eitaa logo
نردبان فقاهت
5.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
47 ویدیو
92 فایل
رضاحسینی ارتباط با ادمین @Rezahosseini7575 انتشار مطالب حوزوی، دروس خارج فقها، ادبیات، اصول، فقه
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ (2) ✔️ درس خارج اصول آیت الله ۱۳۷۶/۹/۹ 🔸 «عمرو بن شمر» به قول استاد ما آيت اللّه‏ اين آقا آن‌قدر بدبخت است كه واوِ «عمرو» را انداخته‌اند و او را «عمر بن شمر» كردند! پدرش شمر و خودش هم عمر! 🔹 اما اولاً عمر نيست، بلكه «عمرو» است. بعد هم كار اشتباهى كه آن زمان‌ها بوده از اين اسم‌ها زياد مى‏‌گذاشته‏‌اند و انصافا خيانت به بچه‏‌ها بوده. 🔸 اسم ايشان «عمرو بن شمر» است و موثق می‌باشد. مثل ابن وليد و مثل محمد بن عيسى و امثال اين‌ها از او روايت نقل مى‏‌كنند و اين‌ها: «لا يروى لا عن ثقة». 🔹 در سند كامل الزيارة هم توثيق شده، مرحوم شيخ طوسى هم در فهرست نه، بلكه در تهذيب ايشان را توثيق كرده‏‌اند. در مصباح المتهجد هم باز مرحوم شيخ طوسى ايشان را توثيق كرده‏‌اند و چيزى كه مهم‏تر از اين‌هاست، بزرگان مثل صفوان و مثل ابن ابى عمير از ايشان زياد روایت نقل مى‏‌كنند. 🔸 لذا مرحوم فيض در وافى كه ايشان را توثيق مى‏‌كنند، گاهى مى‏‌فرمايند «بسند صحيح عن ابن ابى عمير عن عمرو بن شمر عن جابر». اين آقاى عمرو بن شمر ولائى بوده است، مثل خود جابر كه خود جابر را هم تضعيف كرده‏‌اند به غلو و گفته‏‌اند جابر جعفى غير موثق است، چون غالى است! اين عمرو بن شمر از شاگردهاى خوب جابر بوده، لذا استاد و شاگرد هر دو رمى به غلو شده‏‌اند! @Nardebane_feghahat
✳️ (3) ✔️ آیت الله سید احمد (مدظله العالی): 🔸 «عمرو بن شمر» نسبتاً به نظرم خوب است و توضیحاتی عرض کردیم. خط غلو در تراث ضعیف هستند و نجاشی «ضعیف جداً» دارند و خلاصه خیلی نمی‌شود تضعیفش کرد. @Nardebane_feghahat
✳️ (4) ✔️ درس خارج فقه آیت الله کتاب النکاح 90/09/22 🔸 در روایت «عَمرو بن شمر» هست، لذا مثل صاحب جواهر و دیگران و من جمله مرحوم آقای خوئی و مرحوم آقای حکیم، میگویند روایت، ضعیف السند است؛ اما (به نظر ما) روایت صحیح السند است. 🔹 عمرو بن شمر به قول آقای بروجردی (رضوان الله تعالی علیه) می‌گفتند این خیلی بدبخت بوده که حتی رسیده به آنجا که عَمرو شده عُمَر. 🔸 و بسیاری از بزرگان این را توثیق کردند. البته مرحوم نجاشی این را رد کرده و گفته این غالی است. اما بسیاری از بزرگان و سه نفر از اصحاب اجماع از او روایت نقل می‌کنند. آن‌هم مثل ابن محبوب و عثمان بن سعید. 🔹 بعد از همه مهمتر، ایشان هم در کامل الزیارات آمده، آن‌هم خیلی آمده و هم در تفسیر علی بن ابراهیم آمده؛ به عبارت دیگر هم ابن قولویه او را توثیق کرده و هم علی بن ابراهیم. 🔸 و یک وقت من بررسی می‌کردم و می‌دیدم که بیش از ده نفر به بالا از بزرگان و از اجلاّ از این عمرو بن شمر روایت نقل می‌کنند. 