eitaa logo
مقالات حسینی منتظر
158 دنبال‌کننده
489 عکس
299 ویدیو
34 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
همزمان با تخریب قبور شهدا؛ ⭕️ترویج "بی حجابی" در بیلبورد شهرداری تهران ! 🔻سوالی که برای همه مردم پیش آمده این است که چگونه تصویر بی حجاب فروغ فرخزاد در بیلبورد شهرداری تهران بالا می رود آن هم در دوران مدیریت شهرداری که خود را خیلی انقلابی معرفی می کند و روزی کاندیدای ریاست جمهوری بوده و باز هم ممکن است سودای آن را در سر داشته باشد؟! 🔻هر چند در میانه جناح های مختلف سیاسی برخی هم با توجه به حوادث اخیر کشور در زمینه حجاب انتقادهای گسترده ای به شهرداری داشته اند اما سوالی که مطالبه ورانه باید از زاکانی پرسید این است که چگونه در پایتخت ام القرای جهان اسلام و در شرایطی که بسیاری از دستگاه ها برای حفظ حجاب در جامعه شهید می دهند، در خیابان هایی که آرمان ها تکه تکه شدند و در جایی که بسیجی ای چون روح الله عجمیان را زجر کش می کنند تا حجاب سر نکنند به این راحتی عکس بی حجاب یک شاعر قبل از انقلاب را منتشر می نمائید؟! ❌گزارش را در لینک زیر بخوانید ❇️https://shohadayeiran.com/fa/news/239034 💢کانال خبری @shohadayeiran57 ☝️از پیام‌های وارده☝️ 💠 کانال اطلاع‌رسانی حم (حاوی پیام‌های دریافتی، گلچینی، تحلیلی و تحریری)؛ «حیفه این پیام‌ها را نبینی»، «حیفه نبینی» (یک از هزاران؛ گلچینی از صدها پیام متنوع سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و...)👇 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه هم‌اندیشی 🎲 چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe 💠
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۳۷): جامعه ایرانی همچون جامعه جهانی در سراشیبی سقوط به «حیوانیت»! (بخش ۳): . 👌 این قسمت، هم در مجموعه مباحث معطوف به «چالش‌های امام در تشکیل نظام» قابل تعبیه است و هم در منظومه مباحث «سقوط معنوی جامعه ایرانی به حیوانیت»! تبرّجات؛ حرام شرعی یا حرام سیاسی؟! امام خامنه‌ای (مُدَّظلّهُ‌العالی)، بی‌حجابی را در زمره دوگانه‌های حرام شرعی و سیاسی برشمردند و در این‌جا در صدد تحلیل علت چنین برداشتی هستیم. مسئله و بزرگترین و جدی‌ترین چالش فرهنگی-اجتماعی «نهضت+نظام اسلامی» است. شُل‌حجابی (بی‌حجابی و بدحجابی ) زنان و دختران (ناکثین)، نه تنها برای حامیان «نهضت منهای نظام اسلامی» (مارقین)، یک صف‌آرائی ضد آرمانی و ضدانقلابی است فلذا به شمار می‌رود همچنان که برای طرفداران «نظام بدون نهضت اسلامی» (قاسطین)، یک صف‌آرائی ضد قانونی و ضد انتظامی است فلذا به شمار می‌رود. بنابراین، متبرجات در مقابله با هر کدام از این منحرفین از نظریه امامین انقلاب و نظام، رفتاری چالشی دارند و نوبت آن‌هاست که (اگر در ادعای انقلابی‌گری یا نظام‌طلبی خود، صداقتی دارند)، مشترکاّ باید چالش علنی تبرّجات زنان را در هر جای‌گاهی که هستند، به چالش جدی بکشند و معطل ورود دیگری به معرکه مقابله با ناکثین نمانند. و اما بر پیروان «نهضت+نظام اسلامی» (لاحقین) است که قبل از ورود دو طیف منحرف مذکور (که ممکنست امر ظریف مواجهه با متبرّجات را