فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#موعظه
✅ عالی ترین تقدیر چیه؟ و چجوری بخوامش؟
🎥استاد شجاعی
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: سیصد و هفتاد 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ↩️ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻛﻪ ﺍﻣﻴﺮ ﺍﻟ
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: سیصد و هفتاد و یک
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
↩️ ﺗﺴﻠﻂ ﺍﻭ ﺑﺮ ﻓﻨﻮﻥ ﻧﻈﺎﻣﻲ ﻭ ﺟﻨﮕﻲ ﻣﺤﻘﻘﺎﻥ ﻭ ﻛﺎﻭﺷﮕﺮﺍﻥ ﺩﺭ ﻛﺘﺐ ﺗﺎﺭﻳﺦ ﺩﺭ ﻫﻴﭻ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺍﻱ ﻛﻪ ﻧﺎﻡ ﻗﻴﺲ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺛﺒﺖ ﺷﺪﻩ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﻧﻤﻲ ﻛﻨﻨﺪ ﻣﮕﺮ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺩﺭ ﻟﺎﺑﻠﺎﻱ ﺁﻥ ﻧﻮﺷﺘﻪﻫﺎ ﻓﺮﺍﺯﻫﺎﺋﻲ ﺷﺎﻣﻞ ﺳﺘﺎﻳﺶ ﻭ ﺗﻤﺠﻴﺪ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﭽﺸﻤﺸﺎﻥ ﻣﻲﺧﻮﺭﺩ ﻛﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻤﺮﺍﺗﺐ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻭ ﺷﺠﺎﻋﺖ ﺍﻭ ﺑﺤﺜﻬﺎ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺍﺯ ﺍﺣﺎﻃﻪ ﻭ ﺁﮔﺎﻫﻲ ﺍﻭ ﺑﺮ ﻓﻨﻮﻥ ﺳﭙﺎﻫﻴﮕﺮﻱ ﻭ ﺍﻫﻤﻴﺖ ﻭﺟﻮﺩﻱ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺻﺤﻨﻪﻫﺎﻱ ﻧﺒﺮﺩ ﻭ ﭘﺎﻳﺪﺍﺭﻱ ﻭ ﺍﺳﺘﻘﺎﻣﺖ ﺍﻭ ﺩﺭ ﻣﻴﺪﺍﻥﻫﺎﻱ ﭘﻴﻜﺎﺭ ﺻﺤﺒﺖ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ.
[جلد سوم ﺻﻔﺤﻪ ۱۲۸]
ﻣﻦ ﭼﻪ ﻣﻴﺘﻮﺍﻧﻢ ﺑﻨﻮﻳﺴﻢ ﺩﺭ ﺑﺎﺭﻩ ﺩﻟﺎﻭﺭﻱ ﻛﻪ ﺗﺎﺭﻳﺦ ﻧﺎﻡ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﻭ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺛﺒﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ، ﻧﺎﻣﺒﺮﺩﻩ ﺷﻤﺸﻴﺮﺩﺍﺭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺍﻛﺮﻡ ﻭ ﺳﺮﺳﺨﺖ ﺗﺮﻳﻦ ﻣﺮﺩﻡ (ﺩﺭ ﻭﻓﺎﺩﺍﺭﻱ ﻭ ﺧﺪﻣﺘﮕﺬﺍﺭﻱ) ﻧﺴﺒﺖ ﺑﺮﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭ ﺳﻠﻢ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﻣﻦ ﭼﻪ ﺑﮕﻮﻳﻢ ﺩﺭ ﺑﺎﺭﻩ ﺟﻨﮕﺠﻮﻱ ﭘﻴﻜﺎﺭﮔﺮﻱ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺗﻤﺎﻣﻲ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺮ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﮔﺮﺍﻧﺘﺮ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﺻﻠﺎﺑﺖ ﻭ ﻫﻴﺒﺖ ﺍﻭ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺍﻓﺮﺍﺩﻱ ﻋﺎﺩﻱ ﻭ ﺟﺒﻮﻥ ﻭ ﺗﺮﺳﻮ ﺭﺍ، ﺑﻠﻜﻪ ﺷﺠﺎﻋﺎﻥ ﻭ ﺩﻟﻴﺮﺍﻥ ﻳﺎﺭﺍﻥ ﻭ ﺳﺮﺑﺎﺯﺍﻥ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺭﺍ ﺩﭼﺎﺭ ﺑﻴﻢ ﻭ ﻫﺮﺍﺱ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺍﻭ ﺍﺯ ﻳﻚ ﺳﭙﺎﻩ ﻣﺘﺮﺍﻛﻢ ﻭ ﺍﺯ ﺻﻔﻮﻑ ﺩﺭﻫﻢ ﻓﺸﺮﺩﻩ ﻳﻜﺼﺪ
