eitaa logo
🥀عکس نوشته ایتا🥀
3.4هزار دنبال‌کننده
18.9هزار عکس
5هزار ویدیو
47 فایل
😘همه چی تواین کانال هست😘 ⬅تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران➡ 💪تأسیس:1398/05/3💪 مدیر⤵️⤵️ @yazahra1084 @kamali220👈شنوای حرفاتونیم🎶🎶🎶 ادمین تبادلات⤵️⤵️ @Yare_mahdii313 تعرفه های کانالمون⤵️⤵️ https://eitaa.com/joinchat/4183359543C72fc8331a5
مشاهده در ایتا
دانلود
🍀 💜 🌺 چند دقیقه ای گذشت و آقام بغض کرده از در عمارت بیرون اومد و رو به عمو مرتضی که شونه هاش داشت میلرزید گفت: -چته عمو مرتضی؟مرد که گریه نمیکنه،قرار نیست بریم اون دنیا که اینجوری میکنی! عمو مرتضی دستمال توی دستشو کشید به چشماش و بدون اینکه سربلند کنه گفت:-دور از جونتون آقا،حالا ما بدون شما چطور زندگی کنیم؟ -نگران نباش عمو مرتضی،خیال کردی بعد از این همه سال وفاداری دست خالی میذارمت؟ هر ماه میدم مقرریتو میدم قاسم برات بیاره تو نبودمون مراقب عمارت و مرغ و خروسا هم باش،هر چقدر خواستی ازشون ببر خوش و حلالت! -آقا از این حرفا نزنید به خدا دلم میگیره،به خدا به خاطر این مسائل ناراحت نیستم،بعد این همه سال بهتون عادت کردم دلتنگتون میشم! آقام لبخند مهربونی بهش زد و دستی پشت سرش کشید:-صبر داشته باش عمو فعلا خودمون هم آواره شدیم اگه ان شاالله قسمت بشه و بریم جایی مستقر بشیم حتما آدم میفرستم دنبالت،خیال کردی بدون تو خواب به چشمای ما میاد؟ عمو مرتضی خم شد و بوسه ای روی دست آقام نشوند و گفت:-خدا از بزرگی کمتون نکنه آقا! با این حرف آقام برگشت و نگاه آخرش رو به عمارت انداخت و پرید بالای گاری و عمو آتاش هم پشت سرش اومد و به گاریچی دستور حرکت داد! همه ماتم گرفته بودن،مشخص نبود آخر و عاقبتمون چی میشه،اینطور که از آقام شنیده بودم مقداری پول براش مونده که حتی برای خرید یه کلبه هم کافی نیست،کسی هم حاضر به خرید عمارت نبود ،انگار همه به کل آقامو طرد کرده بودن! 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 🦋 🌹🦋 🌹🌹🦋 🌹🌹🌹🦋 🌹🌹🌹🌹🦋                    @Aksneveshteheitaa                🌻❤️🌻
🍀 💜 🌺 حقشون بود یکی مثل فرهان خان دهشون بشه،مردک دیوونه به خاطر لجبازی آب ده رو روی این همه آدم بسته بود،هیچوقت انقدر ازش متنفر نبودم! -الان برنامت چیه خان داداش؟همه ما که توی اون کلبه جا نمیشیم،باید از الان فکری بکنیم! آنام سربلند کرد و با صدای گرفته ای گفت:-میتونیم بریم ده پایین اونجا به اندازه هممون جا هست! آقام نفسی بیرون داد و گفت:-نه قرار نیست دستمونو جلوی بقیه دراز کنیم،این همه توی رفاه بودیم با هم از پس این یکی هم برمیایم،شده خودم کارگری کنم براتون خونه مناسبی پیدا میکنم تا همه کنار هم بمونیم! آیاز ابرویی بالا انداخت و گفت:-حق با خانه،من از بچگی میون رعیت بزرگ شدم،راه و چاهشونو بلدم،با همدیگه میتونیم از پسش بر بیایم...تازه کلبه بی بی حکیمه هم خالیه مطمئنم محمد اونو در اختیارمون میذاره، میتونیم چند نفرمونم تا درست شدن اوضاع اونجا زندگی کنیم،اینطوری جا برای بقیه هم بیشتر میشه! با این حرفا غصه بدی توی دلم افتاد،دوست نداشتم آقامو توی یه همچین شرایطی ببینم،همه این اتفاقا تقصیر من بود،کاش هیچوقت با فرهان لجبازی نمیکردم،تو همین فکرا بودم که با حس سنگینی نگاهی سر بلند کردمو نگاهم میخ نگاه آرات شد،با دیدن حلقه اشک توی چشمم اخمی کرد و ابرویی بالا انداخت،حتما میخواست دوباره بهم بفهمونه که مقصر نیستم و نباید خودمو ناراحت کنم اما مگه میشد؟ بینیمو بالا کشیدمو اشکامو پس زدم و لبخند مهربونی رو به لیلا زدم،خدا رو‌شکر حداقل این اتفاقا باعث شده بود خواهرم رو دوباره پیدا کنم،با فشار دستش ته دلم قرص شد،خدا رو شکر همدیگه رو داشتیم... 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 🦋 🌹🦋 🌹🌹🦋 🌹🌹🌹🦋 🌹🌹🌹🌹🦋                    @Aksneveshteheitaa                🌻❤️🌻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🏕☀️سلام دوستان و عزیزان🤚😊 🍃🏕☀️روزتون بخیر و شادی 🍃🏕☀️کامتون شیرین در کنار عزیزاتون 🇮🇷                    @Aksneveshteheitaa                💠❤️💠
زندگی زیباست🌸❤️ 🇮🇷                    @Aksneveshteheitaa                💠❤️💠
بخدا که تو دلیل حال خوب منى و حالى بهتر از کنار تو بودن سراغ ندارم… 🦋🔷🦋  🇮🇷 🇮🇷 @mosbat_andishi          🔶🔺🔶
🇮🇷                    @Aksneveshteheitaa                💠❤️💠
🇮🇷                    @Aksneveshteheitaa                💠❤️💠
🇮🇷                    @Aksneveshteheitaa                💠❤️💠
1_5045963700.mp3
4.03M
🎧🎼آوای بسیار زیبای :خیال آشنا ... 🍃🍀🎤استاد دکتر اصفهانی... 🇮🇷                    @Aksneveshteheitaa                💠❤️💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️اصفهان و میدونِ نقشِ جهانش👌❣🕊 🇮🇷                    @Aksneveshteheitaa                💠❤️💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️طنز رادیوی ☀️خاطره های دور زیبا و قشنگ 🇮🇷                    @Aksneveshteheitaa                💠❤️💠
🇮🇷                    @Aksneveshteheitaa                💠❤️💠
🇮🇷                    @Aksneveshteheitaa                💠❤️💠
🇮🇷                    @Aksneveshteheitaa                💠❤️💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‼️مژده ظهور (ره) به رسول خدا (ص) 🎙استاد پناهیان برگرفته از سخنان امام خمینی(ره): شاید دلیل آنکه در شب تولد پیامبر اکرم.... سلام بر روح بلند امام خمینی‌‌ره🖤🖤🏴🏴 سال گرد رحلت امام خمینی ره تسلیت باد🖤🏴🏴  ➥ @shohada_vamahdawiat                      
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 حقیقت ماندگار، شعار محوری امسال مراسم ۱۴ و ۱۵ خرداد گرامی بداریم یاد امام و شهدا دل و می‌بره کرببلا🌷🌷🖤🏴 @hedye110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امروزهم به پایان رسید الهی اگر بد بودیم یاریمان کن، تا فردایی بهتر داشته باشیم خدایا به حق مهربانیت نگذار کسی با ناامیدی و ناراحتی، شب خود را به صبح برساند. ‎✨🌟⭐️💫 @hedye110
┄┅─✵💝✵─┅┄ خدایا🌻🍃 سرآغازصبحمان را با یاد و نام و امید تو میگشاییم🌻🍃 پنجره های قلبمان را عاشقانه بسویت بازمیکنیم تانسیم رحمتت به آن بوزد🌻🍃 الهی به امید تو 💚 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @hedye110
ما که خود تشنه دیدار توئیم همه نادیده خریدار توئیم نه خریدار گرفتار توئیم نه گرفتار که بیمار تو ئیم همه گوییم بیا مهدی جان بشنو ناله ما مهدی جان 🇮🇷                    @Aksneveshteheitaa                💠❤️💠
