فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#موعظه
🔺گناه، خیلی سر راهم قرار میگیره چیکارش کنم؟!
🎥 استاد ماندگاری
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: پانصد و سی و هفت 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ↩️ ﻛﻤﻴﺖ ﻭ ﻳﺰﻳﺪ ﺑﻦ ﻋﺒ
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: پانصد و سی و هشت
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
↩️ ﻭﻟﺎﺩﺕ ﻭ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﻛﻤﻴﺖ ﻛﻤﻴﺖ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ﺷﺼﺘﻢ ﺍﺯ ﻫﺠﺮﺕ ﺩﺭﺳﺖ ﺩﺭ ﺳﻨﻪ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺍﻣﺎﻡ ﺳﺒﻂ ﺷﻬﻴﺪ - ﺩﺭﻭﺩ ﺧﺪﺍ ﺑﺮ ﺍﻭ ﺑﺎﺩ - ﺑﻪ ﺩﻧﻴﺎ ﺁﻣﺪ. ﻭ ﺩﺭ ﺩﻧﻴﺎﻱ ﺧﻮﻳﺶ ﺑﻪ ﺧﺸﻨﻮﺩﻱ ﻭ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﻲ ﺯﻳﺴﺖ. ﻭ ﻫﻤﻪ ﺍﻳﻦ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺭﺍﻫﻲ ﻛﻪ ﺧﺪﺍﻳﺶ ﺑﺮﺍﻳﺶ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﺑﻮﺩ، ﮔﺬﺭﺍﻧﺪ ﻭ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﺭﺍﺳﺖ ﻓﺮﺍ ﺧﻮﺍﻧﺪ. ﺗﺎ ﺁﻧﮕﺎﻩ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺑﺮﻛﺖ ﺩﻋﺎﻱ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻳﻦ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﻳﻦ (ﻉ) ﻗﻠﻢ ﺗﻘﺪﻳﺮ، ﺳﺮ ﻧﻮﺷﺖ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﺎﻣﺶ ﺭﻗﻢ ﺯﺩ. ﻭ ﺧﺪﺍ ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﺧﻮﻥ ﭘﺎﻙ ﺑﺰﻣﻴﻦ ﺭﻳﺨﺘﻪ ﺍﻭﺳﺖ. ﺷﻬﺎﺩﺗﺶ ﺩﺭ ﻛﻮﻓﻪ ﻭ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﺧﻠﺎﻓﺖ " ﻣﺮﻭﺍﻥ ﺑﻦ ﻣﺤﻤﺪ ﺭ ﺑﻪ ﺳﺎﻝ 126 ﻩ ﻕ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺍﻓﺘﺎﺩ، ﻭ ﺳﺒﺐ ﻣﺮﮔﺶ ﻫﻤﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ " ﺣﺠﺮ ﺑﻦ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﺠﺒﺎﺭ " ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻭ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺟﻌﻔﺮﻳﺎﻥ، ﺑﺮ ﺧﺎﻟﺪ ﻗﺴﺮﻱ ﺧﺮﻭﺝ ﻛﺮﺩﻧﺪ. ﺍﻭ ﺑﻲ ﺧﺒﺮ ﺑﺮ ﻣﻨﺒﺮ ﺧﻄﺒﻪ ﻣﻲﺧﻮﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﺍﻳﻨﺎﻥ ﺩﺭ ﻗﻴﺎﻓﻪ ﺷﻠﻮﺍﺭ ﭘﻮﺷﻴﺪﮔﺎﻥ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺭﻳﺨﺘﻨﺪ ﻭ ﻓﺮﻳﺎﺩ ﻛﺮﺩﻧﺪ: ﻟﺒﻴﻚ ﺟﻌﻔﺮ، ﻟﺒﻴﻚ ﺟﻌﻔﺮ، ﺧﺎﻟﺪ، ﺩﺭ ﺣﻴﻦ ﺧﻄﺒﻪ، ﺍﺯ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﺧﺒﺮ ﻳﺎﻓﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺩﻫﺸﺖ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻭ ﺑﻲ ﺁﻧﻜﻪ ﺑﻔﻬﻤﺪ ﭼﻪ ﻣﻲﮔﻮﻳﺪ، ﮔﻔﺖ ﻛﻪ ﺍﻃﻌﻤﻮﻧﻲ ﻣﺎﺀ: " ﺁﺑﻢ ﺑﺪﻫﻴﺪ ".