ﻫﺰﺍﺭ ﻧﻔﺮﻱ ﺑﺮ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺳﺨﺖ ﺗﺮ ﻭ ﻧﺎﮔﻮﺍﺭﺗﺮ ﺑﻮﺩ. ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﺻﻔﻴﻦ ﻭ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺁﻥ ﺟﻨﮓ ﻭ ﻧﺒﺮﺩ ﺧﻮﻧﻴﻦ ﻣﻲﮔﻔﺖ: ﺍﮔﺮ ﺟﻠﻮ ﮔﻴﺮﻧﺪﻩ ﻓﻴﻞ (ﺩﺭ ﻫﺠﻮﻡ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﻓﻴﻞ) ﺟﻠﻮ ﻗﻴﺲ ﺭﺍ ﻧﮕﻴﺮﺩ ﻓﺮﺩﺍﻱ ﺟﻨﮓ ﻗﻴﺲ ﻫﻤﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻧﺎﺑﻮﺩ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺳﺎﺧﺖ. ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺧﺪﻣﺎﺕ ﻭ ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ ﺣﺴﺎﺱ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺭﺳﻮﻟﺨﺪﺍ ﻭ ﺍﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﺘﻴﺎﺯﺍﺕ ﭘﺮﺩﻩ ﺑﺮﻣﻲ ﺩﺍﺭﺩﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﻲﺩﻫﺪ. ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻭ ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻛﺮﻡ، ﺍﺯ ﺻﺤﻨﻪﻫﺎﻱ ﻧﺒﺮﺩ ﺑﺪﺭ ﻭ ﻓﺘﺢ ﻭ ﺣﻨﻴﻦ ﻭ ﺍﺣﺪ ﻭ ﺧﻴﺒﺮ ﻭ ﻧﻀﻴﺮ ﻭ ﺍﺣﺰﺍﺏ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻭ ﺍﺧﺒﺎﺭﻭ ﺭﻭﻳﺪﺍﺩﻫﺎﻱ ﺑﺰﺭﮔﺶ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺗﻮﺍﺭﻳﺦ ﻣﻲﺧﻮﺍﻧﻴﻢ. ﺍﻭ ﺧﻮﺩ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻳﻦ ﺟﺮﻳﺎﻧﺎﺕ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﺷﻌﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﮔﻨﺠﺎﻧﻴﺪﻩ ﻭ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﺘﻤﺎﻡ ﺁﻥ ﻣﻮﺍﺭﺩ ﺍﺷﻌﺎﺭﻱ ﺳﺮﻭﺩﻩ ﻭ ﭼﻨﻴﻦ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ: ﺍﻧﻨﺎ ﺍﻧﻨﺎ ﺍﻟﺬﻳﻦ ﺍﺫﺍ ﺍﻟﻔﺘﺢ ﺷﻬﺪﻧﺎ ﻭ ﺧﻴﺒﺮﺍ ﻭ ﺣﻨﻴﻨﺎ ﻣﺎ، ﻣﺎ ﻫﻤﺎﻧﻬﺎﺋﻲ ﻫﺴﺘﻴﻢ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻓﺘﺢ ﻣﻜﻪ - ﺣﺎﺿﺮ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﺩﺭ ﺟﻨﮓ ﺧﻴﺒﺮ ﻭ ﺣﻨﻴﻦ ﺷﺮﻛﺖ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﻳﻢ. ﺑﻌﺪ ﺑﺪﺭ ﻭ ﺗﻠﻚ ﻗﺎﺻﻤﻪ ﺍﻟﻈﻬﺮ ﻭﺍﺣﺪ ﻭ ﺑﺎﻟﻨﻀﻴﺮ ﺛﻨﻴﺎ