نیز به انحرافات افراط و تفریطی بکشانند)، وارد میدان شده و چالش جدی و بدون تعارف مذکور را به نحو ، مدیریت نمایند. این سلسله مقالات در راستای تبیین مبانی همین امر خطیر است که باید به دقت مورد مطالعه و مطالبه قرار بگیرند تا سره از ناسره، تمییز گردد. خشونت و خذولت در کمین است. آنچه که امربمعروف و نهی‌ازمنکر معطوف به شُل‌حجابی متبرّجات (حلقه‌ای از زنجیره طویل مرتکبین حرام شرعی و حرام سیاسی) را به انحراف خشونت توسط «مدعیان نهضت منهای نظام» یا به انحراف خذولت توسط «مدعیان نظام منهای نهضت»، می‌افکند، عدم تبیین دقیق و عمیق این مسئله ظریف و حساس است. بنابراین یک شخص ولایی (حامی ولایت) باید همزمان در سه جبهه، میدان‌داری نماید: ۱) مفاهمه و مقابله با ناکثین (متبرّجات و حریم‌شکنان عفاف و حجاب) ۲) مفاهمه با مارقین (مدعیان نهضت منهای نظام) ۳) مفاهمه با قاسطین (مدعیان نظام منهای نهضت) در غیر این‌صورت، «حمایت از ولایت» و «پشتیبانی از ولی‌فقیه»، تحقق و تجلی نخواهد یافت. ، از آنجایی ناکثات و طاغیات هستند که پیمان‌شکنی آن‌ها چند لایه است؛ هم در معرکه ضدیت با و هم با و هم با و هم با قوانین و مقررات ایران (فلذا در هماهنگی و هم‌ردیفی با و بویژه منحوس) و هم بسترسازی برای بی‌ناموسی و قتل‌عام غیرت و عفت و حیای اجتماعی و در یک کلمه؛ وارد شده‌اند. (لطفاً 👈 این‌را هم ببینید 👉 که 👈 ادامه این مقاله است 👉) مدعیان نظام منهای نهضت، از آنجایی قاسطین هستند که به هر علتی و به هر قیمتی، مایل به معامله با متبرّجات و نادیده‌انگاری آن‌ها و بالتبع اضمحلال هستند که در ادبیات امروز، به طیف «مذهبی‌های صورتی» نیز معنون شده‌اند. مدعیان نهضت منهای نظام، از آنجایی مارقین هستند که در تقابل با متبرّجات حرمت‌شکن، فراتر از و رفتار می‌کنند و دافعه آن‌ها غالب بر جاذبه آن‌هاست. زیرا که مرتکبین ناهنجاری‌های اجتماعی را گاو و حیوان می‌پندارند! و حال آنکه در هیچ شرایطی (باستثناء دریدگی سلیطه‌های وحشی که ای‌بسا در هنگامه براندازانه، محور توحش کرگدن‌های ویران‌گر و کروکودیل‌های غارت‌گر می‌شوند که البته در بین شُل‌حجاب‌ها، اقلیتی بیش نیستند) نباید آن‌ها و نیز امربمعروف و نهی‌ازمنکر را نادیده گرفت و از مراعات «أشدّآء علی الکفار و رحمآء بینهم» غفلت ورزید که شرط با ولایت است. (... و الذین معه ...) امربمعروف و نهی‌ازمنکر اسلامی در سپهر نهضت+نظام، انسان‌مدار و کرامت‌محور است نه حیوان‌پندار و نفرت‌پرور. الفبای فریضتین اسلامی و عقلانی؛ است؛ (... إنّهُ طَغیٰ فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّيِّنًا لَّعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَى)؛ گفتاری که باعث تذکر و موجب خشیت طاغی و طاغیه گردد. (سوره طه/آیه ۴۴) زیرا که امکان توبه و بازگشت طواغیت عصیان‌پیشه از مطلق‌گرایی در و آنگاه پذیرش و سپس آمادگی برای ، فقط با قول لین و گفتار نرم، میسر است و بس. ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی‌(منتظر) دبیرکل جبهه حامیان ولایت ۲۹ فروردین ۱۴۰۳ 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۴۲): ایران فدای اسلام اسلام فدای ایران بازرگان (نخست‌وزیر موقت انتقال قدرت از رژیم ستم‌شاهی به جمهوری اسلامی ایران) به علت و اعتماد به آمریکا () در صدد انحلال نهادهای انقلابی (مجلس خبرگان رهبری، کمیته‌های مردمی انقلاب اسلامی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، جهاد سازندگی و..‌.) برآمد که با مقابله قاطع ، شکست خورد و پس از لو رفتن ارتباطات مخفیانه دولت وی با آمریکایی‌ها (که اسناد آن در آمریکا بدست انقلابیون افتاد) ناچار به استعفاء گشت. مهندس بازرگان و دوستانش در با اختلافات جدی داشتند و این را وی در مصاحبه با به صراحت می‌گوید: «از نقطه نظر سیاسی، روابط ما [بازرگان و امام] مشکل است، بسیار مشکل. بیشتر کارهای ما با اختلاف نظر و جنگ لفظی همراه است.»! مهندس بازرگان علت این اختلاف را در جزوه منتشر شده از طرف ، پس از استعفاء بیان می‌کند: «اختلاف من با بر سر و بود. یعنی امام همه چیز از جمله ایران را برای اسلام می‌خواست و من اسلام را برای ایران می‌خواستم.»! آری! وی در زمان حیات امام آشکارا به آن‌حضرت، دروغ بسته و تهمت زد و نوشت: «امام ایران و همه‌چیز را برای اسلام می‌خواهد!» سخنرانی امام با تعابیری عجیب، پاسخی به این اتهامات بود ولیکن این سخنرانی، موعظه‌ای آینده‌نگرانه هم به در بر داشت. و اما بررسی این دو مطلب مغفول ... ...ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۶/۳ 🆔 @chelcheraaqHM 💠 🎲 چلچراغ 🙏
♦️توهین به مرز ایران تقصیر شومن هایی چون «ثابتی» نیست، بزرگترهای «اصولگرایش» مقصر هستند/ پدرم نگفت مرگ بر مرزی که برای حفظش، نمی توانم درست نفس بکشم عصر ایران در گزارشی به انتشار یادداشت یک فرزند شهید البته به صورت «امضا محفوظ» در خصوص امیرحسین ثابتی، نماینده تهران در مجلس پرداخته و نوشته است: 🔹پدرم که به جبهه می رفت نگفت مرگ بر این مرزی که با فلانی‌ها هموطن هستیم. فلانی‌هایی که آن روزها خودشان را مجاهدین خلق می‌نامیدند و خلق، آنان را منافق خطاب می‌کرد؛ پدرم ایران را دوست داشت 🔹دیروز که دیدم امیرحسین ثابتی، نماینده مجلس شورای اسلامی وقیحانه توئیت کرده که مرگ بر مرزی که عراقچی و ظریف در آن به دنیا آمده‌اند، ابتدا باور نکردم و گفتم شاید از آن توئیت‌های فیکی باشد که پسمانده‌های رجوی در شبکه‌های اجتماعی استفراغش کرده‌اند اما پرس و جو که کردم دنیا دور سرم چرخید: وای خدای من! چگونه یک ایرانی می‌تواند به مرزهای میهنش مرگ بفرستد! آن هم کسی که خود را نماینده مردم همین سرزمین می‌داند! 🔹تقصیر شومنی چون ثابتی نیست که بالاترین هنرش مجری گری تلویزیون و سفر به قطر بود برای دیدن بازی های جام جهانی؛ تقصیر بزرگترهای "به اصطلاح اصولگرا"یش هست که جوان خام و هدرگویی چون او را در غیاب مردم توی لیست گذاشتند و در کم رمق ترین انتخابات تاریخ پارلمانی جمهوری اسلامی با رأیی نازل به مجلس فرستادند. ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌 دشمنان امیرحسین؛ دشمنان ایران. ثابتی، لیاقت ریاست جمهوری را هم دارد نویسنده این متن هر قدر هم که کودن و غرق در باشد بعید است مفاهیم عبارات را درنیابد ولیکن از شدت کینه به و و لجاجت بر گستاخی و گزافه‌گویی، وارونه‌نمایی می‌کند و خود را به نفهمی می‌زند تا مخاطبین خود را که احمق می‌پندارد، استحمار نماید! (اگرچه بعضی‌ها معتقدند که مدعیان اصلاح‌طلبی از سران مثلاً باسواد آن گرفته تا پیاده‌نظام بی‌سواد کف خیابانی آن، چنان جلبک‌مغز هستند که اساساً اهل تفکر نیستند و لذا براحتی همه‌چیز را وارونه می‌بینند!) ثابتی نوشته بود: «مرگ بر آن مرز و معیاری که مرا به خاطر به دنیا آمدن در سرزمینی که در آن عراقچی و ظریف و روحانی و بنی‌صدر و... به دنیا آمده‌اند آشنا با آن‌ها میداند اما شیرمردان را چون چند کیلومتر آنطرف‌تر به دنیا آمده‌اند غریبه با من حساب می‌کند. » اگرچه به ترجمه شده ولیکن ترجمه مفهومی و دقیق‌تر آن، است. یعنی ، تنها معیار حب و بغض آدمیان و عالمیان است! این طرف میله، دوست است و شایسته محبت و آنطرف میله، دشمن است و سزامند نفرت! چنین تفکر شیطانی هرگز بمفهوم نیست و ۱۸۰ درجه در مقابل تفکر الهی و دیانت محمدی(ص) است. این عبارت ثابتی را باید با طلا نوشت و با قاب نقره‌ای در انظار عموم جهانیان آویخت. ثابتی ننوشته «مرگ بر مرز ایران» بلکه مرگ را برای «مرز و معیاری» خواسته که متکی بر «ناسیونالیسم ضد امت واحده» اسلام است. عبارت آقای ثابتی، عین آموزه‌های اصیل اسلام و ناشی از تربیت صحیح دینی و انقلابی اوست و بالتبع حمله به عبارت وی در واقع حمله به اصل تفکر و دیانت اسلام و انقلاب اسلامی است. حال اگر بلاتشبیه، (ع) فرموده بودند: «مرگ بر آن معیاری که مرا بخاطر به دنیا آمدن در عربستانی که معاویه و یزید و ابن‌زیاد و ابن‌سعد و شمر و حرمله و... به دنیا آمده‌اند، با این عرب‌ها یگانه می‌داند اما شیرمردان ایرانی فارس و ترک و کرد و لر و افغانی و... را که چند کیلومتر آنطرف‌تر به دنیا آمده‌اند، بیگانه با من می‌پندارد.»، آیا (العیاذبالله) سخن گزافه‌ای گفته بودند؟! هیهات! مهاجمین به جناب ثابتی (در طیف گسترده و متنوعی از صهاینه، منافقین متواری، منافقین لو نرفته، مدعیان اصلاح‌طلبی و مدعیان اصول‌گرایی از نوع قالیبافی و حدادی و رفسنجانی و فریدونی!)، همان تفاله‌های پسمانده از تفکرات تهی‌فکر هستند که در زمان حیات هم به آن‌حضرت، آشکارا تهمت می‌زدند! درود خدا بر که خار چشم دشمنان و نفوذی‌های رذل و کثیف آن‌ها شده است. اگرچه از همان زمانی هم که بعنوان مجری_کارشناس، رسواگر انواع منحرفینی بود که کارنامه و برنامه‌ای بجز خیانت به نداشتند. فقط امیدوارم «لومة لائم»ین بی‌بنیاد خودفروخته به شیاطین جنی و انسی در وی مؤثر نیافتند و مقاومت جانانه‌ای از خود بروز دهد تا در دوره پانزدهم به برسد. زیرا او ریاست جمهوری اسلامی ایران را هم دارد و باید آنرا هم پیدا کند ان‌شاءالله ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۶/۲ 🆔 @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 آیا قالیباف، ضد انقلاب است؟ بنده طی مصاحبه‌ای با خبرگزاری ایرنا در مورخه ۱۳۹۶/۲/۱۹ به ضد انقلابی بودن حرف تبلیغاتی-رقابتی قالیباف، تصریح کردم (اگرچه درج آن مصاحبه در خبرگزاری، متأسفانه توأم با تقطیع و حتی تحریف و گزینشی سوگیرانه بود!) سردار/خلبان/دکتر/رئیس کماکان برای رسیدن به ، ظاهراً هیچ حد و مرزی نمی‌شناسد و بالتبع می‌تواند عین افراد ، کل «نهضت+نظام اسلامی» را مورد تضعیف و تحریف و حتی تخریب قرار بدهد و در عین‌حال خود را پشت محبوبین ملت، پنهان سازد! به همین علت بود که بنده در یادداشت مورخه ۱۴۰۳/۳/۲۵ که تعریف اجمالی نامزدهای ریاست جمهوری امسال را دنبال می‌کردم، نوشتم: «۶) اگر محمدباقر ق.، بالا بیاید، در سه سال آینده چه اتفاقی می‌افتد؟ جواب؛ اتفاق مثبت: کل کشور تبدیل به زیستگاه مرفه و خوشایندی برای عموم مردم خواهد شد ولو به قیمتی گزاف تا آنجا که اهالی خراسانات (جنوبی، شمالی و مرکزی بویژه طرقبه)، هر جای ایران را خانه خود خواهند یافت. ضمناً برای اولین‌بار، و ، همزمان ریاست خواهند شد. اتفاق منفی: گرایش به و انقلابی‌گری و حتی ، سافل و بلکه تدریجاً ساقط گردیده و اندیشه مهلک ، سالط خواهد گشت و در تبدیل (امّ‌القرای اسلام؟!) به تسریع خواهد شد.» تهی بودن قالیباف از فرهنگ و فرهنگ‌مداری، عین تهی بودن از برنامه و برنامه‌مداری است و همچنانکه پزشکیان، خود و ملت و دولت را در چنبره ، گرفتار و ذلیل خواهد کرد، قالیباف هم به علت بی‌فرهنگی، خود را اسیر ضدفرهنگ‌ها خواهد کرد، چنانکه قبلاً هم خود و شهرداری تهران را اسیر سازمان صهیونیستی UCLG کرد! و به علت همین با است که در طرح مقررات ضد فرهنگی برای تصویب در ، دارای تصوراتی خنثی است البته اگر آن‌ها را خوشبینانه بنگریم! و در مذمت طرح تعطیلی شنبه‌ها (آن‌هم در اوج تنش و بلکه درگیری با حرامی‌های صهیون!) طی یادداشتی در مورخه ۱۴۰۳/۲/۲۷ نوشتم: «البته از همان زمانی که مدال‌ها و عناوین استحماری UCLG بسوی روانه شد، می‌شد طرح چنین طرح‌هایی را در مدیریت‌های مشکوک وی که بوی همسویی با دارند، آنهم با پوشش !، حدس زد!! در هر حال، امیدواریم ، با ملاحظه لااقل مسئله مطلب، دست رد قاطعی به این (علیه ) و حداقل بدسلیقگی مجلسی به ریاست قالیباف در حال بزند. ان‌شاءالله» دو نمونه دیگر از نگاه سطحی و سخیف قالیباف به فرهنگ که بنده شخصاً از آن‌ها تجربه دارم: ۱) در آستانه انتخابات ۱۳۹۲ به اصرار یکی از دوستان، رفتیم برای مذاکره با رئیس ستاد قالیباف (تا شاید متقاعد شدم که را به حمایت از قالیباف بکشانم!)، بنظرم فردی بود بنام پورابراهیمی که حرفهایی زد و اینکه چهار تا قرارگاه عملیاتی زیرمجموعه قرارگاه مرکزی داریم و... (استفاده ابزاری از عناوین رزمندگی برای تحمیق قشر ارزشی کشور) پرسیدم: خود قالیباف چه برنامه مکتوبی برای اداره کشور دارد؟ به ۱۷ جلد کتابی اشاره کرد که در گوشه‌ای، چیده بود. گفتم: بنده متهم به طویل‌نویسی هستم و گاهی خودم حوصله بازخوانی مقالاتم را ندارم! حالا شما که انتظار ندارید بنده اینهمه کتاب را بخوانم تا ... گفت: عصاره این ۱۷ جلد، همان جلد اول آنست. یک جلد تقدیم بنده کرد و گفت: همین یک جلد را که بخوانید، انگار همه آن‌ها را خوانده‌اید! آمدم و کتاب را (که بعید می‌دانم خود قالیباف آن‌را خوانده باشد! تا چه رسد به اینکه آن‌ها را نوشته باشد) با دقت تورق کردم و بعلت حساسیتی که به فرهنگ داشتم، دنبال جای‌گاه فرهنگ در نزد این کاندید بودم و متوجه شدم که فرهنگ نه تنها در نزد قالیباف بلکه در