🔹 مرحوم نجاشی از این چیزها خیلی دارد که رد میکند و میگوید «أنّه غالی». اگر ما هم در آن زمان بودیم، غالی بودیم. این حرف‌هایی که ما راجع به اهل بیت (علیهم السلام) میگوییم، آن وقت‌ها نمی‌گفتند و البته جرئت نداشتند و هرکس می‌گفت، او را طرد می‌کردند. 🔸 من خیال میکنم مرحوم نجاشی که امثال اینها را طرد میکرده، یک نحو تقیه در کار بوده است. مثلاً مضمون زیارت جامعه کبیره را می‌گفته (که ما میگوییم نِعم زیارة هذه) و آنها اگر این‌طور بوده، طردشان می‌کردند. 🔹 من عقیده دارم که این‌طور نبود که بگویند این شخص واقعاً غالی است. یعنی در مقابل سنّی‌ها که ما را واجب القتل میدانستند، آنگاه این‌ها مجبور بودند که کسی مثل «عمرو بن شمر» را بگویند غالی است. 🔸 بنابراین بر فرض هم که عمرو بن شمر از نظر عقیده «غالی» باشد؛ اما از نظر روایت، طوری نیست که روایت نقل کند. اگر سنّی هم موثق باشد و روایت نقل کند، ما روایتش را میپذیریم. مثل سکونی و مثل نوفلی که شاید صاحب وسائل بیش از دویست روایت از سکونی و نوفلی نقل می‌کند، درحالی که هر دوی اینها سنّی هستند. 🔹 و یا «قیاس بن ابراهیم» که بسیاری از بزرگان این قیاس بن ابراهیم را توثیق میکنند، در حالی که سنّی است. 🔸 لذا نمیشود عَمرو بن شمر را عُمر کنیم و بعد هم روایتش را طرد کنیم. عُمر نیست بلکه عَمرو است. @Nardebane_feghahat
✔️ تغییر کردن فتوای آیت الله (حفظه الله تعالی) در رابطه با سنّ تکلیف دختران @Nardebane_feghahat
✔️ آیت الله سید احمد (حفطه الله تعالی): 🔸 ابن تيميه مردِ ملایی است، فقط کينه توز می‌باشد، يعنی تند است. به خاطر آن کينه­‌ای که راجع به تشيع و اهل بيت دارد. 🔹 محمد بن عبدالوهاب آدم مزخرفی است. اصلاً بی سواد است،  قابل قياس نيست، اما مثلاً ابن قيم مردی ملّا است. @Nardebane_feghahat
✅ نوشته ای درباره "تقریب مذاهب" 🔸 حتما اسم سازمان تقریب مذاهب اسلامی را شنیده اید . "تقریب" یعنی نزدیک کردن . اما در حقیقت ما اختیاردار مذاهب نیستیم که بخواهیم مذهب ها را به هم نزدیک نماییم چون هر مذهبی دارای یک چهارچوب مشخص است . بلکه مراد ما از "" تقریب علمای مذاهب و پیروان آنها است، بدین معنا که آنها با هم درگیری و دشمنی نداشته باشند تا مبادا سبب فتنه از سوی دشمنان دین قرار بگیرند و این کلام درستی است . 🔹 شاید کسی بر سر کلمه "" مناقشه کند ، اما آیا کسی با واژه "تقریب" مخالف است؟ ابداً. بحث بر سر چگونگی تقریب است! 🔸 تقریب نباید موجب انکار مبانی مکتب تشیع و کم رنگ کردن آنها شود ، نباید سبب دست برداشتن از عقائد و انکار معاجز اهل بیت پیامبر علیهم السلام باشد و ... 🔹 هدف مرحوم آیت الله از "تقریب مذاهب" این بوده که در مورد اوهام و اکاذیبی که علیه تشیع گفته است (نظیر خان الامین و ...) رفع صورت بگیرد . 🔸 از آیت الله (حفظه الله) شنیدم که "طنطاوی" شیخ سابق الازهر برای ایشان نقل نموده: آیت الله بروجردی (ره) آن قدر بزرگ بوده‌اند که روابط مرجعیت حاکم بوده است بر روابط سیاسی ایران و مصر . و حتی عبدالناصر (وزیر مصر) دو بار نامه به آیت الله العظمی بروجردی (ره) نوشته است . یکبار مبتنی بر این که شاه تصمیم دارد را به رسمیت بشناسد لذا شما در صورت امکان مانع شوید. و آقای بروجردی هم اقدام نمودند. و یکبار هم نامه نوشت که فلسطینی ها آواره شده اند اگر ممکن است وجوهات شرعیه به آنها تعلق بگیرد که ایشان هم اجازه دادند. ✍ رضاحسینی @Nardebane_feghahat