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺟﻨﮓ ﺑﺪﺭ ﻭ ﺁﻥ ﻛﻤﺮ ﺭﺍ ﻣﻲﺷﻜﺴﺖ - ﻭ ﺟﻨﮓ ﺍﺣﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻳﻬﻮﺩﻳﺎﻥ ﺑﻨﻲ ﺍﻟﻨﻀﻴﺮ ﻛﻪ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺣﻤﻠﻪ ﻧﻤﻮﺩﻳﻢ ﺁﻗﺎ ﻭ ﺳﻴﺪ ﻣﺎ ﺻﺎﺣﺐ ﻛﺘﺎﺏ " ﺍﻟﺪﺭﺟﺎﺕ ﺍﻟﺮﻓﻴﻌﻪ " ﮔﻮﻳﺪ: ﻗﻴﺲ ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﻏﺰﻭﻩﻫﺎ ﺩﺭ ﺭﻛﺎﺏ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺣﺎﺿﺮ ﻭ ﭘﺮﭼﻤﺪﺍﺭ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﻮﺩ ﻭ ﭘﺮﭼﻢ ﺍﻧﺼﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﺪﻭﺵ ﻣﻲﻛﺸﻴﺪ، ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻓﺘﺢ ﻣﻜﻪ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﭘﺮﭼﻢ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭘﺪﺭﺵ ﺳﻌﺪ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺑﺎﻭ ﺩﺍﺩ. ﺧﻄﻴﺐ ﺩﺭ ﺟﻠﺪ ﺍﻭﻝ ﺗﺎﺭﻳﺨﺶ ﺹ 177 ﮔﻮﻳﺪ: ﻗﻴﺲ ﭘﺮﭼﻢ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺑﻌﻀﻲ ﺍﺯ ﺟﻨﮕﻬﺎ ﺑﺪﻭﺵ ﻣﻲﮔﺮﻓﺖ.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
Joze23.mp3
4.28M
🔊 جزءخوانی قرآن کریم به #نیت_سلامتی_و_تعجیل_در_فرج امام زمان عليهالسّلام
📖 تلاوت جزء بیست و سوم قرآن کریم
🎙استاد: معتز آقایی
⏰@Nahjolbalaghe2
✨﴾﷽﴿✨
✅ برنامه روزانه کانال :
✅🌷شنبه، سهشنبه و پنج شنبه شرح 🦋خطبه ها
✅🌹یکشنبه، دوشنبه وچهارشنبه شرح 🌴حکمتها
✅☫روزانهتفسیر قرآن☫
✅🌷شرح متنی و صوتی نامه ها بطور کامل در کانال بارگذاری شده و شرح آخرین نامه جهت سهولت در دسترسی، در اینجا آورده شده و بقیه نامه ها به هم پیوست میباشد⬇️
لینک شرح نامه ۷۹ ( آخرین نامه): https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/24783
✅🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهجالبلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گذاری شده و لینکهای دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند
@Nahjolbalaghe2
.
«أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ»
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مُوسَىٰ ۚ إِنَّهُ كَانَ مُخْلَصًا وَكَانَ رَسُولًا نَّبِيًّا
و در این کتاب از موسى یادکن، که او خالص شده و رسول و پیامبر (والامقامى) بود.
(مریم/۵۱)
*
وَنَادَيْنَاهُ مِن جَانِبِ الطُّورِ الْأَيْمَنِ وَقَرَّبْنَاهُ نَجِيًّا
ما او را از جانب راست (کوه) طور فرا خواندیم. و (همچون) نجوا کننده او را (به خود) نزدیک ساختیم.
(مریم/۵۲)
*
وَوَهَبْنَا لَهُ مِن رَّحْمَتِنَا أَخَاهُ هَارُونَ نَبِيًّا
و ما از رحمت خود، برادرش هارون را ـ که پیامبر بود ـ به او بخشیدیم.