نزد مغز منفصل وی هم، حلقه مفقوده است و اساساً مفهومی از فرهنگ ندارند! ۲) در مقطعی هم که در سازمان فرهنگی بودم، قالیباف مدیران شهرداری را در برج میلاد جمع کرد و در آن همایش، معاونین و مدیران‌کل شهرداری گزارش کارهای خود را مطرح کردند و در دقایق پایانی، نوبت سردار نوریان (معاون فرهنگی اجتماعی شهردار) شد که وی هم جهت رفع خستگی جمع و‌ ادخال‌السرور، چند تا لطیفه گفت! فرهنگ در نزد قالیباف، چیزی در سطح لطیفه آن‌هم در انتهای صف توجهات و برنامه‌های وی است. و اما در مسئله شناخت شمه‌ای از آخرین خیانت‌های سیاسی قالیباف، ملاحظه یادداشت مورخه ۱۴۰۳/۴/۱۲ بنده، خالی از لطف نیست. البته آخرین قالیباف، در مسئله هماهنگی وی با پزشکیان در برای مطلق به لیست وزرای پیشنهادی بود. الا لعنة الله علی القوم الظالمین سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۶/۷ 🆔 @chelcheraaqHM 💠 🎲 هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 🏴‍☠👿برای ایران؛ همان ..‌.!😈🏴‍☠ 👌 پزشکیان؛ همان شعار دروغین (نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران!!!) است. 👌 پزشکیان؛ همان است. 👌شعار for iran؛ همان و و تفاله‌های رذل و جنایتکار است. 👌؛ همان است. 👌برای‌ایران ؛ همان جاسوس وصل به عضو CIA آمریکاست. 👌«برایایران»ِ امروز؛ همان دیروز به است 👈توضیح👉 👈پ.ن.: 👌 می‌گن؛ نمی‌خوایم، عوض می‌شه! 👌هم‌صدائی مدعیان با مدعیان ؛ همان غریو خرکی ... آی خر برفت است. 👌آری! این غلط‌ها همان غلط‌هاست! 🚾 استخدام ! تنها (و البته الزامی و ) در این ! این ؛ چاقو زدن کشنده و حداقل؛ لگد زدن براندازانه به (این (ص) و حاصل ) و مدافعین آن و لااقل راهزنانه است. 👈ضمناً عالیجناب پزشکیان به نمایندگی (و و مسبوق به سابقه با) فرمودند: ⚔«قدرت و توان نظامی [نیروهای مسلح و ] باید برای [ضدیت با] مردم و [نظام]برای‌ایران، به کار گرفته شود»! سیدمحمدحسینی(منتظر) ۰۳/۰۶/۲۰ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 یاد ایامی (بخش ۴) 👈بخش قبلی👉 قصه نخستین مرکز فرهنگی هنری بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران (قسمت سوم): ... که در صدد تصویب بودند و لذا سایر سناریوها را به بهانه‌‌های مختلفی از مدار بررسی خارج می‌کردند! که سناریوی بنده هم مارک مکتبی (طرفداری از و !) خورد و مردود شد!! دعوای مکتبی/لیبرال، مد سیاسی و جناحی آن‌روزها بود. یک‌طرف، جریان حزب‌اللهی‌ها با رهبری و و طرف دیگر جریان لیبرال‌ها به سرکردگی و سایر تفاله‌های غربی بود از جمله معدوم که بر صندلی ریاست صداوسیمای ایران، تکیه زده بود! الغرض؛ همکاری بنده با ، بعد از حدود یکسال کش و قوس (در طول ۱۳۵۹ با ماهی دو سه بار مراجعه و پیگیری)، قربانی دعوای مکتبی‌ها و لیبرال‌ها شد و شاید هم حکمتی داشت که باعث فراغت بنده گشت و به راحتی در فروردین ۱۳۶۰ عازم صحنه‌های نبرد مستقیم با و سایر در جبهه‌های شدم. اما قضیه «رد فیلمنامه بنده بخاطر بودن»! موجب بنده شد که ریشه دعوای مذکور را در ببینم که یکطرف بود (با حمایت حزب‌الله و ) و طرف دیگر آن (با حمایت غرب‌زدها و ) و اتفاقاً این پیامد را هم داشت که بنده از