eitaa logo
درسهایی از قران کریم ( ترجمه و آموزش و روخوانی و تجوید و دائره المعارف ....... )
3هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
6.1هزار ویدیو
18 فایل
آنچه که از قران کریم می دانیم کپی مطالب آزاد و فقط یه صلوات به روح پدر و مادرم بفرست 💗💗💗
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 🌹 🌸 الَّذِينَ يَبْخَلُونَ وَيَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ وَيَكْتُمُونَ مَآ ءَاتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاَعْتَدْنَا لِلْكاَفِرِينَ عَذَاباً مُّهِينا ً 🍀 ترجمه: (متكبّران خود برتربین) كسانى هستند كه بخل مى ‏ورزند و مردم را به بخل فرمان مى ‏دهند و آنچه را كه خداوند از فضل خود به آنان داده پنهان مى ‏دارند. و ما براى كافران عذابى خواركننده آماده كرده ‏ایم. 🌷 : بخل مى ورزند 🌷 : فرمان مى دهند 🌷 : پنهان می دارند 🌷 : آماده کرده ایم 🌸 این آیه همانند سایر آیات سوره نساء در مدينه نازل شده است. اين آیه در حقیقت به دنبال آیه قبلی و اشاره به افراد و خودخواه است. و می فرماید: الذین یبخلون و یأمرون الناس بالبخل: آنها کسانی هستند که بخل می ورزند و هم مردم را نیز به بخل فرمان می دهند. ، علاوه بر بخل ورزیدن در اموال و نبخشیدن به دیگران، شامل بخل نسبت به علم، آبرو، قدرت و امكانات نیز مى ‏شود. سپس می فرماید: و یکتمون مآ ءاتاهم الله من فضله: و آنچه را که خداوند از فضل خود به آنان داده پنهان می دارند. 🌸 سپس عاقبت کار آنها را چنین بیان می کند و أعتدنا للكافرين عذابا مهينا: و ما براى عذابی خوار کننده آماده کرده ایم. شاید راز تعبیر آنها به کافرین آن باشد که غالبا از کفر سرچشمه می گیرد، زیرا افراد بخیل، در واقع ایمان کامل به مواهب بی پایان پروردگار نسبت به ندارند و این که می گوید: آنها خوار کننده است برای این است که جزای تکبر و خود برتربینی را از این راه ببینند. 🔹 پيام های آیه37سوره نساء 🔹 ✅ بیماری های روحى ، گسترش یافتنى است. افراد بخیل و مریض، دوست دارند دیگران هم بخیل باشند. ✅ از محبّت خدا محروم است. ✅ از نشانه‏ هاى و فخرفروشى، بخل كردن است. ✅ اظهار نعمت‏ هاى الهى نوعى شكر، و كتمان آن یک نوع ناسپاسى و كفران است. ✅ ، براى ترک احسان فقرنمایى مى‏ كند. ✅ نعمت ‏ها خداست، نه تنها نتیجه‏ ى تلاش و تدبیر ما. ✅ اگر بدانیم نعمت ‏ها از اوست بخل نمى‏ كنیم. ✅ ، گاهى مى‏ تواند زمینه ساز كفر باشد. ✅ كیفر در دنیا تحقیر در آخرت است. کانال 👇 @Targomeh
💟 💟 🐪 احشام در قرآن > > ⬅️ ۳ - ۳.۲ - انعام ۳.۳.۴ - 🐎 نیز در زبان عربی اسامی متعددی دارند، در قرآن نیز خداوند متعال با نام از آن اسم برده است. ⬅️ ۱- بمعنى اسبان است و از لفظ خود مفرد ندارد بعقیده راغب را از آنجهت خیل گفته‌اند كه هر كه بآن سوار شود در خود احساس میكند و بعقیده طبرسى علّت این تسمیه آن است كه اسب در راه رفتن است. • «وَ الْخَیلَ وَ الْبِغالَ وَ الْحَمیرَ لِتَرْكَبُوها وَ زینَةً وَ یخْلُقُ ما لا تَعْلَمُون‌؛ ( نحل آیه ۸ ) 🐎 و اسبان و استران و را (آفرید) تا بر آنها سوار شوید و هم زینت و آرایش باشند، و آنچه را كه نمى‌دانید (از قبیل نقلیه موتورى) خواهد آفرید (به خلق مواد اوّلیه آنها در زمین و اعطاى ابتكار به شما).» ⬅️ ۲- : مراد از عادیات اسبان جنگى است. • «و العادیات ضبحا؛ ( عادیات آیه ۱ )  قسم به دونده نفس نفس زنان‌» ⬅️ ۳ و ۴- و : صافنه اسبى است كه بر سه پا ایستد و گوشه پاى چهارم را به گذارد. 🐎 جیاد جمع جید یا بمعنى اسب اصیل و تندرو است،  🐎 مجمع البیان آنرا جمع و قاموس جمع گفته است و علّت این تسمیه را تند روى آن دانسته كه گوئى راه رفتن را می‌كند. 🐎• « إِذْ عُرِضَ عَلَیهِ بِالْعَشِی الصَّافِناتُ الْجِیادُ؛ ( ص آیه ۳۱ )  (و به یاد آر) زمانى كه در پایان روز، اسبان نجیب و بر او عرضه شد.» ⬅️ ۵- : از ماده غار و اغاره بمعنی هجوم بردن و سرعت سیر است که کنایه از اسبان و حمله کننده به دشمن است. 🐎 كلمه جمع مؤنث اسم فاعل از باب افعال (اغارة) است، و اغارة و همچنین غارت به معناى سواره هجوم بردن بر  به طور ناگهانى است، و این جمله كه به ظاهر و مجازا صفت خیل قرار گرفته، در واقع سوارگان صاحب خیل است.‌ 🐎• «فالمغیرات صبحا؛ ( عادیات آیه ۳ )  سوگند به اسبان (جهاد) كه به شدت نفس مى‌زنند.» ⬅️ ۶- : از ماده ایراء به معنای آتش افروختن است «وری الزند: خرجت ناره» آتش خارج شد. 🐎 كلمه جمع اسم فاعل از مصدر ایراء است، كه به معناى برون كردن آتش (از سنگ ) است، و كلمه قدح به معناى زدن به ضرب است وقتى گفته مى‌شود: فاورى معنایش این است سنگ و چخماق را به هم كوبید، و جرقه بیرون آورد. 🐎 و منظور از اینكه اسبان را توصیف كرده به موریات قدحا این است كه این اسبان در هنگام در زمین سنگزار جرقه‌هایى از برخورد نعل‌هایشان به سنگ زمین بیرون مى‌جهد. 🐎• «فالموریات قدحا؛ ( عادیات آیه ۲ )  سوگند به افروزندگان آتش (در برخورد سم‌هایشان با سنگ‌هاى بیابان)،» ادامه دارد .....‌ @Targomeh