✔️ اسلام و دموکراسی 🔸 اوریانا فالاچی، خبرنگار ایتالیایی، در شهریور ۱۳۵۸ به دیدار آمد و در مصاحبه با ایشان این پرسش را مطرح کرد که چرا امام خمینی با به رفراندوم گذاشتن «جمهوری دموکراتیک اسلامی» و افزودن قید دموکراتیک مخالف هستند. 🔹 ایشان در پاسخ به علّت مخالفتشان با قرار گرفتن کلمه دموکراتیک گفتند: «این توهّم، این را در ذهن می‌آورد که اسلام محتوایش خالی است از این، لذا احتیاج به این است که یک قیدی پهلویش بیاورند و این برای ما بسیار حزن‌انگیز است که در محتوای یک چیزی که همه چیزها به طریق بالاترش و مهمترش در آن هست، حالا ما بیاییم بگوییم که ما اسلام می‌خواهیم و اما با اسلام‌مان دمکراسی باشد، اسلام همه چیز است. مثل این است که شما بگویید که ما اسلام را می‌خواهیم و می‌خواهیم که به خدا هم اعتقاد داشته باشیم، ولی به شرط اینکه به خدا هم معتقد باشیم. این برای ما خیلی ناراحت‌کننده است که کسی یک همچو خیالی داشته باشد.» @Nardebane_feghahat
✳️ (5) ✔️ آیت الله سید ابوالقاسم (رضوان الله علیه): 🔸 و هذا «عمرو بن شمر» بالَغَ النجاشي في تضعيفه. 📚 معجم رجال الحديث ج1 ص66 @Nardebane_feghahat
✳️ (6) 🔸 «عمرو بن شمر»: أبو عبد الله الجعفي عربي، روى عن أبي عبد الله (عليه‌السلام)، ضعيف جداً، زيد أحاديث في كتب جابر الجعفي ينسب بعضها إليه، والامر ملبّس. 📚 رجال النجاشي نویسنده ج1 ص287 @Nardebane_feghahat
✳️ (7) ✔️ درس خارج اصول آیت الله محمد جواد ۲۶ بهمن ۱۳۹۰ 🔸 نجاشی در مورد «عمرو بن شمر» مي‌گويد: كنيه‌اش ابو عبدالله جُعفي است، «روي عن أبي عبدالله» خودش از امام صادق(ع) نقل مي‌كند. اين مطلب مختلف ذكر شده، در بعضي از كتب رجالي گاهي نوشتند از امام باقر نقل مي‌كند و گاهي نوشتند از امام صادق نقل مي‌كند. 🔹 بعد نجاشي مي‌گويد: «ضعيفٌ جداً، زيّد أحاديث في كتب جابر الجعفي ينسب بعضها إليه» احاديثي را خودش اضافه كرده يا اضافه شده، عمرو بن شمر به كتاب جابر جعفي احاديثي اضافه كرده و منسوب به آن است 🔸 «والأمر ملتبسٌ» باز در بعضي از نسخه‌ها «ملبسٌ» دارد. يعني بالأخره مسئله عمرو بن شمر خيلي روشن نيست كه چرا اين روايات را جعل كرده، راجع به عمرو بن شمر هم مسئله غلوّ او را مطرح مي‌كنند و هم مسئله وضع احاديث را در آن مطرح مي‌كنند كه از اين «والامر ملتبسٌ» هم مي‌شود استفاده كرد. @Nardebane_feghahat
✳️ (8) ✔️ آیت الله سید احمد (مدظله العالی): 🔹 نجاشی مستقلاً متعرض عمرو بن شمر شده است و می‌‌گوید: «ضعیف جداً» بعد نوشته‌اند: «زید فی کتب جابر احادیث ینسب بعضها الیه» گفته شده که در کتب جابر بعضی از احادیث اضافه شده است که بعضی از آن احادیث را این آقا اضافه کرده است. بعد از بیان این مطلب می‌گوید: «والأمر ملتبس» یعنی من خیلی اطلاع ندارم. و عبارت نجاشی به همین مقدار تمام می‌شود. 🔸 کتاب نجاشی، فهرست است و این بحث‌ها رجالی است چون نه کتابی برای وی نوشته است و نه طریقی برای کتاب ذکر کرده است. در اینجا هیچ چیزی به عمرو بن شمر نسبت نداده است. سرش این است که در فهارس ما نام عمرو بن شمر بوده است که اهم آن فهرست حمید است و چون وی آن طریق را قبول ندارد (به خاطر ابوالمفضل شیبانی) نه کتاب و نه طریق را ذکر نکرده است. 🔹 مسلک نجاشی در فهارس تعبدی نیست. شیخ طوسی در فهرست گزینشی عمل نمی‌کند و هرچه نقل کرده‌اند نقل می‌کند. مثلاً با این که ابوالمفضل شیبانی را دیده باز از او نقل نمی‌کند، شیخ طوسی با این که او را ندیده است ولی از او نقل می‌کند. 🔸 ما سابقاً عمرو بن شمر را تضعیف می‌کردیم ولی اخیراً به مناسبت بحثی، تحقیق بیشتری در شرح حال وی کردیم و دیدیم که در کتب اهل سنت بیش از کتب شیعه دربارة وی مطلب آمده است؛ مثلاً ابن عدی در الکامل دربارة وی مطالبی نقل می‌کند و معلوم می‌شود که وی شخصیت معروفی بوده است. در آنجا از مؤذن مسجدی که وی پیشنماز آن بوده نقل می‌کند که به مدت سی سال من به آن مسجد می‌رفتم و یک‌دفعه نشد که او دیرتر از من به مسجد بیاید یا زودتر از من از مسجد برود. @Nardebane_feghahat
✳️ (9) ✔️ درس خارج اصول آیت الله محمد جواد ۲۶ بهمن ۱۳۹۰ 🔸 شيخ طوسي در كتاب فهرست، «عمرو بن شمر» را تضعيف نمي‌كند، مي‌گويد «له كتابٌ». ابن داود در رجالش او را تضعيف مي‌كند. 🔹 اما نكته‌اي كه وجود دارد این است كه اولاً ایشان در جزء رجال كامل الزيارات هست، دارد و همچنين جزء رجال تفسير علي بن ابراهيم هم هست. علي بن ابراهيم قمي در اين تفسيرش روايات زيادي را كه در سندش همين عمرو بن شمر وجود دارد نقل مي‌كند. @Nardebane_feghahat
✳️ (10) ✔️ آیت الله سید احمد (مدظله العالی): 🔸 عمرو بن شمر جُعفی را حتی عامه هم تضعیفش کرده‌اند. البته تضعیف آنها ناظر به این بوده که ایشان سبِّ سلف می‌کرده است. @Nardebane_feghahat
✳️ (11) ✔️ درس خارج اصول آیت الله محمد جواد ۲۶ بهمن ۱۳۹۰ 🔹 اجلّا از «عمرو بن شمر» روايت زياد نقل مي‌كنند. در ميان اين اجلّا پنج نفر از اصحاب اجماع از ایشان روايت نقل كردند كه خود اينها قرينه بر وثاقت «عمرو بن شمر» است. 🔸 مرحوم آقاي خوئي قدس سره نقل اجلّا را، يا نقل اصحاب اجماع را كافي در وثاقت نمي‌دانند ولي به نظر مي‌رسد كه اينها كافي است. 🔹 اگر اجلا آمدند از يك نفر روايات زيادي را نقل كردند، اين نقل اجلّا در توثيق اين شخص كفايت مي‌كند. بنابراين اين قرائن و همچنين شيخ مفيد هم بر عمرو بن شمر اعتماد كرده و صدوق هم بر عمرو بن شمر اعتماد كرده، بزرگاني هم اعتماد كردند، حالا نجاشي آمده او را تضعيف كرده و شايد به تبع نجاشي ابن غضائري، ابن داود و ديگران هم آمدند تضعيف كردند، علي ايّ حال قرائن صدق و توثيقش بر قرائن تضعيفش رجحان دارد و مي‌شود اعتماد كرد بر روايتِ عمرو بن شمر. @Nardebane_feghahat
