106.قريش.mp3
206.1K
✅ سوره قریش
🎤استاد خلیل الحصری
⚘ @Nahjolbalaghe2
#صوتقرآن
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ ✅ادامه تفسیر سوره واقعه ...آنگاه به بیان دلیل سوم پرداخته، مى گوید: ما در میان شما مرگ را مقدر
✅ادامه تفسیر سوره واقعه
🔸نکته:
دلیلى براى اثبات حجیت قیاس
در اصول فقه ما، این مسأله مطرح است که، نمى توان احکام شرع را از طریق قیاس ثابت کرد، فى المثل بگوئیم: چون زن حائض روزه خود را قضا مى کند نماز خود را نیز باید قضا کند (و به اصطلاح باید از کلى به جزئى راه پیدا کرد نه از یک جزء به جزئى دیگر)، هر چند علماى اهل سنت غالباً قیاس را به عنوان یکى از منابع تشریع در فقه اسلامى پذیرفته اند، هر چند جمعى از آنها در مسأله نفى حجیت قیاس با ما موافقند.
جالب این که، بعضى از طرفداران قیاس از آیه فوق (وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولى فَلَوْ لاتَذَکَّرُونَ) خواسته اند براى مقصود خود استدلال کنند! چون خداوند مى گوید: حال نشأه اخرى (قیامت) را بر نشأه اولى (دنیا) قیاس کنید.
ولى، این استدلال عجیبى است; زیرا اولاً: آنچه در آیه فوق آمده، یک استدلال عقلى و قیاس منطقى است، چون منکران معاد مى گفتند: خدا چگونه قدرت دارد استخوان پوسیده را زنده کند؟ قرآن در جواب آنها مى گوید: همان کسى که قدرت داشت شما را در آغاز بیافریند، بعداً نیز چنین قدرتى را دارد، در حالى که قیاس ظنّى در احکام شرعى هیچگاه چنین نیست; زیرا ما احاطه به مصالح و مفاسد تمام احکام شرع را نداریم.
ثانیاً: آنها که قیاس را ممنوع مى دانند، قیاس اولویت را استثناء کرده اند، فى المثل اگر قرآن مى گوید: نسبت به پدر و مادر کمترین سخن خشونت آمیز نگوئید ، به طریق اولى مى فهمیم نباید آزار بدنى به آنها برسانیم، آیه مورد بحث، از قبیل قیاس اولویت است و ربطى به قیاس ظنّى مورد نزاع ندارد; چرا که در آغاز که هیچ چیزى وجود نداشت، خداوند کره زمین و خاک را آفرید و انسان را از آن خاک خلقت کرد، در آخرت حداقل خاکهاى انسان موجود است، و لذا در قرآن مجید در آیه ۲۷ روم مى خوانیم: وَ هُوَ الَّذِى یَبْدَؤُ الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیْدُهُ وَ هُوَ أَهْوَنُ عَلَیْهِ: او کسى است که آفرینش را آغاز کرد، سپس آن را باز مى گرداند، و این کار براى او آسانتر است .
این سخن را با حدیثى پایان مى دهیم که فرمود: عَجَباً کُلَّ الْعَجَبِ لِلْمُکَذِّبِ بِالنَّشْأَةِ الاُخْرى وَ هُوَ یَرَى النَّشْأَةَ الاُولى، وَ عَجَباً لِلْمُصَدِّقِ بِالنَّشْأَةِ الآخِرَةِ وَ هُوَ یَسْعى لِدارِ الْغُرُورِ: بسیار شگفت انگیز است کار کسى که نشأه دیگر را انکار مى کند، در حالى که نشأه اولى را مى بیند، و بسیار تعجب آور است کسى که به نشأه آخرت ایمان دارد، اما تمام تلاش او براى دنیا است .(۷)
📚۱ ـ لولا به اصطلاح براى تحضیض و تحریک بر انجام کارى است، و به گفته بعضى، در اصل، مرکب از لم و لا بوده که معنى سؤال و نفى را مى رساند، و سپس میم تبدیل به واو شده، این واژه در جائى به کار مى رود که فرد یا افرادى در انجام کارى مسامحه مى کنند و به آنها گفته مى شود: چرا چنین و چنان نمى کنید؟
۲ ـ رأیتم در اینجا از رؤیت به معنى علم است نه مشاهده با چشم.