(مریم/۵۳)
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
ابراهیم(علیه السلام) به گفته خود وفا کرد و بر سر عقیده خویش با استقامت هر چه تمام تر باقى ماند، هموا
📝تفسیر سوره مبارکه مریم آیات ۵۱ الی ۵۳
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
✅موسى(علیه السلام) پیامبرى مخلص و برگزیده
سه آیه فوق، اشاره کوتاهى به موسى(علیه السلام) دارد که فرزندى است از دودمان ابراهیم، و موهبتى است از مواهب آن بزرگمرد که خط او را تعقیب و تکمیل کرد نخست، روى سخن را به پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) کرده مى گوید: از موسى در کتاب آسمانیت یاد کن (وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ مُوسى).
آنگاه پنج قسمت از مواهبى را که به این پیامبر بزرگ مرحمت فرمود بازگو مى کند:
۱ ـ او به خاطر اطاعت و بندگى خدا به جائى رسید که: پروردگار او را خالص و پاک ساخت (إِنَّهُ کانَ مُخْلَصاً).
و مسلماً کسى که به چنین مقامى برسد، از خطر انحراف و آلودگى مصون خواهد بود; چرا که شیطان با تمام اصرارى که براى منحرف ساختن بندگان خدا دارد، خودش اعتراف مى کند که قدرت بر گمراه کردن مخلصین ندارد.
قالَ فَبِعِزَّتِکَ لاَ ُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ * إِلاّ عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ:
گفت سوگند به عزتت همه آنها را گمراه مى کنم * مگر بندگان مخلصت .(۱)
۲ ـ او پیامبر و رسول والامقامى بود (وَ کانَ رَسُولاً نَبِیّاً).
حقیقت رسالت آن است که: مأموریتى بر عهده کسى بگذارند و او موظف به تبلیغ و اداى آن مأموریت شود، و این مقامى است که همه پیامبرانى که مأمور دعوت بودند داشتند.
ذکر نَبِیّاً در اینجا اشاره به علو مقام و رفعت شأن این پیامبر بزرگ است; زیرا این واژه در اصل از نبوة (بر وزن نغمة) به معنى رفعت و بلندى مقام گرفته شده، البته ریشه دیگرى نیز دارد که از نبأ به معنى خبر است; زیرا پیامبر، خبر الهى را دریافت مى کند و به دیگران خبر مى دهد اما در اینجا مناسب تر همان معنى اول است.
* * *
۳ ـ آیه بعد، اشاره به آغاز رسالت موسى کرده، مى گوید: ما او را از طرف راست کوه طور فرا خواندیم (وَ نادَیْناهُ مِنْ جانِبِ الطُّورِ الاْ َیْمَنِ).
در آن شب تاریک و پر وحشتى که با همسرش از بیابان هاى مدین گذشته و به سوى مصر، در حرکت بود، به همسرش درد وضع حمل دست داد، و گرفتار سرماى شدیدى شد و به دنبال شعله آتشى در حرکت بود، ناگهان برقى از دور درخشید و ندائى برخاست و به موسى(علیه السلام) فرمان رسالت داده شد، و این بزرگترین افتخار و شیرین ترین لحظه عمر او بود.
۴ ـ علاوه بر این ما او را نزدیک ساختیم و با او سخن گفتیم (وَ قَرَّبْناهُ نَجِیّاً).(۲)
نداى الهى موهبتى بود و تکلم با او موهبت دیگر.
* * *
۵ ـ و سرانجام، از رحمت خود، برادرش هارون را که او نیز پیامبر بود به او بخشیدیم تا پشتیبان و یار و همکار او باشد (وَ وَهَبْنا لَهُ مِنْ رَحْمَتِنا أَخاهُ هارُونَ نَبِیّاً).
* * *
نکته ها:
۱ ـ مخلَص چه کسى است؟
در آیات فوق، خواندیم: خداوند موسى(علیه السلام) را از بندگان مخلَص خود (به فتح لام) قرار داد، و این مقام همان گونه که اشاره کردیم، مقامى است بسیار با عظمت، مقامى است توأم با بیمه الهى از لغزش ها و انحراف ها، مقام نفوذناپذیرى در برابر شیطان که جز در سایه جهاد مداوم با نفس، و اطاعت مستمر و پى گیر از فرمان خدا به دست نمى آید.