4_5861966129462774892.pdf
5.59M
✳️ (1) ✔️ اسماعیل بن مَرّار در آینه نقد ✍ فریبا رضازاده کهنکی ✍ مهدی تقی زاده طبری @Nardebane_feghahat
✳️ (2) ✔️ آیت الله سید احمد (مدظله العالی): 🔸 «اسماعیل بن مَرّار» توثیق روشنی ندارد. از دو راه توثیق شده است: 1⃣ عبارت ابن ولید. 2⃣ از طریق تفسیر علی بن ابراهیم @Nardebane_feghahat
✳️ (3) ✔️ آیت الله سید احمد (مدظله العالی): 🔸 «اسماعیل بن مَرّار» عند مشهور رجالیین توثیق نشده است و از راه عبارت ابن الولید توثیق کرده‌اند و یکی هم از راه تفسیر علی بن ابراهیم. 🔹 {طبق عبارت ابن ولید} جمیع کتب یونس التی هی بالروایات کلها صحیحة إلا آن روایاتی که محمد بن عیسی بن عبید از یونس نقل کرده است. لذا گفته‌اند: اسماعیل بن مرار قابل قبول هست. ✅ پ.ن: لذا چون اسماعیل بن مرار جزء راویان از یونس است، او را توثیق کرده‌اند. @Nardebane_feghahat
✳️ (4) ✔️ درس خارج فقه آیت الله کتاب البیع 92/09/16 🔸 «عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مَرَّارٍ عَنْ يُونُسَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام». 🔹 ما این اسناد را معتبر می‌دانیم ولو اینکه در مورد اسماعیل بن مَرّار توثیق صریحی وجود ندارد، ولی کتب یونس معمولاً به وسیله همین شخص به ما رسیده و مورد قبول هم قرار گرفته است. حالا یا جهت قبول این بوده که از کتب مشهور بوده و به همین جهت هم از ناحیه‌ی اسماعیل بن مرّار اشکالی وارد نشده است، یا اینکه خود اسماعیل بن مرار تضعیف نشده و مورد توثیق فقهاء بوده و از قدیم به روایاتش اخذ شده است. 🔸 به هر حال روایتی که با این طریق به یونس می‌رسد که به جهت تکرر سند معلوم می‌شود که از کتاب یونس نقل شده است، به خاطر اسماعیل بن مرار محل اشکال نمی‌باشد. @Nardebane_feghahat
✳️ (5) ✔️ خارج اصول استاد شب زنده دار ۹۲/۷/۱۵ ◾️ شهادت ابن ولید در تصحیح اسماعیل بن مرار 🔸 این راه می گوید شهادت ابن ولید بر اینکه «کتب منقوله یونس بن عبدالرحمن همگی صحیح هستند»، به این معناست که همه راویانی که کتاب های یونس را نقل کرده اند ثقه هستند، چون قدما روایاتی را صحیح می دانسته‌اند که همه راویان آن ثقه باشند، و این‌گونه نیز نبوده که این بزرگان برای هر روایتی قرینه ای بر صحت، غیر از وثاقت راوی داشته باشند. در نتیجه وثاقت اسماعیل بن مَرّار ثابت می‌شود، چون او نیز جزء راویان کتب یونس بوده است. @Nardebane_feghahat
🔹 « حماد بن عیسی می‌گوید: در محضر امام صادق (علیه السّلام) بودم، به من فرمود: آیا می توانی نماز را خوب بخوانی؟ عرض کردم: چگونه نمی توانم و حال آنکه کتاب «حریز» را که درباره نماز نوشته شده است، از حفظ دارم. حضرت فرمود: برخیز و نمازی بخوان تا من ببینم که چگونه می‌‌خوانی. رو به قبله ایستادم و شروع به خواندن نماز کردم. تمام نماز را از نظر رکوع و سجود به جای آوردم، اما حضرت آن را نپسندید و فرمود: نماز را خوب نخواندی. واقعا چقدر زشت است برای مردی که شصت هفتاد سال از عمرش می گذرد و حال آنکه نمی تواند یک نماز کامل با مراعات حدود کامله آن بخواند...» 🔸 یکی سخنرانان مشهور نقل می‌کرد که از آیت الله (حفظه الله) پرسیدم که چطور حماد بن عیسی با آن جایگاه و موقعیت نمازش مشکل داشته است؟! ایشان جواب داده بودند: «خیر، امام (علیه السلام) انتظاری که از حماد بن عیسی داشته، بالاتر از این حرف‌ها بوده است» @Nardebane_feghahat