۳ ـ اولین دانشگاه ، جلد ۱، صفحه ۲۴۱ (بحث جنین شناسى).
۴ ـ در این زمینه توضیحات دیگرى در جلد ۱۴، صفحه ۲۲ به بعد، ذیل آیه ۵ سوره حج آورده ایم.
۵ ـ طبق تفسیر اول، جار و مجرور در على ان نبدل متعلق است به قدرنا که در آیه قبل آمده، و طبق تفسیر دوم متعلق است به مسبوقین (دقت کنید).
۶ ـ بعضى آیه فوق را اشاره به مسخ اقوام در این جهان دانسته اند که خداوند آنها را به اشکالى که از آن خبر ندارند مسخ نموده است، ولى این معنى با ظاهر آیه هماهنگ نیست.
۷ ـ این حدیث را تفسیر روح البیان و روح المعانى و قرطبى و مراغى با تفاوت مختصرى به عنوان خبر، و بدون تصریح به نام پیامبر(صلى الله علیه وآله) ذکر کرده اند، ولى ظاهر تعبیراتشان این است که، حدیث از پیامبر(صلى الله علیه وآله) است، در کتاب کافى نیز قسمت اول این حدیث از امام على بن الحسین(علیه السلام) نقل شده.
🌱ادامه دارد...
⚘ @Nahjolbalaghe2
#تفسیرسورهواقعه
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ ✅ادامه شرح خطبه ۲ بخش ۳ ... بديهى است; امّا کوردلان عصر جاهليّت حتّى از ديدن چنين واقعيّتى محرو
✨
✅ادامه شرح خطبه ۲ بخش ۳
...و اسفناک تر اين که «در سرزمينى مى زيستند که دانشمندش به حکم اجبار لب فرو بسته و قدرت بر هدايت و نجات مردم نداشت و جاهلش گرامى بود و حاکم بر جامعه» (بِارْض عالِمُها مُلجَم وَ جاهِلُها مُکْرَم).
🍃براى جمله «فى خير دار» چهار تفسير متفاوت در کلمات مفسّران نهج البلاغه ديده مى شود، بعضى چنان که گفتيم آن را اشاره به خانه کعبه و حرم امن الهى دانسته اند (بنابراين که جمله هاى بالا همه ناظر به توصيف عصر جاهليّت باشند) در حالى که بعضى ديگر آن را اشاره به سرزمين شامات دانسته اند که آن هم از اراضى مقدّسه و سرزمين انبياى بزرگ بود ولى شاميان آن زمان که لشکر معاويه را تشکيل مى دادند بدترين همسايگان آن زمين بودند (اين در صورتى است که جمله هاى بالا را ناظر به عصر خود آن حضرت بدانيم).
احتمال سوّم اين که منظور از آن کوفه و جايگاه زندگى خود آن حضرت باشد که يک مُشت منافقان و عهدشکنان و همسايگان بد، آن سرزمين را احاطه کرده بودند.
احتمال چهارم اين که منظور از آن، سراى دنياست که افراد آلوده و بدکار در آن فراوانند.