بزرگان علم اخلاق این مقام را، مقامى بسیار بلند و عالى مى دانند و از آیات قرآن استفاده مى شود که: مخلَصین ویژگى ها و افتخارات خاصى دارند که در ذیل آیات مناسب به خواست خدا خواهد آمد.
✍ پی نوشت:
۱ ـ ص، آیات ۸۲ و ۸۳.
۲ ـ نَجِى به معنى مناجى ، کسى است که: با دیگرى نجوا (سخن در گوشى) دارد، در اینجا خداوند نخست، موسى(علیه السلام) را از فاصله دورى صدا زد و بعد که نزدیک شد با او به نجوا پرداخت (ناگفته پیداست که خداوند نه زبانى دارد و نه مکانى، بلکه ایجاد امواج صوتى در فضا مى کند و با بنده اى همچون موسى سخن مى گوید).
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر خطبه ۹۱ بخش چهاردهم 🔺رزق و عمر وسیله آزمایش «سرانجام مرگ را با عوامل پايان عمر، پيون
📝 شرح و تفسیر خطبه ۹۱بخش چهاردهم
✅ رزق و عمر نشانه آزمایش
"در روايت ديگرى مى خوانيم: «از جمله دعاهايى که مستجاب نمى شود، دعاى انسان سالمى است که در خانه نشسته و دست از تلاش و کوشش برداشته و عرضه مى دارد: خدايا به من روزى ده! (فرشتگان الهى) به او مى گويند: اين دعاى تو مستجاب نيست. برخيز و تلاش کن.» امام صادق(عليه السلام) مى فرمايد: «أَرْبَعٌ لاَيُسْتَجَابُ لَهُمْ دُعَاءٌ: الرَّجُل جَالِسٌ فِي بَيْتِهِ، يَقُولُ: يَا رَبِّ ارْزُقْنِي! فَيَقُولُ لَهُ: أَلَمْ آمُرْکَ بِالطَّلَبِ».(9)
از سوى ديگر، تقديرات الهى در بسيارى از موارد هماهنگ با تدبيرات ما است; يعنى خداوند مقدّر کرده آنها که تلاش و کوشش مى کنند سهم بيشترى داشته باشند و آنها که سُست و تنبل اند سهم کمتر. اين هماهنگىِ تقدير و تدبير، پاسخ روشنى به کسانى مى دهد که به بهانه تقدير از تدبير سرباز مى زنند و تن به تنبلى مى دهند.
از سوى سوم، بى شک استعداد جسمانى و فکرى همه انسان ها يکسان نيست و افراد بشر از نظر هوش و استعداد و مديريّت اقتصادى و توان جسمى براى کار کردن بسيار تفاوت دارند و همين، سرچشمه تفاوت بهره هاى آنها در اين قسمت مى شود; آن کس که اين تفاوت ها را مقدّر کرده، طبعاً تفاوت هاى روزى را نيز مقدّر فرموده است و انتظار يکسان بودن همه انسانها از نظر روح و جسم، انتظار بسيار بى جايى است; مانند انتظار مساوى بودن همه اعضاى بدن و تمام استخوان ها و عضلات; چرا که در مجموعه بدن، هر عضوى مأموريتى دارد و توان او به اندازه مأموريت اوست و مجموعه جهان انسانيّت نيز، همانند يک بدن است، با تفاوت ها در جهات مختلف و طبعاً با تفاوت در بهره هاى روزى.
نتيجه اينکه: آنچه در خطبه بالا درباره تقدير ارزاق آمده، مى تواند اشاره اى به تمام آنچه در سه نکته بالا گفتيم بوده باشد و اين چيزى بر خلاف عدالت نيست; بلکه عين عدالت و حکمت است."
✔️ پایان
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
☀️ امام حسن مجتبى عليه السلام:
💚اَ نَا الضّامِنُ لِمَنْ لَمْ يَهْجُسْ فى قَلْبِهِ اِلاَّ الرِّضا اَنْ يَدْعُوَ اللّه َ فَيُسْتَجابَ لَهُ.