لحاظ به مکتبی، گرایش پیدا بکنم و دستان خود را از حمایت بنی‌صدر بشویم. درآمد من در آن‌سال‌ها از کارگری در بود که «انجمن توحیدی مستضعفین بازار» را هم در جهت براندازی ، قبل از در آن تشکیل داده بودم و در تشدید برخی اعتصابات و تعطیلی‌های بازار مؤثر بود و این انجمن بعد از پیروزی انقلاب در لیست حامیان بنی‌صدر هم فعال بود و از آن‌جا که متأسفانه قائم به شخص بنده بود، با نرفتن بنده به بازار، تمام شد! ولیکن مرکز اصلی معرکه مکتبی‌ها و لیبرال‌ها، بود که در اختیار آن بود (و ریاست جمهوری هم مقامی تقریباً تشریفاتی به شمار می‌رفت!) که ترکش آن دعوا، مرا در ، متوقف کرد! متهم به و و بود (که البته بود) و ، متعهد به و بودن بود (که بود) و لذا معیار خودی و غیرخودی طرفداران هر دو طیف مذکور، همین گرایشات جناحی آن‌ها بود. فعالیت سیاسی بنده اگرچه در عرصه طرفداری از بنی‌صدر (البته صرفاً در انتخابات ریاست جمهوری و مدت کوتاهی هم عضویت در دفتر هماهنگی همکاری‌های مردم با رئیس جمهور) بود که بعد از شرارت‌های بویژه در غائله ۱۴ اسفند دانشگاه تهران، خاتمه یافت ولیکن فیلمنامه بنده دارای گرایشات مکتبی، ارزیابی شد و در مجموعه قطب‌زاده معدوم، مردود اعلام شد! دو شکست پیاپی (ناکامی در پیشبرد اهداف انقلابی‌ام در قالب «انجمن سینمایی فجر» با علیخانی و تلاش برای ورود به «سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران» با قطب‌زاده)، موجب شد که دریابم در عرصه‌ای وارد شده‌ام که نه تنها چندان آسان نیست بلکه خیلی خشک و جدی است ولو اینکه رؤیایی می‌نماید! شاید هم نسبت به سن و سالم، توقع بیش از حدی از خودم داشتم و لازم بود که بیشتر احتیاط بورزم! در اندیشه ره‌یافتی برای ایجاد مسیری جهت از طریق بودم که ناگهان صدامیان شروع شد و بنده بسوی جبهه شتافتم. اما ذهنم به شدت مشغول علت‌یابی دو شکست مذکورم بود! وقایع و مسائل را هر چه بیشتر تجزیه تحلیل می‌کردم نتیجه‌ای جز این نمی‌گرفتم که؛ ۱) فیلمنامه «نبرد تا آزادی» بنده (که با اقتباس از داستان «نقابداران جوان» و سایر داستان‌های استاد تصنیف کرده بودم) هیچگونه اشکالی نداشت. و صد البته که حماسی-مذهبی (و بالتبع ) بود. داستان نقابداران جوان، در موضوع دلایل اسلام آوردن ایرانیان در صدر اسلام بود و سناریوی بنده در امتداد آن مطلب و در موضوع دلایل وقوع ایرانیان بود. و دنیا هم منتظر و متقاضی این مطلب بود که چرا به انقلاب اسلامی برخاستند؟ و جواب فیلمنامه بنده این بود که؛ به همان عللی که را در صدر اسلام پذیرا شدند. و بررسی این موضوع؛ اولین اقدام برای صدور انقلاب اسلامی ایران به جهان بود ولیکن رسانه ملی، ترجیح داد برود سراغ به ایران و که البته در قالب آن‌هم می‌شد به همین سؤال جواب داد. بنده در شور نوجوانی خود، ارادت خاصی به این استاد داشتم و چندباری هم به ملاقات حضوری او در آموزش و پرورش (خیابان نجات‌اللهی-کریمخان) رفته بودم. «سلحشوران علوی» نامیدن اولین گروه مبارزاتی بنده در سال ۱۳۵۶ نیز اقتباسی... ...ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی‌(منتظر) ۱۴۰۳/۹/۱ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