تفسير اوّل از همه مناسب تر و صحيح تر به نظر مى رسد و تعبيرات بالا همه با آن هماهنگ است; بنابراين تفسير جمله «نَوْمُهُمْ سُهُود» تا آخر اشاره به ناامنيها و پريشان حاليها و مصايب عصر جاهليّت است و عالمان، همان افراد پاکى بودند که بعد از ظهور پيامبر(صلى الله عليه وآله) به سرعت در اطراف او جمع شدند و جاهلان، فاسدان و مفسدان قريش و مانند آنها بودند; امّا بنابر تفسيرهاى ديگر ناظر به ناامنيهاى عصر معاويه و مشکلات شام و عراق در آن زمان است و همان گونه که اشاره شد اين تفسيرها با روح خطبه چندان سازگار نيست.
🔸شاهد اين معنا علاوه بر آنچه گفته شد حديثى است که ابن ابى الحديد در کتاب خود از پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله) نقل کرده است که هنگام حکايت حال خود در آغاز بعثت مى فرمايد: «کُنْتُ فى خَيْرِ دار وَ شَرِّ جيران; من در بهترين سرا و در ميان بدترين همسايگان بودم».(21)
تعبير به «نَوْمَهُمْ سُهُود وَ کُحْلُهُمْ دُمُوع» اشاره لطيفى است به شدّت ناامنى و مصايب بسيار آن دوران، که اگر شبها به خواب مى رفتند خوابى بود ناآرام و توأم با ترس و وحشت و بى خوابيهاى مکرّر، و دامنه مصايب آن قدر گسترده بود که به جاى سرمه اى که مايه زينت و آرايش چشم است، اشکهاى مداوم و سوزان که سرچشمه انواع ناراحتيهاست از چشمانشان جارى بود.
طبيعى است در چنين سرزمينى، عالمان که در آغاز اسلام تنها ياران پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) بودند، مجبور به لب فرو بستن و جاهلان که سران قريش و بزرگان شرک و الحاد بودند، در نهايت احترام مى زيستند.
اين احتمال نيز وجود دارد که منظور از عالم، موحّدان و آگاهان محدود و معدود قبل از بعثت پيامبر مانند عبدالمطلب و ابوطالب و قُسّ بن ساعده و لُبَيْدبن ربيعه و امثال آنان، باشند.
🔹نکته:
▫️ترسيمى از زندگى مرگبار انسانها در عصر جاهلى:
امام(عليه السلام) در عبارات فشرده و بسيار پر محتواى بالا، ترسيم دقيق و زنده اى از وضع عصر جاهليّت عرب فرموده است که با مطالعه دقيق آن، گويى انسان خود را در آن عصر مشاهده مى کند و همه نابسامانيها و تيره روزيها و زشتيهاى آن زمان را با چشم مشاهده مى کند.
🌷اين بيان از يکسو عظمت مقام پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) را روشن مى سازد چرا که هر قدر تاريکى عميقتر و سياهى شديدتر باشد نور و روشنايى آشکارتر به نظر مى رسد و عظمت خدمات پيامبر اسلام و سازندگى آيين پاکش واضح تر مى شود. چرا که جامعه آن چنانى را به جامعه اسلامى عصر رسول خدا تبديل کردن کارى غير ممکن به نظر مى رسيد و تنها قدرت اعجاز و نيروى عظيم وحى و عمق و جامعيّت دستورات اسلام توانست اين چنين معجزه اى را نشان دهد.
از سوى ديگر، گويا اشاره اى است به تجديد افکار و آداب و رسوم جاهلى در عصر آن حضرت، که به خاطر انحراف مردم از دستورهاى پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) در دوران خلفاى پيشين رخ داد. اين معلّم بزرگ عالم انسانيّت فرياد خويش را در لابه لاى اين تعبيرات آشکار ساخته و به مردم عصر خود هشدار مى دهد که چشم باز کنند و درست بنگرند که در کجا بودند و اکنون در کجا هستند و از خطراتى که آينده جامعه اسلامى را به خاطر زنده شدن عادات و رسوم جاهلى شديداً تهديد مى کند، آگاه شوند.
جالب اين که امام اين خطبه را بعد از بازگشت از صفّين ايراد فرموده و به وسيله آن دليل ناکاميها را در جنگ صفّين بيان مى فرمايد و با زبان معروف «ايّاکَ اَعْنى وَاسْمَعى يا جاره; منظورم تويى ولى اى همسايه تو بشنو» که زبان کنايى بليغ و رسايى است، ياران خود را آگاه و باخبر مى سازد.
🌱ادامهدارد...
⚘
@Nahjolbalaghe2
#شرحوتفسیرخطبههاینهجالبلاغه
هدایت شده از قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
۳۰- و من كلام له ( عليه السلام )\r> في معني قتل عثمان و هو حكم له علي عثمان و عليه و علي الناس بما فعلوا و براءة له من دمه <ر
لَوْ أَمَرْتُ بِهِ لَكُنْتُ قَاتِلًا أَوْ نَهَيْتُ عَنْهُ لَكُنْتُ نَاصِراً غَيْرَ أَنَّ مَنْ نَصَرَهُ لَا يَسْتَطِيعُ أَنْ يَقُولَ خَذَلَهُ مَنْ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ وَ مَنْ خَذَلَهُ لَا يَسْتَطِيعُ أَنْ يَقُولَ نَصَرَهُ مَنْ هُوَ خَيْرٌ مِنِّي وَ أَنَا جَامِعٌ لَكُمْ أَمْرَهُ اسْتَأْثَرَ فَأَسَاءَ الْأَثَرَةَ وَ جَزِعْتُمْ فَأَسَأْتُمُ الْجَزَعَ وَ لِلَّهِ حُكْمٌ وَاقِعٌ فِي الْمُسْتَأْثِرِ وَ الْجَازِعِ .
🔹درباره قتل عثمان
پاسخ به شايعات دشمن
🍃اگر به كشتن او (عثمان) فرمان داده بودم، قاتل بودم، و اگر از آن باز مي داشتم از ياوران او به شمار مي آمدم، با اين همه، كسي كه او را ياري كرد، نمي تواند بگويد، از كساني كه دست از ياريش برداشتند بهترم، و كساني كه دست از ياريش برداشتند نمي توانند بگويند. ياورانش از ما بهترند، من جريان عثمان را برايتان خلاصه مي كنم، عثمان استبداد و خودكامگي پيشه كرد، و شما بي تابي كرديد و از حد گذرانديد، و خدا در خودكامگي و ستمكاري، و در بي تابي و تندروي، حكمي دارد كه تحقق خواهد يافت
📚نهج البلاغه/خطبه۳۰
هدایت شده از قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
۳۱- و من كلام له ( عليه السلام )
> لما أنفذ عبد الله بن عباس إلي الزبير يستفيئه إلي طاعته قبل حرب الجمل <
لَا تَلْقَيَنَّ طَلْحَةَ فَإِنَّكَ إِنْ تَلْقَهُ تَجِدْهُ كَالثَّوْرِ عَاقِصاً قَرْنَهُ يَرْكَبُ الصَّعْبَ وَ يَقُولُ هُوَ الذَّلُولُ وَ لَكِنِ الْقَ الزُّبَيْرَ فَإِنَّهُ أَلْيَنُ عَرِيكَةً فَقُلْ لَهُ يَقُولُ لَكَ ابْنُ خَالِكَ عَرَفْتَنِي بِالْحِجَازِ وَ أَنْكَرْتَنِي بِالْعِرَاقِ فَمَا عَدَا مِمَّا بَدَا .