🍀 💜 🌺 برای اینکه حواسم از اتفاقای دور و برم دور شه سرمو نزدیک گوش لیلا کردمو پرسیدم:-آبجی به نظرت بچه دختره یا پسر؟ نگاهی حرصی بهم انداخت و گفت:-چطوری توی همچین شرایطی به این قضیه فکر میکنی؟ -چیکار کنم آبجی میخوای بشینم غصه بخورم؟بگو دیگه،راجع بهش با آیاز صحبت نکردی؟یادته قرار گذاشته بودیم هر موقع بچه دار شدیم اسمش رو من انتخاب کنم؟هنوز سر حرفت هستی؟ خنده ی کوتاهی کرد و با نوک انگشت اشکاشو گرفت: -باورت میشه هنوز فرصت نکردم بهش فکر کنم؟بیشتر دنبال راهی برای از بین بردنش بودم تا این چیزا،از خودمو این بچه متنفر بودم به خصوص بعد شب عروسی وقتی گمون میکردم آیاز برادرمه... آهی کشید و ادامه داد:-میدونی بیشتر از چی میسوزم؟از این که اون زن شاهد تموم دردای من بود و از همه چیز خبر داشت اما لب از لب باز نکرد! فشاری به دستش دادمو با مهربونی گفتم:-دیگه بهش فکر نکن،مهم الانه ببین آقاجون به خاطرت تو روی همه ایستاد شنیدی که چی گفت حتی حاضره به خاطرمون کارگری کنه! بغض کرده سری به نشونه مثبت تکون داد و گفت:-میدونم برای همینم شرمندشم،پیش خودم میگم کاش هیچ وقت به دنیا نمیومدم...یادته یه روز همین حرف رو بهت زدم؟میبخشیم مگه نه؟ -دیوونه شدی آبجی من اصلا همه چیز یادم رفته بود،تازه اونا تقصیر برادر خودم بود میدونم تو تقصیری نداشتی اگه منم جات بودمو یکی چشمش دنبال آرات بود... با ابرویی که بالا انداخت چشمامو روی هم گذاشتمو بقیه حرفمو خوردم،همیشه زیادی حرف میزدم! بازومو محکم گرفت و در گوشم گفت:-چی گفتی؟نکنه دلباخته آرات شدی؟باید همه چیز رو برام تعریف کنی فهمیدی؟ -باشه آبجی،ولی فعلا چیزی نگو ممکنه کسی بشنوه! سری تکون داد و در حالیکه چشماش از خوشحالی برق میزد نگاهی به منو آرات انداخت و دستی روی شکمش گذاشت و دیگه چیزی نگفت! حدود یکساعتی گذشت گاری رو به روی کلبه ایستاد همه خسته و‌کوفته یکی یکی پیاده شدیم،چهره ننه اشرف با دیدن همه ما یکجا دیدنی شده بود،چند ساعتی طول کشید تا براش توضیح دادیم که توی آبادی چه خبر شده! 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 🦋 🌹🦋 🌹🌹🦋 🌹🌹🌹🦋 🌹🌹🌹🌹🦋                    @Aksneveshteheitaa                🌻❤️🌻
🍀 💜 🌺 جریان آیاز و لیلا به گوشش رسیده بود اما باور نمیکرد که رعیت تونسته باشن از ده بیرونمون کنن،اونم با عمو موافق بود و همه اینارو به خاطر مهربونی بیش از حد آقام میدونست و میگفت رعیتی که از خانشون ترسی نداشتهدباشن رم میکنن! همه با کمک هم شامی سردستی درست کردیمو‌ با این که هیچکس اشتهایی به غذا نداشت،به زور هم که شده چند لقمه ای ازش خوردیم،موقع خواب هم همینطور که آیاز گفته بود عمو آتاش و‌آرات و ننه اشرف بار و بندیل و جمع کردن و رفتن سمت کلبه بی بی حکیمه و ما همونجا کنار هم دراز کشیدیم! ننه اشرف از اینکه آلاخون والاخون شده بود زیاد خوشحال نبود و فقط به خاطر آرات حاضر شده بود جاشو به ننه حوری بده،اینکه اینقدر آرات رو دوست داشت باعث میشد به حرفای آیاز بیشتر فکر کنم،به اینکه واقعا آرات نوه ننه اشرف باشه! تو همین فکرا بودم که با صدای آنام رشته افکارم پاره شد،یواش طوری که به خیال خودش مارو بیدار نکنه داشت با آقام صحبت میکرد اما من که دقیقا کنارش خوابیده بودم تموم حرفاش رو میشنیدم:-فردا میرم از آقاجون یکم پول قرض میگیرم،باهاش میتونیم یه چیزایی بگیریم! منتظر بودم تا آقام باهاش مخالفت کنه،اما صدایی ازش بیرون نیومد:-فکر خوبیه مگه نه؟ -واقعا اینطور هوای منو داری؟میخوای با زدن این حرفا نمک روی زخمم بشی؟ -نمیتونم ببینم توی سختی افتادی،همین که بی بی برگرده طلاهامو‌ پس میگیرمو قرضمو به آقاجون میدم! -تمومش کن آیسن،انقدر منو شرمنده نکن،شده نوکری اینو اونو میکنم اما نمیذارم آب تو دلتون تکون بخوره خیالت راحت،دیگه به این چیزا فکر نکن،مگه من مرده باشم بذارم تو و دخترام ناراحت سر روی زمین بذارین،اگه میبینی الانم اینجام فقط به خاطر شماست که اگه نبودین یه لحظه هم زیر بار حرف زور نمیرفتم،میموندم اونجا تا از روی جنازم رد بشن! -خدانکنه،با این حرفا میخوای آب تو دلمون تکون نخوره؟ آقام آهی کشید و گفت:-خدا رو شکر هممون سالمیم پسرمونو پیدا کردیم،جز خوشحالیتون چیزی نمیخوام،الان به جای این حرفا بخواب فردا باید برای یه لشکر آدم غذا بپزی تازه غرغرای آنامم باید تحمل کنی،وگرنه تموم این چند روز سیب زمینی کبابی به خوردتون میدم! آنام خنده کوتاهی کرد و بعد از گفتن شب بخیر هر دو خوابیدن،هر دو خوابیدنو اشکای من یکی یکی میریخت... خدایا چرا باید پدرو مادرم رو بعد از این همه سال توی یه همچین حال و روزی بندازم که آقام بخواد به خاطر من نوکری بقیه رو بکنه؟نمیذارم همچین اتفاقی بیفته،خودم همه چیز رو درست میکنم،اصلا از اول هم حماقت کردم که جلوی روی فرهان ایستادم،فکر اینجاشو نکرده بودم... 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 🦋 🌹🦋 🌹🌹🦋 🌹🌹🌹🦋 🌹🌹🌹🌹🦋                    @Aksneveshteheitaa                🌻❤️🌻
4_5958561365583988682.mp3
2.09M
🔳 (ره) خوشا از دل نم اشکی فشاندن به آبی آتش دل را نشاندن 🎤حاج @hedye110
◇مارو به دوستانتون معرفی کنید◇ eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef ◇◇◇◆◇◇◇
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: «هر کس عالمی را گرامی بدارد، مرا گرامی داشته است و هر کس مرا گرامی بدارد خدا را گرامی داشته و هر کس خدا را گرامی بدارد، پایان کارش بهشت است.» 📘مفاتیح الحیاة ص ۳۵۲ 🇮🇷                    @Aksneveshteheitaa                💠❤️💠
🇮🇷                    @Aksneveshteheitaa                💠❤️💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷🕊 رفتار ما ادما با هم 🌷🕊و رفتار خدا با بنده هاش 🇮🇷                    @Aksneveshteheitaa                💠❤️💠
Reza Sadeghi - Enteghame Gerye Ha.mp3
10.37M
🎧🎼آوای بسیار زیبای : آسمون ابری... 🎤رضا صادقی... 🇮🇷                    @Aksneveshteheitaa                💠❤️💠
🌸الهی... 💫 درسڪوت شب 🌸تمام سختی 💫 روزمان را به تو می سپاریم 🌸سلامت را ارمغان 💫 فردای من و دوستانم کن 🌸و همزمان 💫 باطلوع آفتاب فردایت، 🌸هدیه ای الهی ازنوع آرامش 💫 خودت به زندگی 🌸همـه ما هدیه فرمـا شبتون زیبـا و در پناه خدا 🌸 @hedye110
┄┅─✵💝✵─┅┄ خدایا🌻🍃 سرآغازصبحمان را با یاد و نام و امید تو میگشاییم🌻🍃 پنجره های قلبمان را عاشقانه بسویت بازمیکنیم تانسیم رحمتت به آن بوزد🌻🍃 الهی به امید تو 💚 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷   @hedye110