#غزل_های_حافظ
#غزل_دهم
من ترک #عشق شاهد و ساغر نمیکنم
صد بار #توبه کردم و دیگر نمیکنم
باغ #بهشت و سایه طوبی و قصر و حور
با خاک کوی #دوست برابر نمیکنم
تلقین و درس اهل نظر یک اشارت است
گفتم کنایتی و مکرر نمیکنم
هرگز نمیشود ز سر خود #خبر مرا
تا در میان #میکده سر بر نمیکنم
ناصح به طعن گفت که رو ترک عشق کن
محتاج #جنگ نیست #برادر نمیکنم
این تقویم تمام که با شاهدان #شهر
ناز و #کرشمه بر سر #منبر نمیکنم
حافظ جناب پیر مغان جای #دولت است
من ترک خاک #بوسی این در نمیکنم
#اندیشمندانه_انتخاب_کنید
#اندیشمندان_جوان_سپنتا
لینک کانال 👈 @ajs_org
#غزلیات_جلال_الدین_محمد_بلخی #مولانای_جان #مولوی #رومی
#غزل_دهم
#دوش من #پیغام کردم سوی تو استاره را
گفتمش خدمت رسان از من تو آن مه پاره را
#سجده کردم گفتم این سجده بدان #خورشید بر
کو به تابش زر کند مر سنگهای خاره را
#سینه خود باز کردم زخمها بنمودمش
گفتمش از من خبر ده #دلبر #خون خواره را
سو به سو گشتم که تا #طفل دلم خامش شود
طفل خسپد چون بجنباند کسی #گهواره را
طفل #دل را #شیر ده ما را ز گردش وارهان
ای تو چاره کرده هر دم صد چو من بیچاره را
#شهر وصلت بوده است آخر ز اول جای دل
چند داری در غریبی این دل آواره را
من خمش کردم ولیکن از پی دفع #خمار
#ساقی #عشاق گردان نرگس خماره را
#اندیشمندانه_انتخاب_کنید
#اندیشمندان_جوان_سپنتا
لینک کانال 👈 @ajs_org
📜
#غزلیات
#عارف_قزوینی
#غزل_دهم
گذشت #زاهد و #لب تر ز دور باده نکرد
ببین چه دور خوشی دید و استفاده نکرد
به عمد داد سر #زلف خود به دست #صبا
چهها که با من هستی به باد داده نکرد
دچار #فتنه شد آخر #رقیب خورسندم
چه فتنهها که به پا این #حرامزاده نکرد
دگر به #بستر راحت نمیتواند خفت
کسی که خَصمِ خود از پشتِ زین پیاده نکرد
به #مجلس آمد یار از #فراکسیون عجب آنک
به هیچ کار به جز #قتل من اراده نکرد
#قسم به #ساغر می در تمام عمر عارف
به روی سادهرخان یک #نگاه ساده نکرد
#اندیشمندانه_انتخاب_کنید
#اندیشمندان_جوان_سپنتا
لینک کانال 👈 @ajs_org
📜
#غزلیات
#رهی_معیری
#غزل_دهم
تابد فروغ #مهر و مه از قطره های اشک
باران صبحگاه ندارد صفای اشک
#گوهر به تابناکی و پاکی چو اشک نیست
روشندلی کجاست که داند بهای اشک ؟
ماییم و سینهای که بود #آشیان آه
ماییم و دیدهای که بود آشنای اشک
گوش مرا ز نغمه ی شادی نصیب نیست
چون جویبار ساخته ام با نوای اشک
از بسکه تن ز آتش #حسرت گداخته است
از دیده #خون گرم #فشانم بجای اشک
چون طفل هرزه پوی بهر سوی می دویم
اشک از قفای #دلبر و من از قفای اشک
دیشب چراغ دیده من تا سپیده #سوخت
آتش افتاد بی تو بماتم سرای اشک
#خواب آور است زمزمه جویبارها
در خواب رفته بخت من از هایهای #اشک
بس کن رهی که #تاب شنیدن نیاوریم
از بسکه #دردناک بود #ماجرای_اشک
#اندیشمندانه_انتخاب_کنید
#اندیشمندان_جوان_سپنتا
لینک کانال 👈 @ajs_org