# قال السيد الشريف : و هو ( عليه السلام ) أول من سُمعت منه هذه الكلمة ، أعني "فما عدا مما بدا".#
📚نهج البلاغه/خطبه۳۱-دستوري به ابن عباس
🔹روانشناسي طلحه و زبير
🍃با طلحه، ديدار مكن، زيرا در برخورد با طلحه، او را چون گاو وحشي يابي كه شاخش را تابيده و آماده نبرد است، سوار بر مركب سركش مي شود و مي گويد، رام است، بلكه با زبير! ديدار كن كه نرمتر است، به او بگو، پسردايي تو مي گويد. در حجاز مرا شناختي، و در عراق مرا نمي شناسي؟! چه شد كه از پيمان خود باز گشتي؟! (جمله كوتاه (فما عدا مما بدا) براي نخستين بار از امام علي (ع) شنيده شد و پيش از امام از كسي نقل نگرديد)
🌿🌺🌿
شرح_صوتی_خطبه_۳۰_و_۳۱.mp3
7.72M
✅شرح خطبه ۳۰ و ۳۱
💥(در باره قتل عثمان) پاسخ به شایعات دشمن
💥روانشناسی طلحه و زبیر
/بنیادمجازینهجالبلاغه
کانال #قرآنونهجالبلاغه
⚘ @Nahjolbalaghe2
#شرحوتفسیرخطبههاینهجالبلاغه
107.الماعون.mp3
270.5K
✅ سوره ماعون
🎤استاد خلیل الحصری
⚘ @Nahjolbalaghe2
#صوتقرآن
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✅ادامه تفسیر سوره واقعه 🔸نکته: دلیلى براى اثبات حجیت قیاس در اصول فقه ما، این مسأله مطرح است
✨
✅ادامه تفسیر سوره واقعه
✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨
۶۳أَ فَرَأَیْتُمْ ما تَحْرُثُونَ
۶۴أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزّارِعُونَ
۶۵لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْناهُ حُطاماً فَظَلْتُمْ تَفَکَّهُونَ
۶۶إِنّا لَمُغْرَمُونَ
۶۷بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ
🍃ترجمه:
۶۳ ـ آیا هیچ درباره آنچه کشت مى کنید اندیشیده اید؟!
۶۴ ـ آیا شما آن را مى رویانید یا ما مى رویانیم؟!
۶۵ ـ هرگاه بخواهیم آن را مبدّل به کاه درهم کوبیده مى کنیم که تعجب کنید!
۶۶ ـ (به گونه اى که بگوئید:) به راستى ما زیان کرده ایم.
۶۷ ـ بلکه ما به کلى محرومیم!
⬇️تفسیر:
⚘ @Nahjolbalaghe2
#تفسیرسورهواقعه
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ ✅ادامه تفسیر سوره واقعه ✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨ ۶۳أَ فَرَأَیْتُمْ ما تَحْرُثُونَ
✨
✅ادامه تفسیرسوره واقعه
❓زارع خداوند است یا شما؟!
تاکنون چهار دلیل از دلائل هفتگانه اى را که در این سوره براى معاد ذکر شده، خوانده ایم.
آیات مورد بحث و آیات آینده، به سه دلیل دیگر که، هر کدام نمونه اى از قدرت بى پایان خدا در زندگى انسان است، اشاره مى کند که، یکى مربوط به آفرینش دانه هاى غذائى ، و دیگرى آب ، و سومى آتش است; زیرا سه رکن اساسى زندگى انسان را اینها تشکیل مى دهد، دانه هاى گیاهى مهمترین ماده غذائى انسان محسوب مى شود، و آب مهمترین مشروب، و آتش مهمترین وسیله براى اصلاح مواد غذائى و سایر امور زندگى است.
🔹نخست مى فرماید: آیا هیچ درباره آنچه کشت مى کنید اندیشیده اید ؟!
✨(أَ فَرَأَیْتُمْ ما تَحْرُثُونَ).
♦️ آیا شما آن را مى رویانید یا ما مى رویانیم ؟ (أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزّارِعُونَ).
جالب این که در آیه اول تعبیر به تَحْرُثُون از ماده حرث (بر وزن درس) مى کند، که به معنى کشت کردن (افشاندن دانه و آماده ساختن آن براى نمو) است، و در آیه دوم تعبیر به تَزْرَعُونَه از ماده زراعت مى کند که، به معنى رویانیدن است.
