوچه
چشم بارانی و آن قدِّ خَمَش را بخشید
کاش میشد قلمی یا غزلی وقفَش حیف
ندبهخوان شد حسن و محتشَمش را بخشید
#غزل #مدح_مرثیه #شهادت #مدینه
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام #روضه
#حسین_ایمانی
http://eitaa.com/Maddahankhomein
✍🏻 در شیوه ارادت و شاعری برای #امام_زمان(عج) و #امام_حسین (ع)
#شب_چهارشنبه
#اشعار_مهدوی #رفیق
............
سال ها در خلوتت، خلقِ اثر کردی رفیق
عالَمی را با غزل هایت خبر کردی رفیق
دم زدی از او که عمری دم زد از #آزادگی
در خودت مثل کبوترها سفر کردی رفیق
منکِر از هر سو تو را می خوانْد و تو با روشنی
از بدی ها و پلیدی ها حذر کردی رفیق
با امامت، نیمهْ شب در #جمکرانِ_سبز_دل
دست بیعت دادی و سیرِ قمر کردی رفیق
مرحبا...! اما هزاران بار بین کوچه ها
از کنارش بی تفاوت هم گذر کردی رفیق
خوش به حالت که شبت با نام #مهدی صبح شد
روز را با مردمت اینگونه سر کردی رفیق!؟
#روضه را با احتیاط و لطف گفتی یا که نه
داغ او را با نوشتن، بیشتر کردی رفیق!؟
تیرها سمت #امامت می دوند و پیش او
خوب دقت کن چه چیزی را سپر کردی رفیق
خوب دقت کن به آنچه می نویسی از #امام
بارها دیدم مدادت را تبر کردی رفیق
در میان قیل و قالِ #جعفرِ_کذّاب ها ۱
#جعفر_طیار اگر باشی هنر کردی رفیق ۲
#محمد_عابدی
قم المقدسه
................
۱. جعفر بن علی معروف به جعفر کذّاب فرزند امام هادی (ع) و از مدعیان امامت پس از شهادت برادرش امام حسن عسکری (ع) بود؛
۲. جعفر ابن ابیطالب ملقب به ذوالجناحین و مشهور به جعفر طیار یکی از صحابه و پسر عموی پیامبر اسلام محمد و همچنین برادر بزرگتر علی بن ابیطالب (ع) بود.
وی در غزوه موته (سال هفت بعد از هجرت) پرچمدار سپاه اسلام بود تا زمانی که دو دستش را قطع کردند
محمد در مورد او گفت: «خداوند به جای آن دو دست، دو بال عطا فرمود که بدانها در بهشت پرواز کند بهر جای که خواهد».
https://eitaa.com/Maddahankhomein
😢 به پیشگاه #حضرت_جعفر_طیار _سلام_الله_علیه (#پدر_همسر_زینب_کبری_س)
#جعفر_بن_ابی_طالب ملقب به #ذوالجناحین و مشهور به #جعفر_طیار یکی از صحابه و پسر عموی پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) و همچنین برادر بزرگتر #علی_بن_ابی_طالب بود است.
...............
رد شدیم آسان ما، از جمادی الاولی
موته آمد و بردت، با دو بالْ تا بالا ۱
با نماز تو مأنوس، از خودت ولی غافل
آنچنان نفهمیدیم، آیه های سبزت را
شعری و سراسر «آن»، واژگان تو باران
مدحت به لب حَسّان، ذکرت به لب مولا ۲
تو خلاصه ای بودی از #علی و از #حمزه
فاتح هزاران دل، شیرمرد میدان ها
اولین #علی بود و دومین مسلمان، تو ۳
ای مطیع امر حق، ای قیامتِ دنیا
تا #ابوالمساکینی، حال آسمان خوب است ۴
خانه ی فقیران شد با تو جنت الاعلی
با نگاه گیرایت، آینه به حرف آمد
لا اله الا الله، در غبار شد گویا
جان گرفت کاشی ها، در کاخ نجاشی ها
تا نور بپاشی، ها...! ای مسیح دم، عیسی!
