eitaa logo
پژوهشگاه حم
268 دنبال‌کننده
777 عکس
841 ویدیو
35 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 یاد ایامی (بخش ۴) 👈بخش قبلی👉 قصه نخستین مرکز فرهنگی هنری بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران (قسمت سوم): ... که در صدد تصویب بودند و لذا سایر سناریوها را به بهانه‌‌های مختلفی از مدار بررسی خارج می‌کردند! که سناریوی بنده هم مارک مکتبی (طرفداری از و !) خورد و مردود شد!! دعوای مکتبی/لیبرال، مد سیاسی و جناحی آن‌روزها بود. یک‌طرف، جریان حزب‌اللهی‌ها با رهبری و و طرف دیگر جریان لیبرال‌ها به سرکردگی و سایر تفاله‌های غربی بود از جمله معدوم که بر صندلی ریاست صداوسیمای ایران، تکیه زده بود! الغرض؛ همکاری بنده با ، بعد از حدود یکسال کش و قوس (در طول ۱۳۵۹ با ماهی دو سه بار مراجعه و پیگیری)، قربانی دعوای مکتبی‌ها و لیبرال‌ها شد و شاید هم حکمتی داشت که باعث فراغت بنده گشت و به راحتی در فروردین ۱۳۶۰ عازم صحنه‌های نبرد مستقیم با و سایر در جبهه‌های شدم. اما قضیه «رد فیلمنامه بنده بخاطر بودن»! موجب بنده شد که ریشه دعوای مذکور را در ببینم که یکطرف بود (با حمایت حزب‌الله و ) و طرف دیگر آن (با حمایت غرب‌زدها و ) و اتفاقاً این پیامد را هم داشت که بنده از لحاظ به مکتبی، گرایش پیدا بکنم و دستان خود را از حمایت بنی‌صدر بشویم. درآمد من در آن‌سال‌ها از کارگری در بود که «انجمن توحیدی مستضعفین بازار» را هم در جهت براندازی ، قبل از در آن تشکیل داده بودم و در تشدید برخی اعتصابات و تعطیلی‌های بازار مؤثر بود و این انجمن بعد از پیروزی انقلاب در لیست حامیان بنی‌صدر هم فعال بود و از آن‌جا که متأسفانه قائم به شخص بنده بود، با نرفتن بنده به بازار، تمام شد! ولیکن مرکز اصلی معرکه مکتبی‌ها و لیبرال‌ها، بود که در اختیار آن بود (و ریاست جمهوری هم مقامی تقریباً تشریفاتی به شمار می‌رفت!) که ترکش آن دعوا، مرا در ، متوقف کرد! متهم به و و بود (که البته بود) و ، متعهد به و بودن بود (که بود) و لذا معیار خودی و غیرخودی طرفداران هر دو طیف مذکور، همین گرایشات جناحی آن‌ها بود. فعالیت سیاسی بنده اگرچه در عرصه طرفداری از بنی‌صدر (البته صرفاً در انتخابات ریاست جمهوری و مدت کوتاهی هم عضویت در دفتر هماهنگی همکاری‌های مردم با رئیس جمهور) بود که بعد از شرارت‌های بویژه در غائله ۱۴ اسفند دانشگاه تهران، خاتمه یافت ولیکن فیلمنامه بنده دارای گرایشات مکتبی، ارزیابی شد و در مجموعه قطب‌زاده معدوم، مردود اعلام شد! دو شکست پیاپی (ناکامی در پیشبرد اهداف انقلابی‌ام در قالب «انجمن سینمایی فجر» با علیخانی و تلاش برای ورود به «سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران» با قطب‌زاده)، موجب شد که دریابم در عرصه‌ای وارد شده‌ام که نه تنها چندان آسان نیست بلکه خیلی خشک و جدی است ولو اینکه رؤیایی می‌نماید! شاید هم نسبت به سن و سالم، توقع بیش از حدی از خودم داشتم و لازم بود که بیشتر احتیاط بورزم! در اندیشه ره‌یافتی برای ایجاد مسیری جهت از طریق بودم که ناگهان صدامیان شروع شد و بنده بسوی جبهه شتافتم. اما ذهنم به شدت مشغول علت‌یابی دو شکست مذکورم بود! وقایع و مسائل را هر چه بیشتر تجزیه تحلیل می‌کردم نتیجه‌ای جز این نمی‌گرفتم که؛ ۱) فیلمنامه «نبرد تا آزادی» بنده (که با اقتباس از داستان «نقابداران جوان» و سایر داستان‌های استاد تصنیف کرده بودم) هیچگونه اشکالی نداشت. و صد البته که حماسی-مذهبی (و بالتبع ) بود. داستان نقابداران جوان، در موضوع دلایل اسلام آوردن ایرانیان در صدر اسلام بود و سناریوی بنده در امتداد آن مطلب و در موضوع دلایل وقوع ایرانیان بود. و دنیا هم منتظر و متقاضی این مطلب بود که چرا به انقلاب اسلامی برخاستند؟ و جواب فیلمنامه بنده این بود که؛ به همان عللی که را در صدر اسلام پذیرا شدند. و بررسی این موضوع؛ اولین اقدام برای صدور انقلاب اسلامی ایران به جهان بود ولیکن رسانه ملی، ترجیح داد برود سراغ به ایران و که البته در قالب آن‌هم می‌شد به همین سؤال جواب داد. بنده در شور نوجوانی خود، ارادت خاصی به این استاد داشتم و چندباری هم به ملاقات حضوری او در آموزش و پرورش (خیابان نجات‌اللهی-کریمخان) رفته بودم. «سلحشوران علوی» نامیدن اولین گروه مبارزاتی بنده در سال ۱۳۵۶ نیز اقتباسی... ...ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی‌(منتظر) ۱۴۰۳/۹/۱ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
سال‌هاست که رهبر انقلاب، اندیشمندان و دلسوزان کشور بارها هشدار داده‌اند که نباید در جامعه ایجاد دوقطبی کرد؛ اما متأسفانه این هشدارها خریداری ندارد. واقعیت این است که در میان مردم عادی، هیچ تضاد و دوگانگی عمیقی وجود ندارد. مردم ایران، با تمام تفاوت‌ها در قومیت، زبان، مذهب، سبک زندگی و پوشش، سال‌هاست در کنار هم زندگی کرده‌اند و به درک و تفاهمی نسبی رسیده‌اند. اما مشکلی که جامعه را ملتهب می‌کند، نه از دل مردم، بلکه از تقابل دو طیف رسانه‌دار نشأت می‌گیرد: گروه‌هایی از جریان‌های موسوم به سوپرانقلابی، و گروه‌هایی از طیف‌های اصلاح‌طلب رادیکال. اپوزیسیون خارجی هم این وسط بعضا آتش بیار معرکه است و بعضی وقتا هم ساز مخالف خود را میزند. این دو طیف، هرکدام در رسانه‌های خود با زبان نفرت، توهین و تحریک سخن می‌گویند و با ساختن دشمن فرضی، به دوقطبی‌سازی دامن می‌زنند. جالب اینجاست که بخشی از این نبرد رسانه‌ای کاملاً نابرابر است: اصلاح طلبان رادیکال با دسترسی به پلتفرم‌های پرمخاطب مثل اینستاگرام و توییتر، حرف خود را به گوش طیف وسیعی از مردم می‌رساند.در مقابل، پاسخ جریان سوپرانقلابی عمدتاً در پلتفرم‌هایی مثل ایتا یا روبیکا منتشر می‌شود که مخاطب عمومی ندارد. نتیجه این نابرابری رسانه‌ای، ایجاد روایت‌های ناقص و ذهنیت‌های یک‌سویه در جامعه است. مردم بیشتر در معرض روایت‌هایی قرار می‌گیرند که عمدتاً از بیرون یا جناحی خاص تغذیه می‌شود؛ بی‌آنکه صدای طرف مقابل را بشنوند. در این میان، آنچه گم شده «خرد» و «گفت‌وگو» است. تا وقتی که ما به جای فهم، به جنگ رسانه‌ای ادامه بدهیم، به جای همدلی، بر طبل نفرت بکوبیم، و به جای گفت‌وگو، به حذف فکر کنیم، نتیجه چیزی جز شکاف عمیق‌تر نخواهد بود. انشالله خدا همه مارا آدم کند. یا علی @mohafezan ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر دو قطبی واقعی دو قطبی جعلی «فرقه ناجیه» از با بیانی از (ص) موضوعیت یافت که پیش‌بینی فرمودند؛ ۷۳ خواهند شد که فقط یکی از آن‌ها نجات یافته و الباقی، جهنمی خواهند شد! از همین بود که فرقه‌های اسلامی، سعی کردند خودشان را و دیگران را فرض کنند. و حال آنکه با عنایت به ، تکلیف کاملاً مشخص است. اگرچه ممکنست باورمندان نیز به چندین فرقه مختلف، منشعب گردند! شیرازی هم در بیت؛ «جنگِ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه /چون ندیدند حقیقت