بدیهى است، کار انسان تنها کشت است، اما رویانیدن تنها کار خدا است، و لذا در حدیثى از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نقل شده که:
🍃 لایَقُولَنَّ أَحَدُکُمْ زَرَعْتُ وَلْیَقُلْ حَرَثْتُ (فَإِنَّ الزّارِعَ هُوَ اللّهُ): هیچ یک از شما نگوید:
من زراعت کردم، بلکه بگوید کشت کردم (زیرا زارع حقیقى خدا است) .(۱)
🌿شرح این دلیل چنین است که، انسان کارى را که در مورد زراعت مى کند بى شباهت به کار او در مورد تولد فرزند نیست، دانه اى را مى افشاند و کنار مى رود، این خداوند است که در درون دانه یک سلول زنده بسیار کوچک آفریده که، وقتى در محیط مساعد قرار گرفت در آغاز از مواد غذائى آماده در خود استفاده مى کند، جوانه مى زند، و ریشه مى دواند، سپس با سرعت عجیبى از مواد غذائى زمین کمک مى گیرد، و دستگاههاى عظیم و لابراتوارهاى موجود در درون گیاه به کار مى افتد، و غوغائى برپا مى کند، ساقه و شاخه و خوشه را مى سازد، و گاه از یک تخم، صدها یا هزاران تخم برمى خیزد.(۲)
دانشمندان مى گویند: تشکیلاتى که در ساختمان یک گیاه به کار رفته، از تشکیلات موجود در یک شهر عظیم صنعتى با کارخانه هاى متعددش، شگفت انگیزتر، و به مراتب پیچیده تر است.
آیا کسى که چنین قدرتى دارد، از احیاى مجدد مردگان عاجز است؟
در آیه بعد، براى تأکید روى این مسأله که انسان هیچ نقشى در مسأله نمو و رشد گیاهان جز افشاندن دانه ندارد، مى افزاید: اگر ما بخواهیم، این زراعت را تبدیل به یک مشت کاه درهم کوبیده شده مى کنیم، به گونه اى که تعجب کنید !
✨ (لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْناهُ حُطاماً فَظَلْتُمْ تَفَکَّهُونَ).
آرى، مى توانیم تندباد سمومى بفرستیم که آن را قبل از بستن دانه ها خشک کرده درهم بشکند، یا آفتى بر آن مسلط کنیم که محصول را از بین ببرد، و نیز مى توانیم سیل ملخها را بر آن بفرستیم، و یا گوشه اى از یک صاعقه بزرگ را بر آن مسلط سازیم، به گونه اى که چیزى جز یک مشت کاه خشکیده از آن باقى نماند، و شما از مشاهده منظره آن در حیرت و ندامت فرو روید.
♦️آیا اگر زارع حقیقى شما بودید، این امور امکان داشت؟ پس بدانید همه این برکات از جاى دیگر است.
🔹 حُطام از ماده حطم (بر وزن حتم) در اصل، به معنى شکستن چیزى است، و غالباً به شکستن اشیاء خشک مانند استخوان پوسیده، و یا ساقه هاى خشک گیاهان، اطلاق مى شود، و در اینجا منظور کاه است.
این احتمال نیز داده شده است که، منظور از حُطام در اینجا پوسیدن تخمها در زیر زمین و عدم رویش آنها باشد.(۳)
تَفَکَّهُون از ماده فاکهة به معنى میوه است، سپس فُکاهة به مزاح و شوخى و گفتن لطیفه ها که میوه جلسات انس است اطلاق شده، ولى این ماده گاهى به معنى تعجب و حیرت نیز آمده، و آیه مورد بحث از این قبیل است.
این احتمال نیز وجود دارد، همان گونه که انسان به هنگام خشم گاهى مى خندد، که نام آن را خنده خشم مى گذارند، در هنگام مصائب سخت و سنگین نیز به شوخى مى پردازد، بنابراین، منظور شوخى به خاطر مصیبت است.