[ جلد چهارم ﺻﻔﺤﻪ 51]
ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺮ ﺟﻌﻔﺮﻳﺎﻥ ﺷﻮﺭﻳﺪﻧﺪ، ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺩﺳﺘﮕﻴﺮ ﻛﺮﺩﻧﺪ، ﻭ ﺑﻪ
ﻣﺴﺠﺪ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﻮﺗﻪﻫﺎﻱ ﻧﻲ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﻧﻔﺖ ﺁﻟﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭ. ﻭ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺯﺩﻧﺪ ﺗﺎ ﭼﻨﻴﻦ ﻛﺮﺩ، ﺳﭙﺲ ﺑﻮﺗﻪﻫﺎ ﺭﺍ ﺁﺗﺶ ﺯﺩﻧﺪ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺳﻮﺯﺍﻧﺪﻧﺪ. ﭼﻮﻥ ﺧﺎﻟﺪ ﺍﺯ ﻋﺮﺍﻕ ﻣﻌﺰﻭﻝ ﺷﺪ، ﻭ ﻳﻮﺳﻒ ﺑﻦ ﻋﻤﺮﻭ، ﭘﺲ ﺍﺯ ﻭﻱ ﺣﻜﻤﺮﺍﻧﻲ ﻳﺎﻓﺖ، ﻛﻤﻴﺖ ﺑﺮ ﺍﻭ ﻭﺍﺭﺩ ﺩ ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﻭﻱ، ﭘﺲ ﺍﺯ ﻛﺸﺘﻦ ﺯﻳﺪ ﺑﻦ ﻋﻠﻲ ﻣﺪﻳﺤﻪ ﺍﻱ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺳﺮﻭﺩﻩ ﺧﻮﻳﺶ ﺭﺍ ﭼﻨﻴﻦ ﺧﻮﺍﻧﺪ: ﺁﺷﻜﺎﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻴﺎﻥ ﻣﺮﺩﻡ ﺁﻣﺪﻱ، ﻭ ﭼﻮﻥ ﻛﺴﻲ ﻧﺒﻮﺩﻱ ﻛﻪ ﻛﺎﺧﺶ ﺩﺭﻱ ﺑﺰﺭﮒ ﻭ ﻗﻔﻞ ﺯﺩﻩ ﺩﺍﺭﺩ. ﺧﺎﻟﺪﻱ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺩﻫﺎﻥ ﺑﺎﺯ ﺁﺏ ﻣﻲﺧﻮﺍﺳﺖ ﻭ ﻛﺸﻨﺪﮔﺎﻥ ﺍﻭ ﻓﺮﻳﺎﺩ ﻣﻲﻛﺸﻴﺪﻧﺪ، ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﺗﻮ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ. ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺣﺎﻝ، ﻫﺸﺖ ﺗﻦ ﺳﭙﺎﻫﻲ ﻛﻪ ﺑﺎﻟﺎﻱ ﺳﺮ ﻳﻮﺳﻒ ﺑﻦ ﻋﻤﺮ ﺍﻳﺴﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﺑﻪ ﻧﻔﻊ ﺧﺎﻟﺪ ﺑﻪ ﺗﻌﻘﻴﺐ ﺍﻓﺘﺎﺩﻧﺪ ﻭ ﺳﺮ ﺷﻤﺸﻴﺮﻫﺎﻱ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺷﻜﻢ ﻛﻤﻴﺖ ﻧﻬﺎﺩﻧﺪ ﻭ ﻓﺮﻭ ﺑﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻣﻴﺮ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺁﻧﻜﻪ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺑﮕﻴﺮﻱ، ﺷﻌﺮ ﻣﻲﺧﻮﺍﻧﻲ؟ ﻭ ﺧﻮﻥ ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻣﻲﺭﻳﺨﺖ ﺗﺎ ﺳﺮ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺭ ﮔﺬﺷﺖ. ﻣﺴﺘﻬﻞ، ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻛﻤﻴﺖ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻦ، ﺩﺭ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻣﺮﮒ ﭘﺪﺭ ﺑﺮ ﺑﺎﻟﻴﻨﺶ ﺑﻮﺩﻡ. ﺍﻭ ﺩﺭ ﻟﺤﻈﺎﺕ ﻣﺮﮒ ﺑﻲ ﻫﻮﺵ ﺷﺪ ﻭ ﭼﻮﻥ ﺑﻪ ﻫﻮﺵ ﺁﻣﺪ، ﺳﻪ ﺑﺎﺭ ﮔﻔﺖ: ﺑﺎﺭ ﺧﺪﺍﻳﺎ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﻣﺤﻤﺪ
(ﺹ). ﺁﻧﮕﺎﻩ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮔﻔﺖ: ﭘﺴﺮﻡ ﺩﻭﺳﺖ ﻣﻲﺩﺍﺷﺘﻢ ﻛﻪ ﺯﻧﺎﻥ ﺑﻨﻲ ﻛﻠﺐ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺑﻴﺖ ﻫﺠﻮ ﻧﻤﻲ ﻛﺮﺩﻡ ﻛﻪ: ﺁﻧﻬﺎ، ﺑﺎ ﭼﺎﻛﺮﺍﻥ ﻭ ﻣﺰﺩﻭﺭﺍﻥ، ﺑﻪ ﻧﺎﭘﺎﻛﻲ، ﺟﺎﻣﻪ ﺍﺯ ﺗﻦ ﺯﻧﺎﻥ ﺑﻨﻲ ﻛﻠﺐ ﺑﺮﮔﺮﻓﺘﻨﺪ. ﭼﻪ، ﻧﺴﺒﺖ ﺗﺒﻬﻜﺎﺭﻱ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﺯﻧﻬﺎ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻡ. ﺑﺨﺪﺍ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﻫﻴﭻ ﺷﺒﻲ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﻧﻴﺎﻣﺪﻡ، ﻣﮕﺮ ﺁﻧﻜﻪ ﻣﻲﺗﺮﺳﻴﺪﻡ ﻛﻪ ﺳﺘﺎﺭﮔﺎﻥ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺑﺮ ﺳﺮﻡ ﻓﺮﻭ ﺭﻳﺰﻧﺪ. ﺳﭙﺲ ﮔﻔﺖ:
[ جلد چهارم ﺻﻔﺤﻪ 52]
ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ﺩﺭ ﺭﻭﺍﻳﺎﺕ، ﺑﻪ ﻣﻦ ﭼﻨﻴﻦ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﭘﺸﺖ ﺩﺭﻭﺍﺯﻩ " ﻛﻮﻓﻪ " ﺧﻨﺪﻗﻲ ﻛﻨﺪﻩ ﻣﻲﺷﻮﺩ، ﻭ ﻣﺮﺩﮔﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﮔﻮﺭ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﻣﻲﺁﻭﺭﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﮔﻮﺭﻫﺎﻱ ﺩﻳﮕﺮ ﻣﻲﺑﺮﻧﺪ. ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﭘﺸﺖ ﻛﻮﻓﻪ ﺩﻓﻦ ﻣﻜﻦ، ﻭ ﭼﻮﻥ ﺑﻤﻴﺮﻡ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﺟﺎﻳﮕﺎﻫﻲ ﺁﻩ ﺁﻥ ﺭﺍ " ﻣﻜﺮﺍﻥ " ﻣﻲﮔﻮﻳﻨﺪ، ﺑﺒﺮ ﻭ ﺁﻧﺠﺎ ﺑﻪ ﺧﺎﻙ ﺑﺴﭙﺎﺭ. ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭﻫﻤﺎﻥ ﻣﻮﺿﻊ ﺑﻪ ﺧﺎﻙ ﺳﭙﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﻭﻱ، ﺍﻭﻝ ﻛﺴﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﮔﻮﺭﺳﺘﺎﻥ ﻛﻪ ﺗﺎ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﻗﺒﺮﺳﺘﺎﻥ ﺑﻨﻲ ﺍﺳﺪ ﺍﺳﺖ، ﺑﻪ ﺧﺎﻙ ﺭﻓﺖ.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
#درمحضر_اهلبیت
🏷 پس از نومیدی!
☀️امام رضا علیه السلام
«همانا فرج و گشايش، پس از نوميدى مىآيد».
