eitaa logo
اساتید عزیز۱
107 دنبال‌کننده
39 عکس
75 ویدیو
15 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم علم رجال ۱ چند بحث دارد : ۱ - تعریف علم رجال ۲ - علم رجال ۳ - علم رجال ۴ - علم رجال ۱ -تعریف علم رجال : علم رجال علمی است که از ۳ چیز بحث می‌کنم : ۱ - از نام راوی و نام پدر راوی حدیث ۲ - از حالات و صفات راوی حدیث مثل وثاقت و ضبط و حفظ حدیث و و غیره ۳ - از مدح و ذمّ راویان حدیث ۲ - هدف از علم رجال : ۱ - شناخت حالات راویان حدیث از نظر : عدالت و عدم عدالت ثقه و غیر ثقه بودن ممدوح و غیر ممدوح بودن مهمل و مجهول بودن ۲ - شناخت اساتید و شاگردان و معاصرین راویان حدیث ۳ - شناخت طبقه راویان حدیث ۴ -شناخت راویان مشترک از غیر مشترک ۵ -شناخت راویان مرسل و مسند ۳ - موضوع علم رجال : موضوع علم رجال عبارت است از : راویانی که در سلسله سند حدیث هستند ۴ - مسائل علم رجال : مسائل علم رجال عبارت است از : قضیه هایی که به صفات راوی مربوط است از قبیل وثاقت و عدالت و غیرو الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan https://eitaa.com/nashrekhobyhakashan گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم علم رجال ۳ و علم تراجم : ۱ - تعریفشان ۲ - موضوعشان ۳ - غرض و هدفشان علمی است که آن را برادر علم رجال می‌نامند تعریفشان : ۱ - تعریف علم رجال : علم رجال علمی است که فقط در باره احوال و حالات راویان و رجالی که از جهت وثاقت و عدم وثاقت در سند حدیث هستند بحث می‌کند ۲ - تعریف علم تراجم : علم تراجم علمی است که در باره احوال همه افراد چه راویان و چه غیر راویان و چه علما و چه غیر علما بحث می‌کند ۲ - علم رجال و موضوع علم تراجم : هر دو علم از نظر موضوع متحدند مثلاً مرحوم کلینی و شیخ صدوق هم راوی هستند هم عالم هستند مثل کلمه که از جهت صحیح و معتل بودن در علم صرف آمده است و از جهت معرب و مبنی بودن در علم نحو آمده است علما قدیم بین علم رجال و علم تراجم تفکیک نمی‌کردند یعنی هم شرح حال رجال و راویان حدیث را و هم شرح حال علما و شعرا را در کتاب‌ها یشان می‌آوردند ولی علما متاخرین علم رجال را از علم تراجم تفکیک می‌کردند و برای هر کدام کتاب جداگانه ای‌ می نوشتند اولین کسی که از متاخرین این کار را کرد شیخ حرّ عاملی بود الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan https://eitaa.com/nashrekhobyhakashan گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم علم ۴ فرق‌ها و و اهداف علم رجال و : ۱ - اختلاف در ۲ - اختلاف در ۳ - اختلاف در ۴ - اختلاف در ۱ - اختلاف در موضوع : موضوع در راوی است نه شخصیت راوی ولی موضوع در علم تراجم اجتماعی راوی است مثل : شاعر بودن و مبارز بودن و ادیب بودن و هنرمند بودن و سیاستمدار بودن و ... علم تراجم کاری به شخص راوی ندارد ۲ - اختلاف در محمول : محمول در علم رجال وثاقت یا ضعف راوی است ولی محمول در علم تراجم شناخت موقعیت اجتماعی راوی است ۳ - اختلاف درمطلوب : در علم رجال : عبارت است از : تشخیص ثقه بودن یا ثقه نبودن راوی و ضابط بودن یا نبودن راوی و هکذا عبارت است از : ۱ - شناخت طبقه و اساتید و شاگردان راوی ۲ - مقدار روایاتی که راوی نقل کرده است مطلوب در تراجم : مطلوب بالذات در علم تراجم عبارت است از : ۱ - شناخت موقعیت‌ها و نقش افراد در ترویج علم و ادبیات در عرصه سیاست و اجتماع ۲ - افراد در حوادث و وقایع و رویدادها ۴ - در زمان : موسس علم رجال مسلمانان هستند پس علم رجال از زمان به بعد تاسیس شد تا راویان را بشناسند و به روایت آنان اعتماد کنند ولی موسس علم تراجم مسلمانان نیستند تراجم بر اسلام تقدم دارد و در قبل از اسلام هم بوده است چون ۱ - علم تراجم یک شاخه‌ای از علم تاریخ است ۲ - هدف علم تراجم شناخت وقایع و حوادث جاری در اجتماعات بشری است بهترین و مناسب‌ترین راه برای تشخیص قدرت ضبط یک راوی عبارت است از : ۱ - آگاهی از تعداد روایات