💚كسى كه در دلش هوايى جز خشنودى خدا خطور نكند، من ضمانت مى كنم كه خداوند دعايش را مستجاب كند.
📚كافى، ج 2، ص 62، ح 11
🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃
@Nahjolbalaghe2
حجت الاسلام حاج ابوالقاسم 14-1-403.mp3
27.23M
# موعظه
🎙حجت الاسلام والمسلمین حاج ابوالقاسم
📝 موضوع : فرصت های رسیدن به خدای متعال
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: سیصد و هفتاد و یک 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ↩️ ﺗﺴﻠﻂ ﺍﻭ ﺑﺮ ﻓﻨﻮﻥ ﻧ
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: سیصد و هفتاد و دو
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
↩️ ﺩﺭ ﺗﺎﺭﻳﺦ ﻃﺒﺮﻱ ﻭ ﺗﺎﺭﻳﺦ ﺍﺑﻦ ﺍﺛﻴﺮ ﺟﻠﺪ ﺳﻮﻡ ﺹ 106 ﭼﻨﻴﻦ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ: ﺍﻭ ﭘﺮﭼﻤﺪﺍﺭ ﺍﻧﺼﺎﺭ ﺑﻮﺩ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﻭ ﺍﺯ ﺻﺎﺣﺐ ﻧﻈﺮﺍﻥ ﻭ ﺍﻧﺪﻳﺸﻤﻨﺪﺍﻥ ﻭ ﻫﻴﺒﺘﻲ ﺑﺲ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﺍﺷﺖ. ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺏ " ﺍﺳﺘﻴﻌﺎﺏ " ﭼﻨﻴﻦ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ: ﺩﺭ ﺁﻥ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻛﻪ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺩﺭ ﻓﺘﺢ ﻣﻜﻪ ﭘﺮﭼﻢ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺳﻌﺪ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺑﺪﺳﺖ ﻗﻴﺲ ﺳﭙﺮﺩ، ﻋﻠﻲ ﺭﺍ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ ﺗﺎ ﭘﺮﭼﻢ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺳﻌﺪ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺑﻪ ﭘﺴﺮﺵ ﻗﻴﺲ ﺑﺪﻫﺪ، ﻋﻠﻲ ﻫﻢ ﺍﻳﻦ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺭﺍﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩ. ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ ﻭ ﭘﺎﻳﮕﺎﻩ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺍﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻲ (ﻉ) ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﻮﺩ: ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺍﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ ﺭﺍ ﺑﺮ ﭘﻴﻜﺎﺭ ﺑﺎ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﻭ ﻛﺸﺘﻦ ﻭﻱ ﻭﺍﺩﺍﺭ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﺮ ﺟﻨﮓ ﺑﺎ ﻣﺨﺎﻟﻔﻴﻦ ﺑﺮﻣﻲ ﺍﻧﮕﻴﺨﺖ ﻭ ﭼﻨﻴﻦ
ﻣﻲﮔﻔﺖ: ﺍﻱ ﺍﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ: ﺩﺭ ﺭﻭﻱ ﺯﻣﻴﻦ ﻣﺤﺒﻮﺑﺘﺮ ﺍﺯ ﺗﻮ ﻛﺴﻲ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﻳﻢ ﻛﻪ ﺯﻣﺎﻡ ﺍﻣﻮﺭ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﺪﺳﺖ ﮔﻴﺮﺩ ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻗﺎﻣﻪ ﻋﺪﻝ ﻭ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺍﺟﺮﺍ ﺍﺣﻜﺎﻡ ﺍﺳﻠﺎﻣﻲ ﺑﭙﺎ ﺧﻴﺰﺩ ﺯﻳﺮﺍ ﺗﻮ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﻓﺮﻭﺯﺍﻥ ﻭ ﺭﺍﻫﻨﻤﺎﻱ ﺷﺐ ﺗﺎﺭ ﻣﺎ ﻫﺴﺘﻲ، ﺗﻮ ﭘﻨﺎﻫﮕﺎﻩ ﻣﺎﺋﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺳﺨﺘﻴﻬﺎ ﺑﺘﻮ ﭘﻨﺎﻩ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﻫﻴﻢ ﺯﻣﻴﻦ ﻭ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻣﺎ ﺗﻴﺮﻩ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ، ﻟﻜﻦ ﺑﺨﺪﺍ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺍﮔﺮ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺭﺍ ﺑﺤﺎﻝ ﺧﻮﺩ ﮔﺬﺍﺭﻱ ﻛﻪ ﻫﺮ ﺣﻴﻠﻪ ﻭ ﻣﻜﺮﻱ ﻛﻪ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﺪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﺪ، ﺁﻫﻨﮓ ﻣﺼﺮ
[ جلد سوم ﺻﻔﺤﻪ 130]
ﻛﺮﺩﻩ ﺑﺴﻮﻱ ﺁﻧﺠﺎ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺭﻓﺖ ﻭ ﻭﺿﻊ ﻳﻤﻦ ﺭﺍ ﺑﻬﻢ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺭﻳﺨﺖ ﻭ ﻃﻤﻊ ﺩﺭ ﻣﻠﻚ ﻋﺮﺍﻕ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻧﻤﻮﺩ، ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺍﻭ ﻋﺪﻩ ﺍﻱ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﻳﻤﻦ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﻛﺸﺘﻦ ﻋﺜﻤﺎﻥ ﻭ ﺭﻳﺨﺘﻦ ﺧﻮﻥ ﺍﻭ ﺑﻌﻨﻮﺍﻥ ﻳﻚ ﺟﻨﺎﻳﺖ ﻭ ﻳﻚ ﻇﻠﻢ ﻭ ﺳﺘﻢ ﺩﺭ ﻋﺮﻭﻕ ﺁﻧﻬﺎ ﺟﺎﻱ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺩﻟﻬﺎﺷﺎﻥ ﻣﻤﻠﻮ ﺍﺯ ﻛﻴﻨﻪ ﺟﻮﺋﻲ ﻭ ﺍﻧﺘﻘﺎﻡ ﮔﻴﺮﻱ ﺍﺯ ﻗﺎﺗﻠﻴﻦ ﻋﺜﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ، ﺁﻧﺎﻥ ﺑﺠﺎﻱ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻋﻠﻢ ﻭ ﻳﻘﻴﻦ ﺭﻭﻧﺪ ﻭ ﺣﻘﺎﺋﻖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﻳﺪﻱ ﻭﺍﻗﻌﻲ ﺑﻨﮕﺮﻧﺪ ﺑﻪ ﻇﻦ ﻭﮔﻤﺎﻥ ﺍﻛﺘﻔﺎ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﺠﺎﻱ ﻳﻘﻴﻦ ﺷﻚ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺑﺠﺎﻱ ﺧﻮﺑﻴﻬﺎ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻫﻮﺍﻱ ﻧﻔﺲ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﻧﺪ، ﻣﺮﺩﻡ ﺣﺠﺎﺯ ﻋﺮﺍﻕ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺣﺮﻛﺖ ﺑﺪﻩ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺗﻨﮕﻨﺎ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ ﻭ ﺍﺯ ﭼﻨﺪ ﺟﻬﺖ ﻣﺤﺎﺻﺮﻩ ﺍﺵ
ﻛﻦ ﻭ ﻛﺎﺭﻱ ﻛﻦ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺧﻮﺩ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻧﺎﺗﻮﺍﻧﻲ ﻭ ﺯﺑﻮﻧﻲ ﻛﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﻣﺎﻳﻮﺱ ﺷﻮﺩ. ﺍﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ ﺩﺭ ﺟﻮﺍﺏ ﺍﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺑﺨﺪﺍ ﺍﻱ ﻗﻴﺲ ﺳﺨﻨﻲ ﻧﻴﻜﻮ ﮔﻔﺘﻲ ﻭ ﻣﻄﻠﺒﻲ ﺯﻳﺒﺎ ﻭ ﺑﻤﻮﻗﻊ ﺑﺮ ﺯﺑﺎﻥ ﺟﺎﺭﻱ ﺳﺎﺧﺘﻲ.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
Joze24.mp3
4.19M
🔊 جزءخوانی قرآن کریم به #نیت_سلامتی_و_تعجیل_در_فرج امام زمان عليهالسّلام
📖 تلاوت جزء بیست و چهارم قرآن کریم
🎙استاد: معتز آقایی
@Nahjolbalaghe2
✨﴾﷽﴿✨
✅ برنامه روزانه کانال :
✅🌷شنبه، سهشنبه و پنج شنبه شرح 🦋خطبه ها
✅🌹یکشنبه، دوشنبه وچهارشنبه شرح 🌴حکمتها