آرى، تعجب مى کنید، و به حیرت فرو مى روید، و مى گوئید: به راستى که ما زیان کردیم و سرمایه ز کف دادیم، و چیزى به دست نیاوردیم
✨(إِنّا لَمُغْرَمُونَ).(۴)-(۵)
بلکه ما به کلى محروم و بیچاره هستیم (بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ).
آیا اگر زارع حقیقى شما بودید چنین سرنوشتى امکان پذیر بود؟ اینها نشان مى دهد که این همه آوازه ها از او است، و هم او است که از یک دانه ناچیز، گیاهان پر طراوت و گاه صدها یا هزاران دانه تولید مى کند، گیاهانى که دانه هایش خوراک انسانها، و شاخ و برگش غذاى حیوانات، و گاه ریشه ها و سایر اجزایش، درمان انواع دردهاست.
🌱ادامه دارد...
⚘ eitaa.com/Nahjolbalaghe2
#تفسیرسورهواقعه
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ ✅ادامه تفسیرسوره واقعه ❓زارع خداوند است یا شما؟! تاکنون چهار دلیل از دلائل هفتگانه اى را که در
.
✅تفسیر سوره واقعه
📚۱ ـ قسمت اول حدیث در تفسیر مجمع البیان ، ذیل آیات مورد بحث آمده، و قسمت دوم در روح البیان اضافه بر آن نقل شده.
۲ ـ گر چه معمولاً در دانه گندم تکثیر تا صدها دانه کمتر دیده شده، ولى همان گونه که در جلد دوم این تفسیر گفتیم، طبق گواهى صریح مطبوعات در یکى از شهرستانهاى جنوب ایران، در بعضى از مزارع بوته هاى گندمى بسیار بلند و پر خوشه دیده شده که گاه در یک بوته حدود چهار هزار دانه گندم وجود داشت!
۳ ـ تفسیر ابوالفتوح رازى ، ذیل آیات مورد بحث.
۴ ـ این جمله محذوفى دارد، و در تقدیر چنین است: وَ تَقُولُونَ إِنّا لَمُغْرَمُونَ .
۵ ـ مُغْرَمُون از ماده غرامت به معنى زیان کردن، و از دست دادن وقت و سرمایه است.
🌱ادامه دارد...
⚘ @Nahjolbalaghe2
#تفسیرسورهواقعه
🍃🌺
✨من از اشکی که میریزد ز چشم یار میترسم
✨از آن روزی که مولایم شود بیمار میترسم!
✨همه ماندیم در جهلی شبیه عهد دقیانوس
✨من از خوابیدن مهدی درون غار میترسم!
✨رها کن صحبت یعقوب و کوری و غم و فرزند
✨من از گرداندن یوسف سر بازار میترسم
✨همه گویند این جمعه بیا اما درنگی کن
✨از اینکه باز عاشورا شود تکرار میترسم!
✨سحر شد آمده خورشید اما آسمان ابریست
✨من از بی مهری این ابرهای تار میترسم!
✨تمام عمر خود را نوکر این خاندان خواندم
✨از آن روزی که این منصب کنم انکار میترسم!
✨طبیبم داده پیغامم بیا دارویت آماده است
✨از آن شرمی که دارم از رخ عطار میترسم!
✨شنیدم روز وشب از دیده ات خون جگر ریزد
✨من از بیماری آن دیده خونبار میترسم!
✨به وقت ترس و تنهایی،تو هستی تکیه گاه من
✨مرا تنها میان قبر خود نگذار، میترسم!
✨دلت بشکسته از من،لکن ای دلدار رحمی کن
✨که از نفرین و عاق والدین بسیار میترسم!
✨هزاران بار من رفتم،ولي شرمنده برگشتم
✨ز هجرانت نترسیدم ولی این بار میترسم!
شاعر: مهدی بقایی
🍃🌺