بَهجتِ رسول الله، اشک شوق #زهرا بود
لحظه ای که رودی شد، در نگاهت ای دریا
با هجوم وهابی، شد مزار تو ویران ۵
دشمن تو حالا کو!؟ ای شکوهِ پابرجا
آیه آیه احزابی، بهترینِ اصحابی ۶
ذوالفقارِ بی تابی، در جهنمِ هَیجا
وارث #ابوطالب، در کلام و معنا تو
خصلت #بنی_هاشم در نهانِ تو پیدا
#حمزه، خون جگر شد تا نیزه ی سراب آمد
کاروانِ آه تو، تشنه ماند در صحرا
تا بنوشی از ساغر، در طلیعه ی آخر
دست ساقی کوثر، زد به قلب تو امضا
زینِ اسب شد منبر، هر رجز شدی #حیدر
گفتی از سر باور، یا دخیل، مولانا...!
در قفس زدی پرپر، مرغِ حق شدی #جعفر
ای بلندبالا سر، سر زدی از آن بالا
آسمان شدی... رفتی، تا نبینی آن ملعون
بذر کینه می پاشد، در زمینِ بی تقوا
این طرف نبی جان داد، آن طرف #علی جان داد
#فاطمه شکست آن روز، از خیانت شورا
بعد مرگ #پیغمبر، جای تو چه خالی بود
آن زمان که شد #مولا بین کوچه ها تنها
روزگار سختی بود، از مدینه خون می ریخت
پشت در خبرها بود، آتشی پر از #زهرا
قبله ی یقین افتاد، روی کعبه... چین افتاد
آسمان زمین افتاد، پیش #زینب_کبری
#زینبی که #عبدالله، انتخاب کرد او را
#زینبی که عاشق بود، عاشق #حسین اما
#زینبی که جان می شد، تا برادرش باشد
#زینبی که در گودال، جان سپرد واویلا
ای که خَلقاً و خُلقاً، شِبه احمدی #جعفر!
الگوی #علی_اکبر، در جهاد با اعدا
ماهِ کربلا بودی! پیش بچه ها بودی!
معنی سخا بودی، #جعفری که شد سقا
از شهادتت پیداست، از عطش شدی سیراب
با مرور تو گفتم، یا مُقطّع الاعضا
بر زمین که افتادی، #ساقی از دلم رد شد
#روضه تو همواره ست، جلوه ای از #عاشورا
#محمد_عابدی
قم المقدسه
#جعفر_بن_ابی_طالب
#جعفر_طیار
.............................................
۱. موته: نام جنگی که جعفر بن ابی طالب (ع) در آن به شهادت رسید
۲. حَسّان بن ثابت: شاعر مشهور عرب
۳. جعفر دومین مردی بود که بلافاصله پس از برادرش علی(ع) به پیامبر(ص) ایمان آورد و مسلمان شد.
۴. ابوالمساکین یکی از کنیه های جعفر طیار
۵. مدفن جعفر و دیگر شهدای موته در منطقهای به نام مزار در نزدیکی موته (اردن) و مورد احترام همگان است. جعفر بن ابی طالب، عبدالله بن رواحه و زید بن حارثه در یک قبر دفن شدند و قبر پنهان داشته شد. این مقبره در سالیان اخیر توسط وهابیان تندرو به آتش کشیده شد
۶. مفسران جعفر بن ابی طالب را مصداق برخی از آیات قرآن از جمله آیه ۲۳ سوره احزاب «مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللهَ عَلَیهِ...» دانستهاند.
هیجا: جنگ
https://eitaa.com/Maddahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
دوبیتی فاطمیه روضهیِ بستر حضرت زهرا سلام اللّه علیها
تو شمعی و شده پروانه زینب
دعایِ تو بلایِ جانِ زینب
نگو از رفتنت که سخت و زود است
که باشد خانهدارِ خانه زینب
😢🌹😢
دوبیتی فاطمیه روضه
نفسهایش بریده ناله ناله
سراسر بسترش آلاله لاله
گلِ یاسِ نبی شد پیشِ چشمِ ....
علی مابینِ کوچه زیرِ پا لِه
#فاطمیه #زمزمه #مدینه #شهید_گمنام
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها #روضه
#حسین_ایمانی
https://eitaa.com/Maddahankhomein