یک راوی ۲ - مقایسه روایات یک راوی با روایات دیگران از جهت لفظ و معنا بهترین و مناسب‌ترین راه برای تشخیص وثاقت راویانی که در اسم مشترکند عبارت است از : ۱ - اطلاع از طبقه آنها ۲ - اطلاع از مشایخ آنها ۳ - اطلاع از شاگردان آنها الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan https://eitaa.com/nashrekhobyhakashan گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم علم رجال ۵ ما به الاشتراک و ما به الافتراق علم رجال و علم درایه : ما به الاشتراک و علم رجال عبارت است از اینکه : هر دو وحدت در هدف و غرض دارند یعنی هر دو در خدمت به حدیث از جهت سند و متن حدیث وحدت دارند ما به الافتراق در و علم درایه عبارت است از اینکه : علم رجال : محدث و سند حدیث است غرض و هدف علم رجال : شناخت ثقه و ضعیف و میزان ضبط محدث است ولی در علم درایه : موضوع علم درایه : حدیث است هدف و غرض در علم درایه : شناخت اقسام حدیث و خصوصیات حدیث و متن حدیث است گاهی علم دارایه از مسائلی بحث می‌کند که از مسائل علم رجال است و ربطی به علم درایه ندارد مثل بحث از مشایخ راویان ثقه که از مسائل علم رجال است ولی علم دارایه هم از آن بحث می‌کند سه نفر راوی معروف ثقه عبارتند از : ۱ - محمد ابن ابی ۲ - ابن یحیی ۳ - محمد ابن ابی نصر الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan https://eitaa.com/nashrekhobyhakashan گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 ۳۲ کتاب نجاشی نسبت به کتاب‌های دیگر رجالی امتیازاتی دارد که عبارتند از : امتیاز اول : نجاشی کتابش را اختصاص به رجال شیعه داده است و از غیر شیعه یا چیزی ذکر نکرده است و یا اگر ذکر کرده است درباره کسانی ذکر کرده است که در درباره کتابی نوشته‌اند و به عامی بودن او هم اشاره کرده است مثل و اگر راوی شیعه غیر امامی هم باشد باز به غیر امامی بودنش هم تصریح کرده است و گاهی هم اصلاً سکوت کرده است امتیاز دوم اینکه : نجاشی مستقلاً یا در ضمن شرح حال دیگران راویان حدیث را جرح و تعدیل کرده است و خیلی جاها در ضمن شرح حال دیگری فردی را توثیق می‌کند و گاهی هم متعرض ثقه بودن و ضعیف بودن بعضی نمی‌شود سوال : هر کسی را که نجاشی متعرض وثاقت و ضعفش نشده باشد پس دلیل بر این می شود که نزد نجاشی از عیب و طعن سالم است ؟ جواب : نه خیر اینطور نیست چون سکوت نجاشی دلیل بر شیعه امامی بودن کسی نمی‌شود چون موضوع کتاب نجاشی فقط فهرست نویسندگان شیعه یا کسانی که در درباره شیعه کتاب نوشته‌اند می‌باشد پس کتاب نجاشی فهرست کردن ممدوحین و مضمومین نیست لذا بر این است که : همه افرادی را که نجاشی در کتابش آورده‌ است هستند مگر کسانی که خود نجاشی تصریح به خلاف آن کرده باشد امتیاز سوم : مطالب و سخنان نجاشی محققانه و همراه با تامل و دقت نظر است و از نظر ثبت و ضبط مطالب اثبت و اضبط از شیخ طوسی و علامه و دیگر علمای رجال است چون کثرت تالیفاتش غالباً باعث دقت و تأمل می‌شود امتیاز چهارم : نجاشی در علم رجال اطلاعات گسترده‌ای از افراد و اوصاف و ویژگی‌ها و نسب افراد داشت و از راویان شناخت کامل داشت و حتی می‌دانست که راویان با چه افرادی معاصر بوده‌اند و با چه کسانی معاشرت داشتند امتیاز پنجم : فهرست نجاشی ناظر به فهرست شیخ طوسی است و شاید بعضی از مطالب کتابش که با نظر شیخ طوسی مخالف است به خاطر تصحیح فهرست شیخ طوسی بوده است الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 اقسام به حسب : اقسام : ۱ - قضیه در علم ۲ - قضیه در علم قضیه در منطق به سه دسته تقسیم می‌شود : ۱ -قضیه ۲ - قضیه ۳ - قضیه ولی در علم اصول به دو دسته تقسیم می‌شود : ۱ - قضیه خارجیه ۲ - قضیه حقیقیه در علم اصول قضیه ذهنیه به درد نمی‌خورد چرا ؟ چون موضوع قضیه ذهنیه در است و قضیه ذهنیه اصلاً به درد مولوی نمی‌خورد چون مصداق همیشه خارجی است چون مخاطب مولا همیشه عبد است و مولا می‌خواهد عبد را به سمت یک فعلی در خارج تحریک کند پس قضیه ذهنیه در علم اصول کاربرد ندارد پس فقط دو قضیه خارجیه و حقیقیه در علم اصول کاربرد دارد چون موضوع حکم مولا ذهنی نیست لذا در اصول را دو قسم کرده‌اند : ۱ - خارجیه ۲ - حقیقیه الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 در علم به سه دسته تقسیم می‌شود : ۱ - قضیه ذهنیه قضیه‌ای است که : موضوعش فقط در تحقق می‌یابد مثل: الکلی یصدق علی الکثیرین اینجا کلی ذهنی دارد و در خارج ما مصداق نداریم ۲ - قضیه قضیه‌ای که موضوعش محقق الوجود است گاهی موضوع قضیه خصوص افراد محقق الوجود در یکی از سه حال یا گذشته یا آینده است کل شی ما لم یتشخص لم یوجد تا متشخص و جزئی نشود به وجود نمی‌آید مثلاً می‌گویند : مردم قم مهمان نواز هستند که این مربوط به جمعیت قم در زمان حال یا گذشته یا آینده قم مراد است ۳ - قضیه : قضیه‌ای که موضوعش الوجود است یعنی افرادش و است یعنی علی تقدیر اینکه این فرد محقق شود حکمش چنین است و در عالم فرض حکم روی می‌رود اگر موضوع فرد داشت حکم محقق می‌شود اگر موضوع ۱۰ تا فرد داشت ۱۰ تا حکم محقق می‌شود الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیکما یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم🌹💐 در علم از کلمه قضیه به عنوان استفاده می‌کنیم و می‌گوییم : ۳ قسم است ولی در علم ما از قضیه به عنوان مقسم استفاده نمی‌کنیم بلکه از کلمه استفاده می‌کنیم چرا ؟ چون در علم اصول مقسم حکم است چون اصولی تسهیل و مهیا کردن حکم شرعی است حکم هم است و نیست پس در علم اصول قضیه نمی‌تواند مقسم باشد چون از نوع و مقوله است ولی حکم ، انشاء است و اخبار و انشاء دارند لذا نمی‌گویند : الحکم قضیه خارجیه و قضیه حقیقیه بلکه می‌گویند : الحکم به نحو قضیه خارجیه و مجعول به نحو قضیه حقیقیه توضیح اینکه : وقتی که موضوع را لحاظ می‌کند : ۱ - گاهی افراد و معینی از این را مد نظر دارد و کاری به موضوع ندارد ۲ - گاهی مولا به طبیعت کار دارد در صورت اول مولا مصادیقی که الان یا قبلاً یا آینده می‌شوند را مد نظر می‌گیرد و حکمی را بر این موضوع جعل می‌کند که این را (( مجعول به نحو قضیه خارجیه )) می‌گویند مثلاً : مولا می‌فرماید : اطعم الجار همسایه راه اطعام کن اینجا مولا مصادیق موجود همسایه را در نظر می‌گیرند که ۱۰۰ نفر هستند و به تعداد ۱۰۰ نفر غذا آماده می‌کند بعد می‌گوید : اطعم الجار که اینجا اطعام روی جار نرفته است یعنی اگر جار ۵۰۰ نفر شد غذا کم می‌آید پس افراد خارجی ۱۰۰ نفر مراد مولا است پس موضوع حکم در قضایای خارجی همان جزئیات و افراد خارجی هستند ۲ - گاهی مولا به طبیعت موضوع کار دارد که این قضیه قضیه است یعنی : مولا حکم را روی طبیعت موضوع برده است و گفته است که بر فرض تقدیر تحقق فرد یا افراد این موضوع این حکم است مثلاً مولا گفته : اکرم الجار اینجا با فرق دارد یعنی : دادن اکرام است کردن اکرام است خندیدن اکرام است و هکذا پس اکرام روی جار رفته است و کاری به افراد جار و مصداق ندارد اینجا علی تقدیر وجود افراد افراد را متعلق حکم قرار داده است و در افراد هیچ محدودیتی نیست ولی در قضیه خارجیه محدودیت در افراد است و افراد معین و محدود مد نظر مولا است پس در قضیه مجعول به نحو حقیقیه ، حکم روی طبیعت می‌رود و چیزی اضافه نمی‌شود اگر برای این طبیعت مصداقی فرض و تقدیر شود حکم شامل آن می‌شود پس در قضیه خارجیه مولا مثلاً می‌بیند صد نفر عالم اینجا هستند و صد تومان به عبدش می‌دهد و می‌گوید : به هر کدام یک تومان بده اینجا افراد محدود است و مبلغ هم محدود است ولی اگر مولا گفت : اکرم العالم اینجا حکم اکرام روی طبیعت عالم رفته است یعنی طبیعت عالم واجب الاکرام است لذا هر کس عالم باشد باید حکم پیاده شود پس بین حکم مجعول به نحو قضیه خارجیه و حقیقیه وجود دارد الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan لینگ گروه گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b