رهِ افسانه زدند»، یکی از ۷۳ فرقه (ناجیه) را کم کرده و به جنگ و نزاع «هفتاد و دو ملت»، اشاره کرده است. پس به این ترتیب «هفتاد و دو ملت» یا «هفتاد و دو فرقه»، پیوسته در‌ ستیزه هستند، زیرا که را ندیده‌اند! بنابراین ، اگر ۷۳ قطبی هم شده باشد، جای تعجب ندارد تا چه رسد به ۲ قطبی شدن! اگرچه به اعتبار وضعیت آن‌ها می‌توان گفت که جامعه اسلامی هم ذاتاً و دائماً در حالت دو قطبی (قطب و قطب ) به سر می‌برد که می‌توان آن‌ها را و هم نامید. و اساساً هیچ جامعه‌ای را در طول تاریخ و در جغرافیای زمین نتوان یافت که دو قطبی (ظالم/مظلوم) نباشد. و اما هم از این قواعد، مستثناء نیست. کافیست به صحنه‌ای نگاه کنید که در یک طرف، و ، شوق پرواز به بهشت را دارند و در مقابل آنان، گله‌هایی وحشی (دارای شناسنامه ایرانی) که برای سقوط در جهنم از همدیگر سبقت می‌گیرند! آری! این عین واقعیت است که ایرانیان در دو قطب واقعی و در برابر هم صف‌آرایی کرده‌اند و هیچ‌کدام هم به هیچ عنوانی قصد عقب‌نشینی ندارند و صد البته در نهایت (علیرغم خیانت‌ها و جنایت‌های اسراعیلیون علیه اسماعیلیون)، یکه‌تاز ایران‌زمین، فقط امت اسماعیلی خواهد شد که پس از درهم کوفتن و نابودی امت اسراعیلی، نهایتاً به یاری (عج) خواهند شتافت. عجالتاً دو قطبی و در طرف مقابل، طیف را داریم که هم با آن‌ها فرموده‌اند! متنی که آوردیم و در صدد نقد آن هستیم، مشتی نمونه خروار از تولیدات و القائات قطب شیطانی است که پیوسته در صدد برچسب زدن بر رزمندگان هستند با عباراتی از قبیل ! علت ضدیت شدیدتر شرمندگان علیه رزمندگان و ، چیزی جز این نیست که حضور آن‌ها در صحنه موجب رسوایی انقلابی‌گری قلابی آن‌هاست. قسمت مضحک‌تر ماجرا اینجاست که شرمندگان (شریک درندگان در غارت دارایی‌های مادی و معنوی ایرانیان) با حربه به جنگ برخاسته‌اند و تمام غیرت و همت این جماعت ، انگ زدن بر فرقه ناجیه است و در این راستا حاضرند با تمام شرور عالم، ورزند! «قَلّت دیّانون» در بیان (ع)، اشاره به همین جماعت دارد و... ✍️حسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | نظرات ۱۴۰۴/۲/۲۶
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش۰۴۷): 👈بخش قبلی👉 و 👈این‌جا👉 👌انقلاب ابدی تا انقلاب مهدی! ⁉️ و ؛ آیا امری است یا ؟ جواب: بستگی به آن دارد؛ اگر: 🔲باشد، ابدی است. 🔲نباشد، موقت است. ✅هر۲ 🔲هیچکدام چرا؟ زیرا: جواب : از اول، یک بود و بعنوان یک باید تا ابد بماند. درک آیین انقلابی، می‌خواهد. مجتهد؛ کسی‌ست که علاوه بر واجد شرایط بودن، باید روحیه انقلابی هم داشته باشد. با این‌حال، عده‌ای از و (که متأسفانه باندازه لازم، نبوده‌اند!) به بی‌راهه رفته و گمان کردند که انقلاب حتی اگر اسلامی هم باشد، امری موقت است و لذا با و ، تناقض و تعارض دارد! که بعنوان نمونه، یک و یک ، قابل اشاره است: : کافیه .. دوران احساسات کافیه .. تو هر انقلابی، احساسات فراوانه .. اما ۶ ماه .. ۱ سال .. ۲ سال .. ۳ سال .. ۳۶ سال .. ۳۷ سال! : از انقلاب یعنی چی؟! و باید بروند پادگان ..! مگه انقلاب ابدیه؟! ما انقلاب نداریم! انقلابی بود تموم شد رفت! ولیکن «نهضت+نظام» معتقدند که انقلاب و نظام، تا ابد عین همدیگرند: : « پس از ، به رکود و خموشی دچار نشده و نمی‌شود و میان و ، تضاد و ناسازگاری نمی‌بیند، بلکه از نظریه تا ابد دفاع می‌کند.» ✍️حسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | نظرات ۱۴۰۴/۴/۲