✅ کتب اربعه رواییِ متقدمین: 1⃣ کافی- مرحوم کلینی 2⃣ من لایحضره الفقیه- شیخ صدوق 3⃣ استبصار- شیخ طوسی 4⃣ تهذیب- شیخ طوسی ✔️ نام هر سه نفر «محمد» است لذا به «محمدون ثلاث اُوَل» معروفند. ✅ کتب اربعه رواییِ متأخرین: 1⃣ وافی- فیض کاشانی 2⃣ وسائل الشیعة- شیخ حر عاملی 3⃣ بحارالأنوار- علامه مجلسی 4⃣ مستدرک الوسائل- محدث نوری ✔️ نام سه نفر اول از این‌ بزرگواران «محمد» است لذا به «محمدون ثلاث اُخَر» معروفند. @Nardebane_feghahat
✔️ آیت الله (حفظه الله تعالی): «...این حديث صحيح السند است، آن هم به تصحيح قُدما. از جهت رجالي تصحيح سند در مقام فقاهت، امر لازمي است؛ تارة تصحيح از متأخّرين است، مثل: وحيد بهبهانی ، علامه مجلسی، مير داماد. امّا تارة صحّت سند از طريق تصحيح و توثيق قدماست، مثل: نجاشی، شيخ الطائفه (شيخ طوسي)...» @Nardebane_feghahat
✔️ درس تفسیر آیت الله (مدظله العالی): ۲۸ فروردين ۱۳۸۷ 🔸 توثيقات دو قسم است: يك قسم توثيقات متأخرين، مثل توثيق ميرداماد، توثيق مجلسی؛ يك قسم توثيق قدما، مثل شيخ، نجاشي و أضرابهما. در توثيقات متأخرين مورد بحث است كه آيا حجت است، يا نه. 🔹 البته بايد اهل دقتِ بحث خوب دقت كنند، سه قسم مي‌شود: يك قسم قدما مثل شيخ طوسي و نجاشي و غضائري؛ يك قسم متأخرين از قبيل ميرداماد و مرحوم مجلسي؛ يك قسم هم متوسطين بين متقدمين و متأخرين، مثل علامه. هر يك حكمي دارد كه بحثش را ان شاءالله در فقه. به قدري كه اينجا لازم است، توثيقات متأخرين مورد اين شبهه شده كه حدسي است و اجتهادي است؛ چون سند براي توثيق از مثل ميرداماد، يا شيخ بهائي به صدر اول در دست نيست؛ قهرا توثيق يا حدسي است يا محتمل الحدسيه. 🔸 در احتمال حدسيت در اخبار، در اصول تنقيح شد كه در خبر، احتمال حدسيت مضر نيست. اصل، حسيت است. ولي در اينجا خصوصيتي است؛ چون در كلمات متأخرين توأم شده توثيقات با استدلالات؛ قهرا وقتي خبري توأم شد با استدلال، از حيث حسيت كه اين از كسي، او از كسي و هكذا شنيده باشد، خارج مي‌شود و أصالة الحس در اين گونه إخبارات ساقط است. اين وجه عدم اعتماد بر توثيقات متأخرين است. 🔹 اين اشكال در توثيقات قدما نیست. @Nardebane_feghahat
✳️ درس مهدویت استاد طبسی 94/10/01 🔸 از معاصرین استاد بزرگوار آقای در درس اصولشان در بحث حرمت صوم یوم عاشورا به روایتی استناد می‌کنند که مشکل سندی دارد و می‌فرمایند: «اعتمادنا علی المزار المشهدی نتیجۀ لاعتماد سید عبدالکریم و ولده علیه» ما به خاطر اعتماد دو شخصیت بزرگ مثل ابن طاووس و فرزندش بر این کتاب اعتماد داریم. ✅ پ.ن: «و قد تبنى الأستاذ هذا الطريق واعتمد عليه نتيجة لاعتماد السيد عبد الكريم بن طاوس وولده عليه». 📚 صوم عاشورا بین السنة النبویة و البدعة الامویة، ص48 @Nardebane_feghahat