✅☫روزانهتفسیر قرآن☫
✅🌷شرح متنی و صوتی نامه ها بطور کامل در کانال بارگذاری شده و شرح آخرین نامه جهت سهولت در دسترسی، در اینجا آورده شده و بقیه نامه ها به هم پیوست میباشد⬇️
لینک شرح نامه ۷۹ ( آخرین نامه): https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/24783
✅🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهجالبلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گذاری شده و لینکهای دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه مریم آیات ۵۱ الی ۵۳ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ✅موسى(علیه السل
📝تفسیر سوره مبارکه مریم آیات ۵۱ الی ۵۳
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
۲ ـ فرق رسول و نبىّ
رسول در اصل، به معنى کسى است که: مأموریت و رسالتى بر عهده او گذارده شده، تا آن را ابلاغ کند، و نبىّ بنا بر یک تفسیر، به معنى کسى است که از وحى الهى آگاه است و خبر مى دهد، و بنا بر تفسیر دیگر، به معنى شخص عالى مقام است (که ماده اشتقاق هر دو قبلاً بیان شد) این از نظر لغت.
اما از نظر تعبیرات قرآنى، و لسان روایات، بعضى معتقدند: رسول کسى است که، صاحب آئین و مأمور ابلاغ باشد، یعنى وحى الهى را دریافت کند و به مردم ابلاغ نماید، اما نبىّ دریافت وحى مى کند ولى موظف به ابلاغ آن نیست، بلکه تنها براى انجام وظیفه خود او است، و یا اگر از او سؤال کنند پاسخ مى گوید.
به تعبیر دیگر، نبىّ همانند طبیب آگاهى است که در محل خود آماده پذیرائى بیماران است، او به دنبال بیماران نمى رود، ولى اگر بیمارى به او مراجعه کند از درمانش فروگذار نمى کند.
اما رسول همانند طبیبى است سیار، و به تعبیرى که على(علیه السلام) در
نهج البلاغه درباره پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) فرموده: طَبِیبٌ دَوَّارٌ بِطِبِّهِ .(۳)
او به همه جا مى رود، به شهرها، روستاها، کوه و دشت و بیابان تا بیماران را پیدا کند و به مداواى آنها بپردازد، او چشمه اى است که به دنبال تشنگان مى دود، نه چشمه اى که تشنگان او را جستجو کنند.
از روایاتى که در این زمینه به ما رسیده و مرحوم کلینى در کتاب اصول کافى در باب طبقات الانبیاء و الرّسل و باب الفرق بین النبىّ و الرّسل آورده چنین استفاده مى شود: نبى کسى است که تنها حقایق وحى را در حال خواب مى بیند (همانند رؤیاى ابراهیم(علیه السلام)) و یا علاوه بر خواب در بیدارى هم صداى فرشته وحى را مى شنود.
اما رسول کسى است که علاوه بر دریافت وحى، در خواب و شنیدن صداى فرشته، خود او را هم مشاهده مى کند.(۴)
البته، آنچه در این روایات وارد شده، با تفسیرى که گفتیم، منافات ندارد; چرا که ممکن است مأموریت هاى متفاوت پیامبر و رسول تأثیر در نحوه دریافت آنها از وحى داشته باشد، و به تعبیر دیگر، هر مرحله اى از مأموریت، همراه با مرحله ویژه اى از وحى است (دقت کنید).
* * *
✍ پی نوشت
۳ ـ نهج البلاغه ، خطبه ۱٠۸.
۴ ـ اصول کافى ، جلد اول، صفحات ۱۳۳ و ۱۳۴ (چاپ دارالکتب الاسلامیه).
✔️ پایان
@Nahjolbalaghe2