🔹«إنّما يَجيءُ الفَرَجُ على اليَأْسِ»
📚 بحار الأنوار : ج٥٢ ص١١٠ ح
#امام_زمان
90-03-18 rafiee tafsir sure yasin(ayehe 69).mp3
35.2M
#موعظه
🎙موضوع: تفسیر سوره یس ۲۵
📝 آزار پیامبر (ص)
📻دکتر رفیعی
📅تاریخ : ۱۳۹۰/۰۳/۱۸
🕌 حرم حضرت معصومه (س)
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🌧 شأن نزول: بعضى از مفسران، در شأن نزول نخستین آیه از آیات فوق، چنین نقل کرده اند: گروهى از قبیله
📝تفسیر سوره مبارکه حج آیات ۱۵ الی ۱۷
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
✔️ نکته ها:
۱ ـ پیوند آیات
پیوند این آیه، با آیات قبل، از این نظر است که: در آیه قبل، سخن از هدایت الهى در دل هاى آماده بود، ولى از آنجا که همه دل ها آماده نیست، تعصبها، لجاجتها و تقلیدهاى کورکورانه سدّ محکمى در برابر پذیرش هدایت است، مى گوید: این گروه بندى ها و اختلافات در میان عده اى، همچنان تا دامنه قیامت باقى خواهد ماند، و تنها در آن روز، همه خفایا آشکار مى گردد و اختلافات، برچیده خواهد شد.
به علاوه، در آیات گذشته، سخن از گروه هاى سه گانه اى بود که بعضى بى دلیل درباره خدا و رستاخیز به مجادله برمى خیزند، و بعضى کارشان اغواگرى است، و گروهى افراد سست ایمانى هستند که گاه به این سو و گاه به آن سو پرتاب مى شوند آیه مورد بحث، به نمونه هاى این گروه ها که در برابر مؤمنان قرار گرفته اند اشاره مى کند.
از همه اینها گذشته، بحث درباره معاد در آیات پیشین این سؤال را مطرح مى کند، که هدف از معاد چیست؟ در آیه مورد بحث یکى از اهداف آن که پایان گرفتن اختلافات و بازگشت به وحدت است بیان شده.
* * *
۲ ـ مجوس کیانند؟
واژه مجوس فقط یک بار در قرآن مجید در همین آیات مطرح شده، و با توجه به این که: در برابر مشرکان و در صف ادیان آسمانى قرار گرفته اند، چنین برمى آید که: آنها داراى دین، کتاب و پیامبرى بوده اند.
تردیدى نیست که امروز مجوس به پیروان زردشت گفته مى شود، و یا لااقل، پیروان زردشت بخش مهمى از آنان را تشکیل مى دهند، ولى تاریخ خود زردشت نیز به هیچ وجه روشن نمى باشد، تا آنجا که بعضى ظهور او را در قرن یازدهم قبل از میلاد دانسته اند و بعضى در قرن ششم یا هفتم!.(۴)
این تفاوت و اختلاف عجیب یعنى پنج قرن! نشان مى دهد: تا چه اندازه تاریخ زردشت تاریک و مبهم است.
معروف این است او کتابى به نام اوستا داشته که در سلطه اسکندر بر ایران از بین رفته است، و بعداً در زمان بعضى از پادشاهان ساسانى، بازنویسى شده.(۵)
از عقائد آنها مطالب زیادى در دست نداریم، ولى چیزى که امروز بیش از همه شهرت دارد مسأله اعتقاد به دو مبدأ خیر و شرّ یا نور و ظلمت است.
به این ترتیب که: خداى نیکى ها و نور را اهورا مزدا و خداى شرّ و ظلمت را اهریمن مى دانند، و به عناصر چهار گانه، مخصوصاً آتش احترام مى گذارند تا آنجا که آنها را آتش پرست مى خوانند و هر جا آنها هستند آتشکده اى کوچک یا بزرگ نیز، وجود دارد.
بعضى واژه مجوس را از ماده مغ که به پیشوایان و روحانیین این مذهب مى گفتند، مشتق مى دانند، و مُؤْبَد که اکنون به روحانیین آنها گفته مى شود در اصل از ریشه مغود بوده.
در روایات اسلامى آنها را از پیروان یکى از انبیاى بر حق شمرده شده اند (که بعداً از اصل توحید منحرف گشته و به افکار و عقائد شرک آلود روى آورده اند).
✍ پی نوشت:
۴ ـ اعلام القرآن ، صفحه ۵۵٠.