✳️ درس خارج فقه آیت الله سید احمد (حفظه الله تعالی) 1398/3/20 🔸 مرحوم آقای ابطحی (قدس الله سرّه) می‌فرمودند: «منتجب الدین» خیلی‌ها را که بعد شیخ طوسی هستند تا زمان خودش را آورده، نوشته «فقیهٌ واعظٌ» شوخی می کرد می گفت: فقهای منبری بودند نه فقیه فقیه! شوخی ایشان است. @Nardebane_feghahat
✔️ آیت الله سید احمد مددی (مدظله الشریف): 🔸 در فهرست منتجب الدین - که علمای بعد از شیخ طوسی را بیان کرده - حدود 200 - 300 نفر از علما را اسم برده و شاید از دو سوم آنها با عنوان «فقیه» یاد کرده. @Nardebane_feghahat
✔️ در نامه به آقای قدیری آمده است: 🔸 و اما راجع به دو سؤال، یکی بازی با شطرنج و در صورتی که از آلت قمار بودن به کلی خارج باشد، باید عرض کنم که شما مراجعه کنید به کتاب «جامع المدارک» مرحوم آیت الله آقای حاج که بازی با را بدون رهن جایز می‌داند و در تمام ادله خدشه می‌کند، درصورتی که مقام احتیاط و تقوای ایشان و نیز مقام علمیت و دقت نظرشان معلوم است. @Nardebane_feghahat
🔸 آیت الله نقل کرده که از سوال کردم: آیا احکام قضایی، موضوعیت دارد یا طریقیت؟! یعنی آیا موضوعیت دارد بدین معنا که موظفیم حدود را جاری کنیم و نتیجه هر چه باشد، چه بازدارندگی داشته باشد و چه نداشته باشد؟! یا طریقیت دارد و تنها اگر بازدارندگی داشته باشد، باید اجرا شود؟! ایشان پاسخ دادند: بدیهی است که طریقیت دارد. @Nardebane_feghahat
✔️ آیت الله سید احمد (مدظله العالی): 🔸 مرحوم سید بن طاووس از قول ورام بن أبی فراس نقل می کند که 200 سال علمایِ ما مقلّد شیخ طوسی بوده‌اند. در معالم هم این عبارت آمده است. 🔹 منتجب الدین از خاندان بابویه برادر صدوق است. ایشان علمای بعد از شیخ طوسی را بیان کرده. فهرست منتجب الدین شأنش این است. شاید (عددش در ذهنم نیست) شاید 300 یا 200 نفر از علما را اسم برده است. شاید مثلاً دو سوم این علما را نوشته فقیهٌ... فقیهٌ... فقیهٌ. 🔸 این دو تا عبارت را اگر با همدیگر جمع بکنیم، آن می گوید: 200 سال مقلد بوده اند. این میگوید همه فقیه‌اند. «فقیه مقلد». بعضی اش هم تصادفاً دارد: «فقیهٌ واعظٌ». 🔹 یکی از بزرگان (خدا رحمتشان کند) به شوخی می‌فرمودند: «این‌ها فقیهان روضه خوان بوده‌اند» به تعبیر ایشان. 🔸 فهرست منتجب الدین از این تعبیرات زیاد دارد. البته «فقیهٌ» تنها هم دارد، «فقیهٌ مقرئٌ» یعنی قاری قرآن و «فقیهٌ واعظٌ» هم دارد. @Nardebane_feghahat
✔️ آیت الله سید احمد (حفظه الله تعالی): 🔹 علامه حلی (رحمه الله) خودشان را قبول ندارند. 🔸 مرحوم آقای یک مواردی را در «معجم» دارند که به علامه (رحمه الله) حمله می‌کنند که شاید فلانی را به خاطر اصالة العدالة قبول کرده است! 🔹 مرحوم علامه در «مختلف» تصریح دارند که اصالة العدالة را قبول ندارند. @Nardebane_feghahat