۵ ـ المیزان ، جلد ۱۴، صفحه ۳۹۲.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر خطبه ۱۰۱ بخش سوم 🔺خبر از وقوع فتنه 🔴 فتنه حاکمان شام و سرانجام دردناکشان: ↩️ اشاره
📝 شرح و تفسیر خطبه ۱۰۲ بخش اول
⚖ حسابرسی اعمال در قیامت
🔭 خطبه در يك نگاه:
اين خطبه از دو بخش تشكيل يافته: بخش اوّل كه قسمت كوتاهى است، اشاره به حوادث سخت روز رستاخيز دارد، كه خداوند اوّلين و آخرين را براى رسيدگى به حساب دقيق و دادن پاداش و كيفر اعمالشان جمع مى كند.
در بخش دوم اشاره به فتنه هاى وحشتناكى دارد كه همچون پاره هاى شب تاريك روى مى آورند و مردم را در فشار شديد قرار مى دهند و سرانجام گروهى از مجاهدان راستين، در برابر آنها به پا مى خيزند. امام عليه السلام در اين بخش مخصوصاً روى شهر بصره انگشت مى گذارد و به فتنه هايى كه دامن اين شهر را مى گيرد، اشاره مى كند.
📝 شرح خطبه
وحشت عظيم محشر!
همان گونه که در بالا اشاره شد، امام(عليه السلام) در بخش اوّل اين خطبه، جهت آماده سازى دل ها، اشاره به وضع مردم در روز قيامت مى کند و در عباراتى کوتاه و تکان دهنده، ويژگى هاى وحشت انگيز آن روز را شرح مى دهد. مى فرمايد: «آن روز روزى است که خداوند اوّلين و آخرين را براى رسيدگى به حساب دقيق و دادن جزاى اعمال، جمع مى کند; در حالى که همه، با خضوع (و وحشت) به پا خاسته اند!». (وَ ذلِکَ يَوْمٌ يَجْمَعُ اللهُ فِيهِ الأَوَّلِينَ وَ الآخِرِينَ لِنِقَاشِ الْحِسَابِ، وَ جَزَاءِ الأَعْمَالِ، خُضُوعاً، قِياماً).
تعبير به «اوّلين» و «آخرين» اشاره به اين حقيقت است که قيامت و حساب اعمال، براى همه انسان ها در يک روز و يک زمان خواهد بود; همان گونه که قرآن مجيد مى فرمايد: «وَ کُلُّهُمْ آتِيهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَرْداً; و همگى روز رستاخيز، تک و تنها نزد او حاضر مى شوند.»(1) و در جاى ديگر مى فرمايد: «قُلْ إِنَّ الأَوَّلِينَ وَ الآخِرينَ * لَمَجْمُوعُونَ إِلَى مِيقَاتِ يَوْم مَعْلُوم; بگو اوّلين و آخرين همگى در روز معيّنى گردآورى مى شوند».(2)
تعبير به «نِقَاش» که به معناى دقّت در محاسبه است، نشان مى دهد در آن روز کمترين و کوچک ترين اعمال مورد حساب قرار مى گيرد و به آن پاداش يا کيفر داده مى شود.
تعبير به «خضوع» و «قيام» اشاره به اين است که مردم در روز قيامت همچون کسانى هستند که در دادگاهها، در برابر قضات عدل، حاضر مى شوند و در حالى که ايستاده اند آثار وحشت در آنها نمايان است.
در آيات قرآن نيز به اين معانى اشاره شده; در يک جا مى فرمايد: «خُشَّعاً أَبْصَارُهُمْ...; در حالى که چشمانشان از شدت وحشت به زير افتاده...»(3) و در جايى ديگر مى فرمايد: «يَوْمَ يَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعَالَمينَ; روزى که مردم در پيشگاه پروردگار جهانيان مى ايستند».(4)
✍ پی نوشت:
1. سوره مريم، آيه 95.
2. سوره واقعه، آيات 49 - 50.
3. سوره قمر، آيه 7.
4. سوره مطففّين، آيه 6.
↩️ ادامه دارد..
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
🏷 نگهدارى با عمل!
☀️ امام علی علیه السلام :
✓ «هرگاه خبرى را شنيديد آن را براى پايبندى و عمل فرا گيريد نه براى بازگويى؛ زيرا راويان علم بسيارند و پايبندان آن اندك».
⁙ «اعْقِلوا الخَبرَ إذا سَمِعْتموهُ عَقلَ رِعايَةٍ لا عَقلَ رِوايَةٍ، فإنَّ رُواةَ العِلمِ كَثيرٌ و رُعاتَهُ قَليلٌ».
📚نهج البلاغه، حكمت ٩٨
@Nahjolbalaghe2